eitaa logo
محسن عباسی ولدی
55.9هزار دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
1.7هزار ویدیو
349 فایل
صفحه رسمی حجت الاسلام #محسن_عباسی_ولدی متخصص | نویسنده | مدرّس 🌱 مسائل تربیتی و سبک‌زندگی‌دینی 🌐 پایگاه‌های اطلاع رسانی: ktft.ir/v 📬 ارتباط با مدیر: @modir_abbasivaladi 📱نشـانی صفحات مجازی حاج‌آقا در پیام‌رسان‌ها: @abbasivaladi
مشاهده در ایتا
دانلود
http://eitaa.com/abbasivaladi
🍃آینه صفات خدا من حرف زدن با تو را دوست دارم وقتی که فرصت حرف زدن به من می‌دهی و می‌فهمم که دوست داری با تو حرف بزنم هر چه قدر حرف می‌زنم میل حرف زدنم با تو کم نمی‌شود. مگر می‌شود تو دوست داشته باشی کسی با تو حرف بزند و او از حرف زدن با تو خسته بشود؟ اصلاً میل تو به حرف زدنم را که می‌بینم همۀ وجودم می‌شود شوق حرف زدن با تو. دیگر یادم می‌رود که من آدمم آب و غذا هم می‌خواهم باید بخوابم مگر می‌شود آدم نبود و نخوابید؟ یادم می‌رود که با آدم‌های دیگر هم باید حرف بزنم. می‌دانم که می‌دانی چه می‌گویم ولی تو جای من نبوده‌ای که کسی مثل خودت، دوست داشته باشد با او حرف بزنی و تو هم فاصله‌ات با او زمین تا آسمان باشد. نه، چرا می‌گویم تو جای من نبوده‌ای؟ تو همیشه جای من بوده‌ای. وقتی که با خدا حرف می‌زنی و خدا مشتاقانه می‌نشیند پای حرف‌هایت چه حسّی داری؟ من همان احساس را وقتی که با تو حرف می‌زنم دارم؟ چه قدر با خودم گفتم اگر تو از حرف زدن‌هایم خسته می‌شدی این کوه‌ حرف‌های تمام ناشدنی‌ام را باید پیش که می‌بردم؟ کاش یک بار هم که شده وقتی که من حرف می‌زدم عجله می‌کردی برای تمام شدن حرف‌هایم! تا دلم راهی پیدا می‌کرد برای تحمّل بار مهربانی تو! من وقتی با تو حرف می‌زنم به اندازۀ‌ پر کاهی دل‌نگران عجله‌های تو نیستم این با خیال آسوده با تو حرف زدن‌ها بدعادتم کرده آقا! جز تو در میان آدم‌ها کسی را سراغ ندارم که وقتی با او حرف می‌زنم دلم تشویش وقتش را نداشته باشد و ذهنم مشغول حوصلۀ سر رفته‌اش نباشد. فقط تویی که وقتی حرف می‌زنم می‌دانم که دارم با کسی گفتگو می‌کنم که هم دوست دارد با او حرف بزنم هم وقت دارد که حرف‌هایم را بشنود و هم حوصله‌اش را خرج شنیدن حرف‌هایم می‌کند. چه قدر خوب که تو صاحب زمانی زمان عبد در بند توست و چه قدر خوب‌تر که تو مظهر خدایی هستی که شنیدنی او را از شنیدنی دیگر غافل نمی‌کند پس تو دلهرۀ زمان نداری و ما هم نگران سر شلوغی تو نیستیم. چگونه باید خدا را شکر کنم که صفاتش را دو دستی به تو داد؟! شبت بخیر آینۀ صفات خدا! https://eitaa.com/abbasivaladi
تقدیمیۀ کتاب آسمانی نشان، آسمانی بمان.mp3
1.82M
شش ماه دلت خوش بود که مادر یک علی شده‌ای و پیش خودت میگفتی چه شیرین است چشیدن طعم بنت اسد بودن... 📚تقدیمیۀ کتاب «آسمانی نشان، آسمانی بمان!» 🏴https://eitaa.com/abbasival
http://eitaa.com/abbasivaladi
محسن عباسی ولدی
http://eitaa.com/abbasivaladi
🏴باب الحوائج🏴 کاش می فهمیدیم معنای باب الحوائج را. به گمانم اگر تو را باب الحوائج خوانده‌اند نه از آن روست که حاجتت آب بود و به آن نرسیدی و خدا به پاداش خونی که از تو به زمین ریخته شد باب حوائج خلائقت کرد، نه! تو حاجت برآورده شدۀ زمینی که اگر نبودی حق در همان کربلا زیر زمین دفن می‌شد. ما تو را برای حاجت‌هایمان می‌خواهیم. کاش خودت حاجتمان می‌شدی. کسی اگر تو را بیابد به درِ حاجت‌ها دست یافته. از تو که وارد شود دیگر حاجت برآورده نشده‌ای نخواهد داشت. تو اجابت همۀ حاجت‌هایی علی! 🏴https://eitaa.com/abbasivaladi
❓شاخص‌های خوش‌بختی در زندگی چیست؟ #تا_ساحل_آرامش #کتاب_اول #کتاب_صوتی #فانوس_دانایی #شناختهای_لازم_در_زندگی_مشترک ♦️پرسش‌های گام اول(بخش دوم) https://eitaa.com/abbasivaladi 👇👇👇👇👇
http://eitaa.com/abbasivaladi
محسن عباسی ولدی
http://eitaa.com/abbasivaladi
🔴 جزئی کردن معیارها ✔️ بسیاری از اختلافاتی که در زندگی رخ می‌دهد، به جهت بی‌توجّهی به این نکته است. ⛔️دختر و پسر در بارۀ «اصل معیارها» با هم اشتراک دارند؛ ولی در «تفسیر معیارها»، برداشت هر کدام از آنها غیر از برداشت دیگری است. 📌 باید تفسیر شما از معیارها، کاملاً مشخّص شود تا بتوان به وسیلۀ آن، انتخاب درستی انجام داد. 📚 نیمه دیگرم، کتاب اول، ص37 🔻🔻🔻🔻 🎧 فایل صوتی این بحث رو هم می تونید همین جا گوش کنید: https://eitaa.com/abbasivaladi
http://eitaa.com/abbasivaladi
🍃غربت شب‌هایی که به یاد غربت تو می‌افتم باید به نفَس التماس کنم که بالا بیاید و شب‌هایی که به یاد ذلّت خودم می‌افتم چه قدر خوش‌حال می‌شوم که عزیز قصّه تویی! می‌خواهم بگویم اگر می‌شود، خاطرۀ غربت خویش را از ذهنم پاک کن و فقط ذلّتم را در برابر خودت به خاطرم بیاور ولی هر بار که آمدم بگویم، دلم نیامد خاطرۀ غربت تو اگر چه فولاد را آب می‌کند امّا با آتش همین خاطره‌هاست که می‌شود امیدی به آدم شدن داشت. من برای امید به آدم شدنم نشانه‌ای گذاشته‌ام: اگر به غربت تو فکر کردم و آتش گرفتم معلوم می‌شود که امیدی به آدم شدنم هست. اگر فکر کردن به غربت تو مرا به آتش نکشید دیگر امیدی به آدم شدنم نخواهم داشت. چه طور می‌شود کسی تو را بشناسد و ذرّه‌ای آدمیت در وجودش باشد ولی وقتی به غربت تو فکر می‌کند، آتش نگیرد؟ امروز داشتم به غربتت فکر می‌کردم و باز در آتش غربتت می‌سوختم: بگذار چند جمله از فکرهایی که از غربت تو از ذهنم عبور می‌کردند را برایت بگویم: ما باید عطش حرف زدن با تو را داشته باشیم و ما باید التماس کنیم که وقتی برای حرف زدن با ما با خودت، برایمان باز کنی و ما باید به انتظار بنشینیم تا وقتی به ما بدهی برای سخن گفتن ولی گویی نقش‌ها جا به جا شده. این تویی که منتظر نشسته‌ای تا ما درِ صحبت را با تو بگشاییم و تازه ما ناز می‌کنیم و با زبان حال و شاید هم قال می‌گوییم وقتی برای حرف زدن با تو نداریم. ما به دنبال وقت مرده‌ای می‌گردیم که کاری نداشته باشیم شاید اندکی از آن وقت را صرف حرف زدن با تو کنیم. تو گل همۀ وقت‌هایت را کنار می‌گذاری برای شنیدن حرف‌های ما. ما با تو که حرف می‌زنیم می‌خواهیم سر و ته حرف‌هایمان را زود به هم بیاوریم و حرفمان را تمام کنیم تو وقتی پای حرف‌های ما می‌نشینی دوست داری تا وقتی که ما حرف می‌زنیم تک تک واژه‌هایمان را بشنوی. باور کن غربت هم حدّی دارد غربت تو از حد گذشته آقا! حالا چه طور می‌شود فقط کمی آدم بود و از داغ این غربت آتش نگرفت؟ شبت بخیر مرد غریبۀ شهر! https://eitaa.com/abbasivaladi
http://eitaa.com/abbasivaladi
محسن عباسی ولدی
http://eitaa.com/abbasivaladi
🏴علی اکبر🏴 ای کاش تو باز می‌کردی گره این معما را آقا! چرا حسین وقتی به علی اکبر رسید وقتی که در آغوشش گرفت وقتی که صورت به صورتش گذاشت و وقتی عرق از پیشانی اکبر پاک کرد جوانان بنی هاشم را صدا زد که بیایند و اکبر را تا خیمه‌ همراهی کنند؟ چه نیازی بود به آمدن جوانان؟ مگر علی خودش توان راه رفتن نداشت؟... 🏴https://eitaa.com/abbasivaladi
🍃🌼🌼🌼 ✅ خلاصه‌ی نود و یکم: با شاد کردن مؤمن به کجا می‌رسیم؟ 🍃🌼🌼🌼 ☑️ بحث ما در بارۀ شکر بود که رسیدیم به کمک کردن به برادرای مؤمن که یکی از محبوب‌ترین راه های شکره. ▫️یکی از فصلایی که تو کتابای حدیثی اومده اسمش هست: «بابُ إدخالِ السُّرورِ عَلَی المُؤمِنین» یعنی وارد کردن شادی به دل مؤمن. وقتی حرف از ادخال سرور می‌شه، یه عدّه فکر می‌کنن، شاد کردن به معنای خندوندن و جک گفتنه. درسته یکی از مصداقای ادخال سرور، خندوندنه؛ امّا طبق حدیثایی که از اهل بیت علیهم السلام به ما رسیده، باید گفت اصلی‌ترین مصداق شاد کردن مؤمن، کمک کردن به مؤمنه. ▫️وقتی شما به یه مؤمن کمک می‌کنید و یه مشکل ازش حل می‌شه، اون مؤمن به خاطر حل شدن مشکلش شاد می‌شه. مثل این که یه مردی شرمندۀ زن و بچّه‌ش شده و چند روزه دست خالی می‌ره خونه. شاد کردن این مرد به این نیست که بشینیم براش جک بگیم تا بخنده. اصلی‌ترین راه شاد کردن این مرد به اینه که کمکش کنیم تا دست خالی به خونه‌ش نره. این همون شاد کردن مؤمنه که تو حدیثای اهل بیت علیهم السلام حرفای خیلی قشنگی در باره‌ش اومده. 🔻امام صادق علیه السلام فرمودن: 🍂از رسول خدا صلی الله علیه و آله در بارۀ محبوب‌ترین اعمال در نزد خدا پرسیده شد. ایشان پاسخ داد: «به دنبال شادی مسلمان رفتن». 🍂از پیامبر صلی الله علیه و آله پرسیده شد: به دنبال شادی مسلمان رفتن به چیست؟ ایشان فرمود: بر طرف کردن گرسنگی آن، گشایش غصّه‌اش و ادای دِینش. 📚(بحار الأنوار، ج 71، ص 283). ▫️حدیثایی زیادی وارد شده که نشون می‌ده شاد کردن مؤمن چه جایگاهی تو رشد ما داره. به دو تا از اونا، اینجا، اشاره می کنیم و توصیه می‌کنیم که حتماً بقیه رو تو متن کامل درس بخونید: 🔻ابوحمزۀ ثمالی می‌گه از امام محمّد باقر علیه السلام شنیدم که می‌فرمودن: 🍂رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: کسی که مؤمنی را شاد کند، مرا شاد کرده و کسی که مرا شاد کند، خدا را شاد کرده است. 📚(الکافی، ج 2، ص 188). 🔻جابر می‌گه از امام باقر علیه السلام شنیدم که فرمودن: 🍂لبخند زدنِ کسی به روی برادرش، حَسنه‌ای است و برداشتن یک خار از چشم او حسنه‌ای. خداوند به چیزی مانند شاد کردن یک مؤمن عبادت نشده است. 📚(الکافی، ج 2، ص 188). ✔️ این که گفتیم وقتی کسی به برادر مؤمنش کمک می‌کنه، در مسیر توحید قرار می‌گیره، چه قدر خوب تو این حدیثا معلومه. ▫️من وقتی یه مؤمن رو شاد می‌کنم، در مسیر شاد کردن رسول خدا صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام قرار گرفتم. وقتی که بندۀ مؤمن خدا رو شاد می‌کنم، دارم یکی از محبوب‌ترین عبادتای خدا رو انجام می‌دم؛ حتّی اگه کاری که برا شاد کردن مؤمن انجام می‌دم، کار خیلی ساده‌ای باشه. از این زاویه، می‌شه گفت ما می‌تونیم توحید و ولایتمون رو از این راه قوی کنیم. ▫️گاهی وقتا من هیچ سرمایه‌ای ندارم برا شاد کردن مؤمن، جز لبخندی که رو لبم می‌نشونم. گاهی وقتا فقط می‌تونم یه خاری رو که به چشم مؤمن رفته بردارم. اگر چه این کارا به نظر، خیلی کم می‌آد؛ امّا حواسم باید باشه که دارم یکی از محبوب‌ترین عبادتا رو انجام می‌دم. 🔹خدایا! شکرت که این همه حدیث قشنگ رو از گزند یه عالمه دشمن حفظ کردی و به ما رسوندی؛ دشمنایی که دوست نداشتن حتّی یکی از اینا به ما برسه. ما اگه این حرفای قشنگ رو نداشتیم، چه جوری می‌تونستیم راه رسیدن به تو رو پیدا کنیم؟! 🔹خدایا!‌ محبّتی و اطاعتی به ما بده تا هر حرفی رو که از اهل بیت علیهم السلام می‌شنویم، به روی چشممون بذاریم و عمل کنیم و حاضر باشیم همۀ زندگیمون رو خرج اون حرف کنیم. نود و یکم ‌ https://eitaa.com/abbasivaladi ➖➖➖🍃🌼🌼🌼🍃➖➖➖ 🌼 اینم پی‌دی‌اف درس نود و یکم، برا کسایی که دوست دارن متن کامل درس رو بخونن: 👇👇👇👇👇
http://eitaa.com/abbasivaladi
🍃همه سرمایه من می‌خواهم از چرای این همه شکر حرف بزنم شکر این که تو را دوست دارم ولی بگذار باز هم خدا را شکر کنم برای این که دوستت دارم بعد در بارۀ آن چرا با هم حرف بزنیم. خدا را شکر که دوستت دارم به اندازۀ هر چه خدا آفریده و خواهد آفرید شکر می‌کنم خدا را که دوستت دارم. همۀ دنیا در برابر همۀ بهشت به اندازۀ‌ یک قطره در مقابل دریا هست؟ گمان نمی‌کنم. من به اندازۀ همۀ بهشت خدا خدا را شکر می‌کنم که دوستت دارم. هر کسی تردید دارد خودت می‌دانی که من ذرّه‌ای تردید ندارم که دوست داشتن تو نشان آدمیت است. من احساس آدم بودنم را مدیون حس دوست داشتن تو هستم. می‌دانم کم دوستت دارم ولی می دانی که هر چه باشد، دوستت دارم. این همه شکری که من می‌کنم برای همین مقدار اندکی از محبّت است که به تو دارم. اگر تو را زیاد دوست داشتم و اگر عاشق تو بودم همۀ اینهایی که برای اندازۀ شکرت گفتم یک نم روی گلبرگ نشسته بود در برابر هزار هزار اقیانوس نه، این قدر هم نبود. من کمی احساس آدم بودن دارم چون کمی تو را دوست دارم. درست است که کم دوست داشتن تو نامرادی است تو بیشتر از اینها می‌ارزی. امّا دوستی تو به قدری قیمتی است که با کمش هم می‌شود امیدی به عاقبت خیر داشت. خدا را شکر که دوستت دارم و برای همین محبّت کم به اندازۀ همۀ روزگاران شکر شکر شکر. این امیدی که از محبّت تو در دل من شکل گرفته بزرگ‌ترین سرمایۀ من برای کنده شدن از زمین و پرکشیدن به آسمان است. این سرمایه اگر نبود زندگی رنگی جز سیاهی برای من نداشت. من با همین امید است که همۀ زندگی‌ام را سپید می‌بینم سپید سپید. آقا! دارم تلاش می‌کنم این محبّت اندک را برای خودم نگه دارم و تا می‌توانم آن را زیاد کنم. مقصد من عاشق تو شدن است و من ناتوانم برای رسیدن به این مقصد این سرمایه را که همۀ هستی من است به تو می‌سپارم. مرا مدد کن که این روزها عجیب محتاج امداد تو هستم. شبت بخیر همۀ سرمایۀ من! https://eitaa.com/abbasivaladi
http://eitaa.com/abbasivaladi
محسن عباسی ولدی
http://eitaa.com/abbasivaladi
🏴سقای علقمه🏴 آقای من! مشک‌های سینۀ‌ ما پر از آه حسرت است. تو از سقای علقمه بگو و از مشکِ‌ به دندان گرفته‌اش بخوان تا ما احساس کنیم سوراخ سوراخ شدن سینه‌مان را. این آه‌های در سینه مانده شاید این طور روی زمین بریزد یا به آسمان برود. سینۀ‌ ما دیگر توان نگه داشتن این همه آه را ندارد. ما گرفتار زمینیم ولی به دنبال آسمان. از عباس بخوان تا احساس کنیم زمین خورده‌ایم و جز خدا دادرسی نیست و حتی دلمان به دستهایمان هم خوش نباشد که ما را نگه دارد از زمین خوردن. بخوان تا بدانیم زمین خوردن‌هایی هست که راز رسیدن به آسمان است... 🏴https://eitaa.com/abbasivaladi
محسن عباسی ولدی
🍃وقتی بیایی تاریخ جهان را از نو ورق خواهیم زد. 🍃دلدادگانت ظهور تو را مبدأ تاریخ می‌کنند. 🍃آقا! می
⬆️⬆️⬆️ابتدای کانال⬆️⬆️⬆️ بعضیا دوست داشتن از ابتدا، مطالب کانال رو ببینن، برای همینم درخواست داشتن یه ریپلی از اول کانال بدیم. موفق باشید
#بازی_بازوی_تربیت #محسن_عباسی_ولدی http://eitaa.com/abbasivaladi
محسن عباسی ولدی
#بازی_بازوی_تربیت #محسن_عباسی_ولدی http://eitaa.com/abbasivaladi
❓بازی های سنتی چه فوایدی دارد ؟ ✅در بازی های سنتی برد و باخت اهمیت چندانی ندارد . آنچه بوسیله ی این بازی ها بدست می آید، خیلی ازنتیجه مهم تر است : تحرک🏃 ، نشاط🙋♂ ،هیجان ، همکاری و یادگیری مواجهه با کارهای روزمره درآینده و حتی همین امروز . ✅سرگرمی موجود در بازی های سنتی تفاوتی اساسی با سرگرمی های دنیای مدرن📡📱 دارد . وقتی کودک با بازی های رایانه ای🖥💻 خود را سرگرم می کند ، آثار منفی زیادی در تربیت جسمی و روحی کودک ایجاد می شود ، اما سرگرمی این بازی ها بی ضرر است . 📚 بازی ، بازوی تربیت ص 17 http://eitaa.com/abbasivaladi