بنظر من ضروري ترین اصل در مقوله جریان سازی پویا و مفید برای تحول در جامعه بروزرسانی ذهنیت ها و تصورات برای درک واقعیت ها و حقایق است.
شناخت موضوع و شیوه روبه رو شدن و تحلیل آن بخش مهم ماجرا است که باید مورد توجه قرار گیرد.
یعنی ابتدا درک کنیم که ما با ماهیت جدیدی از زندگی، روابط، تکنولوژی و... و گستره آن ها در زندگی انسان روبه رو هستیم.
نشانه هایی که بر دگرگونی اجتماعی در دنیا دلالت دارد زنگ خطر انزوای فرهنگی و اجتماعی را برای جوامع مستقل و سنتی به صدا در آورده است و اگر برای این تحول جهانی برنامه، راهبرد، اصلاح ذهنیت ها و روش ها را نداشته باشند بیش از پیش منزوی خواهند شد
ما نمی توانیم انسان را بدون تعیین نسبت او با زندگی تکنولوژیک تحلیل کنیم.
ما نمیتونیم نسبت به گستره دیجیتالی شدن زندگی انسان ها بی تفاوت باشیم، این بی تفاوتی در کاهش اقبال افکار عمومی به این بستر موثر نیست بلکه کمک کننده است
اینکه ذهنیت ها باید تغییر کند خیلی نکته بحث برانگیزی است،چون راهی جز تغییر آن نیست و دقیقا این همان استعماری است که راهی باقی نمیگذارد، تغییر ذهنیت ها را هم هدایت و هم پیش بینی می کند
تغییراتی که در سبک زندگی انسان بوجود آمده یا تمایلات جدید یا ابزارهای نوینی که فصل جدیدی از روابط و نیاز ها را برای انسان خلق کرده نشان می دهد همه چیز درحال تغییر است و این اصل تغير در تکامل زندگی انسان مورد سوء استفاده قرار گرفته است.
ابوقاسم
ان شاء الله امروز توضیحات مفصلی رو درباره تحولات سودان عرض خواهم کرد
سعی می کنیم نسبت خطای در تحلیل رو کاهش بدیم و به جای راهبردهای خودساخته ذهنی تحولات میدانی را تحلیل کنیم.
تحولات سودان برای همه مهم است، از قدرت های بزرگ شرق و غرب گرفته تا کشورهای عربی، اسرائیل و ایران
کشوری که اساس تجزیه آن برای امنیت بخشی به اسرائیل انجام شد.
کشوری که در جنگ اعراب با اسرائیل به مصر و محور اسلامی کمک کرد اما در پروژه تجزیه این کشور توسط اعراب تنها ماند
و....
جنگ سودان بر سر چیست؟
سال 2019 دولت عمر البشير بعد از 30 سال حکومت توسط ارتش سودان سرنگون شد
برهان به عنوان فرمانده ارتش و حمیدتی فرمانده نیروهای واکنش سریع و پرنفوذ ترین شخصیت در سودان شرقی از مجریان اصلی طرح کودتا در سودان بودند
بعد از سرنگونی حکومت البشير البرهان و حمیدتی تصمیم به یک دولت انتقالی یا همان شورای انتقالی برای اداره دوساله سودان گرفتند.اما به مرور زمان این عبدالفتاح برهان بود که بعد از کودتای دوم در سال 2021 زمام امور را به صورت کامل در دست گرفت و خبری از حکومت دموکراتیک با مشارکت احزاب و... نبود
این دو فرمانده ارتش هرکدام از حمایت سیاسی بعضی از احزاب برخوردار اند، نیروهای آزادی و تغییر حمایت نیروهای پشتیبانی سریع را با خود دارند و نیروهای بلوک دموکراتیک هم حمایت ارتش را دارند.
عبدالفتاح برهان که همزمان فرمانده ارتش و رئیس شورای انتقالی شد از نیروهای سودان شرقی تحت فرمان حمیدتی خواست به ارتش ملحق شوند که با مخالفت حمیدتی روبه رو شد
برهان در یک اقدام تعجب برانگیز و برای جلب نظر محور غرب صلح إبراهيم با اسرائیل را قبول و آن را امضا کرد مساله ای که با اعتراض شدید ژنرال حمیدتی و اسلامگرایان نزدیک به عمر البشير روبه رو شد
همچنین برهان توافق راهبردی روسیه با عمر البشير برای تاسیس یک پایگاه دریایی در سواحل دریای سرخ را نپذیرفت
برهان در اقدام بعدی خود ژنرال حمیدتی که معاون وی در شورای انتقالی بود را برکنار کرده بود
حمیدتی که با زیرکی عبدالفتاح برهان به حاشیه فرایند سیاسی سودان رانده شد می دانست اگر نیروهای خود را به ارتش واگذار کند جایگاهی در آینده این کشور نخواهد داشت وی به مقابله با عبدالفتاح برهان برخاست
ابوقاسم
📌جنگ سودان بر سر چیست؟
تحولات قاره آفریقا را باید در بستر یک رقابت بزرگ تر میان کنشگران مهم جهان تحلیل کرد.
رقابت های امنیتی، فرهنگی و سیاسی قدرت ها بستر جدیدی را در آفریقا رقم زد، غربی یا شرقی شدن کشورهای مهم این قاره مساله اساسی است.
سودان هم مثل اوکراین قربانی بی تدبیری جریان های سیاسی داخلی این کشور و همچنین مداخلات خارجی شد
معمولا کودتاها، شورش ها و جنگ های داخلی نشانه های حتمی از دخالت قدرت های خارجی در کشورها است و سودان هم از این قاعده مستثنی نیست
قبل از همه چیز باید مشخص شود که چرا سودان برای قدرت ها اهمیت دارد؟
سودان به عنوان یک کشور بزرگ و ریشه دار آفریقایی که همواره نقش بسیار مهمی در تحولات جهان اسلام داشته یک تهدید برای صهیونیسم و آمریکا تلقی شد.
سودان پاشنه اصلی برای نفوذ بازیگران خارجی در قاره سیاه است این کشور صرف نظر از انبوه معادن و منابع از گستره جغرافیایی بزرگ در کرانه دریای سرخ برخوردار است.
سودان نقش مهمی در تسلیح کشورهای عربی از جمله مصر در جنگ اعراب با صهیونیست ها و کمک نظامی به گروهای فلسطینی داشت.
تجزیه سودان جنوبی از شمالی و جداسازی این منطقه با ذخایر بزرگ نفتی اولین قدم برای نفوذ صهیونیسم و آمریکا در آفریقا برای مهار کنشگران فعال این قاره از جمله مصر شکل گرفت.
سودان شمالی بزرگ و یکپارچه با دولت مقتدر مزاحم منافع بلند مدت محور غربی در سودان جنوبی و آفریقا و حوزه دریای سرخ است و به زعم غربی ها این خلاء میتواند فرصت های زیادی را برای محور شرقی یعنی روسیه و ایران برای افزایش نفوذ خود در دریای سرخ خلق کند
محور غربی بازی چندگانه ای را در سودان دنبال میکند، امنیت استخراج منابع در سودان جنوبی و انتقال آن به دریای سرخ از طریق سودان شمالی، روی کار آمدن دولت غرب گرا برای مهار نفوذ ایران، روسیه چین در سودان که الان عبدالفتاح برهان این برنامه را در پیش گرفت، مهار مصر با ابزارهای امنیتی و مناقشات بر سر رود نیل به عنوان یکی از کلیدی ترین کشورهای جهان اسلام و در نهایت پیش برد صلح إبراهيم در کشورهای آفریقایی و مقابله با نفوذ ایران در اریتره از مهم ترین برنامه های محور غربی در سودان است.
با توجه به شکل گیری آرایش سیاسی جدید میان کشورهای عربی و اسلامی با ایران(هم ایران و هم اعراب از نفوذ قابل توجهی در آفریقا برخوردار اند) و افزایش همکاری های محور عربی با چین و روسیه باید دید می توان آثار این قرابت تاریخی را در آفریقا ببینیم یانه(همان طور که توافقات کشورهای عربی و ایران آثار خود را در عراق و سوریه و یمن و لبنان گذاشته و خواهد گذاشت).
گفتن این نکته مهم است که توافق تاریخی ایران و اعراب صلح إبراهيمی اسرائیل و کشورهای عربی و ناتوی عربی که قرار بود شکل بگیرد را به حاشیه راند و اسرائیل را متحمل ضربه مهمی کرد.
نقش چین و روسیه که بخشی از حوزه منافع خود در خاورمیانه را در توافق ایران و اعراب تعریف کردند نیز قابل توجه است. این دو کشور بخصوص روسیه در تحولات سودان و روی کار آمدن عبدالفتاح برهان متضرر شدند.
ساده اندیشی است که خیلی زود کشورهای عربی را در محور شرق تعریف کنیم اما باتوجه به روابط جدید آن ها با چین و ایران می توان تایید کرد هر دو طرف(ایران و عربستان) فهم مشترکی از تحولات منطقه پیدا کردند، اینکه حد و اندازه این درک مشترک به چه میزان است و تا چه حد می تواند موثر باشد نیاز به زمان دارد.
ابوقاسم
حضور فعالانه رژیم صهیونیستی در سودان برای تکمیل شبکه امنیتی خود در محور مدیترانه تا باب المندب است هرچند نفوذ صهیونیست ها در اریتره که 900 کیلومتر خط ساحلی با دریای سرخ دارد با لابی ایران پایان یافت اما آن ها برای تامین امنیت خود و پیشبرد صلح إبراهيم در کشورهای آفریقایی، به حضور در سودان نیاز دارند و این حضور فعلا با تجزیه سودان جنوبی و جنگ داخلی در سودان شمالی همراه شد.
عمر البشير که روابط بسیار استراتژیکی با ایران داشت چگونه دست از همه چیز کشید و با ایران قطع ارتباط کرد؟
مساله نابخردی اعراب و نداشتن تحلیل درست از بازی کلان آمریکا و اسرائیل در آفریقا بود که ابتدا سودان را تجزیه کردند و بعد از آن نفوذ ایران در سودان، اریتره، آفریقای جنوبی، الجزایر، نیجریه و... را که برای مهار اسرائیل و آمریکا و جلوگیری از شکل گیری مشابه صلح إبراهيم کشورهای عربی در آفریقا انجام شد درتضاد با نفوذ اعراب تعریف کردند.
کشورهای عربی کمک های اقتصادی خود به سودان را متوقف کردند و همه چیز را در گرو قطع ارتباط سودان با ایران گذاشتند و سرانجام عمر البشير تصمیم به قطع کامل روابط دیپلماتیک با ایران گرفت تا مسیر افزایش نفوذ صهیونیسم در سودان هموار شود و درنتیجه با کودتای 2019 عمر البشير نیز از قدرت کنار رفت
ابوقاسم
🔴گزارش هافینگتون پست رو بخونید 👇 زمان انتشار این گزارش برای الان نیست
هنگامی که البشیر و حسن الترابی در سال ۱۹۸۹ دولتی اسلامی را در سودان تاسیس کردند، یکی از اولین ابتکارات دیپلماتیک نظام سودان برقراری روابط و اتحاد با ایران بود. کشوری که انقلاب یک دهه قبلش، منبع الهام اسلامگرایان و افزایش قدرت آنان در سودان شده بود. پنج ماه پس از استقرار حکومت جدید نیز عمر البشیر به تهران سفر کرد و سازمانهای اطلاعاتی دو کشور توافق نامه همکاری امضا کردند.»
در این گزارش آمده است :«در سال ۱۹۹۱ حجت السالام هاشمی رفسنجانی، رییس جمهور وقت ایران نیز سفری به سودان داشت و قراردادهای اقتصادی و مالی زیادی با این کشور بسته شد که فروش یک میلیون تن نفت در سال و و کمکهای مالی و ارسال اسلحه به سودان یکی از بندهای این توافقنامهها بود. همچنین گزارشهایی نیز وجود داشت که نیروهای سپاه پاسداران برای آموزش نیروهای دفاع مردمی در سودان به این کشور سفر کردند.
در طول این سالها، سودان و ایران حمایتهای زیادی از بازیگران غیر دولتی منطقه از جمله حزب الله، حماس، و جنبش جهاداسلامی در فلسطین کردند. در سال ۲۰۰۸ دو کشور رسما توافق نامه همکاری نظامی امضا کردند و در ماه می سال جاری، سرعت ساخت و ساز و قرار گیری پایگاههای دریایی و لجستیکی ایران در بنادر سودان افزایش چشمگیری داشته است. خلاصه اینکه در طول دو دهه گذشته سودان تبدیل به مرکز ثقل و تجمع نیروها و گروههای جهادی مسلمان شده است.»
هافینگتون پست در ادامه مینویسد: «سودان در عین حال در همین زمان به زمین جنگهای نیابتی ایران بر علیه اسراییل تبدیل شده است. از لحاظ تاریخی، روابط سودان و اسراییل همیشه خصمانه بوده است. از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۲ اسراییل چهار بار به مراکز نظامی سودان حمله کرده و در سال ۲۰۱۲ چهارمین حمله به کارخانه یرموک در نزدیکی خارطوم بوده است. انگیزه اسراییل برای هدف قرار دادن سودان به احتمال زیاد مجازات این کشور بوده است چرا که اسراییل معتقد است سودان به ایران اجازه داده است از خاکش برای ارسال محمولههای سلاح از طریق دریای سرخ و صحرای سینا به غزه و لبنان استفاده کند و علاوه برذاین از نیروهای حماس و گروههای شبه نظامی فلسطین نیز حمایت کرده است.
اسراییل در عین حال با حمله به کارخانه های سودانی به دنبال ارسال پیامهایی به دولت این کشور است. اسراییل بر این عقیده است که سودان ، کشوری ضعیف است که خود درگیر مسایل سودان جنوبی و منطقه دارفور بوده و قادر به حمله مستقیم به اسراییل نیست. این اقدامات برای این است که به البشیر این پیام را برساند که نباید روابط خود با تهران و حماس را گسترش دهد. پیام مهمتر این اقدامات اما برای ایران است، اینکه اگر تهران از کشورهای منطقه شرق آفریقا برای راه اندازی جنگ نیابتی علیه اسراییل استفاده کند، اسراییل نیز منافع ایران در منطقه را به خطر میاندازد.
علاوه بر این، اسراییل از متحد خود یعنی سودان جنوبی برای تضعیف خارطوم استفاده میکند. این مشارکت و همکاری به موازات مناقشه اسراییل و ایران پیش آمده است. در طول جنگ اول سودان (در فاصله سالهای ۱۹۵۵ تا ۱۹۷۲) اسراییل نیروهای جنبش آزادیبخش سودان را تجهیز کرده و به آنان آموزش نظامی داد. این اقدام در راستای «دکترین پیرامون» بنگوریون صورت گرفت. دکترینی که میگوید اسراییل باید با ممالک غیر عرب نزدیک به منطقه روابط محکم و دوستانهای برقرار کند تا در مقابله با خطر اعراب، موازنه قدرت حاصل آید. بعد از استقلال سودان جنوبی در سال ۲۰۱۱ حرکات دیپلماتیک «جوبا» برای برقراری رابطه دیپلماتیک با اسراییل باعث شد جدید التاسیسترین کشور جهان به متحد استراتژیک اسراییل تبدیل شود. در ادامه این روابط در ماه مارس سال ۲۰۱۲ یک هواپیمای بدون سرنشین ایرانی توسط شورشیان مورد حمایت جوبا به ضرب گلوله ساقط شد و اسراییل نیز در مقابل تعدادی از نیرویهای امنیتی خود را برای آموزش نیروهای نظامی سودان جنوبی برای کار با تانکهایT-72 به این منطقه اعزام کرد. اگر خارطوم و جوبا به خاطر منطقه نفت خیر «آبیه» با یکدیگر درگیر جنگ شوند، انتظار میرود ایران و اسراییل نیز درگیر جنگی نیابتی در منظقه شوند و سودان تبدیل به یکی از خطرناکترین میادین نبرد در منطقه شود.
اریتره قطعه دیگری از پازل استراتژی ایران در آفریقا
اریتره یکی دیگر از قطعات مهم در این پازل است چرا که «اسمره» مایل به همکاری مشترک نظامی با ایران و اسراییل است. از نگاه اریتره، حمله بالقوه اتیوپی به این کشور بزرگترین تهدید امنیت ملی است. برای مقابله با این تهدید، اریتره در سال ۲۰۰۸ با ایران توافقنامهای را امضا کرد که شرایط حضور نظامی ایران در شهر آیاب را هموار میکند (البته هدف رسمی اعلام شده از این اقدام محافظت از میدان نفتی این منطقه است).
با انقلاب اسلامی دست شرق و غرب از تکه ای از جغرافیای دنیا یعنی ایران کوتاه شد
اما این آغاز یک مسیر سخت برای حکمرانی جدید بر ایران بود.
مسیر سخت برای قدرتمند شدن و روی پاهای خود ایستادن که بهترین حس واقعی برای انسان است، این مهم ترین انتخاب برای آینده ایران بود که اتخاذ آن شجاعت می خواست.
یه قضیه هست که میگه وقتی درد دارم، وقتی تلاش می کنم وقتی قدرتمند میشوم تازه دارم واقعی ترین تصویر زندگی رو میبینم و حس می کنم، این حس به من چیزی رو یاد میده که هیچ چیز نمیتونه جایگزینش بشه
ممکنه سلیقه های سیاسی متفاوت باشه اما کسی نمیتونه چیز دیگه ای رو جایگزین پیشینه و تاریخ ایران کنه یا جغرافیای این منطقه با تمام ویژگی ها و تفاوت های فرهنگی و تاریخی رو عوض کنه
اینکه یه ملت اندیشه قوی شدن رو داشته باشه مقصر کیست؟اینکه ایران بخش مهمی از معادلات و تحولات تاریخ بشری بوده و هست را چه کنیم؟؟
یقینا ملتی که اندیشه قوی شدن رو داشته باشه رو نباید ملامت کرد بلکه فرصت های بیشتری رو برای خود خلق می کنه
فقط یه احمق میتونه به پیشینه تاریخی خود پشت کنه
خلاصه اینکه ملت ایران قوی شدن را توی کلاس های آموزشی یاد نگرفت، همه چیز ریشه در فرهنگ و منش و ارزش های دینی و ملی نهفته است
بنابراین ایرانی که در طول تاریخ بیش از 400 مرتبه به آن حمله شده نمیتونه یه کشور معمولی مثل تاجیکستان باشه این چیزی نیست که دست ما باشه، حتی سیاسیون نیز نقش اساسی در آن ندارند، بیش تر ماجرا به جبر تاریخی و فرهنگی و جغرافیای ایران باز می گردد...
ادامه دارد
ابوقاسم
امروز تولد یکی از دوستان خوبم هست، کسیکه خار در چشم سازمان های اطلاعاتی خارج از کشور شده، هرچند نمیشه نامی از او برد اما آرزو دارم در مسیر سختی که انتخاب کرد موفق باشه و در آخر کار هم شهید بشه😍
من پیر فنا بدم جوانم کردی
من مرده بدم ز زندگانم کردی
می ترسیدم که گم شوم در ره تو
اکنون نشوم گم که نشانم کردی
ابوقاسم
معتقد هستم چین و آمریکا وارد مرحله سرنوشت ساز جنگ اراده ها شدند.
دنیا راهی جز تحمل و هضم این جنگ را ندارد، چراکه چین یا باید بزرگ تر شود یا باید کوچک تر.
یکی درصدد بازگشت به عظمت تاریخی خود یعنی بازگشت به ما قبل 1831 میلادی است.
و دیگری بدنبال حفظ نظام سلطه و خارج کردن رقبای خود از مدار تهدید است.
سرنوشت و آینده دنیا به نتیجه این جنگ گره خورده است،بنابراین قدرت ها وارد فاز فعالیت های تنش آمیز برای تضعیف رقبا شدند.
این جنگ بازیگران مشخصی دارد و سایر کشورها به عنوان کارت های بازی مورد استفاده قدرت ها قرار می گیرند.
در این جنگ بزرگ، ایران کجای ماجرا قرار دارد و پیامدهای آن برای ما چیست؟
چگونه می توانیم ارزیابی دقیقی از این جنگ داشته باشیم.
وظیفه ما در این پیچ تاریخی چیست؟
درباره اش کمی فکر کنیم
ابوقاسم
ابوقاسم
معتقد هستم چین و آمریکا وارد مرحله سرنوشت ساز جنگ اراده ها شدند. دنیا راهی جز تحمل و هضم این جنگ ر
انگیزه شناسی برای تحلیل مسیر انتخاب شده کشورها بسیار مهم است
در چنین شرایط بغرنجی که بر روابط چین و آمریکا حاکم است، چرا عربستان یک قدم به چین نزدیک تر شد؟ روابطی که قبل از این هم بود و عربستان در راس بازار نفت و انرژی چین بود و چینی ها هم در زمینه های مختلف در عربستان سرمایه گذاری های وسیعی کرده بودند؟؟ پس مساله چیست؟مساله انزوای سیاسی محور غرب در خاورمیانه است
تحلیل سعودی ها از آینده منطقه غرب آسیا دقیق است، آن ها فهم دقیقی از کاهش قدرت آمریکا در منطقه و البته کم شدن وابستگی آن ها به نفت و انرژی کشورهای حوزه خلیج فارس دارند.
سعودی ها می دانند خاورمیانه وارد حکمرانی منطقه ای شده است و آمریکا از بسیاری از تحولات کنار زده شده و به یک بازیگر معمولی تبدیل شده است...
در چنین شرایطی تنها مساله اساسی و مهم که سعودی ها را نگران می کرد ایران بود و همین مساله یعنی مهار ایران باعث شد آن ها از حضور آمریکا در منطقه حمایت کنند.
اما چین به عنوان بازیگر جدید در منطقه ابتدا عربستان را با خود همراه کرد تا نیاز متقابل یک دیگر را تامین کنند
چینی ها دومین دغدغه عربستان يعني ایران را نیز تا حدودی حل و فصل کردند تا این دو کشور اسلامی از ذهنیت تنش متقابل فاصله بگیرند و به سمت حل و فصل نقاط اختلافی گام بردارند توافقی که میتواند آرایش سیاسی جدیدی را در پی داشته باشد و حتی می توان آن را در تحولات آفریقا مشاهده کرد
این حوادث فراتر از موضع گیری های سیاسی و کلیشه ای دیپلمات هاست، چراکه مساله توسط امنیتی ها و آقای وانگ یی عضو دفتر سیاسی کمیته مرکزی حزب کمونیست و عضو شورای دولتی جمهوری خلق چین طراحی شد.
آمریکا در کجای این جابه جایی های سیاسی قرار دارد؟ چرا آن ها بخشی از ماجرا نیستند؟ چون منافع آمریکا در این توافق نبوده و نیست و نخواهد بود و سال ها با این درگیری های ساختگی همه چیز را برای توسعه طلبی صهیونیست ها آماده سازی کردند
اینکه مساله ایران برای عربستان و بالعکس حل شد آن هم توسط چینی ها هرگز برای آمریکا خوشایند نیست...
ادامه دارد
ابوقاسم
ابوقاسم
ناظر به موقعیتی که در ارتباطات با جاهای مختلف دارم و انگیزه توانمند سازی و کمک به بخش های خصوصی، شرک
ناظر به این پیامی که درباره مجموعه های دانش بنیان و... صحبت کردیم
یه واقعیتی هست که به این مجموعه های دانش بنیان هم که با بنده تماس داشتند گفتم از حمایت دولت استقبال کنید اما دولتی نشيد
نقش دولت رو به حمایت ها خلاصه کنید تا بتونید راحت تر ادامه بدید
سعی می کنم درباره این مسائل صحبت های مفصلی داشته باشم
اما دوستانی هستند اگر محصولات آن ها رسانه ای شود ابتدای کار ایران خودرو و سایپا و صاحبان رانت و دلال آن ها را حذف خواهند کرد.
پیام ریپلای شده رو بخونید حتما
یکی از مهم ترین چالش هایی که در کشور وجود داره بی توجهی به استعداد ها و ظرفیت ها و برنامه ریزی برای پیگیری آن است
این مشکل از بعد جنگ هشت سال دفاع مقدس شدت گرفت و متاسفانه سیاست متمرکز در استراتژی های امنیتی باعث رها شدن استراتژی نیرو سازی، کادرسازی، ساختار سازی های مفید و مجرب در حوزه اقتصادی و تربیت و آموزش شد.
برنامه های امنیتی که استراتژيست ها در کشورهای مختلف تئوریزه کردند بدون تردید قابل درک است و باید از آن دفاع کرد اما مشکل رها شدن سایر شاخص ها است که آسیب های زیادی را در نظام سیاسی و حکمرانی ما خلق کرده و الان شاهد خلاء ترک فعل های آن روزها هستیم.
وقتی به جزئیات داستان توجه کنیم میبینیم که بعد از دفاع مقدس ذهنیت ها در بازسازی شهرها و زیرساخت های کشور خلاصه شد درحالیکه در کنار آن مساله نیرو سازی و کادرسازی و برنامه برای حوزه های آموزشی و تربیتی ضروری ترین و ایده آل ترین انتخاب برای مقامات بود تا ساختارها و جامعه را به نقطه رضایت بخشی برسانند و آن را حفظ کنند.
ادامه دارد
ابوقاسم
یه نکته ای رو درباره تحولات سودان اضافه کنم.
روشن نیست که برنامه و مسیر ژنرال حمیدتی فرمانده نیروی های واکنش سریع سودان چیست و چگونه است و هنوز هم بازیگران منطقه ای و جهانی به صورت صریح از کارت ژنرال حمیدتی استفاده نکرده اند
گمانه زنی هایی وجود دارد که نیروهای ژنرال حفتر که شرق لیبی را در اختیار دارند و همچنین نیروهای واگنر (وفادار به کرملین) که در جنگ لیبی در کنار حفتر برعلیه دولت وفاق درگیر بودند از ژنرال حمیدتی حمایت می کنند.
حتی گفته شده یک هواپیمای حامل تسلیحات نظامی از شرق لیبی وارد مناطق تحت کنترل ژنرال حمیدتی شده است.
ژنرال حمیدتی و نیروهای وی در جنگ لیبی در کنار حفتر برعلیه دولت وفاق(نزدیک به ترکیه و قطر) و در یمن در کنار نیرو های وابسته به امارات بر علیه انصارالله(نزدیک به ایران) جنگیدند، آن ها از توان چریکی بسیار بالایی برخوردار هستند و همین مساله باعث شد که به راحتی بتوانند مراکز حساسی را در پایتخت سودان تصرف کنند
ژنرال حمیدتی از همسایه شرقی خود یعنی دولت اریتره خواست برای تصرف شهر کسلا در شرق سودان و در نزدیکی مرز اریتره وارد شوند.
ابوقاسم
یکی از مهم ترین چالش های مشترک سه کشور آفریقایی اتیوپی، سودان و مصر که ممکن است آن ها را به یک درگیری بکشاند استفاده از رودخانه تمدنی نیل است
رودخانه نیل هزاران سال پذیرای تمدن ها، اقوام گوناگون و ادیان ابراهیمی بوده، این رودخانه محل شکل گیری اجتماعات بشری بوده و همواره حیات اقتصادی و تجاری تمدن ها و اقوام مختلف که پیرامون آن زیست می کردند بود.
رود نیل همواره مورد طمع رژیم صهیونیستی بوده آن ها برنامه های مختلفی برای انتقال آن از شمال صحرای سینا به سرزمین های اشغالی داشتند و همچنان درصدد دنبال کردن این موضوع هستند
سال 1903 آقای هرتزل طرح اسکان یهودیان اروپا در صحرای سینا و انتقال آب نیل به سینا را به انگلیس ارائه کرد همچنین گلدا مائیر اواخر دهه پنجاه قرن گذشته هم گفت که یک درصد از آب رود نیل یعنی 800 میلیون متر مکعب از آب سالانه این رود همه مشکلات آبی اسرائیل را حل می کند.
اما مساله تنش های آبی بر سر نیل میان کشورهای اتیوپی، مصر و سودان بالاست، اتیوپی که درحال توسعه بخش های صنعتی است به شدت بدنبال افزایش تولید برق در کشور خود است آن ها با آبگیری سد النهضة میلیارد ها متر مكعب از نيل را در اختیار گرفتند مساله ای که با اعتراض شدید مصر و سودان روبه رو شد به گونه ای که این دوکشور به برگزاری رزمایش نظامی مشترک بر علیه اتیوپی اقدام کردند
رود نیل که بزرگ ترین رودخانه جهان است از دو سرشاخه نیل آبی و نیل سفید تشکیل می شود نیل آبی از سرچشمه دریاچه تانا در اتیوپی سرچشمه میگیرد و نیل سفید نیز گفته شده از دریاچه ویکتوریا دومین دریاچه شیرین دنیا در محدوده سه کشور تانزانيا اوگاندا و کنیا قرار گرفته است، نیل آبی و سفید در خارطوم پایتخت سودان باهم تلاقي پیدا می کنند و رودخانه بزرگ نیل را تشکیل می دهند این رودخانه بعد از ورود به قاهره و مصر وارد مدیترانه می شود
ابوقاسم
bikalam torki .. Gecenin Nuru_(ahangchin.ir).mp3
11.48M
حس ناکافی بودن یا بی فایده بودن بد ترین چیزیه که ممکنه آدم رو درگیر خودش کنه
بی برنامه
بی هدف
بی انگیزه
بدون معنا و مفهوم
بدون....
مثل پرنده ای که بال داره اما نمیتونه پرواز کنه تا از نقطه اوج به پایین نگاه کنه
ببینه که با این که بال داره اما چرا نمیتونه پرواز کنه
ولی... ولی... دائمی نیست
يعنی میتونی امید داشته باشی و بجنگی که یه روزی باید پرواز کنی
میشه زمینی باشی اونم توی آدمای این شهر که بقول... پشت سر خدا هم حرف میزنن اما دلت مثل کبوتر باشه بال بزنه و کوچه های شهر رو از بالا نگاه کنه
ابوقاسم
ابوقاسم
یه نکته ای رو درباره تحولات سودان اضافه کنم. روشن نیست که برنامه و مسیر ژنرال حمیدتی فرمانده نیروی
بعضی از دوستان و تحلیلگران سعی می کنند حوادث و تحولات سودان رو جوری تحلیل کنند که بگویند ایران یک طرف ماجرا است و در کنار روس ها داره از ژنرال حمیدتی بخاطر تفکرات ضد اسرائیلی حمایت می کنه
اینکه این دوستان فانتزی های ذهنی رو به واقعیت حوادث سودان نسبت می دهند بحث دیگه ای است که خداروشکر نسل جدید نسبت به این نوشته های بدون پشتوانه دانش و شناخت تحولات میدانی واکنش منفی نشان می دهند
اولا کی گفته ژنرال محمد حمدان دغلو یا همان حمیدتی ضد اسرائیلی است؟؟جالبه بدونید بعد از کودتای نظامی در سودان که امارات و رژیم صهیونیستی از طراحان اساسی این کودتا برای تغییر آرایش سیاسی شرق و شمال شرق آفریقا بودند مهم ترین چالش برای سودان مشکلات داخلی در حوزه های مختلف بود که این کشور را مجبور به قمار بر سر عادي سازی روابط با اسرائیل کرد و آن ها در عادي سازی روابط با اسرائیل از لیست کشورهای حامی تروریست خارج شدند و پاداش مالی از آمریکا دریافت کردند، مساله ای که سنگ بنای آن را عربستان و امارات زدند که به ازای کمک های مالی و تجاری به سودان از دولت عمر البشير که سال ها در یک رابطه کاملا استراتژیک با جمهوری اسلامی ایران بود خواستند با ایران قطع رابطه کند، تصمیمی که باز هم منشاء آن مشکلات بزرگ اقتصادی فقر و گرسنگی در این کشور بود.
سودان که به دست عبدالفتاح برهان و حمیدتی افتاد پرونده عادي سازی روابط با اسرائیل کلید خورد، نقش آقای محمد حمدان دقلو يا همان حمیدتی در عادي سازی روابط بیش تر از برهان بود مساله ای که به اذعان آقای حمیدتی تنها مانع اصلی این عادی سازی تصمیم گیری آقای برهان بود که اماراتی ها توانستند این قضیه را به سرانجام برسانند
بنابر این تصویر سازی اشتباه از آقای حمیدتی نمیتونه واقعیت های این شخص با تفکرات ضد اسلامی را از بین ببرد
گمانه زنی ها درباره حمایت های روسیه از حمیدتی ممکن است تایید شود چراکه با قدرت گیری برهان قرارداد راهبردی روس ها با دولت عمر البشير برای ایجاد پایگاه دریایی روسیه در کرانه دریای سرخ بکلی ملغی شده مساله ای که روس ها نمی توانند با آن کنار بیایند، چراکه این پایگاه میتواند چتر امنیتی روسیه در دریای سرخ تا دریای عرب و عمان را بگستراند، شاید روس ها با حمیدتی برسر افزایش نفوذ خود در دریای سرخ به توافق رسیده باشند و بخواهند در قبال این از ورود نیروهای ژنرال حفتر و نیروهای واگنر به سودان حمایت کنند
ابوقاسم
در بحث تحولات آفریقا اگر بخواهیم واقع نگری رو بر آرمان نگری ترجیح بدیم باید به این سوال جواب بدیم که ایران دقیقا با چه کارتی میتونه وارد مداخلات داخلی سودان بشه و چه منافعی برای ایران خواهد داشت؟
مطمئنا ایران در جریان های داخلی سودان ذي نفوذ نیست، از احزاب احزاب اسلامی اخوانیسم گرفته تا احزاب رادیکالی و گروهای نظامی...
سودان با هفت کشور مرز مشترک دارد، مصر، لیبی، چاد، آفریقای مرکزی، سودان جنوبی، اتیوپی و اریتره
ایران بجز نفوذ خود در اتیوپی و اریتره در کشورهای دیگه مثل مصر و لیبی و چاد و... از نفوذ خاصی برخوردار نیست
بنابر این اگر بدنبال بررسی فرضیه امکان کمک ایران به نیروهای واکنش سریع باشیم و امکان سنجی آن را مطالعه کنیم باید به عمق نفوذ و قدرت ایران در کشورهای شرقی و جنوب شرق سودان یعنی اریتره و اتیوپی بپردازیم، که این نفوذ از چه سطحی برخوردار است و این دو کشور چگونه به تحولات سودان نگاه می کنند،و هزاران مساله دیگه...
نیروهای واکنش سریع وابسته به ژنرال حمیدتی چند روز پیش از دولت اریتره خواسته بودند که برای تصرف شهر کسلا در خط مرزی با اریتره به آن ها کمک کنند، مساله ای که نشان از امکان شروع یک جنگ منطقه ای در شمال و شمال شرق آفریقا دارد،تنشهای مرزی اتیوپی با سودان که بر مناطق شرقی سودان نزاع تاریخی دارند نیز ممکن است مزيد بر علت شود يا تنش های سودان جنوبی با سودان شمالی که مثل آتش زیر خاکستر است.
ابوقاسم
بخاطر کسالتی که برای بنده بوجود آمده در دوسه روز آینده یک مقداری فعالیت کم تر خواهد شد 🙏
نمی دونم این دوست عزیزی که دیشب درباره بحث مدير آبفا خوزستان نکاتی رو گفتند راضي هستند که این مطلب رو میگم یانه
اما حس شرمندگی نسبت به این تراژدی تلخ نزاشت آروم بگیرم، گفتم بگم تا یکم تسکین بشه
قاضی پرونده آقای کرمی نژاد مدیر آبفا خوزستان باجناق دوست ده پانزده ساله بنده است
گفته آقای کرمی نژاد با کمال پرویی میگه مقصر من نبودم.
مقصر پدر و مادر کودک هستند که دست بچه رو رها کردند و ازش مراقبت نکردند
این مسئولي که سه هفته پیش هم بخاطر یه حادثه مشابه و غرق شدن یه کودک دیگه توی چاه فاضلاب دستگیر و به قرار وثیقه و البته فشار بی امان شبکه آقای مخبر آزاد شده بود
مسئولی که از سال 94 تا الآن نتونسته اعتبار خط لوله 8 کیلومتری برای یک شهر در شمال خوزستان(لالی) تامین کنه
الان هم دوستان مرتبط با این موضوع در اهواز تاکید کردند که آقای کرمی نژاد در بازداشت بسر میبره و تاکنون دادستان اهواز دربرابر فشارها و دلالان قدرت ایستادند.
آقای مخبر تلاش میکنه قبل از سفر آقای رییسی به اهواز که ظاهرا در روزهای آینده انجام خواهد شد کرمی نژاد رو از بازداشت آزاد کنه. و به شدت داره فشار میاره، بدون اینکه کاری با کودکان تلف شده و بی عرضگی مقام آبفا داشته باشه یعنی اصلا براش مهم نیست مهم نگهبانی از نیروهای گمارده شده خودشان در بخش های پایین دستی است
من قبلا هم گفتم زیاد نمیخوام توی تحولات داخلی کشور بنویسم چون اگه بخوام بنویسم باتوجه به دیتاهایی که وجود داره به کسی رحم نمی کنم و طبیعتا آن ها هم به ما رحم نمیکنن
خدا ختم بخیر کنه
ابوقاسم
در جنگ روایت ها دشمن جوری بازی میکنه و به شکلی قواعد بازی رو تنظیم میکنه که تصور نکنی دقیقا در کدام نقطه از درگیری قرار داری.
در جنگ روایت ها، دشمن اجازه نمیده تحلیل و محاسبه درستی از اوضاع پیرامون داشته باشی، یا بهتره بگم در جنگ روایت ها دشمن خودش اوضاع رو تحلیل میکنه
به عبارت دیگه، در جنگ روایت ها دشمن منافع خودش رو توی انتخاب ها و گزینه های پیش روی شما پیش بینی و تنظیم کرده و برای هر یک از انتخاب های شما برنامه داره
و نهایتا به این نقطه میرسیم که اصلا مساله جنگ روایت ها نیست بلکه تغییر ذهنیت ها و تصورات است و چالش اساسی استعمار فکری است نه جنگ روایت ها.
در جایی که تصمیمات از جانب افکار استعماری ساخته میشه و شکل میگیره و کلمات و واژگان رو بدون اینکه از بازی ذهنی ایجاد شده آگاه باشه اختیار کنه نیازی به جنگ روایت ها نیست
ابوقاسم
هدایت شده از ابوقاسم
فکر می کنم در بستر این رسانه بتوانیم خیلی راحت و شفاف درباره فرهنگ صحبت کنیم.
ملامت دوستان را هم به دیده خود می گذاریم اما این حق را داریم که بگوییم حضرت زهرا سلام الله علیها دقیقا برای چه مساله ای به شهادت رسید
این صحبت ها حاصل تحقیق و پژوهش و کار مطالعاتی است که مسیر متقن و مشخصی برای تدوین و پیاده سازی آن تعریف کردیم. اما خب کار مطالعاتی و تحقیقاتی اگر از بند پ برخوردار نباشد به درد جرز لای دیوار هم نمی خورد.
همیشه با دوستان مجموعه که گفت وگو می کردیم به این می اندیشیدیم که دقیقا از چه نقطه ای باید بنای ساخت کشور را آغاز کرد؟ با کدام عنصر باید پیشرفت و توسعه علمی، تربیتی و آموزشی را برنامه ریزی کرد؟و آن را برآن بنا نهاد؟؟
آن نقطه فرهنگ است.
برای پیشرفت و توسعه و عدالت اجتماعی در جامعه به چند عنصر مهم و بایسته نیاز است، بدون این عناصر نه پیشرفت و نه عدالت هیچ کدام محقق نخواهد شد.
بهترین نقطه برای آغاز پیشرفت و توسعه فرهنگ است. فرهنگ زیربنای ترقی و تکامل جامعه است.
فرهنگ عنصر جدایی ناپذیر از محیط زندگی انسان است که نقش بسیار مهمی در شبکه سازی میان مردم جامعه باهم و ساختارهای سیاسی با مردم و سایر بخش های جامعه دارد این مساله به فرهنگ پذیری انسان ها برای زندگی شخصی و اجتماعی شان برمی گردد.
در جوامع بشری ،فرهنگ ،ضرورت ها و باید ها ونباید ها و ارزش ها و رفتارها را همه گیر و دایره شمولیت آن را در همه بخش های جامعه می گستراند و زمینه افزایش فهم و توسعه اخلاق و دانش و هرآنچه که سیاست مداران انتظار شمولیت آن در جامعه دارند را فراهم می کند.
هرچند فرهنگ ماهیت مستقلی از تمدن دارد اما فرهنگ غنی و پویا مقدمه بایسته قرارگیری در مسیرتمدن سازی است،تمدن سازی تنها از دریچه فرهنگ حیات بخش خارج خواهد شد البته این زمانی است که اصول حاکم بر روح فرهنگ، پویا ،حیات بخش و دانش محور باشد.
ابوقاسم
هدایت شده از ابوقاسم
مساله فرهنگ سازی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و تحقق بنیادین وریشه ای آن در جامعه نقش بسیار مهمی در پیشرفت در بخش های تربیت، آموزش،علمی،اقتصادی و سیاسی وحرکت به سمت تمدن... دارد چراکه فرهنگ قدرت جریان سازی بی نظیری در متن جامعه دارد و جهت دهی محتوایی این عنصر فرصت های زیادی برای بستر سازی جهت حرکت همگانی جامعه به سمت تربیت،اخلاق و دانش را ایجاد می کند.
بشر برای قوی شدن به برنامه سالم و حیات بخش نیاز دارد این برنامه باید از یک مسیر اصولی و صحیح وارد چرخه زندگی شود تا باورها،رفتارها،ارزش ها و توانایی ها در شاکله و شخصیت رسوخ کند. دوران کودکی بهترین زمان برای آغاز پروسه تربیت و آموزش است و تربیت و اموزش ریشه اصلی شکل گیری فرهنگ و بعد از آن تمدن در یک جامعه است.
این مسیر آن هم با محوریت تربیت و آموزش می تواند الهام بخش شکل گیری جامعه سالم در نسل های آینده باشد،جامعه ای که سرشار از امید،پیشرفت ،رفتارها و خلقیات سالم،باور های عمیق،شکل گیری خانواده سالم،مقدمه سازی برای نیروسازی و...است و می تواند ازهویت و باورهایی که پیشرفت خود را مرهون آن می داند حمایت و دفاع کند،این باورها و رفتارها که ریشه مذهبی و ملی دارند را فرهنگ می گویند.
سرمایه گذاری بر رشد و تربیت کودک بدون تردید نتیجه ای جز حرکت به سمت سالم سازی جامعه در نسل های آینده نخواهد داشت،تحقق این مساله در گرو بازنگری در روش های سنتی و غیر اصولی و تصمیم گیری های جزیره ای در نظام اموزشی و کارگروه های تصمیم گیر وتصمیم ساز کشور است. بدون تحول در نظام آموزشی وتغییر یا اصلاح قوانین وبرخی رویکردها و برنامه های فاقد مبنای سالم و کارشناسی شده نمی توانیم شاهد فرهنگ پویا و سالم در جامعه باشیم.
پرورش در جامعه یک ضرورت انکار ناپذیر برای خلق مهارت و تکامل استعدادهای کودک و نوجوان است این یک اصل بایسته درهمگانی سازی عناصر مشترک در فرهنگ یک جامعه است.
ابوقاسم
هدایت شده از ابوقاسم
غربی ها بعد از تعریف جدید از انسان و تدوین جهان بینی متناسب با تعریفی که ارائه شد شخصیت مطلوب مورد نظر خود از انسان را برای جوامع بشری تبیین کردند و برای همگانی کردن این جهان بینی و اندیشه قالب های تربیتی ،آموزشی ،تبلیغی و رسانه ای طراحی کردند.
در سده های گذشته غربی ها با تکاملی که در فناوری وعلم و تکنولوژی و ارتباطات ایجاد کردند روش های نویینی را برای تنوع سازی حیات مادی جوامع به کار بردند و مردم را از مرحله همراهی به وابستگی و تغییر ذائقه و علایق آن ها تغییر دادند.بنابراین غربی ها با یک فرهنگ سازی پژوهش محور که در سده 14 آغاز شد اندیشه وفکر انسان ها را تسخیر کردند و امروزه میلیاردها انسان ایده آل با برنامه های خود را در اختیار دارند و آموزه های فرهنگی و اجتماعی و حتی سیاسی غرب را دنبال می کنند،و در هر جای دنیا که زیست می کنند مثل غرب می اندیشند،زندگی می کنند ،لباس می پوشند ،غذا می خورند و با محیط اطراف خود ارتباط برقرار می کنند.
شکل گیری تمدن غرب ، توسعه علم و فناوری و در یک کلام فرهنگ سازی در حوزه دانش وفلسفه، تکنولوژی ،فناوری،ارتباطات،دانش تجارت و باز تعریف شخصیت انسان و گفتمان سازی رشد و ترقی میان جوامع غربی همگی مرهون پژوهش و مطالعات غربی ها و قبول واقعیت آزمون وخطاء در تدوین نقشه راه برای توسعه جوامع خود بوده است.
آن ها با این مکانیزم فرهنگ توسعه و پیشرفت را جایگزین فرهنگ تحجر و وادادگی کلیساها کردند و در این سال ها بود که توانمندی های فردی مردم به کارگاه های تولیدی کوچک و بزرگ تبدیل شد و با ساخت دستگاه های مورد نیاز در حوزه آهن،نساجی،بافندگی و بخار موتور یک صنعت بزرگ در کارخانجات به راه افتاد و فرهنگ تکنولوژی سازی تولیدی ها و کارخانجات و آموزش مهارت های کاربردی به نیروهای کار در بخش های مختلف اجتماعی به راه افتاد.
این نکته بسیار اهمیت دارد که بدانیم فرهنگی که پیش نیاز ضروری برای گام برداشتن به سمت تمدن سازی است به تحقیق و پژوهش و مطالعات وسیع نیاز دارد ،کسانی که متولی امر فرهنگ و آموزش در کشوراند باید روشن شود دقیقا از چه سطحی از بینش وفکر و پختگی داده های کلربردی برای تصمیم گیری وتصمیم سازی برخوردار هستند.
ابوقاسم
هدایت شده از ابوقاسم
🔴آقایان مسئولین آموزش و پرورش و شورای انقلاب فرهنگی جمهوری اسلامی برای بنای فرهنگ در نسل کودک و نوجوان چه کردی؟
شاید آموزش هوشمند و کاربردی در مدارس 30 سال پیش برای جامعه ،خانواده و مسئولین به یک ضرورت تبدیل نشده بود ،اما امروز همه چیز در قالب هوشمندسازی نوین درحال عرضه است.
خلاء آموزش وتربیت،فناوری و مهارت های کاربردی در مدارس یک تهدید بزرگ برای نسل آینده کشور محسوب می شود ،فرهنگ سازی علم کاربردی ،مهارت آموزی،کار در حوزه دیجیتال در مدارس می تواند از بسیاری از مشکلات اجتماعی و بی معنا شدن زندگی برای میلیون ها انسان جلوگیری کند.
البته تصور حذف آموزش و تربیت از مدارس اشتباه است بلکه بنا بر تکمیل ،تصحیح و یا اصلاحات در نظام آموزشی کشور است که مسیر صحیحی را برای رشد کودک فراهم می کند.
ما معتدقیم که به شکل دیگری هم می توان زیر بنای اساسی و دقیق تری برای مقوله فرهنگ تعریف کرد، این زیربنا با ترسیم مسیر دقیقی از تربیت و آموزش کاربردی، کاراموزی و کارآفرینی در حوزه های مختلف در مدارس است که با این گفتمان سازی و اصلاحات لازم در نظام آموزشی ،بستر لازم برای نخبه پروری، کارآفرین و... فراهم شود تا درآینده ازیک جامعه نخبگانی برخوردار شویم.
پذیرش روش های نوین برای فرهنگ سازی بسیار با اهمیت است که باید مورد توجه بخش های مختلف تصمیم گیر در کشور قرار گیرد.
متولیان فرهنگی باید این مساله را فهم کنند که فرهنگ سازی آموزش محور به فرهنگی سازی نگرش های آن ها نیاز دارد.
باید روشن شود که به چه میزان برای فرایند فرهنگ سازی (از صفر تا صد) به تحقیق و پژوهش و برنامه ریزیو بعد از آن آسسیب شناسی پرداختند .؟از فرهنگ چه می دانند؟،چند درصد از فرهنگ سازی های خود انتظار نیروسازی مفید دارند؟چرا فرهنگ سازی آن ها تا به آلآن نتیجه عکس می دهد؟آسیب شناسی آن ها از این مساله چیست؟
ابوقاسم