#روحانی: اگر من بدانم در جلسه ای با کسی ملاقات کنم، مشکل کشور حل می شود، دریغ نخواهم کرد زیرا اصل، منافع ملی کشور است. (مراسم ارائه دستاوردهای دولت در توسعه زیرساخت های روستایی. 4/شهریور/98) واکنش های برخی از چهره های سیاسی به سخنان رئیس جمهور: 👈 عبدالله گنجی: روحانی: اگر بدانم به یک جلسه ای بروم و با کسی ملاقات کنم که کشور من آباد می شود و مشکلات مردم حل می شود دریغ نخواهم کرد اصل منافع ملی ملت ما است. #ترامپ: می خواهیم ایران ثروتمند شود. خیر است ان شاءالله وسوسه ترامپ و سراب روحانی 👈 مهدی محمدی: کسانی که به دنبال نتیجه حضور ناگهانی آقای #ظریف در اجلاس جی 7 می گردند، منتظر شنیدن هیچ خبری درباره کاهش #تحریم ها نباشند. خبر همان است که امروز روحانی گفت. زمینه سازی برای ملاقات با ترامپ در نیویورک و حل مشکل انتخاباتی ترامپ در ازای «کمتر و بدتر از هیچ!» 👈 محمدسعید احدیان: تازه داشتیم بعد از 6 سال از شرطی شدن تأثرپذیری #اقتصاد کشور با معادلات خارجی راحت می شدیم، که دوباره آقای روحانی فریب پلیس خوب یعنی ماکرون را خورد و از مذاکره حرف زد. مذاکره ای که حتی اگر انجام شود به نتیجه ای نمی رسد. مخصوصا با ترامپ 👈 محمدباقر قالبیاف: امیدوار بودیم فهمیده باشند که اقتصاد را نباید به خارج از کشور پیوند زد. به نظر می رسد هدف از وعده مذاکره، ساختن #دو قطبی سیاسی برای شانه خالی کردن از بار مسئولیت است. نتیجه اش هم شرطی سازی اقتصاد می شود و نا امیدی بیشتر مردم. مذاکره با ترامپ اگر هم انجام شود، پُر ضرر است. 👈 فرشاد مهدی پور: روحانی چهار ماه قبل، درست چهار اردیبهشت 98 گفته بود که با (ترامپ) چاقوکش مذاکره نمی کنیم؛ یک چنین مذاکره ای #ذلت است. امروز خودش دقیقا خلاف آن را گفته و مکرون هم به صورت مجزا این اعلام آمادگی برای دیدار با ترامپ را تأیید کرده. ظاهرا با دو روحانی روبرو هستیم. 👈 علی علیزاده: حدس می زنم تا مجمع عمومی سازمان ملل در آخر شهریور BBC و رادیو فردا و ایران اینترنشنال هر روز از ملاقات قریب الوقوع روحانی با ترامپ بگویند. و یکی دوهفته آینده که #رهبری بار دیگر صریح مذاکره را منع کند، حدس می زنم BBC صفحه 2 را به «افزایش شکاف بین رهبر و رئیس جمهور ایران» اختصاص دهد. 👈 علی خضریان: ظاهراً جناب حسن روحانی برای انحراف افکار عمومی از فقر ایده #دولت در مدیریت کشور با استفاده از ظرفیت های داخلی، حاضر است با هر شخصی ملاقات کند، اما به کسی که در برجان نشان داد نه تنها صلاحیت تأمین منافع ملی را ندارد، بلکه مسئولیت آن را هم نمی پذیرد، نمی توان اعتماد کرد. 👈 وحید یامین پور: پرزیدنت روحانی گفته: اگر بدانم با کسی دیدار کنم کشور آباد می شود، دریغ نمی کنم. چیزی تو مایه های «دیدار فرّهی و فتوحات آخرالزمان» تو ذهنم اومد. 👈 امیرحسین ثابتی: امروز صبح روجانی گفته: «اگر بدانم در جلسه با کسی ملاقات کنم مشکل کشورم حل می شود، دریغ نخواهم کرد». آقای رئیس جمهور! قبل از شروع ملاقات هایتان در سال 92 تمام شاخص های اقتصادی بهتر از امروز بود، انرژی هسته ای هم سرجایش! لطفا در دو سال باقی مانده به جای ملاقات کمی #کارکنید . به نقل از فارس نیوز #اختصاصی #عبدالله_کرامتی @abdollah_k182

#منافع_ملی پیش نوشت #روحانی میگوید برای #منافع #ملی باید از هر ابزاری استفاده کرد کاش #نمایندگان_مجلس هم به این فرمایشات جناب روحانی اعتقاد داشتند و برای منافع ملی هم که شده از ابزارات و اختیاراتشان استفاده میکردند ! #طرح_عدم_کفایت_سیاسی حال انگار #ترامپ و باقی سردمداران #کدخدا نشسته اند آنجا که توی بروی و منافع ملی کشورت را تامین کنی و برگردی ! بی شک احمق است آنکه هنوز دلخوش به تامین منافع ملی از راه #گفتگو_با_دشمن باشد و فکر کند با #عقب_نشینی و لبخند جلوی امریکا و رفقایش منافع ملی کشوری تامین میشود #دشمن باید چطور و چگونه #دشمنی اش را ثابت کند ؟ آن مقدار خروجی قطره چکانی #برجام و به قول شما دستاورد شکست #بت_آمریکا ارزش چندین سال #مذاکره را داشت ؟ چطور است که قبل از مذاکره با #کدخدا و برجام #تورم کمتر بود و زندگی با تمام مشکلاتش آسانتر ؟ قیمت #دلار و طلا و #مسکن و .... قبل از تامین کردن منافع ملی توسط شما مدعیان مذاکره و اشنا بودن با #زبان_دنیا چند بود و حالا چند است ؟ چند کارخانه و چند #پیشران_اقتصادی قبل از توافق با امریکا و برجام #فعالیت_مفید داشت و حالا چند تا ؟ تا کی دهن کجی و لجاجت ؟ تا کی طعنه و کنایه ؟ تا کی تکبر و غرور کاذب ؟ فکری بحال #خام_فروشی کنید فکری بحال #سوداگری بانکها از لفت و لیس اطرافیان بکاهید از کثافتکاری هم حزبی و هم پیاله ای فکری بحال #بازار_مسکن کنید و تامین مسکن قشر ضعیف جامعه فکری بحال توزیع مناسب سرمایه و مواد خام میان تولید کننده و فکری بحال احیای منافع مصرف کننده و کوبیدن بر دهان جماعت دلال و سوداگر بازار نمیدانیم کدام مکتب فکری پشت این تفکر است که میشود هزاران کم کاری داخلی را با دیپلماسی خارجی و همنشینی با دشمن جبران کرد و از منافع ملی سخن گفت ‌ نکته آنقدر مشغله و کار توانستنی و شدنی اینسوی میدان هست که لازم نباشد هر چند روز یکبار سر در آخور دشمنان کنید و منتظر باشید کمی هم بدهند شما نوش کنید و اسمش را بگذارید تامین منافع ملی ! میثم ایرانی https://www.instagram.com/p/B1n5oMFgzmZ/ #عبدالله_کرامتی @abdollah_k182

بسم الله الرحمن الرحیم #بنفسی_انت_و_اهلی_و_مالی مراسم عزاداری دهه اول محرم 1441 قمری. 1398 شمسی با سخنرانی : حجة السلام مهدی پور با مداحی: کربلایی عبدالله کرامتی زمان: از شنبه 9 شهریورماه 1398 همراه با نماز مغرب و عشاء مکان: شهرستان شیروان، مسجد دانشگاه آزاد اسلامی هیئت آل طه شهرستان شیروان مکان برگزاری مراسم بر روی نقشه https://goo.gl/maps/XyhoSUz1gfWty6vN7

#روضه بسم الله الرحمن الرحیم دعوتید به جلسه ی روضه ی حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) با مداحی ذاکران اهل بیت (علیهم السلام) کربلایی احسان اخلی و کربلایی علی فاطمی نیا زمان: پنجشنبه 28 / شهریور / 1398 ساعت 20:30 مکان: علی آباد کتول ، خیابان منوچهری ، 16 متری آزادگان ، شریعت 9 ، منزل مرحوم احمد کرامتی حاضرین به غائبین اطلاع بدن آدرس مکان روضه بر روی نقشه: https://goo.gl/maps/z1mNsbsrt9nL114L9 التماس دعا #عبدالله_کرامتی @abdollah_k182

مقتل خوانی جانسوز خادمی که بدون دست ساقی زائران تشنه لب شده بود الله اکبر در این پست ببینید https://eitaa.com/abdollah_k182/45 @abdollah_k182

مقتل خوانی جانسوز خادمی که بدون دست ساقی زائران تشنه لب شده بود هر جرعه آب که به مشتِ زائری می ریخت، سر به آسمان میکرد و ناله میزد: السلام علیک یا ساقی العطاشی... و چنان به سوز می گریست، که خود روضه خوان شده بود این جماعت را. میز و خیمه ای نداشت و موکبی مهیا نکرده بود، تنها یک شلنگِ آب داشت، آن را نیز به دو دستِ قطع شده اش که میان دستمالی مخفیشان کرده بود، نگه داشته بود و هر زائر را به التماس بفرما میزد. حلقه ی جماعتی که گِردش جمع شده بودند از تمام موکب ها شلوغ تر بود هر که از حلقه اش جدا می‌شد صورتی غرق اشک داشت و به حالی دگرگون ادامه میداد مسیرش را. مدت ها بود خیره ی حال و روزش مانده بودم و نمی دانستم چه می گوید این جماعت را که اینگونه انقلابی به دلهاشان برپا میکند. تنها صدایش را می شنیدم که مکرّر می پرسید : مقتل خوانده ای؟ و آنگاه ادامه می داد سخن را ... آنقدر صبر کردم تا هوا تاریک شود و زوار به موکب ها روند. مرد ساقی هم اطرافش خلوت شده بود و همچنان دنبال تشنه لبی می گشت تا سیرابش کند آرام به سویش رفتم، برق امید به چشمانش نشسته بود و به لهجه ای شیرین خوش آمدم می گفت دست دراز کردم تا آب بنوشم، دستان قطع شده اش دیگر از خستگی می لرزید و تاب نگاه داشتن شلنگ آب را نداشت بغض راه گلویم بسته بود و آب را هرچه سوگند می دادم از گلو به زیر نمیرفت. مرد همچنان آب در مشتم می ریخت و می پرسید: مقتل خوانده ای؟ بی فایده بود تلاش هایم، نمی توانستم آب بنوشم دست از آب کشیدم و نگاهم به صورتش دوختم: ساقی زوار حسین هستی یا روضه خوان علمدارِ سپاه؟ صبح تا به غروب میخوانی و سوز جگرت تمامی ندارد! آب را زمین گذاشت و روی چهارپایه کوچکی که کنارش بود نشست نفسی کشید و به آسمان خیره شد... _خادم موکب عظیمی بودم، دلخوشیم این بود یک سال روی زمین مردم زراعت کنم و آنچه سر سال مزد تلاشم می دهند ، بیاورم طبخ کنم و میان زوار تقسیم نمایم امسال نزدیک اربعین شده بود و من دستانم را در واقعه ی انفجاری از دست داده بودم نه دستی بر کار کردن و نه آذوقه ای بر طبخ کردن داشتم دلشکسته کنار خانه حسرت میخوردم توفیق های از کف داده را, و ورق میزدم مقتل کنجِ کتابخانه را نگاهم به جمله ای رسید که دلم به آتش کشیده بود و سر بر دیوار میکوبیدم علقمه را برایم تداعی کرده بود و آه میکشیدم مصیبت خود فراموش کرده بودم و به صد اشک و آه تنها همین یک جمله را وِرد زبان کرده بودم فَوَقَف العَبّاس مُتحیّرا... به گوشه ی دست بر سر و سینه میکوبیدم و تکرار میکردم فوقف العباس متحیرا... از سویدای دل ناله میکردم: فوقف العباس متحیّرا... روزنه های امید در دلم تابید و دانستم خریدار بیچارگی ام کیست یقین کردم سرگردانی ام را کسی پاسخگوست که خود طعم تحیّر چشیده باشد. و چون متوسل کویش شدم، نهیبی آمد در دلم : دستی نداری تا خدمت کنی ، اما دستی داری که بدان ذکر مصیبت کنی زوار را ... آذوقه ای نداری تا طبخ کنی، اما آبی داری تا بدان سیراب کنی تشنه لبان را.... و سرخوش از توانایی هایَم، با خود عهد کردم تا اربعین دل هر زائری که به دیدن دستانم منقلب میشود ، روانه ی کوی عباس کنم نیت کردم اشک هاشان را به یاد تحیّر عباس سرازیر کنم میخواهم آتش ناامیدی سقا را به جگرهاشان کشم چندی نگذشت که آسمان تاریک تاریک شده بود و من و او کنار هم نشسته بودیم او مقتل میخواند و من به دستانی مشت شده و او به دستانی قطع شده بر سینه میکوبیدیم و اشک میریختیم تحیّر عباس را.... یا کاشف الکرب عن وجه الحسین (ع)، اکشف کربی بحق اخیک الحسین بظهوره الحجة دلنوشته و خاطره از سجاد بهرامی از طاقانک( شهر کرد ) #عبدالله_کرامتی @abdollah_k182

پلان اول : مختار: میخواهم فرماندهی سپاه را در جنگ با زبیریان خود بر عهده بگیرم. کیان: این کار را نکنید امیر مختار: برای چه؟ کیان: چون وقتی شما وارد عرصه ی نبرد شوید، دشمن میفهمد که ما برای مقابله با او با تمام قوا به میدان آمده ایم و این روحیه آنها را بالا میبرد[و ضعف ما را نشان میدهد] پلان دو : عمار در میانه های جنگ صفین به شهادت میرسد . علی علیه اسلام تنها شده ، در میان لشکریان قدم میزند ، اشک میریزد و ندا میدهد : «أین عمار؟ ...... أین عمار؟» عمار کجاست؟ عمار کجاست تا تنهایی علی را در بین این همه حیله و نیرنگ معاویه و عمروعاص از بین ببرد . تا وقتی عمار بود ، با خطبه ها و روشنگری هایش راه را بر گزافه گویی های سپاه نفاق میبست ، اما حالا .. پلان سه : چند سال قبل حضرت آقا حمله دشمن را اعلام میکنند ؛ 💥حمله فرهنگی ، 💥ناتو فرهنگی ، 💥شبیخون فرهنگی ، همه را میگوید اما ما فقط نگاه میکنیم . ⚡️کار به جایی میرسد که ندای «أین عمار» شان به آسمان میرود ، اما باز هم فقط نگاه میکنیم . حالا خودش یک تنه به میدان می آید ، حرف های اشتباه همه را بیان میکند و پاسخ میدهد ، برجام دو و سه و چهار ، دنیای گفتمان . همه را رد میکند ، ما هم کلی ذوق میکنیم که آقا دارد روشن گری میکند . اما .... حواسمان نیست ، که وقتی «ولی» خودش به میدان آمده یعنی دیگر از وجود «عمار» در بین ما ناامید شده . تنها شده ، خودش یک تنه به جنگ میرود . خودش میگوید من سالهاست دارم شمشیر میکشم . میدانی وقتی فرمانده ، ولی ، خودش به میدان می آید یعنی چه ؟ یعنی حال و اوضاع لشکر خرااب است . کاش به جای خوشحالی از حرف های این چند مدت حضرت آقا ، کمی گریه میکردیم که به خاطر بی حالی و بی عرضگی ما و تنها شدن رهبر ، دیگر خودش مجبور است جواب اراجیف نااهلان را بدهد ... أين عَمّار ؟ تکرار تاریخ* معلم تاریخمان میگفت: که امیرالمومنین (ع) جنگ را در صفین برده بود ... ❗️❗️در دقیقه 90 برخی شعار تعامل و اعتدال سر دادند و اصلا یادشان رفت معاویه همان فرزند هند جگرخوار است !!! ❗️❗️علی (ع) را به پای میز "مذاکره" کشاندند !!! ❗️❗️و جنگ برده اش را ناتمام گذاشتند !!! ❗️👈هر چه علی (ع) گفت "مذاکره" خدعه دشمن است، اینها میخواهند جنگ باخته را دوباره ببرند ... کسی گوش نکرد !! ❗️📌تازه حاضر نشدند ابن عباس و حتی مالک را که نماینده علی (ع) بود به مذاکره بفرستند !!! ❗️👈گفتند مالک جنگ طلب، خشن و غیر منعطف است !!! ❗️👈بلاخره پایشان را در یک کفش کردند که حتما باید ابوموسی اشعری !!! برای مذاکره برود ... 📌علی (ع) گفت من به ابوموسی مطمئن نیستم... ❗️👈آنها گفتند شما بدبین هستی. ابوموسی خوب و انقلابی ست !!! 📌علی (ع) گفت:من به نتیجه این مذاکرات خوشبین نیستم. شما به هدفی که از این مذاکرات دارید نمیرسید. ❗️👈گفتند در مذاکرات خوشبینی و بدبینی معنا ندارد !!! 📌علی (ع) گفت باشد ... مذاکره کنید، این هم تجربه ای میشود برای مردم ... که بفهمند به ترسوها و آنها که پای مقاومت ندارند نباید اعتماد کرد ... 👈مذاکره ابوموسی و عمر و عاص شروع شد ❗️👈تا مدتها متن مذاکرات محرمانه بود !!! علی (ع) مالک را فرستاد تا به ابوموسی بگوید ما پشتیبان توایم، مبادا به عمرو عاص اعتماد کنی، او شیطان بزرگ است... ❗️👈ابوموسی ابرو در هم کشید و به مالک گفت: شما توهم توطئه دارید !!! عمروعاص مودب و باهوش است. اگر او به من قولی دهد به او اعتماد میکنم !!! ❌⭕️👈روز اعلام نتیجه مذاکرات حکمیت فرا رسید 👈در مذاکرات محرمانه البته به طور شفاهی تعهد کرده بودند که هر دو نفرشان ، علی (ع) و معاویه را عزل کنند و امر را به رای عمومی بگذارند. ❗️👈در مسجد عمروعاص اول به ابوموسی تعارف زد. گفت تو بزرگ مایی !!!! ❗️👈ابوموسی خندید و بالای منبر رفت ❗️❗️و گفت: چنانکه این انگشتر را از دست در می آورم علی ع را از خلافت عزل میکنم !!!! بعد پایین آمد و با لبخند به عمروعاص بفرما زد ❗️👈عمروعاص بالا رفت و گفت چنانچه این انگشتر را از دست در میآورم علی ع را خلع و چنانچه دوباره این انگشتر را به دست میکنم معاویه را نصب مینمایم !!! ❗️❗️ابوموسی خشکش زده بود ...فایده ای هم نداشت ... خود کرده را تدبیر نیست .... 🌑🌑 👇👇👇👇👇 📌امام علی (ع) از همان ابتدا خوشبین نبود ... چون دشمن شناس بود ... . . ❗️❗️👈 اینچنین بود که معاویه جنگ باخته نظامی را تبدیل به پیروزی سیاسی کرد...... باشد که از تاریخ درس گیریم 👆👆 ✅❗️❗️رفقا برای این متن زحمت کشیده شده لطفا نشر حداکثری.

به نام خدا سلام امشب (12مهر98) ساعت که 23:50 بشه، میشه 2 سال که خیمه ی عزاداری حضرت #سیدالشهدا آتش گرفت و سوخت و خاکستر شد. و ما هنوووووز زیر بار بدهکاری هستیم. بدهکاری به مردم. وسایل و تجهیزاتی که توی این خیمه گاه استفاده شد تماما به صورت امانی بوده. یعنی جدود 20 شخص حقیقی و حقوقی (از قبیل مسجد امام رضا (علیه السلام)، مسجد جامع، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، سازمان هلال احمر و افراد مختلف) این وسایل رو به ما امانت داده بودن. بعد از آتش سوزی ساعت 23:50 دقیقه شامگاه 12 مهر 96 ، ما موندیم و میلیون ها تومان بدهی و عده ای از نارفیقان که فقط ادعای حسینی بودن داشتن و دارن. ولی زمانی که همچین اتفاقی افتاد فقط اینو گفتن که: به ما مربوط نیست. ماکه شرکت نداشتیم. اصلا به ما نگفته بودن که قراره مراسمی گرفته بشه و ازینجور بهانه ها. مراسم های میلیونی میگیرن. مداح ازینطرف اونطرف دعوت میکنن، اما دریغ از یک بار سوال در مورد اینکه بعد از گذشت 2 سال از این حادثه، چه کردین؟ بدهی هاتون تموم شد؟ چه کمکی ازمون بر میاد؟ دریغ از ریالی کمک. بابا. این امام حسین بود که به ما آبرو داد. اگر مردم احترامی به ما میذارن برای اینه که نوکر و سینه زن امام حسینیم. اما حالا واسه این بدهی ها، آقایون طلبکار حسابی دارن به حضرت توهین می کنن. به هیئت و هیئتی توهین میکنن. آبروی دستگاه #سیدالشهدا رو واسه مبلغی پول دارن می برن. حالا بعضیا فقط بشینن و بگن به ما مربوط نیست. برن مجالس میلیونی بگیرن و مداح دعوت کنن. من که دور خیلی از آقایون هیئتی (از بزرگترهای هیئت تا...) خط کشیدم. نه برای این موضوع. این سینه پر درده. شاید بگید چرا داری آبروی هیئتی ها و... میبری. باشه. بگید. من در به در دارم میدوم برای اینکه آبروی جلسه و روضه ی اهل بیت نره. شما دنبال آبروی نوکرای اربابی به جای آبروی ارباب. ببخشید طولانی شد. حدود 15 میلیون از بدهی ها هنوز تسویه نشده. بسم الله بگیم و همت کنیم و جمع و جورش کنیم. یاعلی شماره کارت برای جمع آوری کمک های شما عزیزان 6063731055607148 به نام عبدالله کرامتی نزد بانک قرض الحسنه مهر ایران شماره هماهنگی: 09115413705 التماس دعا پ.ن: این #پست_اینستاگرامی دیشب در اینستاگرام ارسال شده. #عبدالله_کرامتی @abdollah_k182 شرح مختصری از ماجرا به زبان ساده که پارسال توی کانال تلگرامیم نوشتم. اگر تلگرام دارید، بد نیست دوباره مطالعه کنین. https://t.me/abdollah_k182/535

مربوطه به پست قبل

#روضه به نام خدا السلام علیکم یا اهل بیت النبوه دعوتید به جلسه ی روضه ی حضرت محمد مصطفی و امام حسن مجتبی (علیهم الصلوات و السلام) با مرثیه خوانی کربلاییان: علی فاطمی نیا محمدباقر حسین آبادی زمان: یکشنبه 5 / آبان / 98 ، ساعت 7 شب (به صرف شام تبرکی روضه) مکان: علی آبادکتول، خیابان منوچهری ، 16 متری آزادگان، شریعت 9 منزل مرحوم احمد کرامتی آدرس مکان روضه بر روی نقشه: https://goo.gl/maps/z1mNsbsrt9nL114L9 التماس دعا #عبدالله_کرامتی @abdollah_k182

#روضه به نام خدا السلام علیکم یا اهل بیت النبوه دعوتید به جلسه ی روضه ی حضرت امام رضا (علیه السلام) با مرثیه خوانی کربلاییان: احسان اخلی محمدباقر حسین آبادی زمان: دوشنبه 6 / آبان / 98 ، ساعت 7 شب (به صرف شام تبرکی روضه) مکان: علی آبادکتول، خیابان محمدیه، رسالت 13، منزل آقای مهنانی التماس دعا #عبدالله_کرامتی @abdollah_k182

به نام خدا جشن ولادت حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله) و امام جعفر صادق (علیه السلام) با مولودی خوانی چند تن از مداحان اهل بیت (علیهم السلام) زمان: پنجشنبه 23 / آبان / 1398 - ساعت 7 شب مکان: علی آباد کتول، خیابان محمدیه، کوچه رسالت 13، منزل آقای مهنانی آدرس مکان جشن بر روی نقشه: https://goo.gl/maps/rxsA26o7zQEJqvdFA لطفا اطلاع رسانی کنید التماس دعا

سلام حالتون چطوره؟

"مجازیات" @majaziyat دریچه ای به سمت رسیدن به سواد فضای مجازی #نهضت_سواد_فضای_مجازی https://eitaa.com/Majaziyat_admin

ویژگی ها و فضائل اخلاقی مؤمنین (1) 👈 مؤمن تسلیمِ محضِ خدا است. 🔸 «وَمَن يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَخْشَ اللَّهَ وَيَتَّقْهِ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ» و هر کس خدا و پيامبرش را اطاعت کند، و از خدا بترسد و از مخالفت فرمانش بپرهيزد، چنين کسانى همان پيروزمندان واقعى هستند! سوره مبارکه نور، آیه 52 🔸 «... وَقُومُواْ لِلّهِ قَانِتِينَ» ... و از روى خضوع و اطاعت، براى خدا بپاخيزيد! سوره مبارکه بقره، آیه 238 🔸 «الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَيَخْشَوْنَهُ وَلَا يَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ وَكَفَى بِاللَّهِ حَسِيبًا» (پيامبران) پيشين کسانى بودند که تبليغ رسالتهاى الهى مى‏کردند و (تنها) از او مى ترسيدند، و از هيچ کس جز خدا بيم نداشتند؛ و همين بس که خداوند حسابگر (و پاداش‏دهنده اعمال آنها) است! سوره مبارکه احزاب، آیه 39 🔸 «... رَّضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ذَلِكَ لِمَنْ خَشِيَ رَبَّهُ» ... (هم) خدا از آنها خشنود است و (هم) آنها از خدا خشنودند؛ و اين (مقام والا) براى کسى است که از پروردگارش بترسد! سوره مبارکه بیّنه، آیه 8 📚 منبع: کتاب "ادب مسلمانی" نوشته جناب آقای امیر ملک محمودی #پیام_قرآنی #سیمای_مؤمنین_در_قرآن #ادب_مسلمانی #اختصاصی #عبدالله_کرامتی @abdollah_k182

مراسم یادبود شهدای والامقام شهید حسن براتی شهید عبدالله کرامتی و مرحوم احمد کرامتی با مداحی کربلائیان: حسین مظلومی حامد زرقی زمان: پنجشنبه 7/آذرماه/1398 - ساعت 7 شب مکان: علی آباد کتول، خیابان منوچهری، 16 متری آزادگان، شریعت 9، منزل کرامتی آدرس مکان مراسم بر روی نقشه: https://goo.gl/maps/z1mNsbsrt9nL114L9 التماس دعا

ویژگی ها و فضائل اخلاقی مؤمنین (2) 👈 مؤمن فداکار است 🔸 «... وَيُؤْثِرُونَ عَلَى أَنفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ ...» ... و آنها (دیگران) را بر خود مقدّم مى‏دارند هر چند خودشان بسيار نيازمند باشند ... 📚 منبع: کتاب "ادب مسلمانی" نوشته جناب آقای امیر ملک محمودی #پیام_قرآنی #سیمای_مؤمنین_در_قرآن #ادب_مسلمانی #اختصاصی #عبدالله_کرامتی @abdollah_k182

ای که زُوّارت «کَمَن زارَ الحُسَین» دست ما را برسان دست حسین فرخنده میلاد نگین تهران و ری «حضرت عبدالعظیم حسنی علیه آلاف تحیة و الثناء» که ثواب زیارتش همسنگِ ثواب زیارت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) در لسان امام هادی (ع) برشمرده شده،بر عاشقان و شیفتگان آل الله مبارک باد. دوستان تهرانی و شهر ری حتما امروز رو غنیمت بشمرید و یک سر به حرم آقا سیدالکریم برید و نایب الزیاره مردم ایران باشید. التماس دعا #عبدالله_کرامتی @abdollah_k182

ویژگی ها و فضائل اخلاقی مؤمنین (3) 👈 مؤمن، انفاق می کند 🔸 «الَّذِينَ يُنفِقُونَ فِي السَّرَّاء وَالضَّرَّاء ...» همانها که در توانگرى و تنگدستى، انفاق مى‏کنند ... سوره مبارکه آل عمران، آیه 134 🔸 «... وَأَنفِقُوا خَيْرًا لِّأَنفُسِكُمْ ...» ... و انفاق کنيد که براى شما بهتر است ... سوره مبارکه تغابن، آیه 16 🔸 «فَأَمَّا مَن أَعْطَى وَاتَّقَى ؛ وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَى ؛ فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرَى» امّا آن کس که (در راه خدا) انفاق کند و پرهيزگارى پيش گيرد ؛ و جزاى نيک (الهى) را تصديق کند ؛ ما او را در مسير آسانى قرار مى‏دهيم! سوره مبارکه لیل، آیات 5، 6، 7 🔸 «لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّى تُنفِقُواْ مِمَّا تُحِبُّونَ ...» هرگز به (حقيقت) نيکوکارى نمى‏رسيد مگر اينکه از آنچه دوست مى‏داريد سوره مبارکه آل عمران، آیه 92 📚 منبع: کتاب "ادب مسلمانی" نوشته جناب آقای امیر ملک محمودی #پیام_قرآنی #سیمای_مؤمنین_در_قرآن #ادب_مسلمانی #اختصاصی #عبدالله_کرامتی @abdollah_k182