دیروز یکی از نوجوون هایی که دوست داشت وارد عرصه طلبگی بشه مجموعه سوالاتی رو از من پرسید.
یکی از سوالهاش عرصه معیشت ودرآمد طلبه ها بود .
در پاسخ به او چهار ساحت معیشتی به ذهنم رسید که طلاب را می تواند از حیث معیشتی تامین کند ولی شرط اصلی واساسی آن تقویت بنیه ها وپایه های علمی واز سویی ارتقا مهارت های کارویژه طلبگی است .در ادامه فقط طرحی کلی از این چهار ساحت ارائه داده ام که در آینده به تفصیل آن خواهم پرداخت
.
🔸ساختار های شغلی وکاری حوزوی در نظام سنتی
🔸ساختار های شغلی وکاری حوزوی در نظام جدید حاکمیت اسلامی
🔸ساختار های شغلی وکاری حوزوی بر اساس ایده های نو وخلاقانه که خلاهای جامعه اسلامی را شناسایی وبه رفع آن ها می پردازد
🔸هم عرض بودن رسالت های حوزوی از قبیل تدریس،منبر،مدیریت و....
🔸توسعه ظرفیت های کاری با تقویت دانش های پایه ای وارتقا مهارت افزایی در حوزه های مرتبط با مدیریت جامعه
🆔@abhas313
روضه آل یاسین جمعه۲۷تیر۱۴۰۴.mp3
زمان:
حجم:
3.3M
💠بخشی از ذکر مصیبت زیارت آل یاسین
🔹جمعه ۲۷تیرماه۱۴۰۴
🆔@abhas313
آخوند ملا حسینقلی همدانی در یکی از سفرهای خود با جمعی از شاگردان به زیارت کربلا و نجف می رفت. در بین راه به قهوه خانه ای رسیدند که جمعی از اهل هوا و هوس در آن جا می خواندند و پای کوبی می کردند. آخوند به شاگردانش فرمود: یکی برود و آن ها را نهی از منکر کند. بعضی از شاگردان گفتند: این ها به نهی از منکر توجه نخواهند کرد. فرمود: من خودم می روم.
وقتی که نزدیک شد به رئیسشان گفت: اجازه می فرمائید من هم بخوانم و شما بنوازید؟ رئیس گفت: مگر شما بلدی بخوانی؟! فرمود: بلی. گفت: بخوان. مرحوم آخوند با لحنی دل انگیز و ملکوتی شروع به خواندن اشعار ناقوسیه حضرت امیرمؤمنان (ع) کرد:
لا الهَ الَّا اللَّه
حَقَّاً حَقَّا صِدْقاً صِدْقا
معبودی به حق و شایسته پرستش جز خدا نیست. این را به حق و راستی می گویم.
انَّ الدُّنْیا قَدْ غَرَّتْنا
شَغَلَتنا وَ اسْتَهْوَتْنا
به راستی که دنیا ما را فریفت و ما را به خود سرگرم نمود و سرگشته و مدهوش گردانید.
یابْنَ الدُّنْیامَهْلًامَهْلا
یابْنَ الدُّنْیا دَقَّاً دَقَّا
ای فرزند دنیا آرام باش آرام، ای فرزند دنیا [در کار خود] دقیق شو، دقیق.
یابْنَ الدُّنْیا جَمْعاًجَمْعا
تَفْنِی الدُّنْیا قَرْناً قَرْنا
ای فرزند دنیا [کردار نیک ] گردآوری کن، گرد آوردنی. دنیا سپری می شود قرن به قرن.
مْا مِن یوْمٍ یمْضی عَنَّا
الَّا اوْهی رُکناً مِنَّا
هیچ روزی از عمر ما نمی گذرد جز این که پایه و رکنی از ما را سست می گرداند.
قَدْ ضَیعْنا داراً تَبْقی
وَ اسْتَوْطَنَّا داراً تَفْنی
ما سرای باقی را ضایع نمودیم و سرای فانی را وطن و جایگاه خویش ساختیم.
لَسْنا نَدْری ما فَرَّطْنا
فیها الَّا لَو قَدْ مِتْنا
ما آن چه را که در آن کوتاهی نموده ایم نمی دانیم مگر روزی که مرگ به سراغ ما بیاید.
آن جمع سرمست از لذت های زودگذر دنیوی وقتی این اشعار را از زبان کیمیا اثر آن عارف هدایتگر شنیدند به گریه در آمده و به دست ایشان توبه کردند، یکی از شاگردان می گفت: وقتی که ما از آن جا دور می شدیم هنوز صدای گریه به گوش می رسید.
مقدمه تذكرةالمتقين، ص 20.
🆔@abhas313