بخش پنجم - واحد (من قازیم تیترین الریمنن بو مزاری) - حاج مهدی رسولی.mp3
22.95M
واحد #ترکی (من قازیم.. )
بامدّاحی: #حاج_مهدی_رسولی
چشم...😔
البته اجرای این برای علی خیلی سخت بود
چرا؟!
حضرت زهرا سلام الله چندتا بچه داشت؟!
چهارتا حالا دوتاش امام بودن، اما دوتا دخترن زینب و ام کلثوم وقتی حضرت زهرا از دنیا میره زینب کبری پنج سالشه، ام کلثوم چهار سالش،
اونوقت اینا بچه هایی بودن که زهرای مرضیه اصلا به کسی اجازه نمیداد کار اینا رو انجام بده
همه کارا رو خودش انجام میداد
وقتی که مادری با تمام وجود درخدمت بچه باشه بچه همه ی علاقه اش میره سراغ مادر...
تنها زمانی که زهرای مرضیه به این بچه ها خدمت رسانی نکرد کی بود؟! موقعی بود که تو خونه افتاد
چرا؟! خب یه دستش شکسته بود دیگه
کمر و ...
حضرت نمیتونست تکون بخوره و این یکی دستشو اصلا تکون نمیداد...
حالا براتون میگم چرا تکون نمیداد دستشو...
وقتی بچه ها دور بستر مادر می چرخیدن هی نگاه میکردن ببینن حالش خوب میشه؟! نمیشه؟!
این چند وقته فضه کار میکرد اون روز آخر
حضرت زهرا فرمود فضه شونه و آب بیار امروز من سر اینا رو شونه کنم
حضرت نمیتونست بلند بشه بشینه همون خوابیده یکی یکی بچه ها اومدن کنار مادر نشستن حضرت فقط یه دست رو دراورد احساس کردن مادر داره حالش خوب میشه...
خب این سر شانه شد...
علی ابن ابیطالب، بچه ها رو صدا کرد...
زینب، ام کلثوم، حسن، حسین بیاین
چیه بابا؟!
مادرتون از دنیا رفت...😔
خب حالا حساب کنید اینا چه وضعیتی دارن؟!
فرمود امشب به وصیت مادرتون ما باید پیکر مادرتون رو بشوریم شما امشب سرو صدا نباید بکنید تا کسی نفهمه...
اینا خاله ندارن، چون حضرت زهرا خواهر نداشت
اینا دایی ندارن...
عمو دارن، اما عموشون با اوناست
بنابراین خانه ی زهرا اصلا فامیل نداره...
خب یکی بیاد، تنهای تنهان دیگه...
شما امشب نباید گریه کنید باید ساکت باشید
من پیکر رو بشورم دفن کنیم
خب حضرت نیمه ی شب میخواد بشوره که کسی نفهمه دیگه
باید همه ی مدینه بخوابن خوابها سنگین بشه
بابا اینام الان مادر رو از دست دادن...
امیرالمومنین فرمود: حسن جان برو سلمان رو بگو بیاد
سلمان پیر مرد آمد حضرت فرمود سلمان تو این اتاق بشین با اینا صحبت کن، سرشون رو گرم کن
من پیکر زهرا رو بشورم...
سلمان علم اولین و اخرین داره با زینب صحبت میکنه با ام کلثوم خاطره بگه که اینا ...
نمیتونستن گریه نکنن آستین ها رو کرده بودن تو دهنشون که حداقل گریه اشون بیاد صدای جیغشون نره هوا😔
علی ابن ابیطالب هم آروم آروم ...
بعد یهو سلمان دید علی زد زیر گریه...
ای دل غافل
گفت: اقا من بچه ها رو به زور ساکت نگه داشتم...
فرمود سلمان این به من نگفته بود دستش تو اون ضربه ها شکسته...😔
چرا؟!
چون وقتی علی ابن ابیطالب اومد بشوره دستشو که بلند کرد دید عه...😔
این خیلی ها...!!😔
یعنی آقا ما این بزرگوارا الگوهامونن شیعه نازنازی نیست که...
پونزده روز ...
شما نمیدونی من چی میگم باید دستت بشکنه تا بفهمی یعنی چی
پونزده روز زهرا دسته رو تکون نداده تا مولا نفهمه😔
دلیل هم داشتا نگید چرا؟!
دلیلشم این بود که حضرت زهرا اگر میگفت دست من شکسته علی باید میرفت بیرون پزشک میاورد
علی اگه میرفت بیرون اینا همه رو از کمک به علی ممنوع کرده بودن، علی بره بیرون باید به اینا خواهش کنه...
میگن بیعت کن تا بهت بدیم!!
زهرا برای اینکه به اینا مبتلا نشه به علی نگفت که دستم شکسته تا علی بیرون نره...
#دشمن_شناسی
خب آقا جنازه رو شست، کفن کرد نگاه کرد دید که بچه ها دارن از دنیا میرن😔
چرا؟! نمیتونن گریه کنن...
دهن رو گرفتن به پیکر نگاه میکنن الانه که زینب بمیره
حضرت فرمود حالا بیاین خداحافظی کنین ولی ساکت!!
اومدن خودشون رو انداختن رو مادر آروم آروما
آقا امام حسن مجتبی این صورتشو چسبونده بود به کف پای مادر آرام آرام میگفت مادر من حسن توام😔
خب این وضعیت وداع چیز عجیب غریبیه
امیر المومنین میگه یهو دیدم بندهای کفن باز شد فاطمه دست ها رو دراورد بچه ها رو بغل کرد تو سینه اش...😔
نجات داد دیگه...!!
علی ایستاده داره نگاه میکنه یهو جبرئیل آمد
علی بچه ها رو بلند کن...
چیه؟!
ملائک نمیتونن ببینن اونجا غوغائیه...
من سوالم اینه این علی چطوری تحمل میکرد؟!😔
البته براتون بگما علی اون شب پیر شد...🥀
خب برداشت بچه ها رو، حالا میخواد نماز بخونه نماز میت دیگه پیش نماز علیِ حسن حسین زینب ام کلثوم سلمان ایستاد جلوی اینا
الله اکبر ...
اَللهُمَّ اِنا لا نَعلَمُ مِنهُ اِلا خیرًا...
ای خدا...
من به شما بگم حدس من اینه که علی ابن ابیطالب ممکن بود سر قبر از دنیا بره...
علی مایه ی تسکین بچه ها بود حالا علی رو کی تسکین بده؟! علی تنهای تنها بود... 😔
پیکر رو گذاشت لب قبر خودش رفت تو قبر پیکر رو بلند کرد بذاره یهو رسول الله امد...
علی بده به من زهرا رو...
حضرت نشست تو قبر السلام علیک یا رسول الله
رسول الله نمیدونی بعد از تو چه کردن...😔
هی گفت گفت گفت...
فرمود یا رسول الله من این ودیعه ای که بهم دادی برگردوندم، امانتیت رو برگردوندم
اما اقا فرصت نیست برات بگم چی شد
خودت بپرس چی شد...
قبر رو پوشوند... بچه ها پاشین بریم
چرا؟!
الان مردم بیدار میشن میفهمن...!!
رفت تو خونه.... ادامه دارد...
10.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️کلیپ ویژه شهادت حضرت زهرا(س)♨️
قبرش مجهول باشد
تا قدر علی معلوم بشود
10.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 اشکهای «حاج قاسم» در فراق «حاج احمد»
🔹امروز سالروز شهادت سردار سرلشکر احمد کاظمی است.
panahian-clip-khodet-ra-aadam-hesab-kon.mp3
2.2M
🌱 خودت رو آدم حساب کن!
⛔️ خود تحقیری ممنوع
👈🏻 ما برای خدا مهم هستیم، نظر ما برای خدا مهم است