🔸#دینداری_جمعی
دینداری در اسلام جمعی است؛
یکی از گامهای اساسی و اولیه هدایت و سعادت «اعتصام بالله» است؛
«و من یعتصم بالله فقد هدی الی صراط مستقیم» آلعمران/101
این اعتصام نیز اساساً جمعی است؛
«واعتصموا بحبل الله جمیعا و لاتفرقوا» آلعمران/103
آیا مناسبات اعتصام جمعی به حبل الله را تبیین نمودهایم؟!
دینداری اساساً جمعی است و باید پرده از مختصات آن برداشت و نه اینکه برای آن سازوکار ایجاد نمود! اگر ایمان باشد و عمل صالح مطابق با دستورات اسلام انجام شود ، دینداری جمعی محقق میشود... اما باید مختصات و مناسبات آن کشف و تبیین شود...
رکن اعتصام بالله، «ولایتمداری» است؛
نَحْنُ حَبْلُ اللَّهِ الْمَتِینُ الَّذِی مَنِ اعْتَصَمَ بِهِ هُدِیَ إِلی صِراطٍ مُسْتَقِیم.
اعتصام بالله و ولایتمداری دو رکن دارد :
حبل من الله (ولایت طولی) و حبل من الناس (ولایت عرضی)؛آلعمران/112
در تعریف منظومه و تشکل و مانند آن میگوییم مجموعهای منظم از اجزاء که حول یک محور به هماهنگی رسیده و در جهت اهداف محوری حرکت میکند.
تنظیم مناسبات بین هر جزء با محور، منجر به هماهنگی اجزاء با یکدیگر میشود و به عبارتی، تعبد و تمسک به ولی (حبل من الله) منجر به پیوستگی و هماهنگی اجزاء (حبل من الناس) خواهد شد.
تمسک به ولی یا ولایتمداری یعنی تنظیم همه مناسبات وجودی بر مدار ولی و هماهنگ با او :
- قلبی لکم سلم؛ تنظیم حالات روحی و قلبی (حب و بغض، رضا و سخط، حزن و فرح، سلم و حرب و...) با حالات ولی،
- رأیی لکم تبع؛ تنظیم افکار و معارف ذهنی و عقلی با علم ولی،
- نصرتی لکم مؤده؛ تنظیم افعال و رفتار با عمل ولی.
اگر هر فردی شاکله وجودی خود را با محور جامعه اینگونه تنظیم نماید، طبعاً با دیگر اجزای جامعه هماهنگ میشود و عامل هماهنگی، ولایت و قدرت مهندسی اوست و در نتیجه یک منظومه یا مجموعه منظم و هماهنگ و پیشرو در جهت اهداف خواهیم داشت که
اولاً نظام تمایلات اجتماعی و
ثانیاً نظام علوم و عقلانیت اجتماعی و
ثالثاً نظامات عینی و تمدنی یک جامعه
بر محور ولایت به هماهنگی و کمال خود میرسد...
این الگو در تنظیم همه مناسبات سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و تمدنی قابل تطبیق و بهرهبرداری است و دینداری جمعی را محقق میسازد...
@abdollahimahdi