eitaa logo
دقایق الحقایق!
245 دنبال‌کننده
51 عکس
5 ویدیو
21 فایل
ظرائف و لطائفی از معارف نظرات خود را حتماً بگویید : @Mahdiabdollahii
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸 تقویت مشارکت مردمی منوط به تغییر و تحول در مناسبات حاکمیتی! 🔹مشارکت مردم یک قطعه پازل از یک نقشه جامع تحول و پیشرفت کشور است و علاوه بر آن حلقه‌ای از یک زنجیره و چرخ‌دنده‌ای درون یک سیستم است که بدون حلقات و چرخ‌دنده‌های دیگر امکان حرکت ندارد ... 🔹عوامل دیگری هم در این چرخه نقش دارند اما مهم‌ترین عامل در تقویت مشارکت مردم، مناسبات حاکمیتی است، نمی شود مسئولین نظام بر کرسی خود تکیه بزنند و بدون اصلاح زیرساخت‌های قانونی و مناسبات سازمانی و بدون ایجاد سازوکارهای مشارکت مردمی، مردم را به مشارکت دعوت کنند! 🔹به عنوان مثال اگر سطحی از مشارکت مردم در تولید و توزیع، ایجاد کارگاه‌ها و فروش‌گاه‌های خرد است، حاکمیت غلط می‌کند مجوز مال‌ها و سراها و فروشگاه‌های بزرگ و تبلیغات آنرا صادر می‌کند که هزاران خرده کارگاه و فروشگاه را له و نابود نمایند... 🔹حاکمیت تغییر و تحول را برای افزایش مشارکت مردم باید از خودش شروع کند... 🔹مدل حکمرانی ما نه تنها بسترها و مناسبات مشارکت مردم را ندارد بلکه تاب و توان تحمل مشارکت مردم را نیز ندارد و در برابر آن موانع بسیار جدی ایجاد کرده است... @abdollahimahdi
🔸خلاصی از نار در خلاصی از تمدن ظلمانی و سبک زندگی غربی! 🔹در شب‌های قدر دعای «خَلِّصْنَا مِنَ النَّارِ یَا رَبِّ» را صد بار تکرار می‌کنیم و پس از ذکر هزار صفت از اوصاف خدای متعال، درخواست رهایی از آتش را داریم... در ادعیه بسیار دیگری نیز این مضمون تکرار می‌شود از جمله در انتهای دعای هر روز ماه رجب از خداوند درخواست می‌کردیم «حرم شیبتی علی النار» ... 🔹اما این خلاصی از آتش چه معنایی دارد ؟ یک سطح از معنای آن، خلاصی از آتش جهنم در روز قیامت است که لازمه آن پاکیزه زیستن و تمحیص از گناهان است... اما سطح عمیق‌تری از معنای نار ، ولایت طاغوت است که فرمودند: «وَلَايَةُ عَدُوِّ آلِ مُحَمَّدٍ هِيَ النَّارُ»، در نتیجه طلب خلاصی از آتش، یعنی طلبِ رهایی از ولایت طاغوت که بواسطه تولی به ولایت امام حاصل می‌شود (فَإِنَّ اَللَّهَ فَكَّ رِقَابَكُمْ مِنَ اَلنَّارِ بِوَلاَيَتِنَا أَهْلَ اَلْبَيْتِ). 🔹اما این رهایی از ولایت طاغوت در دنیا چطور واقع می‌گردد؟ با تبری و دوری از مناسبات ولایت طاغوت و تولی به ولایت امام، 🔹مناسبات ولایت طاغوت چیست؟ طاغوت یک جریان تاریخی است که مسیری به سوی ظلمات دارد و در این مسیر هر پدیده‌ای را که رقم می‌زند مناسبات ظلمانی است و اهل آن نیز اهل نار هستند: وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ ۗ أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ‌... دوری از مناسبات طاغوت و خروج از ولایت طاغوت و حرکت از ظلمات به سوی نور و حیات طیبه یعنی دوری از پدیده‌ها و دستاوردها و مدل‌ها و الگوهای تمدنی جریان ظلمانی غرب در زندگی فردی و اجتماعی! یعنی تلاش برای احیای تمدن اسلامی مبتنی بر اصول و مبانی اسلامی و اقامه دین در همه ساختارها و روابط و مناسبات فردی و اجتماعی و سبک زندگی! یعنی تلاش جهت تمحیص و خلوص محیط زندگی از کفر و نفاق و الحاد و التقاط ... و همه اینها منوط به تقویت نهاد دین، تفقه دینی، تولید علم دینی و ارائه الگوها و مدل‌های دینی و کاربست آنها در زندگی فردی و اجتماعی و از همه مهم‌تر و مقدم بر همه اینها، تبری از مناسبات طاغوت است ... @abdollahimahdi
827.1K
از حجت‌الاسلام میرزامحمدی روایتی راجع به برتری فضیلت دعا بر تلاوت قرآن [در ماه مبارک رمضان] شنیدم و از یکی دوستان و شاگردان ایشان حجت‌الاسلام شمس مستند آنرا مطالبه کردم چنین پاسخ دادند... @abdollahimahdi
سلام علیکم ویراست‌های بنده را مشاهده و نقد بفرمایید: https://virasty.com/abdollahimahdi عضویت در ویراستی: https://virasty.com/r/bVo9 @abdollahimahdi
هدایت شده از دقایق الحقایق!
🔹حقیقت شب قدر و نزول تدریجی آن! 🔸در روایات، حقیقت شب قدر را وجود مبارک حضرت زهرا سلام الله علیها دانسته اند، در اینصورت نسبت آن با شبهای قدری که هرساله تکرار میشوند و پی در پی می آیند و می روند چیست؟ 🔸همانطور که قرآن که یک حقیقت نورانی است، یک نزول دفعی در شب قدر بر قلب پیامبر و یک نزول تدریجی در طی 23 سال داشته است، شب قدر (23 ماه مبارک رمضان) نیز یک حقیقت نورانی است که همان وجود مبارک حضرت زهرا سلام الله علیهاست و نزول دفعی ایشان بر عالم مادی همان ایام حیات ایشان است و نزول تدریجی مقامات و مراتب کمال آن بزرگوار و تجلی ایشان که سرچشمه جریان قرآن و ولایت است، در شبهای قدر هر سال به میزان تولی و توسل و توصل به دامان اهل بیت علیهم السلام واقع می گردد. 🔸شاید فهم دقیق تر این ارتباط، با شناخت نشأت و حیات انسانی (نشأت دفعی) و تفاوت آن با نشأت مادی و جسمانی (نشأت تدریجی) حاصل شود، علامه طباطبائی درتفسیر المیزان، با اشاره به این دو موطن حیات، به حقیقت ملکوتی ورای عالم مادی اشاره می کنند و تفاوت آنرا با نشئه مادی و دنیوی اینگونه می شمرند : - نشأت انسانی، تقدم زمانی بر نشأت جسمانی ندارد (برخلاف آنچه درمورد عالم ذر گفته می شود)، بلکه همراه آن و محیط بر آن است و صرفاً تقدم رتبی دارد مانند تقدم «کن» بر «یکون» در امر خداوند : «أَنْ نَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ» - نشأت جسمانی سیر از عدم به وجود و از قوه به فعل است و تکاملی تدریجی است اما انسان در نشأت انسانی، غیرتدریجی و فعلیت محض است. - نشأت جسمانی، زمانمند و منطبق با مرور ایام و لیالی است در حالیکه نشأت انسانی، دفعی و آنی و ثابت است و ... 🔸همه مخلوقات در آن نشئه مشغول تسبیح خداوند هستند، «وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لكِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ»، نشأت انسانی، همان حقيقتى است كه خداوند از آن تعبير به ملكوت كرده و فرموده: «وَ كَذلِكَ نُرِي إِبْراهِيمَ مَلَكُوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ»، و آيه شريفه «كَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ ثُمَّ لَتَرَوُنَّها عَيْنَ الْيَقِينِ» نيز بدان اشاره دارد. 🔸نشأت انسانی، همان حقیقتى است که آیات قدر نیز بر آن دلالت دارد، مانند آیه «و إن من شی ء إلا عندنا خزائنه، و ما ننزله إلا بقدر معلوم» (حجر21) و آیه«إنا کل شیء خلقناه بقدر»(قمر49) و آیه«و خلق کل شیء، فقدره تقدیرا» (فرقان2) و آیه«الذی خلق فسوى، و الذی قدر فهدى»(اعلى3) 🔸مطابق با این آیات، خداوند با تقدیر و اندازه گیری خود، هر چیزى را از ساحت اطلاق به ساحت و مرحله تعین و تشخص نازل میسازد. بهره مؤمنین از برکات و مواهب شب قدر نیز که حقیقت روحانی آن وجود مبارک حضرت زهرا سلام الله علیها است، هر ساله در شب قدر متناسب با حد و قدر مؤمنین و اندازه شناخت و معرفت ایشان به قدر حضرت زهرا سلام الله علیها (هرچند فطموا الخلق عن معرفتها)، اندازه گیری و مقدر میشود، شبهای قدر هر ساله با همه تکثر و تعددشان، از یک وجود ثابت و حقیقی از عالم ملکوت و خزائن غیب خدای متعال، نشأت می گیرند و در واقع تنزل نور و تجلی مقام و منزلت وجود مبارک حضرت زهرا سلام الله علیها بقدر معلوم در شبهای قدر است. 🔸«... عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام : قَالَ إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ، اللَّيْلَةُ فَاطِمَةُ وَ الْقَدْرُ اللَّهُ فَمَنْ عَرَفَ فَاطِمَةَ حَقَّ مَعْرِفَتِهَا فَقَدْ أَدْرَكَ لَيْلَةَ الْقَدْرِ وَ إِنَّمَا سُمِّيَتْ فَاطِمَةَ لِأَنَّ الْخَلْقَ فُطِمُوا عَنْ مَعْرِفَتِهَا». @abdollahimahdi
سلام علیکم عرض ارادت و آرزوی قبولی طاعات و عبادات در این شب عزیز و گرانقدر ، با هدیه این روایت به شما دوست عزیز ، درخواست عفو و بخشش نسبت به همه‌ی کوتاهی‌ها، تضییع حقوق، سوء قضاوت، تندی، غیبت و همه‌ی خطاهای احتمالی دارم و طلب حلالیت می‌نمایم : 🔸 امام صادق علیه‌السلام فرموده‌اند: ▫️عفو درهنگام قدرت از سنّت‌های پیامبران و پرهیزگاران می‌باشد، حقیقت عفو آن است که از رفیقت درگذری و چیزی را ظاهر نکنی، و سخن ناروای او را فراموش نمایی و از اصل قضیّه در باطن خود چیزی نگه نداری، و بر احسان خود به آن بیفزایی. ▫️ کسی به این مقام نخواهد رسید مگر اینکه خداوند از او درگذرد و گناهان گذشته و آینده او را مورد رحمت قرار دهد و او را به کرامت خود زینت بخشد و از انوار خود بر او بپوشاند. ▫️ عفو و غفران دو صفت از صفات خداوند هستند، که آن‌ها را در میان بندگان خود به ودیعت نهاده است تا مردم به اخلاق خداوند متخلّق گردند و خداوند فرموده است: «وَ لْیَعْفُوا وَ لْیَصْفَحُوا أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ یَغْفِرَ اللهُ لَکُمْ وَ اللهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ.» تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۰، ص۲۰۰ 🔸التماس دعای مخصوص در این شب‌های خاص... 🤲 @abdollahimahdi
https://virasty.com/abdollahimahdi/1713183692303258404 امیناخ، مشاور سابق ستاد کل ارتش اسرائیل: ایران در عملیات خود حدود ۱۰ درصد هزینه‌هایی که اسرائیل متحمل آن شده، هزینه کرده است. يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتَالِ ۚ إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ ۚ وَإِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ مِائَةٌ يَغْلِبُوا أَلْفًا مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَفْقَهُونَ انفال آیه ۶۵ ای رسول، مؤمنان را بر جنگ ترغیب کن که اگر بیست نفر از شما صبور و پایدار باشند بر دویست نفر غالب خواهند شد و اگر صد نفر بوده بر هزار نفر از کافران غلبه خواهند کرد، زیرا آنها گروهی بی‌دانشند. @abdollahimahdi
🔸گام‌های اساسی ساماندهی عفاف و حجاب؛ در یک جمع‌بندی به نظر حقیر، در رابطه با مدیریت کلان جریان عفاف و حجاب در کشور چند اقدام اساسی مورد نیاز است که به نظر می‌رسد خلاء جدی آن‌ها وجود دارد: 🔹1- تعیین «نقشه جامع» و «نظام موضوعات» پدیده عفاف و حجاب: کلان‌نگری و جامع‌نگری نسبت به همه عوامل و عناصر مؤثر در پدیده عفاف و حجاب و تدوین نقشه جامع و جغرافیای عوامل و عناصر و نظام موضوعات و طبقه‌بندی آنها؛ این محصول برای مهندسی ظرفیت‌ها و تعیین مأموریت‌ها و توزیع مسئولیت‌ها و ارزیابی فعالیت‌ها مورد نیاز است. شناخت و تبیین هر کدام از عناصر و عوامل و موضوعات دخیل در این پدیده مانند ابزار هنری و رسانه‌ای، اقتصاد، صنعت، سیاست، خانواده، مسجد، مردم و... و نیز تبیین نسبت‌ها و روابط بین آنها برای رسیدن به نظام افعال و اقدامات لازم است. 🔹2- تعیین «ظرفیت‌های مؤثر» در پدیده عفاف و حجاب: شناسایی همه ظرفیت‌های بالفعل و بالقوه در صحنه و میدان جامعه، لازمه تقسیم و توزیع متوازن مسئولیت‌ها و مأموریت‌ها و تعیین مختصات مشارکت و سهم‌دهی به آنها و نهایتاً رسیدن به نظام اراده‌ها و عوامل مؤثر است. 🔹3- توجه به جریان کلان «افکار عمومی» جامعه و تلاش جهت ایجاد ذهنیت و تصویر صحیح: آنچه حرکت فردی و اجتماعی را جهت‌دهی می‌کند، تصویر ذهنی است، باید دقت نمود که پدیده‌ها و وقایع اجتماعی و آثار و محصولات هنری و رسانه‌ای و سایر عوامل و مجموع ظرفیت‌های مؤثر جبهه حق در مواجهه با عوامل مؤثر جبهه باطل، چه تصویری برای مردم جامعه خلق می‌کند؟ ذهنیت و تصویر مطلوب چیست و چگونه باید ایجاد شود؟ مثلاً اگر در برابر ناهنجاری‌ها اقدام مؤثری صورت نمی‌گیرد، تصویر خلق شده، «ضعف و ناتوانی نظام در برابر خواسته عمومی و فراگیر مردم» است و برای جبران این تصویر و ایجاد تصویر مطلوب چه اقداماتی لازم است صورت گیرد؟ 🔹4- توجه ویژه به ظرفیت «رسانه»: مهم‌ترین ابزار دشمن در تصویرسازی و جهت‌دهی ذهنیات و خلق تصویر مطلوب، رسانه است در حالیکه غالباً نسبت تصویرسازی رسانه با واقعیات جامعه معکوس است و یا یک واقعیت جزئی تعمیم داده می‌شود و ... آیا ظرفیت رسانه جبهه خود را در تصویرسازی ذهنی و شکل‌دهی افکار عمومی و جهت‌دهی حرکت جامعه را به درستی احصاء نموده‌ایم؟ به نظر می‌رسد در صحنه و میدان جامعه، بازی را به جو رسانه‌ای دشمن باخته‌ایم و آنچه او تصویرسازی می‌کند حرکت‌دهنده و جریان‌ساز است تا حدی که خود ما هم گاهی تصور می‌کنیم مطالبه حداکثری و عمومی جامعه، بی‌حجابی و بی‌عفتی است... 🔹5- توجه به اصل «مردمی‌سازی» و کنشگری مردمی در پیشبرد اهداف: به نظر می‌رسد مهم‌ترین راهبرد و مؤثرترین راهکار در مواجهه با بحران بی‌حجابی، ایجاد فرصت و ظرفیت حضور و نقش‌آفرینی مردم است و صرفاً انتظار از دستگاه‌های حاکمیتی و رسمی، کافی نیست، گرچه مردمی‌سازی این مسئله نیز منوط به اقدام حاکمیت در ایجاد فرصت‌ها و ظرفیت‌های قانونی و عینی حضور و نقش‌آفرینی مردم است. شناخت ظرفیت‌های مردمی و بسیج نیروها و امکانات و مسئولیت سپاری به ایشان مطابق با نقشه جامع می‌تواند مهم‌ترین گام در رفع این بحران باشد. 🔹6- مسئولیت و تولیت عفاف و حجاب و سلسله مراتب مدیریت و فرماندهی و شبکه تعاملی؛ شاید بتوان گفت یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های عرصه حکمرانی عفاف و حجاب، مشخص نبودن متولی این امر و سلسله مراتب مدیریت و فرماندهی شبکه تعاملی با حضور فعال اجزای این شبکه است... به نظر می‌رسد دفتر مقام معظم رهبری شایسته تعیین متولی این امر است و مانند اقدام اخیر ایشان در رابطه با مدیریت مساجد، می‌بایست شبکه فعالان این عرصه و راهبری این شبکه توسط ایشان تعیین گردد و الا در وضعیت موجود ساختارها و قوانین کشور، این مسئله صاحب نخواهد داشت در عین حالی که سی چهل صاحب دارد! 🔹7- اقتدار و مواجهه فعال با نابسامانی‌ها و ناهنجاریها خصوصاً در رابطه با عوامل اشاعه فحشاء و فراتر از عوامل ارتکاب فحشاء؛ نبودن اقتدار و مواجهه فعال خصوصاً در برخورد با عوامل اصلی اشاعه بی‌حجابی و بی‌عفتی بزرگ‌ترین آسیبی است که بخاطر اهمال دستگاه‌های قضایی و انتظامی و اطلاعاتی در کشور به وجود آمده است و لازمه اقتدار مبتنی بر عقلانیت و خشونت مبتنی بر قانون، اصلاح زیرساخت‌های فکری و قانونی این امر است... ادامه 👇 @abdollahimahdi
🔹8- سیاست‌گذاری کلان عرصه عفاف و حجاب و تعیین اصول اساسی آن؛ یک کار عالمانه و فقیهانه لازم است تا با استناد به منابع وحیانی و منویات امامین انقلاب، اصول و سیاست‌های کلان این عرصه استحصال و به عنوان راهبردهای محوری در همه مراحل برنامه‌ریزی و طراحی اقدامات، مد نظر قرار گیرند؛ به عنوان مثال اصل «تقبیح فواحش و بی‌عفتی و بی‌حجابی و تعظیم ارزش‌ها» اقتضاء دارد تا در برنامه‌های هنری و رسانه‌ای مسئله بی‌حجابی تقبیح شود و خیلی عیان از بیماری فکری و روحی و روانی شخص بی‌حجاب سخن گفته شود و یا اصل «تقدم مبارزه با عوامل اشاعه فحشا بر عوامل ارتکاب فحشا» یا «اصل حفظ انسجام و وحدت شهروندان» و ... @abdollahimahdi
🔸چند موضوع اساسی در کشور برای مطالعات راهبردی (ارائه به درخواست یکی از موسسات مطالعات راهبردی) : 🔹1- ضرورت و چگونگی بازنگری قانون اساسی؛ - با توجه به خلاء‌ها و چالش‌های گوناگون قانون اساسی آیا آسیب‌شناسی، بازنگری و بازنویسی قانون اساسی پس از 45 سال تجربه حکومت‌داری ضرورت ندارد؟ - چه موانعی بر سر راه بازنگری قانون اساسی وجود دارد؟ - آیا این موانع قابل تدبیر است؟ - چه فرایندی برای بازنگری و بانویسی با توجه به ظرفیت نخبگانی جامعه وجود دارد؟ - الزامات و تبعات آن چیست؟ - موضع رهبری نظام در این‌باره چیست؟ 🔹2- فرایند تدوین اسناد راهبردی کشور؛ - با توجه به حجم بالای اسناد راهبردی و متولیان گوناگون تهیه اسناد، آیا بازخوانی و بررسی فرایند تدوین و عملکرد متولیان با هدف تعیین آسیب‌ها چالش‌ها و توصیف وضعیت موجود و تبیین راهکارهای ارتقاء ضرورت ندارد؟ - آیا از همه ظرفیت‌های نخبگان حوزوی و دانشگاهی و مراکز علمی و راهبردی در تهیه اسناد استفاده می‌گردد؟ - آیا اراده و سازوکاری برای بهره‌برداری روشمند از ظرفیت جامعه نخبگانی وجود داشته و محقق گشته است؟ (به عنوان مثال در تنظیم برنامه هفتم توسعه شنیده شده است که مسئول آن گفته فایلهای بسیاری از مراکز گوناگون آمده است که فرصت بررسی آنها را پیدا نکردیم!) - آیا ارزیابی و نظارت کافی بر روند تهیه، ارائه، ابلاغ و حسن اجرای آنها وجود دارد؟ - میزان پایبندی دیگر اسناد و قوانین و تصمیم‌گیری‌ها و عملکردها به اسناد راهبردی چقدر بوده است و با چه سازوکاری در لایه‌های بعدی جریان می‌یابد؟ (به نظر می رسد در برخی موارد انقطاع وجود دارد!) - چه عواملی مانع تمسک نظری و عملی به اسناد راهبردی بوده است؟ - هزینه فایده تهیه این اسناد چقدر بوده است؟ (مانند سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت که چندین سال و چندین میلیارد هزینه داشت اما نتیجه‌اش چه شد؟!) - با توجه به مسئولیت رهبری در تنظیم سیاست‌های کلان نظام، چه مقدار از این مسئولیت از طریق تنظیم اسناد راهبردی و با چه سازوکاری محقق می‌شود؟ (چه میزان از این مسئولیت و با چه سازوکاری به نهادها و گروه‌ها تفویض می‌شود؟!) 🔹3- فرایند ارتقای حکمرانی دینی از لحاظ تعبد به معارف و احکام دین در کشور و اقامه دین در حکومت و جامعه؛ - حکومت و قانون‌گذاری شأن خداوند متعال است و به در روی زمین به بهترین مخلوقات (علما و فقهای اسلامی و نهاد دین) تفویض شده است، آیا در جمهوری اسلامی، فرایند متقن و روند مطلوب و سازوکار مکفی و تدابیر لازم برای اسلامی شدن مدل حکومتی، برنامه‌ریزی، نظام قانون‌گذاری، تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری کلان و خرد مدیریتی وجود دارد؟ - معارف و احکام اسلامی چگونه و با چه سازوکاری در همه سطوح و لایه‌های حکومتی و اجتماعی جریان می‌یابد؟ - آیا ساختارها و مناسبات موجود بین نهاد دین و حکومت برای این منظور کافی است؟ خلاءها و چالش‌ها کدام است؟ (به عنوان مثال شورای نگهبان نقش حداقلی دارد و برایند ظرفیت‌های حوزه‌های علمیه هم نیست بلکه ظرفیت چند فقیه است...) - چه مدل مطلوبی برای تعامل بین نهاد دین و حکومت برای بهره‌مندی سیستمی (و نه فردی و ناقص) از همه ظرفیت‌های نهادهای حوزوی و دینی قابل ارائه می‌باشد؟ (دراین زمینه مدل پیشنهادی داریم و حاضر به ارائه در جمع بزرگواران هستیم...) ادامه 👇 @abdollahimahdi
🔹4- بررسی جایگاه و مسئولیت ولی فقیه در ساختار جمهوری اسلامی؛ - علیرغم جایگاه رفیع ولایت فقیه در رأس نظام، اما عملاً حوزه اختیارات رسمی و مسئولیت ایشان عمدتاً منحصر در تدوین سیاست‌های کلان نظام گشته است و علیرغم توفیقات نسبی کشور در تدوین سیاست‌های کلان و اسناد راهبردی در مسیر اسلام و انقلاب و چشم‌اندازهای مطلوب و تحقق تمدن اسلامی اما بدنه کارشناسی حکومت همچنان پس از 40 سال با انقطاع نسبی از راهبردهای کلان، رویکرد و عملکرد خود را متناسب با الگوها و مدل‌های غربی و دانش‌های ذاتاً مسموم تمدن منحط غرب (تعبیر مقام معظم رهبری) تنظیم نموده و مسیری متفاوت را طی می‌نماید، به نظر می‌رسد برای جریان دادن جهت‌گیری‌ها و سیاست‌کلان نظام در لایه‌های بعدی حکومت و مدیران اولاً نقش رهبری می‌بایست از نقش فردی به نقش سازمانی ارتقا یابد و نهاد رهبری تحت اشراف ولی فقیه به یک سازمان کارآمد و اثرگذار و پی‌گیر در امور حکومتی و یک واسطه فعال و اثرگذار بین رهبری و قوای سه گانه تبدیل شود و صرفاً به ارائه سیاست‌های کلان و نظارت کلی و توصیه‌ها اکتفا نکند و ثانیاً فراتر از تدوین سیاست‌های کلان نظام، به معنای واقعی «راهبری» در عرصه‌های گوناگون سیاست، اقتصاد، فرهنگ و ... صورت گیرد و دست‌گیری و سرپرستی از مدیران و نظارت و اشراف دقیق و مطالبه‌گری و برخورد جدی انجام شود. همچنین در وضعیت موجود بسیاری از مشکلات جزء با تصمیم‌گیری‌های تحولی حل نمی‌شود که از طرفی رهبری جز در سطح سیاست‌گذاری کلان دخالت نمی‌کند و بقیه مدیران هم در سطح تصمیمات تحولی و بلند مدت ورود نمی‌کنند (چون غیر از رهبری هیچ مدیری ماندگاری و ثبات ندارد و هر مدیر و مسئولی در ظرف زمانی کوتاه مدیریت خود در پی اقدامات کوتاه مدت و میان مدت است که بازخورد آن را در زمان مدیریت خود بگیرد و عملاً تصمیمات و اقدامات بلندمدت تحقق نمی‌یابد و راه حل ریشه‌ای بسیاری از مشکلات کشور اقدامات بلندمدت و تصمیمات بزرگ و تحول‌آفرین است که جز رهبری قادر به آن نیست) بنابراین از طرفی رهبری در امور جاری و اختیارات و وظایف سه قوه مسئولیت ندارد و پاسخگو نیست و از طرف دیگر مدیران جز به طرح‌ها و برنامه‌های زودبازده نمی‌اندیشند... ادامه 👇 @abdollahimahdi
🔹5- مدل حکمرانی مردمی و نقش مردم در حکمرانی و اداره جامعه؛ با توجه به تأکیدات مقام معظم رهبری نسبت به نقش مردم و مطالبات ایشان نسبت به تبیین جایگاه و نقش مردم در اداره جامعه، اما مدل حکمرانی جمهوری اسلامی تقریباً بدون در نظر گرفتن نقش مردم و کنشگری ایشان در امور تنظیم شده است و همه اختیارات و تصدی‌گری‌ها برای دولت و کارمندان دولت در نظر گرفته شده است ... برای تغییر این مدل نیازمند طراحی‌ها و مدل‌های جدید و تحولی هستیم به نوعی که هم حاکمیت حکومت و خط فرمان و هماهنگی میدان حفظ شود و هم مردم در قالب گروه‌ها و تشکل‌هایی اختیارات و «نقش» و «سهم» در پیشرفت کشور پیدا کنند... @abdollahimahdi
🔸شوراهای تصمیم‌گیری؛ سیر انحرافی از وحدت فرماندهی به سوی تکثر مسئولیت و توزیع و تضعیف اختیار و اقتدار و عقلانیت... مطابق با معارف و مدل حکمرانی اسلامی، رهبران و مدیران جامعه، بایستی مسئول و پاسخگوی تصمیمات و اقدامات خود باشند، آنچه جریان حاکمیت طاغوت رقم می‌زند؛ تبدیل مسئولیت‌های فردی به جمعی و گروهی و شورایی است، سیری از وحدت فرماندهی به‌سوی کثرت و تشتت که نتیجه ‌آن نابسامانی امور است ... توزیع مسئولیت و قدرت و اختیارات فردی یک مدیر بین یک شورا نتیجه‌ای جز ذبح مسئولیت و نابودی اختیار و اقتدار و تضعیف دقت و عقلانیت و از بین بردن امکان پاسخگویی و پیگیری نخواهد داشت... توزیع مسئولیت برای خالی کردن شانه از زیر بار مسئولیت، دقیقاً همان اتفاقی است که مشرکان مکه در «دارالندوه» رقم زدند و تصمیم به قتل پیامبر اکرم ص گرفتند و این تصمیم جمعی و شورایی با حضور نماینده همه قبایل و تکثیر مسئولیت، در واقع مسئولیتی برای شخص خاصی ایجاد نمی‌کرد تا در برابر تصمیم و اقدام خودش پاسخگو و قابل پی‌گیری باشد! بسیاری از مناصب حقوقی! و شوراهای تصمیم‌گیری در کشور ما چنین انحرافی از مدل حکمرانی اسلامی پیدا کرده است و سرنوشت تصمیم و مسئولیت آن و امکان پاسخگویی و پی‌گیری آنرا از یک شخصیت حقیقی سلب نموده و به عناوین حقوقی یا شوراهای تصمیم‌گیری سپرده و برای تصمیم‌گیران نوعی مصونیت از تعقیب و بازخواست ایجاد نموده است تا جائیکه شورایی پس از یک یا چند دوره ناکارآمدی همچنان پابرجاست و بسیاری از امور کشور بخاطر مدیریت شورایی، همچنان بی‌صاحب و نابسامان هستند و هیچ‌کس در برابر آنها پاسخگو نیست... چاره کار تجدید نظر در قوانین بالادستی و تغییر ساختارهای نظام از شورایی به پذیرش مسئولیت فردی رهبران و مدیران نسبت به همه مسائل و امور کشور و البته بهره‌گیری کارشناسی از شوراهای مشورتی است... ... @abdollahimahdi
🔸 جذابیت و موضوع اصلی مسجد، ذکر و نماز است... 🔹«مسجدپایگاه است و این پایگاه بر محور ذکر و نماز است». (مقام معظم رهبری ۱۳۹۵/۰۵/۳۱ ) در بحث احیای مساجد باید دقت داشت، احیای امر نماز و جماعت بر محور امام موضوع اصلی و اساسی است و نه حاشیه درست کردن برای نماز و مسجد! کانون‌ها و خدمات فرهنگی، پرداختن به امور اجتماعی، امور معرفتی و کارگاه‌های مهارتی، ورزش و ... همه این‌ها ممکن است حواشی مفیدی برای جذب مردم به مسجد باشند اما منجر به احیای نماز و جماعت و غرض اصلی مساجد نمی‌شوند، جایگاه محوری ذکر و نماز در مناسک باید تبیین و ترویج و انگیزه حضور و موضوع اهتمام مردم شود ... 🔹«جاذبه‌ی برای جوان برخلاف آنچه بعضی تصوّر میکنند، گذاشتن میز پینگ‌پنگ نیست. بعضی خیال میکنند برای اینکه جوانها را جذب کنیم به مسجد، وسایل سرگرمی فراهم بکنیم؛... راه جذب جوانها تصرّف دل جوان است. دل جوان یک قیامتی است، اوضاعی است. گرایش جوان به معنویّت یکی از آن رازهای بزرگ الهی است. یک حرف معنوی را برای امثال بنده که بگویند، خب گوش میکنم، حدّاکثر اندکی تأثّر پیدا میکنم، [امّا] همان حرف را به یک جوان بزنند، منقلب میشود، از این رو به آن رو میشود. دل جوان حقیقت‌پذیر است، دل جوان به فطرت الهی نزدیک است؛ فِطرَتَ اللهِ الَّتی فَطَرَ النّاسَ عَلَیها. دل جوان با نصایح و مطالب معنوی و سلوکی و عرفانی اُنس پیدا میکند، زود اُنس پیدا میکند، زود دلباخته و دلبسته میشود؛ جاذبه‌ی جوانها اینها است. شما سخن را، حرف را، اقدام را با معنویّت، با عرفان واقعی، نه عرفانهای تخیّلی و توهّمی و صوری، یک مقداری آمیخته بکنید، خواهید دید جوان چطور مجذوب میشود و می‌آید. جاذبه‌ی جوان در مسجد اینها است. وَالّا حالا یک وسیله‌ی بازی هم آنجا فراهم کردیم، گذاشتیم، خب اگر بنا است برای بازی بیاید، برود در باشگاه بازی کند». (مقام معظم رهبری ۱۳۹۵/۰۵/۳۱) @abdollahimahdi
🔸استحاله فرهنگی به بهانه جذب مردم به دین! برخی هنجارشکنی‌های اخیر در برنامه‌ها و هیئات مذهبی و تولیدات هنری و رسانه‌ای حکایت از کج‌فهمی متصدیان از مقوله جذب جوانان و غفلت از جذابیت‌های فطری و باطنی خود دین و مذهب دارد... 🔹«مثل همان جریانی که یک کلیسایی در آمریکا [انجام میداد] که آن نویسنده‌ی مصری میگوید رفتم دیدم که پای این کلیسا یک برنامه‌ای زده‌اند که مثلاً فرض کنید که امشب از ساعت فلان در سالن کنار کلیسا، آن طرف محراب، این برنامه‌ها هست: برنامه‌ی رقص است و آواز است و موسیقی است و یک شام سبکی است و اُنس هست و مانند اینها. میگفت حسّاس شدم، رفتم دیدم بله، همین است؛ اینجا سالن کلیسا است، یک سالن هم بغلش هست مثل یک کاباره؛ دخترها، پسرها، مردها، میان‌سال‌ها می‌آیند تماشا میکنند؛ دختر و پسرها هم میدان‌دارند. موسیقی هست، رقص هست، آواز هست، آخر سر هم کشیش آمد و چراغها را یک خرده‌ای کم کرد تا یک خرده کم نور بشود و فضا [خاص شود]، میگفت رفتم بیرون؛ فردا برگشتم آمدم آن کشیش را در کلیسا پیدا [کردم‌]؛ گفتم من دیشب در این جلسه‌ی شما بودم، آخر معنای این چیست؟ ایشان گفت: ای آقا، میخواهیم جوانها را جذب کنیم! جوانها را میخواهیم [جذب کنیم‌]! اگر بنا است با رقص و آواز و موسیقی و امثال اینها جوان جذب بشود، خب بروند همان کاباره، چرا بیاید اینجا؟ ...» (مقام معظم رهبری؛ ۱۳۹۵/۰۵/۳۱) @abdollahimahdi
https://virasty.com/abdollahimahdi/1716342166351887018 نعمتی برای جمهوری اسلامی از سوی علیه السلام بود که در روز میلاد ایشان گرفتیم و ایران اسلامی پس از سال‌های دور، برای اولین‌بار رییس‌جمهور ولایی، انقلابی و مردمی را تجربه کرد که در جهت پیشبرد آرمان‌های امام و امت تلاش می‌کرد اما چون قدرش ندانستیم و کفران نعمت نمودیم دقیقاً در ایام میلادش از ما گرفت تا بفهمیم از چه عنایتی از سوی چه کسی محروم شدیم ، ثلمة لایسدها شئ ... و البته از آن‌جا که لطف و کرم و محبت و رحمت امام رضا علیه السلام همیشه شامل حال شیعیان هست؛ آقای رئیسی با یاران آسمانی‌اش و در کنار امام و شهیدان و شهید سلیمانی و شهدای مدافع حرم، از افق بالاتر و در حد وسیع‌تری پشتیبان امام خامنه‌ای و نهضت جمهوری اسلامی خواهند بود؛ نأت بخیر منها ، إن شاءالله... @abdollahimahdi
🔸چرا «آیت‌الله اعرافی»؟! 🔸تقویت جایگاه «نهاد دین» در مناسبات «حکمرانی»، تنها مسیر دست‌یابی به «تمدن اسلامی»؛ 🔹در این مرحله از نهضت جهانی انقلاب اسلامی و مسیر دست‌یابی به تمدنی اسلامی، مهم‌ترین و اثرگذارترین رویکرد و اقدام در مسیر تحقق تمدن نوین اسلامی، «حضور فعال نهاد دین و حوزه‌های علمیه» و روحانیت حاضر در صحنه برای جریان‌سازی ارزش‌ها و اصول دینی در سطوح و لایه‌های گوناگون حکمرانی اعم از دانش پشتیبان، اسناد راهبردی، الگوها و مدل‌های حکمرانی، قوانین و ساختارهای رسمی، تصمیمات میدانی و... با هدف «اقامه دین» در جامعه و حرکت به‌سوی قله‌های تمدنی اسلام است. بر این اساس، لازم است در سطح عالی‌ترین سطوح نظام، اراده تعامل و بهره‌مندی از ظرفیت‌های حوزه و روحانیت، در کامل‌ترین وجه وجود داشته باشد، در زمان دولت سیزدهم و ریاست جمهوری شهید رئیسی، دریچه‌هایی به سوی حوزه گشوده شد و ارتباطات و تعاملات خوبی بین این دو نهاد شکل گرفت، هرچند در ابتدای راه و در حد اولیّه بود و باور عمیقی از سوی برخی دولتمردان نسبت به ظرفیت‌ها و توان حوزه وجود نداشت و این تعامل با چالش‌هایی مواجه بود، لکن در ادامه این مسیر، ضروری است که رئیس جمهور بعدی، نقش دین و حوزه و روحانیت را در پیشبرد اهداف انقلاب و تحقق تمدن اسلامی به‌خوبی بشناسد و در این‌جهت تلاش نماید. آیت‌الله اعرافی؛ پرچم‌دار و پیش‌گام طراحی و تولید زیرساخت‌های اساسی ایفای نقش پشتیبانی حوزه‌های علمیه نسبت به نظام و حکومت و جامعه است، بسیاری از طرح‌ها و برنامه‌ها و تصمیمات مهم خصوصاً تشکیل «ستادهای راهبری» در موضوعات و مؤلفه‌های اساسی جامعه و حکومت اسلامی، از مهم‌ترین گام‌های اساسی در پاسخگو کردن حوزه‌های علمیه نسبت به نیازهای روز و اساسی جامعه و حکومت و ارتقای نقش و منزلت حوزه از یک نهاد نسبتاً سکولار به یک نهاد انقلابی و پیشرو در جهت تحقق اهداف انقلاب اسلامی بوده است، قطعاً چنین اندیشه و رویه‌ای در بالاترین سطح مدیریت عالی و اجرائی کشور به توسعه این رویکرد و فراگیری این تعاملات اثرگذار بین دو «نهاد دین» و «نهاد حکمرانی» کشور و در نتیجه تسریع و تسهیل امور در مسیر تحقق اهداف انقلاب اسلامی منجر خواهد شد. توانمندی‌های آیت‌الله اعرافی در عرصه‌های گوناگون فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و حتی در عرصه صنعت و تکنولوژی‌های نوین و تجربیات ایشان در سطح کلان نظام بایستی در جای خود تبیین گردد... اما آنچه در این بیان مورد تأکید است مقایسه فرصت حضور ایشان با دیگر کاندیداهای احتمالی و مطرح است که تقریباً همه آنها نسبت به حوزه و روحانیت و رسالت و مأموریت نهاد دین و نقش اثرگذار علوم دینی و تفقه و معارف اسلامی در تغییر و تحول سطوح و لایه‌های گوناگون از علم و دانش و اسناد راهبردی و قوانین تا مدیریت میدان، غالباً غافل و یا جاهل و غیر متخصص و یا غیردغدغه‌مند هستند و این ویژگی منحصربه‌فرد و ممتاز آیت‌الله رئیسی در این امر مهم و ضروی قابل توجه است... این فرصت بزرگ را برای حضور یک عالم فقیه و اندیشمند خوش‌فکر و تحوّل‌خواه انقلابی و ولایی از خانواده حوزه و روحانیت در رأس دولت اسلامی قدر بدانیم و با اشکالات خرد و غالباً نادرست بخاطر بی‌اطلاعی از موانع و مشکلات، این فرصت را تضعیف و تخریب ننماییم و با دعوت از ایشان، قدم مهمی در تحقق اهداف و منویات رهبر معظم انقلاب برداریم، بحول و قوه الهی ... @abdollahimahdi
🔸چرا آیت‌الله اعرافی ؟! 🔹پاسخ به برخی اشکالات! (1 از 8) دوست عزیزم آقای حسین ایزدی نسبت به کاندیداتوری ریاست جمهوری آقای اعرافی نکاتی فرمودند که بنده نیز فارغ از احتمال حضور ایشان در این مسند، جهت تضارب آراء و تولد حرف صواب و روشن‌شدن برخی ابهامات نکاتی را ناظر به فرمایشات ایشون عرض می‌کنم: 1- فرموده اند: «عرصه عرصه پیچیده‌ای است. تجربه اداره سازمان حوزه، برای اداره کشور کفایت نمی‌کند. یعنی کسی‌که بهترین بوده باشد، الزاماً بهترین مدیر در سطوح عالی حکمرانی هم نیست، چه برسد به بهترین رئیس جمهور! نمونه‌ای از جنس مسائل و پیچیدگی‌های حکمرانی: مسئله اقتصاد، مسئله صنعت، مسئله تعامل با قوا، مسئله سیاست خارجی، مسئله مدیران اجرایی، مسئله فساد و ابعاد آن، مسئله شناخت دستگاه حاکمه، صدها مسئله دیگر، گذشته از بحرانها و اقتضائات آنی و فوری کلان. جناب اعرافی همه تجربیات خود را در حوزه داشته‌اند. مدیریت 3 مرکز آموزشی و پرورشی حوزوی که البته در سبک مدیریت و موفقیت در همان‌ها هم امکان سخن بسیار است. اما برفرض فقدان هرگونه مشکل مدیریتی، ایشان نهایتاً می‌تواند گزینه مناسبی برای وزارت علوم باشد، نه ریاست‌جمهوری!» پاسخ: عرصه پیچیده حکمرانی قرار نیست توسط یک نفر سامان پیدا کند! که اگر اینطور بود تقریباً هیچ‌یک از رؤسای جمهور قبلی و نیز هیچ‌یک از کاندیداهای احتمالی مطرح، در مواجهه با این حکمرانی پیچیده قابل طرح نیستند! آنچه از همه شاخص‌ها مهم‌تر است؛ رئیس‌جمهور بایستی شخصیتی دارای اندیشه انقلابی، ولایت‌مدار و پیرو خطوط اساسی نظام و منویات رهبری باشد و در موضوعات تخصصی و پیچیده حکمرانی، با راهبری عرصه‌های گوناگون، «اندیشه اسلامی» و «نیروی انسانی متعهد متخصص» را به‌کار گیرد و از لحاظ این شاخص‌ها آیت‌الله اعرافی نه بخاطر اینکه بهترین مدیر حوزه بوده و تجربه اداره سازمان حوزه را داشته است بلکه بخاطر واجدیت شاخص‌های مذکور برای عرصه پیچیده حکمرانی توانمند به‌نظر می‌رسد. حل مسائل کلان نظام از قبیل اقتصاد، صنعت، سیاست خارجی و... تنها در سایه تبعیت از اوامر رهبری و پیگیری جهت‌گیری‌های کلان نظام قابل سامان است، و در پیچیدگی‌های حکمرانی بایستی عقلانیت جمعی و نخبگانی با قید اسلامی محوریت حل مسائل را به‌دست گیرد و شخصی مانند آیت‌الله اعرافی در شکل‌دهی کانون‌های عقلانیت اسلامی و انقلابی در عرصه‌ها و موضوعات کلان و پیچیده حکمرانی توانمندتر از سایر گزینه‌ها می‌باشند. البته بهترین مدیر حوزه‌های علمیه بودن، مدیریت نهادهای گوناگون حوزوی و... سر جای خود ارزش افزوده بر اندیشه و رویکرد انقلابی و ولایی و توانمندی راهبری ایشان است و صرفاً این سوابق را دلیل تام و اندوخته کافی بر حل مسائل پیچیده حکمرانی نمی‌دانیم. @abdollahimahdi ادامه 👇
🔸چرا آیت‌الله اعرافی؟ 🔹پاسخ به برخی اشکالات! (2 از 8) 2- فرموده‌اند: «وی تجربه حضور در مجلس شورای اسلامی، وزارتخانه‌ها، مدیریت‌های اجرایی کشور و... را ندارد. وی عضو جدید شورای نگهبان و مجلس خبرگان محسوب می‌شود و نه از اعضای قدیمی. هرچند عضویت در خبرگان تلازمی با شناخت محیط اجرا ندارد. وگرنه با این استدلال باید از آیت‌الله جنتی به‌عنوان گزینه اصلح سخن به میان آورد.» پاسخ: مگر شرط لازم برای تصدی پست ریاست جمهوری، تجربه حضور در مجلس شورای اسلامی و وزارتخانه و مدیریت اجرائی است؟ اگر این شروط لازم بود حتماً در قوانین لحاظ می‌کردند. بله این سوابق حتماً مفید است اما اگر توانمندی مدیریت کلان در شخصی احراز شود نیازی به این شروط نیست. آیت‌الله اعرافی سابقه مدیریت کلان کشور دارد و با مسائل حکومتی نیز بواسط حضور در شورای نگهبان، مجلس خبرگان، مجمع تشخیص مصلحت نظام، شورای عالی انقلاب فرهنگی و ... دارد و اینکه می‌فرمایید چون عضو جدید است پس آشنا نیست، نوعی غیب‌گویی و قضاوت نادرست است... @abdollahimahdi ادامه 👇
🔸چرا آیت‌الله اعرافی؟ 🔹پاسخ به برخی اشکالات! (3 از 8) فرموده‌اند: « نحوه اداره کشور براساس شناخت سیستم و همراهی قوای مختلف و ارکان مدیریتی محقق می‌شود. جناب اعرافی جایگاهی نزد این عناصر ندارند و به سادگی نخواهند توانست هماهنگی لازم را محقق کنند.» پاسخ: این ادعا هم خیلی عجیب است! یک ادعای بدون دلیل! بنده هم ادعا می‌کنم ایشان هم شناخت خوبی از سیستم حکمرانی کشور دارد و هم قادر به هماهنگی قوای مختلف و ارکان مدیریتی هستند. ایشان با حضور در سطح بالای مدیریت کشور با عضویت در شورای نگهبان، مجلس خبرگان، مجمع تشخیص مصلحت، شورای انقلاب فرهنگی و همچنین رجوع متعدد و مستمر ارکان حاکمیتی به منظور ارتباط با حوزه‌های علمیه و بهره‌مندی از ظرفیت‌های حوزه و جلسات کارشناسی و تفاهم‌نامه‌های متعدد حدود 200 جلسه و تفاهم نامه با ارکان حاکمیتی و... شناخت و امکان هماهنگی خوبی برای ایشان فراهم ساخته است... @abdollahimahdi ادامه 👇
🔸چرا آیت‌الله اعرافی ؟! 🔹پاسخ به برخی اشکالات! (4 از 8) فرموده‌اند: «مقایسه اعرافی و رئیسی یک مقایسه بلاوجه است. رئیسی تجربه گسترده‌ای در حاکمیت داشته است: 10 سال رئیس سازمان بازرسی، 10 سال معاون اول قوه قضائیه، ۳سال ریاست قوه قضائیه، تولیت آستان قدس رضوی (سازمان بزرگ اقتصادی در خاورمیانه)، ولی جناب اعرافی صرفاً مدیریت حوزه‌های علمیه منهای حوزه خراسان و تهران و اصفهان را در اختیار داشته‌اند!» پاسخ: کسی قصد مقایسه سوابق آیت‌الله رئیسی را با سوابق آیت‌الله اعرافی نداشته است، اما علاوه بر سوابق آیت‌الله اعرافی، توانمندی‌ها، شاخص‌ها و فرصت‌های دراختیار ایشان برای پذیرش این مسئولیت کافی است، در برخی ویژگی‌ها با ایشان اشتراک دارند و اما تمایز ایشان نسبت به آیت‌الله رئیسی، «نگاه و اندیشه تمدنی»، «امکان تقویت جایگاه و منزلت حوزه‌های علمیه و ظرفیت‌های نهادهای حوزوی در تعامل و پشتیبانی از نظام»، «جامع‌نگری و نظام اندیشه در معارف اسلامی و تفقه در موضوعات مختلف از جمله فقه حکومتی» و ... @abdollahimahdi ادامه 👇
🔸چرا آیت‌الله اعرافی ؟! 🔹پاسخ به برخی اشکالات! (5 از 8) فرموده‌اند: «جناب اعرافی برای مردم و جمهور گزینه امتحان پس‌نداده و غیرقابل تکیه و اعتمادی است. مردم چطور به ایشان تکیه کنند؟ به اعتبار کارنامه مدیریت حوزه؟ ایشان به‌هیچ‌وجه نمی‌تواند باشد. نه بین مردم و نه بین نخبگان سیاسی جبهه انقلاب». خیلی عجیب است که می‌فرماید امتحان پس نداده است! کجا فرصت چنین امتحانی در اختیار ایشان بوده یا از ایشان امتحان گرفته شده و نمره قبولی نداشته است؟ اگر هنوز فرصت خدمت در پست‌های مرتبط با مردم و جمهور نداشته‌اند، آیا می‌توان نتیجه گرفت که غیرقابل تکیه و اعتماد است؟ آیا در مورد هر شخصیتی می‌توان گفت چون هنوز تصدی پستی را بر عهده نگرفته غیرقابل تکیه و اعتماد است؟! آیت‌الله اعرافی در همه سوابق مدیریتی خود تا حدزیادی موفق بوده و گواهی معتبر بر این موفقیت‌ها رضایت و تمجید مقام معظم رهبری است. اما اجماع‌ساز بودن، یک شاخص نسبی و اکتسابی است و معمولاً همه کاندیداها چنین فرایندی خواهند داشت و برای اجماع حداکثری باید تلاش کرد و آن را پدید آورد، مهم قوه اجماع‌سازی است که در ایشان به مراتب بیشتر از گزینه‌های دیگر ریاست جمهوری وجود دارد ... @abdollahimahdi ادامه 👇
🔸چرا آیت‌الله اعرافی ؟! 🔹پاسخ به برخی اشکالات! (6 از 8) فرموده‌اند: «ایشان فاقد شناخت جزیی و به‌تبع طرح عملی روشن برای مدیریت کشور در حوزه اقتصاد و صنعت و مسکن و... است. با استدلال به تجربه اندک ستادهای راهبری حوزه، که درمواردی جدا ضعیف و محل نقد بوده، نمی‌توان کسی را راهی پاستور کرد.» پاسخ: نه ممکن است و نه ضرورت دارد که یک رئیس‌جمهور شناخت جزئی از مسائل متکثر و پیچیده کشور در همه عرصه‌ها از قبیل اقتصاد، صنعت، تجارت، مسکن، سلامت و... داشته باشد! بلکه هنر یک مدیر، نگاه جامع و متوازن بر پایه‌ی یک نظام اندیشه و به‌کارگیری بهترین ظرفیت‌ها و راهبری آنهاست، رئیس‌جمهور بایستی در پی‌گیری راهبردها و سیاست‌های کلان نظام در مجموعه‌های ذیل خود تلاش نماید و برای تحقق آنها بهترین نیروها را به‌کارگیرد... تشکیل «ستادهای راهبری» با رویکرد مردمی و جهادی، در موضوعات و مؤلفه‌های اساسی جامعه و حکومت، یک نقطه عطف در بلوغ اجتماعی حوزه‌های علمیه محسوب می‌شود، حوزه علمیه به عنوان پشتیبان نظام اسلامی، می‌بایست از پایگاه دین و فقاهت پاسخگوی نیازهای اجتماعی و تمدنی جامعه اسلامی باشد و ظرفیت‌های حوزوی را در حل مسائل نظام و جامعه به‌کار گیرد. مقام معظم رهبری نیز چنین مطالباتی از حوزه‌های علمیه مبنی بر انسجام ظرفیت‌ها در پاسخ‌گویی به نیازها داشته‌اند و چنین امر مبارکی در عصر مدیریت آیت‌الله اعرافی با درایت و هدایت ایشان محقق می‌شود. کارشناسان در موضوعات مختلف و عرصه‌های گوناگون مانند اقتصاد و بانک‌داری، معماری و شهرسازی، هوش‌مصنوعی و فضای مجازی، هنر و رسانه، جمعیت، سلامت، محیط زیست و... با ایشان جلسات متعددی داشته‌اند و ایشان در جریان وضعیت موجود و مطلوب و راهبردهای تحولی و راهکارهای حل مسائل قرار گرفته و توصیه‌های متعددی هم به حاکمیت و دولتمردان داشته‌اند که گزارش آن به تفصیل موجود است... و البته برخی از این ستادها نیاز به تقویت دارند. چنین پدیده‌ای در جهت حل مسائل جامعه و پیشرفت کشور تا دستیابی به تمدن اسلامی از پایگاه دین و فقاهت، یک حرکت تحولی و عظیم محسوب می‌شود که هنوز ابعاد و آثار آن ناشناخته است... @abdollahimahdi ادامه 👇
🔸چرا آیت‌الله اعرافی ؟! 🔹پاسخ به برخی اشکالات! (7 از 8) فرموده‌اند: «جناب اعرافی در امتداد سبک مدیریت رئیسی، نمی‌تواند یک موفق باشد. چه اینکه طی سالیان متمادی مدیریت حوزوی یکی از آسیب‌های جدی مدیریت ایشان عدم ارتباط وثیق با بدنه طلاب و عدم امکان تعامل ساده طلاب با ایشان بوده است. البته پیامک پاسخ دادن امری قابل تقدیر است که نمی‌توان آن را نمونه مدیریت مردمی برشمرد.» پاسخ: بله، آقای رئیسی در رویکرد مردمی‌اش منحصر به فرد بود و شاید نتوان کسی را با ایشان مقایسه کرد، هرچند لازم است از ایشان درس آموخت... اما ادعای شما در مورد آیت‌الله اعرافی، یک ادعای بدون دلیل بلکه غلط است، آیا شما آماری از دیدارهای ایشان با طلاب دارید و شاخص و سنجه‌ای برای ارزیابی آن؟! یا احتمالاً درخواست دیداری داشته‌اید که موفق به دیدار نشدید؟ آنچه بنده از دوستان دفتر ایشان شنیدم، دیدارهای ایشان با طلاب بیش از دیدارها با مدیران و مسئولان است! سامانه رسمی حوزه هم ارتباط مستقیم با مدیر حوزه را برقرار می‌کند، پاسخگویی از طریق پیامک و فضای مجازی هم کم مسئله‌ای نیست ... برای قضاوت به شنیده‌ها اکتفا نکنید... @abdollahimahdi ادامه 👇
🔸چرا آیت‌الله اعرافی ؟! 🔹پاسخ به برخی اشکالات! (8 از 8) فرموده‌اند: «نفس معرفی جناب آقای اعرافی آن هم از سوی طلاب، به‌عنوان گزینه ریاست‌جمهوری یک اشتباه راهبردی است. اولاً سیره امام خمینی عدم ریاست‌جمهوری فرد روحانی مگر در شرایط ضروری است و الان باتوجه به حضور چهره‌های مختلف انقلابی چنین ضرورتی وجود ندارد. ثانیاً پیامی که ما به جامعه می‌دهیم، پیام صنفی است نه پیام ملی. جامعه معنای نامناسبی از این معرفی دریافت خواهد کرد و گسل‌های متعددی فعال خواهد شد. ثالثاً به‌دلیل ناشناخته‌بودن ایشان در بین حتی عموم انقلابی‌ها، فضلاً از عموم مردم و مسئولان، این فرصت کوتاه به‌جای اجماع سازی منتهی به اجماع سوزی و دعوای درون جبهه‌ای می‌شود.» پاسخ: اولاً در قانون اساسی؛ را پس از مقام معظم رهبری، مقام رسمی کشور می‌داند و بر اجرای برای وصول به هدف نهایی حیات و ایجاد تأکید شده است، واقعاً چه کسی شایسته تصدی ریاست این جایگاه عظیم است؟ غیر از یک فقیه و عالم ؟!!! طبعاً یک اسلام‌شناس و یک عالم فقیه بهتر می‌تواند در این مسند انجام وظیفه نماید... حضرت آقا برخی اوصافی را که شایسته جایگاه ریاست جمهوری می‌دانستند در مورد شهید مطهری اینگونه بیان کردند: «مرحوم اگر امروز می‌بودند، من فکر می‌کنم مناسب‌ترین جا برای ایشان ریاست جمهوری بود؛ که با آن ابعاد عظیم شخصیت، یک ، یک ، یک ، می‌شد یک نظام و این خیلی برای این نظام داشت، و ما می‌توانستیم به وجود او در دنیا کنیم.» ۱۳۶۳/۲/۱۰ رئیس‌جمهور حد واسط مقام رهبری و نظام اجرائی است و باید شخصیتی عالم، فقیه و فرهیخته باشد که بتواند ایده محوری و اساسی رهبری را در مجموعه اجرائی کشور در عرصه‌های گوناگون تفصیل و تبیین و توزیع نماید و قادر به تفریع و تطبیق اصول باشد و با نگاه راهبردی و تشخیص عالمانه و فقیهانه، منویات رهبری و سیاست‌های نظام را در کشور جریان دهد و پی‌گیری نماید نه صرفاً توانمند در اجراء و ارائه خدمات اجتماعی و اتوبان‌کشی و جاده‌سازی و... باشد! 🔹مطالبه مقام معظم رهبری هم از حوزه‌های علمیه تربیت رئیس‌جمهور بوده است! طبعاً بهتر آن است یک شخصیت روحانی، عالم و فقیه عهده‌دار این مسند باشد: 🔸«نقش حوزه، غیر از جنبه‌های فرهنگی در اداره‌ی جامعه است. ما نباید از نقش سیاسی حوزه و شخصیت‌های حوزوی در اداره‌ی جامعه غافل شویم. این، چیز مهمی است. شما باید رهبران آینده‌ی انقلاب و کشور را در حوزه بسازید و بپرورانید و فراهم کنید؛ شخصیت‌هایی که بتوانند و و و باشند، کما اینکه شما ملاحظه می‌کنید، بعد از پیروزی انقلاب، منهای شخص شخیص امام بزرگوار که لایعادل له احد، سهم و نقش معممان و متخرجان حوزه در اداره انقلاب و در مسائل آن، چه در قانون‌گذاریش، چه در قضایش، چه در قوه مجریه‌اش، و چه در زمینه‌های سیاسی‌اش، اگر نگوییم بیشتر است، اقلاً نقشی برابر با غیرحوزوی‌ها داشته‌اند، اینها متخرجان قبل از انقلابند! به قول آن باغبان قدیمی، کاشتند و ما خوردیم، کاریم و خورند! حوزه در این مدت چه کرده و چه خواهد کرد؟ (۱۳۶۸/۰۹/۰۷)» ثانیاً جایگاه عظیم حوزه در ارتباط با حاکمیت و نظام اسلامی باید به‌خوبی تبیین گردد، ذهنیت الان برخی مردم و حتی برخی دولتمردان این است که حوزه چه می‌کند و امور کشور چه ربطی به حوزه و روحانیت دارد؟! آیا در برابر این ذهنیت باید عقب‌نشینی کنیم و از ترس قضاوت نادرست ایشان، دست از رسالت و مأموریت حوزوی خود بکشیم؟! یا باید برای مردم تبیین نماییم که طبق فرمایش امام و رهبری، حوزه مادر و پشتیبان نظام است، انقلاب اسلامی ثمره مجاهده هزار ساله روحانیت بود و ریشه طاغوت و طاغوتیان را از کشور کند و بیرون انداخت اما هنوز در ساختار اجرائی نظام، اندیشه‌ها و شخصیت‌های طاغوتی و الحادی حضور دارند که وظیفه حوزه تولید اندیشه، تربیت نیرو و جایگزینی آنهاست و طبق نظر رهبری پست‌های اساسی و کلیدی کشور را مانند ریاست جمهوری، وزارت، نماینده مجلس و.... حتی‌الامکان روحانیت عالم، جهادی و دلسوز بر عهده بگیرند. بنابراین اگر حوزه علمیه با تبیین این جایگاه و منزلت، گزینه مورد نظر خود را میدان آورد و معرفی نماید تا بین عموم مردم و نخبگان شناخته شود، هیچ مسئله نگران‌کننده‌ای وجود نخواهد داشت و برخی مخالفت‌ها و دشمنی‌ها و تخریب‌ها هم طبیعی است و از دشمنان انتظاری غیر از این نیست و ممکن است اذهان عمومی هم تا حدی متأثر از آن باشد... (اگر هم مصلحت این باشد که حوزه رسماً گزینه‌ای را معرفی نکند، ایشان می‌تواند بدون نظر رسمی حوزه، کاندیدای ریاست جمهوری شود.) @abdollahimahdi