eitaa logo
مهدی میرزائی
592 دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
802 ویدیو
666 فایل
كانال رسمى حجت الاسلام مهدی میرزائی در زمينه نشر درسگفتارها، مواضع و سخنراني هاى ايشان و ارائه ومعرفی محتویات راهبردی در تربیت انسان تراز در تحقق تمدن مهدوی برای كاربران مي باشد. ▶️https://t.me/alabhas313 راه ارتباطیMahdimir255@
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 انتشار بین المللی کتاب «آیت الله سید علی خامنه ای، زندگی و میراث فکری رهبر حکیم»، سعیدرضاعاملی، انتشارات الگوریتم لندن با مشارکت نشر دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران، ۲۰۲۵. 📚 موسسه حقوق بشر اسلامی با کمال افتخار از انتشار کتاب جدیدی که به شرح زندگی، اندیشه و آثار رهبر معظم انقلاب اسلامی، توسط انتشارات الگوریتم، تحت عنوان «آیة الله سید‌علی‌خامنه‌ای، زندگی و میراٍث فکری رهبر حکیم» به زبان انگلیسی خبر می‌دهد. 📚 این روایت به‌ موقع از شخصیت بی‌نظیر و زندگی یکی از برجسته‌ترین رهبران جهان معاصر سخن می‌گوید. نگاهی نادر به زندگی و دستاوردهای این رهبر برجسته که نمادی از رهبری تمدن ساز و نماد مقاومت در مقابل نظام سلطه جهانی است. 📚 این کتاب در حالی منتشر می‌شود که آیت‌الله خامنه‌ای رهبری دفاع پرشور ملت ایران را در برابر قدرت‌های متخاصم غربی با محوریت آمریکا و رژیم غاصب اسرائیل بر عهده داشت. جهانی که به دنبال افزایش سلطه و نفوذ خود بر غرب آسیا و جهان است و در این روزگار دست به کشتار جمعی مردم غزه و حمله نظامی به ایران را در ۲۳ خرداد رقم زد که ظرف ۱۲ روز منجر به پیروزی جمهوری اسلامی ایران شد. 📚 این کتاب که توسط دکترسعید رضا عاملی، رئیس دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران و رئیس کرسی یونسکو در فضای مجازی و فرهنگ نوشته شده است، زندگی و اندیشه های رهبر حکیم انقلاب، آیت‌الله خامنه‌ای را از آغاز تولد تا مقام علمی برجسته و سپس به عنوان یک روشنفکر و اندیشمند و فعال سیاسی و عضو شورای انقلاب در دوره بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ ایران تبیین می‌کند. 📚 سعید رضا عاملی استاد گروه ارتباطات و مطالعات جهانی دانشگاه تهران است که در این کتاب، رهبرحکیم و برجسته را به عنوان فردی دانشمند، معنوی و خردمند، توانمند و شایسته برای کمک به ارائه الگویی کاملاً جدید از «نقش آفرینی ملت» در نظم بین‌المللی جدید معرفی می‌کند. این اثر چیزی فراتر از یک زندگینامه یا وقایع نگاری صرف است. 📚 «کتاب زندگی و میراث فکری رهبر حکیم، آیه الله خامنه‌ای» کاوشی در فلسفه رهبری متمایز - ریشه در حکمت الهی، ارزش‌های قرآنی و آینده‌نگری استراتژیک - است که ایران را در دهه‌های تحولات عظیم داخلی و فشارهای خارجی هدایت کرده است. 📚 عاملی با وضوح و دقت، مبانی فکری جهان‌بینی آیت‌الله خامنه‌ای و معماری اندیشه های تمدن ساز ایشان را تبیین می‌کند و مضامین، توحید‌گرایی، حقیقت‌گرایی عدالت، مقاومت هویتی در مقابل نظام سلطه، حکومت مردمی و نوسازی تمدنی و طراحی الگوی جدید برای زندگی شرافت‌مندانه در مقابل نظام ظلم و تبعیض جهانی را برجسته می‌سازد. در این کتاب ضمن ارائه زندگینامه بسیار خلاصه از زندگی این شخصیت برجسته و حکیم، ۹ ویژگی برجسته رهبری ایشان را متمایز می‌کند و به معرفی آثار علمی ایشان می پردازد. در عین حال کتاب روایت تصویری است از آغاز کودکی تا اداور مختلف زندگی این رهبر توانا که بعنوان صدای مظلومان جهان و پدر جبهه مقاومت در مقابل تبعیض‌ها و بی عدالتی ها و در عین حال برخوردار از دانش قرآنی، فقهی، تاریخی و فهم عمیق از ظرافت های ادبی فاخر شناخته می شود. 🆔مُسْلِمْنا 🆔@abhas313
سخنرانی دهه محرم 1404.pdf
حجم: 1.7M
📕فیش منبر 🔖 🔶ویژه نوجوانان دوازده شب سخنرانی ویژه هیئات نوجوانی کاری از بنیاد ملی نوجوان و طرح ملی زندگی با آیه ها فهرست مطالب: * جلسه اول: 👁️ نگاهت رو درست کن، امام حسین علیه السلام پیروز شده * جلسه دوم: ⏳ مقاومت عاشورا: پیروزی در کوتاه‌مدت و جاودانگی در تاریخ * جلسه سوم: 💪 عقلانیت مقاومت: پیروزی با ایمان و اراده * جلسه چهارم: 🌱 تربیت نسل مقاوم و هویتی عزتمند * جلسه پنجم: ⚔️ عاشورا: سد استوار در برابر انحرافات تاریخ * جلسه ششم: 🧠 شکست پروژه جنگ روانی دشمن * جلسه هفتم: 🤝 بی‌اعتمادی عاقلانه (نقد منطق سازش) * جلسه هشتم: ✨ عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد * جلسه نهم: استقامت رمز پیروزی * جلسه دهم: پیام امید بخش شهدا * جلسه یازدهم: ✊ قیام امروز، پیشوایی فردا * جلسه دوازدهم: ❓ وظیفه ما چیست؟ 📩دانلود فیـش منبر و مرثیه👇 ╭┅────────┅╮ ↪️ @fishemenbar ╰┅────────┅╯
🖼 | اگر یزید روزنامه داشت، وقایع کربلا را این‌طور روایت می‌کرد @Farsna
3.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 ببینید 🔶🔹 وقتی الیور استون، کارگردان مطرح آمریکایی از توان و قدرت جمهوری اسلامی ایران میگه، اما دانشجویان ایرانی می‌خندند ⭕️ استون، کسی است که به اسناد و مدارک رسمی پنتاگون دسترسی داشته است. 🆔@abhas313
مهدی میرزائی
🎞 ببینید 🔶🔹 وقتی الیور استون، کارگردان مطرح آمریکایی از توان و قدرت جمهوری اسلامی ایران میگه، اما دا
به نظرم یکی از بهترین کتاب هایی که تونسته نقش جغرافیای سیاسی ایران رو در حوادث دو قرن اخیر وبه خصوص در تحولات امروز واینده خوب توضیح بده کتاب جنگ سرد ایران وامریکا به قلم حجت الاسلام رنجبر است . به دوستان توصیه می کنم این کتاب رو مطالعه کنند . ✍البته یک نشست کوتاه در این مورد هم داشتم وخط محتوایی کتاب ونکاتش رو توضیح دادم .برای دریافت فایل می تونید به لینک زیر مراجعه کنید https://eitaa.com/abhas313/4287
🔰 آیا امام حسین(ع) پیشنهاد بیعت با یزید را مطرح کرده بودند؟ ✍مدیر اندیشکده مستعدان، حجت الاسلام و المسلمین رستمی بخش اول 🔰 در کتاب در محضر بهجت نظری از سوی آیت الله بهجت مطرح شده است که بیان می دارد امام حسین(ع) هنگامی که در محاصره دشمن قرار گرفتند پذیرفتند که با یزید بیعت کنند. ابتدا متن کتاب را آورده و سپس تاملات و اشکالاتی که به این نظریه وارد است را مطرح خواهیم نمود: 🔰نقل از کتاب در محضر بهجت «اینکه ابن‌اثیر نقل کرده: «امام حسین علیه‌‏السلام تا آخر با یزید بیعت نکرد، یا حاضر به بیعت نشد» درست نیست؛ زیرا در آن مجلسی که عمرسعد با امام حسین علیه‌‏السلام در کربلا خلوت کردند و ابن‌سعد دو راه را به حضرت پیشنهاد کرد: اول «السِّلَّة» یعنی جنگ و شمشیر، و دوم «الذِّلَّة» یعنی ذلت و خواری و تسلیم حکم یزید شدن، نزول بر حکمی که اَفضح (مفتضح‏‌ترین، رسواترین) انواع تسلیم است. حضرت راه سوم، یعنی بیعت را ذکر نمود یعنی به شام بروند و با یزید بیعت کنند، ولی ابن‌سعد قبول نکرد و از حضرت تسلیم بدون قید و شرط خواست؛ یعنی دست‌بسته تسلیم عمربن‌سعد شده و او را نزد یزید ببرد و او هرچه خواست با حضرت بکند: بکُشد و یا رها کند.»(ج۳ ص ۷۳) ⬅️ قبل از آن که به بررسی تاریخی این مساله بپردازیم لازم است تذکر دهیم در متن مذکور به وضوح میان عمربن سعد و عبیدالله بن زیاد خلط شده است. عمر‌بن سعد در نامه‌ای به عبیدالله بن زیاد پیشنهاد بیعت امام را مطرح می‌کند و در نهایت این ابن زیاد است که بعد از شنیدن سخنان شمر چنین پیشنهادی را رد می‌کند. اینک در ضمن چند بخش به بررسی تاریخی این ادعا می پردازیم. ———~———~—🆔—~——~——— 📎 لینک دعوت به کانال اندیشکده مستعدان https://eitaa.com/joinchat/1079706013Ceed9a368e3
بخش دوم 1⃣ از نظر تاریخی مسلم است که در روزهای منتهی به جنگ، امام حسین‌(ع) با عمر بن سعد دیدار یا دیدارهایی داشته است. این مطلب به طور مشترک در تاریخ شیعه و سنی ذکر شده است. آنچه که محل بحث است، مطالبی است که در این دیدارها بین امام حسین(ع) و عمر بن سعد رد و بدل شده است. 2⃣ طبری به نقل از ابی مخنف در مورد گزارش محتوای جلسه سه احتمال را ذکر می‌کند: احتمال اول: ابی مخنف می‌گوید: هانی بن ثبیت الحضرمی ‌که در کربلا حاضر بوده است نقل کرده است که در شب ملاقات امام حسین و عمر بن سعد، به علت فاصله‌ای که از آن دو داشتیم، هیچ مطلبی از آن دو نشنیدیم: «‌فانكشفنا عنهما بحيث لا نسمع أصواتهما ولا كلامهما فتكلما فأطالا حتى ذهب من الليل هزيع ثم انصرف» سپس می‌گوید مردم از روی حدس و گمان مطالبی را نقل می‌کنند و می‌گویند حسین به عمر بن سعد پیشنهاد داد که با هم نزد یزید رفته و هر دو سپاه را رها کنند. عمر نیز از ترس مال و اموالش این پیشنهاد را رد می‌کند و امام آن اموال را برای عمر ضمانت می‌کند: «تحدث الناس فيما بينهما ظنا يظنونه أن حسينا قال لعمر بن سعد اخرج معى إلى يزيد بن معاوية وندع العسكرين قال عمر إذن تهدم دارى قال أنا أبنيها لك قال إذن تؤخذ ضياعي قال إذن أعطيك خيرا منها من مالى بالحجاز قال فتكره ذلك عمر» در پایان نیز تاکید می‌کند که این سخنان مردم در حالی است که هیچ علمی نسبت به صحبت‌های طرفین در ملاقات ندارند. «فتحدث الناس بذلك وشاع فيهم من غير أن يكونوا سمعوا من ذلك شيئا ولا علموه» احتمال دوم: ابی مخنف از مجالد بن سعید و عده‌ای از محدثین نقل می‌کند که امام حسین‌(ع) به عمر پیشنهاد می‌دهد که یکی از این سه امر را از من بپذیرید: یا به همان مکانی برگردم که از آن آمدم و یا «دست در دستان یزید نهم(یعنی با وی بیعت کنم) و یا به یکی از نواحی مرزی بروم «وأما ما حدثنا به المجالد بن سعيد والصقعب ابن زهير الازدي و غيرهما من المحدثين فهو ما عليه جماعة المحدثين قالوا إنه قال اختاروا منى خصالا ثلاثا إما أن أرجع إلى المكان الذى أقبلت منه وإما أن أضع يدى في يد يزيد ابن معاوية فيرى فيما بينى و بينه رأيه وإما أن تسيروني إلى أي ثغر من ثغور المسلمين شئتم فأكون رجلا من أهله لى ما لهم و على ما عليهم» احتمال سوم: ابی مخنف با یک واسطه از عقبه بن سمعان که از یاران امام(ع) بوده است نقل می‌کند که می‌گوید: «در تمام مسیر مدینه به مکه و مکه به عراق در کنار حسین بود و از او جدا نشدم تا اینکه به شهادت رسید و در طول این مدت هیچ سخنی حضرت نفرمودند الا اینکه من شنیدم. به والله قسم آن‌طور که مردم گمان می‌کنند نیست که حضرت فرموده باشد من دستانم را در دست یزید می‌گذارم و یا به یکی از نواحی مرزی می‌روم. بلکه فرمود رهایم کنید تا به جایی بروم و ببینم عاقبت کار چه می‌شود». «فأما عبد الرحمن ابن جندب فحدثني عن عقبة ابن سمعان قال صحبت حسينا فخرجت معه من المدينة إلى مكة ومن مكة إلى العراق ولم أفارقه حتى قتل وليس من مخاطبته الناس كلمة بالمدينة ولا بمكة ولا في الطريق ولا بالعراق ولا في عسكر إلى يوم مقتله إلا وقد سمعتها ألا والله ما أعطاهم ما يتذاكر الناس وما يزعمون من أن يضع يده في يد يزيد بن معاوية ولا أن يسيروه إلى ثغر من ثغور المسلمين ولكنه قال دعوني فلا ذهب في هذه الارض العريضة حتى ننظر ما يصير أمر الناس. 3⃣ جالب اینجاست که ابی مخنف خود هیچ یک از این احتمالات را بر دیگری ترجیح نمی‌دهد. طبری نیز که این مطلب را از ابی مخنف نقل کرده است، هیچ یک از این سه احتمال را تقویت نمی کند و به نقل آن بسنده می کند. 4⃣ تا همین‌جا مشخص می شود نقل کتاب در محضر بهجت اولا تنها یکی از سه احتمالی است که ابی‌مخنف و طبری نقل کرده اند و ثانیا همان یک احتمال را هم به صورت ناقص نقل کرده است. یعنی پیشنهاد امام حسین ع به عمربن سعد بر اساس احتمال سوم سه چیز بوده است و نه خصوص بیعت و ثالثا با احتمال سوم در تضاد کامل است. در احتمال سوم عقبه بن سمعان با سوگند خویش و تاکیدهای کلامی شایعه پذیرش بیعت از سوی امام را بی‌اساس می‌داند و از طرفی مشخص می کند که در میان مردم خبر چنین درخواستی از سوی امام شایع شده بود!! ———~———~—🆔—~——~——— 📎 لینک دعوت به کانال اندیشکده مستعدان https://eitaa.com/joinchat/1079706013Ceed9a368e3
بخش سوم 5⃣ آنچه که سبب تقویت احتمال بیعت می‌شود نامه‌ای است که عمر بن سعد به عبیدالله نوشته است. در این نامه عمر بن سعد چنین می‌آورد: «‌أما بعد فان الله قد أطفأ النائرة وجمع الكلمه وأصلح أمر الامة هذا حسين قد أعطاني أن يرجع إلى المكان الذى منه أتى أو أن نسيره إلى أي ثغر من ثغور المسلمين شئنا فيكون رجلا من المسلمين له ما لهم وعليه ما عليهم أو أن يأتي يزيد أمير المؤمنين فيضع يده في يده فيرى فيما بينه وبينه رأيه وفى هذا لكم رضى وللامه صلاح» «خداوند آتش جنگ را خاموش نمود و وحدت نظر به وجود آمد و امر امت اصلاح شد و حسین پذیرفت که یکی از این سه کار را انجام دهد: یا به همان محل سابق خود برگردد یا به یکی از مناطق دور دست تبعید شود یا دست در دست یزید بگذارد و از او متابعت کند. الخ» 6⃣ نکته درخور توجه این است که با وجود اینکه متن نامه عمربن سعد در کلمات طبری آمده و مطابق احتمال دوم است، اما وی آن را دلیلی بر تقویت احتمال دوم قرار نداده است. شیخ مفید نیز با وجود ذکر متن نامه عمر بن سعد از محتوای جلسه امام حسین ع با عمربن سعد اظهار اطلاع نکرده است. شیخ مفید در ارشاد به عنوان گزارش از ملاقات امام با عمر بن سعد می‌گوید «‌و لمّا رأى الحسين عليه‌السّلام نزول العساكر عمر بن سعد لعنه اللّه بنينوى، و مددهم لقتاله عليه‌السّلام، أنفذ إلى عمر بن سعد: إنّي‏ أريد أن ألقاك، و أجتمع معك‏. فاجتمعا ليلا فتناجيا طويلا، ثمّ رجع عمر بن سعد إلى مكانه‏(ارشاد:2/89)» مضمون متن این است: «‌هنگامی که امام، لشکر عمر بن سعد را دید وی را به ملاقاتی دعوت کرد و سپس در شب با یکدیگر به نجوا پرداختند و آنگاه عمر بن سعد به مکان خود بازگشت» می‌بینیم که شیخ مفید از محتوای این جلسه هیچ سخنی را به امام نسبت نمی‌دهد. تنها از اصل ملاقات خبر می‌دهد. اما اینکه آنجا حضرت چه فرمودند هیچ اطلاعی نمی‌دهد. آنگاه شیخ مفید می‌گوید: «و عمر بن سعد به عبیدالله نامه نوشت» و ادامه نقل شیخ مفید از نامه مطابق نقل طبری است. 7⃣ نکته ظریف دیگر در کلمات شیخ مفید که حاکی از تردید وی در صحت استناد متن نامه عمربن سعد به امام است آن است که شیخ مفید ارسال نامه عمربن سعد را با «واو عاطفه» به جلسات امام حسین ع و عمربن سعد عطف کرده است و نه با فاء تفریع. گویا ایشان تردید داشته اند که نامه را نتیجه جلسات مذکور بدانند و در نتیجه از واو عاطفه استفاده کرده‌اند که فاقد افاده تفریع باشد. 8⃣ نقل مورخین دیگر چون فتال نیشابوری در روضه الواعظین و طبرسی در اعلام الوری نیز همانند نقل شیخ مفید است. البته برخی مورخین که از جهت تاریخی متاخرتر از طبری و ابی مخنف هستند نظریه پذیرش بیعت را به امام نسبت داده‌اند. ولی می‌توان فهمید که همه آنها بدون آن‌که مستندی مستقل و قابل اعتنا برای نظرشان ذکر کنند، صرفا تحلیل‌ها و برداشت‌های خود را از نقل‌های متقدم(طبری و ابی‌مخنف) ذکر کرده اند، بدون آن که از متن مذاکرات حضرت خبری داشته باشند. به بیان واضح‌تر برخی مورخین از بین این سه احتمال، یکی را به دلخواه و فراخور حال! انتخاب کرده است. خصوصا که احتمال دوم با نامه عمربن‌سعد هماهنگی دارد و عمر بن سعد را از دروغ مبرا می‌کند. از طرفی قیام‌های بعدی را نیز علیه خلفاء خنثی می‌کند؛ چرا که در این احتمال بیان می شود امام حسین ع در نهایت تسلیم امر یزید شده و بیعت را پذیرفته است. بنابراین طبیعی است که بسیاری از مورخین اهل سنت و هواداران خلافت، چنین قولی را به امام نسبت بدهند، مانند ابن قتیبه در الامامه و السیاسه. وی البته سخنان نامربوط دیگری درباره قیام امام حسین(ع) نقل کرده است که گمان نمی‌رود بزرگان ما بدان ملتزم باشند. ———~———~—🆔—~——~——— 📎 لینک دعوت به کانال اندیشکده مستعدان https://eitaa.com/joinchat/1079706013Ceed9a368e3
بخش چهارم و پایانی 9⃣ حال باید نقلی که عمربن سعد به امام نسبت داده است را با سیره امام حسین(ع) و کلمات ایشان سنجید. کلام معروف امام حسین ع که فرمودند «مثلی لا یبایع مثله»(بحار ج44 ص 325) نشان از آن است که اساسا نه حضرت، بلکه هر کس که هم‌سنگ حضرت باشد نباید با یزید و هرآن کس که هم‌سنگ یزید است بیعت کند و این تاکیدی دوچندان بر عدم قبول بیعت توسط حضرت است. پرواضح است که این کلام در زمانی از حضرت صادر شد که حضرت در مدینه بودند و هنوز بحث دعوت مردم کوفه مطرح نشده بود و خطر جانی عدم بیعت بر حضرت که کشته شدن است بر ایشان پوشیده نیست. عقبه‌، یار امام نیز به شایعات پیرامون پذیرش بیعت امام واکنش نشان داده و گفته است در تمام طول مسیر حضرت تا شهادتشان یک بار هم مساله بیعت با یزید را مطرح نکرده بودند. 0⃣1⃣ امام (ع) به هنگام وداع با محمد حنفیه در مدینه نیز فرمودند: « یا أخي! و اللّه لو لم يكن في الدنيا ملجأ و لا مأوى لما بايعت و اللّه يزيد بن معاوية أبدا»(الفتوح: ج5 ص 21) « ای برادر به خدا سوگند اگر در دنیا هیچ پناهی نداشته باشم با یزید تا ابد بیعت نخواهم کرد.» واقعا اگر بنابر بیعت در صورت اضطرار بود نیازی نبود حضرت تا آخرین لحظه صبر کنند که لشکر دشمن ایشان را محاصره کند، بلکه می‌توانستند در مدینه پس از اجبار حاکم مدینه و یا پس از برخورد با مروان ، یا در مکه پس از هجوم سپاهیان عامل یزید در مکه یا پس از نامه عمرو بن سعید(والی مکه) به امام حضرت بیعت را می پذیرفتند و کار را به آخرین لحظه واگذار نمی‌کردند. 1⃣1⃣ جدای از کلمات صریح حضرت در نفی بیعت، برداشت عمربن سعد از حضرت نیز بر وضوح ماجرا می‌افزاید. بیعت نکردن امام با یزید بقدری واضح بود که هنگامی که نامه اول عبیدالله در جواب عمر بن سعد می‌آید و در آن به عمر بن سعد دستور می‌دهد که از امام برای یزید بیعت بگیرد، عمر بن سعد این خبر را به امام نمی‌دهد. چون اطمینان داشت که امام این پیشنهاد را نمی‌پذیرد.(خوارزمی:1/241) از نقل‌های دیگران همچون طبری نیز بر می‌آید که عمر بن سعد می‌دانست امام پیشنهاد بیعت را نخواهد پذیرفت. 2⃣1⃣ نتیجه: با توجه به نکاتی که بیان شد، انتخاب احتمال دوم از میان سه احتمال مطرح شده بدترین گزینش تاریخی به لحاظ معیار اعتبارسنجی نقل های تاریخی است. تنها نکته‌ای که می‌ماند آن است که در گفتگوی میان امام و عمربن سعد چه گذشت؟ همانطور که بیان شد از محتوای آن جلسه به صورت مستقیم نقلی به میان نیامده است. اما با این حال در برخی منابع محتوای ملاقات امام و عمر بن سعد به‌گونه‌ای دیگر نقل شده است. ابن اعثم محتوای ملاقات را مجموعه‌ای از نصیحت‌های امام به عمر بن سعد می‌داند: «ويحك يا ابن سعد! أما تتّقي اللّه الّذي إليه معادك أن تقاتلني؟ و أنا ابن من علمت يا هذا من رسول‌اللّه صلّى اللّه عليه و سلّم، فاترك هؤلاء، و كن معي، فإنّي أقربك إلى اللّه‏ عزّ و جلّ. قال له عمر بن سعد: أبا عبد‌اللّه! أخاف أن تهدم داري. فقال له الحسين رضى‌اللّه عنه: أنا أبنيها لك. فقال: أخاف أن‏ تؤخذ ضيعتي. فقال الحسين: أنا أخلف عليك خيرا منها من مالي بالحجاز. قال: فلم يجب عمر إلى شي‏ء من ذلك، فانصرف عنه الحسين‏ رضىاللّه عنه‏، و هو يقول: ما لك؟ ذبحك‏ اللّه من على فراشك سريعا عاجلا، و لا غفر [اللّه] لك يوم حشرك، و نشرك، فو اللّه إنّي‏ لأرجو أن لا يأكل من برّ العراق، إلّا يسيرا.»(الفتوح:5/164-166) خلاصه این نقل آن است که امام به عمر بن سعد می‌فرماید لشکرش را رها کند و به امام بپیوندد. عمر بن سعد پی در پی بهانه‌جویی می‌کند و در نهایت امام از وی مایوس گشته و نفرین معروفشان را می‌فرمایند: «امید دارم که از گندم ری جز اندکی نخوری». همانند همین نقل را خوارزمی ذکر می‌کند.(مقتل الحسین 1/245) به نظر می‌رسد پس از این جلسات و بیان نصایح و پیشنهادهایی از سوی امام همچون بازگشت به مدینه یا رفتن به منطقه‌ای دیگر( که شواهد آن در کلمات امام حسین ع وجود دارد)، عمر بن سعد نامه‌ای برای عبیدالله می نویسد و پیشنهادهای امام را در ذیل پیشنهادهای سه گانه قرار می‌دهد تا به نوعی از جنگ با امام حسین ع شانه خالی کند. ✍مدیر اندیشکده مستعدان، حجت الاسلام و المسلمین رستمی ———~———~—🆔—~——~——— 📎 لینک دعوت به کانال اندیشکده مستعدان https://eitaa.com/joinchat/1079706013Ceed9a368e3
شگرد تکرار پیام 👇 شرحبیل از اصحاب پیامبر ص بود ودر میان قبیله های شام هم نفوذ زیادی داشت . وقتی امام (ع) "جریر بجلی" را به نزد معاویه فرستاد و او را به بیعت دعوت کرد، معاویه دستور داد "شرحبیل الکندی" که معروف ترین شخصیت ها در شام بود را احضار کنند. معاویه به یک گروه از یاران خود دستور داد که تک تک آن ها به شرحبیل تفهیم کنند که علی آن کسی است که عثمان بن عفان را کشته است. شرحبیل بر معاویه وارد شد. معاویه او را از ورود بجلی از جانب امام برای اخذ بیعت از معاویه باخبر کرد و چنین وانمود کرد که وی برای پاسخ به فرستاده امام، منتظر نظر شرحبیل است. و ادعا کرد که امام (ع) عثمان را کشته است. شرحبیل از او مهلت خواست تا در مورد کشته شدن عثمان به دست امام علی (ع) تحقیق کند. شرحبیل وقتی از آن جا خارج شد به همان گروهی برخورد که معاویه قبلا از آن ها خواسته بود کشته شدن عثمان را به گردن امام بیندازند. وقتی شرحبیل از آن ها جریان را جویا شد، تک تک آن ها به او گفتند که علی عثمان را کشته است. دیگر شکی برای شرحبیل باقی نماند که آن ها راستگو هستند و به سوی معاویه برگشت در حالی که داد می زد: ای معاویه، مردم کجایند؟ چرا علی عثمان را کشته است؟! به خدا اگر بیعت کنی تو را از شاممان بیرون می کنیم یا تو را می کشیم... معاویه هم که منتظر چنین سخنانی بود و با همین هدف برای شرحبیل نقشه کشیده بود جواب داد: من با شما مخالفت نمی کنم، من نیستم مگر مردی از اهل شام این ها بخشی کوچکی از سیاست های مزورانه معاویه برای رسیدن به سلطنت و حکومت بود شرح نهج البلاغة، ابن أبي الحديد 1 : 77. 🆔@abhas313
فریب افکار عمومی 👇 معاویه سعی داشت به مردم شام القا کند که قاتل عثمان، امام علی (ع) است تا از این طریق آنان را برای جنگ با امام تحریک کند. از جمله اقداماتی که وی در این باره انجام داد ازاین قرارند: 1. وی نامه ای به قیس بن سعد، فرمانده بزرگ لشکر امام نوشت و وعده حکومت کوفه و بصره را به وی داد همچنین وعده حکومت حجاز را به هر کدام از خویشان قیس که وی بخواهد. گرچه قیس به شدت پیشنهاد معاویه را رد کرد ولی معاویه وانمود کرد که قیس با معاویه بیعت کرده و دستور داد برای قیس دعا کنند. همچنین نامه ای از طرف قیس جعل کرد که متن نامه بدین شرح است: اما بعد... کشتن عثمان حادثه بزرگی در اسلام بود و من به خودم و دینم دقت کردم، به خود ندیدم که کمک کنم به قومی که امامشان را کشتند در حالی که او شخص مسلمان، محترم و پاکی بود. طلب آمرزش از خدا می کنیم برای گناهانمان. بدانید که من با شما طرح صلح را پیش گرفتم و دوست دارم جنگیدن با قاتلان امام هدایت شده مظلوم را، پس از من آنچه از اموال و مردان دوست داری بخواه که به سرعت برای تو بفرستم اهل شام که خیال می کردند قیس واقعا چنین نامه ای نوشته، مجاب شدند که با معاویه همراه شده و به خونخواهی عثمان بپردازند. شرح نهج البلاغة – ابن أبي الحديد 1 : 129. 🆔@abhas313
الإمام الباقر عليه السلام : إذا أرَدتَ أن تَعلَمَ أنَّ فيكَ خَيرا فَانظُر إلى قَلبِكَ ؛ فَإِن كانَ يُحِبُّ أهلَ طاعَةِ اللّه ِ ويُبغِضُ أهلَ مَعصِيَتِهِ فَفيكَ خَيرٌ وَاللّه ُ يُحِبُّكَ ، وإن كانَ يُبغِضُ أهلَ طاعَةِ اللّه ِ ويُحِبُّ أهلَ مَعصِيَتِهِ فَلَيسَ فيكَ خَيرٌ وَاللّه ُ يُبغِضُكَ ، وَالمَرءُ مَعَ مَن أحَبَّ . [ الكافي : 2 / 126 / 11 ، مصادقة الإخوان : 156 / 3 ، علل الشرايع : 117 / 16 ، تنبيه الخواطر : 2 / 191 ، المحاسن : 1 / 410 / 935 وفيه «ففيك شرّ» بدل «فليس فيك خير» ، وكلّها عن جابر الجعفي ، مشكاه الأنوار : 121 ، بحار الأنوار : 69 / 247 / 22 . ] امام باقر عليه السلام : هرگاه خواستى بدانى كه در تو خيرى هست ، به قلبت بنگر . اگر فرمانبران خدا را دوست و معصيت كاران را دشمن مى داشت ، پس در تو خير هست و خداوندْ دوستت مى دارد ، و اگر پيروان خدا را دشمن مى داشت و معصيت كاران را دوست مى داشت ، پس در تو خيرى نيست و خداوندْ ، دشمنت مى دارد ؛ چون انسان ، همراه كسى است كه دوستش مى دارد 🆔@abhas313