eitaa logo
دقایق الحقایق!
236 دنبال‌کننده
51 عکس
5 ویدیو
21 فایل
ظرائف و لطائفی از معارف نظرات خود را حتماً بگویید : @Mahdiabdollahii
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم در حالی به چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی نزدیک می شویم که دشمنان اسلام و انقلاب، از طریق رسانه های خود با بهره گیری از برخی مشکلات و مفاسد و بی تدبیریها در داخل کشور، موجی از نا امیدی و حقارت و خودباختگی را در جامعه منتشر نموده اند بطوریکه در اذهان برخی افراد، شبهه «ناکارآمدی انقلاب اسلامی» به شدت رسوخ کرده و باورپذیر گشته است و با «توهم» ناکارآمدی، شکست اهداف انقلاب اسلامی و ضرورت پذیرش نسخه های منحط تمدن غرب را نتیجه می گیرند!... هرچند قلب های مریض و مملو از محبت دنیای کفار، استدلال و برهان نمی پذیرد لکن به منظور آگاه سازی و ایمن سازی جوانان مؤمن در برابر این شبهات، می بایست با تحلیلی درست و نگاهی دقیق، کارآمدی و دستیابی به اهداف انقلاب اسلامی را موجه و روشن ساخت. در ادامه دو نوشته قدیمی با عنوان «برترین ملاک سنجش و ارزش گذاری» و «نسخه ترکی اسلام» که قدری به بررسی معیارهای بررسی و ارزیابی می پردازد و نیز متنی با عنوان «کارآمدی نظام» که مطابق با آن معیارها به ارزیابی دستاوردهای نظام می پردازد، تقدیم می شود: دقایق الحقایق @abdollahimahdi
نسخه ترکی اسلام راز بقای اردوغان! در گزارشی در علت محبوبیت اردوغان و حمایت مردم حتی سکولارها از حزب عدالت و توسعه ، موفقیت او را در رشد تولید ناخالص ملی، ارتقاء رتبه و قرارگرفتن در لیست 20 کشور قدرمتند دنیا، توسعه فرودگاه و دستیابی به عنوان بهترین خطوط هوایی جهان، کاشت انبوهی از درختان میوه دار، موفقیت در ساخت وسایل، ابزار و ماهواره نظامی، ساخت فراوان دانشگاه و مدرسه و بیمارستان، دانشگاه و مدارس رایگان، افزایش دانشمندان و پژوهشگران و مراکز پژوهشی و آزمایشگاهی، موفقیتهای سیاسی در منطقه خصوصاً پ.ک.ک ، افزایش حقوق و دستمزدها و کاهش بیکاری، جبران کسری بودجه و تسویه بدهی خارجی، افزایش صادرات و ... شمرده اند و نهایتاً با مقایسه با کشور جمهوری اسلامی ایران، در صدد مقایسه بین نسخه ایرانی اسلام و نسخه ترکیه ای اسلام هستند! لازم به ذکر است، مدتی قبل بود که هیلاری کلینتون با حضور بر یک ناو جنگی آمریکا، تلاش داشت در سخنان خود آمریکا را طرفدار اسلام و مسلمانان معرفی نماید و با اشاره به تأثیرپذیری و الگوبرداری انقلابیون خاورمیانه و شمال آفریقا از انقلاب اسلامی، نگرانی خود از این بابت اعلام نمود و البته تصریح نموده است که اسلامی که مورد تأیید آمریکاست، نباید از الگوی جمهوری اسلامی تبعیت کند بلکه کشوری مانند ترکیه را به عنوان مدل مطلوب آمریکا معرفی می کند. شاید کودتای کوتاه اخیر را هم اینگونه بتوان تحلیل کرد که با توجه به تمایل اخیر اردوغان به سوریه و کاستن از حمایت داعش و اینگونه رفتارهای مخالف میل آمریکا، آنها تصمیم گرفتند در حد گوشمالی! کودتای نافرجامی را رغم بزنند تا اردوغان متوجه شود که آینده سیاسی اش و ماندن یا نماندن او در قدرت در دستان آمریکاست و باید هماهنگ تر عمل نماید! اما در عین حال راضی به از دست دادن اردوغان بخاطر نقش آفرینی مهمش به عنوان بدیل اسلام انقلابی، نیستند ولو به قیمت قدرت گرفتن رقیبان لائیک او باشد. در واقع این مواضع حکایت از عمق استراتژیک نگاه آمریکا و سیاستهای آشکار و پنهان او در قبال ایران و دیگر کشورهای اسلامی دارد، آنچه که عیان است، دشمنی سخت و اصولی و ریشه دار میان ایران و آمریکاست که هیچگاه از بین نمی رود مگر به قیمت دست برداشتن ایران از اسلام (وَلَن تَرْضَى عَنکَ الْیَهُودُ وَلاَ النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ ) یا دست برداشتن آمریکا از کفر و استکبار ! و نیز اینکه آمریکا برای تضعیف نقش و الگوسازی ایران انقلابی، می بایست اسلام معتدل را جایگزین کند ، هر چند در قبال ترکیه با احتیاط قدم برداشته اند اما در یک کلام، پیشرفتها و توسعه مادی ترکیه مرهون حمایت جهان غرب از ترکیه است و قطعاً تحریمها و ناملایمات آمریکا و جهان غرب در قبال ایران، تأثیر جدی بر سرعت رشد و پیشرفت ایران داشته است. اما در رابطه با مقایسه نسخه ترکی اسلام با اسلام انقلابی ایران به نظر می رسد در ارزیابی برتری و موفقیت دو کشور دو گونه می توان عمل نمود، یکم صرفاً با شاخصه ها و معیارهای مادی و اقتصادی، عمدتاً توسعه و پیشرفتهای مادی و رفاه و ... را بررسی نمود و نتیجه گرفت تنها از این بُعد فلان کشور پیشرفت و توسعه و موفقیت بیشتری داشته است. دوم آنکه فراتر از نگاه محدود مادی، با درنظر گرفتن همه ابعاد رشد و تکامل (معنوی، فکری، عملی) ، در یک فرآیند تعریف شده به مقایسه جایگاه کشورها بپردازیم در این فرایند میبایست موفقیت و شاخصه های آن و ملاکهای ارزیابی تعریف شوند و در تعریف شاخصه ها و معیارها خوب است دین اسلام و کلام خدا منبع و معیار قرار گیرد. بر این اساس بطور خلاصه می توان گفت (بر اساس طبقه بندی شاخصه ها که سه رتبه اصلی (جهت)، فرعی (فکر و برنامه) و تبعی (رفتار و عمل) دارند و قبلا در نوشته ای به آن اشاره شد) برترین معیارهای ارزیابی، آن معیارهایی است که با جهت خلقت عالم یعنی «بندگی خدای متعال» هماهنگی بیشتری داشته باشد، بندگی خدای متعال نیز جز با «اقامه دین» در جوامع محقق نمیشود، اقامه دین که عبارت است از «توحید، ولایت و شریعت»، نیز منوط به جریان ولایت الهی است لذا تولی و تبری را اساس دین اسلام دانسته اند، بنابراین می توان گفت «تولی به ولایت الهی و تبری از دشمنان»، می تواند یکی از شاخصه های اصلی ارزیابی کشورها باشد، کشوری که در تولی به ولایت الهی (که جز از طریق ولایت اهل بیت علیهم السلام جاری نمیشود) و تبری از دشمنان اهل بیت (که مصداق اکبر آن آمریکا و انگلیس و اسرائیل است) از دیگر کشورها سبقت داشته است و در خط مقدم مبارزه با استکبار بوده است در مهمترین شاخصه ها، برترین امتیاز را کسب می نماید. به دلیل اطاله کلام از بررسی دیگر معیارها و ملاکها خودداری می کنم و به اصلی ترین شاخصه یعنی «تولی به ولایت و تبری از استکبار» کفایت می کنم، در واقع همین یک معیار به عنوان اصلی ترین معیار سنجش، تکلیف تقدم و تأخر کشورها را مشخص می کند.
انسان مؤمن قطعا معیارهای مادی را بر معیارهای اساسی، ترجیح نمی دهد همچنانکه حضرت عیسی بن مریم سلام الله علیه پس از مشاهده وضعیت شهر مدرنی که بخاطر دوستی دنیا و پرستش طغیانگران، عذاب شده بودند فرمود : «خوابیدن در مزبله ها و خوردن نان جو با سلامت دین بسی بهتر [از زندگی در یک شهر مدرن با این وضعیت] است». دقایق الحقایق @abdollahimahdi
لازم به ذکر است، مشکلات و معضلات امروز جمهوری اسلامی نیز ناشی از چند عامل است که هیچکدام نه تنها نافی کارآمدی نظام نیست بلکه کارآمدی موجود نظام اسلامی را در مواجهه با چنین موانع و مشکلات برجسته می سازد! نواقص یا اشتباهاتی که در تدوین قانون اساسی و شکل گیری ساختارها و ارکان نظام وجود داشت، الگو گیری از غرب در ساماندهی روابط اقتصادی و بانکی، آموزشی و اداری و ... که بستر روابط ناسالم و توسعه مشکلات را فراهم ساخته است، وجود انسانهای ناسالم در ساختارهای نظام، تهاجم فرهنگی که نتیجه آن افزایش فساد از جمله فسادهای اداری، اقتصادی و مالی و ... بوده است، نفوذ قدرتهای بیگانه در همه سطوح کشور و در همه عرصه های سیاسی، علمی، اقتصادی، نظامی و ... که همواره تلاش آنها ممانعت از رشد و توسعه و پیشرفت کشور بوده است و تا حدود زیادی موفق بوده اند، دشمنی های بی حد و حصر دشمنان داخلی و خارجی و ... همه از عواملی هستند که با توجه به آنها، سخن گفتن از ناکارآمدی نظام را غیرمنصفانه میگرداند! دقایق الحقایق @abdollahimahdi
«دستاوردهای انقلاب و نظام اسلامی» بر مبنای معیارهایی که عرض شد، دستاوردهای نظام را می توان در موارد ذیل بیان کرد که نشان از کارآمدی نظام در طول این چهل سال دارند: 1. مهمترین دستاورد انقلاب، نابودی طاغوت و حکومت غیرمشروع پهلوی بود که این دستاورد در طول تاریخ شیعه بی نظیر است، تشکیل نظام اسلامی (دومین مرحله از اهداف انقلاب اسلامی) و نعمت بزرگ استقلال و آزادی کشور از اسارت قدرتهای بیگانه و کشورهای استکباری و عزت نفس مردم از اینکه دیگران برای آنها تصمیم نمی گیرند و خودشان سرنوشت خود را رقم می زنند، از دستاوردهای مهم این انقلاب است که همچنان باقی است. همچنین دیگر اصول و مبانی نظام اسلامی نظیر دفاع از مظلومان جهان، حق طلبی و مبارزه با استکبار و ... در روند کلی نظام حفظ بلکه تقویت شده است. 2. علیرغم شبیخون فرهنگی و گسترش فساد و فحشاء در بین جوانان، لکن افزایش معنویت ودین داری، حب اهل بیت علیهم السلام و فرهنگ ولایتمداری و ... غیر قابل انکار است خصوصاً اگر فضای معنوی و میزان جلسات و هیئات و جماعات فرهنگی، توجه به قرآن و روایات، تحصیل علوم دینی، عبادات و مناسک دینی و... را با قبل از انقلاب مقایسه کنیم، این رشد چشمگیرتر خواهد بود . پدیده هایی همچون پیاده روی اربعین، شور جهاد و شهادت و دفاع از کشور، غیرت دینی مردم در برابر توهین به مقدسات و ... از شاخصه های مهم رشد معنویت در کشور است. 3. معرفت دینی ، به عنوان یکی از ارکان تشیع که همواره مورد اهتمام أولیاء الهی بوده است همواره در جامعه خصوصاً نهادهای دینی و مذهبی روبه افزایش بوده بطوریکه فقاهت و اجتهاد و مطالعات و تحقیقات فراوان، کمّاً و کیفاً حکایت از رشد معرفت دینی جامعه دارند. 4. افزایش درگیری با کفار و تمدن غرب ، خود شاخصه ای مهم در بیان آیات و روایات است چرا که نه تنها قتال و جهاد با کفار، بلکه مقابله مذهبی و دینی با جریان باطل، از ارکان دین و حکومت دینی شمرده شده است و این درگیریها تا عصر ظهور ادامه دارد چرا که دشمنی دشمنان پایان ندارد (وَ لا يَزالُونَ يُقاتِلُونَكُمْ حَتَّى يَرُدُّوكُمْ عَنْ دينِكُمْ إِنِ اسْتَطاعُوا) و اکنون افزایش درگیریها نشان از مقاومت و پایداری جامعه مؤمنین بر اصول و مبانی خود و موفقیت آنها در تحقق اهداف اسلامی دارد، این درگیریها را در سه حوزه «روحی و معنوی»، «علمی و معرفتی»، «عملی و نظامی» اینگونه می توان شمرد : - درگیری در ابعاد روحی : افزایش بغض و نفرت و تبری از طاغوت و استکبار درجهان در پی انقلاب اسلامی افزایش یافته بطوریکه سرمشق بسیاری از آزادیخواهان جهان بوده و تهدید جدی علیه کشورهای زورگوی جهان محسوب میشود و بارها نگرانی خود را از این بابت اعلام کرده اند. بسیاری مردم جهان، چشم به مقاومت ایران در برابر زیاده خواهی های آمریکا و غرب و اروپا دارند و به عنوان یک الگو، در روابط دیپلماسی خود از آن تأثیر می گیرند. - درگیری معرفتی و علمی: تلاش جوانان کشور جهت دستیابی به علم دینی وتمدن اسلامی و رشد و پیشرفت در حوزه های گوناگون علمی و صنعتی و تکنولوژی و ... قابل انکار نیست و در این صحنه درگیری، تحریم و دشمنی های غرب منجر به رشد و شکوفایی استعدادها و خودکفایی چشمگیری شده است. آمارهای رسمی نیز از رشد مظاهر تمدنی در کشور ، ساخت پل و جاده و سد و افزایش امکانات و رفاهیات، کاهش فقر و رشد سلامت خبر می دهند که در کنار برخی آمارهای منفی، قابل توجه هستند. با اینحال مقایسه دستاوردهای مادی کشور با دیگر کشورهای به ظاهر متمدن و پیشرفته که منابع مالی آنها از غارت و چپاول دیگر کشورها و یا فروش اسلحه و تجارتهای نا مشروع و تجارت آزاد (بدون قید فرهنگی) و ... تأمین می شود بی انصافی است و روشن است که طبق سنت الهی ، حفظ اصول و مبانی و دستاورهای دینی همواره با مشکلات مادی و معیشتی همراه است ... - درگیری نظامی: تقویت مقاومت در جهان، پیروزیهای جمهوری اسلامی در جنگ تحمیلی و دیگر درگیریهای نظامی از جمله مبارزه با داعش قابل انکار نیست و امروزه «امنیت» کشور که مرهون ایثار و جانفشانی رزمندگان اسلام است، به عنوان یکی از بزرگترین دستاوردهای نظام مورد اعتراف دوستان و دشمنان انقلاب است. 5. حضور مردم در صحنه های سیاسی و ملی و حمایت از سیاستهای نظام و مقاومت در برابر مشکلات و تحریمها که منجر به پایداری نظام تا الان شده است، از دستاوردهای مهم انقلاب است، و اگر این حمایت و مقاومت مردم نبود با همه دشمنی های غرب و شرق، چیزی از جمهوری اسلامی باقی نمی ماند. دقایق الحقایق @abdollahimahdi
همچنین لازم به ذکر است که ما مدعی نیستیم «انقلاب» بطور کامل محقق شده است! در واقع ما انقلاب اسلامی را در سه مرحله کامل می دانیم: 1. انقلاب سیاسی (انقلاب سال 57 که ساختارهای کلان نظام و جهت گیری کلی اسلامی شد) 2. انقلاب فرهنگی (تولید علم و دانش اسلامی، فقه حکومتی و جریان دین در علم و برنامه)، 3. انقلاب اقتصادی و اجتماعی (برپایی تمدن اسلامی و تحقق ساختارهای اسلامی) اگر صحبت از کارآمدی نظام می شود، حتماً متناسب با ظرفیت تحقق انقلاب سنجیده میشود، انقلاب اسلامی در جهت و حرکت کلان خود موفق بوده است لکن تا انقلاب فرهنگی و اقتصادی و تحقق «تمدن اسلامی» راه زیادی داریم. هر چند در مجموع و برآیند عملکرد نظام، ارزیابی مثبت است، لکن ضعفها و مشکلات را نمی توان نادیده گرفت که عمدتاً ناشی از نفوذ تمدن سکولار غرب در ساختارها و تصمیمات و روابط است چون هنوز تمدن اسلامی تولید و اجراء نشده است! اقتصاد، بانکداری، مدیریت، سیاست، روابط دیپلماسی و بسیاری امور دیگر کشور هنوز با الگوهای غربی اداره میشوند و تحقق تمدن اسلامی منوط به تولید زیرساختهای دانشی (انقلاب فرهنگی) و جریان دین در ساختارهای عینی (انقلاب اقتصادی) است. بنابراین انتظار حرکت بر اساس مُرّ اسلام و تحقق عینی اسلام در جامعه هنوز انتظار بجایی نیست چون انقلاب نوپای ایران، هنوز وارد مراحل بعدی تکامل نشده است، هنوز از مراحل پنجگانه تحقق اهداف انقلاب اسلامی که رهبری فرموده اند در مرحله سوم یعنی دولت اسلامی توقف کرده ایم! و البته چهل سال مدت زیادی نیست و علیرغم همه کوتاهی ها لکن در مقایسه با تمدن غرب که 250 سال پس از رنسانس موفق به تحقق تمدن یکپارچه سکولار غرب شد، هنوز فرصت و امید باقی است ... دقایق الحقایق @abdollahimahdi
سناریوی اجرای برجام ۲ برای تکمیل پازل سازش و رابطه و مذاکره با غرب، نیاز بود که قبل از پیشنهاد مذاکره ترامپ، تهدید به جنگ صورت گیرد و لازمه آن موضع گیری به ظاهر انقلابی روحانی مبنی بر بستن تنگه هرمز بود تا با این تهدید و موضع گیری ترامپ و احتمال جنگ و از سویی نابسامانی های اقتصادی، پیشنهاد مذاکره مقبول افتد، برجسته نشان دادن ناامنی باب المندب توسط عربستان نیز بخشی از این سناریو و دمیدن به آتش جنگ بود...، بنابراین به نظر می رسد رئیس جمهور یک شبه رگ غیرت انقلابی پیدا نکرده است بلکه یحتمل عامدانه یا جاهلانه با خط دهی دیگران برای تکمیل پازل سازش و تعامل با غرب نقش آفرینی میکند و نیز نابسامانی های اقتصادی برنامه ریزی شده است تا تبدیل به اغتشاشات و مطالبات عمومی مردم برای تحقق مذاکره و عقب نشینی حاکمیت شود، لازم بود روحانی آن سخنرانی انقلابی را در مورد اقتصاد ریاضتی انجام دهد تا مردم خوب متوجه وضعیت بحرانی جامعه بشوند و فشار گرانی و قیمت ارز و ... آنها را به خیابان بکشاند! چه بسا قطعی برق و آتش سوزیها در گوشه کنار کشور و هر حادثه ای این روزها برای عصبانی کردن مردم لازم باشد! .... دقایق الحقایق! @abdollahimahdi
اسلام و تجدد اینجانب در صدد بودم تأملات و جمع بندی ذهنی خود را در رابطه با تعاریف، شاخصه ها و روابط سه پدیده «تمدن غرب»، «تمدن اسلامی» و «حیات طیبه» به نگارش در آورم . پس از نگارش اولیه، مطالعه چند منبع را جهت غنای بحث در دستور کار قرار دادم ... اکنون بنده به جدّ معتقدم در شناخت نسبت اسلام و تجدد، خلاء نگاه صحیح و متقن و مستدل و مستند، منشاء بسیاری از مشکلات اجتماعی جامعه ماست، در زمانه ای که جبهه بندی و منازعه و درگیری همه جانبه اسلام و دشمنانش در همه میدانهای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و ... به اوج خود رسیده و تمدن غرب با هیمنه و سیطره بی نظیر خود در طول تاریخ با نفوذ در همه سطوح فردی و اجتماعی و همه وجوه و لایه های زندگی اعم از خوراک و پوشاک و مسکن و ازدواج و ...، همه مناسبتها و روابط را در جهت اهداف خود به انحراف و تباهی کشانده است، نداشتن بصیرت و نشناختن دشمن و نحوه دشمنی و نفوذ او منجر به انفعال و فریب و تسلیم و بعضاً تعظیم و همراهی با او میشود. از اینرو معتقدم ترویج و نشر این نگاه برای عموم مردم از اولویتهای تبلیغی رسانه ها و مبلغین دینی است، باید اثرهای هنری و رسانه ای و مستندهای بسیاری بر اساس این نگاه ساخته شود، باید مردم را به مطالعه چنین آثاری که بخوبی به تبیین این نگاه پرداخته اند، دعوت و تشویق نمود، حتی عموم طلاب حتی علما و اساتید! اگر در حوزه، قدرت تصمیم گیری داشتم آنرا در برنامه درسی طلاب قرار می دادم، در بیان اهمیت این بحث گزافه گویی نیست اگر بگویم در هر منزلی کنار قرآن و مفاتیح و نهج البلاغه و صحیفه سجادیه و ... وجود این مباحث که در رابطه با بزرگترین مسئله مستحدثه زمانه ما به بیان معارف دین می‌پردازد و مؤمنین را متوجه بزرگترین منکر زمانه (به تعبیر آیت الله میرباقری) و ضرورت هوشمندی و مراقبه در قبال آن می‌نماید، ضروری است. و اما از همه مهمتر نقش این مسئله در امر فقاهت و اجتهاد است، به نظر می رسد تبیین نسبت اسلام و تجدد بیش از آنکه می‌بایست مدیران را در تصمیم‌گیریها و ساختارسازی‌ها و فعالیت‌ها از انفعال در برابر مدرنیته و محصولات آن رهایی بخشد و یا روشنفکران غربزده را در مواضع خود به تعادل رساند و یا قدرت تحلیل صحیح و انتظارات به جا نسبت به نظام اسلامی و کارآمدی آن به مردم بدهد و یا... در «فقاهت و اجتهاد» دارای بیشترین اهمیت است، امروزه فقه می‌بایست (حتی در حداقلی ترین رویکرد خود) در مواجهه با تمدن غرب، نسبت به موضوعات مستحدثه اعلام موضع نماید و هیچ خطایی بالاتر از این نیست که فقیه، به موضوعات مستحدثه تمدنی، با همان نگاه موضوعات شرعی بنگرد و با همان روش و اسلوب در صدد تعیین حکم برآید! عدم توجه و اعتقاد کافی به بطلان و انحراف تمدن غرب و خاستگاه و جایگاه نظام نیازمندیها و محصولات آن متناسب با دنیا طلبی و پرستش طاغوت و توسعه کفر و الحاد و ... ، یک فقیه را به راحتی در معرض توجیه و تأیید و برائت موضوعات و محصولات تمدن غرب قرار می دهد ، بنابراین به عقیده اینجانب در تطور و تکامل فقاهت، می‌بایست این مسئله مورد توجه جدی قرار گرفته و جهت کارآمدی در شیوه اجتهاد و فقاهت، قاعده‌مند گردد بطوریکه یک فقیه مبنائاً در رابطه با تمدن غرب، تمدن اسلامی و حیات طیبه مورد انتظار دین، اتخاذ موضع و مبنا نماید و متناسب با این موضع و قواعد آن به امر اجتهاد و فقاهت بپردازد ... @abdollahimahdi
«دروغ» سپر «حزب الشیطان»! حدود 1500 آیه از قرآن کریم به دشمن شناسی اختصاص دارد و آیات قرآن، دشمنان را تحت عنوان «شیطان»، «کافرین»، «یهود»، «منافقین» و ... نام می برد. خوب است در عالم سیاست، دسته ای از دشمنان را که در اواخر سوره مجادله تحت عنوان «حزب الشیطان» در مقابل «حزب الله» از آنها نامبرده میشود مصداق یابی نماییم، این افراد که گویا غیر از کفار و یهودند، داری دو ویژگی خاص هستند که به آن شناخته شده و تمایز یافته اند و آندو ویژگی«دوستی با دشمنان خدا» و «دروغگویی» است! (أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ تَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ ما هُمْ مِنْكُمْ وَ لا مِنْهُمْ وَ يَحْلِفُونَ عَلَى الْكَذِبِ وَهُمْ يَعْلَمُونَ؛ مجادله/14 ، أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْكَاذِبُونَ؛ مجادله/18) اینان آنچنان بر دروغ های خود پافشاری می کنند که گویی سوگند دروغ میخورند و این سوگند دروغ، سپر آنان در برابر مخالفان است (اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً؛ مجادله/16)، چنانکه راز بقا و موجودیت و حفظ موقعیت آنها به این دروغگویی ها و باور مردم نسبت به آنهاست! این جماعت چنان به دورغگویی عادت کرده اند که در روز قیامت نیز در برابر خداوند متعال، میخواهند با قسم دروغ به اهداف خود برسند! (يَوْمَ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ جَمِيعًا فَيَحْلِفُونَ لَهُ كَمَا يَحْلِفُونَ لَكُمْ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ عَلَى شَيْءٍ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْكَاذِبُونَ؛ مجادله/18). با اندکی دقت می توان دریافت که امروزه در صحنه سیاسی، چه افرادی ضمن پافشاری بر روابط دوستانه با دشمنان اسلام و نظام و انقلاب، با تمسک به «دروغ» موقعیت خود را حفظ کرده و دروغهای خود را همچون سپری در برابر رسوایی ها و افتضاحات و اشتباهات به کار گرفته و با سوء استفاده از حسن ظن و اعتماد مردم، پستها و کرسیهای مدیریت را اشغال و در تجمیع مال و ثروت و قدرت تلاش نموده و از هیچ خیانتی در حق کشور و ملت و دوستی با کفار و دشمنی با حزب الله دریغ نمی ورزند. روزی از گلابی برجام می گویند، روزی از سایه جنگ، روزی از خزانه خالی، روزی از قدرت دشمن و ضعف کشور، روزی از ثمرات و وعده های دروغین ارتباط و مذاکره با کفار و ... اگر این دروغ ها را نداشتند پشت چه سپری پناه گرفته و آبروی رفته خود را حفظ و افتضاحات خود را لاپوشانی می کردند؟! تا روز قیامت و در روز بعثت هم دروغ می گویند و هر روز باید انتظار دروغ جدیدی از آنها داشت... (أُولَئِكَ حِزْبُ الشَّيْطَانِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ الشَّيْطَانِ هُمُ الْخَاسِرُونَ؛ مجادله/19) @abdollahimahdi
هدایت شده از مهدی عبداللهی
تفاسیری از «نظام» در دین، فقه و فقاهت http://l1l.ir/5kxa
«مهندسی خانواده در اسلام و تلاش دشمن نسبت به نابودی آن» مقام معظم رهبری در یکی از صحبت های اخیرشان، در موضوع تلاش برای تحقق اهداف انقلاب اسلامی که «ایجاد دنیای مؤمن، امن و سالمی» است که «هم رفاه مادّی، هم شوکت بین‌المللی، هم بهجت معنوی» داشته باشد، به مسئله ای متناسب با «این برهه از زمان» اشاره می کنند که عبارت است از «خانواده» و آنرا یکی از سنت های الهی می دانند که دشمن بشریت تصمیم و تلاش به نابودی آن دارد و در برخی جوامع غیر الهی موفق بوده اند، و از جمله مصادیق این تلاش¬ها، ازدواج سخت، ازدواج سفید، فرزندآوری کم، ترویج شهوات، مبارزه با حیاء و عفت و ... شمرده اند و نهایتاً مبارزه با آنها و تلاش جهت طهارت و پاکیزگیِ دامان جوانهای این کشور را از «بهترین کارها و یکی از مؤثّرترین شیوه‌ها برای حفظ انقلاب و برای رشد انقلاب و برای حفظ نظام اسلامی» دانسته اند. در اهمیت این مسئله می توان گفت که «خانواده» یکی از آیات و نشانه های الهی (وَ مِنْ آیاتِهِ انْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ انْفُسِکُمْ ازْواجاً لِتَسْکُنُوا الَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً انَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُوْنَ) و یک پدیده مبارک و یک طراحی شگفت انگیز در نظام احسن خلقت و مهندسی دقیقی توسط خداوند در زندگی انسانهاست که آنرا یکی از ارکان جامعه مؤمنین با کارکردهای ویژه و پراهمیت و پرنقش در تربیت مؤمنین و رشد و تکامل جامعه ایمانی قرار داده است، اهمیت خانواده را ابلیس و شیاطین انس و جن خوب می دانند و ازینروست که کمر همت برای نابودی و اضمحلال نهاد خانواده بسته اند. خانواده به عنوان کوچکترین مجموعه و نظام درون جامعه، حد واصل و واسطه تربیت فرد و جامعه است، قواعد تشکیل خانواده که از ازدواج شروع میشود و نقشی که خداوند برای پدر و مادر و فرزندان مشخص کرده است و روابط و نسبتهای بین اعضای خانواده و اصول و آداب خانواده همه متناسب با فطرت و نیازهای فطری و غریزی و نیز به منظور ایجاد تعادل در نیازها و رفع نیازها و تحقق زندگی سالم اجتماعی است. مثلا عشق و علاقه و عاطفه و نیاز جنسی و ... همه را در حد متعادلی تأمین می کند، وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً ... خانواده اسباب نزول مودت و رحمت الهی است و سست شدن ساختار خانواده و از بین رفتن استحکام آن، سبب افراط و تفریط در بسیاری از مسائل و نیازها شده و نتیجه ای جز فساد نخواهد داشت. جامعه سالم و زندگی سالم در جامعه بدون خانواده سالم امکان پذیر نیست و طبعاً شیطان برای به فساد کشاندن انسان و زندگی او مهمترین مسئله ای را که به انحطاط و انحراف میکشاند مسئله ازدواج و تشکیل خانواده و نقش آفرینی صحیح اعضای خانواده و روابط متناسب آنهاست، از جمله اقدامات و تلاشهای شیاطین جن و انس در رابطه با مسائل خانواده عبارت است از : - نگاه ابزاری به زن و وارونه جلوه دادن حقایق در مورد نقش و جایگاه زنان، - ترویج سبک زندگی بر اساس بی عفتی و بی حجابی؛ تزیین بی عفتی و بی حجابی و آثار مخرب آن توسط تولیدات هنری و رسانه ای و غفلت زایی نسبت به نتایج و عواقب آن نظیر عادی کردن روابط منفی خارج از حریم خانواده، - ترویج ازدواج های باطل و ناسالم مانند ازدواج سفید یا ازدواج همجنسان، - برهم زدن ولایت پدر بر امور خانواده، ترویج زن سالاری یا فرزندسالاری، - برهم زدن نقش محوری زن در امر مقدس «خانه داری» و همسرداری و تربیت و پرورش فرزندان و ... - تبلیغ منفی نسبت به فرزندآوری، در خانواده، «زن» یک رکن اساسی و محوری است که «پرورش و تربیت فرزندان» از مهم ترین رسالت های او محسوب می-شود و مقام معظم رهبری نیز در این باب فرموده اند که «این‌قدر خانه‌داری را تحقیر نکنند. معنای خانه‌داری زن تربیت انسان است، معنایش تولید والاترین و بالاترین محصول و متاع عالم وجود است؛ یعنی بشر» اگر اهمیت جایگاه خانواده را در سعادت دنیا و آخرت انسانها بفهمیم سفارشات اسلام را نسبت به رعایت حقوق یکدیگر و اخلاق و آداب و اصول روابط در خانواده را بهتر درک میکنیم، مانند: « ما بُنِیَ بَناءٌ فِی الاسْلامِ احَبُّ الی اللَّه مِنَ التَّزْوِیِج»، «و عاشروهن بالمعروف»، «ألا خَیرُکُم ، خیرُکُم لِنسائِه و أنَا خَیرُکُم لِنسائی»، « من صَبَر علي سُوء خَلق اِمرأته اَعطاهُ اللَّه مِنَ الاَجرِ مِثل مَن اَعطي اَيّوب عَلي بَلائه»، «اَيما اِمرأة ماتَت و زَوجِها عَنها راضٍ دَخَلَت الجَنة»، «اَكملُ المؤمنين ايماناً اَحسَنَهُم خُلقاً و اَلطَفَهُم بأهلِه»، ««أَرْضَاکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَسْبَغُکُمْ عَلَی عِیَالِهِ» و ... @abdollahimahdi
«مضمون زیبای زیارت و مناجاتی با امام زمان عج» *در میان زیارات و مناجات ها با امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف، زیارتی تحت عنوان زیارت سرداب (زیارت دوم) در مفاتیح الجنان آمده است که با این عبارت شروع میشود : اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خَلیفةَ اللهِ وَخَلَیفةَ آبآئِهِ الْمَهْدِیّینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وَصِىَّ الاَْوْصِیآءِ الْماضینَ، سلام بر تو اى نماینده خدا و جانشین پدران راه یافته اش سلام بر تو اى وصى اوصیاى گذشته *برخی عبارات زیبا و آموزنده آن عبارتند از : أشْهَدُ اَنَّ بِوِلایَتِکَ تُقْبَلُ الاَْعْمالُ، وَتُزَکَّى الاَْفْعالُ، وَتُضاعَفُ الْحَسَناتُ، وَتُمْحَى السَّیِّئاتُ، گواهى دهم که همانا بوسیله دوستى تو پذیرفته گردد اعمال و پاک شود کردار و چند برابر گردد کارهاى خوب و محو شود کارهاى بد فَمَنْ جآءَ بِوِلایَتِکَ، وَاعْتَرَفَ بِاِمامَتِکَ، قُبِلَتْ اَعْمالُهُ، وَصُدِّقَتْ اَقْوالُهُ، وَتَضاعَفَتْ حَسَناتُهُ، وَمُحِیَتْ سَیِّئاتُهُ، پس هر که ولایت تو را داشت و به امامت تو اعتراف کرد اعمالش پذیرفته و گفتارش مورد تصدیق و گواهى است و کارهاى نیکش مضاعف و بدیهایش محو گردد وَمَنْ عَدَلَ عَنْ وِلایَتِکَ، وَجَهِلَ مَعْرِفَتَکَ، وَاسْتَبْدَلَ بِکَ غَیْرَکَ، و هر که رو گرداند از ولایت و دوستى تو و تو را نشاخت و بجاى تو دیگرى را برگزید کَبَّهُ اللهُ عَلى مَنْخَرِهِ فِى النّارِ، وَلَمْ یَقْبَلِ اللهُ لَهُ عَمَلاً، وَلَمْ یُقِمْ لَهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَزْناً، خداوند او را سرنگونش کند بصورت در آتش دوزخ و هیچ کارى را از او نپذیرد و میزانى براى او در قیامت بر پا نکند (و حسابى برایش باز نکند) . . . فَلَوْ تَطاوَلَتِ الدُّهُورُ وَتَمادَّتِ الاَْعْمارُ لَمْ اَزْدَدْ فیکَ اِلاَّ یَقیناً، وَلَکَ اِلاّ حُبّاً، و اگر طولانى گردد روزگارها و به درازا کشد عمرها نیفزاید مرا درباره تو جز یقین و زیاد نگرداند براى تو در من بجز محبّت وَعَلَیْکَ اِلاَّ مُتَّکَلاً وَمُعْتَمَداً، وَلِظُهُورِکَ اِلاَّ مُتَوَقَّعاً وَمُنْتَظَراً، وَلِجِهادى بَیْنَ یَدَیْکَ مُتَرَقَّباً، و جز توکّل و اعتماد بر تو و جز انتظار و توقع ظهور و پیروزیت و جز آن که چشم براه آن باشم که در پیش رویت پیکار کنم فَاَبْذُلُ نَفْسى وَمالى وَ وَلَدى، وَاَهْلى وَجَمیعَ ما خَوَّلَنى رَبّى بَیْنَ یَدَیْکَ، وَالتَّصَرُّفَ بَیْنَ اَمْرِکَ وَنَهْیِکَ، و جان خود و مال و فرزند و خاندان و خلاصه هر چه را خدا به من داده است همه را در راهت نثار کنم و همه را در اختیار امر و نهى تو بگذارم مَوْلاىَ فَاِنْ اَدْرَکْتُ اَیّامَکَ الزّاهِرَةَ، وَاَعْلامَکَ الْباهِرَةَ، مولاى من اگر من آن دوران درخشان را درک کنم و آن پرچم هاى نمایان تو را ببینم فَها اَنَا ذا عَبْدُکَ الْمُتَصَرِّفُ بَیْنَ اَمْرِکَ وَنَهْیِکَ، اَرْجُو بِهِ الشَّهادَةَ بَیْنَ یَدَیْکَ، وَالْفَوْزَ لَدَیْکَ، پس من همان بنده تو باشم که خود را در اختیار امر و نهى تو بگذارم تا بلکه بدان وسیله در پیش رویت بشهادت رسم و در نزد تو کامیاب گردم. . . . مَوْلاىَ وَقَفْتُ فى زِیارَتِکَ مَوْقِفَ الْخاطِئینَ النّادِمینَ، اَلْخآئِفینَ مِنْ عِقابِ رَبِّ الْعالَمینَ، سرورا من ایستاده ام براى زیارت تو چون خطاکاران پشیمانى که ترسانند از کیفر پروردگار جهانیان وَقَدِ اتَّکَلْتُ عَلى شَفاعَتِکَ، وَرَجَوْتُ بِمُوالاتِکَ وَشَفاعَتِکَ مَحْوَ ذُنُوبى، وَسَتْرَ عُیُوبى، وَمَغْفِرَةَ زَلَلى، و تکیه کرده ام بر شفاعت و وساطت تو و از دوستى و شفاعت تو امید آن دارم که گناهانم محو شود و عیوبم پوشیده گردد و لغزش هایم آمرزیده شود فَکُنْ لِوَلِیِّکَ یا مَوْلاىَ عِنْدَ تَحْقیقِ اَمَلِهِ، وَاسْئَلِ اللهَ غُفْرانَ زَلَـلِه، پس تو هم اى مولاى من کمک چاکرت کن تا آرزویش تحقّق یابد و از خدابخواه که لغزشش را بیامرزد فَقَدْ تَعَلَّقَ بِحَبْلِکَ، وَتَمَسَّکَ بِوِلایَتِکَ، وَتَبَرَّءَ مِنْ اَعْدآئِکَ، زیرا که به رشته محبّت تو چنگ زده و به ولایت و دوستى تو تمسّک جسته و از دشمنانت بیزارى جوید @abdollahimahdi
هدایت شده از مهدی عبداللهی
تقریری از «تکامل تاریخ» شماره 1 🔸چندی است که جناب آقای مهدی نصیری، با پتک بطلان «نظریه خطی تکامل» بر سر مباحث برخی صاحبنظران می کوبد و مباحث آنها را مبنی بر «تکامل تاریخ» متأثر از این نظریه و باطل می داند... با احترام و عرض ادب محضر ایشان، در این نوشتار سعی شده است از مقوله «تکامل تاریخ» قدری دفاع نموده و پاسخ برخی اشکالات ایشان به این بحث بیان شود، در ادامه فرازهایی از نوشتار آمده است و لازم است برای مطالعه کامل آن به فایل ضمیمه مراجعه نمایید: 🔸لازمه نگرش و تحلیل صحیح نسبت به مقوله تکامل تاریخ، در نظر گرفتن جریان تاریخ در دو جبهه حق و باطل است، اگر این تفکیک صورت نگیرد و تکامل تاریخ را به نسبت همه جوامع و انسانها مورد ارزیابی قرار دهیم، طبعاً نمی توان در اکثریت مردم تا عصر ظهور، شاهد رشد و تکامل بود، و در صورت تفکیک این دو جریان، نمی توان رشد و تکامل جریان حق را منکر شد! در جبهه باطل تا عصر ظهور توسعه مادی وجود دارد و در جبهه حق، تکامل ایمان، معرفت و عبودیت خدای متعال زمینه ساز ظهور خواهد بود و با توجه به غلبه جریان حق بر باطل در همه ادوار تاریخ، این رشد و تکامل به کل تاریخ نسبت داده میشود... 🔸شهید مطهری می فرماید : «در اصطلاح قرآن، تنازع میان حق و باطل مطرح است... نزاع و درگیری میان حق و باطل همیشه همه در صحنه فرد و هم در صحنه اجتماع وجود دارد» و آنچه گویای «تکامل» در صحنه اجتماعی و تاریخی است، غلبه جریان حق بر باطل است...و نکته مهم اینکه جریان حق نه تنها در نهایت تاریخ بلکه در فرایند و سیر حرکت تاریخ نیز بر باطل غلبه دارد و به فرموده شهید مطهری « از آیات قرآن، کاملاً این مطلب استنباط میشود بدون اینکه قرآن روی اکثریت تکیه کرده باشد (اکثریت ملاک نیست) بلکه روی اینکه تداوم مال کیست، کدام یک دوام دارد، کدام یک برای بقای جامعه ملاک است، کدام یک پیروز است... قرآن می گوید: حق پیروز است و باطل شکست می خورد، حق دایم است و باطل موقت است». 🔸غلبه ظاهری جریان باطل در منطق قرآن مانند کف روی آب است که از بین خواهد رفت، «كَذلِكَ يَضرِبُ اللَّهُ الحَقَّ وَالباطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذهَبُ جُفاءً وَأَمّا ما يَنفَعُ النّاسَ فَيَمكُثُ فِي الأَرضِ» در این آیه جریان باطل به کف روی آب تشبیه شده است که عمق و حقیقتی ندارد و غلبه آن ظاهری است و جریان حق گرچه حقیقتش در زیر کف روی آب ناپیداست اما وجود حقیقی دارد و نمی توان آنرا و تکاملش را تا سرحد غلبه بر باطل نایده انگاشت! ادامه دارد ... @abdollahimahdi
هدایت شده از مهدی عبداللهی
تقریری از «تکامل تاریخ» شماره 2 🔸نکته مهم اینکه این زوال و نابودی باطل منحصر به عصر ظهور نیست و در ادوار گوناگون از تاریخ پس از مدت کوتاهی امهال و امداد باطل، نصرت و پیروزی حق واقع شده و این وعده خداوند «بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَي الْباطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذا هُوَ زاهِقٌ» همواره در طول تاریخ محقق گشته است، «وَ لَقَدْ سَبَقَتْ كَلِمَتُنا لِعِبادِنَا الْمُرْسَلِينَ إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورُونَ وَ إِنَّ جُنْدَنا لَهُمُ الْغالِبُونَ» بنابراین نمی توان اینگونه قضاوت نمود که اگر امتی با پیامبری همراهی نمی کرد، جریان حق در سیر نزولی و شکست و نابودی قرار گرفته است بلکه «اراده الهی بر این تعلق گرفته است که رسولان الهی پیروز باشند و قرآن پیامبران را که نهضت های آنها چند روزی بود و بعد از بین رفت، شکست خورده نمی داند بلکه آنها را در بعثت های خودشان پیروز و غالب می داند و بعکس کید شیطان را ضعیف می شمارد» ، بنابراین اگر صحنه تقابل جریان حق و باطل را در تاریخ، همواره به پیروزی جریان حق بر باطل تفسیر نماییم، آیا معنایی جز تکامل تاریخ خواهد داشت؟ 🔸مقام معظم رهبری نیز در بیاناتی با اشاره به تقابل و درگیری جبهه أنبیاء با دشمنان و واکنش متناسب با رفتار آنها فرموده اند :« ...این حادثه همیشه بوده، امروز هم هست، آن روز هم دنیا و دنیاداران در مقابل حرکت پیامبر، با چهره‌ی خشن و سرد و با کمال خشونت رفتار می‌کردند؛ مخصوص امروز نیست؛ اما در همه‌ی موارد هم آن جبهه‌ای که در نهایت عقب‌نشینی کرده، همان جبهه‌ی متکبر و مستکبر بوده است. اینجاست که تاریخ روز به روز تکامل پیدا کرده است. تفسیر الهی تاریخ، این است. تکامل تاریخ، یعنی این. تکامل، یعنی مفاهیم عالی را بهتر درک کردن، تخلق به اخلاق عالی را بیشتر پیدا کردن، و یک‌قدم به سوی یک معرفت صحیح جلو رفتن. به این ترتیب، بشریت قدم‌به‌قدم جلو آمده، تا به دوران نبوت خاتم رسیده؛ و امروز هم همان حرکت به سمت پیش ادامه دارد.» 🔸باید توجه داشت که درون جریان حق، مؤمنین نیز در تولی خود به ولایت، فراز و نشیب هایی داشته اند و ممکن است در برهه ای دچار توقف و یا حتی انحطاط هم شده باشند لکن، منظور از تکامل تاریخ، تکامل همه جوامع درهمه زمانها نیست بلکه برایند کلی حرکت تاریخ، به سمت و سوی تکامل است به عبارت دیگر اگر فراز و نشیب جوامع و سیر صعود و نزول آنها را در نموداری رسم نماییم، حتماً برایند آن مثبت است و به قول شهید مطهری «مجموع جلو رفتن ها بیشتر از مجموع برگشتن هاست ... یعنی اگر ما مجموع زمان ها را و به عبارت دیگر، بشر را از روزی که تمدن و فرهنگ خود را آغاز کرده در نظر بگیریم شک ندارد که امروز جلوتر است» ادامه دارد ... @abdollahimahdi
هدایت شده از مهدی عبداللهی
تقریری از «تکامل تاریخ» شماره 3 🔸بر اساس نظر علامه طباطبایی، «ظهور دین خاتم به این معناست که استكمال فردى و اجتماعى بشر [در این دوره تا قیامت] به حدى مى‏رسد كه «معارف» و «شرايع قرآن» او را كافى است و به بيش از آن نيازمند نمى‏شود»... در حالیکه در دوره أنبیاء گذشته میبایست با معجزات حسی متنوع و حوادث عجیب و غریب، احساسات مخاطب را متأثر ساخته و عجز و ناتوانی را در آنان برانگیزد تا سر تسلیم فرود آورده و ایمان بیاورند، لکن در این دوره (بعثت تا ظهور و نه صرفاً انسانهای عصر نزول قرآن)، انسانها به درجه ای از رشد و تکامل رسیده اند که معجزه پیامبر خاتم از جنس «کلام» باشد... (جریان سقیفه و مخالفت های بعدی با اسلام را نیز باید در بستر جریان باطل تحلیل نمود و نقضی برای رشد و تکامل جریان حق محسوب نمی شوند و اینکه سقیفه و مصائب عاشورا و مقابله با پیامبر در استقرار قسط و عدل از عوامل نقض رشد و تکامل انسانها شمرده میشود، ناشی از عدم تفکیک جریان حق و رشد و تکامل آن از جریان باطل است.) 🔸... همه این اتفاقات از رشد و تکامل ایمانی، معرفتی و ساختار اجتماعی جریان شیعه حکایت دارد و در حال حاضر نیز کسی نمی تواند منکر رشد معرفت شیعه در روند و محصولات علمی عرصه اخلاق و عقائد و احکام فقهی نسبت به گذشته شود و این سیر تکامل علمی و معرفتی و افقهای پیش روی آنرا نادیده بگیرد... 🔸 حال سئوال این است که اگر یک روند تکاملی و رشد ایمانی و معرفتی برای انسانها تصور نکنیم و تلاش أنبیاء و اولیای الهی را در فراهم آوردن بستر رشد و تکامل آنها و زمینه سازی برای آمادگی آنها و مواجهه با پیامبر و شریعت خاتم و نیز عصر ظهور در طول تاریخ نبینیم، چرا باید پیامبر خاتم و شریعت کامل او تا زمان بعثت تأخیر بیفتد و همان ابتدای عالم دین و شریعت کامل نازل نشده است؟ و نیز چرا دین پیامبر خاتم همان ابتدای عالم با تعیین اوصیای الهی کامل نگشت و تا یوم الغدیر به تأخیر افتاد و حضور اهل بیت علیهم السلام تا برهه دوم تاریخ تأخیر افتاد و چرا ظهور امام عصر علیه السلام تا برهه سوم تاریخ به تأخیر افتاده است؟! آیا غیر از این است که انسان ها و جوامع و تاریخ میبایست در یک روند تکاملی تولی و عبودیت خود را بر محور ولایت به منصه ظهور بگذارند تا ولایت فرصت ظهور و حضور واقعی یافته و به نحو تمام و کمال محور مناسبات جهان گردد؟! آیا غیر از این است که تاریخ منتظر رشد و تکامل انسانهایی است که خداوند وعده داده است، «فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ» و اینان زمینه ساز ظهور خواهند بود؟! آیا غیر از این است که انقلاب اسلامی و جریان مقاومت در دنیا فراتر از یک حادثه و جرقه ای در ظلمات عصر حیرت، بستر ساز رشد و تربیت انسانهایی است که مانند ایشان در گذشته تاریخ الا شذ و ندر وجود ندارد؟! میلیون ها جوانی که با اینکه امام معصوم را از نزدیک درک نکرده اند و تنها به سیاهی کلام ایشان روی سفیدی کاغذ ایمان آورده اند، با اشاره ای از سوی نائب امام زمانشان، جان و مال خود را به فدای اسلام و انقلاب خواهند کرد... 🔸سئوال دیگر اینکه اگر عاقبت و سرگذشت جوامع قبلی برای جوامع بعدی سرمایه رشد و تکامل نباشد چرا باید به عبرت آموزی از گذشتگان توصیه شود؟ «أَوَ لَمْ يَسِيرُواْ فىِ الْأَرْضِ فَيَنظُرُواْ كَيْفَ كاَنَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِم»‏ این آیه به عبرت آموزی از عاقبت افراد و جوامع گذشته جهت پیمودن راه صحیح سعادت در آینده امر شده است و قطعاً اخبار گذشتگان دستاوردهایی برای آیندگان خواهد داشت و همین دستاوردها زمینه رشد و تکامل آیندگان را فراهم می سازد. همچنین اگر تلاش أنبیاء و اولیای الهی را در تربیت انسانها ولو در مقیاس حداقلی، موفق بدانیم، آیا نسلی که پدران و آبا و اجدادشان مورد تربیت قرار گرفته اند، طبعاً تکامل و رشد آنها نسبت به گذشتگانشان بیشتر نخواهد بود؟! و آیا این سیر تکاملی، معنایی غیر از تکامل تاریخ دارد؟! @abdollahimahdi
سیر تکاملی تاریخ.pdf
213.9K
این نوشته را هم در میان نوشته های گذشته پیدا کردم که در آن نکاتی درباره تکامل تاریخ آورده ام . @abdollahimahdi
🔹نقدی بر کلام سید جمال و برخی بزرگان مبنی بر «اسلام در شرق و مسلمان در غرب»! 🔸اخیراً حضرت آیت الله جوادی آملی در سخنان خود با اشاره به برخی مشکلات و رفتارهای نادرست مردم در کشور و مقایسه آن با برخی محسنات و رفتارهای به ظاهر درست در دیگر کشورها به جمله مشهور سید جمال اشاره می کنند که در غرب مسلمان هست اما اسلام نیست و در شرق اسلام هست اما مسلمان نیست ... 🔸قبلا در نوشته ای اشاره کرده بودم که این حرف سید جمال غلط به نظر می رسد و این مقایسه صحیح نیست و الان با ذکر جملاتی از آن نوشته به دو روایت در این رابطه اشاره می نمایم : 🔸... اگر جهت گیری صحیح بود، کجی ها و اشتباهات در دو بعد دیگر قابل چشم پوشی هستند، هر چند برای رفع آنها باید نهایت تلاش بشود اما فرد، گروه یا جامعه ای که جهت گیری صحیحی دارند، اگر در طی مسیر در جهت صحیح مرتکب خطا و اشتباه هم بشوند، اولاً امید بسیاری به عفو و بخشش وجود دارد (روایات بسیاری بر این مضمون تأکید دارند که اگر ولایت و محبت اهل بیت علیهم السلام باشد همه گناهان آمرزیده خواهد شد)، ثانیاً امید بسیاری به ترمیم و اصلاح وجود دارد (بر اساس روایات خداوند مؤمنین را بر اصلاح امور و جبران خطاها یاری می دهد) ، ثالثاً امید بسیاری به رسیدن به مقصد و اهداف وجود دارد (مَنْ كَانَ مَقْصَدُهُ الْحَقَّ أَدْرَكَهُ وَ لَوْ كَانَ كَثِيرَ اللَّبْس) . بنابراین بدی و زشتی این خطاها و اشتباهات در جهت صحیح، قابل مقایسه با زشتی و بدی جهت گیری اشتباه نیست!(الْمَغْلُوبُ بِالْحَقِّ غَالِب) 🔸بنابراین در ارزیابی فرد، گروه یا جوامع می بایست «جهت گیری» را اولویت اول قرار داد و اگر جهت گیری اشتباه یا انحراف داشته باشد، دیگر معیارها ارزش چندانی نخواهند داشت، بنابراین جمهوری اسلامی ایران که جهت گیری مردم و نظام و انقلاب، توحید و ولایت و شریعت است، با دیگر جوامعی که جهت اصلی را گم کرده اند و این معیار و ملاک اساسی را ندارند، قابل مقایسه نیست ولو اینکه در فروعات و برخی رفتارها و عملکردها و احیاناً عقلانیت مادی و تمدنی، بهتر و برتر ارزیابی شوند.(حَقٌّ يَضُرُّ خَيْرٌ مِنْ بَاطِلٍ يَسُر) ادامه : 👇 @abdollahimahdi
ادامه : 🔸دو روایت در تأیید اینکه جهت گیری صحیح در مسیر دین و ولایت (باطن دین ولایت است ) از رفتار و عملکرد صحیح مهمتر است، بلکه در جهت غلط اعمال نیک هیچ ارزشی ندارد : 🔸امام صادق عليه السلام : كانَ أميرُ المؤمنينَ عليه السلام كثيراً مّا يقولُ في خُطبتِهِ : يا أيّها الناسُ ، دِينَكُم دِينَكم !! فإنّ السيّئةَ فيهِ خيرٌ مِن الحَسَنةِ في غَيرِهِ ، و السيّئةَ فيهِ تُغفَرُ ، و الحَسَنةَ في غيرِهِ لا تُقبَلُ . امير المؤمنين عليه السلام در سخنرانى هاى خود اين جمله را بسيار مى فرمود : اى مردم! ديندار باشيد ، ديندار! اگر گناه كنيد و ديندار باشيد بهتر است از اين كه نيكى كنيد و بى دين باشيد ؛ زيرا گناه، در آن آمرزيده مى شود و نيكى در بى دينى پذيرفته نمى شود.(الكافي : ٢/٤٦٤/٦ ) 🔸ابن شاذان رحمت الله علیه در کتاب مناقب از اباصلت هروی نقل می کند که از حضرت رضا علیه السلام شنیدم و ایشان از پدرانش روایت کرد که علی علیه السلام فرمود : علی بن ابیطالب حجتی علی خلقی و نوری فی بلادی و امینی علی علمی، لا ادخل النار من عرفه و إن عصانی و لا ادخل الجنه من أنکره و إن أطاعنی. حجت من بر مخلوقات ، نور من در میان سرزمین ها و امین من بر علم و دانش من است ، هر کس علی علیه السلام را بشناسد گرچه معصیت مرا کند او را به آتش داخل نمی کنم و هر کس علی علیه السلام را انکار کند گر چه مرا اطاعت کند او را به بهشت راه نمی دهم . @abdollahimahdi
هدایت شده از دقایق الحقایق!
متن نوشته مذکور که قبلاً در کانال تلگرام گذاشته بودم 👇
هدایت شده از دقایق الحقایق!
🔹برترین ملاک سنجش و ارزش گزاری برای جوامع، دولتها، افراد و ... چیست؟ 🔸اخیراً دیدم که در یک متن تحقیقی به مقایسه جمهوری اسلامی با دیگر کشورهای جهان می پردازند و نتیجه می گیرند که رتبه کشور ما با توجه به معیارها کمتر از بسیاری کشورهای دیگر است! و یا گاهی با اشاره به کلام مشهور سید جمال الدین اسد آبادی نتیجه می گیرند که « در شرق اسلام هست مسلمان نیست و در غرب مسلمان هست و اسلام نیست»! و یا اخیراً در فضای سیاسی مقایسه دولتها، به برتری دولتی نسبت به دولت دیگر حکم می کنند... 🔸آنچه در این مقایسه ها منشاء خطا و اشتباه در محاسبات است، عدم طبقه بندی رتبی ملاکها و معیارهاست، مسلماً برخی معیارهای سنجش، «اصلی» برخی «فرعی» و برخی «تبعی» هستند و درست نیست که همه ملاکها را در یک سطح معیار سنجش قرار داد . برای بررسی این مراتب لازم است اشاره ای به مراتب وجودی انسان نمایم، سه بعد وجودی انسان عبارتند از «روح و قلب»، «فکر و عقل»، «جوارح و اعمال» و متناسب با این سه مرتبه وجودی، سه «جهت گیری»، «موضع گیری» و «حرکت»، مفروض است، جهت گیری قلبی، موضع گیری عقلی و حرکت عملی و آنچه حائز اهمیت است، تقدم رتبی «جهت گیری قلبی» بر «موضع گیری فکری و عقلی» و تقدم این دو بر «حرکت عملی» است، در واقع جهت گیری، عامل اساسی است و موضع گیری فرعی و رفتار و اعمال، تبعی است (اعمال و رفتار انسان متناسب با ایمان و افکار انسان است)، جهت گیری قلب در دو جهت حق و باطل، ایمان و کفر، دنیا و آخرت است، روشن است که جهت گیری دنیایی یا اخروی، مهمترین و اساسی ترین عامل ارزیابی فرد، گروه یا جامعه است بطوریکه اگر جهت گیری آنها، دنیا و کفر و باطل باشد، عقلانیت و عملکرد آنها نیز ارزشی نخواهد داشت. 🔸بر اساس روایات، ابلیس و دستگاه شیاطین نیز تمام تلاش خود را معطوف بر انحراف از «جهت» و صراط مستقیم (صراط علیٍّ المستقیم) می کنند (لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَكَ الْمُسْتَقِيمَ ،اعراف/16؛ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ ،ص/83)، و اگر انحراف از این صراط مستقیم و جهت اصلی صورت گیرد، افکار و رفتار نیز ارزشی نخواهند داشت، و شیطان نیز که بر اغوا و انحراف آنها مطمئن است، نسبت به انحراف در افکار (نظام اطلاعات و معلومات و دانش و عقلانیت) و نیز انحراف در عملکرد، آنچنان تأکیدی ندارد! (چون اولاً تبعاً انحرافات بعدی در پی انحراف از جهت رخ خواهد داد و نیز هدف شیطان که ممانعت از بندگی است در انحراف از جهت محقق شده است) در مقابل اگر ابلیس ودستگاه شیاطین از جهت گیری صحیح فرد، گروه یا جامعه ای مطمئن و از انحراف آنها در جهت، نا امید باشد، بیشترین تلاش خود را معطوف بر انحراف در عقلانیت و عملکرد می نماید ( درمورد نظم و نظافت اهل سنت در برپایی نماز و دیگر شعائر نیز اینگونه گفته اند که شیطان با اعمال آنها کاری ندارد لذا فرموده اند «صلّی او زنا»! و بیشترین تمرکز شیطان بر اعمال و رفتار شیعیان است...) 🔸بنابراین در ارزیابی فرد، گروه یا جوامع می بایست «جهت گیری» را اولویت اول قرار داد و اگر جهت گیری اشتباه یا انحراف داشته باشد، دیگر معیارها ارزش چندانی نخواهند داشت، بنابراین جمهوری اسلامی ایران که جهت گیری مردم و نظام و انقلاب، توحید و ولایت و شریعت است، با دیگر جوامعی که جهت اصلی را گم کرده اند و این معیار و ملاک اساسی را ندارند، قابل مقایسه نیست ولو اینکه در فروعات و برخی رفتارها و عملکردها و احیاناً عقلانیت مادی و تمدنی، بهتر و برتر ارزیابی شوند.(حَقٌّ يَضُرُّ خَيْرٌ مِنْ بَاطِلٍ يَسُر) 🔸متناسب با این تقسیم سه گانه، مقام معظم رهبری نیز در مورد ارزیابی یک دولت، سه معیار «جهت گیری»، «برنامه» و «عملکرد» را مطرح نموده و فرمودند (نقل به مضمون) دولتی که جهت گیری صحیحی در مطرح نمودن ارزشها و شعارهای دین و انقلاب دارد قابل مقایسه با دولتی نیست که اساساً در جهت مقابل انقلاب و ارزشهای اسلام حرکت می کند . همچنین ایشان متناسب با این سه معیار، سه وظیفه را برای مردم بر میشمرند که عبارتند از «انقلابی ماندن» (حفظ جهت)، «انقلابی فکر کردن» و «انقلابی عمل کردن». ادامه دارد : 👇 @abdollahimahdi
هدایت شده از دقایق الحقایق!
ادامه : 🔸این نکته نیز قابل توجه است که اگر جهت گیری صحیح بود، کجی ها و اشتباهات در دو بعد دیگر قابل چشم پوشی هستند، هر چند برای رفع آنها باید نهایت تلاش بشود اما فرد، گروه یا جامعه ای که جهت گیری صحیحی دارند، اگر در طی مسیر در جهت صحیح مرتکب خطا و اشتباه هم بشوند، اولاً امید بسیاری به عفو و بخشش وجود دارد (روایات بسیاری بر این مضمون تأکید دارند که اگر ولایت و محبت اهل بیت علیهم السلام باشد همه گناهان آمرزیده خواهد شد)، ثانیاً امید بسیاری به ترمیم و اصلاح وجود دارد (بر اساس روایات خداوند مؤمنین را بر اصلاح امور و جبران خطاها یاری می دهد) ، ثالثاً امید بسیاری به رسیدن به مقصد و اهداف وجود دارد (مَنْ كَانَ مَقْصَدُهُ الْحَقَّ أَدْرَكَهُ وَ لَوْ كَانَ كَثِيرَ اللَّبْس) . بنابراین بدی و زشتی این خطاها و اشتباهات در جهت صحیح، قابل مقایسه با زشتی و بدی جهت گیری اشتباه نیست!(الْمَغْلُوبُ بِالْحَقِّ غَالِب) 🔸با توجه به این تقسیم سه گانه در رابطه با حیطه اختیارات مقام معظم رهبری و انتظارات از ایشان نیز، و طرح این سئوال که ایشان تا چه حد در امور کشور دخالت می کنند و چرا در جهت رفع برخی مشکلات کشور دخالت نمی کنند و ... ، شاید بتوان گفت که جایگاه رهبری ضامن حفظ «جهت» انقلاب و نظام است و هر اقدامی که برای حفظ جهت گیری اصلی انقلاب و نظام لازم است ایشان دخالت می کنند، اما بقیه ساختار نظام اعم از دولت و قوای دیگر ضمن حفظ جهت گیری اصلی نظام، می بایست در ارائه «برنامه» و «عملکرد» صحیح تلاش نمایند. همچنانکه ایشان در دیدار اخیر با دانشجویان فرمودند : « براساس قانون و منطق، رهبری نمی‌تواند در تصمیم‌گیری‌های جزئی و اجرایی وارد شود و اگر مسئولین اجرایی دچار اشتباه شوند، مجلس یا رئیس‌جمهور باید مانع شوند، البته رهبری در مواردی که احساس کند اقدامی حتی جزئی موجب انحراف نظام می‌شود، باید ورود کند و مانع شود.» @abdollahimahdi
🔹روزه سیری بسوی یقین. بیش از تشنگی و گرسنگی، چه نصیبی از روزه ماه رمضان می توانیم داشته باشیم ؟ 🔸بر اساس مضمون برخی روایات، روزه می تواند یک سلوکی باشد و انسان را به مقاصد و منزلتهایی برساند، چنانکه پیامبر در معراج از خدای متعال می پرسد ما ميراثُ الصَّوْمِ؟ روزه چه چیزی بجای می گذارد؟ (اثر روزه چیست؟)، خدای متعال می فرماید : اَلصَّوْمُ يُورِثُ الْحِكْمَةَ وَ الْحِكْمَةُ تُورِثُ الْمَعْرِفَةَ وَ الْمَعْرِفَةُ تُورِثُ الْيَقينَ. فَاِذا اسْتَيْقَنَ الْعَبْدُ لايُبالى كَيْفَ اَصْبَحَ بِعُسْر اَمْ بِيُسْر ، نتیجه روزه، حکمت است و نتیجه حکمت، معرفت است و نتیجه معرفت، یقین است و هنگامی که بنده به یقین می رسد برای او مهم نیست که روزگار بر او سخت بگذرد یا آسان! در اهمیت حکمت همین بس که خدای متعال فرموده است یُؤْتِی الْحِکْمَةَ مَنْ یَشاءُ وَ مَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراً کَثیراً (بقره 269) ... 🔸و اما یقین، در تعریفش فرموده اند : التَّوَکُّلُ عَلَى اللّه وَ التَّسْلِیمُ لِلّهِ وَ الرِّضا بِقَضاءِ اللّه وَ التَّفْوِیضُ اِلَى اللّهِ و در آثارش فرموده اند : اِنَّ اللّهَ بِعَدْلِهِ وَ قِسْطِهِ جَعَلَ الرَّوْحَ وَ الرّاحَهَ فِی الْیَقِینِ وَ الرِّضا وَ جَعَلَ الْهَمَّ وَ الْحَزَنَ فِی الشَّکِّ وَ السَّخَطِ؛ به نظر میرسد تسلیم و رضای به قضا و قدر که در یقین است، آنچنان در انسان موجب اطمینان خاطر و راحت دل میشود که هر چه از دوست رسد برایش نیکوست و هر چه پیش آید برایش خوش است و می پذیرد که الخیر فی ما وقع! چه در سلامت و رفاه باشد چه در بیماری و تنگنا، چه در کرب و بلا باشد و چه در فرج و رخا، چه در غنا و یسر باشد، چه در فقر و عسر ... من از درمان و درد و هجران پسندم آنچه را جانان پسندد... 🔸یقین پله سعودی است که انسان را از مرحله تقوا عبور می دهد و یک درجه بر درجات انسان متقی می افزاید، امام رضا(ع) مي فرمايد: ايمان يك درجه بالاتر از اسلام و تقوا يك درجه بالاتر از ايمان و يقين يك درجه بالاتر از تقوا است وَ لَمْ یُقْسَمْ بَیْنَ النّاسِ شَیْءٌ اَقَلَّ مِنَ الْیَقِین، ميان بندگان چيزي كم تر از يقين تقسيم نشده است. 🔸خدای متعال می فرماید : وَاعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّى یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ (99/حجر) ؛ اگر بناست طوری عبادت کنیم تا به یقین برسیم، آیا روزه و عبادات ما در این ماه مبارک، ما را اینچنین در مراتب ایمان ارتقاء می دهد ؟! 🔸نکند مصداق این روایت باشیم که فرمود : کم من صائم لیس له من صیامه الا الجوع و الظَّمَأُ و کم من قائم لیس له من قیامه الا السَّهَرُ و العَنَاءُ ( امام علی علیه السلام فرمود: چه بسا روزه داری که از روزه اش جز گرسنگی و تشنگی بهره ای ندارد و چه بسا شب زنده داری که از نمازش جز بیخوابی و سختی سودی نمی برد.) و ای کاش کمی زیرک باشیم! که فرمود : ... حبَّذا نَوم الأکیاس و إفطارُهُم! (حکمت 145) @abdollahimahdi