eitaa logo
استاد عابدینی
15.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.1هزار ویدیو
113 فایل
﷽ 🔶 مؤسسه تمحیص 🔸 مرکز تنظیم و نشر آثار استاد محمدرضا #عابدینی 🌐 https://TAMHIS.IR ✅ درس المیزان @almizan110 ✅ اصول کافی @osoolkafi ✅ درس اخلاق هفتگی @tarazenghelab ✅ سخنرانی ها در مجامع عمومی وتخصصی و ایام تبلیغی 👤 ادمین: @Tamhis_Admin2 @mSalehi
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از استاد عابدینی
11 نظام٢ - ج41 از ابتدا - استاد عابدینی - رمضان١۴٠٠ .MP3
22.06M
🔸جلسه 11👆 🌙پنجشنبه ۹ اردیبهشت ١۴٠٠ ⚡️جلسه 41 از ابتدای بحث مجموعه جلسات ٢ ⚡️ظهور مسیر حرکت حیات انسان بود، و قیامت محل استقرار حیات انسانی است ⚡️سیر انسان بسوی نامتناهی ⚡️حقیقت مرگ چیست؟ ⚡️اجل معلق و مقدر قابل تغییر، و اجل مسمی مقضی عندالله بدون تغییر ⚡️عبور از مرگ با سه قوه الهی؛ قوه دافع و راننده از مراتب قبلی، و قوه جاذب و کشنده بسوی مراتب کمالی بعدی، و قوه مصاحب و همراه در عبور ⚡️یک راه شناخت آخرت و ورود به آن، شناخت دنیاست ⚡️همه موجودات حشر دارند، اما بعث مختص انسان است، و همه عالم هستی به تبع انسان بعث می یابند 📌خلاصه نکات جلسه ۱۱👇 🌐 eitaa.com/abedini/2325 🔸 ✅ کانال استاد عابدینی 🔸 @abedini
12 نظام٢ - ج42 از ابتدا - استاد عابدینی - رمضان١۴٠٠ .MP3
25.61M
🔸جلسه 12👆 🌙شنبه ۱۱ اردیبهشت ١۴٠٠ ⚡️جلسه 42 از ابتدای بحث مجموعه جلسات ٢ ⚡️انسان همیشه در حال موت از مرحله قبلی و حیات بالاتر در مرحله بعدی ⚡️مراحل معاد از ادراکات در حال احتضار تا بعد از نفخه صور ثانی در قیامت ⚡️اعتقاد به معاد، موجب اعتقاد به تمام عقاید مراحل قبلی از توحید و نبوت است، چون فصل اخیر عقاید انسان است. ⚡️باور به معاد، مصحح همه نسبت هاست در تمام رفتار و اعمال و حرکات انسان ⚡️برگشت به معاد و حرکت در عود، به ایجاد شدن تغییر در نحوه ادراک است، که موجب تغییر نشئه وجودی انسان میشود ⚡️مرگ و ورود به مراحل معاد، جدا شدن از نواقص و اغیار است ⚡️مرگ و معاد موجب تغییر در عوارض انسان هستند نه تغییر در ذات ⚡️لحظه احتضار ورود به مرحله توحید ولایی است، و لحظه تحقق کامل مرگ ورود به مرحله توحید ربوبی است ⚡️رؤیت متوفی کننده، بر اساس مرتبه متوفی (ملائکه کثیره، یا ملک الموت واحده، یا خود خدای سبحان) ⚡️رابطه خواب و مرگ ⚡️مراتب ادراک به علم حضوری، مراتب تغییر در عالم هستی برای انسان ایجاد میکند 🔸 ✅ کانال استاد عابدینی 🔸 @abedini
13 نظام٢ - ج43 از ابتدا - استاد عابدینی - رمضان١۴٠٠ .MP3
24.07M
🔸جلسه 13👆 🌙یکشنبه ۱۲ اردیبهشت ١۴٠٠ ⚡️جلسه 43 از ابتدای بحث مجموعه جلسات ٢ ⚡️همه عالم هستی بسوی انسان کامل حرکت میکند (توحید ولایی)، و انسان کامل بسوی خدا حرکت میکند (توحید الوهی) ⚡️معاد، از سنخ تحولات در این عالم دنیا نیست ⚡️تفسیر هستی پس از هر مرحله از مراحل عود و رجوع الی الله در ظهور و رجعت و قیامت، معنای خاصی پیدا میکند ⚡️معاد جزء مراحلی از کمال تدریجی انسان است که قوایی از انسان در آن شکوفا میشود ⚡️ملاک در نوع نگاه انسان به مرگ ⚡️انسان و مراتب من‌هایش ⚡️معاد حتما بسوی کمال است ⚡️امام خمینی با این منظر یقینی معرفتی به معاد است که حرکت انقلابی و مبارزه اش با طاغوتیان شکل میگیرد 🔸 ✅ کانال استاد عابدینی 🔸 @abedini
14 نظام٢ - ج44 از ابتدا - استاد عابدینی - رمضان١۴٠٠ .mp3
23.78M
🔸جلسه 14👆 🌙دوشنبه ۱۳ اردیبهشت ١۴٠٠ ⚡️جلسه 44 از ابتدای بحث مجموعه جلسات ٢ ⚡️سیر عالم هستی بمانند سیر خلقت انسانی و مراتب بلوغ جسمی و روحیش ⚡️مشاهده درجات سعادت یا درکات شقاوت در هنگام احتضار به مقدار قطع تعلق از عالم بدن ⚡️بیان امام خمینی در مشاهده درجات و درکات ⚡️میزان مراتب رویت توفی کننده به نسبت مرتبه نفس در توجه به مرتبه بدنی یا مرتبه مثالی یا مرتبه عقلی ⚡️مسیر کسب فضایل و ملکات در مراتب مکاتب اخلاقی ⚡️بیان امام خمینی در تفاوت مشهودات اهل ايمان و كفر ⚡️غلبه احکام روح و ضعف احکام بدن، بتدریج در سلوک دینی ایجاد میشود ⚡️شدت علاقه به دنیا موجب شدت سختی بهنگام مرگ و قطع تعلق از دنیا 📌خلاصه نکات جلسه ١۴👇 🌐 eitaa.com/abedini/2582 🔸 ✅ کانال استاد عابدینی 🔸 @abedini
بسم الله 🔸خلاصه نکات جلسه 14 ▫️١ 🔸سیر عالم هستی بمانند سیر خلقت انسانی و مراتب بلوغ جسمی و روحیش ⚡️ابتدائا در خلقت انسان، نفس از رشد بدن و تسویه و تعادل آن تولّد می یابد، و این آغازِ سلطه بدن است که نفس از او نشأت میگیرد، اما در رشد و مراتب حیات انسان، بدن رفته رفته رو به ضعف و نَکس میرود «وَ مَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ فِي الْخَلْق‏»، و نفس اگر قوی شده باشد با احکام روحی بر احکام بدن غلبه پیدا میکند و مناسب سیر در نشئه های بعدی میشود. از چهل سالگی که افول و ضعف بدن شروع میشود، دورانِ کمال بروزهای عقلی و مرتبه «اشُدّ» و کمالات روحانی آشکار میشود، و معمولا بعثت انبیاء الهی هم در این سن شروع میشده است. همچنان که بلوغ در جسم در سن تکلیف بوده و شروع حرکت روحانی شکل گرفته بوده، بلوغ در نفس در چهل سالگی بیشتر خودش را نشان میدهد. سپس رو به پیری میرود که غلبه کامل احکام روح همراه با ضعف در احکام بدن است. خدای سبحان سیر عالم هستی را هم بمانند سیر هر شخص انسان قرار داده است. ⚡️خلقت آدم ابوالبشر در نظام اجتماعی مثل مراتب ابتدای خلقت یک شخص انسانی است، سپس با شروع احکام تکلیفیه شریعت الهی با نزول اولین شریعت در زمان نوح نبی تا رسیدن به کمال شریعت الهی در زمان نبی خاتم مراتب بلوغ یافتن جسمی و به تناسب آن فعلیت تکلیف روحی در انسان هاست، تا اینکه در بعثت نبی خاتم و نزول قرآن و شریعت اسلام، بلوغ کامل برنامه دین و وظیفه و تکلیف انسان محقق شد. سپس در دوران ظهور امام زمان (علیه السلام) در نظام اجتماعی به مثل ورود به عالم غلبه احکام روحانی بعد از چهل سالگی و تثبیت فعلیت های روحی و تبعیت احکام بدنی در برابر احکام روحی است. بدن شأنِ روح میشود، و ارتباطات روحانی مشهود میگردد. 🔸مشاهده درجات سعادت یا درکات شقاوت در هنگام احتضار به مقدار قطع تعلق از عالم بدن ⚡️هرچقدر نسبت تعلق به بدن و عالم بدن کاسته شود، رؤیت های حقایق غیبی در نفس انسانی محقق میشود. این کم شدن تعلق در سیر طبیعی بشر وقتی که حالت احتضار پیش می آید، معاینه و رؤیت حقایق غیبی ایجاد میشود، چون نظام بدن احکامش تضعیف شده و تعلق نفس به بدن کاسته شده، آنگاه این ملکات آشکار میشود، که حال اگر ملکاتِ فضیلت و نورانی باشد به همان صورت لذت بخش، و اگر ملکات رذیلت و ظلمانی باشد به همان صورت رنج آور و با شرمندگی می بیند. اعتقادات و اخلاق و اعمالش بصورت یکسره شده آشکار میشود. ⚡️در آن صحنه رؤیت فطرت مطلق و فعلیت کامل حقیقت انسانی را در حضرات معصومین (علیهم السلام) مشاهده میکند و به نسبت قرب و محبت و سنخیتی که با آنها داشته باشد، مورد رفق و مدارا و راحتی و امدادشان قرار میگیرد، و اگر نسبت بغض و دشمنی و عدم سنخیت با آنها باشد مورد شدّت عذاب و ناراحتی قرار میگرد: « قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَا تُفَارِقُ رُوحٌ جَسَدَ صَاحِبِهَا حَتَّى يَأْكُلَ مِنْ ثِمَارِ الْجَنَّةِ أَوْ مِنْ شَجَرَةِ الزَّقُّومِ وَ حِينَ يَرَى مَلَكَ الْمَوْتِ يَرَانِي وَ يَرَى عَلِيّاً وَ فَاطِمَةَ وَ حَسَناً وَ حُسَيْناً ع فَإِنْ كَانَ يُحِبُّنَا قُلْتُ يَا مَلَكَ الْمَوْتِ ارْفُقْ بِهِ إِنَّهُ كَانَ يُحِبُّنِي وَ يُحِبُّ أَهْلَ بَيْتِي وَ إِنْ كَانَ يُبْغِضُنَا قُلْتُ يَا مَلَكَ الْمَوْتِ شَدِّدْ عَلَيْهِ إِنَّهُ كَانَ يُبْغِضُنِي وَ يُبْغِضُ أَهْلَ بَيْتِي.». ⚡️انسان با اطاعتش یا معصیتش دارد خودش را رفته رفته در یک عالمی قرار میدهد، که از سابقون شده یا اگر لغزش هایی داشته ولی توبه کرده از اصحاب یمین و اهل سعادت شود، یا اگر بغض و بدیش ذاتیش شده از اصحاب شِمال و اهل شقاوت شود. 👇👇👇
▫️۲ 🔸بیان امام خمینی در مشاهده درجات و درکات ⚡️امام خمینی میفرمایند: «قبل ازخروج ازاين عالم، انسان بعضى از مقامات و درجات و دركات خود را معاينه كند، و يا با سعادت تمام كه صورت كمال آن حبّ خداوندگار است، و يا با شقاوت كامل كه باطن آن بغض حق است، از دنيا خارج شود. انسان در وقت احتضار و معاينه، آثار و صور اعمال خود را مشاهده مى‏كند و بشارت جنت و نار را از ملك الموت مى‏شنود. و چنانچه اين آثار بر او تا اندازه‏اى كشف مى‏شود، آثارى كه از اعمال و افعال در قلب حاصل شده، از نورانيت و شرح صدر و وسعت، و اضداد اينها، مثل كدورت و ضيق صدر و ظلمت و فشار، را نيز معاينه مى‏كند. پس، در نزد معاينه برزخ قلب مستعد شود براى معاينه نفحات لطيفه لطفيه و جماليه، و در آن، آثار تجليات لطف و جمال بروز كند، اگر از اهل سعادت و ايمان باشد. ⚡️پس، قلب حب لقاء اللَّه پيدا كند و آتش اشتياق جمال محبوب در قلبش افروخته گردد، اگر از اهل سابقه حسنى و حب و جذبه ربوبى بوده. و جز خداوند كسى نداند كه در اين تجلى و شوق چه لذاتى و كراماتى است. ⚡️و اگر اهل ايمان و عمل صالح بوده، از كرامات حق تعالى به او به اندازه ايمان و اعمالش عنايت شود، و آنها را بالعيان در دم احتضار ببيند. پس، اشتياق موت و لقاء كرامات حق در او حاصل شود و با روح و راحت و بهجت و سرور از اين عالم منتقل شود. و لذت اين بهجت و سرور را و طاقت رؤيت اين كرامات را چشمهاى ملكى و ذايقه هاى دنيايى ندارد». (معاد از دیدگاه امام خمینی، ص199) 🔸میزان مراتب رویت توفی کننده به نسبت مرتبه نفس در توجه به مرتبه بدنی یا مرتبه مثالی یا مرتبه عقلی ⚡️رویت اینکه ملائکه توفی کننده محتضر هستند یا ملک الموت یا خود خدای سبحان، برمیگردد به مرتبه توجه و ملکات نفسانی محتضر، که اگر تعلقات بدنیش غلیظ باشند، در مرتبه قطع تعلق بدنی فقط توجه دارد و ملائکه و رُسُل و جنود عزرائیلی را میبیند که دارند او را از مرتبه بدنی میکَنند. اما اگر مرتبه فضایل الهیش بالاتر رفته و در مرتبه مثالی و ملکاتِ اخلاقی در عالم مثالش سعی در رفع تعلق از دنیا داشته، در آنجا ملک الموت را می بیند که دارد او را از مرتبه مثالی میکَند. اما اگر مرتبه توحید قلبی و فضایلش به مرتبه عقلی کامل کشیده شده و به توحید ذاتی توجه یافته بوده، در آن موطن نور خدای سبحان را می بیند که او را از مرتبه عقلی میکَند بسوی مراتب ربوبی. 🔸مسیر کسب فضایل و ملکات در مراتب مکاتب اخلاقی ⚡️دین پسندیده که حرکت انسان در معیارهای اخلاقی، شروعش از مکتب مدح و ذم عامه ممدوح (مطابق فطرت) باشد که بر اساس فایده و ضرر دنیوی رعایت کند، اما متوقف در آن مرتبه نشده و به مرتبه بالاتر در مکتب ثواب و عقاب اخروی در مکتب انبیاء برسد که بر اساس فایده و ضرر اخروی رعایت کند، ولی باز هم متوقف در آن نشده، به مکتب خاص نبی خاتم و قرآن که مکتب حرکت حبی است برسد، که انانیّت های او با محبت الهی زائل شده، و ریشه رذائل برچیده شود. 🔸بیان امام خمینی در تفاوت مشهودات اهل ايمان و كفر ⚡️«و اگر از اهل شقاوت و جحود و كفر و نفاق و اعمال قبيحه و افعال سيئه باشد، هر كس به اندازه حظ و بهره خود و آنچه در دار دنيا كسب نموده، از آثار غضب و قهر الهى و دار اشقيا براى او نمونه كشف شود؛ و چنان وحشت و انقلابى در او پيدا شود كه هيچ چيز پيش او مبغوضتر از تجليات جلاليه و قهريه حق نباشد. و در اثر اين بغض و عداوت چنان سختى و فشار و ظلمت و عذابى براى او حاصل شود كه جز ذات مقدس حق كسى نمى‏تواند اندازه آن را بفهمد. و اين براى اشخاصى است كه در اين عالم جاحد و منافق و دشمن خدا و اولياى او بودند. و براى اهل معاصى و كبائر به انداره كسبى كه كردند نمونه اى از جهنم خودشان براى آنها ظاهر شود؛ و در اين حال هيچ چيز پيش آنها مبغوضتر از انتقال از اين عالم نيست. پس، آنها را با عنف و فشار و سختى و زحمت منتقل كنند. و حسرتهايى در دل آنهاست در اين حال كه به اندازه درست نيايد.» ⚡️«انسان در وقت معاينه و احتضار، معاينه آنچه در خود بوده و از آن مطلع نبوده مى‏نمايد. و بذر اين معاينه را خود در مملكت وجود خود نموده. حيات دنيايى پرده ساترى بود به روى معايب ما و حجابى بود براى اهل معارف؛ اين پرده كه برداشته شد و اين حجاب كه خرق شد، انسان آنچه كه در خود بود و خود تهيه كرده بود، نمونه اى از آن را شهود مى‏كند. انسان در عوالم ديگر از عذاب و عقاب جز آنچه خود در اين عالم تهيه كرده نخواهد ديد؛ و هر چه در اين عالم از اعمال صالحه و اخلاق حسنه و عقايد صحيحه داشته، در آن عالم صورت آن را به عيان ببيند با كرامتهاى ديگرى كه حق به تفضل خويش به او عنايت فرمايد». (معاد از ديدگاه امام خمينى، ص201) 👇👇👇
▫️۳ 🔸غلبه احکام روح و ضعف احکام بدن، بتدریج در سلوک دینی ایجاد میشود ⚡️میل بدن را باید آهسته آهسته کم کرد. روزه ماه رمضان اصل جعلش برای همین کم کردن میل به بدن و ضعیف شدن احکام بدن است. باید این سلطه و سیطره احکام بدن را بتدریج کم کرد. اما اگر در همین ماه مبارک بجای کم کردن توجه به احکام بدن، باز هم به پرخوری در سحری و افطاری بیافتیم، و مراقبه های دیگر در کنترل زبان و چشم و گوش و ... را رعایت نکنیم، کمتر از این فضای سلوکی ماه رمضان بهره مند میشویم. 🔸شدت علاقه به دنیا موجب شدت سختی بهنگام مرگ و قطع تعلق از دنیا ⚡️دنیا و تعلق به بدن و احکام بدن، هرقدر شدیدتر شود، عطش سیری ناپذیر انسان بسوی او تمامی ندارد و مدام انسان را به هبوط و سقوط بیشتر در تعلقات دنیایی میکشاند و رفع تعلق و حالت احتضار او را سخت تر میکند. شدت علاقه به دنیا موجب شدت سختی در هنگام قطع تعلق از دنیا میشود. ⚡️امام خمینی میفرمایند: «از مفاسد بسيار بزرگ آن، چنانچه حضرت شيخ عارف ما (مرحوم آيت‏اللَّه محمدعلى شاه‏آبادى‏) - روحى فداه- مى‏فرمودند، آن است كه اگر محبت دنيا صورت قلب انسان گردد و انس به او شديد شود، در وقت مردن كه براى او كشف شود كه حق تعالى او را از محبوبش جدا مى‏كند و مابين او و مطلوباتش افتراق مى‏اندازد با سخطناكى (عصبانیت) و بغض به او از دنيا برود. و اين فرمايش كمرشكن بايد انسان را خيلى بيدار كند كه قلب خود را خيلى نگاه دارد. خدا نكند كه انسان به ولي‌نعمت خود و مالك الملوك حقيقى سخطناك باشد كه صورت اين غضب و دشمنى را جز خداى تعالى كسى نمى‏داند. و نيز شيخ بزرگوار ما- دام ظله- از پدر بزرگوار خود نقل كردند كه در اواخر عمر در حال وحشت بود از براى محبت شدیدى كه به يكى از پسرهاى خود داشت. و پس از اشتغال چندى به رياضت از آن علاقه راحت شد و خشنود گرديد و به دار سرور انتقال پيدا كرد، رضوان اللَّه عليه. ⚡️فى الكافى باسناده عن طلحة بن زيد، عن ابى عبداللَّه- عليه السلام- قال: «مَثَلُ الدُّنْيَا كَمَثَلِ الْبَحْرِ الْمَالِحِ كُلَّمَا شَرِبَ الْعَطْشَانُ مِنْهُ ازْدَادَ عَطَشاً حَتَّى يَقْتُلَهُ». يعنى حضرت صادق- عليه السلام- فرمود: «مثل دنيا، مَثَل آبِ شور درياست، که هر چه فرد تشنه از آب شور دنیا بياشامد، نه تنها رفع عطش نمیکند، بلکه عطش و تشنگىش را زيادتر میكند تا بكشد او را.» محبت دنيا انسان را منتهى به هلاكت ابدى مى‏كند و ماده تمام ابتلائات و سيئات باطنى و ظاهرى است‏.» (معاد از ديدگاه امام خمينى، ص207 و 208) 🔸 ✅ کانال استاد عابدینی 🔸 @abedini
استاد عابدینی
🌷 درس آنلاین انسان شناسی قرآنی 🔸 با سخنرانی #استاد_عابدینی 📌ادامه درس گفتارهای نظام اندیشه اسلامی
🔸ادامه جلسات آنلاین درس انسان شناسی قرآنی (جلسه 15 به بعد) 🔻از امروز « دوشنبه ٢٧ اردیبهشت ١۴٠٠ » 🔻هر روز ساعت ١٢ بصورت پخش زنده برگزار خواهد شد. 🔴 پخش آنلاین در دو بستر آپارات و هیئت آنلاین 👇 🌐 www.aparat.com/howzeolumeeslami/live 🌐 http://heyatonline.ir/heyat/3054 👌لینک هیأت آنلاین با ترافیک کاملا رایگان 🔸 ✅ کانال استاد عابدینی 🔸 @abedini
15 نظام٢ - ج45 از ابتدا - استاد عابدینی - رمضان١۴٠٠ .mp3
24.2M
🔸جلسه 15👆 🌙دوشنبه ٢٧ اردیبهشت ١۴٠٠ ⚡️جلسه 45 از ابتدای بحث مجموعه جلسات ٢ ⚡️قیامت پایان زندگی انسان نیست، بلکه آغاز حقیقت زندگی انسانی است ⚡️انسان در دنیا متحد و محشور با مفاهیمِ حقایق است ⚡️انسان پس از عالم دنیا فقط با خودش و صورت های مرتبط با خودش محشور است ⚡️در دنیا هر حیاتی با موت های متعدد محجوب بوده، اما از لحظه احتضار بقدر قطع تعلقات، حیات بالاتری جلوه میکند که آن حیات دیگر مورد موت های متعدد قرار نمیگیرد. ⚡️ادراکات پس از دنیا، در دو صحنه نور و ظلمت به مراتبشان درک میشوند ⚡️از لحظه احتضار به بعد، انسان هرچه را که می بیند، همه چیز در حب و بغض او خلاصه میشود، یا محبوب انسان است به مراتب حب، یا مبغوض انسان است به مراتب بغض ⚡️زمان در برزخ نسبت به هرکسی مخصوصِ خودش است 📌خلاصه نکات جلسه ١۵👇 🌐 eitaa.com/abedini/2588 🔸 ✅ کانال استاد عابدینی 🔸 @abedini
بسم الله 🔸خلاصه نکات جلسه 15 ▫️١ 🔸قیامت پایان زندگی انسان نیست، بلکه آغاز حقیقت زندگی انسانی است اگر فصل اخیر عالم انسانی قیامت باشد، تمام حقایق نظام خلقت انسان از ابتدای خلقت باید با نگاه به قامت حقیقت انسانی در قیامت تفسیر شوند. این نگاه همان تفسیری است که انبیاء الهی به انسان داشتند. 🔸انسان در دنیا متحد و محشور با مفاهیمِ حقایق است ⚡️اگر انسان در لحظه وفات با معارضِ مفاهیمِ ذهنی اش برخورد میکند، مثلا اگر مفاهیم دینی در ذهن دارد ولی در هنگام احتضار بخاطر غلبه اخلاق بد و کفر باطنی و شرک قلبی و گناهانِ بسیار، غلبه با آنها باشد، آنها را می یابد، البته قاعده حاکم الهی در همان احوال هم «سبقت رحمت بر غضب» است برای «تثبیتِ ایمان و اعمال صالح بر شرک و اعمال طالح». 🔸انسان پس از عالم دنیا فقط با خودش و صورت های مرتبط با خودش محشور است ⚡️انسان پس از مرگ، هرچیزی را که می بیند فقط و فقط به جهت ارتباطی که با او دارد مورد رؤیت او قرار میگیرد، هیچ ادراک و ارتباطی که در آن عالم می یابد خارج از میدان وجودِ انسان نیست، و هرچه از ادراک و ارتباط با دیگران می یابد همه در پهنای نحوه ادراکات و ارتباطات و توجّهاتِ نفسِ او بوده است، و الا مورد درک و ربط با او قرار نمیگرفتند. این حالت در خواب هم به نحوی وجود دارد، که هرچه مورد رؤیت او در خواب قرار میگیرد به جهت انعکاس حقایق مورد درک و ارتباط درونِ وجود انسان است. ⚡️این قاعده، در دنیا هم به نحوی وجود دارد، که توجّهات انسان فقط به اموری معطوف میشود و لذّت و درد مرتبط با آنها را درک میکند، که در وجود خودش این ارتباط و توجّه شکل گرفته است، و انسان را محشور با آن درک و ربط با آن امور قرار داده است. ⚡هرچه افق دید انسان وسیع تر باشد، ادراک انسان عمیق تر، ارتباط انسان عظیم تر، و لذت و درد انسان مرتبط با آنها شدیدتر خواهد بود. وسعت دید انسان بقدر افق دید انسان است که با توجّهات علمی و عملی انسان در دنیا آن افق دید ایجاد میشود. ⚡️ارض وجودِ هر شخصی، در دنیا و آخرت، مرتبط با ادراکات و ارتباطات درونی او تحقق می یابد. این درونی شدنِ حقایق، ذهن و خیال نیست، بلکه تمامِ مراتب لایه های وجود انسان را احاطه کرده است. ⚡️عالم دنیا و عالم حس، در سطح پایین تری نسبت به عالم مثال قرار دارند، که عوالم مثالی در خیال متصل و در خواب (ترکیب خیال متصل و خیال منفصل) مورد درک انسان قرار میگیرند. 🔸در دنیا هر حیاتی با موت های متعدد محجوب بوده، اما از لحظه احتضار بقدر قطع تعلقات، حیات بالاتری جلوه میکند که آن حیات دیگر مورد موت های متعدد قرار نمیگیرد. ⚡️لحظات دل کندن از بدن و عالم بدن، حالت احتضار را به دنبال دارد، که این حالت احتضار هم رؤیت های نزدیک به مرگ را در پی دارد. این قطع تعلق و دل کندن میتواند اختیاری (با سلوک) یا اجباری (اضطراری در اثر عوامل بیرونی) باشد. وقتی قطع تعلق از محدودیت های دنیا ایجاد میشود، بقدر عبور از حدود دنیا، ادراک و ارتباط با مراتب نامتناهی عالم ایجاد میشود، و به همان نسبت نامحدود شدنِ وسعت ادراکات و ارتباطات انسان، لذت و درد های انسان هم وسعت نامتناهی پیدا میکند. ⚡️انسان به مقداری که در حالت احتضار، تعلق به بدنش کم میشود، به همان مقدار دیگر آلام و دردهای مرتبط با بدن را ادراک نمیکند. این هم بشارت است که بیابیم آنهایی که دوستشان داریم در حالات مرگ به ظاهر سخت قرار گرفتند لزوما ادراک درد و فشار نکرده اند. ادراکات محتضر با آنچه ما به ظاهر از حالت بدن او میبینیم متفاوت است. 🔸ادراکات پس از دنیا، در دو صحنه نور و ظلمت به مراتبشان درک میشوند ⚡️انسان همه صورت های مأنوس خود را در صحنه پس از مرگ، یا بصورت نور میبیند یا بصورت ظلمت. اگر شیخ اشراق تمام مفاهیم فلسفیش را با نور و ظلمت گذاشته، بخاطر شهودی است که از آن عالم یافته و تمام مفاهیمِ مرتبط با حقایقِ آن عالم را در دو سنخ نور و ظلمت یافته بوده است. پس تمام سنخِ عالمِ مرتبط با هر انسانی، از دو سنخ نور و ظلمتِ باطنی در درونِ او میشود. ⚡️هر نوری در آن عالم که ادراک میشود، تناسب با مدرکی که ادراک میکند دارد، لذا با او الفت و انس دارد و موجب زدنِ چشم او نمیشود. ⚡️اگر می بینید افرادی که تجربه نزدیک به مرگ دارند، بعضی از گزارشهای هرکدام با دیگری متفاوت است، بخاطر تنوع مفاهیم و قالب های ذهنی ایشان برای ترجمه و بیان پذیر کردنِ آن حقایقی است که رویت کرده اند. یکی در ذهنیش یک سری مفاهیم را مرتبط با آن مشهوداتش یافته، و دیگری بر اساس مفاهیم ذهنیِ متفاوتی که داشته، قالب های دیگری برای بیان همان سنخ مشهوداتش در دو صحنه نور و ظلمت یافته است و بیان نموده است. 👇👇👇
▫️۲ 🔸از لحظه احتضار به بعد، انسان هرچه را که می بیند، همه چیز در حب و بغض او خلاصه میشود، یا محبوب انسان است به مراتب حب، یا مبغوض انسان است به مراتب بغض ⚡️انسان در لحظه قبض روح ابتدا نور حضرات معصومین (علیهم السلام) را می بیند که بر اساسِ ساختار وجودی‌ای که در دنیا برای خودش و شخصیت و عقاید و اخلاق و اعمالش شکل داده، یا به آن انوار مقدسه محبت می یابد و مؤمن به آنها از دنیا میرود و تمام مراتب بعدیش از آن سنخ نور و محبت خوبان شکل میگیرد. و یا به ایشان بغض یافته و تمام مراتب بعدیش در صورت های ظلمانی و بغض به خوبان و چشیدن عذاب ها و نفرت ها شکل میگیرد. ⚡قیامت صحنه باز شدن حب و بغض های متراکم شده در وجود انسان است، که اگر محبت های انسان به خوبی ها و خوبان با هم برآیندشان هم راستا شدن با خوبی ها و خوبان باشد، همین شاکله را در لحظات احتضار و پس از مرگ می یابد. ⚡️از همین جهت است که دین هم جز برنامه دادن به حب و بغض های انسان نیست. «هل الدین الا الحب و البغض؟!». انسان هرچه از حدودِ منیّت خودش عبور کند محبتش به دیگران و نزدیک شدن به خوبی ها و خوبان بیشتر میشود. ⚡️کسی پیامکی داده بود، که خلاصه تمامِ اشعار مولوی این است که «مرنج و مرنجان»، و خلاصه تمام اشعار حافظ این است که «بنوش و بنوشان»، در این دو تماماً تصحیح نسبت «محبت و بغض» های انسان است. ⚡ اینکه انسان حتی مشرک و کافر را به لحاظ فطرت پاکشان دوست بدارد، و به آن شرک و کفری که حجابِ فطرتشان شده، فقط به آن شرک و کفر بغض داشته باش، نه به فطرتشان. حال چه رسد به حب و بغض نسبت به اهل ایمان، که نباید یک مؤمن را بخاطر فساد یا ظلمش، تماماً ذات او را فاسق و ظالم بدانیم، بلکه فاسق العمل است و فعل او ظلم است که باید از فعل بد او تبری جست و پاکش نمود، نه از ذاتِ او که ایمان به خداوند دارد و ظهور فطرتِ توحیدیِ اوست. 🔸زمان در برزخ نسبت به هرکسی مخصوصِ خودش است ⚡️مقیاس زمان در برزخ و حرکت بسوی قیامت برای هر کسی، بسته به وجودِ خود اوست که باز شده، و لذا ممکن است برزخ یکی سه روز طول بکشد تا قطع تعلقاتش کامل شده و به صحنه قیامتش منتقل شود، و برای دیگری میلیون ها سال طول بکشد. این زمانِ وجودیِ هر شخص است که دیگر با طلوع و غروب خورشید نیست، زمانِ روحیِ اوست، نه زمانِ بدنیِ او. 🔸 ✅ کانال استاد عابدینی 🔸 @abedini
بسم الله 👌نکته ای معرفت نفسی 🔸 *هر ارتباط انسان در دنیا و آخرت و ادراک و احساس لذت و دردهایش در آنها، از ارتباط و ادراکاتِ درونیِ او نشأت میگیرد* ▫️١ ⚡انسان پس از عالم دنیا فقط و فقط با خودش و صور مرتبط با خودش محشور است. ولی احساس می‌کند که اغیار را می‌بیند، یعنی کسی که پا از عالم دنیا بیرون می‌گذارد، دیگر فقط با خودش محشور است. با هیچ چیز دیگری غیر از خودش و صور مرتبط با خودش محشور نیست. هر چیزی که ببیند، فقط و فقط ارتباط با او دارد که باعث دیدن این می‌شود. و الا هر چیزی که به او مرتبط نباشد نمی‌بیند. ⚡این یک قاعده بسیار کلی و کلان است که اگر حتی رؤیت هایی پیدا می‌کند ،تفصیلا آن ها را توجه نمی‌کند که چی هستند، فکر می‌کند دیگرانی را دیده است، حتما و حتما مربوط به خودش بوده و غیر نیست. در خواب هم همینطور است. در خواب هم هر رویتی ایجاد می‌شود، این مرتبط با خودش است. هر صورتی که دیده می‌شود، این ها عالم وجود انسان را خیلی زیبا می‌کند و گسترده که آدم توجه بکند وجود انسان به این گستردگی است و حدی ندارد. تمام شدنی نیست. اگر این نگاه را انسان داشته باشد که ببیند در خواب و در وقت احتضار و در وقت موت و پس از آن در برزخ دیگر از این به بعد حشر انسان فقط با خودش است. ⚡ هر چیزی که برای انسان رویت می‌شود فقط مرتبط با خود انسان است، این ها مکتسبات خود انسان هستند. چه در جانب اعمال، چه در جانب ملکات، چه در جانب اعتقادات. هیچ غیری وجود ندارد. ارتباط هست اما در دایره وجود خودش هست. بله با افراد مختلف رابطه برقرار می‌کند اما در دایره وجود خودش که ارتباط داشته است ارتباط برقرار می‌کند. این نکته دقیقی است که بعدها محور اساسی بحث معاد است. ⚡ انسان از عالم دنیا که دارد خارج می‌شود، بلکه انسان در عالم دنیا هم همین گونه بوده است که فقط با خودش محشور بوده است. ارتباط با دیگران را این می‌دیده است و الا حقیقت این ارتباطات ارتباط با خودش است. یعنی من وقتی به صحنه این اتاق یا سالن نگاه می‌کنم، آنچه از این اتاق در وجود من نقش می‌بندد باعث لذت و درد من می‌شود. و الا بسیاری از وقایع در این اتاق هست که من با آن ها ارتباط برقرار نکردم. لذا نه لذتی و نه دردی ایجاد نکرده است با اینکه بوده است. ⚡اگر یک کسی که مصیبت زده است در یک باغ زیبا قرار بگیرد، لذتی ادراک نمی‌کند، چون آن چیزی با او رابطه برقرار می‌کند که با دورن وجود او مرتبط شده و ادراک شود. ادراک صورت نگرفت، لذا از این باغ لذتی ایجاد نمی‌شود. با اینکه همین شخص اگر در حالت عادی بود همین باغ برایش فرحناک و اثرگذار و مسرور کننده بود. پس انسان در دنیا هم با غیر خودش محشور نیست. اگر فرزندش را می‌بیند لذت می‌برد و خوشحال می‌شود، این صورتی از او که در درون این واقع شده باعث لذتش می‌شود. این در علم برزخ و وقت مرگ و پس از آن خیلی آشکارتر است. واضح تر است. اگر در اینجا ممکن است شبهاتی مطرح بشود، در آنجا این مسئله اصلا به این صورت در کار نیست. ⚡هر چقدر ادراک این شخص قوی تر باشد، افق نگاهش بازتر باشد، ارتباطش با اشیاء بیشترو لذت و دردش شدیدتر می‌شود. یعنی هرچقدر من ارتباطم قوی تر بشود با موجودات، ادراک من بیشتر باشد نسبت به آن ها، لذت یا درد آن ارتباط هم شدیدتر می‌شود. این ها در بحث قیامت بسیار تاثیر گذار است که آنجا لذت ها و درد ها دائر مدار ادراک است. آن هم ادراک خود شخص. اینطور نیست که شیء بیرونی او را آزار بدهد. شیء بیرونی آزار دادنش نسبت به چیزی که از درونش او را می‌آزارد آن شدت را ندارد. اگر می‌گویند آن مارها و افعی ها و عقربها «تنهَشُه»، یعنی او را می‌گزند، اگر قبر خاکی را با سیمان و بتن هم بکنند، در صندوق های فولادی هم بگذارند، جلوی این مار و عقرب را نگرفته اند. چون از لای خاک نیامده است که جلویش گرفته بشود. این نهش و نیش و گزندگی از درون بوده و این دردآور است. این شدت درد را دارد. ⚡حضرت آیت الله جوادی از شخصی نقل می‌کرد بگو در قبرستان چه خبر است، چی می‌بینی، گفت از قبرها پرسیدم مار و عقربهای شما کجایند؟ قبرها جواب دادند که مار و عقرب را این هایی که می‌آیند می‌آورند. ما نداریم. نه اینکه بدن این خورده نمی‌شود. اما این که این بدنش خورده می‌شود و پوسیده می‌شود عذابش نیست. آن اژدهایی که در روایت دارد وارد می‌شود که اگر در دنیا یک نَفَس بکشد تمام کره ارض از حیات خالی می‌شود که با هر شخصی که خدای نکرده اهل سیئات و فساد و شقاوت باشد، با هر شخصی نَفَس هایی راجع به او می‌کشد. یک دانه اش کفایت می‌کرد که ارض را خشک کرده باشد. این مرتبط با اوست. اما آنقدر عظیم است، ببینید ارض وجود آن شخص را چه می‌کند. اگردر عالم ظاهر قرار بود تنفسی بکند همه حیات ارض از بین می‌رفت. 👇👇👇