eitaa logo
Abasieh.ir|عبّاسیه دزفول
1.3هزار دنبال‌کننده
469 عکس
111 ویدیو
26 فایل
۞﷽۞ 💠کانال رسمی هیئت متّحده ابوالفضل العبّاس (ع) 💠عبّاسیه محله مسجد جامع دزفول 📌 نشر آثار حاج رضا پوررکنی ارتباط با ادمین: @Ali_to_313 سایت عباسیه: abasieh.ir آپارات: aparat.com/abasieh.ir اینستاگرام Instagram.com/abasieh.ir/
مشاهده در ایتا
دانلود
💢حضرت زینب(س) خطاب به یزید : تو حقیرتر و کوچک‌تر از این هستی که من تو را مخاطب خود قرار دهم! ✅اگر برای زن جَبن (ترس) به معنای یک خوی و خلق اخلاقی، خوب بود، حضرت زینب(س) می‌بایست از همه زن‌های دیگر ترسوتر و بی‌شخصیت‌تر باشد و به اصطلاح معروف سرش از لاک خودش بیرون نیاید. مگر دم دروازه کوفه کسی زینب را مجبور کرده بود که بیاید سخنرانی بکند؟ مگر سخنرانی قابل اجبار است؟! یا در ابن زیاد مگر کسی زینب را مجبور کرده بود که آنچنان در مقابل ابن زیاد بایستد و حتی به او ناسزا بگوید که واقعاً خطر کشته شدن خودش و کسانش وجود داشت؟! ✅و بالاتر از این، در یزید است با آن طنطنه و دبدبه که خیلی با مجلس ابن زیاد فرق می‌کرد، چون اولا ابن زیاد حاکم بود و یزید خلیفه، و ثانیاً ابن زیاد در کوفه بود و یزید در شام، و شام به اعتبار اینکه مجاور با بیزانس (قسطنطنیه آن وقت) بود شکوه خاصی داشت. ولی این زن اصلا اینها را به چیزی نمی‌گیرد، به یزید می‌گوید: تو حقیرتر و کوچک‌تر از این هستی که من تو را مخاطب خودم قرار بدهم، تو اینکه من تو را مخاطب خودم قرار بدهم نیز نداری. ✅آیا یک زن ترسو می‌تواند این کار را بکند؟ نه. در آنجا این بود که جان زینب در خطر بود؛ در خطر باشد. از دادن جان که نمی‌ترسید. عزت و شرفش در خطر نبود، برعکس بر عزت و شرفش با این شجاعت افزوده می‌شد. 📚تعلیم و تربیت در اسلام، ص۱۲۴-۱۲۳ ✅ کانال عباسیه دزفول:⬇️ https://chat.whatsapp.com/BcNNK29EJSc8CPrzxQxwkk
🌀 آیت‌الله بهجت(قدس‌سره): «گریہ در مصائب اهل‎بیت و بخصوص سیــدالشهــدا ﷺ ، شـاید از آن قبیل مستحباتے باشد کہ برتر از آن نیست؛ یعنے برتر از آن در مستحبات نیست...» 📚رحمت واسعه،ص٢۶٩ 🔸🔸🔸🔸🔸 *ما را اگر چه بازی دنیا خراب کرد* *اما به لطف روضه ارباب بهتریم!* 🟢 کانال عباسیه دزفول: https://chat.whatsapp.com/BcNNK29EJSc8CPrzxQxwkk
💠 نوحه خوانی پیرغلام اباعبدالله الحسین(ع) حاج میرزاعلی روحانی مهر در دهه ۸۰ در عباسیه دزفول 🔸 با آرزوی سلامتی و طول عمر با عزت و عاقبت بخیری برای این خادم مخلص اهل بیت(ع) ⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️ https://www.instagram.com/p/CTCtW2UIY6N/?utm_medium=copy_link
🌹 *پدر و مادرم به فدایت یا حسین!*
💠 *پِلکی زدیم و محرّم تمام شد... برسان اربعین دست ما را به کربلا...* 🖤 😢
🌀 *خداحافظ محرّم...* ⚜️ *الوداع ای ماه حسین(ع) خدا نگهدارت...* 🔳 نمیدانم دوباره تو را خواهم دید یا نه؟!... اما اگر وزیدی و از سَرِ کوی من گذشتی، سلامم را به مولایم برسان! ... و اگر این آخرین محرمّم باشد، بگو همیشه برایت مشکی به تن می کرد و دوست داشت نامَش با نام تو عجین شود! گرچه جوانی می کرد اما از اعماق وجودش تو را از تَهِ دل دوست میداشت. با چای روضه صفا می کرد و سَرَش درد می کرد برای خادمی آقا ابالفضل العباس(ع)! *من از تو مزدِ نوکریم را نخواستم* *تنها مرا بخاطر کم کاریم ببخش...* ✅ کانال واتساپ عبّاسیه دزفول⬇️ https://chat.whatsapp.com/BcNNK29EJSc8CPrzxQxwkk
🏴 السلام علیک یا بنت الحسین الشهید علیه السلام ▪️شهادت سلام الله علیها تسلیت باد.
*◼️ حماسه‌ای که امام زین العابدین علیه السلام در مجلس یزید آفرید!* ▪️در روز جمعه‌اى در شام نماز جمعه است. ناچار خود یزید باید شرکت کند. اول آن خطیبى که به اصطلاح دستورى بود، رفت و هرچه قبلا به او گفته بودند گفت؛ تجلیل فراوان از یزید و معاویه کرد، هر صفت خوبى در دنیا بود براى اینها ذکر کرد و بعد شروع کرد به سبّ کردن و دشنام دادن على(ع) و امام حسین(ع) به عنوان اینکه اینها -العیاذباللَّه- از دین خدا خارج شدند، چنین کردند، چنان کردند. ▪️زین العابدین(ع) از پاى منبر نهیب زد: «ایهَا الْخَطیبُ! اشْتَرَیتَ مَرْضاةَ الَمخْلوقِ بِسَخَطِ الْخالِق» تو براى رضاى یک مخلوق، سخط پروردگار را براى خودت خریدى. بعد خطاب کرد به یزید که آیا اجازه مى‌دهى من بروم بالاى این چوب‌ها دو کلمه حرف بزنم؟ یزید اجازه نداد. ▪️آنهایى که اطراف بودند، از باب اینکه على بن حسین(ع)، حجازى است، اهل حجاز است و سخن مردم حجاز شیرین و لطیف است، براى اینکه به اصطلاح سخنرانى‌اش را ببینند، گفتند: اجازه بدهید، مانعى ندارد. ولى یزید امتناع کرد. پسرش آمد و به او گفت: پدرجان! اجازه بدهید، ما مى‌خواهیم ببینیم این جوان حجازى چگونه سخنرانى مى‌کند. گفت: من از اینها مى‌ترسم. این‌قدر فشار آوردند تا مجبور شد؛ یعنى دید دیگر بیش از این، اظهار عجز و ترس است؛ اجازه داد. ▪️ببینید این زین العابدین(ع) که در آن وقت از یک طرف بیمار بود (منتها بعدها دیگر بیمارى نداشت، با ائمّه دیگر فرق نمى‌کرد) و از طرف دیگر اسیر، و به قول معروفِ اهل منبر چهل منزل با آن غُل و زنجیر تا شام آمده بود، وقتى بالاى منبر رفت چه کرد! چه ولوله‌اى ایجاد کرد! یزید دست و پایش را گم کرد. گفت الآن مردم مى‌ریزند و مرا مى‌کشند. ▪️دست به حیله‌اى زد. ظهر بود، یک‌دفعه به مؤذّن گفت: اذان! وقت نماز دیر مى‌شود. صداى مؤذّن بلند شد. زین العابدین(ع) خاموش شد. مؤذّن گفت: «اللَّهُ اکبَرُ، اللَّهُ اکبَرُ»، امام حکایت کرد: «اللَّهُ اکبَرُ، اللَّهُ اکبَرُ». مؤذّن گفت: «اشْهَدُ انْ لا الهَ الَّا اللَّهُ، اشْهَدُ انْ لا الهَ الَّا اللَّهُ»، باز امام حکایت کرد، تا رسید به شهادت به رسالت پیغمبر اکرم(ص). تا به اینجا رسید، زین العابدین(ع) فریاد زد: مؤذّن! سکوت کن. رو کرد به یزید و فرمود: یزید! این که اینجا اسمش برده مى‌شود و گواهى به رسالت او مى‌دهید کیست؟ ایهاالناس! ما را که به اسارت آورده‌اید کیستیم؟ پدر مرا که شهید کردید که بود؟ و این کیست که شما به رسالت او شهادت مى‌دهید؟ تا آن وقت اصلا مردم درست آگاه نبودند که چه کرده‌اند. ▪️آن‌وقت شما مى‌شنوید که یزید بعدها اهل بیت پیغمبر(ص) را از آن خرابه بیرون آورد و بعد دستور داد که آنها را با احترام ببرند. نعمان بن بشیر را که آدم نرمتر و ملایمترى بود، ملازم قرار داد و گفت: حداکثر مهربانى را با اینها از شام تا مدینه بکن. ▪️این براى چه بود؟ آیا یزید نجیب شده بود؟ روحیه یزید فرق کرد؟ ابداً. دنیا و محیط یزید عوض شد. شما مى‌شنوید که یزید، بعد دیگر پسر زیاد را لعنت مى‌کرد و مى‌گفت: تمام، گناه او بود. اصلا منکر شد و گفت من چنین دستورى ندادم، ابن زیاد از پیش خود چنین کارى کرد. چرا؟ چون زین العابدین(ع) و زینب(س) اوضاع و احوال را برگرداندند. 📚 استاد مطهری، حماسه حسینی، ج1، ص294-293 (با تلخیص) 🌀 کانال واتساپ عباسیه دزفول:⬇️ https://chat.whatsapp.com/BcNNK29EJSc8CPrzxQxwkk
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌀 *خیلی گذشته از سفر آخرم حسین... با خاطرات کرب و بلا گریه می کنم...!* 🌹 صلَی اللّه علیک یا مولا یا ذبیح العطشان 🌹
4_5891013989718033841.mp3
3.57M
✅ 💿 فایل صوتی مراسم عزاداری شنبه ۴ آبان ۱۳۹۸ مصادف با شب ۲۸ صفر ۱۴۴۱ که در محل عباسیه دزفول برگزار گردید : 🔹 تواشیح : ربنا صلی علی احمد خیر المرسلینا 💠 با نوای دلنشین حاج رضا پور رکنی 🥀 برای دریافت آثار حاج رضا پوررکنی در کانال واتساپ هیئت با ما همراه باشید ⬇ : https://chat.whatsapp.com/BcNNK29EJSc8CPrzxQxwkk 🥀 آدرس کانال تلگرام ⬇ :‌‌ 🆔 http://T.me/abasiehir/ 🥀 آدرس صفحه اینستاگرام ⬇: http://instagram.com/abasieh.ir/
4_5888762189904348633.mp3
5.6M
✅ 💿 فایل صوتی مراسم عزاداری شنبه ۴ آبان ۱۳۹۸ مصادف با شب ۲۸ صفر ۱۴۴۱ که در محل عباسیه دزفول برگزار گردید 🔹نوحه وحده : بجای گل باران ، شده تیر باران ، پیکر پاک حسن 💠 با نوای دلنشین حاج رضا پور رکنی 🥀 برای دریافت آثار حاج رضا پوررکنی در کانال واتساپ هیئت با ما همراه باشید ⬇ : https://chat.whatsapp.com/BcNNK29EJSc8CPrzxQxwkk 🥀 آدرس کانال تلگرام ⬇ :‌‌ 🆔 http://T.me/abasiehir/ 🥀 آدرس صفحه اینستاگرام ⬇: http://instagram.com/abasieh.ir/
4_5987618167961159115.mp3
5.41M
✅شب 28 صفر 1397 🔸 حاج رضا پوررکنی 🔸 عباسیه 🔹 وحده : "کریم آل فاطمه(س) ، امام مجتبی حسن(ع)
*حسنی هستم و از حَشْر چه باکی دارم!*... *که سر و کارِ غلامانِ حسن(ع) با زهراست...* 🖤 سلام بر کریم اهل بیت (ع) 🖤
💠 نوای ذاکر پیشکسوت اباعبدالله الحسین(ع) حاج ملا عبده طهرانی در محرم ۱۴٠٠ ◼️ الهی به اباالفضل (ع)... ⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️ https://www.instagram.com/tv/CTJ5cX4nnVb/?utm_source=ig_web_copy_link
🌹 *یاد و خاطره شهیدان گرانقدر اسلام و هفته دفاع مقدس را گرامی می داریم.* 💠 جرعه ای از کلام شهدا «ترسم بر آن است که نکند بر اثر سنگینی گناهانم نتوانم سبک شوم و به سویت پروازکنم و از جمله کسانی باشم که از یاد تو و آیاتت غافل شده‌اند. خدایا قدرتی به من عطا فرما که این بار بتوانم در راه تو قدم بردارم و در خودسازی خود کوشا باشم. خدایا توفیق ادامه‌ راه راستین شهدا را به همه‌ ما عطا فرما.» *«اللهم الرزقنا توفیق شهادت فی سبیلک»* 🌹🌹🌹 🌀 کانال عباسیه دزفول: https://chat.whatsapp.com/BcNNK29EJSc8CPrzxQxwkk
◼️ بازخوانی یک نوحه خاطره انگیز با نوای حاج صادق آهنگران در محرم ۱۴٠٠ در دزفول 💠 *نیزه شکسته ها را بزن کنار زینب، حسینت اینجا خفته!* ⬇️⬇️⬇️ https://www.instagram.com/tv/CS4vOELIMv1/?utm_source=ig_web_copy_link
*حسین جــان!* 🖤 *نظری کن به دلم* *حال دلم خوب شود* «به‌ سلیمان‌ جهان‌ از طرف‌ مور سلام به حسین از طرف وصله ناجور سلام» 🙏🏻
💠 گوشه ای از مراسم شب ۲۴ صفر ۱۴٠٠ در عباسیه محله مسجد دزفول با مداحی حاج رضا پور رکنی *«تو را از بوی مادر می کنم پیدا، گل گمگشته ی زهرا...»* 🌹🌹🌹 ◼️◼️◼️
💠 *گرامی باد یاد و خاطره عالم زاهد مرحوم آیت الله سید حسن سید آقامیری (رحمة الله علیه) در سالگرد رحلت ایشان* 🌹
💠 در آستانه اولین سالگرد رحلت مجاهد خستگی ناپذیر مرحوم *شیخ عطا محمد سجادی تبار* گرامی میداریم یاد و خاطره ی این عاشق دلسوخته ی آقا اباعبدالله الحسین(ع)، روحش شاد و راهش پُر رهرو باد! 🌹