☝🏻ادامه (2از2)
...و نیز همانطور که عصای موسی همه بساط و ریسمانهای آنان را بلعید (وَأَوْحَیْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَلْقِ عَصَاکَ فَإِذَا هِیَ تَلْقَفُ مَا یَأْفِکُونَ) و موجب شد حق آشکار و همه اعمال به ظاهر عظیم آنها باطل شود (فَوَقَعَ الْحَقُّ وَبَطَلَ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ) و قدرت و ولایت موسی ع غلبه پیدا کند و ساحران و فرعونیان مغلوب و خوار و زبون شوند(فَغُلِبُوا هُنَالِکَ وَانقَلَبُوا صَاغِرِین)، آنچه به مثابه عصای معجزه گونه امام زمان عج ، تمدن غرب را می بلعد و بطلان آنرا ثابت می کند و سردمداران تمدن غرب را خوار و زبون می سازد، «حیات طیبه» است.
🔹حیات طیبه گونه و سبکی از زندگی فردی و اجتماعی است که متناسب با مختصات الهی و درجهت پرستش و عبودیت خدای متعال واقع می شود و قابل مقایسه با ارکان و ساختار و مختصات تمدن مدرن مادی غرب نیست.
🔹در حیات طیبه بنابر روایات قواعد عالم و نیز بنای زندگی و نوع روابط و نیازمندیها و فرایند تأمین احتیاجات و نیاز بشر و ... تغییر می کند و مختصات و جلوه متفاوتی از تمدن مادی غرب میابد، حیات طیبه که حاصل رشد عقول مردم (طبق روایات امام زمان عج با دست کشیدن بر سر مردم، عقول آنها را کامل می کند، اذا قام قائمنا وضع یده علی رئوس العباد فجمع بها عقولهم و کملت بها أحلامهم) و گشودن دریچه های معرفت و علم است (العلم سبعه و عشرون حرفا فجمیع ما جاءت به الرسل حرفان فلم یعرف الناس حتی الیوم غیر الحرفین فاذا قام قائمنا أخرج الخمسه و العشرین حرفا فبثها فی الناس وضم الیها الحرفین حتی یبعثها سبعه و عشرین حرفا) بزرگترین ادعای بشریت را که ساختن دنیایی بدون خدا و بر محور خواست انسان و بر مبنای لیبرال دموکراسی است، در هم می شکند و نمونه ای بی نظیر و بی بدیل را در تأمین سعادت دنیا و آخرت نشان می دهد ...
@abdollahimahdi
هدایت شده از فقه جامع نظام ولایی
🔸«فقه نظام ولایی؛ نرم افزار گذار از تمدن غرب به تمدن اسلامی و تحقق حیات طیبه»
🔹انقلاب اسلامی در راه رسیدن به «تمدن اسلامی» در مقابله با «تمدن مادی غرب» مسیری بسوی ظهور و تحقق «حیات طیبه» را طی می کند و لازم است به منظور تبیین و تشریح این مسیر و مقصد موعود و الزامات آن، مختصات و نسبت و رابطه سه پدیده «تمدن اسلامی»، «تمدن غرب» و «حیات طیبه» مورد تدقیق و تأمل قرار گرفته و چیستی، چرایی و چگونگی تحقق تمدن اسلامی بررسی شود.
اگر تحلیلهای موجود در رابطه با تمدن غرب، عبارت باشند از «غرب پذیری»، «غرب گریزی»، «غرب گزینی»؛ شاید بتوان تحلیل این نوشته را «غرب گذری» نامید که بر اساس دو اصل «اضطرار» و «استحاله»، تمدن اسلامی را پدیده ای برای گذر از تمدن غرب و نیل به حیات طیبه می شمرد که اولاً بهره مندی از تمدن غرب را در حد اضطرار می داند و ثانیاً میبایست در همان حد، با رویکرد استحاله به شاخصه های حیات طیبه و نهایتاً اضمحلال تمدن غرب نزدیک شد.
فقه نیز متناسب با این تعریف، به تأسیس نظامات اجتماعی نخواهد پرداخت بلکه اولاً در یک مرتبه به کشف نظامات مطلوب حیات طیبه در منابع وحیانی می پردازد، ثانیاً در مرتبه دوم به راهبری در برنامه ریزی استحاله نظامات موجود در نظامات مطلوب می پردازد.
لازم به ذکر است این نوشتار، به عنوان یکی از مبانی «فقه جامع نظام ولایی» و یکی از قطعات پازل آن بحث، در کنار دیگر قطعات و مباحث، زمینه فقاهتی جامع را با هدف اقامه دین در جامعه فراهم می آورد و در اینجا تنها به فقاهت مبتنی بر درک صحیح از تمدن اسلامی و نسبت آن با حیات طیبه و تمدن غرب، اشاره می گردد.
@m_feghahat
سلام بر دوستان عزیز
در بستر بیماری فرصتی فراهم شد نکاتی در رابطه با طب اسلامی/سنتی و طب مدرن بنویسم ... برای نقد و نظر دوستان فایل آنرا اینجا میگذارم، مطالعه و اعلام نظر مزید امتنان است...
برای سلامتی همه مریضان اسلام، مؤمنین و مؤمنات حتماً دعا بفرمایید...
@abdollahimahdi
نکاتی در رابطه با طب اسلامی و مدرن - مهدی عبداللهی.pdf
169.1K
نکاتی در رابطه با طب اسلامی و پزشکی مدرن
@abdollahimahdi
یک نکته مهمی در بهره مندی از ظرفیت طب سنتی وجود دارد که ندیدم کسی تابحال متذکر باشد و آن اینکه اگر کسی سالهاست بدنش را اسیر سیاست ها و دستورالعمل های غلط نظام پزشکی مدرن کرده باشد قطعاً بدنی ضعیف و وابسته به داروی شیمیایی با عادات غلط دارد و نمیتواند دفعتاً این وابستگی و عادت را ترک کند و مطمئن باشد از داروی گیاهی نتیجه نمیگیرد...
دلیل بسیاری ناکامی ها در بهره مندی از ظرفیت های فوق العاده طب اسلامی و یا سنتی و ناامیدی و دشمنی ها و مخالفت ها همین است و یا به عبارتی دلیل ناکامی طب سنتی در درمان بسیاری افراد همین است...این نکته را در فایل متنی فوق شرح داده ام...
@abdollahimahdi
🔸کرونا دروغ است؟!
کرونا دروغ نیست!
آن ذهنیتی که از کرونا ساخته اند دروغ است...
این بحرانی که با کرونا پدید آورده اند مبتنی بر دروغ و فریب است...
این بحران با اینهمه عوارض و تلفات و آسیب های اجتماعی و اقتصادی و مذهبی بخاطر
▫️سوء تدابیر و سوء مدیریت،
▫️بی سوادی و جهالت و ناکارآمدی علم پزشکی،
▫️خیانت مدیران و مافیای پزشکی،
▫️کید و حیله و دشمنی دشمنان،
▫️اغراضی همچون سیر از نور ارتباطات حقیقی به ظلمات فضای مجازی
▫️و در دست گرفتن قدرت حکمرانی فضای مجازی و .... است ،
راه خروج از این بحران و به حداقل رساندن این آسیب ها و تلفات، مقابله با این عوامل است و فعلا راجع به درمان کرونا سخنی نمی گویم ...
🔹بیماری کرونا بخاطر عوامل ذیل تبدیل به بحران اجتماعی می شود :
▫️کرونا هراسی و پرداختن بیش از حد رسانه ها به آن بلکه بزرگنمایی آن،
▫️دامن زدن به اضطراب و هول و هراس و یأس و ناامیدی توسط اخبار و رسانه ها و در نتیجه تضعیف سیستم ایمنی بدن،
▫️ورود بیماران به قتلگاهی به نام بیمارستان،
▫️تغذیه ناسالم (سرد) در بیمارستان ها،
▫️عدم تقویت بنیه و سیستم ایمنی بدن با اغذیه گرم و مقوی،
▫️پرهیز از داروهای بسیار مؤثر گیاهی و سنتی،
▫️تزریق آنتی بیوتیک و چرک خشک کن هایی که همه باکتریهای سالم بدن را نیز از بین می برد و سیستم ایمنی بدن را به شدت ضعیف می کند،
▫️تزریق داروهایی با عوارض ناشناخته و مبهم برای خود پزشکان (در مقاطع مختلف متفاوت بوده...)
▫️اکسیژن سرد که باعث رسوب اخلاط در ریه می شود و پرهیز از بخور،
▫️پرهیز از تحرک و فعالیت بدنی در تخت بیمارستان که تحرک رمز سلامتی بیمار است،
▫️ نادیده گرفتن دستورات طب اسلامی از جمله از بین بردن فاصله های دروغین و بی فایده و ضرر آفرین اجتماعی،
▫️و شیطنتها و خیانت های دیگری که در این میان با اهداف سیاسی یا اقتصادی یا مذهبی اتفاق می افتد ...
در نتیجه کرونا دروغ نیست اما بحران کرونا و کرونا هراسی بر پایه دروغ و فریب است! به این معنا که با تدبیر درست، می تواند بحران کرونا حقیقت و واقعیت نداشته باشد ...
@abdollahimahdi
هدایت شده از مهدی عبداللهی
إنا لله و إنا الیه راجعون
خدایا در غم مصیبت از دست دادن برادر خوبم مهدی رضایی صفت به من صبر و سلوان عنایت بفرما!
چهره نورانیش، برای من همیشه تذکر به سحرخیزی و شب زنده داری و تهجد بود،
انسش با قرآن در خلق و خوی و رفتار و گفتارش تجلی داشت،
قلبش خالی از حب دنیا و پست و مال و مقام بود بلکه برای انقلاب و رهبری و نظام می تپید،
مهربانی و دلسوزی اش برای دیگران مشهود بود تا حدی که اولویت یک سازمان را رسیدگی به نیروی انسانی و همدلی و تفاهم نیروها می دانست و خودش هم مشغول گفتگو و مباحثه و اقناع و تفاهم با نیروها شده بود...
اخلاقش و رفتارش و گفتارش برای من درس آموز بود،
خدا می داند بارها خدا را شکر می کردم با چنین شخصیتی همکار و همنشین و مأنوس هستم،
اما افسوس قدر این نعمت را ندانستیم و خدایش بیش از ما دلتنگش بود ...
هنگام خاک سپاری دختر کوچکش را آنجا نمی دیدم، سراغش را گرفتم گفتند منزل است و هنوز فکر می کند بابا بیمارستان است و منتظر است برگردد...
@abdollahimahdi
🔸مواجهه «طبیعی» و «تعاملی» و «هم افزای» بدنها با عوامل بیماری بجای «واکسن» و «فاصله گذاری اجتماعی»!
(1از2)
🔹آنچه مسلم است، ضرورت مقابله بدنها در برابر کرونا است و از اینروست که با تزریق واکسن قصد دارند، بدن برای مقابله در برابر کرونا آماده و مجهز شود، اما به دلایل مختلفی که به آنها اشاره میشود، واکسن راه حل مطمئن و قابل اطمینانی نیست (البته فعلاً توصیه بنده نزدن واکسن نیست بلکه خوشبین نیستم و شاید نرمش قهرمانانه لازم باشد! ... در اینجا صرفاً قصد مطرح کردن یک نظر را دارم)، بلکه بهترین راهکار «مواجهه طبیعی و تعاملی بدنها با عوامل بیماری» است و در مورد کرونا معتقدیم درمان آن در کنار گذاشتن فاصله های اجتماعی و بلکه تشدید روابط و همه گیری و عادی سازی فضای جامعه و دوری از کرونا هراسی و اضطراب منفی و تقویت سیستم ایمنی بدن از طریق تغذیه سالم و بهره گیری حداکثری از طب اسلامی و سنتی است، به عبارت دیگر درمان کرونا با ائتلاف و وحدت سیستم ایمنی ابدان اعضای جامعه ممکن است و نه افتراق و فاصله گذاری اجتماعی!
🔹توضیح اینکه نظام پزشکی مدرن، تلاش میکند هر آنچه را برای بدنها لازم و ضروری میداند سریعاً با تزریق یا دارو به بدن منتقل کند غافل از آنکه این بدن میبایست خودش در فرایند تأمین مایحتاج خود توانمند گردد و الا این بدن همیشه وابسته و محتاج یک عامل بیرونی یعنی دارو ست که البته احتیاج وافر انسانها به دارو با اغراض مادی و منافع اقتصادی مافیای دارو سازگار است، نظام پزشکی مدرن به عنوان قطعه ای از پازل تمدن مادی موجود، تسکین و آرامش را که با سبک زندگی غلط و تغذیه غلط و آثار و عوارض داروها سلب شده است، میخواهد با تجویز داروهای مسکن و آرامش بخش تأمین و جبران نماید، کمبود بدن نسبت به مواد غذایی مقوی را با داروهای تقویتی جبران کند و نیز آثار و عوارض بیماری ها را با داروهای شیمیایی از بین ببرد، خلاصه رویه غالب این نظام پزشکی، وابسته کردن انسان به دارو است در حالیکه در طب اسلامی یک فرایند طبیعی برای درمان وجود دارد. همچنین در مقابله با بیماری های بزرگ مانند کرونا تلاش می کند با تزریق واکسن، بدن را در برابر این بیماری مقاوم و توانمند نماید در حالیکه علی المبنا راهکاری بهتر و موفق تر وجود دارد.
🔹سبک زندگی اسلامی و بسیاری از دستورات بهداشتی و غذایی و پیشگیری در معارف دینی، حکایت از یک روند طبیعی برای مواجهه بدن با عوامل بیماریها دارد، ضمن آنکه متضمن یک اصل مهم تحت عنوان «تعاون ابدان در تقابل با بیماری» است. اما منظور از روند طبیعی این است که مثلاً بدن در مواجهه و برخورد با خاک میکروب یا عامل بیماری را دریافت کند، از طریق نیش حشرات عامل بیماری یا عامل مقابله با بیماری را دریافت کند، از طریق خوردن برخی میوه های منطقه مثل پیاز عامل بیماری یا عامل مقابله را دریافت کند، و مهمتر از همه انسانها با برخوردهای نزدیک، عوامل بیماری بلکه عوامل مقابله با بیماری را به یکدیگر منتقل کنند که امکان هیچکدام از این موارد و مانند آن در سبک زندگی مدرن فراهم نمیشود! اینکه در اسلام به سؤر مؤمن سفارش شده است (امام صادق علیه السلام: فی سُؤْرِ الْمُؤْمِنِ شِفَاءٌ مِنْ سَبْعِینَ دَاء) و اینکه به تجمعات چندباره در روز در مسجد سفارش شده و در صفوف مسجد شانه ها به یکدیگر بچسبند، مؤمنین مصافحه کنند و به یکدیگر دست بدهند و ... حکمت هایی دارد از جمله اینکه سیستم های ایمنی افراد در یک شبکه تعاملی و تعاونی ابدان تقویت گردد. قطعاً هر بدن در مواجهه با یک عامل بیماری شروع به ساخت مواد مورد نیاز برای مقابله می پردازد و تبادل عوامل گوناگون بیماری و عوامل مقابله با بیماری ها میان بدنها قطعاً منجر به تقویت سیستم ایمنی بدن می شود و با توجه به این نکته مهم که بدن ها در مقابله با بیماری، باعث تضعیف عامل بیماری میشود (و این مسئله ای است که در پزشکی مدرن هم پذیرفته شده است و در مورد کرونا هم گفته می شود ویروس کرونا قطعاً با دخالت سیستم ایمنی بدنها تضعیف میشود و جهش نخواهد داشت) در صورت فراگیری یک بیماری بزرگ نیز تجمیع توانمندی همه بدنها در یک تعاون و تعامل، منجر به تضعیف شدن عامل بیماری و نابودی آن خواهد بود. ادامه 👇🏻
@abdollahimahdi
(2از2)
🔹از آنجا که تمدن مدرن تحت ولایت طاغوت و شیاطین، سیری از وحدت به کثرت دارد و رویکرد غالبش تفرقه افکنی و از بین بردن وحدت و تعاون است، این سیاست و راهبرد را در اجزایش نیز از جمله پزشکی جاری و ساری میسازد، بنابراین اگر از دانش پزشکی مدرن تبعیت کردیم یکی از آثار آن تفرقه و تشتت است که در روابط انسانی بزرگترین آسیب است و در معارف اسلامی به شدت از آن نهی شده است و در روایتی آمده است که دوری از اجتماع مؤمنین، مانند گوسفندی که از گله دور افتاده و گرفتار گرگ میشود، باعث آسیب پذیری مؤمنین میگردد. این قاعده در مناسبات طبی و بهداشتی هم برقرار است و از اینرو سیاست «فاصله گذاری اجتماعی» نیز نتیجه همان اصول غلط جاری و ساری در نظام مدرن و باطل غربی است، و آنچه از مجموع دستورات و معارف اسلام به دست می آید، تقویت اجتماع و اتحاد و انسجام و ارتباط و تعاون و تعامل و تعاضد است و به نظر میرسد با توجه به آنچه گفته شد، این قاعده رمز خروج از بحران های طبی و پزشکی از قبیل کروناست!
🔹بنابراین اولاً لازم است بدن همه انسانها به عامل بیماریها مبتلا شوند تا ضمن تقویت سیستم ایمنی، مبارزه همه جانبه در جهت نابودی عامل بیماری شکل بگیرد و طب اسلامی این مسئله را در یک فرایند طبیعی دنبال میکند و ثانیاً طب اسلامی به تعامل و تعاون ابدان در مبارزه با عوامل بیماری و بهره مندی از توان دفاعی یکدیگر نقش جدی میدهد اما پزشکی مدرن، این مسئله را از طریق غیر طبیعی و پر مخاطره یعنی واکسن دنبال میکند و با ایجاد فاصله و تفرقه فرصت تعاون و تعامل و بهره گیری ابدان از ظرفیت دفاعی و توان مقاومت یکدیگر و تجمیع توانمندی ها در جهت مقابله با بیماریها را از جامعه سلب میکند و از اینرو آثار نامطلوبی در پی خواهد داشت...
🔹در نتیجه انتظار میرود ضمن تعمیق و تأمل پیرامون این نظریه و تحکیم آن، فضای اجتماعی را با عادی سازی روابط و از بین بردن فاصله های اجتماعی (مگر مواردی که بیماری در آنها محرز است) و پرهیز از هرگونه اطلاع رسانی پیرامون بیماری کرونا (که منجر به کرونا هراسی و تضعیف سیستم ایمنی می گردد)، و بهره گیری از ظرفیت های طب سنتی و اسلامی در فرایند پیشگیری و درمان جامعه، شرایط و فرایندهای طبیعی و هم افزایی را برای مقابله با کرونا فراهم آورند، البته در صورت فراگیری بیماری های بزرگ لازم است به تقویت سیستم ایمنی افراد جامعه با مکمل های غذایی و داروها و دستورات طب سنتی و اسلامی بصورت جدی تری پرداخته شود. در اینصورت به اعتقاد اینجانب عواض و آثار و تلفات و هزینه های آن به مراتب از بحران موجود کمتر خواهد بود، إن شاءالله
@abdollahimahdi
🔸تحلیلی بر رشد جریان باطل و دینداری مؤمنان!
🔹تاریخ در تکامل است، شیعه در حال رشد است و جریان حق هر روز قطعاً نسبت به قبل قوی تر خواهد شد لکن مختصات رشد جریان حق تا قبل از ظهور و دروان غیبت قدری متفاوت با دوران ظهور خواهد بود...
در مقابل هم جریان باطل و طاغوت تا زمان ظهور مهلت داده شده و در حال رشد است که البته مختصات رشد آن متفاوت با رشد جریان حق است، رشد کمی جریان باطل، تبرج، جلوه نمایی و قدرت تزیین باطل (زُین للناس...) و جذب قلوب انسان ها به شهوات از طریق رسانه و پیشرفت های سمعی و بصری، تشکیل جماعات به ظاهر پیوسته البته با قلوبی متشتت (تحسبهم جمیعاً و قلوبهم شتی) و ... و قطعاً تلاش طاغوت و جبهه باطل در انحراف زمانه و گسترش فساد و فحشا در جهان کارساز است (ظهر الفساد فی البر و البحر). جریان کفر و نفاق و فساد و فحشا و منکر نیز در اوج قدرت مادی و پیشرفت ها و دستاوردهای بشری (...بما کسبت ایدی الناس!) چنان فرصت و قدرت جولان و تبرج و خودنمایی و فضاسازی و گفتمان سازی و ترویج سبک زندگی منحط مادی و نفوذ در همه شئون فردی و اجتماعی را پیدا می کنند که ممکن است رشد جریان حق محسوس و ملموس نباشد...
🔹رسانه ها، فضاهای عمومی، بنگاهای خبرسازی و خبرپراکنی، هنر و سینما و... در تسخیر یا تحت تأثیر و نفوذ جریان باطل هستند و رشد و پیشرفت جریان حق را نمی توانند بازتاب و منعکس کنند ، نباید فریب ظهور و بروز و تجلی و جولان و تبرج جریان باطل را خورد که کف روی آبی بیش نیست که خوب دیده می شود اما از بین خواهد رفت ... (كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفَاءً)
🔹 لکن جریان حق نیز در حال رشد است و رشد آن در مواجهه با جریان باطل و ابتلا به ظلمات تمدن غرب و تلاش جهت خروج از ظلمات به سوی نور واقع می شود و هرچه جولان جریان باطل بیشتر می شود جریان حق نیز مستحکم تر و قوی تر خواهد شد و این سیر تا ظهور ادامه دارد و در زمان ظهور جریان باطل نابود و جریان حق پیروز خواهد بود (جاءالحق و زهق الباطل، إن الباطل کان زهوقا) ...
🔹در دوران غیبت، جریان حق و شیعه قطعا نمی تواند بدون امام حاضر در صحنه معادلات جامعه و جهان، به حیات طیبه دوران ظهور دست یابد لکن می تواند به سمت آن حرکت نموده و مقدمات آنرا فراهم سازد، ...
🔹مختصات رشد شیعه در دوران غیبت در روایات عمدتاً در دو محور برشمرده شده است:
- رشد ایمان و معرفت در ولایتمداری،
- رشد قوای عینی و قدرت عملی،
طبق روایتی علم از نجف فرو می نشیند و از قم به سراسر جهان گسترش میابد تا جاییه که حجت بر پیرزنان حجره نشین نیز تمام می شود، صدور پیام انقلاب و ارزش های انقلابی از ایران به سایر جهان ازانقلاب 57 شروع شده و روز به روز گسترش می یابد، چه ما موفق شویم در داخل پیام ها، شعارها و ارزش های انقلاب اسلامی را محقق سازیم (که إن شاءالله می توانیم) و چه نتوانیم ... بسیاری مردم جهان، جهت گیری کلان جمهوری اسلامی در مبارزه با ظلم و استبداد جهانی و علمداری ارزش های اسلامی را فطرتاً درک کرده و حمایت می کنند و در مقابل از ظلم و فساد و تخریب دنیا و دین و آخرت توسط تمدن غرب به ستوه آمده و راه نجات را بازگشت به دین و معنویات و حمایت از رهبر و علمدار سعادت دنیا و آخرت می بینند ...
🔹همچنین، جریان مقاومت شیعه در منطقه روز به روز بر قدرت نظامی و سیاسی اش افزوده می شود تا جاییکه عنصر مؤثر در معادلات و مناسبات جهانی شده است و هیچ مسئله ای نیست مگر ایران در سرنوشت آن اثرگذار است...
🔸با مقدمه فوق قضاوت در مورد رشد دینداری مردم راحت تر می شود؛
مردم مؤمن روز به روز بر درجات ایمانشان افزوده می شود تا جاییکه میلیون ها جوان ایرانی چنان بر سیاهی روی سفیدی ایمان آورده اند که بدون انس ظاهری و همجواری و معاصرت با امامانشان، با یک اشاره نائب امام، از جان و مال و خانواده و فرزند خود می گذرند و در جبهه دفاع و جهاد حاضر شده و جان افشانی می کنند...
مردم بی دین یا بی مبالات به دین نیز در بی حیایی و بی عفتی و فساد و فحشا متناسب با بسترهای اجتماعی تمدنی و روابط ناسالم و مناسبات غیر اسلامی و ساختارهای غلط و سبک زندگی فردی و اجتماعی منحط، فرصت و قدرت جولان و خودنمایی و تبرج و جلوه نمایی پیدا می کنند و نباید ذهن های آگاه و هوشیار ، این وضعیت را تعمیم دهد و نتیجه غلط بگیرد ... متأسفانه برخی از خودیها نیز فریب ظاهر را خورده اند و از دینداری مردم تحلیل غلطی ارائه می دهند ...
@abdollahimahdi
🔹نکته آخر اینکه بر فرض اگر فساد عمل هم در مؤمنان زیاد شود تا وقتی جهت گیری الهی و اخروی و ولایتمداری آنها بر قرار باشد، طبق روایات اهل صلاح و نجات و سعادت خواهند بود ... نیت المؤمن خیر من عمله و آنچه سرنوشت جامعه را رقم می زند اولاً نیت ها و جهت گیری هاست، الاعمال بالنیات ، القصد إلى الله تعالى بالقلوب أبلغ من إتعاب الجوارح بالأعمال و ... گرچه در رفتار و عینیت فردی و اجتماعی هم نیازمند اصلاح و رشد و تکامل هستیم ...
- رسول اللّه صلی الله علیه و آله : لَن تَهلِکَ الاُمَّهُ وإن کانَت ضالَّهً ، إذا کانَتِ الأَئِمَّهُ هادِیَهً مَهدِیَّهً
- الإمام الصادق علیه السلام : إنَّ اللّهَ لَیَستَحیی أن یُعَذِّبَ اُمَّهً دانَت بِإِمامٍ مِنَ اللّهِ ، وإِن کانَت فی أعمالِها ظالِمَهً مُسیئَهً
@abdollahimahdi
🔸«رکود و انفعال» مؤمنان، موجب غلبه حرام بر حلال در جامعه است... / اتصال به جریان زلال و جاری «ولایت» موجب خروج از رکود و انفعال است.../حضور جمعی مؤمنان و تعاون و یاری اجتماعی حول ولایت، موجب نابودی باطل و پیروزی حق است ...
🔹شایسته است مؤمنان در مناسبات جامعه چنان حضور پررنگ و نمایانی داشته باشند که فرصت عرض اندام و جلوه نمایی به غیر مؤمنان داده نشود!
🔹با توجه به این روایت از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله که می فرماید : « مَا اجْتَمَعَ الْحَرَامُ وَ الْحَلَالُ إِلَّا غَلَبَ الْحَرَامُ الْحَلَال» به نظر می رسد، همانطور که در یک برکه آب راکد، وجود کثافات به مرور زمان موجب فساد کل آب می گردد مگر آنکه به جریان آبی متصل شود، در وجود انسان نیز وجود رزائل و احیاناً ارتکاب برخی گناهان، موجب سیاهی قلب و فساد و تباهی انسان می گردد مگر آنکه متصل به جریان ولایت گردد همچنانکه در زیارت جامعه میخوانیم: «وما خصنا بولایتکم طیباً لخلقنا و طهارتاً لانفسنا و تزکیه لنا و کفاره لذنوبنا» تمسک و تولی به ولایت اهل بیت علیهم السلام و جریان ولایت ایشان در وجود ما موجب پاکی و طهارت و تزکیه و از بین رفتن گناهان است،
🔹در مقیاس یک جامعه نیز رشد و تکامل اجتماعی محقق نخواهد شد مگر آنکه ولایت الهی در آن جاری شود، آنگاه «یخرجونهم من الظلمات الی النور» و بواسطه جریان ولایت، رشد و تزکیه و سیر از ظلمات به سوی نور واقع می گردد.
بنابراین وجود حرام در کنار حلال، موجب غلبه حرام بر حلال و تباهی و نابودی و ظلمت است مگر آنکه در یک بستر و جریان اجتماعی و جبهه حق حول ولی الهی قرار گیرد که سیر من الظلمات الی النور را سرپرستی نماید و روشن است که در جبهه مقابل بواسطه اولیای طاغوت، غلبه حرام بر حلال شدت میابد و اساساً اسباب تسلط اولیاء طاغوت و شیاطین و بسط ولایت آنها، آمیختگی حق و باطل است ، آنچنانکه امیرالمؤمنین علی علیه السلام می فرماید : ... حق و باطل را به هم می آمیزند، ... فَیمزَجَانِ! فَهُنَالِک یستَولی الشَّیطَانُ عَلَی أَولِیائِهِ، و بخاطر این آمیختگی حق و باطل شیطان بر متولیان خود مسلط می گردد.
🔹 البته نهایتاً اراده خداوند بر این تعلق گرفته است که بواسطه جریان ولایت الهی بر کل عالم، حق بر باطل غلبه بنماید، «بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَی الباطِلِ فَیدْمَغُهُ» و لذاست که امیرالمؤمنین می فرمایند : «قَلیلُ الْحَقِّ یدْفَعُ کثیرَ الباطِلِ کما اَنَّ الْقَلیلَ مِنَ النّارِ یحْرِقُ کثیرَ الْحَطَب» اندکی حقّ، بسیاری باطل را نابود می کند، همچنان که اندکی آتش، هیزم های فراوانی را می سوزاند....
🔸اما به شرط حضور جمعی و تعاون اجتماعی مؤمنان!
مقام معظم رهبری فرموده اند: «یک توصیه هم از مولای متّقیان (سلام الله علیه) عرض بکنم که برای امروز ما مهم است. حضرت در خطبهی سیوچهارم میفرمایند: غُلِبَ وَ اللهِ المُتَخاذِلون؛ حضرت سوگند یاد میکند که اگر مؤمنان دست از یاریِ هم بردارند، شکست میخورند. «تخاذل» یعنی این به او کمک نکند، او به این کمک نکند؛ این معنای «تخاذل» است. حضرت قسم میخورد، میگوید: غُلِبَ وَ اللهِ المُتَخاذِلون. خطاب به مردم آن زمان است، امّا در واقع خطاب به کلّ بشریّت است؛ مؤمنین باید به هم کمک کنند، مؤمنین بایستی پشتیبان هم باشند، مؤمنین بایستی از یکدیگر دفاع کنند، یاری کنند همدیگر را. شما میبینید دشمن در حال طرّاحی بر ضدّ شما است؛ به طور دائم، دشمنان دارند علیه شما طرّاحی میکنند؛ واقعاً به طور دائم؛ انسان میبیند طرّاحیهای اینها را. حالا بعضی اوقات آنها خیال میکنند طرّاحیشان نامشهود است، امّا واقعاً مشهود است، انسان میفهمد که چه کار دارند میکنند. خب در مقابل طرّاحی آنها، شما هم باید طرّاحی کنید؛ نه باید بیعمل بمانید و ساکت بمانید، نه باید تسلیم بشوید؛ چون او مرتّب دارد طرّاحی میکند، ما نباید تسلیم طرّاحی او بشویم. آن وقت در همین خطبه حضرت خطاب به مردم خودشان میفرماید که «تُکادونَ وَ لا تَکیدون»؛ آنها علیه شما دارند طرّاحی میکنند، شما علیه آنها طرّاحی نمیکنید. این نبایستی در جامعهی اسلامی وجود داشته باشد؛ اگر چنانچه آنها کید میکنند با شما، یعنی دارند طرّاحی و نقشهریزی میکنند علیه شما، شما هم باید علیه آنها نقشه بریزید و طرّاحی کنید و کید کنید.»
پيامبر صلي الله عليه و آله : لايَزالُ النّاسُ بِخَيرٍ ما أمَرُوا بِالمَعرُوفِ و نَهَوا عَنِ المُنكَرِ و تَعاوَنُوا عَلَى البِرِّ وَالتَّقوى ؛ فَإِذَا لَمْ يَفْعَلُوا ذَلِكَ نُزِعَتْ مِنْهُمُ اَلْبَرَكَاتُ وَ سُلِّطَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُمْ نَاصِرٌ فِي اَلْأَرْضِ وَ لاَ فِي اَلسَّمَاءِ
@abdollahimahdi