🔸#دینداری_جمعی
دینداری در اسلام جمعی است؛
یکی از گامهای اساسی و اولیه هدایت و سعادت «اعتصام بالله» است؛
«و من یعتصم بالله فقد هدی الی صراط مستقیم» آلعمران/101
این اعتصام نیز اساساً جمعی است؛
«واعتصموا بحبل الله جمیعا و لاتفرقوا» آلعمران/103
آیا مناسبات اعتصام جمعی به حبل الله را تبیین نمودهایم؟!
دینداری اساساً جمعی است و باید پرده از مختصات آن برداشت و نه اینکه برای آن سازوکار ایجاد نمود! اگر ایمان باشد و عمل صالح مطابق با دستورات اسلام انجام شود ، دینداری جمعی محقق میشود... اما باید مختصات و مناسبات آن کشف و تبیین شود...
رکن اعتصام بالله، «ولایتمداری» است؛
نَحْنُ حَبْلُ اللَّهِ الْمَتِینُ الَّذِی مَنِ اعْتَصَمَ بِهِ هُدِیَ إِلی صِراطٍ مُسْتَقِیم.
اعتصام بالله و ولایتمداری دو رکن دارد :
حبل من الله (ولایت طولی) و حبل من الناس (ولایت عرضی)؛آلعمران/112
در تعریف منظومه و تشکل و مانند آن میگوییم مجموعهای منظم از اجزاء که حول یک محور به هماهنگی رسیده و در جهت اهداف محوری حرکت میکند.
تنظیم مناسبات بین هر جزء با محور، منجر به هماهنگی اجزاء با یکدیگر میشود و به عبارتی، تعبد و تمسک به ولی (حبل من الله) منجر به پیوستگی و هماهنگی اجزاء (حبل من الناس) خواهد شد.
تمسک به ولی یا ولایتمداری یعنی تنظیم همه مناسبات وجودی بر مدار ولی و هماهنگ با او :
- قلبی لکم سلم؛ تنظیم حالات روحی و قلبی (حب و بغض، رضا و سخط، حزن و فرح، سلم و حرب و...) با حالات ولی،
- رأیی لکم تبع؛ تنظیم افکار و معارف ذهنی و عقلی با علم ولی،
- نصرتی لکم مؤده؛ تنظیم افعال و رفتار با عمل ولی.
اگر هر فردی شاکله وجودی خود را با محور جامعه اینگونه تنظیم نماید، طبعاً با دیگر اجزای جامعه هماهنگ میشود و عامل هماهنگی، ولایت و قدرت مهندسی اوست و در نتیجه یک منظومه یا مجموعه منظم و هماهنگ و پیشرو در جهت اهداف خواهیم داشت که
اولاً نظام تمایلات اجتماعی و
ثانیاً نظام علوم و عقلانیت اجتماعی و
ثالثاً نظامات عینی و تمدنی یک جامعه
بر محور ولایت به هماهنگی و کمال خود میرسد...
این الگو در تنظیم همه مناسبات سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و تمدنی قابل تطبیق و بهرهبرداری است و دینداری جمعی را محقق میسازد...
@abdollahimahdi
🔸مهمترین #هدف و #شاخص مطلوب در تربیت ؛
🔸مهمترین #راهبرد تربیتی؛
به استناد بسیاری معارف اسلامی، مهمترین شاخص «#جهتگیری صحیح» است،
جهتگیری از عملکرد هم مهمتر است، (حتی از اوصاف مهمی نظیر صداقت و امانت و ...)
در عالم، دو جهت خدا و دنیا (نور و ظلمت) بیشتر وجود ندارد،
#انقلاب_اسلامی استمرار جهتگیری جریان شیعه تا عصر ظهور است،
بنابراین مهمترین شاخص؛ #جهتگیری_انقلابی و ولایی است و مهمترین هدف، تربیت عالم مجاهد انقلابی ولایی.
اگر این جهتگیری انقلابی وجود نداشته باشد، علم و حتی تقوی هم بهدرد نمیخورد (مضمون فرمایش مقام معظم رهبری)
مقام معظم رهبری نیز فرمودهاند:
ما اگر طرفدار #اخلاق هستیم، باید همین #روحیه_انقلابی را تقویت کنیم، اخلاق را هم به برکت روحیه دینی و انقلابی میشود تأمین کرد.
اخلاق بدون دین، اخلاق بدون تقوا، اخلاق بدون روحیه انقلابی و حرکت جهادی و میل به جهاد در راه خدا، نه پدید میآید و نه منعقد میشود، اگر هم منعقد شود عمقی ندارد. (دیدار با مسئولان و فعالان فرهنگی 1396/5/30)
بنابراین مهمترین #راهبرد_تربیتی، ایجاد و هدایت جریان و فضای #جهتدهنده و #هویتساز است که بر #حرکت_جمعی و #هویت_گروهی طلاب و روحانیون استوار است و در ضمن این جریانات جهتدهنده و هویتساز اهداف تربیتی تأمین میشود...
توضیح اینکه؛
جهتگیری انسانها عمدتاً تابع جریانات حاکم بر جامعه است،
مانند حرکت در بستر رودخانهای که حرکت در خلاف جریان رودخانه بسیار دشوار و گاهی ناممکن است...
ریشه همه مشکلات اخلاقی و تربیتی، تعلق و حب دنیا (جهتگیری دنیایی) است (حب الدنیا رأس کل خطیئه و مفتاح کل سیئه و احباط کل حسنه، آفت امتی حب الدنیا...)
مهمترین عامل در این جهتگیری الهی یا دنیایی، فضای حاکم بر جامعه است،
اساساً فلسفه حکومت اسلامی، اولاً حاکمیت جهتگیری الهی (جهتدهی نظام تمایلات اجتماعی) و هدایت جامعه جهت خروج از ظلمات به سوی نور است (الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور)،
مدیریت تربیتی در هر مجموعهای به عنوان حاکمیت آن مجموعه، مهمترین رسالتش، ایجاد و تقویت جریانات جهتدهنده به سوی اهداف انقلاب اسلامی هویتسازی نسبت به این جریانات است،
اهداف انقلاب اسلامی که امتداد اهداف اسلام ناب محمدی است، در فرمایش مقام معظم رهبری دارای پنج مرحله و نهایتاً تحقق «تمدن اسلامی» است.
در حوزههای علمیه نیز ایجاد و تقویت جریانات انقلابی و تمدنی، به حرکت و فعالیت طلاب و روحانیون جهت میدهد و این جهتگیری مهمترین عامل انقطاع ایشان از تعلقات دنیایی و تربیت و تعالی ایشان است و در پرتوی این جهتگیری ایمانی و الهی، دیگر شاخصها اصلاح میشود. (من قصد الحق یدرکه ولو کثیر اللبس؛ کسی که جهتگیری صحیحی به سوی مقصد حق داشته باشد، به مقصد میرسد ولو در عمل اشتباه زیادی داشته باشد...، روایاتی که جهت گیری را مهمتر از عملکرد میدانند و عمل نادرست را در پرتوی جهتگیری درست، قابل عفو و جبران میدانند زیاد است...)
این جهتگیری ایمانی و آرمانی را مهمترین رکن «هویتسازی» و ایجاد هویت جمعی میدانیم که در تبیین آن نگاشتههایی وجود دارد ...
بنابراین ایجاد یا تقویت خرده جریانهای #هویتساز و هدایتکننده و جهتدهنده بهسوی اهداف اسلام و انقلاب مطابق با گفتمان انقلاب اسلامی و اندیشه امامین انقلاب را ذیل جریان حاکمیت اسلامی در فضای عمومی حوزههای علمیه یکی از مهمترین راهبردهای تربیتی میدانیم که اولاً احیا کننده سنت حسنه «استاد محوری و شاگردپروری» به عنوان میراث اساتید و علمای حوزههای علمیه است و ثانیاً دغدغه و مطالبه مقام معظم رهبری مبنی بر «حوزه انقلابی» را نیز تأمین میکند و از همه مهمتر بهترین بستر و زمینهساز تربیت انقلابی است...
باید توجه داشت که یک جریان هدایتکننده دو رکن لازم دارد؛ شخصیتِ محوری، اندیشۀ محوری. (همان دو رکن تمدن در نظر رهبری)،
اندیشه محوری حول اندیشه امامین انقلاب و گفتمان انقلاب اسلامی قابل تأمین است، اما شخصیت محوری چه ضرورتی دارد ؟
اولاً در ضرورت و اهمیت حرکت جمعی هیچ شک و شبههای نیست،
ثانیاً هیچ جمعی بدون محور نمیتواند حرکت کند، اساساً عامل اصلی در تشکیل، همانگی و راهبری یک جمع، شخصیت محوری آن است،
هماکنون در حوزه، خرده جریانات اثرگذار انقلابی حول محور شخصیتی موجه که جمعی از طلاب و روحانیون را انگیزه و شور و روحیه انقلابی و اقدام و عمل جهادی داده است، وجود دارند و اغلب ایشان الگوهای برجسته و موفق یک طلبه عالم مجاهد انقلابی ولایی هستند. تقویت ایشان و ایجاد جریانات دیگر مانند آن میتواند به تحقق اهداف تربیتی و تربیت طلاب مجاهد انقلابی ولایتمدار منجر شود ...
البته به طور طبیعی و نیز در یک روابط شبکهای مهندسی شده، خرده جریانات در یک جریان شامل و عظیم، جهتدهی و راهبری میشوند ...
و من الله التوفیق
@abdollahimahdi
🔸برجستگیهای مکتب تربیتی امامین انقلاب نسبت به دیگر مکاتب:
🔹 توجه به تربیت و تعالی انسان در ضمن اقامه دین و حاکمیت اسلام در جامعه و اصلاح و تعالی نظامات اجتماعی،
🔹 نگاه تمدنی به تربیت و تربیت در مقیاس تمدنی و امتداد خودسازی در جامعهسازی و تمدنسازی،
🔹 تربیت و سلوک فردی در ضمن تربیت و سلوک جمعی و هدایت جامعه و التفات به مناسبات و ارتباطات جمعی و اقتضائات جامعه در تربیت فرد،
🔹 تقدم و ترتب شأنی تربیت خود بر تربیت دیگران و توأمانی تکلیف تربیت خود و تربیت دیگران در عمل،
🔹 برجستگی عنصر قیام و مجاهدت در تربیت و تربیت در ضمن خدمت و سلوک در میدان مبارزه و جهاد،
🔹 تربیت به معنای سلوک با امام و هدایت بر محور ولایت و تعالی در مسیر تحقق دغدغههای ولی،
🔹 اخلاق به مثابه ارزشها و مختصات متعالی انسان در همه ساحتها،
🔹 فراتر از نگاه و مقیاس فردی؛ نگاه تاریخی به تعالی و تربیت و تکامل انسان در مراحل تاریخ ...
🔹 توجه و اهتمام به نقش تاریخی انسان و تکلیف او نسبت به تاریخ تشیع در جبهه تاریخی حق علیه جبهه باطل و نقش انسان در نقشه تاریخی خدای متعال و انبیا و اولیای الهی در تحقق و اقامه تاریخی دین اسلام،
🔹 تربیت فردی به عنوان قطعهای از پازل تحقق تمدن اسلامی و سرنوشت موعود جامعه بشری،
🔹 تربیت فردی به عنوان حلقهای از زنجیره تاریخی تکامل تاریخ از عصر انسان ۲۵۰ ساله تا عصر غیبت و ظهور امام عصر،
🔹 تمسک و تبعیت از امام محور تربیت و تعالی و معنای واقعی عبودیت،
🔹 اخلاق و معنویت محور جامعهسازی و زیربنای تمدنسازی،
🔹 تعاون و قیام جمعی و حرکت گروهی و کاروانی در مسیر تربیت و تعالی،
🔹 لازمه خودسازی؛ ایجاد مناسبات اجتماعی تعالی بخش و انسانساز (کارخانه انسانسازی)،
🔹جهتداری اخلاق و معنویت و زهد و تقوی در مسیر و مقصود و غایت اعتلای حکومت و نظام اسلامی به عنوان مهمترین عامل اقامه و اعتلا و حاکمیت اسلام،
🔹 جهتدهی رفتار و تکالیف فردی در چارچوب نظامات اجتماعی و مصالح حکومتی اسلام ،
🔹 تفسیر و تبیین رذائل و فضائل اخلاقی در مواجهه و رویارویی دو جبهه حق و باطل و مناسبات آن،
🔹 تطبیق سلوک فردی و الزامات آن بر مراحل و مراتب ولایتمداری و عدم انفکاک تربیت فردی از تربیت اجتماعی،
🔹 تطبیق مراتب بالای منکر و قبایح بر مناسبات تمدنی غرب و تطبیق مراتب بالای تربیت و تعالی بر مبارزه با استکبار جهانی و طاغوت و مناسبات باطل تمدن غربی،
🔹 عدم اصالت شهود غیبی و کرامات و مقامات ماورائی و خلوت و ازلت نسبت به جلوت و حضور اجتماعی و درگیری میدانی با هدف پیشبرد اهداف اسلام و خدمت به جامعه و مردم ،
🔹 تفسیر مراتب بالای خدمت به خلق و جامعه در ارتقای اخلاقی و معنوی مردم بر محور ولایت و حکومت و اهتمام به امور مسلمین در سایه اقتدار حکومت اسلامی،
🔹 امتداد توحید در مناسبات ولایت و امتداد و کارآمدی معرفت در حل مسائل دنیای اسلام...
@abdollahimahdi
🔸 #حلقههای_میانی؛
چندی پیش در جلسه دیدار با فرمانده قرارگاه قرب، ایشان چنین فرمودند:
در سال 98 نامهای به آقا نوشتم و عرض کردم از تهدیدات امنیتی بخاطر قدرت بازدارندگی ایران تا حدی خیالمان راحت است اما نسبت به تهدیدات در عرصه جنگ نرم احساس خطر جدی وجود دارد ... ما سیستم بهرهبرداری از ظرفیتهای مردمی و به صحنه آوردن آنها در عرصه جنگ نرم را بلد نیستیم و قطعاً با مختصات جنگ سخت متفاوت است... چند روز بعد حضرت آقا در تاریخ 98/3/1 بیاناتی در پاسخ به این نامه داشتند که بر حرکت عمومی با محوریت نیروی جوان متعهد از طریق حلقههای میانی تأکید داشتند ...
حدود یکسال روی چیستی جریان حلقه های میانی و سازوکار به میدان آوردن مردم بحث کردیم و قرار است که نسبت به حضور میلیونی مردم کار وسیع جبههای و شبکهای صورت بگیرد ...
در جلسه ای سال 98 خدمت حضرت آقا عرض کردم با فعالیتهای گذشته خاتم، حضور شبکهای و میلیونی مردم شاید حدوداً ده درصد محقق شده باشد، ایشان لبخندی زدند و فرمودند یک درصد هم محقق نشده است! همچنین فرمودند هدایت و برنامهریزی و خطدهی نسبت به حضور میدانی مردم، کار هیچ دستگاهی حتی رهبری نیست بلکه کار حلقههای میانی است ...
ما مأموریت قرارگاه فرهنگی اجتماعی حضرت بقیه الله الاعظم را برگرفته از فرمایشات رهبری اینگونه تعریف کردیم:
«بسترسازی و تشکیل جبهه برای نقشآفرینی مؤثر مردم در جنگ نرم و انجام عملیاتهای اثربخش و ظرفیتساز با محوریت جوانان متعهد و جریانهای حلقههای میانی برای گسترش و تبیین معارف انقلاب اسلامی و تسریع حرکت عمومی جامعه در چارچوب بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی» که حضرت آقا فرمودند «گفتمان سازی» و « تمدن نوین اسلامی» را هم به این مأموریت اضافه کنید ...
در راستای این مأموریت ابتدا باید افراد مستعد در میدان را شناسایی کنیم و نخبگان را در حلقههای میانی ساماندهی کنیم و برنامههایی همچون نشستهای توانمندسازی که به انتقال تجربیات میانجامد و یا تشکیل گروههای موضوعی در کنار هم که شبکهسازی را محقق میکند و برنامههای دیگری از این قبیل را پیگیری میکنیم ...
حوزه علمیه میتواند طلاب و روحانیون را در قالب گروههای خودجوش سازماندهی کند و هر طلبه یا روحانی، مدیر یا عضوی از یک گروه باشد که با فعالیت میدانی خود در جهت تحقق بیانیه گام دوم و در موضوعی از موضوعات مورد علاقه و استعداد خود تلاش میکند، حضور و تلاش در «میدان عمل» است که یک طلبه یا روحانی را به مراتبی از توانمندیهای مدیریتی و به جایگاه راهبری یک گروه یا جریان ارتقا میدهد...
معاونت تهذیب و تربیت حوزههای علمیه درصدد است تا در اینجهت طراحی و اقدام شایستهای داشته باشد...
@abdollahimahdi
هدایت شده از تفسیر البصائر ؛ تفسیر تمدنی آیات و روایات
🔸کارآمدی در جهت صحیح
🔹يضِلُّ بِهِ كَثِيرًا وَيَهْدِي بِهِ كَثِيرًا وَمَا يُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفَاسِقِينَ؛ بقره/26
مرتبهای از کمال انسانی، بعد از واجدیت نسبت به خصائص و عناصر ارزشمند، بهکارگیری در جهت درست است؛ ممکن است علم و تقوی و عقل و قلب پاک و عمل صالح و ادب و... حاصل شود اما در جهت صحیح بهکارگیری نشود و به کارآمدی صحیح نرسد یا حتی کارآمدی باطل داشته باشد و باعث ضلالت شود مانند قرآن که فرمود یضل به کثیراً ! بنابراین «#جهتگیری»حق حاکم بر هر عمل و خصیصهای است و به آن ارزش میدهد ولو عمل ناصالح یا عنصر ناپسندی مانند ذلت یا ضرر و زیان باشد (الذُّلَّ مَعَ الْحَقِّ أَقْرَبَ إِلَى عِزِّ الْأَبَدِ مِنَ الْعِزِّ فِي الْبَاطِلِ- حَقٌّ يَضُرُّ خَيْرٌ مِنْ بَاطِلٍ يَسُر)
جهتگیری صحیح ریشه در ایمان دارد و در مقابل فسق (سرپیچی از امر الهی) منشاء ناکارآمدی صحیح است کما اینکه فرمود « يُضِلُّ بِهِ كَثِيرًا وَيَهْدِي بِهِ كَثِيرًا وَمَا يُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفَاسِقِينَ»؛ ضلالت توسط حرف حق (عدم کارآمدی صحیح حرف حق) ریشه در فسق دارد.
▫️مواردی از قبیل ناکارآمدی صحیح:
- اَللّهُمَّ إنّي أعوذُ بِكَ مِن عِلمٍ لا يَنفَعُ ،
- اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي عَقْلاً كَامِلاً وَ لُبّاً رَاجِحاً وَ قَلْباً زَكِيّاً وَ عَمَلاً كَثِيراً وَ أَدَباً بَارِعاً وَ اجْعَلْ ذَلِكَ كُلَّهُ لِي وَ لاَ تَجْعَلْهُ عَلَيَّ بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ،
- فَإِذَا وَجَدْتُمْ عَقْلَهُ مَتِيناً فَرُوَيْداً لَا يَغُرَّكُمْ تَنْظُرُوا أَ مَعَ هَوَاهُ يَكُونُ عَلَى عَقْلِهِ أَمْ يَكُونُ مَعَ عَقْلِهِ عَلَى هَوَاهُ (شخص دارای عقل متین است و به آن رجوع هم میکند اما بخاطر پیروی از هوای نفس، جهل را بر عقلش چیره میسازد و آنرا بیاثر میکند.)
نه علم به تنهایی ملاک است و نه تقوی! و مهمتر از آندو جهتگیری آندو است که بایستی جهتگیری صحیح و #انقلابی داشته باشد:
«امروز اگر شما عالم هم باشید و بسیار با تقوا هم باشید اما زمانتان را نشناسید آن وقت آسیب پذیر و لغزش پذیر و کم فایده خواهید بود...پس شد علم و تقوا و آگاهی سیاسی اجتماعی...مقام معظم رهبری؛ ۱۳۷۰/۱۱/۳۰»
@tafsirolbasaer
🔸ضرورت #وحدت و ائتلاف #جبهه_انقلاب؛
در نقد به لیستهای متکثر و متشتت جبهه انقلاب و در پاسخ به این سئوال که آیا وحدت یک اصل همیشگی است و لازم است همیشه وحدت داشته باشیم... در جایی عرض کردم:
قطعاً وحدت و ائتلاف و انسجام و هماهنگی، ارزشهای ذاتی دارند و مطلوب بالذات هستند...
مشکل ما نداشتن جبهه هماهنگ است و علت اصلی آنهم عدم امتداد ولایت به عنوان عامل اصلی و محوری هماهنگی و انسجام در جبهه انقلاب است... البته حضرت آقا جبهه انقلاب را با بیانات و توصیه و گفتمانسازی و ... هدایت و راهبری میکنند ولی این مقدار و اکتفا به کلیات کافی نیست بلکه بایستی ولایت ایشان امتداد و جریان پیدا کند و #شبکه_ولایت شکل بگیرد و یک جبهه و شبکه هماهنگ را در میدان آرایش دهد ... خلاء جدی جبهه انقلاب، فقدان چنین شبکه هماهنگ و منسجمی است و متأسفانه همه بصورت آتش به اختیار و خودجوش در قالبهای متکثر و متشتت و ناهماهنگ در حال نبرد با دشمن هستند و فارغ از موازیکاریها، تعاضدات و بیاثرکردن کارهای یک دیگر و ... ، یک جبهه کماثری را شکل داده است که متناسب با آرایش و تمرکز دشمن و اولویتها، آرایش و تمرکز و تدبیر ندارد، هر چند به مدد الهی و عنایت و دستگیری امام عصر عج الله تعالی فرجه الشریف بی اثر و بی نتیجه هم نیستند...
برای رسیدن به #نظام_امام_و_امت نیازمند نظاممند شدن روابط و مناسبات هستیم...
@abdollahimahdi
🔸لیست کاندیدای اصلح قم
🔹رویکرد و نگاه و معیار ما در انتخاب نماینده مجلس قم چیست؟
قطعاً هر کسی با یک زاویه نگاه و معیارهایی متناسب با «اهداف و مطلوبیتها»ی مورد نظرش دست به انتخاب میزند و صرفاً بررسی صلاحیت و شایستگیهای فردی بدون توجه به اهداف و مطلوبیتهای زمانی و مکانی کافی نیست.
🔹چه اهداف و مطلوبیتهایی برای نماینده مجلس قم متصور است؟
علاوه بر شاخصهای عمومی همچون «تقوی»، «علم»، «جوانی»، «انقلابی»، «روحیه جهادی» :
1- اعتقاد و اهتمام به نقش دین و نهاد حوزه و روحانیت در فرایند قانونگذاری و ارتباط و تعامل با ظرفیتهای حوزههای علمیه،
2- قدرت ارتباط و ایجاد شبکه نخبگانی و بهرهمندی از آن در پیشبرد اهداف،
3- سیاستهای توسعه شهری قم متناسب با ارزشهای دینی و هویت اسلامی و جایگاه محوری قم در دنیای اسلام،
4- توانمندی در کنشگری فعال در عرصه فضای عمومی مجلس و مسائل کلان کشور،
5- تغییر و اصلاح مناسبات مدیریتی قم خصوصاً در عرصه مداخلات عزل و نصب و...،
6- نگاه تمدنی به معماری و شهرسازی متناسب با فقه معماری و شهرسازی حوزه،
7- نگاه انتقادی به وضعیت موجود و رویکرد تحولی و قدرت ایجاد تغییر و تحول،
🔸پس از بررسی تفصیلی کاندیداهای موجود با توجه به معیارهای فوق الذکر، اشخاصی که به نسبت بیشتر از دیگران واجد معیارهای فوق الذکر بودند و توانمندیهای ایشان متناسب با این اهداف و مطلوبیتها احراز شد، عبارتند از :
[انتخابات تمام شد ، پاکش کردم😊 الحمدلله دو نفر از افراد مورد نظر رأی آوردند...]
الله أعلم، و من الله التوفیق
@abdollahimahdi
🔸لیست کاندیدای اصلح مجلس تهران
شاید شایسته بود جبهه انقلاب، به لیست واحدی میرسید و شایستهترینها با مکانیزمی روشن، معین، انتخاب و معرفی میشدند ، لیستهای متعدد و متشتت مطلوب نیست هرچند تنوع لیستها هم از جهاتی مثبت تلقی میشوند، علی ایحال ما هم با مشورت و بررسی بسیار ، بهترینها را با معیارهای انقلابی و ولایی و دیگر شاخصها در این لیست گلچین نمودیم:
1- مرتضی آقاتهرانی ۱۷۱۵
۲- حمید رسایی ۴۳۲۵
۳- محمود نبویان ۸۴۸۹
۴- امیرحسین ثابتی ۲۸۷۵
۵- مهدی کوچک زاده ۷۲۴۱
۶- مجتبی زارعی ۴۶۷۱
۷- رضا تقیپور ۲۷۹۷
۸- زهره لاجوردی ۷۳۷۲
۹- صالح اسکندری ۱۵۲۵
۱۰- اسماعیل کوثری ۷۲۳۸
۱۱- بیژن نوباوه ۸۶۵۷
۱۲- سعید کرمی ۷۱۲۵
۱۳- روح الله ایزدخواه ۱۹۷۳
۱۴- غلامحسین رضوانی ۴۴۸۷
۱۵- علیرضا سلیمی ۴۹۷۸
۱۶- مالک شریعتی ۵۲۹۲
۱۷- حسین صمصامی ۵۷۱۵
۱۸- محمود دهقانی ۴۱۳۳
۱۹- احمدعلی یوسفی ۹۲۵۲
۲۰- علی خضریان ۳۷۸۳
۲۱- کامران غضنفری ۶۳۷۷
۲۲-علی یزدیخواه ۸۹۹۱
۲۳- ابوالفضل ظهرهوند ۵۸۳۹
۲۴- ابوالقاسم جراره ۲۹۳۶
۲۵- ابراهیم عزیزی ۶۱۴۱
۲۶- مرتضی محمودی ۷۶۸۸
۲۷- پیمان فلسفی ۶۶۵۷
۲۸-محمد سراج ۴۸۶۶
۲۹- سمیه رفیعی ۴۵۱۹
۳۰- مهدی عسگری ۶۱۷۲
@abdollahimahdi
🔸تا انتخابات بعدی خداحافظ!
آی مردمی که رأی دادید!
دستتون درد نکنه و خداحافظ!
تا انتخابات بعدی خداحافظ!
دیگه فعلاً با شما کاری نداریم!
اما چند روز مانده به انتخابات دوباره شما مهم میشوید!
انگشت و رأی شما مهم و سرنوشتساز میشود!
اونموقع دوباره یادمون میفته که باید خدمتتون برسیم برای شنیدن درد دلها و گله شکایتها و دلجویی، رفع شبهه، اقناع فکری، اطلاعرسانی از دستاوردهای انقلاب و نظام و ...
اونموقع دوباره یاد حکم جهاد میفتیم و دنبال تبلیغ چهرهبهچهره و حضور در بین مردم و محبت به مردم و منتکشی برای رأی دادن و ...
چون از مردمسالاری فقط دادن حق رأی به مردم را فهمیدیم و نه دیگر حقوق فکری و اعتقادی و معرفتی و معنوی ...
فعلاً کاری به حاکمیت و تأمین حقوق شهروندی و ... ندارم،
فعلاً در مورد وظیفه خود ما بچه طلبههای دغدغهمند و جهادی صحبت میکنم...
فعلاً میریم مرخصی تا چند روز مانده به انتخابات که دوباره نگران رأی مردم بشیم ...
خداحافظ ✋
@abdollahimahdi
🔸قدری تأمل در مسائل مجلس و انتخابات!
این دوره از انتخابات هم با کلی نگرانی و زحمت به اتمام رسید ...
اما خوب است در فرصت باقیمانده تا انتخابات بعدی راجع به نکاتی تأمل و گفتگو و تدبیر کنیم:
- چرا باید یک کاندیدا یک شبه نماینده مجلس شود؟ آیا قانونگذاری یک حرفه محسوب نمیشود که نیازمند آموزش و تخصص باشد؟ به قول دوستان مجوز گاوداری هم کلی مراحل و دوره و آزمون و مصاحبه دارد! برای دریافت یک گواهینامه باید دهها جلسه آموزش و آزمون گذراند ... آیا برای یک نماینده مجلس حداقل آشنایی با قانون اساسی، قوانین داخلی مجلس و ... لازم نیست؟!
- چه فرایندی برای اثبات تخصص، گفتمان، برنامه، سوابق موفق و ... و نهایتاً گزینش بهترینها از میان کاندیداها توسط نخبگان وجود دارد؟
- چه تضمین و سازوکاری برای ارتباط و تعامل نماینده مجلس با نخبگان وجود دارد؟
- چطور میتوان نقش نخبگان را در انتخاب و تأیید کاندیداهای مجلس برجسته نمود و معیارهای انتخاب را به سوی معیارهای کیفی و گفتمانی توسط نخبگان سوق داد و نظر نخبگان را معیار اعتباردهی به گفتمان برتر دانست؟
- چه سازوکار دقیقی برای نظارت و نقد و ارزیابی و قضاوت در مورد عملکرد نماینده مجلس (غیر از آمار کلی حضور و غیاب) و اطلاعرسانی به مردم وجود دارد؟
- چه سازوکار دقیق و نخبگانی برای نقد و ارزیابی عملکرد مجلس و تبعات آن وجود دارد که وقتی مثلاً رهبر معظم انقلاب مهمترین و کلیدیترین موضوع را برای مجلس، فضای مجازی مشخص میکند، اما وقتی هیچ اقدام شایستهای صورت نمیگیرد، کسی توبیخ و بازخواست نمیشود و نمره منفی نمیگیرد و سوءسابقه محسوب نمیشود و دوره بعد هم با گردن کلفتی کاندیدا میشود؟!
- قوت یا ضعف عملکرد یک مجلس چه تأثیری در امتیاز و اعتبار و سابقه عملکرد یک نماینده میگذارد؟!
- آیا نمیتوان یک برنامه و سیستمی برای ارزیابی دقیق و رتبهبندی و امتیازدهی به نمایندگان مجلس طراحی و اجرا نمود که با محاسبه حسن انجام وظایف و نیز اقداماتی نظیر ارتباط با مردم، تعامل با نخبگان، سفرهای استانی، رسیدگی به محرومان، ارائه طرح و برنامه، حل مشکلات منطقه و ....روزانه وضعیت عملکرد و امتیاز نهایی را به نمایش بگذارد؟
- چرا باید یک فرد حق انتخاب یک یا چند نماینده و فرد دیگری بدون هیچ رجحان و امتیازی حق انتخاب 30 نماینده داشته باشد؟ آیا نحوه توزیع حق رأی نمیتواند عادلانهتر باشد؟
- چرا باید دوره نمایندگی نمایندگان با دوره مسئولیت مدیران دولتی و نیز دوره تدوین اسناد راهبردی مانند برنامه هفت ساله و پنجساله و ... همخوانی نداشته باشد و چطور میتوان بین آنها هماهنگی و توازن حداکثری ایجاد نمود؟
- با چه ایدهها و سازوکارهایی میتوان نظام اندیشه و گفتمان فکری و داشتن ایده و طرح و برنامه را به عنوان معیارهای اساسی منزلت آفرین و اعتبار بخش یک نماینده معرفی نمود و برای کسی که فاقد این معیارهاست هزینه اجتماعی و بیاعتباری ایجاد نمود و فرهنگ عمومی جامعه را در انتخاب نماینده به سوی این ارزشها سوق داد؟
- اساساً سازوکار بدیل و مؤثرتری برای انتخاب توسط مردم میتوان یافت؟
- اگر اعتقاد داریم؛ اساساً قانونگذاری شأن خدای متعال است و روی زمین، نهاد دین چنین مسئولیتی را بر اساس اجتهاد دینی و رسالت اقامه دین برعهده دارد، چه سازوکاری برای دینی شدن تصمیمسازی و تصمیمگیریها وجود دارد؟! از ساختارها و سازوکارهای موجود تعاملی بین مجلس و حوزه و نقش شورای نگهبان اطلاع دارم اما یک درصد هم وضعیت مطلوب را تأمین نمیکند!
و مسائل متعدد دیگری که الان در ذهنم حاضر نیست و به مرور به این لیست اضافه خواهم کرد ...
لطفاً بزرگواری فرموده نکات مد نظر خودتون را ارائه فرمایید.... متشکرم
@abdollahimahdi
فهرستی از مسائل عمیقتر مجلس و انتخابات توسط برادر گرامی حجتالاسلام حسین ایزدی :
https://eitaa.com/taalighat/1332
@abdollahimahdi
🔸درنگی در انتخاب انتخابات!
انتخابات الگویی ناکام در تأمین مشارکت مؤمنانه مردم...
https://eitaa.com/yahyayahya/613
@abdollahimahdi
💐🌾🍀🌼🌷🍃
🍃🌺🍂
🌾🍂
🌿
🌹
سلام علیکم،
عرض ادب و احترام،
طاعات و عبادات قبول حق،
در این ماه مبارک رمضان؛
🌹سال نو را با چند فراز از بهترین دعاهای ابوحمزه ثمالی خدمت شما تبریک عرض میکنم:
🔹يا خَيْرَ مَنْ سُئِلَ، وَأَجْوَدَ مَنْ أَعْطىٰ، أَعْطِنِى سُؤْلِى فِى نَفْسِى وَأَهْلِى وَوالِدَىَّ وَوَُلْدِى وَأَهْلِ حُزانَتِى وَإِخْوانِى فِيكَ؛ ▫️ای بهترین کسی که از او خواسته میشود و سخیترین کسی که عطا میکند، خواستهام را در حق خودم و خانوادهام و پدر و مادرم و فرزندانم و خاصانم و برادران دینیام به من عطا کن :
🔸اللّٰهُمَّ أَرْغِدْ عَيْشِى؛ ▫️خداوندا زندگیام را گوارا گردان، 🤲
🔸وأَظْهِرْ مُرُوَّتِى؛ ▫️جوانمردیام را آشکار ساز، 🤲
🔸وأَصْلِحْ جَمِيعَ أَحْوالِى؛ ▫️همه احوالم را اصلاح کن، 🤲
🔸واجْعَلْنِى مِمَّنْ أَطَلْتَ عُمْرَهُ؛ ▫️از کسانی قرارم ده که عمرش را طولانی کردی، 🤲
🔸وحَسَّنْتَ عَمَلَهُ؛ ▫️و اعمال و کردارش را نیکو ساختی، 🤲
🔸وأَتْمَمْتَ عَلَيْهِ نِعْمَتَكَ؛ ▫️و نعمت را بر او تمام کردی، 🤲
🔸ورَضِيتَ عَنْهُ؛ ▫️و از او راضی و خشنود شدی، 🤲
🔸وأَحْيَيْتَهُ حَياةً طَيِّبَةً فِى أَدْوَمِ السُّرُورِ، وَأَسْبَغِ الْكَرامَةِ، وَأَتَمِّ الْعَيْشِ؛ ▫️و او را به زندگانی پاکیزه زنده داشتی، در بادوامترین خوشیها و کاملترین کرامتها و کاملترین زندگیها ...🤲
🔸...وَاجْعَلْنِى مِنْ أَوْفَرِ عِبادِكَ عِنْدَكَ نَصِيباً فِى كُلِّ خَيْرٍ أَنْزَلْتَهُ وَ تُنْزِلُهُ فِى شَهْرِ رَمَضانَ فِى لَيْلَةِ الْقَدْرِ وَمَا أَنْتَ مُنْزِلُهُ فِى كُلِّ سَنَةٍ ...؛ ▫️مرا از پر نصیبترین بندگانت در نزد خود قرار ده، در هر خیری که فرو فرستادی و در ماه رمضان در شب قدر نازل میکنی و نازل کننده آنی در هر سال ... 🤲
🔸...وَارْزُقْنِى حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرامِ فِى عامِنا هٰذَا وَفِى كُلِّ عامٍ، ▫️در این سال و هر سال زیارت خانهات را نصیبم فرما،🤲
🔸وارْزُقْنِى رِزْقاً واسِعاً مِنْ فَضْلِكَ الْواسِعِ؛ ▫️از احسان گستردهات روزی فراخ ارزانی من کن،🤲
🔸واصْرِفْ عَنِّى يَا سَيِّدِى الْأَسْواءَ؛ ▫️بدیها را ای آقای من از من برگردان،🤲
🔸...وَأَلْحِقْنِى بِأَوْلِيائِكَ الصَّالِحِينَ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الْأَبْرارِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ الْأَخْيارِ، صَلَواتُكَ عَلَيْهِمْ وَعَلَىٰ أَجْسادِهِمْ وَأَرْواحِهِمْ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكاتُهُ؛🤲🤲🤲
🌹
🌿
🌾🍂
🍃🌺🍂
💐🌾🍀🌼🌷🍃
@abdollahimahdi
🔸 تقویت مشارکت مردمی منوط به تغییر و تحول در مناسبات حاکمیتی!
🔹مشارکت مردم یک قطعه پازل از یک نقشه جامع تحول و پیشرفت کشور است و علاوه بر آن حلقهای از یک زنجیره و چرخدندهای درون یک سیستم است که بدون حلقات و چرخدندههای دیگر امکان حرکت ندارد ...
🔹عوامل دیگری هم در این چرخه نقش دارند اما مهمترین عامل در تقویت مشارکت مردم، مناسبات حاکمیتی است، نمی شود مسئولین نظام بر کرسی خود تکیه بزنند و بدون اصلاح زیرساختهای قانونی و مناسبات سازمانی و بدون ایجاد سازوکارهای مشارکت مردمی، مردم را به مشارکت دعوت کنند!
🔹به عنوان مثال اگر سطحی از مشارکت مردم در تولید و توزیع، ایجاد کارگاهها و فروشگاههای خرد است، حاکمیت غلط میکند مجوز مالها و سراها و فروشگاههای بزرگ و تبلیغات آنرا صادر میکند که هزاران خرده کارگاه و فروشگاه را له و نابود نمایند...
🔹حاکمیت تغییر و تحول را برای افزایش مشارکت مردم باید از خودش شروع کند...
🔹مدل حکمرانی ما نه تنها بسترها و مناسبات مشارکت مردم را ندارد بلکه تاب و توان تحمل مشارکت مردم را نیز ندارد و در برابر آن موانع بسیار جدی ایجاد کرده است...
@abdollahimahdi
🔸خلاصی از نار در خلاصی از تمدن ظلمانی و سبک زندگی غربی!
🔹در شبهای قدر دعای «خَلِّصْنَا مِنَ النَّارِ یَا رَبِّ» را صد بار تکرار میکنیم و پس از ذکر هزار صفت از اوصاف خدای متعال، درخواست رهایی از آتش را داریم...
در ادعیه بسیار دیگری نیز این مضمون تکرار میشود از جمله در انتهای دعای هر روز ماه رجب از خداوند درخواست میکردیم «حرم شیبتی علی النار» ...
🔹اما این خلاصی از آتش چه معنایی دارد ؟
یک سطح از معنای آن، خلاصی از آتش جهنم در روز قیامت است که لازمه آن پاکیزه زیستن و تمحیص از گناهان است...
اما سطح عمیقتری از معنای نار ، ولایت طاغوت است که فرمودند: «وَلَايَةُ عَدُوِّ آلِ مُحَمَّدٍ هِيَ النَّارُ»، در نتیجه طلب خلاصی از آتش، یعنی طلبِ رهایی از ولایت طاغوت که بواسطه تولی به ولایت امام حاصل میشود (فَإِنَّ اَللَّهَ فَكَّ رِقَابَكُمْ مِنَ اَلنَّارِ بِوَلاَيَتِنَا أَهْلَ اَلْبَيْتِ).
🔹اما این رهایی از ولایت طاغوت در دنیا چطور واقع میگردد؟
با تبری و دوری از مناسبات ولایت طاغوت و تولی به ولایت امام،
🔹مناسبات ولایت طاغوت چیست؟
طاغوت یک جریان تاریخی است که مسیری به سوی ظلمات دارد و در این مسیر هر پدیدهای را که رقم میزند مناسبات ظلمانی است و اهل آن نیز اهل نار هستند: وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ ۗ أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ...
دوری از مناسبات طاغوت و خروج از ولایت طاغوت و حرکت از ظلمات به سوی نور و حیات طیبه یعنی دوری از پدیدهها و دستاوردها و مدلها و الگوهای تمدنی جریان ظلمانی غرب در زندگی فردی و اجتماعی!
یعنی تلاش برای احیای تمدن اسلامی مبتنی بر اصول و مبانی اسلامی و اقامه دین در همه ساختارها و روابط و مناسبات فردی و اجتماعی و سبک زندگی!
یعنی تلاش جهت تمحیص و خلوص محیط زندگی از کفر و نفاق و الحاد و التقاط ...
و همه اینها منوط به تقویت نهاد دین، تفقه دینی، تولید علم دینی و ارائه الگوها و مدلهای دینی و کاربست آنها در زندگی فردی و اجتماعی و از همه مهمتر و مقدم بر همه اینها، تبری از مناسبات طاغوت است ...
@abdollahimahdi
827.1K
از حجتالاسلام میرزامحمدی روایتی راجع به برتری فضیلت دعا بر تلاوت قرآن [در ماه مبارک رمضان] شنیدم و از یکی دوستان و شاگردان ایشان حجتالاسلام شمس مستند آنرا مطالبه کردم چنین پاسخ دادند...
@abdollahimahdi
سلام علیکم
ویراستهای بنده را مشاهده و نقد بفرمایید:
https://virasty.com/abdollahimahdi
عضویت در ویراستی:
https://virasty.com/r/bVo9
@abdollahimahdi
هدایت شده از دقایق الحقایق!
🔹حقیقت شب قدر و نزول تدریجی آن!
🔸در روایات، حقیقت شب قدر را وجود مبارک حضرت زهرا سلام الله علیها دانسته اند، در اینصورت نسبت آن با شبهای قدری که هرساله تکرار میشوند و پی در پی می آیند و می روند چیست؟
🔸همانطور که قرآن که یک حقیقت نورانی است، یک نزول دفعی در شب قدر بر قلب پیامبر و یک نزول تدریجی در طی 23 سال داشته است، شب قدر (23 ماه مبارک رمضان) نیز یک حقیقت نورانی است که همان وجود مبارک حضرت زهرا سلام الله علیهاست و نزول دفعی ایشان بر عالم مادی همان ایام حیات ایشان است و نزول تدریجی مقامات و مراتب کمال آن بزرگوار و تجلی ایشان که سرچشمه جریان قرآن و ولایت است، در شبهای قدر هر سال به میزان تولی و توسل و توصل به دامان اهل بیت علیهم السلام واقع می گردد.
🔸شاید فهم دقیق تر این ارتباط، با شناخت نشأت و حیات انسانی (نشأت دفعی) و تفاوت آن با نشأت مادی و جسمانی (نشأت تدریجی) حاصل شود، علامه طباطبائی درتفسیر المیزان، با اشاره به این دو موطن حیات، به حقیقت ملکوتی ورای عالم مادی اشاره می کنند و تفاوت آنرا با نشئه مادی و دنیوی اینگونه می شمرند :
- نشأت انسانی، تقدم زمانی بر نشأت جسمانی ندارد (برخلاف آنچه درمورد عالم ذر گفته می شود)، بلکه همراه آن و محیط بر آن است و صرفاً تقدم رتبی دارد مانند تقدم «کن» بر «یکون» در امر خداوند : «أَنْ نَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ»
- نشأت جسمانی سیر از عدم به وجود و از قوه به فعل است و تکاملی تدریجی است اما انسان در نشأت انسانی، غیرتدریجی و فعلیت محض است.
- نشأت جسمانی، زمانمند و منطبق با مرور ایام و لیالی است در حالیکه نشأت انسانی، دفعی و آنی و ثابت است و ...
🔸همه مخلوقات در آن نشئه مشغول تسبیح خداوند هستند، «وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لكِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ»، نشأت انسانی، همان حقيقتى است كه خداوند از آن تعبير به ملكوت كرده و فرموده: «وَ كَذلِكَ نُرِي إِبْراهِيمَ مَلَكُوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ»، و آيه شريفه «كَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ ثُمَّ لَتَرَوُنَّها عَيْنَ الْيَقِينِ» نيز بدان اشاره دارد.
🔸نشأت انسانی، همان حقیقتى است که آیات قدر نیز بر آن دلالت دارد، مانند آیه «و إن من شی ء إلا عندنا خزائنه، و ما ننزله إلا بقدر معلوم» (حجر21) و آیه«إنا کل شیء خلقناه بقدر»(قمر49) و آیه«و خلق کل شیء، فقدره تقدیرا» (فرقان2) و آیه«الذی خلق فسوى، و الذی قدر فهدى»(اعلى3)
🔸مطابق با این آیات، خداوند با تقدیر و اندازه گیری خود، هر چیزى را از ساحت اطلاق به ساحت و مرحله تعین و تشخص نازل میسازد. بهره مؤمنین از برکات و مواهب شب قدر نیز که حقیقت روحانی آن وجود مبارک حضرت زهرا سلام الله علیها است، هر ساله در شب قدر متناسب با حد و قدر مؤمنین و اندازه شناخت و معرفت ایشان به قدر حضرت زهرا سلام الله علیها (هرچند فطموا الخلق عن معرفتها)، اندازه گیری و مقدر میشود، شبهای قدر هر ساله با همه تکثر و تعددشان، از یک وجود ثابت و حقیقی از عالم ملکوت و خزائن غیب خدای متعال، نشأت می گیرند و در واقع تنزل نور و تجلی مقام و منزلت وجود مبارک حضرت زهرا سلام الله علیها بقدر معلوم در شبهای قدر است.
🔸«... عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام : قَالَ إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ، اللَّيْلَةُ فَاطِمَةُ وَ الْقَدْرُ اللَّهُ فَمَنْ عَرَفَ فَاطِمَةَ حَقَّ مَعْرِفَتِهَا فَقَدْ أَدْرَكَ لَيْلَةَ الْقَدْرِ وَ إِنَّمَا سُمِّيَتْ فَاطِمَةَ لِأَنَّ الْخَلْقَ فُطِمُوا عَنْ مَعْرِفَتِهَا».
@abdollahimahdi
سلام علیکم
عرض ارادت و آرزوی قبولی طاعات و عبادات
در این شب عزیز و گرانقدر ، با هدیه این روایت به شما دوست عزیز ، درخواست عفو و بخشش نسبت به همهی کوتاهیها، تضییع حقوق، سوء قضاوت، تندی، غیبت و همهی خطاهای احتمالی دارم و طلب حلالیت مینمایم :
🔸 امام صادق علیهالسلام فرمودهاند:
▫️عفو درهنگام قدرت از سنّتهای پیامبران و پرهیزگاران میباشد، حقیقت عفو آن است که از رفیقت درگذری و چیزی را ظاهر نکنی، و سخن ناروای او را فراموش نمایی و از اصل قضیّه در باطن خود چیزی نگه نداری، و بر احسان خود به آن بیفزایی.
▫️ کسی به این مقام نخواهد رسید مگر اینکه خداوند از او درگذرد و گناهان گذشته و آینده او را مورد رحمت قرار دهد و او را به کرامت خود زینت بخشد و از انوار خود بر او بپوشاند.
▫️ عفو و غفران دو صفت از صفات خداوند هستند، که آنها را در میان بندگان خود به ودیعت نهاده است تا مردم به اخلاق خداوند متخلّق گردند و خداوند فرموده است:
«وَ لْیَعْفُوا وَ لْیَصْفَحُوا أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ یَغْفِرَ اللهُ لَکُمْ وَ اللهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ.»
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۰، ص۲۰۰
🔸التماس دعای مخصوص در این شبهای خاص... 🤲
@abdollahimahdi
https://virasty.com/abdollahimahdi/1713183692303258404
امیناخ، مشاور سابق ستاد کل ارتش اسرائیل:
ایران در عملیات خود حدود ۱۰ درصد هزینههایی که اسرائیل متحمل آن شده، هزینه کرده است.
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتَالِ ۚ إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ ۚ وَإِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ مِائَةٌ يَغْلِبُوا أَلْفًا مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَفْقَهُونَ
انفال آیه ۶۵
ای رسول، مؤمنان را بر جنگ ترغیب کن که اگر بیست نفر از شما صبور و پایدار باشند بر دویست نفر غالب خواهند شد و اگر صد نفر بوده بر هزار نفر از کافران غلبه خواهند کرد، زیرا آنها گروهی بیدانشند.
@abdollahimahdi
🔸گامهای اساسی ساماندهی عفاف و حجاب؛
در یک جمعبندی به نظر حقیر، در رابطه با مدیریت کلان جریان عفاف و حجاب در کشور چند اقدام اساسی مورد نیاز است که به نظر میرسد خلاء جدی آنها وجود دارد:
🔹1- تعیین «نقشه جامع» و «نظام موضوعات» پدیده عفاف و حجاب: کلاننگری و جامعنگری نسبت به همه عوامل و عناصر مؤثر در پدیده عفاف و حجاب و تدوین نقشه جامع و جغرافیای عوامل و عناصر و نظام موضوعات و طبقهبندی آنها؛ این محصول برای مهندسی ظرفیتها و تعیین مأموریتها و توزیع مسئولیتها و ارزیابی فعالیتها مورد نیاز است. شناخت و تبیین هر کدام از عناصر و عوامل و موضوعات دخیل در این پدیده مانند ابزار هنری و رسانهای، اقتصاد، صنعت، سیاست، خانواده، مسجد، مردم و... و نیز تبیین نسبتها و روابط بین آنها برای رسیدن به نظام افعال و اقدامات لازم است.
🔹2- تعیین «ظرفیتهای مؤثر» در پدیده عفاف و حجاب: شناسایی همه ظرفیتهای بالفعل و بالقوه در صحنه و میدان جامعه، لازمه تقسیم و توزیع متوازن مسئولیتها و مأموریتها و تعیین مختصات مشارکت و سهمدهی به آنها و نهایتاً رسیدن به نظام ارادهها و عوامل مؤثر است.
🔹3- توجه به جریان کلان «افکار عمومی» جامعه و تلاش جهت ایجاد ذهنیت و تصویر صحیح: آنچه حرکت فردی و اجتماعی را جهتدهی میکند، تصویر ذهنی است، باید دقت نمود که پدیدهها و وقایع اجتماعی و آثار و محصولات هنری و رسانهای و سایر عوامل و مجموع ظرفیتهای مؤثر جبهه حق در مواجهه با عوامل مؤثر جبهه باطل، چه تصویری برای مردم جامعه خلق میکند؟ ذهنیت و تصویر مطلوب چیست و چگونه باید ایجاد شود؟ مثلاً اگر در برابر ناهنجاریها اقدام مؤثری صورت نمیگیرد، تصویر خلق شده، «ضعف و ناتوانی نظام در برابر خواسته عمومی و فراگیر مردم» است و برای جبران این تصویر و ایجاد تصویر مطلوب چه اقداماتی لازم است صورت گیرد؟
🔹4- توجه ویژه به ظرفیت «رسانه»: مهمترین ابزار دشمن در تصویرسازی و جهتدهی ذهنیات و خلق تصویر مطلوب، رسانه است در حالیکه غالباً نسبت تصویرسازی رسانه با واقعیات جامعه معکوس است و یا یک واقعیت جزئی تعمیم داده میشود و ... آیا ظرفیت رسانه جبهه خود را در تصویرسازی ذهنی و شکلدهی افکار عمومی و جهتدهی حرکت جامعه را به درستی احصاء نمودهایم؟ به نظر میرسد در صحنه و میدان جامعه، بازی را به جو رسانهای دشمن باختهایم و آنچه او تصویرسازی میکند حرکتدهنده و جریانساز است تا حدی که خود ما هم گاهی تصور میکنیم مطالبه حداکثری و عمومی جامعه، بیحجابی و بیعفتی است...
🔹5- توجه به اصل «مردمیسازی» و کنشگری مردمی در پیشبرد اهداف: به نظر میرسد مهمترین راهبرد و مؤثرترین راهکار در مواجهه با بحران بیحجابی، ایجاد فرصت و ظرفیت حضور و نقشآفرینی مردم است و صرفاً انتظار از دستگاههای حاکمیتی و رسمی، کافی نیست، گرچه مردمیسازی این مسئله نیز منوط به اقدام حاکمیت در ایجاد فرصتها و ظرفیتهای قانونی و عینی حضور و نقشآفرینی مردم است. شناخت ظرفیتهای مردمی و بسیج نیروها و امکانات و مسئولیت سپاری به ایشان مطابق با نقشه جامع میتواند مهمترین گام در رفع این بحران باشد.
🔹6- مسئولیت و تولیت عفاف و حجاب و سلسله مراتب مدیریت و فرماندهی و شبکه تعاملی؛ شاید بتوان گفت یکی از بزرگترین چالشهای عرصه حکمرانی عفاف و حجاب، مشخص نبودن متولی این امر و سلسله مراتب مدیریت و فرماندهی شبکه تعاملی با حضور فعال اجزای این شبکه است... به نظر میرسد دفتر مقام معظم رهبری شایسته تعیین متولی این امر است و مانند اقدام اخیر ایشان در رابطه با مدیریت مساجد، میبایست شبکه فعالان این عرصه و راهبری این شبکه توسط ایشان تعیین گردد و الا در وضعیت موجود ساختارها و قوانین کشور، این مسئله صاحب نخواهد داشت در عین حالی که سی چهل صاحب دارد!
🔹7- اقتدار و مواجهه فعال با نابسامانیها و ناهنجاریها خصوصاً در رابطه با عوامل اشاعه فحشاء و فراتر از عوامل ارتکاب فحشاء؛ نبودن اقتدار و مواجهه فعال خصوصاً در برخورد با عوامل اصلی اشاعه بیحجابی و بیعفتی بزرگترین آسیبی است که بخاطر اهمال دستگاههای قضایی و انتظامی و اطلاعاتی در کشور به وجود آمده است و لازمه اقتدار مبتنی بر عقلانیت و خشونت مبتنی بر قانون، اصلاح زیرساختهای فکری و قانونی این امر است...
ادامه 👇
@abdollahimahdi
🔹8- سیاستگذاری کلان عرصه عفاف و حجاب و تعیین اصول اساسی آن؛ یک کار عالمانه و فقیهانه لازم است تا با استناد به منابع وحیانی و منویات امامین انقلاب، اصول و سیاستهای کلان این عرصه استحصال و به عنوان راهبردهای محوری در همه مراحل برنامهریزی و طراحی اقدامات، مد نظر قرار گیرند؛ به عنوان مثال اصل «تقبیح فواحش و بیعفتی و بیحجابی و تعظیم ارزشها» اقتضاء دارد تا در برنامههای هنری و رسانهای مسئله بیحجابی تقبیح شود و خیلی عیان از بیماری فکری و روحی و روانی شخص بیحجاب سخن گفته شود و یا اصل «تقدم مبارزه با عوامل اشاعه فحشا بر عوامل ارتکاب فحشا» یا «اصل حفظ انسجام و وحدت شهروندان» و ...
@abdollahimahdi
🔸چند موضوع اساسی در کشور برای مطالعات راهبردی (ارائه به درخواست یکی از موسسات مطالعات راهبردی) :
🔹1- ضرورت و چگونگی بازنگری قانون اساسی؛
- با توجه به خلاءها و چالشهای گوناگون قانون اساسی آیا آسیبشناسی، بازنگری و بازنویسی قانون اساسی پس از 45 سال تجربه حکومتداری ضرورت ندارد؟
- چه موانعی بر سر راه بازنگری قانون اساسی وجود دارد؟
- آیا این موانع قابل تدبیر است؟
- چه فرایندی برای بازنگری و بانویسی با توجه به ظرفیت نخبگانی جامعه وجود دارد؟
- الزامات و تبعات آن چیست؟
- موضع رهبری نظام در اینباره چیست؟
🔹2- فرایند تدوین اسناد راهبردی کشور؛
- با توجه به حجم بالای اسناد راهبردی و متولیان گوناگون تهیه اسناد، آیا بازخوانی و بررسی فرایند تدوین و عملکرد متولیان با هدف تعیین آسیبها چالشها و توصیف وضعیت موجود و تبیین راهکارهای ارتقاء ضرورت ندارد؟
- آیا از همه ظرفیتهای نخبگان حوزوی و دانشگاهی و مراکز علمی و راهبردی در تهیه اسناد استفاده میگردد؟
- آیا اراده و سازوکاری برای بهرهبرداری روشمند از ظرفیت جامعه نخبگانی وجود داشته و محقق گشته است؟ (به عنوان مثال در تنظیم برنامه هفتم توسعه شنیده شده است که مسئول آن گفته فایلهای بسیاری از مراکز گوناگون آمده است که فرصت بررسی آنها را پیدا نکردیم!)
- آیا ارزیابی و نظارت کافی بر روند تهیه، ارائه، ابلاغ و حسن اجرای آنها وجود دارد؟
- میزان پایبندی دیگر اسناد و قوانین و تصمیمگیریها و عملکردها به اسناد راهبردی چقدر بوده است و با چه سازوکاری در لایههای بعدی جریان مییابد؟ (به نظر می رسد در برخی موارد انقطاع وجود دارد!)
- چه عواملی مانع تمسک نظری و عملی به اسناد راهبردی بوده است؟
- هزینه فایده تهیه این اسناد چقدر بوده است؟ (مانند سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت که چندین سال و چندین میلیارد هزینه داشت اما نتیجهاش چه شد؟!)
- با توجه به مسئولیت رهبری در تنظیم سیاستهای کلان نظام، چه مقدار از این مسئولیت از طریق تنظیم اسناد راهبردی و با چه سازوکاری محقق میشود؟ (چه میزان از این مسئولیت و با چه سازوکاری به نهادها و گروهها تفویض میشود؟!)
🔹3- فرایند ارتقای حکمرانی دینی از لحاظ تعبد به معارف و احکام دین در کشور و اقامه دین در حکومت و جامعه؛
- حکومت و قانونگذاری شأن خداوند متعال است و به در روی زمین به بهترین مخلوقات (علما و فقهای اسلامی و نهاد دین) تفویض شده است، آیا در جمهوری اسلامی، فرایند متقن و روند مطلوب و سازوکار مکفی و تدابیر لازم برای اسلامی شدن مدل حکومتی، برنامهریزی، نظام قانونگذاری، تصمیمسازی و تصمیمگیری کلان و خرد مدیریتی وجود دارد؟
- معارف و احکام اسلامی چگونه و با چه سازوکاری در همه سطوح و لایههای حکومتی و اجتماعی جریان مییابد؟
- آیا ساختارها و مناسبات موجود بین نهاد دین و حکومت برای این منظور کافی است؟ خلاءها و چالشها کدام است؟ (به عنوان مثال شورای نگهبان نقش حداقلی دارد و برایند ظرفیتهای حوزههای علمیه هم نیست بلکه ظرفیت چند فقیه است...)
- چه مدل مطلوبی برای تعامل بین نهاد دین و حکومت برای بهرهمندی سیستمی (و نه فردی و ناقص) از همه ظرفیتهای نهادهای حوزوی و دینی قابل ارائه میباشد؟ (دراین زمینه مدل پیشنهادی داریم و حاضر به ارائه در جمع بزرگواران هستیم...)
ادامه 👇
@abdollahimahdi
🔹4- بررسی جایگاه و مسئولیت ولی فقیه در ساختار جمهوری اسلامی؛
- علیرغم جایگاه رفیع ولایت فقیه در رأس نظام، اما عملاً حوزه اختیارات رسمی و مسئولیت ایشان عمدتاً منحصر در تدوین سیاستهای کلان نظام گشته است و علیرغم توفیقات نسبی کشور در تدوین سیاستهای کلان و اسناد راهبردی در مسیر اسلام و انقلاب و چشماندازهای مطلوب و تحقق تمدن اسلامی اما بدنه کارشناسی حکومت همچنان پس از 40 سال با انقطاع نسبی از راهبردهای کلان، رویکرد و عملکرد خود را متناسب با الگوها و مدلهای غربی و دانشهای ذاتاً مسموم تمدن منحط غرب (تعبیر مقام معظم رهبری) تنظیم نموده و مسیری متفاوت را طی مینماید، به نظر میرسد برای جریان دادن جهتگیریها و سیاستکلان نظام در لایههای بعدی حکومت و مدیران اولاً نقش رهبری میبایست از نقش فردی به نقش سازمانی ارتقا یابد و نهاد رهبری تحت اشراف ولی فقیه به یک سازمان کارآمد و اثرگذار و پیگیر در امور حکومتی و یک واسطه فعال و اثرگذار بین رهبری و قوای سه گانه تبدیل شود و صرفاً به ارائه سیاستهای کلان و نظارت کلی و توصیهها اکتفا نکند و ثانیاً فراتر از تدوین سیاستهای کلان نظام، به معنای واقعی «راهبری» در عرصههای گوناگون سیاست، اقتصاد، فرهنگ و ... صورت گیرد و دستگیری و سرپرستی از مدیران و نظارت و اشراف دقیق و مطالبهگری و برخورد جدی انجام شود.
همچنین در وضعیت موجود بسیاری از مشکلات جزء با تصمیمگیریهای تحولی حل نمیشود که از طرفی رهبری جز در سطح سیاستگذاری کلان دخالت نمیکند و بقیه مدیران هم در سطح تصمیمات تحولی و بلند مدت ورود نمیکنند (چون غیر از رهبری هیچ مدیری ماندگاری و ثبات ندارد و هر مدیر و مسئولی در ظرف زمانی کوتاه مدیریت خود در پی اقدامات کوتاه مدت و میان مدت است که بازخورد آن را در زمان مدیریت خود بگیرد و عملاً تصمیمات و اقدامات بلندمدت تحقق نمییابد و راه حل ریشهای بسیاری از مشکلات کشور اقدامات بلندمدت و تصمیمات بزرگ و تحولآفرین است که جز رهبری قادر به آن نیست) بنابراین از طرفی رهبری در امور جاری و اختیارات و وظایف سه قوه مسئولیت ندارد و پاسخگو نیست و از طرف دیگر مدیران جز به طرحها و برنامههای زودبازده نمیاندیشند...
ادامه 👇
@abdollahimahdi
🔹5- مدل حکمرانی مردمی و نقش مردم در حکمرانی و اداره جامعه؛
با توجه به تأکیدات مقام معظم رهبری نسبت به نقش مردم و مطالبات ایشان نسبت به تبیین جایگاه و نقش مردم در اداره جامعه، اما مدل حکمرانی جمهوری اسلامی تقریباً بدون در نظر گرفتن نقش مردم و کنشگری ایشان در امور تنظیم شده است و همه اختیارات و تصدیگریها برای دولت و کارمندان دولت در نظر گرفته شده است ... برای تغییر این مدل نیازمند طراحیها و مدلهای جدید و تحولی هستیم به نوعی که هم حاکمیت حکومت و خط فرمان و هماهنگی میدان حفظ شود و هم مردم در قالب گروهها و تشکلهایی اختیارات و «نقش» و «سهم» در پیشرفت کشور پیدا کنند...
@abdollahimahdi