eitaa logo
آب وآجر.الهه بیات مختاری
238 دنبال‌کننده
261 عکس
85 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
یک آینه آه در برابر دارد از گریه ی آب دیده خنجر دارد در مسلک عاشقانه ی جان بازی مرگ است که این همه برادر دارد @aboajor
هدایت شده از سعیده کرمانی
امام جامانده‌ها ...
هدایت شده از شعرهای قاسم صرافان
حضرت قاسم ابن الحسن (ع) شور و شوقم را ببین، یاور نمی‌خواهی عمو؟ اکبری، یک ذره کوچکتر نمی‌خواهی عمو؟ @GhasemSarafan
غزل رفت قصیده برگشت .... @aboajor
هدایت شده از رباعی_تک بیت
غمِ تو را به نشاطِ جهان ، نَشاید داد من این خریدهٔ خود را ، به هیچ نفروشم... @robaiiyat_takbait
بسم الله النور @aboajor
خورد در عالم ذر تا نظر ما به حسین سجده کردیم که شد گرم سر ما به حسین فاطمه دست کشیدست به چشم تر ما گره خوردست اگر چشم تر ما به حسین یک شب آمد پی ما گفت شما مال منید! دیگر افتاد از آن شب‌ گذر ما به حسین دل ما وادی امنش شده، فاخلع نعلیک! بخدا سوخته مردم جگر ما به حسین صد برابر شده این وسع کم ما به حسن سود خالص شده حتی ضرر ما به حسین چهارده قبله خدا خلق نموده اما.. انس دارد نفس بیشتر ما به حسین پدری کرده برای همه نوکرهاش بدهی داشت از اول پدر ما به حسین گریه کردیم و جراحات تنش بهتر شد جلوه کردست در عالم هنر ما به حسین درحسینیه همه زائر ارباب شدیم وصل شد تا که دل یک نفر ما به حسین کاش در موقع تلقین گدا سر برسد آن زمانیکه رسیده خبر ما به حسین اربعین باز میایم حرم ان شالله منتهی میشود آخر سفر ما به حسین @aboajor
یک شب آمد پی ما گفت شما مال منید! دیگر افتاد از آن شب‌ گذر ما به حسین @aboajor
چهارده قبله خدا خلق نموده اما.. انس دارد نفس بیشتر ما به حسین @aboajor
اینگونه سری به نی کجا کی زده اند ؟ ...آنان که ره حکومت ری زده اند ! در پیش نگاه مادرش اصغر را از شیر گرفته اند و بر نی زده اند @aboajor
تا ابد پایین نمی آید سرش از روی نی آن که خون حلق اصغر را به بالا ریخته ... @aboajor
باران شده است دشت ازین خون در گلو 🌧 @aboajor
هدایت شده از سعیده کرمانی
.ع می‌خواستم که خیمه به سامان شود نشد غم لحظه ای اگر شده پنهان شود نشد گفتم در این دقایق آخر اگر شده روی پر اضطراب توخندان شود نشد روی لب علی که خودش چشمه‌ی بقاست یک جرعه آب هم شده مهمان شود نشد با دیدنش به رحم بیاید دلی مگر از سنگ‌ها جدا دل انسان شود نشد هرکس که در میان جماعت مردد است شوقش به بازگشت دو چندان شود نشد جز تیر حرمله که سر از پا نمی‌شناخت یک تن دگر بگو که پریشان شود ...نشد شرمنده ام رباب که آغوش زخمی‌ام می‌خواستم براش نگهبان شود نشد تا پشت خیمه‌ها برسم خواستم کمی دستم عمود این سر بی جان شود نشد از اشک خود مضایقه کردی که ذره ای دفن علی برای من آسان شود؟ نشد 🕊️@kaftarchahiemamreza🕊️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☆..کߊ‌ܦ̇ܘ ܠߊ‌ࡐ‌..☆ ســــــلــام بــه کــانالمون خــوش اومــدید♡ Date channel: 1403/4/19 اینجا قـــراره کـــــلی کلیپ،رمان ،عکس و شعر داشته باشیم امــید وارم خوشتون بیاد و در کـــنار ما لـــذت بــبــریــد 𝐵𝑒𝑙𝑖𝑒𝑣𝑒 𝑡𝒉𝑎𝑡 𝑦𝑜𝑢 𝑑𝑒𝑠𝑒𝑟𝑣𝑒 𝑡𝒉𝑒 𝑏𝑒𝑠𝑡 𝑙𝑖𝑓𝑒..🦋 https://eitaa.com/kafelove16
به میدان می رود تا پیکرش را جا گذارد عشق تنش را تکه تکه در دل صحرا گذارد عشق به میدان می رود بدر و احد زیر سپر دارد به قعر خندقش صد لشگر از اعدا گذارد عشق به صوت وصورت وسیرت به پیغمبر شبیه اش نیست که نامش را کنار حضرت طاها گذارد عشق چه شیرین کرده بی تابی او کام شهادت را چه خوش وقتی ست وقتی که به میدان پا گذارد عشق به قد قامت چو گلدسته علی خیر العمل دارد به هر نیت به جز الله اکبر.. لا گذارد عشق میان چک چک شمشیر وقتی تشنه تر میشد لبش را در دهان تشنه ی دریا گذارد عشق به معنی لن تنالو البر حتی تنفقوا یعنی که از مما تحبون بهترین را واگذارد عشق صدای خشک شمشیر از گلوی تشنه می بارد سر بی تاب را بر نیزه آن بالا گذارد عشق شکست آیینه و چندین برابر گشت زیبایی بنای کل نور واحد از این جا گذارد عشق «لیال عشر» «والفجر» شب تاریک تاریخ است که نام کربلا را «عروة الوثقي » گذارد عشق @aboajor
ای پیکر صدپاره ی صد چاک حسین ای خون تو از تبار گل پاک حسین از سرخی گودال دل عرش افتاد لولاک کما خلقت الافلاک حسین @aboajor
در مشهدت آفتاب برپا کرده یک روضه کنار آب برپا کرده با ذکر حسین صحن سقاخانه دریا شده انقلاب برپا کرده @aboajor
خورشید رفته از شب و ماه اسارت است قرص قمر در عقرب شوم مدارها @aboajor
آتش زده است صورت گل را عذارها افتاده خون به ساحت سرخ انارها آماج تیر غمزه و غم توأمان شده دل برده است معرکه از بی‌شمارها سردار سر ندارد و افتاده روی خاک پاشیده خون به پیکره‌ی استوارها بر روی نیزه از وسط دشت می‌برند سردارهای قافله را نیزه‌دارها باغ از کمر شکسته به شلاق می‌کشند گل‌های تشنه را همه از بین خارها خورشید رفته از شب و ماه اسارت است قرص قمر در عقرب شوم‌مدارها تنها عمود خیمه ولی ایستاده است با اقتدار زیر تمام فشارها یک زن که بوی عطر شب چادرش شده است آرام بی‌قرار دل بی‌قرارها هر جا گشوده بند زبان را بریده است نیش زبان چرکی و مسموم مارها هر جا که خطبه خوانده به آتش کشانده است کاخ سیاه سلطنت نابکارها یک زن رسول لشگر هفتاد و دو تن و... یک زن امیر قافله‌ی سربدارها زینب شروع کرب و بلایی دوباره است زینب ادامه ی همه ی اقتدارها @aboajor