بسمالله الرحمن الرحیم
✅️بستههای فرهنگی مجازی متنوع و جذاب
با عرض سلام و ادب و احترام محضر همه اساتید محترم؛ علمای معزز و مدیران فرهنگی دلسوز و همه رهروان راستین راه شهدا و یاران شهدا.
به استحضار میرساند تا به حال هزاران نفر از جوانان، در خصوص راز موفقیت شهید از خانواده شهید از سیره و سبک زندگی شهید سؤال داشتند که خانواده شهید علاوه بر پیگیری تدوین و چاپ شش کتاب؛ چند بسته فرهنگی مجازی که شامل صدها کلیپ میباشد تهیه کردهاند.
(کلیپهای پر محتوا از جمله سخنرانی اساتید محترم کشوری و فرماندهان و سرداران سرافراز اسلام، سرودها و نماهنگها، سند ازدواج به رنگ شهدا، متن جزوه اذان صبح بهوقت حلب، طرح همراه با شهدا و...)
💢 از همه جوانان انقلابی بهخصوص یاران شهدا انتظار میرود طرح همراه با شهدا را در بسته فرهنگی به طور کامل مطالعه نمایند و با کمک دوستان خود فعالیت شهدایی را با جدیت پیگیری کنند، تا شاهد معرفی شهدای شاخص هر شهر باشیم.
منظور از یار شهید هر شخصی در هر رده سنی که هست و توانایی و قابلیت معرفی شهدا را به دیگران در خود میبیند.
🟢 آدرس بستههای فرهنگی مجازی:
https://b2n.ir/baste_farhangi
انشاءالله دعای خیر شهدای سرافراز اسلام بدرقه راه همه جوانان عزیز بهویژه یاران شهدا باشد.
✔️ مؤسسه-شهید-عباس-دانشگر
✔️ کانون-شهید-عباس-دانشگر
#استفاده_حداکثری
#نشر_حداکثری
╭─┅🍃🌺🍃•┅─╮
@shahiddaneshgar
╰─┅🍃🌸🍃•┅─╯
جان میدهم از حسرت دیدار تو
چون صبح
باشد که چـــو خــورشید درخشان
به درآیی......❤️
سلام می کنیم به
شهید#ابومهدی_المهندس🕊🌹
و به نیابت از ایشان صلواتی هدیه می کنیم به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
| @kanoon_shahiddaneshgar |
🌸بسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین🌸
❣تلاوت دسته جمعی قرآن کریم هدیه به روح پاک و مطهر همه شهدا برای تعجیل در فرج آقا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف انشاءالله
صفحه168
قرآن_کریم
| @kanoon_shahiddaneshgar |
11.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماه دوازدهم آمد
ولی...
خورشید دوازدهم نه
زمستان هجرانت
کی به پایان می رسد
ای همه دار و ندار این جهان
| @kanoon_shahiddaneshgar |
11.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماه دوازدهم آمد
ولی...
خورشید دوازدهم نه
زمستان هجرانت
کی به پایان می رسد
ای همه دار و ندار این جهان
| @kanoon_shahiddaneshgar |
.
مجموعه جدید خاطرات و محبتهای شهید عباس دانشگر
۲۷
💠 آقای بابازاده از استان آذربایجان غربی
...
✍
روزهای سال ۱۴۰۱ پشت سر هم میگذشت و من غرق در روزمرگیهای دنیا بودم و هدف متعالی در زندگی کردن نداشتم. شبها به سختی به خواب میرفتم و صبحها با بیحوصلگی از خواب بیدار میشدم. درسهای دوره دبیرستان برایم بیمعنی شده بود و بیشتر وقتم را به بطالت میگذراندم.
سالها در گرداب گناه و غفلت غرق شده بودم و احساس میکردم چیزی در زندگیام کم است، اما نمیدانستم چه چیزی. مدتی که گذشت، یک شب با چشمان گریان از خدا خواستم راهی را به من نشان دهد تا از مسیری که در آن قرار گرفته بودم، برگردم.
انگار خدا به من میگفت: «گناه کردی؛ ولی راه توبه باز است.»
تا اینکه عکسی از شهید عباس دانشگر، شهید مدافع حرم اهل سمنان، را در فضای مجازی دیدم. چهرهی مصمم و نگاه نافذش مرا به خود جذب کرد.
گویی در چشمانش آهنربایی داشت، کششی که مرا جذب خودش میکرد.
یکی از دوستانم که فهمید با شهید دانشگر آشنا شدم، کتابی به نام "آخرین نماز در حلب" را به من هدیه داد و گفت: «این کتاب را بخوان. اگر خدا بخواهد، تو هم مثل من تغییر میکنی.»
کتاب را که باز کردم، انگار وارد دنیای دیگری شدم. داستان زندگی شهید، مانند آبی زلال بر آتش وجودم ریخت و مرا از خواب غفلت بیدار کرد.
حس عجیبی به کتاب داشتم. داستان زندگی جوان دهه هفتادی که در اوج جوانی به شهادت رسیده بود، مرا بیشتر شیفتهی او کرد. نحوه شهادتش، عشق بیپایانش به خداوند و ائمه اطهار (علیهمالسلام)، و از همه مهمتر، ارادهی قویاش برای تغییر خود، مرا تحت تأثیر قرار داد. انگار او از بین صفحات کتاب با من سخن میگفت و مرا به سوی خدا راهنمایی میکرد.
از آن به بعد شهید را به عنوان الگوی خودم قرار دادم و از رفتارهایش تقلید کردم.
خدا خواست تا با دیدن تصویر شهید و آشنایی با زندگی و شخصیت شهید، هدایت شوم.
احساس میکردم از قبل شهید را میشناختم.
در وجودم غوغایی به پا شد. شخصیت شهید، ایمان راسخش، و از همه مهمتر، دغدغهاش برای کمک به انسانها، مرا متحیر کرد. او که در اوج جوانی، همه چیز را رها کرده و برای دفاع از حرم، به سوریه رفته بود، حالا به من میگفت: «تو هم میتوانی تغییر کنی. تو هم میتوانی قهرمان زندگی خودت باشی.»
این احساس آنقدر قوی بود که تصمیم گرفتم زندگیام را از نو بسازم. اولین قدمم این بود که نمازهایم را به طور جدی در اول وقت بخوانم. باورش سخت است؛ ولی از همان روز اول، شیرینی نماز اول وقت را چشیدم. گویی دریچهای به سوی آسمان برایم باز شده بود و من برای اولین بار طعم آرامش واقعی را احساس کردم و ایمان و باور قلبی من به خدای مهربان از قبل شکوفاتر شد، من آدم قبلی نیستم.
از آن روز به بعد، احساس کردم که امید، دوباره در وجودم زنده شده است. دستنوشتههای شهید در کتاب "تأثیر نگاه شهید" را با دقت خواندم. هر جملهاش مانند مشعلی بود که راه را به من نشان میداد.
یکی از دلنوشتههای شهید خطاب به خودش که عمیقاً در ذهنم ماندگار شد این بود:
«قهرمان باش! مبارز باش! وقتی با وضعیت نامساعدی روبرو میشوی، عکسالعمل نشان نده و صرفاً آن را قبول کن. سپس با آرامش و تدبیر، اقدام کن؛ اقدامی قدرتمندانه. اگر نمیدانی فوری چه کاری انجام دهی، هیچ کاری نکن! صبور و معقول باش و راهحل را وارد میدان کن، نه احساسات را!»
این کلمات مانند نقشهای بود که در زندگیام از آن استفاده کردم. هر زمان که با مشکلی روبرو میشدم، به جای عصبانیت یا ناامیدی، سعی میکردم آرامش خودم را حفظ کنم و با تفکر و تدبیر راهحلی پیدا کنم.
سال سرنوشت بود و باید در کنکور شرکت میکردم. با اعتماد به نفسی که از مطالعه دو کتاب شهید و تأثیرات روحی از آن پیدا کرده بودم، تمام تلاشم را به کار گرفتم. هر روز صبح با انرژی و امید از خواب بیدار میشدم و با برنامهریزی دقیق درس میخواندم. گاهی خستگی بر من غلبه میکرد، اما یاد روحیه خستگیناپذیر شهید و دستنوشتهاش به من نیرو میداد. او که در سختترین شرایط زندگی، ایمان و ارادهاش را از دست نداده بود، به من یادآوری میکرد که هیچ چیز غیرممکن نیست، البته اگر خدا بخواهد.
بالاخره روز کنکور فرا رسید. با آرامش و اعتماد به نفس کامل در جلسه حاضر شدم. هر سؤالی را با دقت پاسخ میدادم و احساس میکردم که شهید عباس دانشگر در آن لحظات همراهم است.
شهید عباس دانشگر، نه تنها در کتابها، بلکه در قلب من و بسیاری از جوانان دیگر زنده است. او به ما یادآوری میکند که میتوانیم قهرمان زندگی خود باشیم و با توکل به خدا و تلاش و پشتکار، به اهداف خود برسیم.
📗
نویسنده: مصطفی مطهرینژاد
#خاطرات_جدید
#شهید_عباس_دانشگر
#موسسه_شهیددانشگر
╭─┅•🍃🌺🍃•┅─╮
@shahiddaneshgar
╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯