🌙 شبنگار 🌙
منطقِ بازاریِ لزومِ «عفاف و حجاب»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
وقتی در بازار، «عرضه»ی یک کالا به صورتِ بیحسابوکتاب فزونی یابد، معمولا آن کالا از «ارزش» میافتد. اما کالایی که نیازِ واقعی نسبت به آن وجود دارد، اگر کمیاب یا نایاب شود، قیمتِ آن سر به فلک خواهد کشید.
پروردگار بدش نمیآید که ما انسانها لذت ببریم؛ چهاینکه حضرتش اساسا ما را برای «لذت بردن» آفریده است، نه چیزِ دیگر.
🔘 پروردگار از این بدش میآید که ما انسانها به دنبالِ لذتهایی برویم که شأنِ ما را میکاهد و ما را از ارزش میاندازد. چرا؟ چون ما از خودِ خداییم و خداوند نیز نسبت به ما «غیرتِ» فوق تصوری دارد (تشبیه ناقص: غیرتِ والدین نسبت به فرزندان).
اکنون اندکی خودمان را در جای خداوند بگذاریم:
دوست داریم که «مخلوقِ ما» دستنیافتنی و عزتمند باشد و قیمتش سر به آسمان بساید، یا دمدستی و کمقیمت(یا بیقیمت) باشد؟ کدام؟
«زن» همان دامنِ پاک و پُرمهری است که خداوند آن را برای تربیتِ انسانهای بزرگ و پُرقیمت و در نتیجه اعتلاء جامعه در نظر گرفته است. کسی که میخواهد چیزِ پرقیمتی را بسازد، آیا خودش میتواند کمقیمت(یا بیقیمت) باشد؟
«زن» اگر برای مرد به آسانی دستیافتنی شود، قیمتش زائل گردیده و بیارزش میشود و این جزوِ «خطوطِ قرمز» خداست.
ارادهی تشریعیِ پروردگار متعال به این تعلق نگرفته است که روابطِ زنان و مردان در جامعه، بازاری برای «عرضه و تقاضاء شهوانی» باشد و برای جلوگیری از این فاجعه، خداوندِ مهربان و خیرخواه و حکیم، سختگیرانهترین قوانین را در این باره تشریع فرموده است تا شأنِ بندگانش ذرهای کاسته نشود.
وقتی «بازارِ عرضه و تقاضاء شهوانی» ایجاد شد، آنگاه میدانِ بیپایانِ «مسابقه» و «مقایسه» برپا خواهد شد برای جلبِ توجهات (بخوانید: خرید توجهات)؛ در این میدانِ طاقتفرسای مسابقه و مقایسه، هر زنی که نتواند در ایجادِ جاذبه برای جلبِ توجهِ مردان بر دیگر رقباء خود برتری یابد، از دور خارج شده و هلاک میگردد.
✍ ابَرشاگرد
🌥 پگاهنگار 🌥
😔 روزگاری در دوران پهلوی دوم، دعوای آمریکا و ایران بر سر این بود که فلانی نخستوزیر ایران بشود یا نشود؟!
محمدرضاشاه پهلوی در کتابش با عنوان «پاسخ به تاریخ» صریحا میگوید که من نمیخواستم علی امینی نخستوزیر شود، اما از شدت فشار آمریکاییها دیگر نتوانستم مقاومت کنم و بهناچار پذیرفتم.
وی مینویسد:
«در مواقعی فشار آمریکاییها بر من آن قدر زیاد بود که نمیتوانستم مقاومت کنم. خصوصاً بعد از روی کار آمدن جانکندی. جان کندی هیچگاه برضد من نبود... من به خوبی نخستین ملاقاتم با کندیها را در کاخ سفید به یاد دارم. ژاکلین کندی دربارهی برق حیرت انگیز چشمهای امینی سخن گفت و این که چقدر امیدوار است که من او را نخستوزیر کنم. سرانجام امینی را منصوب کردم.» (پاسخ به تاریخ، ص ۲۲۹)
✅ اما در روزگار ما، دعوا بر سر این است که آمریکاییها شدیدا از ما ترسیده و از دست ما دلخور و عصبانیاند و صریحا ابراز میکنند که شما ایرانیها چرا اینقدر زورتان زیاد شده و منافع ما را بهخطر انداختهاید؟!
✍ ابَرشاگرد
⛅️ پسیننگار ⛅️
🔻 اوج «نفاق» این نیست که شعارِ «آزادی» سر بدهی و در عین حال دهانِ منتقدت را ببندی.
🔺 آنچه از «نفاقِ» بالا بالاتر است آن است که «توهمِ آزادی» را در منتقدت بیافرینی؛ یعنی بگذاری منتقدت هرچه را که میخواهد بگوید (و حتی فریاد هم بزند)، اما به قدری همهمه کنی و با ایجاد پارازیت و تولیدِ پیامهای متضاد در انتقالِ پیامش اختلال ایجاد کنی، که صدایش و اثرش حداکثر به چند نفر از اطرافیانش برسد! و بدین ترتیب هیچ خطری متوجه تو نشود.
🔴 کسانی که تجربهی نفاقِ بالاتر را دارند، بازگشتشان به نفاقِ بندِ نخست، از سرِ «درماندگی» است.
❌ اینستاگرام
❌ واتساپ
❌ توئیتر
❌ تلگرام
✍ ابَرشاگرد
⛅️ پسیننگار ⛅️
⚠️ این وجیزه هشداری جدی است برای دخترانی که از ترسِ طلاق، به ارتباطاتِ نامشروع با نامحرمان روی میآورند تا هم به خیالِ خود از خطرِ طلاق در آینده ایمن باشند و هم مردِ موردعلاقهشان را از دست ندهند!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔴 وقتی در ممالکِ غربی (مانند آمریکا) میبینیم که مردانی پیدا میشوند که به عملِ شنیع و دور از انسانیتِ «همجنسبازی» روی میآورند، معنایش چیست؟
⬅️ معنایش این است که «دسترسیِ آسان و سریعِ مردان به زنان» برای ارضاء امیالِ شهوانی، نه تنها هوسِ سیریناپذیر و تنوعطلب را فرونمینشاند و نه تنها «خیانت» را به یک امرِ معمولی تبدیل میکند؛ بلکه روزی فرا خواهد رسید که چه بسا مردانی اینچنینی که برای اطفاء غریزهی شهوانیشان دائما به دنبالِ تجربهی متفاوت هستند، همانندِ یک کالای تاریخمصرفگذشته از زنان روی برگردانند و لذتِ برتر را در ارتباطِ شهوانی با «همجنس» بجویند.
✍ ابَرشاگرد
🌥 پگاهنگار 🌥
به مناسبت در پیش بودن سالگرد فوت «هاشمی رفسنجانی»
🔴 نمونهای از «عدم تبعیت» هاشمی از فرمان صریح امام خمینی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔘 حضرت امام خمینی(بهترین سلامهای خدا بر او) در ۹ اسفند ۱۳۵۷ فرمان تأسیس «بنیاد مستضعفان» را صادر فرمودند:
⬅️ «بهموجب این مکتوب مأموریت دارد که تمام اموال منقول و غیرمنقول سلسله پهلوی و شاخهها و عمال و مربوطین به این سلسله را که در طول مدت سلطه غیرقانونی از بیتالمال مسلمین اختلاس نمودهاند به نفع 👈مستمندان و کارگران و کارمندان ضعیف👉 مصادره نماید و منقولات آن در بانکها با شماره به اسم شورای انقلاب یا اسم اینجانب سپرده شود و غیرمنقول از قبیل مستغلات و اراضی ثبت و مضبوط شود تا به نفع 👈مستمندان از هر طبقه👉 صرف گردد، در ایجاد مسکن و کار و غیرذالک، به جمیع کمیتههای انقلاب اسلامی در سراسر کشور دستور میدهم که آنچه از این غنائم بهدست آوردند در بانک با شماره معلوم به سپرند و به دولت ابلاغ نمایید که 👈این غنائم مربوط به دولت نیست👉 و امرش با شورای انقلاب است و آنچه مأمورین دولت بهدست آوردهاند یا میآورند باید به همین شماره به بانک تحویل دهند و کسانی که از این اموال چیزی بهدست آوردهاند، باید فوراً به کمیتهها یا بانک تحویل دهند و متخلفین مورد مؤاخذه خواهند بود.» روحالله الموسوی الخمینی
🔔 یعنی از نظر حضرت امام به عنوان «حاکم اسلامی»، حتی «دولت» نیز با وجود آنکه خزانه و بیتالمال مسلمانان در اختیار اوست، حق استفاده از اموال بنیاد مستضعفان را نداشته (چه رسد به نهادها و سازمانها و مراکز دیگر) و امکانات این بنیاد فقط باید به 👈مستضعفان و مستمندان جامعه👉 اختصاص یابد. بعدها ایشان باز هم بر ممنوعیت استفادهی «دولت» از اموال این بنیاد تأکید کردند:
خاطرهی ۳۰ آذر ۱۳۶۴ هاشمی رفسنجانی:
⬅️ «امام فرمودند به نمایندگان موافق دولت بگویم از حربهای که به دستشان آمده در مورد مخالفت با نظر امام علیه مخالفان دولت استفاده نکنند و 👈اموال بنیاد مستضعفان که مال فقراست به دولت منتقل نشود👉.» (کتاب «امید و دلواپسی»، خاطرات سال ۶۴ هاشمی رفسنجانی)
⬇️⬇️ اکنون به عملکرد آقای هاشمی رفسنجانی در بارهی «تبعیت» از فرمان صریح و اکید ولیّفقیه زمان در خصوص بنیاد مستضعفان نگاهی میافکنیم:
خاطرهی ۱۵ فروردین ۱۳۶۰ هاشمی رفسنجانی:
⬅️ «مسئولان 👈روزنامه آزادگان👉 - که تعطیل شده - آمدند؛ برای رفع مشکل، کمک میخواستند. 👈قرار شد با آقای کریمی رئیس بنیاد مستضعفان، درباره اعطای امکان چاپ در چاپخانه متعلقبه بنیاد، مذاکره کنم👉.» (کتاب «عبور از بحران»، خاطرات سال ۶۰ هاشمی رفسنجانی)
خاطرهی ۲۴ فروردین ۱۳۶۴ هاشمی رفسنجانی:
⬅️ «با نخستوزیر، تلفنی صحبت کردم و از او خواستم که یک آشیانه تعمیر هواپیما از هواپیمائی کشوری برای تعمیر هواپیماهای نظامی به ارتش واگذار شود و 👈یک چاپخانه از بنیاد مستضعفان در اختیار دانشگاه آزاد اسلامی قرار گیرد👉.» (کتاب «امید و دلواپسی»، خاطرات سال ۶۴ هاشمی رفسنجانی)
✍️ ابَرشاگرد
🌙 شبنگار 🌙
به مناسبت ۱۷ دیماه؛ سالروز یورش «رضاخانِ انگلیسی» به یکی از عناصر هویّتی ملّت ایران؛ یعنی «حجاب»
🔴 مأموریّت «پهلوی» چه بود؟ 🔴
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در طول تاریخ چند هزارسالهی «ایران»مان، تنها حکومتی که با دست بیگانه بر مسند قدرت نشسته و بر این سرزمین حکمرانی نموده، «پهلوی» است.
🔘 یک فرد «باهویّت» هیچگاه در برابر بیگانه تسلیم نمیشود و «سرسپرده» نمیگردد؛ «سرسپردگیِ» یک انسان، شاید بهترین و روشنترین دلیل برای اثبات «بیهویّتی» اوست.
♦️ «پهلوی» که حکومتی بیهویّت، بیریشه، دونمایه و بیگانه با «هویّت ملّی ایرانیان» بود، از جانب انگلیسیها و آمریکاییها مأموریّت داشت که همانند گرگی خونآشام و بیرحم، به جان «عناصر هویّت ملّی» ما بیافتد که حقّا هم بیباکانه افتاد و تا بدانجا که در دستان آهنینش توان بود، مجدّانه و مصرّانه کوشید تا هیچ نشان و اثری از هیچیک از مؤلّفههای هویّتی اسلامی-ایرانیِ ملّت ایران بر جای نماند و در راستای ریشهدار کردن وابستگی در ایران، عناصر هویّتی غربی را جایگزین آن نماید تا پس از آن، ملّت گرامی و عزیز ایران هیچ هویّت مستقل و شأنی را برای خود قائل نباشد و به هیچ چیزِ خود افتخار نکند و نتیجتا در برابر چپاولگریها و خصومتهای انگلیس و آمریکا، هیچ انگیزهای برای دفاع از خود نداشته باشد.
⬅️ به عنوان نمونه، جالب است بدانید که سرسلسلهی نظام منحوس پهلوی یعنی «رضاشاه»؛ این قزاقِ انگلیسیِ ضدّملّت حتّی از مبارزه با «موسیقی ایرانی» نیز فروگذار نکرد؛ به طوری که رسما فرمان «ممنوعیّت موسیقی ایرانی» و «ترویج موسیقی غربی» را در اواخر دوران سلطنتِ ویرانگرش صادر نمود.
📝 توجّه خوانندگان این یادداشت را به سند مهمّ زیر که حاوی متن ابلاغیّهی وزارت فرهنگ خطاب به «ادارهی موسیقی کشور» است، جلب میکنم(به نقل از کتاب «موسیقی ایران از آغاز تا امروز»، غلامرضا جوادی، انتشارات همشهری، سال ۸۰، ص ۴۷۰):
⏪ ⏪ «آقای سروان مینباشیان، رئیس اداره موسیقی کشور! پیرو ابلاغ شماره ۲۳۵۱۹ مورخه ۶ مهر ۱۳۱۷ حسب الامر اعلیحضرت همایون شاهنشاهی مقرر گردیده که ادارهای به نام اداره موسیقی کشور در این وزارتخانه به منظور تغییر موسیقی کشور و برقرار نمودن اساس آن بر روی اصول و قواعد و گامهای موسیقی غربی تأسیس گردد. وظایف کلی اداره مزبور به قرار زیر است: ۱- ساختن و انتشار قطعات موسیقی و سرود و تألیف کتابها طبق اصول و آیین موسیقی جدید و متداول نمودن قطعات و کتابها و روشهای موسیقی ادبی-علمی و موسیقی غربی. ۲- تأسیس مجله موسیقی و نشر مقالات و تشکیل کنسرتها و نمایش و مجالس سخنرانی و ضبط و نقل صوت برای آشنا کردن اذهان و تعمیم موسیقی جدید بین اهالی کشور. ۳- نظارت در تألیفات و مقالات و قطعات و کتب و نت موسیقی و کنسرتها و نمایشها و سایر اموری که ارتباط با موسیقی دارد و جلوگیری از آنچه موافق موسیقی جدید نباشد. ... . کفیل وزارت فرهنگ-اسماعیل مرآت»
✍ ابَرشاگرد
ابَرشاگرد
🔘 ادعای اخیر «غلامحسین کرباسچی» ابَرشاگرد
⛅️ پگاهنگار ⛅️
آقای کرباسچی! آهسته برانید!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
وقتی هاشمیرفسنجانی در قضیهی «کرباسچی» نیز نتوانست رهبری را قانع کند
کرباسچی اخیرا ادعا کرده است:
🔸 آیتالله هاشمی با بیان و توجیهات قانعکننده، حتی رهبری را هم قانع میکرد! (اعتمادآنلاین، به نقل از روزنامهی جمهوری اسلامی، ۱۳ دی ۱۴۰۱، ۵۸۹۷۸۷)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔴🔴 تلاش «اکبر هاشمیرفسنجانی» برای در امان ماندن «غلامحسین کرباسچی»(متهم فساد اقتصادی) از دادگاه
هاشمیرفسنجانی در خاطرهی روز ۷ تیر ۱۳۷۶ مینویسد:
⚠️ «شب میهمان رهبری بودم. امروز از مشهد آمدهاند و فردا برمیگردند. درباره اوضاع ترکیه و اهمیت گروه دی- ۸ صحبتکردیم و 👈از ایشان خواستم که دادگاهی شدن [آقای غلامحسین کرباسچی]، شهردار تهران، پیگیری نشود؛ گفتند دخالت نمیکنند.👉 ...» (کتاب «انتقال قدرت»، کارنامه و خاطرات سال ۷۶ هاشمیرفسنجانی، محسن هاشمی رفسنجانی)
🎯 در سال ۱۳۷۷ اتهام فساد اقتصادی «غلامحسین کرباسچی»(شهردار وقت تهران و از اعضای برجستهی حزب کارگزاران) در دادگاه به اثبات رسید و نامبرده محکوم گردید.
✍️ ابَرشاگرد
🌙 شبنگار 🌙
بعضیها در زندگیِ اجتماعی، جاهلانه و خودخواهانه هم میخواهند با «الزام» و «اجبار» مخالف باشند (البتّه الزام و اجبار با هم متفاوتند)، و هم میخواهند که محدودهی الزام و اجبار به دلخواهِ آنان تعیین شود و با این وجود انتظار هم دارند که سنگ بر روی سنگ بند شود!
مثلا:
برخیها از یک سو با «حجابِ الزامی» مخالفت میکنند و پوشش و حجاب را اساسا و صرفا یک امرِ شخصی و سلیقهای و فاقدِ الزام و اجبار میدانند، اما از سویی دیگر اگر فردی افسارِ نفسِ امّاره از دستش برود و به آنان تعرّض کند، از مقاماتِ انتظامی و قضائیِ کشور انتظار دارند که آن شخص را «اجبارا» با دستبندِ قپانی! دستگیر کرده و سپس با «الزامِ» قانونی موردِ محکومیّتِ شدید قرار داده و در نهایت با «اجبار» حکم را علیه او اجرا نمایند! و در تمامِ این موارد، الزام و اجبار بسیار خوب و لازم است!! 😁
🔴 الزام و اجبار برای «من» بد است، اما برای «دیگران» خوب و بایسته است!!! 😁
🔴 اگر کارِ «من» محیطِ روانی و اخلاقیِ جامعه را آلوده کند و شهوتِ خفته یا نیمهخفتهی مردان را بیدار نماید و زنان را به سوی تبرّج و مسابقهی خودنمایی سوق دهد و نظامِ خانواده را متزلزل یا منهدم سازد، مسئولیّتِ عواقبش هیچ ارتباطی به «من» ندارد، اما کوچکترین تعرّض به من از سوی «دیگران» اصلا و ابدا قابلِ تحمّل نیست!! 😁
🌹 زنده باد حجابِ الزامی 🌹
✍ ابَرشاگرد
🌙 شبنگار 🌙
وجود اختلافات «اساسی» میان هاشمی و آیتالله خامنهای
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هاشمیرفسنجانی(۱۸ آبان ۶۴):
«ظهر آقای واعظ طبسی در دفتر من برای صرف ناهار و گفتگو آمد. راجع به مسائل اختلاف خطوط و لزوم برطرف کردن اختلافها و لزوم هماهنگی من و آقای خامنهای در مسائل 👈اساسی👉 مذاکره کردیم.» ⬅️ (کتاب خاطرات سال ۱۳۶۴ هاشمیرفسنجانی با عنوان «امید و دلواپسی»، ص ۳۱۷)
🔻🔻🔻🔻🔻
👇 هاشمی(۲۶ آبان ۸۷):
«مگر میشود در دنیایی که به دهکده جهانی تبدیل شده تعامل نکنیم؟ مگر میشود با ستیز با دیگران و در پیش گرفتن سیاست ستیز، درگیری و تهاجم جلو برویم؟» ⬅️ (خبرگزاری ایسنا، ۲۶ آبان ۸۷)
👆 امام خامنهای(۲ شهریور ۸۷):
«ما امروز در مقابله با استکبار، در سیاست خارجى زبانمان، زبانِ طلبگارى، عزت، اقتدار معنوى و اقتدار ملى است؛ آن وقت بعضى بیایند همین را به عنوان نقطه ضعف وانمود کنند که نه آقا! شما کارى کردهاید که فلان دولتها از شما خوششان نیاید.» ⬅️ (دفتر حفظ و نشر آثار آیتالله العظمی خامنهای)
▪️▪️▪️▪️▪️
👇 هاشمی(۲۶ آبان ۸۷):
«اگر میخواهیم عدالت داشته باشیم نباید تقسیم فقر کنیم بلکه توزیع عدالت با توسعه غنا ممکن است.» ⬅️ (خبرگزاری ایسنا، ۲۶ آبان ۸۷)
👆 امام خامنهای(۸ شهریور ۸۴):
«بعضىها مىگویند عدالت یعنى توزیع فقر! نخیر! کسانیکه بحث عدالت مىکنند، به هیچ وجه منظورشان «توزیع فقر» نیست؛ بلکه توزیع عادلانه امکانات موجود است. آنهایى که مىگویند عدالت توزیع فقر است، مغز و روح حرفشان این است که دنبال عدالت نروید؛ دنبال تولید ثروت بروید تا آنچه تقسیم مىشود، ثروت باشد. ... بنابراین، اینکه ما بگوییم عدالت را مطرح نکنید، تولید ثروت را مطرح کنید؛ «بهانه» را هم این بیاوریم که بعد از تولید ثروت سراغ عدالت مىرویم، این نمىشود! عدالت یعنى امکاناتى که در کشور هست، عادلانه و عاقلانه تقسیم کنیم و سعى کنیم همین امکانات را بیشتر کنیم تا به همه بیشتر برسد؛ نه اینکه به قشر خاص و به دسته خاصى بیشتر برسد.» ⬅️ (دفتر حفظ و نشر آثار آیتالله العظمی خامنهای)
▪️▪️▪️▪️▪️
👇 هاشمی:
«همه ما پایبند به افکار امام بودیم و هستیم و اینکه گفته میشود در دوران سازندگی آرمانهای امام فراموش شد و اغنیا اغنیاتر شدند دروغهای آماری است.» ⬅️ (خبرگزاری فارس، ۲ آبان ۸۷)
👆 امام خامنهای(۲۴ آذر ۸۷):
انحراف در هدفها، در آرمانها، در جهتگیرىها را باید مراقبت کرد که پیش نیاید. و این چیزى است که ما در طول این سالهاى طولانى - بخصوص بعد از جنگ و بعد از رحلت امام - درگیرش بودیم؛ جزو درگیرىهاى اساسى در این دو دههى گذشته، یکى همین بوده. تلاشهاى زیادى شده است براى اینکه جمهورى اسلامى را از روح و معناى خودش خارج کنند. تلاشهاى زیادى کردهاند؛ به شکلهاى مختلف؛ چه در زمینههاى سیاسى، چه در زمینههاى اخلاقى، چه در زمینههاى اجتماعى؛ از اظهاراتى که شده و حرفهائى که زده شده.» ⬅️ (دفتر حفظ و نشر آثار آیتالله العظمی خامنهای)
▪️▪️▪️▪️▪️
👇 هاشمی(در خطبهی مشهور به دعوت مردم به «مانور تجملگرایی»):
«بزرگان و ائمه دیگری هم بودند که با چنین افراد سست عنصر و بیتحرکی که در صحنه زندگی اجتماعی، خود را با پوشش روحیه و شعار انقلابی و سادهزیستی گریم میکردند، مبارزه مینمودند.» ⬅️ (روزنامه جمهوری اسلامی، ۱۹ آبان ۶۹، ص ۹)
👆 امام خامنهای(۲ آذر ۶۸):
«اینجانب از اینکه کسانى مىکوشند تا در میان مردم ما رسم تجملگرایى و اسراف و ولخرجى را شایع کنند، شدیدا نگران و متأسفم؛ و از اینکه مردم فداکار و انقلابى ایران در امور شخصى به مصرفگرایى سوق داده شوند و قناعت انقلابى را از یاد ببرند، به خدا پناه مىبرم!» ⬅️ (دفتر حفظ و نشر آثار آیتالله العظمی خامنهای)
👆 امام خامنهای(۱ آذر ۷۸):
«آن کسانى که به اشرافیگرى گرایش دارند، پی آنند که این دید و ذهنیت را در مردم بهوجود آورند که این چیز خوبى است و ارزش است؛ کما اینکه قبل از انقلاب اینگونه بود. بعد از انقلاب به عکس شد. لذا کسانى هم که اهل کارهاى اشرافیگرى بودند، از ترس گرایش مردم، اجتناب مىکردند؛ اما امروز بتدریج مىخواهند کار را به عکس کنند.» ⬅️ (همان)
✍️ ابَرشاگرد
⛅️ پسیننگار ⛅️
پیشنهاد سازشکارانهی هاشمی به ولیعهد عربستان در خصوص مراسم «برائت از مشرکان»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هاشمیرفسنجانی(رئیسجمهور وقت) در خاطرهی روز یکشنبه ۳ فروردین ۱۳۷۶ ماجرای ملاقات خود با «امیر عبدالله» ولیعهد وقت عربستان سعودی را بازگو میکند. وی در بخشی از این خاطره مینویسد:
🔴 «به اتاق من رفتیم. ملاقات خیلی خوب و دوستانهای بود؛ کمی گلایه از گذشته و سپس بحث درباره توسعه روابط شد. از برنامه برائت [از مشرکین] حج و از آقای [محمد محمدی] ریشهری، [امیرالحاج ایران] شکایت کرد. پیشنهاد کردم، موافقت کنند که برنامه برائت در محل و زمان 👈محدودی👉 انجام شود. موافقت کرد که در داخل ساختمان بعثه باشد.»
✍️ ابَرشاگرد
☀️ نیمروز ☀️
🔴 برخی خانمها در توجیه کمحجابی یا بیحجابی میگویند که کمحجابی یا بیحجابیِ ما پس از مدتی برای مردان «عادی» میشود!
😳 ابراز این حرف از سوی یک خانم واقعا شگفتآور است.
🔘 اصل مطلب دقیقا همینجاست. اصل مطلب این است که زیباییهای خانمها «نباید» برای مردان عادی شود وگرنه جذابیت و تازگی زنان برای مردان از بین میرود و بدین ترتیب زنان از جایگاه خدادادی و مهم «محبوب شدن» عزل شده و در معرض بیبهره شدن از نعمت بزرگ «داشتن همسر» قرار میگیرند.
✍ ابَرشاگرد
🌥 پگاهنگار 🌥
اگر بدنمان مال خودمان است!!! پس هر جور خواستیم میتوانیم لباس بپوشیم، چرا با دیگر اعضای بدنمان هم که مال خودمان است!!! هر کاری دلمان خواست نتوانیم بکنیم؟
😳 مثلا چرا با زبانمان هر جور که دلمان میخواهد نتوانیم با مردم حرف بزنیم؟
😳 یا چرا با دستمان هر کاری را که دلمان میخواهد نتوانیم سر مردم دربیاوریم؟
😳 و یا چرا با پایمان به هر جایی که دلمان میخواهد نتوانیم برویم؟ مثلا چرا ما باید برای رفتن به خانهی مردم از آنان اجازه بگیریم؟ مگر پایمان مال خودمان نیست؟!!!
▪️▪️▪️
🔘 همانگونه که «بو» به طور ناخودآگاه به درون بینی رفته و اثر خود را میگذارد، نبود «حجاب شرعی» هم به درون چشم دیگران وارد شده و اثر خودش را ایجاد میکند.
✍ ابَرشاگرد