eitaa logo
ابوقاسم
43.9هزار دنبال‌کننده
952 عکس
189 ویدیو
5 فایل
ارتباط @aboghasem
مشاهده در ایتا
دانلود
آقای دیوید کامرون وزیر خارجه انگلیس گفته است لندن آماده است قبل از تکمیل توافق صلح حماس و اسرائیل دولت فلسطین را به رسمیت بشناسد. سیگنال دو دولتی فلسطین_اسرائیل توسط دیوید کامرون در روزهایی که مذاکرات میان اسرائیل و حماس در جریان است از آن جنبه اهمیت دارد که آمریکایی ها قبل از طوفان الاقصی راهکار دو دولتی را به عنوان بخشی از راهبرد خود در کنار عادی سازی روابط رژیم صهیونیستی با عربستان و توافق امنیتی عربستان و آمریکا دنبال می کردند بسته سیاسی آمریکا و انگلیس برای بعد از جنگ فلسطین و اسرائیل کاملا مشخص و دقیق است و باید آمادگی کامل برای این رویداد سیاسی خطرناک که از قرار معلوم منشاء تنش های جدید و عمیق در منطقه خواهد شد را فراهم کرد. سابقا هم عرض کردم صرف نظر از اینکه مقاومین حماس چه انگیزه ای برای عملیات ۷ اکتبر داشته‌اند اما پیامدهای مهم منطقه ای و جهانی آن را می توان مشاهده کرده و نیازی به توضیح بیش تر برای ابعاد پنهانی این حرکت سرنوشت ساز ندارد. حرکتی که تنها انتخاب برای برهم زدن نقشه جدید استعماری بر علیه فلسطین بود اما موضوع استعمار همچنان ادامه دارد. عملیات ۷ اکتبر مطمئنآ معامله سرنوشت ساز و تاریخی آمریکا و انگلیس بر سر فلسطین و اسرائیل و توافق امنیتی و راهبردی مثلث آمریکا،سعودی و اسرائیل را با چالش عمیق روبه رو کرده است. سعودی ها برای توافق امنیتی با آمریکا به عادی سازی روابط با اسرائیل نیاز اساسی دارند،عربستان سعودی اعلام کرده تنها راه تضمین روند صلح با اسرائیل تأیید دولت فلسطینی است که با چراغ سبز آمریکا و انگلیس روبه رو شده است و احتمال زیاد با موافقت تدریجی نتانیاهو و یا اجبار وی همراه شود.هرچند مخالفین سیاسی نتانیاهو طرح دو دولتی را هرگز قبول نمی کنند. آمریکا برای حفظ معادله مدیریت سیاسی و اقتصادی خود با چین بر توافق امنیتی با سعودی ها اصرار دارد،توافقی که یک ضلع راهبرد صلح ابراهام در منطقه ارزیابی می شود. شرایط در میانه تضعیف یا تقویت دائمی اسرائیل در منطقه است و به زعم تحلیلگران، بایدن می خواهد با تشکیل دولت فلسطینی و صلح عربستان و اسرائیل معما و چالش منطقه خاورمیانه را حل کند و یک نظام منطقه ای جدید در خاورمیانه که همسویی کامل با آمریکا دارد را تشکیل دهد. صلحی که یقینا برای صلح نیست و موقعیت و سطح تنش را افزایش خواهد داددقیقا مثل عملیات ۷ اکتبر حماس و حملات بی سابقه انصارالله یمن به منافع تجاری و اقتصادی اسرائیل و آمریکا و انگلیس و کشته شدن سربازان آمریکایی در اردن و حملات گسترده حزب الله لبنان که آمریکا و انگلیس را متوجه خطر عمیق انزوای اسرائیل در منطقه کرده است و خیلی زود منطقه را مملو از سخت افزار های نظامی خود کرده اند و در زنجیره تنش محور مقاومت زنجیره واکنش را پیاده سازی کردند حملات نسبتا شدید محور مقاومت به منافع آمریکا و اسرائیل و کشتن سربازان آمریکایی آغازی بر مهم ترین حوادث تعیین کننده برای بازسازی قدرت در خاورمیانه است ،حملاتی که هم برای پیشگیری حملات و انتقال قدرت بازدارندگی برای مراحل احتمالی جنگ است و هم راستی آزمایی واکنش های احتمالی آمریکا برای سناریوی افزایش تصاعدی سطح تنش است. آمریکا برای رسیدن به صلح پایدار میان اسرائیل و عربستان و توافق امنیتی با سعودی ها ابتکار دو دولتی را پیش کشیده است و در صدد تامین رضایت کامل صهیونیست ها برای این طرح است و البته قبل از آن عملیات نسبتا گسترده علیه محور مقاومت و منافع سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که به زعم آن ها تنها خطر جدی برای معامله سیاسی مثلث سعودی_اسرائیل_آمریکا است را ضروری ارزیابی می کنند روزهای بعد از آتش بس احتمالی از حساسیت بیش تری برخوردار هست و می تواند سرنوشت سیاسی و امنیتی منطقه را دستخوش تغییر قرار دهد،باید دید مقاومت چه راهکاری برای برنامه سیاسی آمریکا در منطقه خواهد داشت ابوقاسم
نیمه دوم خیلی خوب بودن
کاهش پنجاه درصدی صادرات ایران به ترکیه براساس داده‌های اعلام شده از سوی گمرک در سال جاری ارزش کالای صادراتی ایران به ترکیه تا دی ماه برابر با ۳ میلیارد و ۴۹۸ میلیون دلار بوده، این در حالی که صادرکنندگان ایرانی سال گذشته ۶ میلیارد و ۶۱۱ میلیون دلار صادرات به ترکیه داشته‌اند. آمارهای اعلام شده از روند صادرات کالاهای غیرنفتی در ۱۰ ماه سال جاری نشان می‌دهد تراز تجاری در دی ماه به منفی ۱۳ میلیارد و ۸۷۷ میلیون دلار رسیده است. براساس داده‌های گمرک در ۱۰ ماه  سال ۱۴۰۲ میزان صادرات قطعی کالاهای غیرنفتی کشور (به استثنای نفت خام، نفت کوره و نفت سفید و همچنین بدون صادرات از محل تجارت چمدانی)، بالغ بر ۱۱۳ میلیون و ۵۱ هزار تن و به ارزش ۴۰ میلیارد و ۴۷۲ میلیون دلار بوده است که در مقایسه با مدت مشابه سال قبل، افزایشی ۹/۳۹ درصدی در وزن و کاهشی ۱۱/۴۴ درصدی در ارزش دلاری داشته است. با توجه به داده‌های اعلام شده می‌توان گفت در دهمین ماه سال جاری هم ما شاهد ارزان فروشی کالای صادراتی در کشور بوده‌ایم. براساس آمار گمرک در این مدت همچنین میزان واردات کشور با افزایشی ۵/۸۵ درصد در وزن و ۱۱/۵۹ درصد در ارزش دلاری در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته، به ارقام ۳۲ میلیون و ۶۸۳ هزار تن و ۵۴ میلیارد و ۳۵۹ میلیون دلار میلیون دلار رسیده است. داده‌های اعلام شده نشان می‌دهد طی ده ماهه سال۱۴۰۲ بیشترین میزان صادرات کشور، به مقصد کشورهای «چین»، با رقمی بالغ بر ۱۱ میلیارد و ۴۹۳ میلیون دلار و سهم ۲۸/۴۰ درصد از کل ارزش صادرات صورت گرفته است. در جایگاه دوم هم «عراق»  با ۷ میلیارد و ۷۳۳ میلیون دلار و سهم ۱۹/۱۱ درصدی قرار دارد و «امارات متحده عربی» هم با ۵ میلیارد و ۲۴۴ میلیون دلاری و سهم ۱۲/۹۶ درصد سومین مقصد صادراتی ایران بوده است. اما روند صادرات به «ترکیه» در این مدت چگونه بوده است؟ داده‌های اعلام شده نشان می‌دهد صادرات به ترکیه با ۳ میلیارد و ۴۹۸ میلیون دلار و سهم ۸/۶۴ درصدی کاهش قابل توجهی داشته است، کشور «هند» هم  با یک میلیارد و ۸۲۰ میلیون دلار و سهم ۴/۵ درصد از کل ارزش صادرات را در اختیار داشته است.
📌وقتی ما درباره عملیات ۷ اکتبر صحبت می کنیم ضرورتا بازگشت ما به الگوی انتخابی محور مقاومت برای واکنش به برنامه استعماری آمریکا و اسرائیل و انگلیس در مساله فلسطین خواهد بود و تا الان از منظر بهم ریختگی منطقه ای موفق بوده است. فلسطین کلید راهبردی قدرت نرم و سخت جمهوری اسلامی در خاورمیانه و جهان است و بایدن و تیم او بخوبی متوجه عمق خطرات این ماجرا برای منافع خود هستند باید توجه کرد که رویدادها همواره در حال خلق سناریو و فرصت های جدید در میدان اند و این مهم ترین نقطه برای فهم اقدامات احتمالی طرف مقابل است. ۷ اکتبر وشکست آمریکا و اسرائیل، برنامه و استراتژی آمریکا برای ترسیم یک الگو برای اجماع منطقه ای بر علیه ایران را تغییر داد و این راهبرد ترکیبی از اقدامات پیچیده امنیتی و سیاسی است. وجه مشترک سیاست های متقابل ایران و رژیم صهیونیستی در این هست که طرفین نزاع حداکثر دستاوردهای سیاسی و امنیتی را از فلسطین دنبال می کنند. ایرانی ها با استراتژی کشور تمام فلسطینی متشکل از شهروندان فلسطینی اصیل اعم از مسلمان و یهودی و مسیحی و...در مساله فلسطین کنشگری می کنند و رژیم صهیونیستی نیز حتی با تاسیس دولت فلسطینی ضعیف و خلع سلاح شده نیز مخالفت می کند و این شرایط را برای آمریکا و تیم بایدن جهت حل و فصل تنش در خاورمیانه سخت کرده است. نتانیاهو بعد از روز آتش بس در غزه می خواهد چکار کند؟اداره سیاسی غزه را به چه کسی بسپارد؟؟به تشکیلات خودگردان؟ این مهم ترین قدم برای قوت بخشی و به رسمیت شناخته شدن دولت فلسطینی است که بایدن دنبال می کند. (نتانیاهو با صدای بلند اعلام می کند که نه جنگ را تمام می کند و نه دولت فلسطینی را به رسمیت می شناسد،مخاطب یقینا آمریکا و کشورهای عربی منطقه هستند.) بنابراین نتانیاهو به دوگانگی تشکیلات خودگردان و حماس برای حفظ آتش جهت جلوگیری از تشکیل دولت فلسطینی نیاز اساسی دارد(دقیقا اولیت آن ها همین هست) و این برای ایران و محور مقاومت فی نفسه یک پیروزی راهبردی در تضعیف عمق امنیتی و سیاسی رژیم صهیونیستی در منطقه و جهان ارزیابی می شود. بایدن و همراهان وی بر این باور اند که استراتژی ممانعت از تشکیل دولت فلسطینی از سوی نتانیاهو بزرگ ترین فرصت برای ایران و استمرار ناکامی ها و شکست های آمریکا از محور مقاومت در منطقه و جلوگیری از اجماع منطقه ای در برابر ایران است که باید پایان یابد ،بایدن معتقد است اگر قبل از ۷ اکتبر صلح عربستان و اسرائیل شکل می گرفت یقینا اجماع منطقه ای برای حمایت از اسرائیل و مقابله با محور مقاومت شکل بهتری داشت اما عملیات اکتبر همه چیز را بهم ریخت. بایدن در صدد پالایش و ایجاد یک جریان فلسطینی همسو با اسرائیل و منافع این رژیم در داخل فلسطین اشغالی و منطقه است تا هم روند صلح در منطقه شکل کاملی بگیرد ،هم اجماع منطقه ای با اسرائیل رقم بخورد و هم کارت فلسطین را از دست ایران در بیاورند و هم قدرت منطقه ای آمریکا و حضور آن ها در خاورمیانه تثبیت بشود و این شاید یک پیروزی مطلق برای آن ها نباشد اما یقینا یک دستاورد مهم و تاریخی برای آمریکا در منطقه خواهد بود. ۷ اکتبر باید ادامه دار باشد تا از جنگ نرم بایدن برای فلسطین و مهار ایران جلوگیری کند و این آشفتگی صهیونیست ها و آمریکا نباید به تثبیت صلح ابراهام و همگرایی تشکیلات خودگردان فلسطین با اسرائیل برای ترسیم خط دولت فلسطینی و اجماع منطقه ای و جهانی بر این دولت منجر شود ،حتی اگر لازمه اش ترور محمود عباس و شخصیت های این تشکیلات باشد فردای آتش بس، ایران و محور مقاومت بر عدم نابودی حماس و حفظ خط مقاومت در غزه تاکید خواهند کرد،شرایط سیاسی منطقه بستگی به حذف نتانیاهو از قدرت دارد موضوعی که پیاده سازی طرح دو دولتی بایدن را قوت می‌بخشد ابوقاسم
عزیزان حضور جدید آمریکا و انگلیس برای انتقال آرامش به نتانیاهو جهت نابودی کامل حماس در نوار غزه ارزیابی می شود. این یعنی اینکه برخلاف ساده اندیشان مستقر در تهران، آمریکا طرفدار گزینه تنش در منطقه است اما یک اختلاف ماهوی با خط تنش نتانیاهو دارد. نتانیاهو تنش را به سمت درگیری مستقیم با سر مار یعنی ایران هدایت می کند اما آمریکا با حفظ محدودیت تنش مستقیم با ایران در صدد سرکوب جریان های منطقه ای ایران برای کاهش فشار بر اسرائیل و پیگیری روند صلح هست. عقب نشینی نتانیاهو از شمال غزه که بالاخره مورد تایید رسانه هایی مثل الجزیره قرار گرفت گام مهم آن ها برای حفظ خط تنش در غزه جهت جلوگیری از نقشه بایدن و طرح دو دولتی فلسطین و اسرائیل ارزیابی می شود. ابوقاسم
توماس فریدمن مقاله نویس معروف اخیرا در نیویورک تایمز یادداشتی کار کرده که به استراتژی جدید بایدن در منطقه اشاره کرده است ،خلق و پیدایش این استراتژی یکی از پیامدهای مهم شکست تاریخی اسرائیل در ۷ اکتبر هست. نيويورك تايمز ، توماس فريدمن: عملیات هفتم اکتبر حماس در اسرائیل منجر به یک بازنگری اساسی درباره خاورمیانه در دولت بایدن شده و دکترین جدید می‌تواند به بزرگترین تغییر راهبردی در منطقه از زمان پیمان کمپ دیوید در سال ۱۹۷۹ تبدیل شود فریدمن با تشبیه خاورميانه به جنگل ،ایران را به یک زنبور تشبیه می کند زنبوری که منشاء اثر در یمن و عراق و وسوریه و لبنان و فلسطین است(محترمانه ترجمه کرده ام) فریدمن می گوید برای نابودی زنبور راهی جز نابودی جنگل نیست. صرف نظر از توهین ها و ادبیات نژاد پرستانه این زامبی ها اما حرف های فریدمن اشاره ضمنی به برنامه جدید بایدن در منطقه دارد. اینکه برای نابودی زنبور و کرم های تغذیه شده آن(به تعبیر فریدمن)در منطقه سراغ گزینه آتش جنگل رفت برای من اعتراف به شکست برای مهار خود زنبور هست زنبوری که به شکست اسرائیل در برابر آن اعتراف می کنید،آن هم در نیویورک تایمز ابوقاسم
از اینکه این وقت شب پیام گذاشتم عذرخواهی میکنم بخاطر مشکلی ،قلبا به دعای خیر شما عزیزان نیاز دارم🙏🤲
دلنوشته انقلاب اسلامی زیرسازی اصالت دینی و ملی در اندیشه فردی و اجتماعی برای شکل گیری هویت جمعی و انسجام درونی و در نتیجه خودآگاهی تاریخی مهم ترین اقدام انقلاب اسلامی برای یکپارچه سازی و همدلی مردم هست،عنصری که اگر قبل از انقلاب می بود اندیشه سیاسی امام خمینی با این چنین استقبالی روبه رو نمی شد. متاسفانه این هویت ملی با تهدید جدی داخلی روبه رو شده است و انگار هیچ اتصالی میان حلقه های میانی برای طراحی ریز راهبردهای هماهنگ با استراتژی های کلان رهبری وجود ندارد و اگر وجود دارد بخوبی فهم نمی شود و شاهد شکاف های متعددی در میانه حرف های رهبری با آنچه در حال وقوع هست هستیم. یکی از اساسی ترین مشکلاتی که جمهوری اسلامی ایران در تاریخ انقلاب اسلامی از آن رنج می برد و همچنان این رنج ادامه دارد فاصله ذهنی و ادراکی با کلان راهبردهای امام خمینی و رهبری انقلاب اسلامی است. و این شکاف همچنان ادامه دارد شهادت می دهم که در تاریخ ۴۶ ساله انقلاب اسلامی، بعضی از مسئولین اعم از سیاسی و نظامی و چپ و راست و.... این کشور هیچ خدمتی متناسب با امکانات مالی و سیاسی که داشتند به انقلاب اسلامی و مردم نداشته اند و عملکرد همین افراد شرایط را به این نقطه رساند. بجای توسعه اندیشه و نیروسازی و تربیت کارگزاران آینده، به کادرسازی سیاسی و شبکه سازی پلکانی سیاسی نیروهای خود برای اغراض و منافع شخصی مشغول بوده اند و هستند. و اینگونه شد که کوتاه قد های فکری (که حرف رهبری و امام را نمی فهمند و نمی توانند آن را به ریز راهبردها و تئوری های برنامه محور تبدیل کنند) با خط رانت بالا آمدند و اصلا نمی دانند کجا هستند، چه باید بکنند و اولویت چیست و اصلا ارتباط قلبی با کار محول شده ندارد و اساسا هیچ نسبت ضروری و نیازی در آن نمی بیند مثل این می ماند که در ایستگاه راه آهن منتظر فرود هواپیما باشد کاملا در دنیای دیگری سیر می کند و نخبگان ما باید برای حل مسائل به او مراجعه کنند. و تاسف این هست که فقدان نیروسازی نخبگانی سی سال گذشته مهم ترین عامل شکاف و فاصله فکری حلقه های میانی برای فهم کلان راهبرد های رهبری انقلاب است،با رانت که نمی شود نیروی اندیشه ورز در تراز انقلاب اسلامی تربیت کرد با رانت که نمی شود اندیشکده و پژوهشگاه راهبردی برای آینده پژوهی تاسیس کرد. خداوند و شهدا نگذرند از کسانی که در طول تاریخ انقلاب اسلامی به معنای واقعی کلمه به آرمان های انقلاب اسلامی و امام خمینی و رهبری انقلاب اسلامی خیانت کرده اند سال ها مسائل و چالش های واقعی کشور که رهبری انقلاب اسلامی نسبت به آن هشدار داده بودند را به حال خود رها کردند برخی که اصلا نمی فهمیدند رهبری چه می گوید،صرفا به تکرار و راه اندازی قرارگاه ها و مراکز فرهنگی موازی و فشل و بی خاصیت و ایجاد بسترهای جدید برای رانت و فساد مالی روی آوردند، برخی نیز اولویت را در مهره سازی و سیاسی کاری برای مقاصد شخصی خود می دانستند و انقلاب اسلامی را به امام و رهبری واگذار کردند. این حوادث تلخ تاریخ انقلاب اسلامی هیچ کدام باعث نا امیدی نخواهد شد ما پیوند فکری عمیقی با انقلاب اسلامی و شهدا داریم. ما همچنان نسبت به شهدا احساس حقارت و بغض جانسوز داریم و از اینکه بخواهیم نا امید شویم و شرمنده شهدا شویم بدنمان می لرزد و دوست داریم خون گریه کنیم ما انقلاب اسلامی را در جسم و روح حاج قاسم سلیمانی دیده ایم ،در شهید چمران و شهید بهشتی و مطهری ها و مصباح ها دیده ایم ،ما انقلاب اسلامی را در شهید هاشمی ها و خرازی ها و همت ها و حججی ها دیده ایم ما انقلاب اسلامی را در باکری ها و باقری ها و متوسلیان ها دیده ایم،ما انقلاب اسلامی را در یاران روح الله دیده ایم. برای حفظ انقلاب اسلامی، خودمان را با رهبری انقلاب اسلامی و یاران با وفای او که خون آن ها بر دوش ما سنگینی می کند دیده ایم ابوقاسم
۲۶ اکتبر یعنی بیست روز بعد از طوفان الاقصی آقای دنیس بی راس دیپلمات کهنه کار آمریکایی یک مصاحبه ای داشته که بنظرم نکات مهمی در آن وجود دارد👇 به مدت 35 سال، من زندگی حرفه ای خود را وقف سیاست های صلح آمیز ایالات متحده و حل و فصل درگیری و برنامه ریزی کرده ام - چه در اتحاد جماهیر شوروی سابق، چه در آلمان متحد شده و چه در عراق پس از جنگ. اما هیچ چیز مانند یافتن راه حلی صلح آمیز و پایدار بین اسرائیل و فلسطینی ها مرا مشغول نکرده است. در گذشته، من ممکن است طرفدار آتش بس با حماس در درگیری با اسرائیل بودم. اما امروز برای من روشن است که تا زمانی که حماس دست نخورده باقی بماند و غزه را تحت کنترل داشته باشد، صلح در حال حاضر یا در آینده امکان پذیر نخواهد بود. قدرت و توانایی حماس برای تهدید اسرائیل - و تحت الشعاع قرار دادن غیرنظامیان غزه در معرض خشونت‌های بیشتر - باید پایان یابد پس از 7 اکتبر، بسیاری از اسرائیلی ها هستند که معتقدند بقای آنها به عنوان یک کشور در خطر است. ممکن است اغراق آمیز به نظر برسد، اما برای آنها اینطور نیست. اگر حماس به عنوان یک نیروی نظامی ادامه دهد و پس از پایان این جنگ همچنان غزه را اداره کند، دوباره به اسرائیل حمله خواهد کرد. حزب‌الله چه در جریان این درگیری جبهه دوم واقعی را از لبنان بگشاید یا نه، در آینده نیز به اسرائیل حمله خواهد کرد. هدف این گروه‌ها، که هر دو مورد حمایت ایران هستند، غیرقابل زندگی کردن اسرائیل و و اجبار اسرائیلی‌ها به ترک آن هست در حالی که ایران دست داشتن در حمله حماس را رد کرده است، علی خامنه‌ای، رهبر معظم ایران، مدت‌ها در مورد عدم زنده ماندن اسرائیل صحبت کرده است. 25 سال دیگر، و استراتژی او استفاده از این نیروهای نیابتی مبارز برای رسیدن به این هدف بوده است. با توجه به قدرت ارتش اسراییل - تا حد زیادی قدرتمندترین ارتش در منطقه - اهداف ایران و همکارانش تا چند هفته پیش غیرقابل قبول به نظر می رسید. اما وقایع 7 اکتبر همه چیز را تغییر داد. همانطور که یکی از فرماندهان ارتش اسرائیل گفت: "اگر ما حماس را شکست ندهیم، نمی توانیم در اینجا زنده بمانیم." اسرائیل تنها نیست که معتقد است باید حماس را شکست دهد. در دو هفته گذشته، وقتی با مقامات عرب در سراسر منطقه که مدت‌هاست آنها را می‌شناسم صحبت کردم، همه به من گفتند که حماس باید در غزه نابود شود. آنها روشن کردند که اگر حماس پیروز شناخته شود، ایدئولوژی طرد این گروه را تایید می کند، به ایران و همدستانش اهرم و حرکت می دهد و دولت های خود را در حالت تدافعی قرار می دهد. اما این را در خلوت گفتند. وضعیت عمومی آنها کاملاً متفاوت بوده است. تنها چند کشور عربی آشکارا کشتار حماس بیش از 1400 نفر در اسرائیل را محکوم کردند. چرا؟ زیرا رهبران عرب فهمیده بودند که با تلافی اسرائیل و افزایش تلفات و رنج فلسطینیان، شهروندان خود خشمگین خواهند شد و باید آنها را حداقل به صورت لفاظی به عنوان مدافع فلسطینیان در نظر گرفت. پس از اینکه حماس ادعا کرد اسرائیل بیمارستان الاهلی غزه را بمباران کرده است، هیچ کجا غریزه پاسخگویی به حال و هوای خیابان به وضوح آشکار نشد. اسرائیل حمله به بیمارستان را رد کرده است، اما در چند کشور عربی، ادعای حماس پذیرفته شد. در این مرحله، چندین سازمان اطلاعات ملی گفته اند که به احتمال زیاد یک موشک فلسطینی به بیمارستان اصابت کرده است. با این وجود، مردم سراسر منطقه - و جهان - اسرائیل را در حال بمباران غزه دیدند و آماده بودند باور کنند که این کار نیز عمدا انجام شده است. حتی امارات متحده عربی که حمله حماس را محکوم کرده بود، بعداً بیانیه‌ای صادر کرد و «حمله اسرائیل که بیمارستان باپتیست الاهلی در نوار غزه را هدف قرار داد و منجر به کشته و زخمی شدن صدها نفر شد» را محکوم کرد. در ادامه این بیانیه از جامعه بین‌المللی خواست تا تلاش‌ها را برای دستیابی به آتش‌بس فوری برای جلوگیری از تلفات بیشتر تشدید کند. صحبت های دنیس بی راس به عنوان شخص پر نفوذ در تدوین برنامه های راهبردی بایدن، سرشار از نکات مهمی است که باید مورد توجه قرار بگیرد ابوقاسم
رشته توییت اینجانب درباره روند جنگ نرم بایدن در منطقه برای دستاوردسازی انتخابات آمریکا
اینجا باید موکدا این نکته را عرض کنم که از همه نخبگان،خواص، افراد موثر سیاسی و اجتماعی و تحول خواهان اصیل و کسانی که امکانات مختلف مالی و اعتباری و... دارند می خواهیم برای تحقق اهداف انقلاب اسلامی و ارزش ها اقدام کنند و وارد عمل شوند. ما وظیفه ای مهم تر و سنگین تر نسبت به ساختارهای فشل داریم. همه ما در تاریخی ترین زمانه اسلام قرار داریم و باید به خودآگاهی زمانه و فهم عمق این لحظات سرنوشت ساز برسیم. این چیزی است که بر ذمه همه ماست و ما برای جلوگیری از شکل گیری تحیر تاریخی و جا ماندن از سرعت تحولات ،باید نسبت آگاهانه خود را با انقلاب اسلامی و رهبری انقلاب صریحا مشخص کنیم و صریحا اقدام کنیم ما می دانیم که مقدمه این بیداری ،تحول ذهنی است ذهن ها باید خلق آينده ایده آل را در دستور کار انتخاب های خود قرار دهند. ابوقاسم
یکی از مهم ترین اهداف هندی ها از کریدور شمال جنوب هند_ایران_روسیه رسیدن به اروپا است. هدفی که فعلا از راه روسیه امکان پذیر نیست و چشم انداز روشنی از بازگشت صلح و امنیت تجاری در این محور نیز وجود ندارد. اما روسیه تنها راه متصور نیست ،مسیر جایگزین قابل تصور هندی ها برای رسیدن به اروپا ،بنادر گرجستان در دریای سیاه است. انتقال کالا از بندر بمبئی به چابهار و از طریق خط ریلی به شمال کشور و ارمنستان و گرجستان تا برسد به بنادر پوتی و باتومی و حتی بندر کولوی مسیر قابل تصور برای رسیدن به رومانی و بلغارستان بدون نیاز به استفاده از خاک ترکیه و تنگه بسفر و... است بنادر گرجستان با حجم وسیعی از سرمایه گذاری قزاق ها و اماراتی ها و حتی جمهوری باکو روبه رو است و هندی ها می توانند از این مسیر برای اتصال به اروپا استفاده کنند. اما این مسیر دو چالش بسیار جدی دارد هرچند مانعی برای اتصال هند به روسیه وجود ندارد اما دور زدن روسیه برای رسیدن به اروپا اساسا قابل تحمل برای آن ها نیست و روس ها با استفاده از جدایی طلبان آبخازیا و اوستای جنوبی در گرجستان می توانند این کشور را بهم بریزند عامل بعدی ترکیه است، ترکیه به عنوان بخشی از کریدور شرق به غرب مسیر فرضی هندی ها به اروپا را در نقطه مقابل منافع خود می بیند و با استفاده از ظرفیت و نفوذ خود در منطقه جدایی طلبان آجاریای گرجستان در مناطق مرزی با ترکیه که از قرار معلوم بندر باتومی در آن جا قرار دارد می تواند امنیت و صلح گرجستان برای تجارت دریایی را مختل کند. این توضیحات صرفا یک فرضیه احتمالی برای کریدور شمال جنوب هست که عرض شد. ابوقاسم
📌مهدی سبحانی سفیر ایران در ارمنستان: رفع انسداد جاده ها باید در چارچوب حاکمیت کشورها باشد مهدی سبحانی سفیر ایران در ارمنستان گفت: برای ایران راه دریای سیاه از طریق ارمنستان به آذربایجان ارجحیت دارد. زمان ترانزیت ارمنستان دو روز کمتر از آذربایجان است. در عین حال، زیرساخت‌های جاده‌ای در ارمنستان باید بهبود یابد و تعرفه‌های ترانزیت می‌تواند از کاهش جزئی استفاده کند. ایران از ابتکار ارائه شده «چهارراه صلح» حمایت می کند و اساس این پروژه احترام به حاکمیت و تمامیت ارضی کشورها است. موضع ارمنستان با موضع جامعه بین المللی در این زمینه همخوانی دارد.
📌در قفقاز چخبر است آخرین موضع رسمی ایران در قبال تحولات قفقاز جنوبی این بود که تهران با ارتباط زمینی باکو_نخجوان_ترکیه از طریق ایران مشکلی ندارد و این به روند صلح در قفقاز و امنیت تجاری برای همه کشورهای این منطقه کمک می کند. این موضع گیری ساده ترین سیاست تعیین شده از سوی ایران در قفقاز در برابر برنامه های پیجیده و چند ضلع ترکیه باکو و اسرائیل هست سابقا عرض کردم تازمانی که روند تحلیلی ذهن های پوسیده حوزه قفقاز که شرایط کنونی نتیجه خطای محاسباتی و تحلیلی بیست ساله آن ها در پرونده قفقاز هست پایان نیابد این شکست ها که منشاء آن خطاهای محاسباتی شناختی است ادامه خواهد داشت. اردوغان نسبت به موضع اتخاذ شده تهران به ایروان اینگونه پیام داده است که تهران با زنگزور ایرانی مخالف نیست:ترکیه از کریدور صلح‌آمیز بین آذربایجان و ارمنستان برای اتصال نخجوان حمایت می‌کند، اما اگر ایروان با چنین چیزی مخالفت کند، کریدور می‌تواند از ایران عبور کند که این ایده‌ای مثبت است. ما تمام تلاش خود را برای افتتاح کریدور زنگزور انجام می‌دهیم و سیگنال‌های مثبتی نیز از ایران می‌آید. صحبت های اردوغان با واکنش مقامات ایروان نسبت به استاندارد دوگانه تهران روبه رو شد، به این مضمون که اگر تهران با دالان زنگزور در ارمنستان مخالف است چرا در صدد هدایت آن در خاک ایران هست،موضوعی که باعث شد ارمنستان فریب بازی دوگانه اردوغان را بخورد و تمایل بیشتری برای دلان زنگزور و تاسیس آن از سیونیک ارمنستان پیدا کند و تهران نیز مثل همیشه اطراف بازی در قفقاز را خر فرض کرده است. چرا ایران وارد بازی دوگانه اردوغان شد؟ محور ترکیه_باکو با استفاده از کارت آزادسازی قره باغ و اشغال آن توسط ارامنه دامنه تحولات نظامی را به دستاوردهای سیاسی و ژئوپلیتیکی برای تکمیل کریدور شرق به غرب و تنوع سازی مسیر کنونی گرجستان برای افزایش حمل و نقل و کاهش نفوذ روسیه بر مسیر گرجستان کشاندند سال ۲۰۲۰ در همین رسانه نسبت به جنگ نرم ترکیه_باکو در محور شمالی قفقاز هشدار دادم،بازی دوگانه ای که لوکوموتیو نفوذ ناتو و اتحادیه اروپا در قفقاز را کاملا پیش بینی کرده بودم تاکید کردیم که روند تحولات قفقاز اساسا مساله اسلام و کفر نیست و شرایط این منطقه با حمایت اسرائیل و قدرت های جهانی به سمت بازی دوگانه(محور باکو_ترکیه و ارمنستان_ناتو و اروپا) برای خفگی ژئوپلیتیکی ایران می رود . فریاد زدیم که کشور را وارد بازی های پوپولیستی که از قرار معلوم خواسته الهام علی‌اف و اردوغان برای ایجاد اختلال محاسباتی در مقامات جمهوری اسلامی ایران و تحریک مناطق شمال کشور بود نکنید اما خب تجربه نشان داده در این کشور هر کس فریاد بلند تری بزند موضع او راحت تر به کرسی می نشیند. ایران بدون کارت خاصی نظاره گره تحولات جاری قفقاز هست و اولویت عدم شکست و انزوا را در پیش گرفته است. پالس مثبت تهران برای مسیر ایرانی کریدور جعلی زنگزور حتی اگر با موافقت ارمنستان روبه رو شود نتیجه ای جز تضعیف جایگاه ایران در کریدور شرق به غرب نخواهد داشت نخست وزیر قبلی جمهوری باکو گفته تخصیص یک ونیم میلیارد یورو توسط بانک توسعه اروپا به ایجاد کریدور زنگزور به معنای این هست که اردوغان و الهام علی اف روند اقناع سازی ارمنستان برای دالان جعلی زنگزور از خاک ارمنستان را بخوبی پیش می برند و منافع ارمنستان را مقابل خواسته های ایران تعریف کرده اند نزول ایران از خط قرمز مخالفت با تاسیس کریدور جعلی زنگزور(اعم از خاک ایران و ارمنستان) و چراغ سبز به تاسیس مسیر ایرانی آن خطای استراتژیک برای نزدیک کردن ارمنستان به آذربایجان و ترکیه برای تاسیس زنگزور ارزیابی می شود. ابوقاسم
تحمل شکست آن هم بعد از پیروزی بزرگ آسان بنظر نمی رسد و حقیقتا آسان هم نیست. اما راهی بجز هضم این بازی تلخ را نداریم. گل اول ایران اصلا خوشحالم نکرد،بلکه نگران شدم ،احساس کردم گل زودهنگام مناسب تیم ما نیست و حس جنگندگی را از ما گرفت و غرور و فرصت سوزی جایگزین آن شد و غلبه روانی زودهنگام میان بازیکنان تیم شکل گرفت و اصطلاحا تنگه های احد یا بقول گزارشگر بازی بزنگاه ها را رها کردیم. فوتبال، یک رویداد اجتماعی است و می تواند منشاء حماسه ها و غرور در بدنه اجتماعی و تخلیه افکار مضطرب و نگران به ساحلی از انرژی های غرور آفرین شود. فوتبال،فلسفه ملاصدرا و داده های شناختی خواجه نصیر الدین طوسی نیست که پیش فرض قرار می دهید و پیروزی های حماسی هرچند مقطعی را به چالش بکشید. حماسه های مقطعی در بدنه اجتماعی مهم ترین و واقعی ترین نیاز برای همدلی و هم زبانی است که برخی متاسفانه آن را به دستاوردهای شبانه یا روزانه تقلیل می دهند و مسائل را وارونه تحلیل می کنند انتظارات ذهنی افکار عمومی از فوتبال با نسبتی که شما برای آن تصور کرده اید دو مساله مجزاست و ما انتظارات افکار عمومی از پیروزی های مقطعی فوتبال برای خوشحالی و نشاط اجتماعی را مهم ترین زیرسازی برای افزایش امید و کاهش شکاف های اجتماعی در بلند مدت را بر انتظارات متوهمانه شما مقدم می دانیم ابوقاسم
هدایت شده از ابوقاسم
📌همه چیز را نمی شود در فضای مجازی گفت،ماهم به دنبال دردسر و ایجاد حساسیت بیشتر نیستیم اما بنظر میرسه جنگ پنهان امنیتی و اطلاعاتی سرویس های مخفی موساد و سازمان اطلاعات سپاه به نقاط مهمی رسیده است. 🔺راهبرد صهیونیست ها این هست که جنگ را به نقاط آسیب پذیر محور مقاومت منتقل کنندجنگ اطلاعاتی مخفی دقیقا محلی است که ما کارنامه مشخصی در آن نداریم. بعد از ترور شهید محسن فخری زاده که عمیقا پروژه امنیتی سرویس های مخفی موساد در ایران بود انتظار داشتیم بخش امنیتی اطلاعات سپاه قدس که مسئولیت مستقیم در جنگ امنیتی و اطلاعاتی با اسرائیل را دارد پاسخ همسان به آن ها بدهند وقتی در پاسخ به ترورهای هدفمندی که اسرائیل عملیاتی کرد شما مقر موساد در اربیل را مورد حمله موشکی قرار می دهی و مقام موساد را حذف می کنید به معنای این هست که اشراف اطلاعاتی لازم برای شناسایی در اربیل را داشته اید. مشکل در عملیاتی سازی آن بود که انتظار داشتیم در کنار حمله موشکی و پهپادی به ادلب و پاکستان ،حذف مقامات موساد در اربیل توسط سرویس های مخفی انجام شود (دقت کنید نگفته ایم تل آویو، گفتیم اربیل) پاسخ ترور هدفمند با حمله موشکی اقدام ناموزون محسوب می شود.تاکید میکنم اصل پاسخ برای حفظ سطح بازدارندگی ضروری است اما انتخاب گزینه ها برای خلق ذهنیت جدید برای دشمن و انتقال تردید به آن ها تعیین کننده است و بنظرم در این مقطع زمانی، حذف فیزیکی مقام موساد در اربیل توسط نیروهای اطلاعاتی تاثیر بیشتری داشته تا حمله موشکی. 🔺سرویس های امنیتی و اطلاعاتی که به دنبال جنگ مخفی با سرویس های رقیب هستند نقش مهمی در بازدارندگی کشورها دارند و باید اصل پنهان کاری را رعایت کنند،افراد مرتبط با گروه های امنیتی و اطلاعاتی نیز باید این قانون را رعایت کنند. نیروهای امنیتی و تمامی نقاط دامنه ارتباطاتی آن ها در داخل و خارج از کشور می تواند برای دشمن خلق فرصت کند. وقتی بیشتر ترورهای اسرائیل به صورت متمرکز انجام میشود، عزیزان امنیتی نیروی قدس باید در دامنه ارتباطی ایجاد شده خود در سوریه و لبنان و عراق بازنگری و آن را بازطراحی کنند. کارشناسان برای تحلیل و ارزیابی قدرت اطلاعاتی سرویس های مخفی به رمان های امنیتی نوشته شده شما نگاه نمی کنند، آن ها سازمان های اطلاعاتی شما را در جنگ های پنهانی و امنیتی و قدرت نرم شما و همچنین نفوذ در فرایند تصمیم گیری و تصمیم سازی در قدرت های رقیب ارزیابی می کنند ابوقاسم
بازنشر
📌روند تنش در عراق کاملا صعودی است و آمریکایی ها دست به یک ترور بسیار خطرناک در عراق زدند اقدام سخت آمریکا، دامنه تنش را به جنگ اطلاعاتی امنیتی و ترور هدفمند در عراق کشاند راهبردی که سابقا درباره ابعاد آن هشدارهای لازم را دادیم. تاکید کردیم دامنه ارتباطی میان شخصیت های ارشد نظامی مقاومت( از تهران تا بیروت) آلودگی محسوسی دارد و باعث شکل گیری دلان ترور و حذف فیزیکی فرماندهان از بغداد تا بیروت شده است. پاسخ ترور هدفمند و جنگ پنهان، فعال شدن سرویس های امنیتی برای حذف فیزیکی رده های دشمن مهم ترین آورده بازدارنده برای اختلال محاسباتی و فروپاشی دلان پنهانی دشمن هست. اقدام جدید آمریکا از بعد از ترور حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس در بغداد بی سابقه بوده و شرایط در عراق را پیچیده تر کرده است و یقینا مقاومت حزب الله عراق را در عمل انجام شده قرار خواهد داد و روند مذاکرات سیاسی با آمریکا برای ترک این کشور را به مرحله سکوت خواهد رساند ابوقاسم
📌ترور نخبگان جنگ میدانی جنگ امنیتی و اطلاعاتی اسرائیل در جغرافیای محور مقاومت بر حذف فیزیکی ارکان جنگ منطقه ای و طراحان مهم در محور مقاومت متمرکز شده است. گزینه ترور از لحاظ امکانی همچنان در دستور کار آمریکا و اسرائیل قرار دارد،تهران باید امکان ترور را از بسته انتخابی طرف مقابل بگیرد و الا ادامه خواهد داشت. 🔺روند اولویت بخشی اسرائیل به جنگ با محوریت امنیتی و اطلاعاتی و جنگ مخفی از آن منظر شکل گرفته است که جغرافیای فلسطین اشغالی در محاصره زمینی مقاومت قرار گرفته است و ضرورت جنگ اطلاعاتی و ترور هدفمند را به صهیونیست ها منتقل کرده است کافی است به اسامی مقامات برجسته ترور شده توسط رژیم صهیونیستی و آمریکا توجه کنید👇 سید رضی شخصیت برجسته مقاومت،حجت‌الله امیدوار معاون اطلاعات نیروی قدس در سوریه ابوتقوی مقامات جنبش نجباء عراق،ناجی الکعبی از فرماندهان عصائب اهل الحق ،صالح العاروری معاون شاخه سیاسی حماس و دو فرمانده‌ قسام ،وسام حسن طویل(حاج جواد) فرمانده میدانی حزب الله لبنان در خربه سلم علی آقازاده، حسین محمدی و سعید کریمی، محمدامین صمدی ، ابوباقر الساعدی اسماعیل سراج فرمانده گردان نصیرات حماس و احمد وهبی معاون وی،سام فرحات فرمانده گردان شجاعیه حماس،مازن فقها از فرماندهان قسام، عزالدین عواد و جهاد مهراج شحاده از مقامات حماس در کرانه باختری رود اردن، حسن عکاشه از فرماندهان میدانی حماس در جولان سوریه، خلیل حامد خراز از فرماندهان قسام در الرشیدیه لبنان، عماد قریقع جانشین وسام فرحات در گردان شجاعیه،مراد ابو مراد فرمانده یگان هوایی حماس ،بلال القدره مسئول عملیات در کیبوتس نیریم و..‌. 🔺ترور شخصیت های مختلف محور مقاومت از جنبه های مختلفی قابل دقت و بررسی است حجم ترورهای هدفمند کاملا نگران کننده است و اگر فکری به حال آن نشود تمرکز میدان فرماندهان تحت تاثیر قرار می گیرد 🔺ترور رده های میانی و برجسته مقاومت نشانه خوبی نیست و مقامات مقاومت را در دسترس آسان سرویس های امنیتی اسرائیل و آمریکا قرار داده است. این به معنای رصد دائمی صهیونیست ها برای مهار تحرکات مقاومت در سوریه و لبنان و عراق و نوار غزه است که باید فکری به حال آن کرد شکاف های احتمالی بستر جمع آوری داده ها و ترور را برای طرف مقابل ایجاد کرد،پاسخ موشکی به حذف فیزیکی ارکان جنگ منطقه ای مقاومت یک پاسخ ناموزون هست و دشمن باید در سطح امنیتی و اطلاعاتی متحمل خسارت و حذف رده های فرماندهی نظامی شود. ابوقاسم
دانی که چون همی‌ گذرانیم روزگار روزی که بی تو می‌گذرد روز محشر است گفتیم عشق را به صبوری دوا کنیم هر روز عشق بیشتر و صبر کمتر است😭 صورت ز چشم غایب و اخلاق در نظر دیدار در حجاب و معانی برابر است در نامه نیز چند بگنجد حدیث عشق کوته کنم که قصهٔ ما کار دفتر است همچون درخت بادیه سعدی به برق شوق سوزان و میوهٔ سخنش همچنان تر است آری خوش است وقت حریفان به بوی عود وز سوز غافلند که در جان مجمر است سعدی
بنظر بنده مهم ترین ویژگی یک کاندید مجلس شورای اسلامی تفکر عمیقِ تحول گرا و امید بخش است که بتواند نقش خود در معماری و ترسیم یک آینده روشن بخصوص در مقوله عدالت اجتماعی و اقتصاد که در خدمت بازسازی روابط بین المل و انسجام درونی قرار می گیرد را ایفا کند. اینهمه کاندید معروف در همین تهران حضور دارند کدام شان تا به الآن یک ایده جدیدی برای حل و فصل برخی چالش های کشور ارائه کردند؟بجز اینکه صرفا با شعارهای پوپولیستی از احساسات انقلابی مردم سوء استفاده کردند. کدام شان دقیقا روند تحلیلی دقیقی از هندسه اقتصادی_سیاسی_امنیتی و جنگ های انرژی و ژئوپلیتیکی که در جهان در حال وقوع هست دارند؟ مسائلی که نقش مهمی در نگاه جهانی او و ترسیم خط و مشی آن نماینده در بهارستان خواهد داشت؟ ما درباره دلسوزان کم عمقی صحبت می کنیم که مخلصا لوجه الله برای نجات کشور آمدند درحالی‌که نجات در نیامدن شان بود. ذهن پویا و جهانی در کنار عمق ایمانی دو ویژگی بسیار مهم برای یک نماینده مجلس شورای اسلامی است که عمیقا درک کند قرار است در بهارستان با عملکرد خود هم ذهن ایرانی را با انقلاب اسلامی همراه کند و هم به جایگاه جهانی ایران اعتبار و وزانت ببخشد. نمایندگان ما متاسفانه اندیشه سیاسی عمیقی که با آن بتوانند شرایط عمومی ایران و جایگاه آن در منطقه و جهان را تحلیل و متناسب با آن ایده پردازی کنند ندارند و باید به این حقیقت تلخ اعتراف کنیم که اکثرا همچین عمقی ندارند. زیادهم نمیخواد آرمانی صحبت کنیم، شرایط اقتصادی کشور و موضوع عدالت اجتماعی دو مساله حل نشده است که باید مورد توجه عمیق قرار بگیرد و اصلا این موضوع قابل دفاع و توجیه نیست. حتی برخی توجیهات و حمایت های پوپولیستی صرفا عمق این مشکل را پنهان می کند و مسئولین کشور را هم جریح تر و نسبت به مشکلات بیخیال می کند. ابوقاسم
📌بر اساس تصویر ماهواره ای منتشر شده ارتش ونزوئلا تجمع بی سابقه ای در مرزهای مشترک با گویان اسکیبو دارد نیکولاس مادورو حقوق تاریخی ونزوئلا در قلمرو مورد مناقشه با گویان را تایید کرد. کنسرسیوم نفتی ExxonMobil در سال ۲۰۱۹ مخازنی حاوی بیش از ۱.۸ میلیارد بشکه نفت در این کشور کوچک کشف کرد. به دلیل نزدیکی گویان به ونزوئلا، این موضوع عجیبی نیست، با این حال، باید خیلی زودتر کشف می‌شد. شرایط در آمریکای جنوبی اگر شعله ور شد آمریکا با شوک جدی و چرخه ای از تنش ها در سطح بین الملل روبه خواهد شد ابوقاسم
سابقا بیان کردم تمامی تلاش بایدن در مدیریت تنش ها در منطقه برای تاسیس دولت فلسطینی و البته جلب رضایت اسرائیل برای تحقق این موضوع است. هرچند راهکار دو دولتی یک شکست تاریخی برای روند اشغالگری صهیونیست ها و همچنین هویت زدایی این منطقه از نقش فلسطینی ها است اما بسیاری از برنامه های سیاسی و امنیتی بایدن در خاورمیانه در گرو این مهم هست و صهیونیست ها خود را در موقعیتی نمی بینندکه به این گزینه اقدام کنند. و این یک نزاع کاملا فنی میان نتانیاهو و بایدن هست که در حال رقابت بر سر کیفیت مدیریت عرصه تنش در منطقه و آینده سیاسی فلسطین و اسرائیل هست. راهکار دو دولتی که از یک اجماع بین‌المللی از قدرت های شرقی(چین و روسیه)و غربی و عربی برخوردار هست و این موضوع به شرط در ضمن عقد عادی سازی روابط عربستان با رژیم صهیونیستی و پیمان نامه امنیتی و دفاعی بایدن و عربستان قرار گرفته است و اساس اختلاف جدید میان کشورهای عربی و اسرائیل را ایجاد کرده است راهکار دو دولتی، برای ایران و محور مقاومت صلح آمیز نخواهد بود و یقینا موضوع بازیابی حماس و جهاد اسلامی در غزه مهم ترین ابزار برای حفظ خط تنش با صهیونیست ها است.موضوعی که برای منافع صهیونیست ها جهت فرار از صلح و راهکار دو دولتی بد بنظر نرسد. صهیونیست ها همچنان برای نابودی حماس و غیر نظامی سازی غزه به جنگ ادامه می دهند و دقیقا معلوم نیست جنگ را برای کدام نتایج مشخصی که از قرار معلوم راهکار دو دولتی در آن نیست هدایت می کنند. سعودی ها این پتانسیل را دارند که حتی با اعتراف زبانی نتانیاهو برای تشکیل دولت فلسطینی آن هم در آینده نامعلوم، به انعقاد صلح بازگردند اما از جانب صهیونیست ها همین پلن نیز نامشخص هست و تاکنون نسبت به آن واکنشی نشان نداده اند. بایدن اهداف بزرگی را برای راهکار دو دولتی دنبال می کند و به راحتی می توان دنباله های این اهداف را برای مهار چین و روسیه در آفریقا و ایندوپاسفیک و همچنین ایجاد روابط راهبردی بلندمدت با کشورهای عربی مشاهده کرد. ابوقاسم
هدایت شده از ابوقاسم
📌ما با یک جنگ نامنظم در منطقه روبه رو هستیم دشمن با تمام امکانات یک جنگ ترکیبی را در منطقه طراحی کرد تا از افزایش قدرت بازیگران جهانی و منطقه ای مثل چین و روسیه و ایران و کنترل جاده ابریشم و کریدور شمال جنوب جلوگیری کند . هنوز کسی نیامده ابعاد این جنگ ترکیبی هدفمند و هوشمند را در قالب یک پازل روشن کند آمریکا در افغانستان و آسیای جنوبی و مرکزی و قفقاز در حضور خود یک بروزرسانی هوشمندانه ای انجام داد چه بخواهیم چه نخواهیم بخشی از آثار این حضور متوجه ما خواهد بود آمریکا با تحریک گسل های اختلاف برانگیز در حال امنیت زدایی از منطقه غرب آسیا و آسیای مرکزی و قفقاز است،راهبرد آمریکا ذهنیت سازی تعارض منافع میان این کشورهاست تا به جنگ منتهی شود وخواهد شد همان طور که ولادیمیر پوتین نسبت به آن هشدار داد جنگ در منطقه بدون شک اتفاق خواهد افتاد و این جنگ ،توسط آمریکا برنامه ریزی می شود و استراتژی آن ها ایجاد نا امنی دائمی در آسیای جنوبی و مرکزی و اختلال محاسباتی در میان دولت های این منطقه است. این راهبرد آمریکا در خروج غیر مسئولانه از افغانستان و تقویت دالان تروریسم در خط تروریستی افغانستان،پاکستان،سوریه برای نا امن سازی ایران و برهم زدن امنیت ترانزیتی چینی ها و همچنین قفقاز و درگیری ها میان اسرائیل و فلسطین به وضوح قابل تامل است. طالبان در افغانستان یکی دیگر از ابزارهای هوشمند آمریکا برای امنیت زدایی از منطقه بود. طالبان ابزار هوشمند آمریکا است حضور آمریکا در افغانستان به شکل هوشمندانه و دقیق وجود دارد ،بنابراین حضور آن ها افزایش داشته است و قرار است از گسل تنش میان کشورهای تاجیکستان و قرقیزستان و تعریف یک سناریوی تعارض منافع به جنگ در این منطقه دامن بزنند سیاست های آبی طالبان در قوش تپه و کاهش سطح آب آمودریا امنیت زیست محیطی و امنیت آب شرب ترکمنستان و ازبکستان را برهم خواهد زد. تنش های آبی یکی از همان سناریوهای آمریکایی برای تنش در منطقه آسیای مرکزی است. جنگ نرم طالبان در چیره سازی نظام خلافتی در برابر نظام ولایتی ایران ،همگرایی مذهبی و قومی در استان هایی مثل سیستان و بلوچستان، خراسان رضوی و جنوبی و تاثیر گذاری بر آن ها ،تغییر بافت جمعیتی افغانستان و انتقال پشتو ها به فلات مرکزی افغانستان(منطقه ای که آب قوش تپه به آن خواهد رسید) و مساله مهاجرین که یک ابزار قدرت و تهدیدِ در دست طالبان است ،کاهش نفوذ ایران در شیعیان افغانستان و قطع کردن این وابستگی همگی از آثار برنامه ترکیبی آمریکا در افغانستان است. در قفقاز نیز بازی دوگانه غرب و اسرائیل نتیجه ای جز تقویت حضور آن ها در منطقه و تامین منافع کشورهای همسوی خود را ندارد. کریدور تاپی و کاسا ۱۰۰۰ در آسیای مرکزی و اتصال به آسیای جنوبی نیز از برنامه های کریدوری آمریکا در منطقه برای به حاشیه بردن کریدور ابریشم چین هست کریدور هند _اسراییل نیز یکی دیگر از برنامه های آمریکا برای تضعیف محور روسیه چین و ایران بود که در هاله ای از ابهام رفته است. کریدوری که قرار بود با تکميل صلح ابراهیم و عادی سازی روابط عربستان و اسرائیل تثبیت شود و مساله فلسطین را از اساس محو کند. شکل گیری ناتوی شرقی میان آمریکا،استرالیا،ژاپن و کره جنوبی و حتی هند و اندونزی و فیلیپین یکی دیگر از شرایط پیچیده آمریکا برای مهار اقتصادی و امنیتی و ژئوپولتیکی چین در دریای چینی جنوبی و اقیانوس آرام هست. این نقشه ها که در گستره جغرافیای شرقی امتداد دارد و توسط بازیگران منطقه ای پیگیری می شود آثار انگیزه های پنهان قدرت‌های بزرگ غربی است و طبیعتا جدای از تعارض منافع منطقه ای که دارد در سطح کلان نیز از آثار متناسب با خود برخوردار است که این قسمت بر معادلات جهانی در موضوعات امنیتی و اقتصادی و انرژی قابل ارزیابی است. ذهنیت تحلیلی استراتژیک می تواند نسبت تحولات منطقه ای و جهانی و معادلات سرنوشت ساز را ارزیابی کند و پیامدهای محیطی و جهانی آن و فرصت ها و تهدیدهای احتمالی که برای ما می تواند داشته باشد را روایت می کند. اینکه ایالات متحده آمریکا در گوشه از افغانستان از سیاست های آبی طالبان حمایت کند باید بدانیم دقیقا این حرکت چه نسبتی با ایران و چین و روسیه دارد و قرار است چه پیامد ها و تهدید هایی را خلق کند . باید بدانیم دقیقا چگونه باید جزئیات برنامه آمریکا در اوراسیا را در قالب یک پازل و فهم بهم پیوسته ارزیابی و تحلیل کنیم این شروع تفاوت تحلیل های استراتژیک و داستان سرایی های پوپولیستی است. ابوقاسم
بازنشر