🔴 امروز چون خودمم یکم اعصابم خط خطیه یه ویدئو باهم ببینیم حالمون عوض بشه😎 یعنی تا آخرش نبینی باختی😁😁😁

فردا برای هیچکس تضمین نشده ... پیر یا جوان ... اگر مرا قلبی بود تنفرم را می نوشتم روی یخ و چشم می دوختم به آفتاب..

دعاگوی همه ی شما عزیزان عضو در کانال ، در حرم امام رضا(ع) هستم 🌹🙏

||شبتون بخیر||

||سوغاتی تلخ و مقوی|| 🚕تا از تاکسی پیاده شدیم ، طبق معمول رفتم سمت صندوق عقب که چمدون رو دربیارم. 😊با خوشحالی یه نگاه به گنبد آقا و یه نگاه منتظرانه به راننده که صندوقش رو باز کنه و باقی ماجرا . صندوقو باز کرد ، چمدون رو از صندوق ماشین برداشتم گذاشتم زمین که بیام توی پیاده رو . 🚗یه پراید هم کنار خیابون پارک کرده بود ، جوری که حرکت از بین پراید و تاکسی برام سخت شده بود. اومدم توی پیاده رو تا با خانواده بریم سمت محل اسکان که یه صدایی از پشتم گفت : "ببخشید خوردی به ماشینم" برگشتم دیدم راننده پرایده ست. گفتم: جانم؟؟ گفت : ببخشید خوردی به ماشینم!!! گفتم : "ببخشید " چند قدم اومدم و بعد دوباره برگشتم سمتش وبا حالت تعجبی که با ناراحتی قاطی شده گفتم : من اصلا نخوردم به بدنه ماشینت، شاید یکم خورده باشم به قالپاقت که اصلا خوردن حساب نمیشه!! راننده پراید که توسط اهالی ساکن در ماشینش به آرامش دعوت شده بود و توسط همونا شیشه برقی سمت شاگرد بالا اومده بود تا صدای منو نشنوه و گُر نگیره ، به زور شاسی شیشه ماشین رو زد و اشاره کرد بهم . منم پیش خودم گفتم چی میخواد بگه الان گفت: اگه زده بودی به بدنه که نگهت میداشتم تا درستش کنی منم در پاسخ با حالتی رفتم جلو که همه فکر کردن الان چی میخوام بگم رفتم جلو با عصبانیت و البته چمدان به دست و گفتم: اگه زده بودم خسارتتو میدادم. تموم شد . من اومدم سمت محل اسکان ولی اعصاب و روانم توی اون چند ثانیه به اصطلاح جر و بحث جاموند . تا چند ساعت همه ی فکرم این بود کاش واکنش شدیدتر یا دقیق تر یا .... نشون میدادم . گذشت تا نزدیک حرم شدیم .... ادامه در پست بعد...

🌍 جمعیتو دیدم که فوج فوج سمت حرم میرن. به خودم گفتم "عباس!! اینا حتما این زیارتی که الان اومدن با زیارت قبلشون فرق داره ، حتما یه عنایتی بهشون شده، این زیارت چی داره برای تو، که زیارت قبلی نداشت؟؟؟" از لحظه پیاده شدن تا همون لحظه نزدیک حرم رو مرور کردم. جز همون اصطحکاک من با راننده پراید ، چیز خاص دیگه ای نبود!! آهاااااااااان تازه فهمیدم چی شدددددددد عجب هدیه ی تلخ ولی مفیدی بهم داد آقا ... عجب تلنگری بود!!!! "حق الناس" تلنگری بود که باید درکش میکردم. برخورد تند اون راننده در حالتی که نه قانونی و نه عُرفی حقی به گردنم نداشت ، داشت بهم یاداوری میکرد حالا که حقی ازش ضایع نشده این جوری برخورد میکنه ، وای به روزی که حقی ازش ضایععععععع کنی .

پیام های زیادی دادید که اشپزی منو با سیدعلی از استرالیا رو توی کانال بارگزاری کنم (الکی 😜🤭) اینم همون تیکه ای که هفته پیش پخش شد 🤩

هنر در کار کردن است . سیدفیلد(Syd Field)

زندگی همون شن های لبِ ساحله تا ابد ناپایدار تا ابد فراموشکار تا ابد رفتنی تنها یک چیز در ساحل همیشه کم است لبخندی از ته دل و توبه ای برای لنگر قایق عمر تا بِبُرد طناب و دل خود ازین ساحل بی وفا <<<<<<________________________>>>>> من بهش فکر کردم ، تو هم اگه دوست داری به این فکر کن که اگر هر ادمی از حضرت آدم تا حالا ، فقط یه کلمه حرف نگفته با خودش به زیر خاک برده باشه ، زمین چقدرررررر حرف نگفته در خودش دفن کرده. #خنده #حرف_دل #دنیا #کلیپ #دیالوگ #آلپاچینو #alpochino

🎬شاید باورتون نشه ولی "مه" انقدر زیاده که تا .... ⚪️۴و۵شنبه

طرف ۹ دقیقه نمیتونه مخالفشو تحمل کنه بعد به آستانه تحمل حضرت نوح که ۹۰۰سال جاهل هارو تحمل کرد انتقاد داره 🤦‍♂️به توان & #باضیا #حسن_آقامیری #حسن_طلبکار

🎬 سلام و عرض ادب خدمت همه عزیزان دل چند روزه درگیر تولید مستندی در چند شهر هستم. ⚪️ به امید خدا بعد از تدوین دوست دارم اولین کسایی که این مستند رو می‌بینند شما عزیزان عضو کانالم باشید. امیدوارم کم بودنم در کانال رو به بزرگی خودتون ببخشید نمی‌دونم توجیه یا چیزی غیر از این اما حقیقتاً دوست دارم مطلبی که می‌ذارم توی کانال برای شما واقعاً مفید باشه و هر چیزی رو توی کانال نگذارم. یه جورایی نامردی می‌دونم که ذهن شما رو بخوام درگیر مطالب بیهوده کنم. یه وقتایی البته طنز و خنده هم😜 خلاصه که ارادت دارم به شما شدید❤️❤️❤️❤️