طلبه کیست؟
طلبه، مظلومی است که وقتی مسئولی می خواهد افتضاحات مدیریتی اش را سرپوش گذارد، بودجه ناچیز طلاب را در بوق و کرنا می کند تا سپر او شوند؛ همان بودجه ای که در زندگی طلاب هیچگاه دیده نمی شود!
طلبه، محرومی است که وقتی فلان بازیگر سینما و تلویزیون ، بیکار می شود برای جلب توجه فیلمسازان، آنچه مستحق خود است را به طلبه نسبت می دهد تا دوباره دیده شود!
طلبه شهیدی است که وقتی تکفیری ناجوانمرد می خواهد اقدام تروریستی اش، ضریب رسانه ای و وحشت آفرینی بیشتری پیداکند، او را می کشد.
طلبه سنگ صبوری است که بی عرضگی های مسئولین در کوچه و خیابان از طرف آدميان بر سراو هوار می شود.
طلبه نردبانی است که وقتی فلان سلبریتیِ گدای نگاه می خواهد فالورهایش بالا برود، به او تهمت می زند یا مضحکه اش می کند!
طلبه ستمدیده ای است که وقتی عده ای حرامخوار اقلام بازار را گران می کنند، عده ای مردم آزار، فحشش را به او می دهند!
طلبه مجاهدگمنامی است که در دوران جنگ، ۴ برابر بقیه اصناف برای دین و ملت شهید داد اما حالا عده ای متکبرانه می گویند طلاب در جبهه نبودند!
طلبه جهادگری است که در ساعات نخست سیل و زلزله و بیماری در میان مردم است، اما لوح تقدیر و ترفیع درجه و جوایزش به ابن الوقت های سیاسی کار می رسد!
طلبه محروم شده ای است که از حقوق اولیه خود بخاطر نگاه غلط مدیران نالایق محروم شده، اما عدهای از مردم حقوق ازدست رفته خود را از او مطالبه می کنند!
طلبه مستضعفی است که بعد از ۲۰سال درس خواندن، نصف حقوق کارگر بیسواد سرگذر دریافتی ندارد و گمان عده ای آن است که نجومی بگیر یعنی طلبه!
طلبه غمخواری است که گره های خانوادگی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی یک محله را با ایثار کردن راحتی خود و خانواده مظلومش حل می کند، وبعد مورد نیشخند و ریشخند عده ای از همان در گِل مانده ها قرار میگیرد!
طلبه مظلومی است که بارها و بارها و بارها در پیشگاه همسر وفادار و فرزندان نازنینش، شرمگین شده است!
طلبه مقاومی است که بیشترین هجمه رسانه های بی وجدان غربی علیه اوست تا او را از حمایت نظام و ملت خسته کند، اما او کماکان ایستاده است!
طلبه صاحب حقی است که بسیاری از مسئولان و بازاریان و آدمیان و خویشان، روزقیامت در پیشگاه عدل الهی باید به ظلم هایی که به او و خانواده اش روا داشتند، پاسخ دهند؛ وهیچ پاسخی نخواهند داشت.
طلبه غریبی است که هیچکس از او حمایت نمی کند؛ هیچکس؛ نه رسانه ای، نه ارگانی، نه صنفی و...
حامی طلبه فقط امام زمان است.
حامی مظلومی، مظلومی دگر است.
@babaei13300
روزه داران سکولار
اصل اولیه آن است که تمام دستورات خداوند، حکیمانه است و قرار است غیر از تقویت روحیه ی تعبد، بندگان را به رشدی فردی و اجتماعی برساند.
یکی از پررمز و رازترین عبادات، «روزه» است که قرار است ما را به «خویشتنداری» رهنمون شود تا مالک تمایلات و شهوات خود بشویم.
اما غیرازاین جایزه ی فردی، هدف اجتماعی بزرگی پشت این واجب الهی است که مع الاسف برای بسیاری آشکار نمی شود؛ «مردمی شدن.»
روزه که فردی ترین عبادت مسلمانان است، اجتماعی ترین هدف را نشانه گرفته است و آن، دستگیری از فقیران است.
با مطلب بالا می توان روزه داران را به چهار دسته تقسیم نمود:
۱) کسانی که سبک غذایی و میزان خوراک شان به گونهای است که درطول ماه رمضان احساس گرسنگی نمی کنند و بالتبع به یاد مردم هم نخواهند بود!
۲) عدهای دراین ماه گرسنه می شوند و ممکن است با یاد فقرا هم افطار کنند، اما قدمی برای «مردمی شدن» بر نمی دارند.
۳) روزه دارانی که گرسنگی، بیتاب شان می کند؛ اشک شان را جاری می کند؛ فکرشان را مشغول می کند؛ عزم شان را جزم می کند؛ خون شان را به جوش می آورد؛ تا اینکه حرکت می کنند و سهم فقرا را از سفره بر می دارند و با خجلت تقدیم شان می کنند.
۴) خلَّصینی که نه تنها از سفره خود، فقرا را مهمان می کنند، بلکه دیگران را هم بر سر این سفره ی «مردمی شدن» می نشانند و بدین سان بالاترین حکمت روزه را دشت می کنند.
تازیانه سلوک:
دو دسته نخست که کم هم نیستند، روزه داران سکولارند؛ درست مثل نمازخوانان و زائران و عزاداران سکولار!
دو دسته ی آخر به ویژه دسته ی چهارم، اما ماجرای متفاوتی دارند و چه زود به سپاه حضرت عشق ملحق می شوند؛
اگر از من نشانه می خواهی، شهدای لب تشنه و روزه دار حرم رضوی را نشانت می دهم.
#شهید_اصلانی
#شهید_دارائی
#جبهه_روحانیت_مردمی
@babaei13300
🔴 سیدعباس
از بزرگان دل برده بود؛
آیتالله مشکینی می فرمود:
🔴 «آقای موسوی را در نجف دیدم، جوانی بسیار منظم، منزه، عالی و موحدی بود که اسلام در دلش واقعاً رسوخ کرده بود. من به حالات و عمل و عبادات و متانت این جوان و این محصل عالی قدر غبطه می خورم.»
حضرت آقا در رثای این شاگردشان فرمود:
🔷 «وقتی با آقای موسوی آشنا شدیم، در اولین جلسه چند خصوصیت او مرا به ایشان جذب کرد: یکی قناعت و وقار و کم حرفی این جوان بود.
اینها خصوصیاتی بود که من همیشه از این خصوصیات خوشم می آمد و در طلاب این را می پسندیدم. خصوصیت دیگر ایشان این بود که جوان متعهدی بود.
اولین لحظات دیدار ما هنگام نماز ظهر بود که من دیدم چه نماز با توجه و با حالی این جوان ادا کردند. این هم یکی دیگر از خصوصیات دیگری بود که بسیار خوشم آمد و فریفته شدم.»
🔴 تفاوت ماهوی این شهید با بسیاری از مدعیان روحانیت، همین هاست و صد البته زندگی فقیرانه و زاهدانه و آنچه خودش به آقا گفت:
👈 «من از بین همه افرادی که در این دنیا هستند، امام خمینی را بیشتر دوست دارم و بعد از امام خمینی، تو را.
و راست می گفت و آثار محبت را در نگاه و در نشست وبرخاست او و در برخوردهای او احساس میکردم.»
🔷 سید عباس ارادت قبل از انقلابش به امام و مردم را تا بعد از انقلاب امتداد داد و در عملیات فتح المبین آسمانی شد.
◀️ سید عباس در وصیتش آورده:
«براى چندمین بار با همه وجود احساس کردم که هنوز بین جمهورى اسلامى ما و حکومت على (علیه السلام) خیلى فاصله است، درههاى عمیقى در میان است که باید با جسد بهترین جوانانمان پر شود تا امت اسلام بتواند پایش را روى آنها بگذارد و به حکومت اسلام برسد و باید آنقدر خون بدهند که درهها پر شود تا آیندگان به قایق نجات سوار و خود را به حکومت اسلامى برسانند.»
و امام عزیز فرمود:
🔴 «و خدا می داند که راه و رسم شهادت کور شدنی نیست؛ و این ملتها و آیندگان هستند که به راه شهیدان اقتدا خواهند نمود.»
#شهید_موسوی_قوچانی
#شهید_اصلانی
#شهید_دارائی
#روحانیت_مردمی
@babaei13300
از موج تا اوج
خون وقتی بر زمین میریزد،صاحبش اما به آسمان می رود و کارعیسوی می کند!
رحمت و رضوان بر شهیدان رمضان، اصلانی و دارائی که یکی از برکات فوقالعاده خونشان پردهبرداری از چهره گمنام تعداد قابلتوجهی از روحانیان جهادیِ پای کار مردمان بود.
مدیر جهادی سازمان تبلیغات در مجمع جبهه روحانیت مردمی پیشنهاد کردتا برای خدا قوت گفتن به روحانیتی که غریبانه در حاشیه شهر پناه مردم اند، به زیارتشان برویم؛طرحی بانام «شهیداصلانی»؛ عجب طرحی!
روز میلاد کریم آل الله، توفیق رفیق شد تا یکی از مردان الهی راکه بسیارعطر حسنی می داد، در منطقه مهرگان زیارت کنیم.
کسی که به جرأت می توان گفت، داستان بسیاری از علمای مردمدار مکتب تشیع را داردزندگی میکند؛ حجتالاسلام فیضآبادی.
منزلش به معنای واقعی کلمه موکبی بود که نور اربعین را به اطراف می تاباند و به راحتی می توانستی لبخند رضایت خدا را در آن ببینی!
سفره سی روزه ماه مبارک و اطعام شصت روزه محرم وصفر برای مردم، اگر نامش «موکب» نیست، پس چیست؟
فیضآبادی فرمانده گمنامی بود که در سنگر منزل، بساط تعلیم و بصیرت و نشاط و مشاوره و مواسات را پهن کرده بود تا خرد و جوان و کلان در آن به آرامش برسند؛ و چه خوب همه را آرام کرده بود.
او درمانی است شفابخش برای همه طلاب و روحانیتی که از درس وبحث و تکلیف خسته شدهاند تا با دیدنش زنده شوند و زندگی ببخشند.
امروز رفتیم تا شایدبا کلام و مقام، بدو روحیه دهیم؛ اما چندبرابر قوت گرفتیم هرچند در محضرش احساس حقارت کردیم.
«از موج تا اوج» نام موکب اوست که مردمان را از موج همدلی به اوج بندگی می رساند.
@babaei13300
انتحارِکَن
تصور کنید در جشنواره ی بین المللی تئاتر فجر وقتی با نمایش خیرهکننده مرحوم «حسین پناهی» مواجه میشوید، بهناگاه از بازیگرنمایِ نقشِ دومِ یک نمایشِ دبیرستانی بهعنوان برگزیده ی این جشنواره تقدیر شود! حالوروز این روزهای جشنواره ی کن و انتخابهای عجیبوغریب آن چیزی مثل همین طنز تلخ است.
اما چرا این جشنواره ی بینالمللی حاضر شدهاست تا این میزان به اعتبار خود ضربه بزند؟!
با من دوباره به وادی تصور بیایید و شیرمردی را فرض کنید که در برابر عربدههای شرور فلان محله تمام قد ایستاده و جلوی دیدگان همه، با مشت بر دهانش کوفته است. شرورِ بی وجدان به خودش اجازه میدهد که به هر دستاویزی چنگ بزند تا صولت و سطوت گذشته را احیا کند؛ اراذل محله را دور هم جمع می کند تا علیه او بشوراند؛ به خانه شیرمرد دستبرد می زند؛ او را در شب تاریک مورد حمله ناجوانمردانه قرار می دهد و دستآخر برای بردن آبروی او حاضر می شود آبروی خودش را هم ببرد!
حالوروز این روزهای کشوری بنام «ایران» و شروری به نام آمریکا و محله ای به نام دهکده ی جهانی همین است؛ استکبار تمام هیمنه ی خود را به میدان آورده تا مانع میدانداری این «مقتدرِمظلوم» شود؛ او میداند که به مرحلهی آخر این بازی کثیف رسیدهاست و چیزی جز ناکامی نصیبش نشده؛ لذا دارد با آبرویش انتحار میکند.
برگزارکنندگان و سرمایهگذاران و داوران این جشنواره نیک میدانستند که با انتخاب این فیلمِ ضعیف، دارند بر سرِ آبرویشان قمار میکنند اما چه کنند که در برابر این قدرت نوظهور چارهای جز انتحار ندارند به امید آنکه با این خودکشی، بلکه بتوانند چشمی یا دستی یا پایی از او بستانند و اندکی جلوی «آقا»شدنش را بگیرند.
حقیرتر از اینان، آنانی اند که به واسطهی کینه های بدخیمِ سیاسی یا هرزه گی های عظیم فرهنگی، حاضرند با هوراکشیدن برای این کار سخیف، پنجه به رخسار شمس الشموس کِشند و نامه ی تباه خویش، سیاه تر کنند!
انتساب شرارت های قاتل زنجیرهای روانی، به حریم نورانی رضوی، پایان سوءاستفاده های این شرورِبین المللی و اذنابش نیست، اما یقیناً نشاندهندهی سرعت افول اوست.
@babaei13300
تفنگت را زمین بگذار!
(نصیحتی برادرانه به هنرمندان وطنم)
۱) کیست که نداند، بخش عظیمی از معنویت و باور و نشاط مردمان این دیار، محصول هنر بانوان و مردانی است که در سالهای سخت انقلاب و بعد از آن، به ترسیم خدا و بندگان شایسته او در جعبه جادویی پرداختند؛ هنری که یقیناً ذخیره ای ارزشمند برای ایشان است؛ اگر قدر بدانند.
۲) کیست که نداند، اگر نبود فضای شایسته سالاری انقلاب و بستر رایگان صداوسیمای آن، بسیاری از هنرمندان و بازیگران، یا در زمین های شاه، مشغول درویدن جو بودند یا در کارخانههای او در حال فشردن جو!
۳) کیست که نداند، عده ای از هنرمندان پراعتبارِاین دیار به برکت سینمای ولنگار، از جمله ی متمولین بی عار شدهاند که گهگدار در توهمات فضای مجاز، با چند عشوه و ناز، آهنگ مبارزه ساز می کنند!
۴) کیست که نداند، چو ایران نباشد، هنرمندِافسون شده ی لایک، یا باید همچون آن گلْ بانویِ شیفته ی غربِ ناپاک، تن به تاراج برای ارتزاق دهد یا چون آن خواننده ی هتاک، از نوای «امام رضا جان» به کلمات رکیکِ عریان برسد!
۵) مبارزهی امروزِ عدهای از هنرمندانِ این سامان با انقلاب اسلامی ایران، آدمی را به یاد عملیاتِ فروغ جاویدان می اندازد که منافقان در خیالِ خام، قصد داشتندکاری که ملعونِ صدام نتوانست در ۸سال انجام دهد، در سه روز به سرانجام رسانند!
۶) هنرمندانی که این روزها در میدان بستر، با شعار «تفنگت را زمین بگذار»، خود را جلودار یک انتحارِتمامْ عیار می دانند، یکی از این سه به شمار می آیند:
*دلسوزان،
*فریب خوردگان،
*معاندان؛
از دلسوزان شان عاجزانه خواهانم، مواظب باشند قلبِ رئوف و اعتبارِ فراوان شان را بی مزد و منت، خرج ملت کنند و بدانند که اگر در حمایت شان از مردم، صادق اند، انقلابی ترین انقلابی اند!
به فریب خوردگان شان عرض می کنم یقیناً در میان دلسوزان انقلاب کسانی هستند که مورد اعتماد ایشانند؛ پس قبل از آنکه سرانجام شان مثل مجاهدین خلق ایران، دربدری از این دیار و افتادن در آغوش کفار شود، سوالات و ابهامات شان را بپرسند تا آرام گیرند.
به معاندان کم شمارشان می گویم که تاکنون تمام وعدههای امامِ راحل و امامِ حاضر علیه ارباب تان واقع شده و دیرزمانی است که او در سراشیبیِ افول است! او با تمام هیمنه اش نتوانست با انقلاب کاری کند؛ شماها که دیگر اذناب اویید!
از این انقلاب خشمگین باشید و در این خشم بمیرید!
@babaei13300
سکوتِحکیمانه
یکی از سوالات مهم در «فتنهی ۱۴۰۱»، چرایی «سکوت رهبر انقلاب» است؛ رهبری که از روزهای پیش از انقلاب تا به امروز نشان دادهاند یکهتاز «میدانِ جهادِ سخن»اند در «جبهههای مبارزه با فتنهانگیزی».
نکات زیر می تواند از دلایل احتمالیِ این «سکوتِحکیمانه» باشد:
۱) فتنهی ناپیچیده؛
«غبارآلودی»، مهمترین ویژگی فتنه است که باعث تحلیلهای نادرست و بالتبع ریزش بدنهی وسیعی از مردم میشود؛ درست مثل «فتنهی ۸۸»!
این درحالی است که در «فتنهی ۱۴۰۱» کمترینِ غبارها دیده شد و عوامل میدانیِ آن ظرف چندروز(!) وارد فاز عملیاتی و هتاکی به مقدسات و تخریب اموال عمومی شدند! اقدامی که نشان داده هیچ اقبالی از سمت مردم ندارد.
۲) مسألهیدوم؛
«حجاب» نه تنها به عنوان یک ضروری دین، بلکه به عنوان یکی از میراثهای مترقی تمدنِ کهنِ ایرانی، برای بخش معظمی از جامعهی ما، پذیرفته شده و هیچگاه «عریانشدن» نمی تواند «مسألهی اول» مردان و زنان این دیار برای قیام باشد؛ از دیگرسو گفتار و رفتار و افکارِ «داعیهدارانِ عریانی» هم هیچگاه جاذبهای برای زن و مرد ایرانی نداشته است.
این درحالی است که در فتنهی ۸۸، «نتایجِ آراء» و «تقلبِ احتمالی»، مسألهی نخست میلیونها ایرانی بود و فتنهانگیزان هم بعد از ماهها تردیدافکنی، وارد فاز مبارزه با مقدسات و انقلاب و آرمانهایش شدند.
۳) رهبرانِبیمایه؛
مهمترین عامل فراگیریِ و به سرانجام رسیدنِ یک فتنه، داشتن «رهبرِ شجاعِ و خردمند» است؛ درحالیکه در این فتنه، رهبر یا رهبرانش، نه «شجاعتِ هزینه دادن» داشتند و نه «خردِ مدیریت کردن»!
«خودْرهبرْپنداریِ افراطی» هم که در بسیاری از «مجازینشینها» دیده می شد، باعثِ بساطتِ بیشتر این فتنه شدهبود.
اما در فتنهی ۸۸، «انقلابیهایِ پشیمان» و «یارانِبیوفایامام» و «فضلای حوزه و دانشگاه»، با لشکری از هنرمندان و ورزشکاران، به صورتی کاملاً هماهنگ با رهبریهای خود، افکار و رفتارِ بخش وسیعی از مردم را غبارآلود کردند!
۴) سربازانِمجازی؛
«قیامِ هشتگی» با «سربازانِ مجازی»، بسان «هیولای بادکنکی» است که با سرِسوزنی از بین می رود!
«رهبرانِاستوریبازْ» حتی حاضر به گره زدن این بادکنک در کفِ میدان هم نشدند!
بر این ماجرا بیافزایید، سنّ کم تعداد قابلتوجهی از «سربازانِمیدان» را که لاجرم هیجان نوجوانیشان، بر خرد جمعیشان به کرّات می چربید!
۵) دولتِمستقر؛
«صداقتِ و شفافیت با مردم» و «خدمتِبیمنت به آنان»، باعث بالارفتن امیدشان به آینده و عدمهمراهیشان با فتنهانگیزان، شدهاست.
از طرف دیگر «قاطعیتِ با خرابکاران و اغتشاشگران» باعث شده این دولت تاحدود زیادی به «دولتِمردم» نزدیک شود و مواضعش با دیدهی تردید نگریسته نشود.
۶) سربازانِگاهواره؛
شکی نیست که روشنگریهای «سربازان و سردارانِجوان» در عالممجاز و میدان، بخش وسیعی از غبارها را شست و «عقبافتادگیِِمزمنِ» عدهای از مدیران را جبراننمود.
«سربازانِگاهواره»ی «امامخامنهای» اینک به «سردارانِکارکشته»ای تبدیلشدهاند که نوید روزهای نوی را میدهند.
۷) خمینیِدوم؛
روحملکوتیامام، قرین رحمت الهی باد که در قضایایی همچون ۸ سال دفاعمقدس، با آرامشی مثالزدنی که «محصولِاخبارِنهانی» بود، به هدایتامت پرداختند؛
تردیدینیست که «خمینیِدوم» نیز بسان «خمینیِاول»، «عاقبتِخوشِ این انقلاب» را نه با «تحلیل»، که با «اخبارِ یقینی» میبینند و میدانند که این بادها چیزی نیست که «کوهِاستوارِانقلاب» را از جایش حرکت دهد.
یقیناً سرانجام کار، از آنِ انقلاب و انقلابیان است؛ «وَلَو کَرِهَ الکافِرون.»
@babaei13300
🔴 مکافات عمل
🔺بیایید از زاویهای دیگر به حوادث اخیر(فتنهی ۱۴۰۱) بنگریم؛
✅ ابتدا دو مقدمه:
۱) سنتهای الهی برای مؤمنان، گاهی در قامت نعمت است و گاهی در لباس نقمت؛
«إِن تَنصُرواالله یَنصُرکم»، سنت نعمت را نشان می دهد و «ما أصابَک من سیئةٍ فَمن نَفسک»، سنت نقمت را؛
۲) این سنن الهی آیا مختص مؤمنان است یا ملل و دُوَل و نِحَل را نیز شامل میشود؟
✅ آنچه از ظاهر آیات استفاده می شود آن است که غیر از افراد، شامل باقی دیگر نیز میشود؛ یعنی اگر دولت و حکومتی، خدا را یاری کند، خدا هم او را یاری کند و اگر حزب و دولتی در یاری دین خدا کوتاهی کند، غرامت الهی شاملش خواهد شد.
فارغ از کینههای بدخیم کفار و منافقان و یهودیان و وهابیان نسبت به دولت و ملت ایران که بابهانه و بدون آن درصدد آزردن ایشاناند، آیا رنجِ این چند روزِ انقلابیان نمی تواند علتی همچون سنتهای الهی داشته باشد؟
شفافتر آنکه آیا امکان ندارد، «دولتِ مردمی» و «مجلسِ انقلابی» و «عدلیهی میدانی»، با «ترکِ فعل» یا «فعلِ ترک»، مشمول «سنتِ الهیِ مصیبت» شده باشند؟
🔺اگر پاسخ بهصورت قطع «آری» نباشد، لااقل نمیتوان «احتمال» آن را نفی نمود.
🔴 حال این سؤال مطرح میشود که «مدیران و مردمان انقلابی به کدامین گناه، این نقمت اجتماعی را استحقاق یافتهاند؟»
✅ «ثواب و عقاب اجتماعی» در حکومت اسلامی، دائرمدار «رضا و خشم ولیّ الهی» است که آن دو هم در طول «رضا و خشم امام زمان» است؛
حضرت صادق علیهالسلام فرمود:
«مَن لَم یَمشِ فِی حاجَةِ وَلی اللّهِ ابتُلِی بأن یَمشی فِی حاجَةِ عَدُوِّ اللّهِ عَزَّوجلَّ.»
(هر که در راه ولیّخدا قدم برندارد، به قدم برداشتن در راه رفع نیاز دشمنخداوند گرفتار آید!)
✅ یکی از مهمترین حاجتهای«ولیّجامعه» در چند سال اخیر «نجات مستضعفان از قربانگاه فضای مجاز» بودهاست؛ مَرَضی که در «دولتِ کدخداباوران» نه اینکه درمان نشد، بلکه «توسعهی کمّی و کیفی» هم پیدا نمود.
🔻با ظهور دولت و مجلس و عدلیهی انقلابی، حتی دشمنان منصف هم اذعان کردند که اقدامات فراوانی توسط قوا در راستای «نگاه ولی» و «خدمت به مردم» انجام شده است، اما گمانِبهحق آن بود که در فضای مجازی شاهد گامی سریع و موثر باشیم؛ هم در راستای بهرهبرداری حداکثری مردم از آن و هم آراستن و پیراستنش به آنچه که باید و شاید.
🔻«مَسندنشینْماندنِ مقصران وضعموجود» و «مصلحتاندیشیهای نامربوط» و «ترسهای موهوم» و «عدم مطالبهگریهای معقول»، دستبهدست هم دادند تا این «قاتلِنامرئی» کماکان، عقاید و اخلاق و مروت و انسانیت پیر و جوان و زن و مرد را سر ببرد تا جاییکه مدیران و مردمان انقلابی دیدند، همان «فضایِ رها» چه ضرباتی بر پیکر نحیفِ اعتماد جامعه وارد نمود!
🔴 از «جیغ بنفش حرامیان مجازی» نباید هراسید؛ چراکه این «فضایِ رها» دوباره و چندباره می تواند دانشآموز و دانشجوی مظلومِ دههی هشتادی را در قامت «یاغی» وارد کارزار با دیانت و عقلانیت و امنیت نماید.
✅ «پالایشِ مدیرانِ غیرهمسو در آوردگاهِ مجازی»، «ايجاد و تقویت زیرساختهای بومی»، «استفاده از استعداد جوان نخبهی ایرانی برای تولید نسخههای بهروز»، «تحمیل شروط متناسب با زیستِ ایرانی به نرمافزارهای بیگانه درصورت ادامهی فعالیت در این سرزمین» و... میتواند این «تهدیدِ بالقوه» را به «فرصتی بالفعل» مبدل نماید.
@babaei13300
🔷 چه کسانی در تاریخ، مدح و ذم میشوند؟
🔴 کسانی که در تاریخ مذمت شدهاند بخاطر بینمازی و شرب خمر مذمت نشدند؛ مذمت شدند چون در جایی که #نیاز بود، حاضر نشدند!
🔹 شما ببینید در صدر اسلام، آن کسانی که ممدوح واقع شدند - حالا توی فرهنگ ما، بر طبق عقیدهی ما - بیش از آنچه که به خاطر نماز و عبادتشان ممدوح واقع شدند، به خاطر موضعگیریهای سیاسیشان، اجتماعیشان و مجاهدتشان ممدوح واقع شدند. ما ابیذر را، یا عمار را، یا مقداد را، یا میثم تمار را، یا مالک اشتر را کمتر به عبادتشان مدح میکنیم! تاریخ، اینها را به آن مواضعی میشناسد که این #مواضع، تعیین کننده بود؛
حرکت کلان جامعه را توانست هدایت کند، شکل بدهد و به پیشرفت این حرکت کمک کند.
⛔️ آنهائی هم که مذمت شدند، همین جور. خیلی از بزرگان که مورد مذمت قرار گرفتند، به خاطر شرب خمر مذمت نشدند، به خاطر بینمازی مذمت نشدند؛ به خاطر عدم حضور در آنجائی که حضورشان لازم بود، مذمت شدند. تاریخ، اینجوری ثبت کرده؛ نگاه کنید، ببینید.
🗓 رهبر انقلاب بیانات در دیدار مسئولان ۸۹.۱.۱۶
http://eitaa.com/joinchat/963837952Cb758f6bd13
@babaei13300