eitaa logo
دقایق الحقایق!
244 دنبال‌کننده
51 عکس
5 ویدیو
21 فایل
ظرائف و لطائفی از معارف نظرات خود را حتماً بگویید : @Mahdiabdollahii
مشاهده در ایتا
دانلود
«مضمون زیبای زیارت و مناجاتی با امام زمان عج» *در میان زیارات و مناجات ها با امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف، زیارتی تحت عنوان زیارت سرداب (زیارت دوم) در مفاتیح الجنان آمده است که با این عبارت شروع میشود : اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خَلیفةَ اللهِ وَخَلَیفةَ آبآئِهِ الْمَهْدِیّینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وَصِىَّ الاَْوْصِیآءِ الْماضینَ، سلام بر تو اى نماینده خدا و جانشین پدران راه یافته اش سلام بر تو اى وصى اوصیاى گذشته *برخی عبارات زیبا و آموزنده آن عبارتند از : أشْهَدُ اَنَّ بِوِلایَتِکَ تُقْبَلُ الاَْعْمالُ، وَتُزَکَّى الاَْفْعالُ، وَتُضاعَفُ الْحَسَناتُ، وَتُمْحَى السَّیِّئاتُ، گواهى دهم که همانا بوسیله دوستى تو پذیرفته گردد اعمال و پاک شود کردار و چند برابر گردد کارهاى خوب و محو شود کارهاى بد فَمَنْ جآءَ بِوِلایَتِکَ، وَاعْتَرَفَ بِاِمامَتِکَ، قُبِلَتْ اَعْمالُهُ، وَصُدِّقَتْ اَقْوالُهُ، وَتَضاعَفَتْ حَسَناتُهُ، وَمُحِیَتْ سَیِّئاتُهُ، پس هر که ولایت تو را داشت و به امامت تو اعتراف کرد اعمالش پذیرفته و گفتارش مورد تصدیق و گواهى است و کارهاى نیکش مضاعف و بدیهایش محو گردد وَمَنْ عَدَلَ عَنْ وِلایَتِکَ، وَجَهِلَ مَعْرِفَتَکَ، وَاسْتَبْدَلَ بِکَ غَیْرَکَ، و هر که رو گرداند از ولایت و دوستى تو و تو را نشاخت و بجاى تو دیگرى را برگزید کَبَّهُ اللهُ عَلى مَنْخَرِهِ فِى النّارِ، وَلَمْ یَقْبَلِ اللهُ لَهُ عَمَلاً، وَلَمْ یُقِمْ لَهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَزْناً، خداوند او را سرنگونش کند بصورت در آتش دوزخ و هیچ کارى را از او نپذیرد و میزانى براى او در قیامت بر پا نکند (و حسابى برایش باز نکند) . . . فَلَوْ تَطاوَلَتِ الدُّهُورُ وَتَمادَّتِ الاَْعْمارُ لَمْ اَزْدَدْ فیکَ اِلاَّ یَقیناً، وَلَکَ اِلاّ حُبّاً، و اگر طولانى گردد روزگارها و به درازا کشد عمرها نیفزاید مرا درباره تو جز یقین و زیاد نگرداند براى تو در من بجز محبّت وَعَلَیْکَ اِلاَّ مُتَّکَلاً وَمُعْتَمَداً، وَلِظُهُورِکَ اِلاَّ مُتَوَقَّعاً وَمُنْتَظَراً، وَلِجِهادى بَیْنَ یَدَیْکَ مُتَرَقَّباً، و جز توکّل و اعتماد بر تو و جز انتظار و توقع ظهور و پیروزیت و جز آن که چشم براه آن باشم که در پیش رویت پیکار کنم فَاَبْذُلُ نَفْسى وَمالى وَ وَلَدى، وَاَهْلى وَجَمیعَ ما خَوَّلَنى رَبّى بَیْنَ یَدَیْکَ، وَالتَّصَرُّفَ بَیْنَ اَمْرِکَ وَنَهْیِکَ، و جان خود و مال و فرزند و خاندان و خلاصه هر چه را خدا به من داده است همه را در راهت نثار کنم و همه را در اختیار امر و نهى تو بگذارم مَوْلاىَ فَاِنْ اَدْرَکْتُ اَیّامَکَ الزّاهِرَةَ، وَاَعْلامَکَ الْباهِرَةَ، مولاى من اگر من آن دوران درخشان را درک کنم و آن پرچم هاى نمایان تو را ببینم فَها اَنَا ذا عَبْدُکَ الْمُتَصَرِّفُ بَیْنَ اَمْرِکَ وَنَهْیِکَ، اَرْجُو بِهِ الشَّهادَةَ بَیْنَ یَدَیْکَ، وَالْفَوْزَ لَدَیْکَ، پس من همان بنده تو باشم که خود را در اختیار امر و نهى تو بگذارم تا بلکه بدان وسیله در پیش رویت بشهادت رسم و در نزد تو کامیاب گردم. . . . مَوْلاىَ وَقَفْتُ فى زِیارَتِکَ مَوْقِفَ الْخاطِئینَ النّادِمینَ، اَلْخآئِفینَ مِنْ عِقابِ رَبِّ الْعالَمینَ، سرورا من ایستاده ام براى زیارت تو چون خطاکاران پشیمانى که ترسانند از کیفر پروردگار جهانیان وَقَدِ اتَّکَلْتُ عَلى شَفاعَتِکَ، وَرَجَوْتُ بِمُوالاتِکَ وَشَفاعَتِکَ مَحْوَ ذُنُوبى، وَسَتْرَ عُیُوبى، وَمَغْفِرَةَ زَلَلى، و تکیه کرده ام بر شفاعت و وساطت تو و از دوستى و شفاعت تو امید آن دارم که گناهانم محو شود و عیوبم پوشیده گردد و لغزش هایم آمرزیده شود فَکُنْ لِوَلِیِّکَ یا مَوْلاىَ عِنْدَ تَحْقیقِ اَمَلِهِ، وَاسْئَلِ اللهَ غُفْرانَ زَلَـلِه، پس تو هم اى مولاى من کمک چاکرت کن تا آرزویش تحقّق یابد و از خدابخواه که لغزشش را بیامرزد فَقَدْ تَعَلَّقَ بِحَبْلِکَ، وَتَمَسَّکَ بِوِلایَتِکَ، وَتَبَرَّءَ مِنْ اَعْدآئِکَ، زیرا که به رشته محبّت تو چنگ زده و به ولایت و دوستى تو تمسّک جسته و از دشمنانت بیزارى جوید @abdollahimahdi
هدایت شده از مهدی عبداللهی
تقریری از «تکامل تاریخ» شماره 1 🔸چندی است که جناب آقای مهدی نصیری، با پتک بطلان «نظریه خطی تکامل» بر سر مباحث برخی صاحبنظران می کوبد و مباحث آنها را مبنی بر «تکامل تاریخ» متأثر از این نظریه و باطل می داند... با احترام و عرض ادب محضر ایشان، در این نوشتار سعی شده است از مقوله «تکامل تاریخ» قدری دفاع نموده و پاسخ برخی اشکالات ایشان به این بحث بیان شود، در ادامه فرازهایی از نوشتار آمده است و لازم است برای مطالعه کامل آن به فایل ضمیمه مراجعه نمایید: 🔸لازمه نگرش و تحلیل صحیح نسبت به مقوله تکامل تاریخ، در نظر گرفتن جریان تاریخ در دو جبهه حق و باطل است، اگر این تفکیک صورت نگیرد و تکامل تاریخ را به نسبت همه جوامع و انسانها مورد ارزیابی قرار دهیم، طبعاً نمی توان در اکثریت مردم تا عصر ظهور، شاهد رشد و تکامل بود، و در صورت تفکیک این دو جریان، نمی توان رشد و تکامل جریان حق را منکر شد! در جبهه باطل تا عصر ظهور توسعه مادی وجود دارد و در جبهه حق، تکامل ایمان، معرفت و عبودیت خدای متعال زمینه ساز ظهور خواهد بود و با توجه به غلبه جریان حق بر باطل در همه ادوار تاریخ، این رشد و تکامل به کل تاریخ نسبت داده میشود... 🔸شهید مطهری می فرماید : «در اصطلاح قرآن، تنازع میان حق و باطل مطرح است... نزاع و درگیری میان حق و باطل همیشه همه در صحنه فرد و هم در صحنه اجتماع وجود دارد» و آنچه گویای «تکامل» در صحنه اجتماعی و تاریخی است، غلبه جریان حق بر باطل است...و نکته مهم اینکه جریان حق نه تنها در نهایت تاریخ بلکه در فرایند و سیر حرکت تاریخ نیز بر باطل غلبه دارد و به فرموده شهید مطهری « از آیات قرآن، کاملاً این مطلب استنباط میشود بدون اینکه قرآن روی اکثریت تکیه کرده باشد (اکثریت ملاک نیست) بلکه روی اینکه تداوم مال کیست، کدام یک دوام دارد، کدام یک برای بقای جامعه ملاک است، کدام یک پیروز است... قرآن می گوید: حق پیروز است و باطل شکست می خورد، حق دایم است و باطل موقت است». 🔸غلبه ظاهری جریان باطل در منطق قرآن مانند کف روی آب است که از بین خواهد رفت، «كَذلِكَ يَضرِبُ اللَّهُ الحَقَّ وَالباطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذهَبُ جُفاءً وَأَمّا ما يَنفَعُ النّاسَ فَيَمكُثُ فِي الأَرضِ» در این آیه جریان باطل به کف روی آب تشبیه شده است که عمق و حقیقتی ندارد و غلبه آن ظاهری است و جریان حق گرچه حقیقتش در زیر کف روی آب ناپیداست اما وجود حقیقی دارد و نمی توان آنرا و تکاملش را تا سرحد غلبه بر باطل نایده انگاشت! ادامه دارد ... @abdollahimahdi
هدایت شده از مهدی عبداللهی
تقریری از «تکامل تاریخ» شماره 2 🔸نکته مهم اینکه این زوال و نابودی باطل منحصر به عصر ظهور نیست و در ادوار گوناگون از تاریخ پس از مدت کوتاهی امهال و امداد باطل، نصرت و پیروزی حق واقع شده و این وعده خداوند «بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَي الْباطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذا هُوَ زاهِقٌ» همواره در طول تاریخ محقق گشته است، «وَ لَقَدْ سَبَقَتْ كَلِمَتُنا لِعِبادِنَا الْمُرْسَلِينَ إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورُونَ وَ إِنَّ جُنْدَنا لَهُمُ الْغالِبُونَ» بنابراین نمی توان اینگونه قضاوت نمود که اگر امتی با پیامبری همراهی نمی کرد، جریان حق در سیر نزولی و شکست و نابودی قرار گرفته است بلکه «اراده الهی بر این تعلق گرفته است که رسولان الهی پیروز باشند و قرآن پیامبران را که نهضت های آنها چند روزی بود و بعد از بین رفت، شکست خورده نمی داند بلکه آنها را در بعثت های خودشان پیروز و غالب می داند و بعکس کید شیطان را ضعیف می شمارد» ، بنابراین اگر صحنه تقابل جریان حق و باطل را در تاریخ، همواره به پیروزی جریان حق بر باطل تفسیر نماییم، آیا معنایی جز تکامل تاریخ خواهد داشت؟ 🔸مقام معظم رهبری نیز در بیاناتی با اشاره به تقابل و درگیری جبهه أنبیاء با دشمنان و واکنش متناسب با رفتار آنها فرموده اند :« ...این حادثه همیشه بوده، امروز هم هست، آن روز هم دنیا و دنیاداران در مقابل حرکت پیامبر، با چهره‌ی خشن و سرد و با کمال خشونت رفتار می‌کردند؛ مخصوص امروز نیست؛ اما در همه‌ی موارد هم آن جبهه‌ای که در نهایت عقب‌نشینی کرده، همان جبهه‌ی متکبر و مستکبر بوده است. اینجاست که تاریخ روز به روز تکامل پیدا کرده است. تفسیر الهی تاریخ، این است. تکامل تاریخ، یعنی این. تکامل، یعنی مفاهیم عالی را بهتر درک کردن، تخلق به اخلاق عالی را بیشتر پیدا کردن، و یک‌قدم به سوی یک معرفت صحیح جلو رفتن. به این ترتیب، بشریت قدم‌به‌قدم جلو آمده، تا به دوران نبوت خاتم رسیده؛ و امروز هم همان حرکت به سمت پیش ادامه دارد.» 🔸باید توجه داشت که درون جریان حق، مؤمنین نیز در تولی خود به ولایت، فراز و نشیب هایی داشته اند و ممکن است در برهه ای دچار توقف و یا حتی انحطاط هم شده باشند لکن، منظور از تکامل تاریخ، تکامل همه جوامع درهمه زمانها نیست بلکه برایند کلی حرکت تاریخ، به سمت و سوی تکامل است به عبارت دیگر اگر فراز و نشیب جوامع و سیر صعود و نزول آنها را در نموداری رسم نماییم، حتماً برایند آن مثبت است و به قول شهید مطهری «مجموع جلو رفتن ها بیشتر از مجموع برگشتن هاست ... یعنی اگر ما مجموع زمان ها را و به عبارت دیگر، بشر را از روزی که تمدن و فرهنگ خود را آغاز کرده در نظر بگیریم شک ندارد که امروز جلوتر است» ادامه دارد ... @abdollahimahdi
هدایت شده از مهدی عبداللهی
تقریری از «تکامل تاریخ» شماره 3 🔸بر اساس نظر علامه طباطبایی، «ظهور دین خاتم به این معناست که استكمال فردى و اجتماعى بشر [در این دوره تا قیامت] به حدى مى‏رسد كه «معارف» و «شرايع قرآن» او را كافى است و به بيش از آن نيازمند نمى‏شود»... در حالیکه در دوره أنبیاء گذشته میبایست با معجزات حسی متنوع و حوادث عجیب و غریب، احساسات مخاطب را متأثر ساخته و عجز و ناتوانی را در آنان برانگیزد تا سر تسلیم فرود آورده و ایمان بیاورند، لکن در این دوره (بعثت تا ظهور و نه صرفاً انسانهای عصر نزول قرآن)، انسانها به درجه ای از رشد و تکامل رسیده اند که معجزه پیامبر خاتم از جنس «کلام» باشد... (جریان سقیفه و مخالفت های بعدی با اسلام را نیز باید در بستر جریان باطل تحلیل نمود و نقضی برای رشد و تکامل جریان حق محسوب نمی شوند و اینکه سقیفه و مصائب عاشورا و مقابله با پیامبر در استقرار قسط و عدل از عوامل نقض رشد و تکامل انسانها شمرده میشود، ناشی از عدم تفکیک جریان حق و رشد و تکامل آن از جریان باطل است.) 🔸... همه این اتفاقات از رشد و تکامل ایمانی، معرفتی و ساختار اجتماعی جریان شیعه حکایت دارد و در حال حاضر نیز کسی نمی تواند منکر رشد معرفت شیعه در روند و محصولات علمی عرصه اخلاق و عقائد و احکام فقهی نسبت به گذشته شود و این سیر تکامل علمی و معرفتی و افقهای پیش روی آنرا نادیده بگیرد... 🔸 حال سئوال این است که اگر یک روند تکاملی و رشد ایمانی و معرفتی برای انسانها تصور نکنیم و تلاش أنبیاء و اولیای الهی را در فراهم آوردن بستر رشد و تکامل آنها و زمینه سازی برای آمادگی آنها و مواجهه با پیامبر و شریعت خاتم و نیز عصر ظهور در طول تاریخ نبینیم، چرا باید پیامبر خاتم و شریعت کامل او تا زمان بعثت تأخیر بیفتد و همان ابتدای عالم دین و شریعت کامل نازل نشده است؟ و نیز چرا دین پیامبر خاتم همان ابتدای عالم با تعیین اوصیای الهی کامل نگشت و تا یوم الغدیر به تأخیر افتاد و حضور اهل بیت علیهم السلام تا برهه دوم تاریخ تأخیر افتاد و چرا ظهور امام عصر علیه السلام تا برهه سوم تاریخ به تأخیر افتاده است؟! آیا غیر از این است که انسان ها و جوامع و تاریخ میبایست در یک روند تکاملی تولی و عبودیت خود را بر محور ولایت به منصه ظهور بگذارند تا ولایت فرصت ظهور و حضور واقعی یافته و به نحو تمام و کمال محور مناسبات جهان گردد؟! آیا غیر از این است که تاریخ منتظر رشد و تکامل انسانهایی است که خداوند وعده داده است، «فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ» و اینان زمینه ساز ظهور خواهند بود؟! آیا غیر از این است که انقلاب اسلامی و جریان مقاومت در دنیا فراتر از یک حادثه و جرقه ای در ظلمات عصر حیرت، بستر ساز رشد و تربیت انسانهایی است که مانند ایشان در گذشته تاریخ الا شذ و ندر وجود ندارد؟! میلیون ها جوانی که با اینکه امام معصوم را از نزدیک درک نکرده اند و تنها به سیاهی کلام ایشان روی سفیدی کاغذ ایمان آورده اند، با اشاره ای از سوی نائب امام زمانشان، جان و مال خود را به فدای اسلام و انقلاب خواهند کرد... 🔸سئوال دیگر اینکه اگر عاقبت و سرگذشت جوامع قبلی برای جوامع بعدی سرمایه رشد و تکامل نباشد چرا باید به عبرت آموزی از گذشتگان توصیه شود؟ «أَوَ لَمْ يَسِيرُواْ فىِ الْأَرْضِ فَيَنظُرُواْ كَيْفَ كاَنَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِم»‏ این آیه به عبرت آموزی از عاقبت افراد و جوامع گذشته جهت پیمودن راه صحیح سعادت در آینده امر شده است و قطعاً اخبار گذشتگان دستاوردهایی برای آیندگان خواهد داشت و همین دستاوردها زمینه رشد و تکامل آیندگان را فراهم می سازد. همچنین اگر تلاش أنبیاء و اولیای الهی را در تربیت انسانها ولو در مقیاس حداقلی، موفق بدانیم، آیا نسلی که پدران و آبا و اجدادشان مورد تربیت قرار گرفته اند، طبعاً تکامل و رشد آنها نسبت به گذشتگانشان بیشتر نخواهد بود؟! و آیا این سیر تکاملی، معنایی غیر از تکامل تاریخ دارد؟! @abdollahimahdi
سیر تکاملی تاریخ.pdf
213.9K
این نوشته را هم در میان نوشته های گذشته پیدا کردم که در آن نکاتی درباره تکامل تاریخ آورده ام . @abdollahimahdi
🔹نقدی بر کلام سید جمال و برخی بزرگان مبنی بر «اسلام در شرق و مسلمان در غرب»! 🔸اخیراً حضرت آیت الله جوادی آملی در سخنان خود با اشاره به برخی مشکلات و رفتارهای نادرست مردم در کشور و مقایسه آن با برخی محسنات و رفتارهای به ظاهر درست در دیگر کشورها به جمله مشهور سید جمال اشاره می کنند که در غرب مسلمان هست اما اسلام نیست و در شرق اسلام هست اما مسلمان نیست ... 🔸قبلا در نوشته ای اشاره کرده بودم که این حرف سید جمال غلط به نظر می رسد و این مقایسه صحیح نیست و الان با ذکر جملاتی از آن نوشته به دو روایت در این رابطه اشاره می نمایم : 🔸... اگر جهت گیری صحیح بود، کجی ها و اشتباهات در دو بعد دیگر قابل چشم پوشی هستند، هر چند برای رفع آنها باید نهایت تلاش بشود اما فرد، گروه یا جامعه ای که جهت گیری صحیحی دارند، اگر در طی مسیر در جهت صحیح مرتکب خطا و اشتباه هم بشوند، اولاً امید بسیاری به عفو و بخشش وجود دارد (روایات بسیاری بر این مضمون تأکید دارند که اگر ولایت و محبت اهل بیت علیهم السلام باشد همه گناهان آمرزیده خواهد شد)، ثانیاً امید بسیاری به ترمیم و اصلاح وجود دارد (بر اساس روایات خداوند مؤمنین را بر اصلاح امور و جبران خطاها یاری می دهد) ، ثالثاً امید بسیاری به رسیدن به مقصد و اهداف وجود دارد (مَنْ كَانَ مَقْصَدُهُ الْحَقَّ أَدْرَكَهُ وَ لَوْ كَانَ كَثِيرَ اللَّبْس) . بنابراین بدی و زشتی این خطاها و اشتباهات در جهت صحیح، قابل مقایسه با زشتی و بدی جهت گیری اشتباه نیست!(الْمَغْلُوبُ بِالْحَقِّ غَالِب) 🔸بنابراین در ارزیابی فرد، گروه یا جوامع می بایست «جهت گیری» را اولویت اول قرار داد و اگر جهت گیری اشتباه یا انحراف داشته باشد، دیگر معیارها ارزش چندانی نخواهند داشت، بنابراین جمهوری اسلامی ایران که جهت گیری مردم و نظام و انقلاب، توحید و ولایت و شریعت است، با دیگر جوامعی که جهت اصلی را گم کرده اند و این معیار و ملاک اساسی را ندارند، قابل مقایسه نیست ولو اینکه در فروعات و برخی رفتارها و عملکردها و احیاناً عقلانیت مادی و تمدنی، بهتر و برتر ارزیابی شوند.(حَقٌّ يَضُرُّ خَيْرٌ مِنْ بَاطِلٍ يَسُر) ادامه : 👇 @abdollahimahdi
ادامه : 🔸دو روایت در تأیید اینکه جهت گیری صحیح در مسیر دین و ولایت (باطن دین ولایت است ) از رفتار و عملکرد صحیح مهمتر است، بلکه در جهت غلط اعمال نیک هیچ ارزشی ندارد : 🔸امام صادق عليه السلام : كانَ أميرُ المؤمنينَ عليه السلام كثيراً مّا يقولُ في خُطبتِهِ : يا أيّها الناسُ ، دِينَكُم دِينَكم !! فإنّ السيّئةَ فيهِ خيرٌ مِن الحَسَنةِ في غَيرِهِ ، و السيّئةَ فيهِ تُغفَرُ ، و الحَسَنةَ في غيرِهِ لا تُقبَلُ . امير المؤمنين عليه السلام در سخنرانى هاى خود اين جمله را بسيار مى فرمود : اى مردم! ديندار باشيد ، ديندار! اگر گناه كنيد و ديندار باشيد بهتر است از اين كه نيكى كنيد و بى دين باشيد ؛ زيرا گناه، در آن آمرزيده مى شود و نيكى در بى دينى پذيرفته نمى شود.(الكافي : ٢/٤٦٤/٦ ) 🔸ابن شاذان رحمت الله علیه در کتاب مناقب از اباصلت هروی نقل می کند که از حضرت رضا علیه السلام شنیدم و ایشان از پدرانش روایت کرد که علی علیه السلام فرمود : علی بن ابیطالب حجتی علی خلقی و نوری فی بلادی و امینی علی علمی، لا ادخل النار من عرفه و إن عصانی و لا ادخل الجنه من أنکره و إن أطاعنی. حجت من بر مخلوقات ، نور من در میان سرزمین ها و امین من بر علم و دانش من است ، هر کس علی علیه السلام را بشناسد گرچه معصیت مرا کند او را به آتش داخل نمی کنم و هر کس علی علیه السلام را انکار کند گر چه مرا اطاعت کند او را به بهشت راه نمی دهم . @abdollahimahdi
هدایت شده از دقایق الحقایق!
متن نوشته مذکور که قبلاً در کانال تلگرام گذاشته بودم 👇
هدایت شده از دقایق الحقایق!
🔹برترین ملاک سنجش و ارزش گزاری برای جوامع، دولتها، افراد و ... چیست؟ 🔸اخیراً دیدم که در یک متن تحقیقی به مقایسه جمهوری اسلامی با دیگر کشورهای جهان می پردازند و نتیجه می گیرند که رتبه کشور ما با توجه به معیارها کمتر از بسیاری کشورهای دیگر است! و یا گاهی با اشاره به کلام مشهور سید جمال الدین اسد آبادی نتیجه می گیرند که « در شرق اسلام هست مسلمان نیست و در غرب مسلمان هست و اسلام نیست»! و یا اخیراً در فضای سیاسی مقایسه دولتها، به برتری دولتی نسبت به دولت دیگر حکم می کنند... 🔸آنچه در این مقایسه ها منشاء خطا و اشتباه در محاسبات است، عدم طبقه بندی رتبی ملاکها و معیارهاست، مسلماً برخی معیارهای سنجش، «اصلی» برخی «فرعی» و برخی «تبعی» هستند و درست نیست که همه ملاکها را در یک سطح معیار سنجش قرار داد . برای بررسی این مراتب لازم است اشاره ای به مراتب وجودی انسان نمایم، سه بعد وجودی انسان عبارتند از «روح و قلب»، «فکر و عقل»، «جوارح و اعمال» و متناسب با این سه مرتبه وجودی، سه «جهت گیری»، «موضع گیری» و «حرکت»، مفروض است، جهت گیری قلبی، موضع گیری عقلی و حرکت عملی و آنچه حائز اهمیت است، تقدم رتبی «جهت گیری قلبی» بر «موضع گیری فکری و عقلی» و تقدم این دو بر «حرکت عملی» است، در واقع جهت گیری، عامل اساسی است و موضع گیری فرعی و رفتار و اعمال، تبعی است (اعمال و رفتار انسان متناسب با ایمان و افکار انسان است)، جهت گیری قلب در دو جهت حق و باطل، ایمان و کفر، دنیا و آخرت است، روشن است که جهت گیری دنیایی یا اخروی، مهمترین و اساسی ترین عامل ارزیابی فرد، گروه یا جامعه است بطوریکه اگر جهت گیری آنها، دنیا و کفر و باطل باشد، عقلانیت و عملکرد آنها نیز ارزشی نخواهد داشت. 🔸بر اساس روایات، ابلیس و دستگاه شیاطین نیز تمام تلاش خود را معطوف بر انحراف از «جهت» و صراط مستقیم (صراط علیٍّ المستقیم) می کنند (لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَكَ الْمُسْتَقِيمَ ،اعراف/16؛ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ ،ص/83)، و اگر انحراف از این صراط مستقیم و جهت اصلی صورت گیرد، افکار و رفتار نیز ارزشی نخواهند داشت، و شیطان نیز که بر اغوا و انحراف آنها مطمئن است، نسبت به انحراف در افکار (نظام اطلاعات و معلومات و دانش و عقلانیت) و نیز انحراف در عملکرد، آنچنان تأکیدی ندارد! (چون اولاً تبعاً انحرافات بعدی در پی انحراف از جهت رخ خواهد داد و نیز هدف شیطان که ممانعت از بندگی است در انحراف از جهت محقق شده است) در مقابل اگر ابلیس ودستگاه شیاطین از جهت گیری صحیح فرد، گروه یا جامعه ای مطمئن و از انحراف آنها در جهت، نا امید باشد، بیشترین تلاش خود را معطوف بر انحراف در عقلانیت و عملکرد می نماید ( درمورد نظم و نظافت اهل سنت در برپایی نماز و دیگر شعائر نیز اینگونه گفته اند که شیطان با اعمال آنها کاری ندارد لذا فرموده اند «صلّی او زنا»! و بیشترین تمرکز شیطان بر اعمال و رفتار شیعیان است...) 🔸بنابراین در ارزیابی فرد، گروه یا جوامع می بایست «جهت گیری» را اولویت اول قرار داد و اگر جهت گیری اشتباه یا انحراف داشته باشد، دیگر معیارها ارزش چندانی نخواهند داشت، بنابراین جمهوری اسلامی ایران که جهت گیری مردم و نظام و انقلاب، توحید و ولایت و شریعت است، با دیگر جوامعی که جهت اصلی را گم کرده اند و این معیار و ملاک اساسی را ندارند، قابل مقایسه نیست ولو اینکه در فروعات و برخی رفتارها و عملکردها و احیاناً عقلانیت مادی و تمدنی، بهتر و برتر ارزیابی شوند.(حَقٌّ يَضُرُّ خَيْرٌ مِنْ بَاطِلٍ يَسُر) 🔸متناسب با این تقسیم سه گانه، مقام معظم رهبری نیز در مورد ارزیابی یک دولت، سه معیار «جهت گیری»، «برنامه» و «عملکرد» را مطرح نموده و فرمودند (نقل به مضمون) دولتی که جهت گیری صحیحی در مطرح نمودن ارزشها و شعارهای دین و انقلاب دارد قابل مقایسه با دولتی نیست که اساساً در جهت مقابل انقلاب و ارزشهای اسلام حرکت می کند . همچنین ایشان متناسب با این سه معیار، سه وظیفه را برای مردم بر میشمرند که عبارتند از «انقلابی ماندن» (حفظ جهت)، «انقلابی فکر کردن» و «انقلابی عمل کردن». ادامه دارد : 👇 @abdollahimahdi
هدایت شده از دقایق الحقایق!
ادامه : 🔸این نکته نیز قابل توجه است که اگر جهت گیری صحیح بود، کجی ها و اشتباهات در دو بعد دیگر قابل چشم پوشی هستند، هر چند برای رفع آنها باید نهایت تلاش بشود اما فرد، گروه یا جامعه ای که جهت گیری صحیحی دارند، اگر در طی مسیر در جهت صحیح مرتکب خطا و اشتباه هم بشوند، اولاً امید بسیاری به عفو و بخشش وجود دارد (روایات بسیاری بر این مضمون تأکید دارند که اگر ولایت و محبت اهل بیت علیهم السلام باشد همه گناهان آمرزیده خواهد شد)، ثانیاً امید بسیاری به ترمیم و اصلاح وجود دارد (بر اساس روایات خداوند مؤمنین را بر اصلاح امور و جبران خطاها یاری می دهد) ، ثالثاً امید بسیاری به رسیدن به مقصد و اهداف وجود دارد (مَنْ كَانَ مَقْصَدُهُ الْحَقَّ أَدْرَكَهُ وَ لَوْ كَانَ كَثِيرَ اللَّبْس) . بنابراین بدی و زشتی این خطاها و اشتباهات در جهت صحیح، قابل مقایسه با زشتی و بدی جهت گیری اشتباه نیست!(الْمَغْلُوبُ بِالْحَقِّ غَالِب) 🔸با توجه به این تقسیم سه گانه در رابطه با حیطه اختیارات مقام معظم رهبری و انتظارات از ایشان نیز، و طرح این سئوال که ایشان تا چه حد در امور کشور دخالت می کنند و چرا در جهت رفع برخی مشکلات کشور دخالت نمی کنند و ... ، شاید بتوان گفت که جایگاه رهبری ضامن حفظ «جهت» انقلاب و نظام است و هر اقدامی که برای حفظ جهت گیری اصلی انقلاب و نظام لازم است ایشان دخالت می کنند، اما بقیه ساختار نظام اعم از دولت و قوای دیگر ضمن حفظ جهت گیری اصلی نظام، می بایست در ارائه «برنامه» و «عملکرد» صحیح تلاش نمایند. همچنانکه ایشان در دیدار اخیر با دانشجویان فرمودند : « براساس قانون و منطق، رهبری نمی‌تواند در تصمیم‌گیری‌های جزئی و اجرایی وارد شود و اگر مسئولین اجرایی دچار اشتباه شوند، مجلس یا رئیس‌جمهور باید مانع شوند، البته رهبری در مواردی که احساس کند اقدامی حتی جزئی موجب انحراف نظام می‌شود، باید ورود کند و مانع شود.» @abdollahimahdi
🔹روزه سیری بسوی یقین. بیش از تشنگی و گرسنگی، چه نصیبی از روزه ماه رمضان می توانیم داشته باشیم ؟ 🔸بر اساس مضمون برخی روایات، روزه می تواند یک سلوکی باشد و انسان را به مقاصد و منزلتهایی برساند، چنانکه پیامبر در معراج از خدای متعال می پرسد ما ميراثُ الصَّوْمِ؟ روزه چه چیزی بجای می گذارد؟ (اثر روزه چیست؟)، خدای متعال می فرماید : اَلصَّوْمُ يُورِثُ الْحِكْمَةَ وَ الْحِكْمَةُ تُورِثُ الْمَعْرِفَةَ وَ الْمَعْرِفَةُ تُورِثُ الْيَقينَ. فَاِذا اسْتَيْقَنَ الْعَبْدُ لايُبالى كَيْفَ اَصْبَحَ بِعُسْر اَمْ بِيُسْر ، نتیجه روزه، حکمت است و نتیجه حکمت، معرفت است و نتیجه معرفت، یقین است و هنگامی که بنده به یقین می رسد برای او مهم نیست که روزگار بر او سخت بگذرد یا آسان! در اهمیت حکمت همین بس که خدای متعال فرموده است یُؤْتِی الْحِکْمَةَ مَنْ یَشاءُ وَ مَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراً کَثیراً (بقره 269) ... 🔸و اما یقین، در تعریفش فرموده اند : التَّوَکُّلُ عَلَى اللّه وَ التَّسْلِیمُ لِلّهِ وَ الرِّضا بِقَضاءِ اللّه وَ التَّفْوِیضُ اِلَى اللّهِ و در آثارش فرموده اند : اِنَّ اللّهَ بِعَدْلِهِ وَ قِسْطِهِ جَعَلَ الرَّوْحَ وَ الرّاحَهَ فِی الْیَقِینِ وَ الرِّضا وَ جَعَلَ الْهَمَّ وَ الْحَزَنَ فِی الشَّکِّ وَ السَّخَطِ؛ به نظر میرسد تسلیم و رضای به قضا و قدر که در یقین است، آنچنان در انسان موجب اطمینان خاطر و راحت دل میشود که هر چه از دوست رسد برایش نیکوست و هر چه پیش آید برایش خوش است و می پذیرد که الخیر فی ما وقع! چه در سلامت و رفاه باشد چه در بیماری و تنگنا، چه در کرب و بلا باشد و چه در فرج و رخا، چه در غنا و یسر باشد، چه در فقر و عسر ... من از درمان و درد و هجران پسندم آنچه را جانان پسندد... 🔸یقین پله سعودی است که انسان را از مرحله تقوا عبور می دهد و یک درجه بر درجات انسان متقی می افزاید، امام رضا(ع) مي فرمايد: ايمان يك درجه بالاتر از اسلام و تقوا يك درجه بالاتر از ايمان و يقين يك درجه بالاتر از تقوا است وَ لَمْ یُقْسَمْ بَیْنَ النّاسِ شَیْءٌ اَقَلَّ مِنَ الْیَقِین، ميان بندگان چيزي كم تر از يقين تقسيم نشده است. 🔸خدای متعال می فرماید : وَاعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّى یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ (99/حجر) ؛ اگر بناست طوری عبادت کنیم تا به یقین برسیم، آیا روزه و عبادات ما در این ماه مبارک، ما را اینچنین در مراتب ایمان ارتقاء می دهد ؟! 🔸نکند مصداق این روایت باشیم که فرمود : کم من صائم لیس له من صیامه الا الجوع و الظَّمَأُ و کم من قائم لیس له من قیامه الا السَّهَرُ و العَنَاءُ ( امام علی علیه السلام فرمود: چه بسا روزه داری که از روزه اش جز گرسنگی و تشنگی بهره ای ندارد و چه بسا شب زنده داری که از نمازش جز بیخوابی و سختی سودی نمی برد.) و ای کاش کمی زیرک باشیم! که فرمود : ... حبَّذا نَوم الأکیاس و إفطارُهُم! (حکمت 145) @abdollahimahdi
🔹حقیقت شب قدر و نزول تدریجی آن! 🔸در روایات، حقیقت شب قدر را وجود مبارک حضرت زهرا سلام الله علیها دانسته اند، در اینصورت نسبت آن با شبهای قدری که هرساله تکرار میشوند و پی در پی می آیند و می روند چیست؟ 🔸همانطور که قرآن که یک حقیقت نورانی است، یک نزول دفعی در شب قدر بر قلب پیامبر و یک نزول تدریجی در طی 23 سال داشته است، شب قدر (23 ماه مبارک رمضان) نیز یک حقیقت نورانی است که همان وجود مبارک حضرت زهرا سلام الله علیهاست و نزول دفعی ایشان بر عالم مادی همان ایام حیات ایشان است و نزول تدریجی مقامات و مراتب کمال آن بزرگوار و تجلی ایشان که سرچشمه جریان قرآن و ولایت است، در شبهای قدر هر سال به میزان تولی و توسل و توصل به دامان اهل بیت علیهم السلام واقع می گردد. 🔸شاید فهم دقیق تر این ارتباط، با شناخت نشأت و حیات انسانی (نشأت دفعی) و تفاوت آن با نشأت مادی و جسمانی (نشأت تدریجی) حاصل شود، علامه طباطبائی درتفسیر المیزان، با اشاره به این دو موطن حیات، به حقیقت ملکوتی ورای عالم مادی اشاره می کنند و تفاوت آنرا با نشئه مادی و دنیوی اینگونه می شمرند : - نشأت انسانی، تقدم زمانی بر نشأت جسمانی ندارد (برخلاف آنچه درمورد عالم ذر گفته می شود)، بلکه همراه آن و محیط بر آن است و صرفاً تقدم رتبی دارد مانند تقدم «کن» بر «یکون» در امر خداوند : «أَنْ نَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ» - نشأت جسمانی سیر از عدم به وجود و از قوه به فعل است و تکاملی تدریجی است اما انسان در نشأت انسانی، غیرتدریجی و فعلیت محض است. - نشأت جسمانی، زمانمند و منطبق با مرور ایام و لیالی است در حالیکه نشأت انسانی، دفعی و آنی و ثابت است و ... 🔸همه مخلوقات در آن نشئه مشغول تسبیح خداوند هستند، «وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لكِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ»، نشأت انسانی، همان حقيقتى است كه خداوند از آن تعبير به ملكوت كرده و فرموده: «وَ كَذلِكَ نُرِي إِبْراهِيمَ مَلَكُوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ»، و آيه شريفه «كَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ ثُمَّ لَتَرَوُنَّها عَيْنَ الْيَقِينِ» نيز بدان اشاره دارد. 🔸نشأت انسانی، همان حقیقتى است که آیات قدر نیز بر آن دلالت دارد، مانند آیه «و إن من شی ء إلا عندنا خزائنه، و ما ننزله إلا بقدر معلوم» (حجر21) و آیه«إنا کل شیء خلقناه بقدر»(قمر49) و آیه«و خلق کل شیء، فقدره تقدیرا» (فرقان2) و آیه«الذی خلق فسوى، و الذی قدر فهدى»(اعلى3) 🔸مطابق با این آیات، خداوند با تقدیر و اندازه گیری خود، هر چیزى را از ساحت اطلاق به ساحت و مرحله تعین و تشخص نازل میسازد. بهره مؤمنین از برکات و مواهب شب قدر نیز که حقیقت روحانی آن وجود مبارک حضرت زهرا سلام الله علیها است، هر ساله در شب قدر متناسب با حد و قدر مؤمنین و اندازه شناخت و معرفت ایشان به قدر حضرت زهرا سلام الله علیها (هرچند فطموا الخلق عن معرفتها)، اندازه گیری و مقدر میشود، شبهای قدر هر ساله با همه تکثر و تعددشان، از یک وجود ثابت و حقیقی از عالم ملکوت و خزائن غیب خدای متعال، نشأت می گیرند و در واقع تنزل نور و تجلی مقام و منزلت وجود مبارک حضرت زهرا سلام الله علیها بقدر معلوم در شبهای قدر است. 🔸«... عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام : قَالَ إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ، اللَّيْلَةُ فَاطِمَةُ وَ الْقَدْرُ اللَّهُ فَمَنْ عَرَفَ فَاطِمَةَ حَقَّ مَعْرِفَتِهَا فَقَدْ أَدْرَكَ لَيْلَةَ الْقَدْرِ وَ إِنَّمَا سُمِّيَتْ فَاطِمَةَ لِأَنَّ الْخَلْقَ فُطِمُوا عَنْ مَعْرِفَتِهَا». @abdollahimahdi
الگوی تحلیل و تکمیل الگوی پیشرفت- مهدی عبدالهی.pdf
266.6K
«الگویی برای تحلیل و تکمیل سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت» ... همچنین در نقد این سند نکاتی بیان شده است از جمله : -عدم تبیین نقطه شروع حرکت و پیشرفت در وضعیت موجود؛ -عدم ترسیم نقطه مطلوب و مختصات آن در حوزه های گوناگون؛ -عدم توجه به تحوّلات آینده داخلی و جهانی و اقتضائات بین المللی و روابط و تعاملات متناسب با آن؛ -عدم ترسیم فرایند و مراحل پیشرفت؛ -نادیده انگاری حقایق و تبعات تقابل و درگیری میان جبهه انقلاب و استکبار؛ -نادیده انگاری پیشرونده ها و پیشبرنده ها و سهم هر کدام در پیشرفت؛ -عدم تبیین اصول و قواعد کلی حرکت و پیشرفت؛ -عدم لحاظ دقیق و کامل گفتمان انقلاب اسلامی و اندیشه رهبری نظام؛ -عدم طبقه بندی و اولویت گذاری موضوعات؛ @abdollahimahdi
برنامه آموزشی رسالت اجتماعی دانشجوی انقلابی2.pdf
474.4K
از سوی یکی از نهادهای دانشجویی، درخواست برنامه ریزی آموزشی (کلاس و کارگاه، سرفصلها و منابع) تحت عنوان «ارتقای توانمندی فرهنگی دانشجوی تراز انقلاب اسلامی» در عرصه «رسالت اجتماعی» (از میان سه عرصه «اخلاق اسلامی» ، «اندیشه اسلامی» و «رسالت اجتماعی») با هدف ارتقاء «انگیزه»، «معرفت» و «مهارت» دانشجویان در سه مقیاس «فعالیت فرهنگی فردی»، «فعالیت فرهنگی تشکیلاتی و گروهی» و «فعالیت فرهنگی در مقیاس جریان سازی و تمدن سازی»، مطرح شد که در حد وسع زمان و توان، این نوشتار تهیه و ارائه گردید و نهایتاً با اجازه ایشان، جهت بهره برداری دیگر فعالان عرصه فرهنگ و آموزش و علاقه مندان موضوع مدیریت و برنامه ریزی و دغدغه مندان فعالیت تشکیلاتی، گروهی و جریان سازی عرضه می گردد . @abdollahimahdi
🔹فرایند «مشورت» در تشکیلات 🔸حضرت علی علیه السلام فرموده اند : «اِذَ ا احْتَجْتَ اِلَى الْمَشْوَرَةِ فى اَمْرٍ قَدْ طَرَاَ عَلَيْكَ فَاسْتَبْدِهِ بِبِدايَةِالشُّبّانِ ، فَاِنَّهُمْ اَحَدُّ اَذْهانا وَ اَسْرَعُ حَدْسا ، ثُمَّ رُدَّهُ بَعْدَ ذالِكَ اِلى رَاْىِ الْكُهولِ وَ الشُيوخِ لِيَسْتَعْقِبوهُ وَ يُحْسِنُوا الاِْخْتيارَ لَهُ ، فَاِنَّ تَجْرِبَتَهُمْ اَكْثَرُ» هرگاه به مشورت نيازمند شدى ، نخست به جوانان مراجعه نما، زيرا آنان ذهنى تيزتر وحدسى سريع تر دارند. سپس (نتيجه) آن را به نظر ميان سالان و پيران برسان تا پيگيرى نموده، عاقبت آن را بسنجند و راه بهتر را انتخاب كنند، چرا كه تجربه آنان بيشتر است. (شرح نهج البلاغه ابن ابی حدید، ج20، ص337) 🔸بر این اساس، می توان گفت فرایند مشورت دارای سه مرحله اساسی است؛ شروع آن در مرحله اول، طرح موضوع در حلقه جوانان است، جوانان بخاطر ذهن تیز و حدس سریع قادر به ابداع موضوعات، تطرق احتمالات، ایده پردازی نوآورانه و دقت در محاسبات و ... می باشند. در مرحله دوم لازم است که نتیجه مباحثات حلقه جوانان را در حلقه دیگری از بزرگان دارای تجربه و سابقه فعالیت در آن موضوع مطرح نمود چرا که ایشان قادر خواهند بود به خوبی عواقب آن کار را سنجیده و با اولویت گذاری، بهترین گزینه را انتخاب نمایند. در مرحله سوم لازم است که مدیر از میان آراء و انظار به انتخاب بهترین رأی و نظر بپردازد و تصمیم نهایی را بر مبنای آن اتخاذ و ابلاغ نماید. @abdollahimahdi
🔸در جلساتی حدود 15 ساعت در جمعی از مدیران گروهها و تشکلهای تبلیغی، سیری از مباحث مرتبط با «مبانی و ماهیت تشکیلات» و «مدیریت و برنامه ریزی فرهنگی» ارائه دادم که فهرست کلی آن به شرح ذیل است، از آنجا که مناسب دیدم متن مباحث را در قالب یک کتاب، منتشر سازم لازم دانستم نظرات دوستانم را در رابطه با این فهرست و عناوین کلی جویا شوم، دریغ نفرمایید... 🔸 فهرست عناوین بحث - تشکیلات؛ حرکت هماهنگ حول محور در جهت تکامل - مدیریت تکامل؛ وظیفه مدیر تشکیلات - حکومت الهی بزرگترین تشکیلات در جهت تکامل عالم - حکومت تاریخی اولیای الهی تشکیلاتی در جهت تکامل تاریخ - حکومت اجتماعی ولی فقیه، تشکیلاتی در جهت تکامل جامعه - خانواده، نهادها و سازمان ها، تشکیلاتی در جهت تکامل فرد - تکامل انسان در ابعاد سه گانه «روحی و معنوی»، «فکری و اعتقادی»، «رفتاری و عملکرد» - تکامل جامعه در ابعاد سه گانه «نظام انگیزشی و تمایلات»، «نظام اطلاعات و علوم»، «نظام عینی و عملکرد» - تکامل تاریخ در سه برهه «هبوط تا بعثت»، «بعثت تا ظهور»، «ظهور تا قیامت» - تفاوت رویکرد تکامل در جبهه حق با رویکرد توسعه در جبهه باطل - «خروج از ظلمت به سوی نور» بزرگترین راهبرد تشکیلات در جهت تکامل - «انقلاب اسلامی» بزرگترین پدیده عصر غیبت در «خروج از ظلمت به سوی نور» - «تمدن اسلامی» بزرگترین پایگاه جریان حق در خروج از ظلمات «تمدن غرب» به سوی «حیات طیبه» - تکامل؛ خروج از ظلمات وضعیت موجود به سوی نور وضعیت مطلوب - برنامه ریزی؛ فرایند خروج از «وضعیت موجود» به سوی «وضعیت مطلوب» - «برنامه ریزی»، «هماهنگی» و «اقدام» سه رکن مدیریت تشکیلات - «تبیین و آسیب شناسی وضعیت موجود»، «ترسیم وضعیت مطلوب»، «تنظیم نقشه راه» سه رکن «برنامه ریزی» تشکیلاتی —- قالبهای برنامه ریزی - «همدلی»، «همفکری» و «همکاری» سه رکن «هماهنگی» تشکیلاتی —- «همدلی» بزرگترین استراتژی شروع اقدام تبلیغی و تربیتی و اقدام تشکیلاتی - «پژوهش و تولید دانش»، «فرهنگسازی، تبلیغ و ترویج»، «اجرائی سازی» سه رکن «اقدام» تشکیلاتی - «محتوا»، «برنامه» و «ساختار» سه رکن تشکیلات - «مدیریت»، «مشارکت» و «مباشرت» سه رویکرد کار تشکیلاتی - اصول و قواعد کلی تشکیلات ... @abdollahimahdi
🔹کتمان «تجربه» روشن برجام و حقانیت آشکار «ایستادگی و مقاومت» با «دروغ» و «وعده» منافع ملی 🔸وقتی به نصیحت و تذکر ولی امر جامعه توجه نکنیم، مجبور میشویم پنج شش سال کشور را معطل اشتباه محض خودمان کنیم تا ناکامی مذاکره با دشمنان «تجربه» شود، درحالیکه می توانستیم بدون آنکه شکستی را تجربه کنیم، با اعتماد و اطمینان به تجربیات و نصایح امام جامعه، انتخاب درست تری داشته باشیم و سالها حرکت کشتی انقلاب اسلامی را متوقف یا کند نکنیم... در این ناکامی بزرگ برجام، دلخوش به «تجربه» کسانی هستیم که نصیحت بزرگان را باور نمی کردند و میبایست این مسیر بن بست را تا آخر میرفتند و انتهای مسدود این راه را مشاهده می کردند تا صداقت و حقانیت تابلوی بن بست ابتدای مسیر را باور کنند... 🔸اکنون تجربه ناموفق برجام را به عنوان دستاوردی بزرگ میشماریم که عامل مصونیت بسیاری افراد خواهد بود از اشتباه انتخاب مسیر اعتماد و سازش بجای مسیر ایستادگی و مقاومت ... و نیز اتفاقات مهم اخیر نظیر اسقاط پهباد آمریکا، توقیف کشتی انگلیس، رد پیام ترامپ، پیروزیهای جبهه مقاومت و یمن و ... همه حقانیت و حسن عاقبت «ایستادگی و مقاومت» را آشکار ساخته است، اما، چه میشود که پس از این تجربیات گرانقدر بازهم زمزمه مذاکره و سازش از برخی مدعیان تدبیر و سیاست می شنویم؟! آیا حق برای آنها روشن نشده است و هنوز ابهامی در راه و مسیر درست دارند یا مشکل از جای دگر است؟! 🔸آیه 6 سوره انفال می فرماید: «يُجادِلُونَکَ فِي الْحَقِّ بَعْدَ ما تَبَيَّنَ» ؛ ای پیامبر! از میان یاران و اصحاب تو کسانی هستند که پس از روشن و آشکار شدن حق، با تو بر سر آن مجادله می کنند! 🔸با مروری بر شأن نزول این آیات متوجه خواهیم شد همان کسانی که با پیامبر بر سر جهاد و ایستادگی و مقامت مجادله می کردند، امروز مانند ایشان با ولی امر بر سر ایستادگی و جهاد و مقاومت مجادله میکنند با اینکه پس از تجربه ناکامی برجام، حقانیت ایستادگی و بطلان سازش و مذاکره آشکار و روشن شده است ... 🔸شأن نزول این آیه، جریان جنگ بدر است که پیامبر همراه 313 نفر از مدینه بسوی منطقه بدر آمدند تا کاروان تجاری ابوسفیان را مصادره نمایند، لکن این کاروان تجاری وقتی متوجه سپاه پیامبر شدند به قافله قریش پناه بردند، با اینحال جبرئیل دستور حمله به کاروان قریش و وعده پیروزی را به پیامبر ابلاغ کرد و پیامبر دستور بسیج و نبرد را اعلام کرد، برخی یاران رسول خدا ص از کثرت و قدرت دشمن ترسیدند و اعتراض نمودند، ابتداء ابوبکر برخاست و گفت: افراد قافله قریش زیاد است و ممکن است نتوانیم در مقابل کثرت افراد و ازدیاد نفرات آنها تاب مقاومت بیاوریم، پیامبر به ابوبکر فرمود بنشیند و دستور آمادگی و جهاد داد، سپس عمر برخاست و گفته ابوبکر را تکرار کرد، پیامبر به او نیز دستور نشستن داد، سپس مقداد از جا برخاست و گفت: یا رسول اللّه اگر چه افراد قریش زیاد هستند ولى ما مردانه خواهیم جنگید و از آن‌ها به دل‌هاى خویش هراس و ترس راه نخواهیم داد و مانند بنى‌اسرائیل نخواهیم بود که به موسى گفته بودند: «اذهب انت و ربّک فقاتلا انّا هاهنا قاعدون؛ تو با خداى خود بجنگ با فرعونیان برو، ما در اینجا مى نشینیم» بلکه ما مى گوئیم که ما هم با شما در این جنگ به نبرد و کارزار خواهیم پرداخت. پیامبر مقداد را دعا کرد. پس از مقداد، سعد بن معاذ از جا برخاست و گفت: یا رسول اللّه پدر و مادرم فداى تو باد و کلماتى که مقداد گفته بود، تکرار کرد. رسول خدا رو به اصحاب کرد و فرمود: خداوند در این جنگ به من وعده فتح و پیروزى داده است و به هیچ وجه در وعده خداوند خلافى وجود نداشته و ندارد. سپس این آیات سوره انفال بر پیامبر نازل گردید. 🔸طبعاً چنین کسانی که در جبهه خودی جای خوش کرده اند و بخاطر حفظ منافع شخصی، حزبی و سیاسی خود حاضرند هر حقی را پایمال و به هر باطلی متمسک گردند، برای کتمان حق و جلوه نمایی باطل، چاره ای ندارند که به مردم «دروغ» بگویند! لذا روزی از آفتاب و گلابی برجام گفتند روزی مردم را از سایه جنگ ترساندند، روزی از خزانه خالی سخن گفتند و امروز وعده فقر و نیاز میدهند که لازم است برای رفع آن نیاز و تأمین منافع با هرکسی مذاکره نمایند! 🔸خوب است در اینجا به این روایت اشاره نمایم که اشاره به عاقبت ترجیح منافع دنیایی بر منافع دینی دارد : امام علی علیه السلام فرموده اند: لا یترک الناسُ شیئاً من أمر دینهم لاستصلاح دنیاهم إلّا فتح‌ الله علیهم ما هو أضرّ منه ؛ مردم بخشی از دین را به انگیزه‌ اصلاح امور دنیوی خود رها نمی‌کنند؛ مگر آنکه خداوند برای آنها چیزی پیش می‌آورد که زیانش از آن اصلاح بیشتر است. (نهج‌البلاغه، حکمت103) ادامه ... 👇 @abdollahimahdi
هدایت شده از دقایق الحقایق!
👆... ادامه : 🔸و اما خداوند در قرآن کریم، آیات آخر سوره مجادله از دسته ای افراد تحت عنوان «حزب الشیطان» در مقابل «حزب الله» سخن می گوید که ظاهرا غیر از کفار و یهود و ... و دشمنان داخلی هستند که در جامعه مؤمنان حضور دارند و دو شاخصه و ویژگی را برای آنها می شمرد، «دوستی با دشمنان خدا» (الَّذِينَ تَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ) و «دروغگویی» (ألا إِنَّهُمْ هُمُ الْكَاذِبُونَ) دو ویژگی آنهاست. دروغ بهترین ابزار ایشان برای کتمان حق و توجیه باطل و فریب مردم و حفظ مواضع و منافعشان است... 🔸امام رضا در روایتی خطر ایشان را از دجال بیشتر دانسته است چون باعث آمیختگی حق و باطل و ایجاد فتنه می شوند: امام رضا علیه‌السلام می فرمایند: «إنّ ممّن ینتحلُ مودّتنا أهلَ البیت، من هو أشدُّ فتنةً علی شیعتِنا من الدّجّال. فقلتُ: بماذا؟ قال: بموالاتِ أعدائِنا و معاداةِ أولیائِنا. إنّه إذا کان کذلک، اختلطَ الحقُّ بالباطل و اشتبهَ الأمرُ فلم یُعرَف مؤمنٌ من منافق» (وسائل الشیعه؛ ج ۱۶؛ ص ۱۷۹)، « همانا از کسانی که مدعی مودت ما اهل بیت هستند، کسی هست که در فتنه‌گری برای شیعیان ما از دجال شدیدتر است. گفتم: برای چه؟ فرمود: به خاطر دوستی با دشمنان ما و دشمنی با دوستانمان. چون چنین شد، حق با باطل آمیخته می‌شود و مؤمن از منافق بازشناخته نمی‌شود.» @abdollahimahdi
🔸 موضوع سخنرانی حقیر در محرم امسال «نقش نهضت عاشورا در هدایت و تکامل تاریخی انسانها» بود که فهرست آن جهت نقد و نظر دوستان به شرح ذیل تقدیم می گردد : 🔸1-«روح و قلب»، «اعتقاد و معرفت»، «اعمال و رفتار» سه بعد وجودی انسان، 1-1- عبودیت و بندگی از طریق هماهنگی همه ابعاد وجودی با امام، 🔸2-نقش محوری «قلب» در هدایت انسان، 2-1- قلب خاستگاه حب و بغض، فرح و حزن، رضا و سخط و ... 2-2- هماهنگی حالات و احساسات و تمایلات بر محور امام 🔸3-«عاطفه و احساس»، «معرفت زایی»، «جهاد و قتال» سه عنصر نهضت عاشورا 🔸4-«حب الحسین و بغض دشمنانش»، «شناخت حق و باطل»، «ایثار و شهادت» سه اثر نهضت عاشورا در دستگاه هدایتی خداوند 4-1- عاطفه و احساس عاشورا بر پایه مصائب و بلایای امام حسین علیه السلام 4-1-1. هدایت و تصرف قلوب بزرگترین نقش عاشورا در هدایت تاریخی انسانها 4-1-2. مصیبت سلب مقام و مرتبت الهی از امام حسین از اعظم مصائب اهل بیت علیم السلام 4-1-3. «سقیفه» منشاء مصائب «عاشوراء» 4-1-4. «حب الحسین و بغض دشمنانش» محور عواطف انسانی عاشوراء 4-1-5. «تولی و تبری» و «سلم و حرب» آثار مترتب بر «حب و بغض» 4-1-6. تأکید اسلام بر حفظ مرزهای حب و بغض، تولی و تبری و سلم و حرب 4-1-7. آزمایش نسبت به ادعای محبت و اثر آن در حوزه فکر و عمل در صحنه های اجتماعی 4-2- معرفت زایی و شناخت حق و باطل از بزرگترین آثار هدایتی نهضت عاشوراء 4-2-1. عاشوراء بزرگترین حماسه در برابر بزرگترین فاجعه (بدعت و ضلالت) 4-2-2. «استنقاذ از جهالت و حیرت ضلالت» مهترین اثر هدایتی عاشوراء 4-2-3. اهمیت و ضرورت شناخت شرک و دشمن شناسی و تبری به اندازه اهمیت و ضرورت شناخت ایمان و امام شناسی و تولی 4-3- «جهاد»، ایثار و شهادت از بزرگترین مناسک حیات جامعه 4-3-1. استکبار جریان باطل دلیل عظمت جنگ و جهاد در مناسک جریان حق 4-3-2. «لتکون کلمه الله هی العلیا» هدف نهایی از جنگ و جهاد و قتال عاشوراء 4-3-3. جایگاه، اهمیت و ضرورت «جهاد فی سبیل الله» و اقسام آن 4-3-4. مراتب جهاد از طریق «قلب»، «لسان»(معرفت) و «ید» 🔸5-نهضت عاشوراء مصداق اتم «امر به معروف و نهی از منکر» 5-1- عظمت، اهمیت و ضرورت «امر به معروف و نهی از منکر» 5-2- اعلی درجات امر به معروف و نهی از منکر در مقیاس تاریخی و تمدنی 5-3- تمدن و سبک زندگی غربی، بزرگترین منکر جهان امروز 5-4- مراتب امر به معروف و نهی از منکر از طریق «قلب»، «لسان»(معارف) و «ید» 5-5- آثار اجتماعی «امر به معروف و نهی از منکر» 5-6- رسالت اجتماعی عزادار حسینی و هیئت مذهبی بر مبنای مقام «خلیفه الهی» انسان 5-6-1. بسط ولایت بزرگترین رسالت خلیفه الله 5-6-2. امر به معروف و نهی از منکر بزرگترین عامل بسط ولایت 5-7- نقش محوری عزاداری و هیئت حسینی در مقابله با هنر و رسانه تمدن غربی و تصرف قلوب 5-7-1. سکولار شدن در دوری از دغدغه ها و اولویت های ولایت 5-7-2. مداهنه با اهل معاصی، بی تفاوتی و سکوت در فتنه نتیجه هیئت سکولار 🔸6-نهضت حسینی بستر ساز نهضت مهدوی 6-1- «عاشوراء» و «ظهور امام» دو نقطه عطف در هدایت و تکامل تاریخی جریان حق 6-2- تمدن اسلامی، حلقه وصل عاشوراء به حیات طیبه عصر ظهور 6-3- محوریت «ولایت» مهمترین عامل حیات فردی و اجتماعی 6-4- «اجتماع قلوب»، «معرفت به امام»، «آمادگی در نصرت امام» سه شرط لازم در «محوریت ولایت» و «تحقق تمدن اسلامی» و مقدمه سازی برای «ظهور امام» در جامعه 6-4-1. «ائتلاف و اجتماع قلوب» و جهت دهی به حب و بغض انسانها بزرگترین اثر روحی و معنوی نهضت عاشوراء و عامل «اجتماع قلوب» در عصر غیبت 6-4-1-1. تسکین قلوب محزون بواسطه انتقام مهدوی 6-4-2. «معرفت به امام و دشمن شناسی» بزرگترین اثر علمی و اعتقادی نهضت عاشوراء و عامل «تکامل معرفت» در عصر غیبت 6-4-2-1. محوریت امام عامل حیات جامعه 6-4-3. «قیام و تلاش برای اصلاح» بزرگترین اثر عینی و عملی نهضت عاشوراء و عامل تقویت «جبهه مقاومت» در عصر غیبت 6-4-3-1. اصلاح دنیا و تغییر عینیت جهان مادی بواسطه هماهنگی تناسبات بر محور امام 🔸7-«ولایتمداری» هدف غایی از تربیت بر مبنای نهضت حسینی و ظهور مهدوی 7-1-سه دسته انسانهای «اهل دنیا»، «مؤمنین مشغول به عقبی»، «ولایتمداران مشغول به مولی» 7-2-تفاوت قاعدین و مجاهدین در حساسیتها، افکار و عمل ولایی 7-3-محوریت ولایت امام در طهارت، تکامل و حیات فردی و اجتماعی 7-4-محوریت ولایت امام در حوزه تمایلات، معارف و ساختارهای عینی جامعه 7-5-تحقق هدف از خلقت و عبودیت و بندگی در محوریت امام در مناسبات فردی و اجتماعی @abdollahimahdi
در کانال "مؤسسه فقاهتی مطالعات اسلامی" با بحث «فقه نظام ولایی» آشنا شوید : http://eitaa.com/joinchat/4276224019C20010db8ae @abdollahimahdi
🔸«اقامه ولایت» و تربیت مؤمنان مجاهد «ولایتمدار» نتیجه «نهضت عاشوراء» 🔹نهضت عاشوراء از سه عنصر «عاطفه و احساس قلبی»، «معرفت افزایی» و «جهاد و قتال» تشکیل شده است... 🔹در دستگاه هدایتی خداوند متعال، خشوع و خضوع قلبها، عنصر و عامل اصلی هدایت است (هل الایمان الا الحب و البغض...، لو خَشَعَ قلبُ هذا لَخَشَع جوارحه و ...) و در رسالت هدایت أنبیاء الهی، معجزات، چنین نقشی را ایفاء میکردند لکن آنچنان کارآمد نبودند چه اینکه مثلاً پس از آنکه بنی اسرائیل در آن معجزه عظیم از رود نیل گذشتند، به هوس بت پرستی افتادند و از موسی علیه السلام درخواست بت کردند که ایشان فرمود : قَالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ! ، این جمله می رساند «جهالت» این قوم درمان نشده است! و نیز همواره با وجود نهایت تلاش أنبیاء در دعوت مردم به ایمان، شاهد قلت ایمان آورندگان هستیم! 🔹اما نهضت عاشورا بواسطه مصائب و بلایای امام حسین علیه السلام و اهل بیت ایشان، چنان حرارت (إنَّ لِقَتْلِ الْحُسَيْنِ حَرَارَةٌ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لَنْ تَبْرُدَ أَبَداً) و آتش (إنّ يوم عاشورا أحرق قلوبنا) و حزنی (قلوبنا محزونه) در قلوب ایجاد نموده است که با توجه به نقش «قلب» در هدایت، سیدالشهداء علیه السلام سریعترین و وسیعترین کشتی نجات در دستگاه هدایت الهی شناخته میشود! (سفینه الحسین اوسع و أسرع) 🔹نتیجه تسلیم و خضوع و طهارت قلب، علم و معرفت است (العلم نورٌ یقذف الله فی قلب من یشاء) و سید الشهداء بواسه بذل مهجت در راه خداوند، عبادالله را از «جهالت» و حیرت ضلالت نجات داد (وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِيكَ لِيَسْتَنْقِذَ عِبَادَكَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَيْرَةِ الضَّلَالَة) و در بُعد عملی نیز «جهاد» و آثار آن همچون ایثار و گذشت و شهادت، بزرگترین اثرگذاری نهضت عاشوراء بر جامعه مؤمنین است چه اینکه جهاد در معارف اسلامی، به عنوان عمادالدین، منهاج السعداء، عزّاً للاسلام، افضل الأعمال، أحب الأعمال، ذروه للاسلام و ... از مهمترین ارکانی است که مقام «خلافت الهی» را برای انسان محقق میسازد. 🔹سیدالشهداء علیه السلام که نهضت او از مصادیق أتم و أکمل «امر به معروف و نهی از منکر» است (اُریدُ اَن اَمُرَ بالْمَعْروف وَاَنْهی عَنِ الْمُنْکَر) نهایت غرض خود را «اقامه ولایت» در جامعه میشمارد (وَ أنَا أولی مَنْ قام بِنُصرَةِ دین الله، وَإعزازِ شَرعِهِ، و الجَهادِ فی سَبیلِهِ لِتَکُونَ کَلِمَةُ اللهِ هِی العُلیا؛ ... و نحن کلمه الله) و نیز فرموده اند «مَن امَرَ بِالمَعروفِ وَ نَهی عَنِ المُنکرِ فَهُوَ خَلیفَةُ اللّهِ فِی ارضِهِ». 🔹بنابراین سومین اثر نهضت عاشوراء مترتب بر عناصر و آثار قبلی، «جهاد با هدف اقامه ولایت در جامعه» است که اثر تربیتی آن، پرورش مؤمنان مجاهدی است که خداوند آنانرا بر دیگر مؤمنان برتری داده است (فضل الله المجاهدین علی القاعدین) و عبادت آنها را افضل العباده نسبت به عبادت تجار و عبادت عبید، تحت عنوان «عبادت احرار» نامیده اند، قلبهایشان فراتر از اعمال و مناسک و ثواب اخروی و درجات عقبی، مشغول به مولی است (...اما القلب المشغول بالمولی، فله الدنیا و العقبی و المولی) و اینان همان حداث الحسینی هستند که در قیامت، بی توجه به بهشت و نعمات بهشتی، مشغول گفتگو با سیدالشهداء هستند(...وَ هُمْ حُدَّاثُ الْحُسَيْنِ علیه السلام تَحْتَ الْعَرْشِ وَ فِي ظِلِّ الْعَرْشِ لَا يَخَافُونَ سُوءَ يَوْمِ الْحِسَابِ يُقَالُ لَهُمُ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ فَيَأْبَوْنَ وَ يَخْتَارُونَ مَجْلِسَهُ وَ حَدِيثَه...) 🔹ایشان «ولایتمدارانی» هستند که همواره در انتقام بزرگترین مصائب عاشوراء علیه قومی که در ادامه فتنه سقیفه به حذف ولایت از جامعه پرداختند (دفعتکم عن مقامکم و ازالتکم عن مراتبکم التی رتبکم الله فیها) آماده جهاد و شهادت هستند و از أتباء و اشیاع و اولیاء دشمنان سیدالشهداء در صحنه امروز جامعه که ذیل عنوان «تمدن غرب» تبرز و تشکل یافته، نیز تبری جسته و هیچگونه سلمی با آنان نخواهند داشت و در صحنه مبارزه با تمدن غرب به عنوان بزرگترین منکر عالم، در جهاد و مقاومت هستند تا با تقویت «تمدن اسلامی» بستر «ظهور» و اقامه تمام و کمال ولایت در عالم را فراهم آورند... @abdollahimahdi
🔹«هَذَا بَصَائِرُ لِلنَّاسِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّقَوْمِ یُوقِنُونَ» 🔸کانال «تفسیر البصائر» : @tafsirolbasaer 🔹نکات تفسیری از قرآن و روایات 🔹مشتاق نقد و نظر دوستان هستیم... @abdollahimahdi
🔸«عفاف و حجاب» 🔹مطلب زیر (فایل پیوست) در رابطه با «حجاب و عفاف» در چند محور ذیل به نگارش در آمده است، شاید برای کسانی که در این حوزه مشغول مطالعه و تصمیم سازی هستند، مفید باشد: 1- اولویت و اهمیت حجاب و عفاف نسبت به دیگر ارزشهای اخلاقی و رفتاری؛ 2- بی حجابی و بی عفتی از اقتضائات سبک زندگی غربی است و اصلی ترین اقدام، مبارزه با تمدن غرب به عنوان خاستگاه سبک زندگی غربی است؛ 3- اصلاح فرهنگ حجاب و عفاف منوط به اصلاح فرهنگ عمومی و رشد همه جانبه اخلاقی، اعتقادی و رفتاری جامعه؛ 4- ناکافی بودن اقدامات امنیتی و قضائی و برخوردهای سلبی و صرفاً تأکید بر «اجباری بودن حجاب»؛ 5- فضای فرهنگی و مسئله حجاب و عفاف متأثر از دست برتر در فضای درگیری تمدنی است و میبایست در ابعاد تمدنی و مواجهه با تمدن غرب حل این مسئله را مطالعه و تدبیر نمود. 6- ضرورت انعکاس رسانه ای مطالبات عمومی جامعه زنان مؤمنه در مقابل جلوه نمایی مطالبات عمومی مخالفان؛ 7- ضرورت بررسی فقیهانه و عالمانه نظام موضوعات مرتبط با عفاف و حجاب؛ 8- لزوم توجه به اهمیت فضای مجازی در مسئله حجاب و عفاف؛ 9- ضرورت بازبینی و اصلاح ساختارهای تصمیم ساز و متصدیان و مجریان و قوانین در رابطه با عفاف و حجاب؛ 10 – ضرورت مطالعه و جمع آوری مطالبات رهبری در عرصه حجاب و عفاف به عنوان سند اساسی در این عرصه؛ @abdollahimahdi