eitaa logo
حجةالاسلام عبدالرحیمی
117 دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
4هزار ویدیو
243 فایل
ارتباط با ادمین @abdorrahimi313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸صاحبخانه حکم تخلیه گرفته واسباب واثاثيه يك را ریخته بیرون .اما مردم تبريز ،هنرمندان و خيرين اين شهر، آستين همت بالا زدند و در سه روز كاری كردند كارستان كه ببينيد. 🔹درود به غيرت و شرف شان •••✾•🌿🌺🌺🌺🌿•✾••• ⚡️⚡️@zaghsefid
🔹واکنش معاون جوانان وزارت ورزش به رتبه سوم ایران در المپیاد علمی جهانی: چرا کسی این جوانان موفق را نمی‌شناسد؟ چرا خبری از جوایز میلیاردی نیست؟
🌟💫🌟💫🌟💫 📖 به آسمان رود و کار آفتاب کند ✨تا انتها بخوانید لطفا لطفا👇 🔹فاضل بزرگوار، سید جعفر مزارعى روایت کرده یکى از طلبه هاى حوزه با عظمت نجف، از نظر معیشت در تنگنا و دشوارى غیر قابل تحملى بود. روزى از روى شکایت و فشار روحى، کنار ضریح مطهر حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) عرضه مى دارد شما این لوسترهاى قیمتى و قندیل هاى بى بدیل را به چه سبب در حرم خود گذارده اید، در حالى که من براى اداره امور معیشتم در تنگناى شدیدى هستم؟ شب امیرالمؤمنین (علیه السلام) را در خواب مى بیند که آن حضرت به او مى فرماید اگر مى خواهى در نجف مجاور من باشى، اینجا همین نان و ماست و فیجیل (نوعی سبزی) و فرش طلبگى است و اگر زندگى مادى قابل توجهى مى خواهى، باید به هندوستان در شهر حیدرآباد دکن به خانه فلان کس مراجعه کنى. چون حلقه به در زدى و صاحب خانه در را باز کرد، به او بگو به آسمان رود و کار آفتاب کند. پس از این خواب، دوباره به حرم مطهر مشرف مى شود و عرضه مى دارد زندگى من اینجا پریشان و نا به سامان است، شما مرا به هندوستان حواله مى دهید؟ بار دیگر حضرت را خواب مى بیند که مى فرماید سخن همان است که گفتم. اگر در جوار ما با این اوضاع مى توانى استقامت ورزى، اقامت کن. اگر نمى توانى، باید به هندوستان به همان شهر بروى و خانه فلان راجه را سراغ بگیرى و به او بگویى به آسمان رود و کار آفتاب کند. پس از بیدار شدن و شب را به صبح رساندن، کتاب ها و لوازم مختصرى که داشته به فروش مى رساند و اهل خیر هم با او مساعدت مى کنند تا خود را به هندوستان مى رساند و در شهر حیدرآباد، سراغ خانه آن راجه را مى گیرد. مردم از این که طلبه اى فقیر با چنان مردى ثروتمند و متمکن قصد ملاقات دارد تعجب مى کنند. وقتى به در خانه آن راجه مى رسد در مى زند. چون در را باز مى کنند، مى بیند شخصى از پله هاى عمارت به زیر آمد. طلبه وقتى با او روبرو مى شود مى گوید به آسمان رود و کار آفتاب کند. راجه فورا پیش خدمت هایش را صدا مى زند و مى گوید این طلبه را به داخل عمارت راهنمایى کنید و پس از پذیرایى از او تا رفع خستگى اش، وى را به حمام ببرید و او را با لباس هاى فاخر و گران قیمت بپوشانید. مراسم به صورتى نیکو انجام مى گیرد و طلبه در آن عمارت عالى تا فردا عصر پذیرایى مى شود. فردا دید محترمین شهر از طبقات مختلف چون اعیان و تجار و علما وارد شدند و هر کدام در آن سالن در جاى مخصوص به خود قرار گرفتند. از شخصى که کنار دستش بود پرسید چه خبر است؟ گفت مجلس جشن عقد دختر صاحب خانه است. پیش خود گفت وقتى به این خانواده وارد شدم که وسایل عیش براى آنان آماده است. هنگامى که مجلس آراسته شد، راجه به سالن درآمد. همه به احترامش از جاى برخاستند و او نیز پس از احترام به مهمانان، در جاى ویژه خود نشست. نگاهی رو به اهل مجلس کرد و گفت آقایان، من نصف ثروت خود را که بالغ بر فلان مبلغ مى شود (از نقد و مِلک و منزل و باغات و اغنام و اثاثیه) به این طلبه که تازه از نجف اشرف بر من وارد شده مصالحه کردم و همه مى دانید که اولاد من، منحصر به دو دختر است. یکى از آنها را هم که از دیگرى زیباتر است، براى او عقد مى بندم و شما اى عالمان دین، هم اکنون صیغه عقد را جارى کنید. چون صیغه جارى شد، طلبه که در دریایى از شگفتى و حیرت فرو رفته بود پرسید شرح این داستان چیست؟ راجه گفت من چند سال قبل، قصد کردم در مدح امیرالمؤمنین (علیه السلام) شعرى بگویم. یک مصراع گفتم و نتوانستم مصراع دیگر را بگویم. به شعراى فارسى زبان هندوستان مراجعه کردم ، مصراع گفته شده آنها هم چندان مطلوب نبود. به شعراى ایران مراجعه کردم، مصراع آنان هم چندان چنگى به دل نمى زد. پیش خود گفتم حتما شعر من منظور نظر کیمیا اثر امیرالمؤمنین (علیه السلام) قرار نگرفته است، لذا با خود نذر کردم اگر کسى پیدا شود و مصراع دوم این شعر را به صورتى مطلوب بگوید، نصف دارایى ام را به او ببخشم و دختر زیباتر خود را به عقد او در آورم. شما آمدید و مصراع دوم را گفتید. دیدم از هر جهت این مصراع شما، درست و کامل و تمام و با مصراع من هماهنگ است. طلبه گفت مصراع اول چه بود؟ راجه گفت من گفته بودم به ذره گر نظر لطف بوتراب کند. طلبه گفت مصراع دوم از من نیست، بلکه لطف خود امیرالمؤمنین (علیه السلام) است. راجه سجده شکر کرد و خواند: «به ذره گر نظر لطف بوتراب کند به آسمان رود و کار آفتاب کند» وقتى نظر کیمیا اثر حضرت مولا، فقیر نیازمندى را این گونه به ثروت و جاه و جلال برساند، نتیجه نظر حق در حق عبد چه خواهد کرد؟ 📚 منبع: عبرت آموز، حسین انصاریان 💚 دعای فرج بعد از هر نماز 💚 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ❤ 🌺 🌺
لطفا مراقب لحن کلام خودتون باشید🤫 ❣همسرتون تنها فردیه که قراره تا آخر عمر در کنارش باشید، یعنی مهمترین فرد زندگی‌ شما. پس اگه می‌خواید همسرتون رو متوجه اشتباهی که مرتکب شده کنید لطفا: 👈 سرکوفت نزنید. 👈 اونو به شکل بد منتقل نکنید. 👈 لحن تحقیرکننده در پیش نگیرید. ❣این نکته رو هم فراموش نکنید: وقتی همسرتون مرتکب اشتباهی می‌شه، نباید همه نکات مثبت و خوبی‌های گذشته‌اش رو نادیده بگیرید. ‌‌‌ ‌ ┈┈•°.⤳❁ 🌹 ❁⬿.°•┈┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام هر حرفی ارزش شنیدن نداره و هرقضاوتی ارزش ناراحت شدن بزرگ باش و در پی اثبات خود به ذهن های کوچک نباش چشم انداز زندگیت را هدف بگیر و با اقتدار در مسیر زندگی جاری شو
سجاده های عاشقی 🌹شهید علی اکبر شیرودی🌹 در کنار هلی کوپتر جنگی اش ایستاده بود و خبرنگاران هر کدام به نوبت از او سؤال میکردند. خبرنگاری از کشور یمن پرسید: شما تا چه هنگام حاضرید بجنگید؟ شهید خندید و گفت: ما برای خاک نمی جنگیم، ما برای اسلام میجنگیم تا هر وقت اسلام در خطر باشد. این را که گفت به راه افتاد خبرنگاران حیران ایستادند. شهید آستین هایش را بالا زد چند نفر به زبانهای مختلف پرسیدند کجا؟ علی اکبر گفت: نماز ، دارند اذان میگویند (به نقل از سایت راسخون) ❤️ نثارشهدا صلوات❤️ ┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈ @abdorrahimi_hajagha
تقليد :س آیا وکالت در انتخاب مرجع تقلید ،مثل وکالت پدر برای پسر و معلم برای شاگرد صحیح است؟ پاسخ: اگر مراد از وکالت ، سپردن وظیفه تحقیق و جستجو برای یافتن مجتهد جامع الشرایط به پدر، معلم، مربی و یا غیر آنان باشد اشکال ندارد و نظرشان در این مورد اگر مفید علم یا اطمینان و یا واجد شرایط بینه و شهادت باشد از نظر شرعی معتبر و حجت است. اجوبة الاستفتائات س ۲۶ @abdorrahimi_hajagha
طهارت بهائیان بسیاری در اینجا کنار ما زندگی میکنند که رفت و آمد زیادی در خانه های ما دارند عده ای میگویند بهاییها نجس هستند و عده ای هم آنها را پاک میدانند این گروه از بهاییها اخلاق خوبی از خود آشکار میکنند آیا آنها نجس هستند یا پاک؟ پاسخ: آنها نجس و دشمن دین و ایمان شما هستند پس فرزندان عزیزم جدٱ از آنها بپرهیزید. ( اجوبة الاستفتائات، س ۳۳۱) @abdorrahimi_hajagha
آیا وضویی که قبل از نماز ظهر و عصر گرفته شده برای خواندن نماز مغرب و عشا هم کافی است؟(با علم به این که در این مدت هیچ یک از مبطلات وضو از وی سرنزده است) یا آنکه هر نمازی نیت و وضوی جداگانه ای دارد؟ پاسخ: برای هر نمازی وضوی جداگانه لازم نیست با یک وضو تا زمانی که باطل نشده میتواند هر مقدار نماز که میخواهد بخواند (اجوبة الاستفتائات س ۱۱۸) @abdorrahimi_hajagha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"کارهایم را می‌نویسم تا انجام شوند." ✅ توضیح نوشتن، یکی از روش‌های مرتب سازی ذهن و تضمینی برای اجرای بهتر برنامه‌ها و هدف‌هاست. آموزه‌های دینی و یافته‌های روان‌شناسی، ما را دعوت به نوشتن کرده‌اند و تجربه های شخصی ما هم سودمندی این روش را ثابت کرده‌اند.در طول تمرین‌های دوازده‌گانه‌ای که تاکنون همراهی کرده‌اید، با نوشتن محتوای ذهن خود، قدرتمندی آن را آزموده‌اید و با تمرکز روی مسائل مهم زندگی‌تان، احساس بهتری را تجربه کرده‌اید. 👈 تمرین فردی خلاصه‌ای از نکات کتاب "بنویس تا اتفاق بیفتد، اثر هنریت کلاوسر" را برای خودت تهیه کنید. می‌توانید معرفی ویدیویی این کتاب ارزشمند را در لینک زیر به مدت 25 دقیقه مشاهده نمایید. https://www.aparat.com/v/t9327l2 نسخه منتشر شده از این کتاب در کتاب‌خوان‌های اینترنتی، در ادامه تقدیم شما می‌شود. ✍️ تمرین جمعی مهم‌ترین کارهای امروز خود را یادداشت کنید. در گزارش شب خود به همکاران‌‌تان اعلام کنید که امروز چند درصد کارهایی که یادداشت کرده بودید را موفق به انجام آن شدید؟
قسمتی از وصیت نامه ❤️ آقازیارتی❤️ از شما برادرم می‌خواهم بعد از من مبلغ یک هزار تومان فقط قرآن مجید و مفاتیح الجنان برای مسجد صاحب الزمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) بگیرید و هدیه بنمایید و دیگر اینکه یک قفسه کتابخانه بدهید از چوب، خیلی خوشگل بسازید و رنگ کاری نموده و به مسجد اهداء نمایید. مقدار 29 کیلو پروفیل برای مسجد بدهکارم که قرار بود یک عدد درب ورودی بسازم و درباره آن‌هم اقدام نمایید. از خانواده عزیزم و دوستانم در صورت امکان می‌خواهم که هر شب جمعه بر سر قبرم بیائید و چشم به راه نگذارید. اگر امکان نبود راضی نیستم با مشقت و پای پیاده بیایید و موجب رنج و زحمت شماها گردد. اول بر سر قبر شهیدان گمنام بروید و بعد شهیدان دیگر را زیارت نموده و بعد قدم مبارکتان را روی قبر من بگذارید و در موقع وارد شدن إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ‌ یادتان نرود که ما همه از او هستیم و به طرف او خواهیم رفت
💢 سعی کنید سکوت شما بیشتر از حرف زدن باشد. هر حرفی که میخواهید بزنید، فکر کنید که آیا ضرورت دارد یا نه؟؟ ❇️ بی دلیل حرف نزنید که خیلی از صحبت های ما به گناه و دروغ و...ختم می شود. 🥀طلبه شهید مدافع حرم، محمدهادی ذوالفقاری •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
جلسات اضطرار و ندبه خوانی برای غریب زمانه قرار هفتگی عاشقان با معشوق حاضر صبحانه را میهمان سفره امام زمان عجل الله هستیم مناجات خوان این هفته: مکان: مسجد جامع حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام زمان: جمعه ها صبح ساعت 7 می توانید نذورات خود را در جهت هزینه شدن در راه امام زمان عجل الله به شماره کارت زیر واریز کنید 6219861963143606 به نام : محمد حسین دهقانی 🕌 مسجد جامع امیرالمؤمنین علیه السلام 💠@masjed_jame_amir💠 @javadsout https://eitaa.com/joinchat/2914648260C25d2a3085e
🔴بي توجهي به فقراء ، جرم بزرگي است استاد فاطمي نيا: در قرآن كريم ميخوانيم : «وَلا تَحاضّونَ عَلى طَعامِ المِسكينِ» (و يكديگر را به غذا دادن به مستمندان تشويق نميكنيد) رسیدگی به مساکین و یتیمان بسیار مهم است و بی اهمیتی به آن ، جرم بزرگی است! به اين دارالايتام ها سر بزنيد ، هر چقدر که در توانتان هست به مساكين کمک کنید و لو اينكه مقدار آن كم و جزئي باشد. مهم اين است كه ما به اين امور بي توجه و بي اهميت نباشيم. 📚برگرفته از جلسه ١٠٧ سيري در صحيفه سجاديه
🇮🇷 عاشقان حسینی این عکس را جهانی‌کنید # یا حضرت ام‌البنین
🎙️امام خمینی (ره): این وصیت‌نامه هایی که این عزیزان (شهدا) مینویسند را مطالعه کنید، پنجاه سال عبادت کردید، خدا قبول کند. یک روز هم یکی از این وصیت نامه ها را بگیرید و مطالعه کنید و فکر کنید. 📝 وصیت نامه‌ی شهید جاویدالاثر علیرضا ملازاده: این فریاد از اعماق قلبم است. خواهرانم! نگذارید به اسم آزادی با شما مثل شئ رفتار کنند...
پهلوانان نمی میرند چون اباالفضل پهلوان است پهلوان صادق بیت سیاح دیشب در قلب رقابت های ورزشی دنیا و در مهد شیطان پرستی و هم جنس بازی ؛ به تاسی از علمدار کربلا رکورد پرتاب نیزه را جا به جا کردی و مدال طلای مسابقات را کسب نمودی. لیکن پس از آن کاری کردی کارستان و پرچمی منقش به نام مقدس و مبارک مادر علمدار کربلا حضرت ام البنین سلام ا.. علیها را به نشانه ادب و احترام به رخ دنیا و دنیاپرستان کشیدی و با افتخار اعلام نمودی که پهلوان بر مدار ادب ؛ احترام؛ وفا و پای اهل بیت ع بودن پهلوان می شود. دیشب دنیاپرستان به ناحق مدال طلا را از تو اخذ نمودند ؛ لیکن دیشب تو مدال پهلوانی و طلا را از ام الادب حضرت ام البنین س اخذ نمودی و جاودانه شدی و نامت به عنوان پهلوان ایران در قلوب همه ایرانیان تا ابد خواهد ماند. با کمال ادب در مقابلت تعظیم می کنیم و بر دستانت بوسه میزنیم. مبارک باشد مدال طلای نوکری مادر سقای کربلا پهلوان سیاح ؛ تو پهلوان بزرگ مای از طرف مردم بزرگ ایران اسلامی رفع الله رایه العباس
هدایت شده از هیجار الیگودرز
🖼فتومونتاژ "مادر مَردها" 💬صـــــــادق بیت سیاح، ملی پوش ایران در جریان رقابت پرتاب نیزه کلاس F11 بازی‌های پارالمپــــــــــیک پاریس ضمن شکستن رکورد پارالمپیک به مدال طلا دســــــــت یافت، اما پس از این مــــــــــدال‌آوری، مسئولان برگزاری بازی‌ها بیت‌سیاح را به خاطر برافراشتن پـــــــــــــــــــــــــــــرچم ام البــــــــــــــــــنین حذف کردند و مدال طلا به هند رسید. 💫مرکز آفرینش‌های فرهنگی هنری بسیج خوزستان ✍️اخبار بروز را در ودر همه پیام رسانها دنبال کنید👇 🆔 @heyjjar_ir
هدایت شده از پاسداران انقلاب
بیت‌سیاح پاداش مدال طلای پارالمپیک را دریافت می‌کند مدیرکل ورزش و جوانان خوزستان: با توجه به درخشش صادق بیت سیاح در بازی‌های پاراالمپیک، برای این ورزشکار پاداش مدال طلا را در نظر می‌گیریم. 🇮🇷 پاسداران انقلاب @pasdarane_enghelab
تکذیب حدیث رفع‌القلم و نظر متقن مراجع تقلید درباره آن حدیثی به نقل از پیامبر اسلام صلی‌الله علیه و آله بیان می‌شود که به «رفع القلم» شهرت دارد و به همین دلیل روز 9 ربیع الاول را روز «روز رفع القلم» می گویند و به واسطه این حدیث افرادی گناه کردن در این روز را بر خود جایز می‌دانند. البته برخی با استناد به این حدیث گناه کردن تا سه روز را بلااشکال می‌دانند. به گزارش خبرگزاری برنا؛ علامه مجلسی(ره) آن روایت را چنین نقل می‌کند که: «دو نفر از شیعیان، در روز نهم ربیع‌الاول خدمت امام حسن عسکری علیه السلام رسیدند، در حالی که آن حضرت مشغول غسل عید بودند، وقتی از حضرت سئوال شد که اعیاد شیعه فقط قربان، فطر، غدیر و جمعه است. حضرت فرمودند: بزرگ‌ترین عید روز نهم ربیع‌الاول است. سپس از قول پدر بزرگوارشان نقل نمودند که حذیفه بن یمان، در روز نهم ربیع‌الاول بر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله وارد شد در حالی که امیرالمؤمنین و امام حسن و امام حسین علیهم‌السلام نزد حضرت نشسته و در حال تناول غذا بودند. رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله به چهره آنان با تبسم نظر می‌کرد و به آنان فرمود: بخورید، گوارایتان باد به برکت امروز، که دعای مادرتان مستجاب می‌شود. امروز روزی است که خداوند قبول می‌کند اعمال شیعیان و محبین شما را… و در آن شوکت دشمن جدتان شکسته می‌شود و فرعون اهل بیت من و ظالم و غاصب حقشان از بین می‌رود. خداوند به من فرموده: به ملائکه‌ام امر نموده‌ام که این روز را، برای شیعیان و محبین شما عید قرار دهند و به آن‌ها امر کرده‌ام که کرسی کرامتم را محاذی بیت المعمور نصب و مرا حمد و ثنا نموده و برای شیعیان و محبین شما از بنی آدم استغفار نمایند و به فرشتگان کرام‌الکاتبین امر نمودم، تا قلم تکلیف را از تمامی خلق از این روز به مدت سه روز بردارند و به احترام تو و وصی تو، هیچ چیزی از خطا‌هایشان بر آنان نوشته نخواهد شد. ای محمد، همانا من این روز را برای تو و اهل بیتت و کسانی از مؤمنین که از آنان پیروی می‌کنند و شیعیان آنان عید قرارداده‌ام‌.» در ادامه این روایت، حذیفه‌بن یمان می‌گوید:«روزی که عُمَر کشته شد، برای عرض تبریک خدمت امیرالمؤمنین علیه‌السلام رسیدم و حضرت به من فرمود: این روز هفتاد و دو نام دارد که دوست دارم اسامی این روز را از من بشنوی. سپس حضرت به بیان اسامی این روز پرداختند و فرمودند امروز روز استراحت، روز برطرف شدن ناراحتی‌ها، غدیر دوم،… روز برداشته شدن قلم… روز عید اللّه الأکبر… روز شادی شیعه و روز توبه و انابه و… روز سُرور اهل بیت است.» برخی شیعیان تندرو با تکیه بر همین حدیث بدون سند و با برگزاری مراسماتی باعث تفرقه میان شیعه و سنی شده و به اسم دین کاری را انجام می‌دهند که دقیقا نقطه مقابل سیره اهل بیت علیه‌السلام است. چرا که در تمامی سال‌های عمر شریف اهل بیت علیه‌السلام هیچ سندی از اختلاف میان شیعه و سنی دیده نمی‌شود. البته در این میان اختلافات فقهی، روایی‌ و تاریخی‌ای میان شیعه و سنی وجود دارد که این مسئله‌ای طبیعی بوده و از قرن دوم و سوم هجری به وجود آمده است. آنچه اهمیت دارد این است که این اختلافات فقهی و تاریخی نباید باعث درگیری میان شیعه و سنی شود. بلکه باید با تکیه بر مشترکات و مبنا قرار دادن آنها باعث تعامل هر چه بیشتر این دو گروه و در نتیجه قدرت مسلمانان شد. **چرا با اطمینان می‌گوییم که این حدیث درست نیست؟ اول. اینکه این روایت را فقط مرحوم علامه مجلسی یک بار به صورت کامل در جلد سی‌و‌یکم بحار و یک بار بصورت ناقص در جلد نود و پنجم بحارالانوار آورده‌اند و این روایت در سایر جوامع روایی ما نیامده است. همچنین وقتی به بررسی راویان این حدیث می‌پردازیم، درمی‌یابیم که نام بسیاری از راویان در کتب حدیث ذکر نشده و آن چند نفری هم که نام‌شان ذکر شده، افراد قابل اعتمادی نیستند. بنابراین این روایت ارزش سندی ندارد. دوم. بر اساس بسیاری از آیات قرآن که خداوند فرمود؛ «هر که هم‌وزن ذرّه‌‌ای نیکی کند [نتیجه‌] آن را خواهد دید و هر که هم‌وزن ذرّه‌‌ای بدی کند [نتیجه‌] آن را خواهد دید». و یا «آیا کسانى که کارهاى بد مى‌کنند، مى‌پندارند که بر ما پیشى خواهند جست؟ چه بد داورى مى‌کنند.»و یا در آیه ۸۱ سوره بقره که آمده است:«آرى، کسى که بدى به دست آورد و گناهش او را در میان گیرد، پس چنین کسانى اهل آتشند و در آن ماندگار خواهند بود» چطور ممکن است چنین حدیثی را بتوان صحیح دانست؟ در همین زمینه می‌توان به این حدیث متواتر از پیامبر صلی‌الله علیه وآله استناد کرد که فرمودند:«آنچه از جانب من به شما رسید و موافق قرآن بود، آن را من گفته‌ام و آنچه به شما رسید و مخالف قرآن بود، من آن را نگفته‌ام»(۳) در حدیث دیگری ایشان
فرمودند:«هنگامى که حدیثى از من براى شما آمد، آن را بر کتاب خدا و حجت عقلى‌تان عرضه کنید. پس اگر موافق آن دو بود بپذیرید، وگرنه آن را به دیوار بکوبید»(۴) سوم. در روایات و احادیث بسیاری ائمه ما بر دوری از گناه تاکید کرده‌اند. آنجا که رسول اکرم خطاب به ابوذر می‌فرمایند:«انسان با ایمان نسبت به گناه خود، به گونه‌ای برخورد می‌کند و می‌ترسد که گویی در زیر سنگ بسیار سنگینی در سختی قرار گرفته و هرلحظه ترس آن را دارد که آن سنگ بر روی او بیفتد و او را به هلاکت برساند، ولی کافر گناه را همچون مگسی می‌پندارد که از کنار بینیش عبور می‌نماید»(۵) پس چگونه ممکن است کسی که خود برای نجات بشریت از گناه، ضلالت و گمراهی آمده است، گناه و فساد را ترویج دهد؟ چهارم. نهم ربیع‌الاول قطعا روز بزرگی برای شیعیان است. چرا که این روز ابتدای امامت قطب عالم امکان؛ امام زمان(عج) است. سوالی که در اینجا مطرح می‌شود این است که آیا در روزی که شروع امامت مردی است که احیاگر سنت‌ پیامبراکرم صلی‌الله علیه وآله است تکالیف از روی دوش شیعیان برداشته می‌شود یا اینکه تکالیف آنها سنگین‌تر و مهم‌تر خواهد شد؟ پنجم. بر هیچ کس پوشیده نیست که این مراسم ضربه سنگینی بر پیکر وحدت مسلمین وارد می‌کند. آیا این همان موضوعی است که حضرت زهرا سلام‌الله علیها از آن خشنود می‌شوند؟ یا اینکه این موضوع تنها باعث خوشحالی دشمنان اسلام می‌شود؟ اگر ما با حضور خود در چنین مراسمی باعث رونق هر چه بیشتر آن بشویم و صحنه‌هایی از این مراسم با وسایل گسترده‌ ارتباطی‌ که در حال حاضر وجود دارد، در دسترس دیگران از جمله افراطیان اهل تسنن قرار بگیرد و باعث شود در گوشه‌ای از این جهان خون شیعه‌ای مظلومانه ریخته شود. ما نباید خودمان را مقصر آن بدانیم؟ ***نظر مراجع تقلید درباره حدیث رفع القلم از مراجع تقلید درباره حدیث رفع القلم و مراسماتی که به همین بهانه در روز نهم ربیع الاول گرفته می‌شود سوال شد که پاسخ آنها به این شرح است: رهبر معظم انقلاب، آیت الله العظمی خامنه‌ای هرگونه گفتار یا کردار و رفتارى که در زمان حاضر سوژه و بهانه به دست دشمن بدهد و یا موجب اختلاف و تفرقه بین مسلمین شود شرعاً حرام اکید است. آیت الله العظمی نوری همدانی چیزی به عنوان رفع قلم در روز به خصوصی نداریم و مسلمانان باید از تفرقه بپرهیزند و از هر چیزی که موجب وهن مذهب است جداً اجتناب نمایند. آیت الله العظمی مکارم شیرازی اولاً: روایتی با عنوان رفع قلم در آن ایام مخصوص در منابع معتبر نداریم و ثانیاً: بر فرض چنین چیزی باشد که نیست مخالف کتاب و سنت است و چنین روایتی قابل پذیرفتن نیست و حرام و گناه در هیچ زمانی مجاز نیست هم چنین سخنان رکیک و کارهای زشت دیگر و ثالثاً: تولّی و تبرّی راه‌های صحیحی دارد نه این راه‌های خلاف. آیت الله العظمی فاضل لنکرانی حدیث رفع القلم صحیح نیست، بلکه هر مسلمانی موظف به انجام واجبات دینی بوده و فرقی در ایام سال نسبت به آن وجود ندارد و انجام اعمالی که موجب تفرقه مسلمین یا وهن شیعه شود جایز نیست.
🌹🌸🌸🌹 روزی مرحوم آخوند کاشی مشغول وضوگرفتن بودند.. که شخصی باعجله  آمد، وضو گرفت و به داخل اتاق رفت و به نماز ایستاد... با توجه با این که مرحوم کاشی خیلی بادقت وضو می گرفت و همه آداب و ادعیه ی وضو را بجا می آورد؛ قبل از اينكه وضوی آخوند تمام شود، آن شخص نماز ظهر و عصر خود را هم خوانده بود...! به هنگام خروج، با مرحوم کاشی رو به رو شد. ایشان پرسیدند: چه کار می کردی؟ .... گفت: هیچ. فرمود: تو هیچ کار نمی کردی!؟ گفت: نه!  (می دانست که اگر بگوید نماز می خواندم، کار بیخ پیدا می کند)! آقا فرمود: مگر تو نماز نمی خواندی!؟ گفت: نه! آخوند فرمود: من خودم دیدم داشتی نماز می خواندی...! گفت: نه آقا اشتباه دیدید! سؤال کردند: پس چه کار می کردی؟ گفت: فقط آمده بودم به خدا بگویم من یاغی نیستم، همین! این جمله در مرحوم آخوند (رحمة الله عليه) خیلی تأثیر گذاشت... تا مدت ها هر وقت از احوال آخوند می پرسیدند،  ایشان با حال خاصی می فرمود: من یاغی نیستم خدایا ما خودمون هم می دونیم که عبادتی در شان خدایی تو نکردیم... نماز و روزه مان اصلاً جایی دستش بند نیست!... فقط اومدیم بگیم که:                         خدایا ما یاغی نیستیم... بنده ایم، اگه اشتباهی کردیم مال جهلمون بوده لطفا همین جمله را از ما قبول کن.
*نصراله سیچونی یکی از خیرین و مومنین و مغازه داران کاروانسرای کلگه مسجدسلیمان ۴۰ شبانه روز چله گرفته بود* *تا خدا را زیارت کند* تمام روزها روزه بود. در حال اعتکاف. از خلق الله بریده بود. صبح به صیام و شب به قیام. زاری و تضرع به درگاه او *شب ۳۶ ام ندایی در خود شنید که می گفت: ساعت ۶ بعد از ظهر، بازار شوشتری ها (مسگران)، دکان رضا زاده مسگر *برو خدا را زیارت خواهی کرد* نصراله سیچونی از ساعت ۵ در بازار شوشتری ها (مسگران) حاضر شد و در کوچه های بازار شوشتری ها از پی دکان می گشت... می‌گوید : پیرزنی را دیدم دیگ مسی به دست داشت و به مسگران نشان می داد، *قصد فروش آنرا داشت...* به هر مسگری نشان می داد، وزن می کرد و می گفت: ۴ ریال و ۲۰ شاهی *پیرزن می گفت: نمیشه ۶ ریال بخرید؟* مسگران می گفتند: خیر مادر، برای ما بیش از این مبلغ نمی صرفد. پیرزن دیگ را روی سر نهاده و در بازار می چرخید و همه همین قیمت را می دادند. *بالاخره به مسگری رسید که دکان مورد نظر من بود.* مسگر به کار خود مشغول بود که پیرزن گفت: این دیگ را برای فروش آوردم به ۶ ریال می فروشم ، خرید دارید؟ *مسگر پرسید چرا به ۶ ریال؟؟؟* پیر زن سفره دل خود را باز کرد و گفت: پسری مریض دارم، دکتر نسخه ای برای او نوشته است که پول آن ۶ ریال می شود! مسگر دیگ را گرفت و گفت: این دیگ سالم و بسیار قیمتی است. حیف است بفروشی، *امّا اگر مُصر هستی من آنرا به ۲۵ ریال می خرم!!!* پیر زن گفت: مرا مسخره می کنی؟!!! مسگر گفت: ابدا" دیگ را گرفت و ۲۵ ریال در دست پیرزن گذاشت!!! پیرزن که شدیدا متعجب شده بود؛ دعا کنان دکان مسگر را ترک کرد و دوان دوان راهی خانه خود شد. *نصراله سیچونی گفت* : من که ناظر ماجرا بودم و وقت ملاقات فراموشم شده بود، در دکان مسگر خزیدم و گفتم : عمو انگار تو کاسبی بلد نیستی؟!!! اکثر مسگران بازار این دیگ را وزن کردند و بیش از ۴ ریال و ۲۰ شاهی ندادند *در صورتی که...به ۲۵ ریال می خری؟!!!* مسگر پیر گفت : من دیگ نخریدم!!! *من پول دادم نسخه فرزندش را بخرد، پول دادم یک هفته از فرزندش نگهداری کند، پول دادم بقیه وسایل خانه اش را نفروشد، من دیگ نخریدم...* از حرفی که زدم بسیار شرمسار شدم در فکر فرو رفته بودم که *ندایی با صدای بلند گفت:* *با چله گرفتن و عبادت کردن کسی به زیارت ما نخواهد آمد!!!* *به وظیفه عمل کن و دست افتاده ای را بگیر و بلند کن ، ما خود به زیارت تو خواهیم امد* گر بر سرِ نفس خود،امیری مردی گر بر دِگران ، خرده نگیری مردی مردی نَبُوَد فتاده را ، پای زدن گر دست فتاده ای بگیری مردی