🔴دوگانگی جنگ و ترور
برخی قلم زنان و خبرگزاری ها ماجرای ترور شهید رضی را اینگونه تحلیل می کنند که اسرائیل با ترور شهید سید رضی به‌دنبال این بود که ایران وارد درگیری مستقیم شود تا حمایت‌های آمریکا بیش‌تر شود و جنگ گسترش یابد
خب اینجا یک نکته ای را عرض کنم، حاکمیت بالاخره بر اساس یک منطقی پاسخ سنگین به رژیم صهیونیستی نمی دهد این منطق ممکن است بر اساس دهها پارامتر و تحلیل های متعدد و متنوع به یک استراتژی تبدیل شده است و این رویکرد را از ترور شهید قاسم سلیمانی، محسن فخری زاده ...تا برسد به شهید رضی ما شاهد آن هستیم.
درست و غلط بودن این رویکرد و نتیجه بخش بودن یا نبودن آن را زمان دارد مشخص می کند.
مطمئنا بر اساس این مطلبی که تسنیم و... می گویند باید منتظر ترورهای بیشتری باشیم چراکه اسرائیل همواره بدنبال این هست که ایران را به یک جنگ تمام عیار بکشاند،
و ایران هم برای فرار از جنگ از خیر فرماندهان برجسته خود می گذرد و این دوگانگی جنگ و ترور به صورت دومینو ادامه خواهد داشت.
دوگانگی که بسیار خطرناک هست و برای اختلال در محاسبات جریان های تصمیم گیر هست.
به عبارت دیگر این تحلیلگران ما هستند که با پمپاژ خط روایت ترس جنگ ،ایران را به ترور راضی نگه می دارند.اینجا جنگ روایت ها در سطح بسیار عمیقی جریان دارد که باید به آن توجه کرد.
نکته مهم دیگر این هست که راهبرد مشخصی برای پایان بخشی به این دوگانگی جنگ و ترور دیده نمی شود و جامعه تحلیلی کشور سخت مشغول این دوگانگی های مزمن هست.
ابوقاسم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صحبت های عجیب آقای رمضان شریف سخنگوی سپاه پاسداران مبنی بر اینکه عملیات طوفان الاقصی یکی از انتقام های ترور شهید قاسم سلیمانی توسط آمریکا بود جنجالی ترین موضع ممکن از سوی یک مقام رسمی کشور بود که گرفته شد.
صحبت های آقای رمضان شریف عملا جهت گیری کلی حاکمیت در عملیات طوفان الاقصی را زیر سوال برد و مسئولیت عملیات طوفان الاقصی در ۷ اکتبر را برعهده ایران گذاشت
رهبرانقلاب اسلامی و سایر جریان های حاکمیتی با منطق و استراتژی هوشمندانه، عملیات طوفان الاقصی را تصمیمی کاملا فلسطینی خواندند ،تا با این استراتژی راحت تر بتوانند در عرصه سیاسی و امنیتی و نظامی به جبهه مقاومت در داخل فلسطین کمک کنند.
اما صحبت های آقای رمضان شریف به تصورات و برخی تحلیل های عربی مبنی بر اینکه ایران از مساله فلسطین استفاده ابزاری می‌کند قوت بخشیده و این موضوع در حال وایرال وسیع در جهان عرب هست.
موضع سخنگوی سپاه با واکنش صریح حماس روبه رو شد و آن را تکذیب کرد تا از تبعات روانی آن در فلسطین که زیر آماج حملات وحشیانه رژیم صهیونیستی قرار دارند جلوگیری کنند.
طبیعتا این موضعگیری نسنجیده باعث می شود اختلافات نیمه گفتمانی برخی در نوار غزه با مقاومت حماس و برخی اختلافات که میان ایران و حماس در سوریه بود احیا شود،فقط به خاطر مشاوره غلط و کج سلیقگی
ابوقاسم
معد فیاض نویسنده کتاب بعد از ظهر سوزان از چند منظر در صدد این برآمد که ماجرای قتل عبدالمجید خویی را نقل کند.
فیاض رفیق دیرینه عبدالمجید خویی بود و دیدگاه مشترکی با آقای خویی بر سر مسائل و تحولات عراق داشت.
علاوه بر این در روزهای حساسی که عراق در حال عبور از آن بود آقای فیاض به همراه آقای عبدالمجید خویی وارد عراق شد و به عنوان شاهد عینی ماجرای قتل عبدالمجید خویی در بطن داستان قرار داشته است .
از همه مهم تر معد فیاض یک پژوهشگر است و اینکه سال ها روزنامه نگار الشرق الاوسط بود و ماجرای قتل عبدالمجید خویی را با انگیزه تبیینی یا تحقیقی و یا انگیزه دوستی و قرابتی که با آقای خویی داشت کتابت کرد.
اینجانب صرف نظر از طرفین ماجرا و عقایدی که داشته و دارند برای فهم عرصه کلی تحولات بیست سال گذشته عراق و نفوذ خزنده بعثی ها در حلقه میانی اقای مقتدی صدر پدر و پسر ،ترجمه این کتاب را ضروری دانستم.
با ترجمه این کتاب یقینا بدنبال شناخت عمیق مقتدی صدر و عراق هستیم و بدون شناخت حیات سیاسی این فرد و اقداماتی که در عراق کرد نمی‌توانیم مکاتب سه گانه یعنی مکتب خویی، مکتب صدر و مکتب سیستانی را ارزیابی و تحلیل کنیم ،سه جریانی که منشاء و بنیاد تنش های سیاسی احزاب در دوران بعد از صدام شد(عبور میکنم)
آقای معد فیاض به عنوان شاهد عینی ماجرا اسناد دادگاه فدرال عراق که دال بر نقش مستقیم مقتدی صدر در ترور عبدالمجید خویی بود را در کتاب آورده،
نقش مقتدی صدر در قتل خوییی انقدر پذیرفته شده بود که دادگاه فدرال عراق دستور به بازداشت مقتدی صدر را صادر کرد اما بخاطر معامله های سیاسی ابراهیم جعفری و برخی شخصیت های سیاسی آن زمان که از قرار معلوم فقط منجر به رشد مقتدی صدر شد پرونده قتل خویی توسط مقتدی صدر را بایکوت کردند
معد فیاض به عنوان شاهد عینی ماجرا و به عنوان کسی که در کنار خویی بود این کتاب را نوشته و در این کتاب در قالب رمان جنایی حادثه ترور را به صورت شفاف بیان کرده و نقش مستقیم مقتدی صدر در این ترور و همچنین اقدامات دادگاه فدرال را بیان کرده است
ما در ترجمه به دنبال تایید یا رد یا طرفداری از یکی از طرفین نیستیم هدف صرفا بازخوانی تاریخ است تا بتوانیم روانشناسی دقیقی از مقتدی صدر و اطرافیان وی داشته باشیم
ابوقاسم
📌همان طور که عرض کردم گروه های مخالف حماس در حال سوء استفاده از صحبت های نسنجیده اخیر سخنگوی سپاه است
این بیانیه جنبش فتح هست ،گروهی که در تاریخ موجودیتش فقط به فلسطین خیانت کرد:
حماس سازمانی فلسطینی است و امیدواریم از ائتلاف‌های منطقه‌ای که رویکردشان سو استفاده از وضعیت فلسطین است خارج شود
بخشی از جوانان عرب فریب شعارهای ایران را خورده‌اند و باید خطر این کشور را درک کنند
حماس باید به سوالات جدی ساکنان غزه درباره فایده این جنگ پاسخ دهد
همچین موضعگیری هایی که هرچند اصلاح شده است اما آثار روانی بسیار سنگینی برای جبهه مقاومت و به صورت خاص برای حماس در افکار عمومی داخل فلسطین داشته است.
آن هم در این شرایط تاریخی و حساسی که مردم و مقاومت غزه در آن قرار دارند
موضعگیری اخیر بدون تردید باعث تضعیف مقاومت حماس و تقویت ادبیات و ادعاهای جریان سازشکار فتح در افکار عمومی داخلی فلسطین و غزه شده است
ابوقاسم
عمق آثار این موضعگیری نسنجیده را به صورت لحظه ای در افکار عمومی عربی و فلسطینی میبینم و رصد میکنم
بنظرم آقایان برای جبران آثار این موضعگیری باید کاری انجام دهند و غلبه روانی این موضعگیری را از بین ببرند
ابوقاسم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌سردار سلامی در مواضعی صریح صحبت های آقای رمضان شریف را تصحیح کردند.
عملیات انتقام حاج قاسم سلیمانی از طوفان الاقصی مجزاست.
طوفان الاقصی عملیات تمام فلسطینی بود.
ابوقاسم
📌عزیزان آینده برای ما ایرانی ها بسیار مهم است.
این سرنوشت تاریخ ملت ایران است که راه گریزی هم از آن ندارد.
جبر تاریخی وجغرافیایی در این مساله (اینکه ما در بطن رویدادهای تاریخ ساز به عنوان بخشی از ماجرا حضور داریم) بی تاثیر نیست.
اما تنها راه ملت ایران انتخاب عزت و استقلال است،طمع بیگانگان به منابع،معادن و جغرافیا و...به کنار،مساله تنها این نیست.
استعداد فکری نامحدود ملت ایران مهم ترین عامل اساسی برای استعمار و اضمحلال هویت ایرانی ها توسط انحصارگرایان جهانی بوده و هست.
صرف نظر از اینکه مساله را چگونه می فهمیم باید تاکید کنم که ایران و ایرانی ها همیشه در نقطه عطف تحول معنوی و فکری جهان و همچنین گذار از نظم های متعدد قرار داشته و دارند و در عصر کنونی نیز شرایط به گونه ای رقم خورد که در بنیاد تحولات جهانی قرار گرفته اند.
این تنها سناریوی موجود برای ملت ایران بود تا از تارهای ذهنی در هم تنیده شده استعمار خارج شود.ما بقی گزینه ها بازگشت به استعمار بود.
مهم ترین چالش پیش روی ایرانی ها فاصله از فهم جهانی خود و استعداد کلان نگری است،همان مساله ای که نقطه ممتاز ایرانی ها است و دشمنان از آن می ترسند. و البته ماهم نسبت به ازدست رفتن این نگاه می‌ترسیم
ابوقاسم
📌فلسطین و تکانه تاریخی
قبلا عرض کردم بعضی از تحولات منطقه غرب آسیا همان تکانه های تاریخی است که اگر بخوبی کنشگری نشود وارد یک انزوای تاریخی و هویتی می شویم.
تحولات فلسطین و قفقاز دو معادله سرنوشت ساز برای چیدمان قدرت ها و بازیگران منطقه ای و جهانی اینده است،
ایران جزء لا ینفک این دو معادله است، ایران برای جلوگیری از ورود به یک تحیر تاریخی که ما را از همه رویدادهای ترانزیتی،انرژی، امنیت و اقتصاد منزوی می کند محکوم به کنشگری است.
ما در حساس ترین و تعیین کننده ترین زمانه برای تثبیت قدرت خود در منطقه و دنیا هستیم
صهیونیست ها نیز در تاریخی ترین روزها برای تثبیت هژمونی خود در منطقه قرار دارند
اینجا میدان جنگ اراده ها است و این کنشگران زیرک و هوشمند هستند که پیروز از میدان خارج خواهند شد
ابوقاسم
وقتی کتاب ها رو میبری اداره پست و مدیر محترم واسه اینکه بدونه موضوع کتاب چیه، بدون اجازه یکی از پاکتا رو باز میکنه ،موضوع کتاب براش جالب شد و کتابو تهیه میکنه😁
درخواست کرد یه جلد براشون ببریم،دوستان یه جلد رو بهشون هدیه دادن،جالب تر اینکه با اون همه مشغولیت توی کم تر از ۲۴ ساعت ۱۷۷ صفحه از کتابو خونده😇😐
چی خواستیم چی شد
ابوقاسم
عبدالمجید خویی فرزند سید ابوالقاسم خویی متولی بنیاد خویی در لندن بود که در سال ۲۰۰۳ برای پایان اشغالگری بعثی ها در عراق وارد نجف اشرف شد.
معد فياض روزنامه نگار الشرق الاوسط و چند تن دیگر به همراه خویی وارد عراق شدند
روزهای منتهی به سرنگونی رژیم صدام جنگ شهری و ترور در شهرهای مهم مثل بغداد و نجف اشرف به اوج رسید
بعثی ها برای بازیابی قدرت خود در سپهر سیاسی عراق و دوران پساصدام به حلقه های میانی شخصیت های سیاسی و دینی ملحق شدند
مقتدی صدر ۱۸ ساله یکی از مقاصد نفوذ بعثی ها برای آینده سیاسی عراق شد به گونه ای که ذهنیت مقتدی صدر آن هم بعد از ترور پدر و برادرانش سید محمد صادق صدر نسبت به جریان های سیاسی و مذهبی نجف به ذهنیت حذف ،ترور و تقابل مبدل شد
مقتدی صدر با این پیش فرض نادرست که زعامت حوزه نجف متعلق به پدر خود هست و همچنین با این تحلیل اشتباه که مکتب سیستانی بدنبال تصاحب کامل حوزه علمیه نجف است به دشمنی با آیت الله سیستانی و راه اندازی تقابل مرجع عراقی_ایرانی پرداخت
صدری های مقتدی صدر بازگشت عبدالمجید خویی فرزند آیت الله سیدابوالقاسم خویی به نجف را برای احیای مکتب خویی در حوزه نجف اشرف ارزیابی کردند.
ترور عبدالمجید خویی به اتهام همکاری با انگلیس با دستور مستقیم مقتدی صدر برای تسویه حساب اختلافات قدیمی صدری ها با سیدابوالقاسم خویی و جلوگیری و همچنین جهت جلوگیری از احیای مرجعیت این خاندان رقم خورد(بر اساس تحلیل صدری ها)
حمله شبانه صدری ها به خانه آیت الله سیستانی و محاصره ۴۸ ساعته بیت این مرجع تقلید و حمله به دفاتر سیاسی و اجتماعی احزاب شیعه از اقدامات مخرب مقتدی صدر در عراق بود که کم تر کسی برای تبیین و توضیح آن دست به قلم برد.
کتاب بعد از ظهر سوزان که اینجانب ترجمه کردم تبلوری از خفقان ایجاد شده توسط مقتدی صدر در روزهای پساصدام در نجف اشرف را نشان می دهد
ابوقاسم
🔴صحبت های آقای رمضان شریف ( عملیات طوفان الاقصی انتقام ترور شهید سلیمانی بود) چند نکته ریز که ضرورتی در آشکارسازی آن نبود را علنی کرد
تکذیبیه حماس در واکنش به صحبت های رمضان شریف در واقع تاییدی بر اختلافات بنیادین حماس و ایران در سوریه بود و آن را برجسته کرد ،مساله ای که در این شرایط بدترین انتخاب ممکن بود
اینکه حماس در شرایطی قرار گرفت که ترجیح داد در موضع انتقام و خونخواهی شهید سلیمانی قرار نگیرد و فاصله خود را از آن حفظ کند نیز تصویر جالبی را مخابره نکرد
برای همین خیلی زود ماجرا راتکذیب کردند.
نکته آخر اینکه شرایط به گونه ای رقم خورد که سردار سلامی موضعگیری کند که اساسا ماجرای انتقام حاج قاسم از مساله طوفان الاقصی جداست و ما هنوز انتقام شهید سلیمانی را نگرفته ایم،
این موضعگیری تاریخی خط بطلانی بود بر برخی ادعاها و سخنان مقامات نظامی که اگر یک خودرو یا یک حادثه معمولی در منطقه و جهان رقم می‌خورد آن را به انتقام و خونخواهی شهید سلیمانی مرتبط می کردند
ابوقاسم
سابقا عرض کردیم بازهم تکرار می کنیم که رویه های غلط در بخش های مدیریتی کشور باید اصلاح شود.
سرعت تحولات جهانی بسیار بالاست و اگر برای این تحولات و متغیرهای گوناگون جهانی آینده شناسی و پژوهش کاربردی نداشته باشیم و داده ها را به راهبرد و جهت گیری های کلی تبدیل نکنیم می رود که با یک عقب ماندگی تاریخی مواجه شویم.
در حوزه های مختلف حیات بخش، کشور از فقدان راهبرد کلان و راهبردی رنج می برد
مثلا در حوزه های مرتبط با تولید مثل کاهش خام فروشی و افزایش تولید صنایع پایین دست،سرمایه گذاری در انرژی های تجدید پذیر بجای فسیلی، افزایش زنجیره ارزش چشم انداز روشنی در رویه اقتصادی و تجاری کشور نمی بینیم و هیچ راهبرد روشنی نسبت به این مساله وجود ندارد.
تازمانی که تحول خاصی در رویه سیاست های غلط اقتصادی شکل نگیرد ،ترانزیت و حمل و نقل برای ایران منفعت راهبردی نخواهد داشت.
چینی ها به عنوان بزرگ ترین وارد کننده و صادر کننده جهان سیاستی که برای خود در کریدور ابریشم تعریف کردند بر واردات مواد اولیه از سایر کشورها و فرآوری آن ها و صادرات به سایر کشورها متمرکز شده است.
این یعنی چینی ها حمل و نقل و کریدور را به عنوان یک ابزار در خدمت تولید و فرآوری و افزایش زنجیره ارزش قرار دادند.
این درحالی است که مقامات کشور ما بدون اصلاح رویه های غلط در حوزه اقتصاد داخلی و بین المللی همه تخم مرغ ها را در سبد حمل و ترانزیت و گرفتن هزینه قرار داده اند ،مساله ای که مهر تاییدی بر این موضوع است که راهبرد کلانی برای این چالش وجود ندارد.
ابوقاسم
📌جایگاه حمل و نقل در توسعه و پیشرفت کشور
ابتدا درباره اهمیت حمل و نقل در پیشرفت و توسعه روابط راهبردی این نکته عرض کنم ، حمل و نقل منشاء پیوندهای ارزشمند و ماندگار میان کشورها است و منجر به چسبندگی تجاری و اقتصادی و بعد از آن سیاسی و امنیتی و از همه مهم تر فرهنگی میان کشورها می شود و خروجی آن تحقق امنیت تجاری و اقتصادی برای کشورها می شود و کشورها به راحتی نمی توانند شما را کنار بگذارند و تحریم کنند.
در واقع اگر بخواهیم ترکیه را به عنوان رقیب منطقه ای ایران در حوزه حمل و نقل معرفی کنیم و مثال بزنیم، می بینیم ترکیه با طراحی استراتژی کلان و برنامه ریزی ،حمل و نقل را در خدمت پیاده سازی راهبردهای ترسیم شده خود قرار داده است.
البته داستان سیاست های رسانه ای و شبکه سازی آن ها مساله دیگری است که به آن نمی پردازم
ترکیه با ترسیم سیاست قدرت در اقدامات خیرخواهانه سیاست فرهنگی،تجاری اقتصادی و سیاسی مطلوبی در آفریقا دنبال می کند.
راهبردی که ترکیه را به یک قدرت نوظهور در اقتصاد،مدنیت،دانشگاه ها،معادن،ترانزیت و انرژی در آفریقا و در یک جمله به بازیگر مهم در آینده آفریقا تبدیل کرد حجم مبادلات تجاری ترکیه در سال ۲۰۲۰ ۲۶ میلیارد دلار بود که تا سال ۲۰۳۰ حجم مبادلات تجاری آن ها با آفریقا به ۱۰۰ میلیارد خواهد رسید
ترکیه حمل و نقل هوایی و دریایی خود در منطقه که به عنوان عنصر حیات بخش در روابط کشورها هست را به خدمت کلان راهبردهای خود در آفریقا در آورد.
صادرات تولیدات صنعتی و جلوگیری از خام فروشی،واردات مواد اولیه معادن به ترکیه و فرآوری آن ها و همچنین برای تولید انرژی و تامین صنعت برق چندین کشور آفریقایی توسط شرکت های ترکیه از آثار برجسته سیاست های ترکیه در آفریقا بود
نتایج خیره کننده ترکیه درآفریقا نتیجه استراتژی مشخصی است که از سال ۲۰۰۳ در آفریقا آغاز شد و ابزارهایی نظیر حمل و نقل هوایی و دریایی و ریلی و همچنین رسانه را در خدمت راهبردها قرار دادند
ما در ایران با فقدان راهبرد کلان روبه‌رو هستیم و انتظار داریم همه چیز را با حمل و نقل حل و فصل کنیم
حجم مبادلات تجاری ایران و آفریقا به یک میلیارد دلار هم نمی رسد و عملا هیچ راهبرد تجاری با آفریقا در بخش سرمایه گذاری، ورود بخش خصوصی به بازار آفریقا و صادرات وجود ندارد و به آن توجه نمی شود و گمان می کنیم مشکل با حرکت کشتی و یا پرواز هواپیما به آفریقا حل می شود،مثل این می ماند که در فرودگاه منتظر پهلوگیری کشتی باشیم
ابوقاسم
سال۷۹ سیاست های کلی بخش حمل و نقل از سوی رهبر انقلاب ابلاغ شد و تا الان هیچ اتفاق خاصی در این باره رقم نخورد.
احساس می کنیم برخی نمی خواهند ایران به روزهای اوج برسد
عملا در ۲۴ سال گذشته از این ابلاغیه اتفاق خاصی نیافتاد
در جنگ روایت ها دشمن جوری بازی میکنه و به شکلی قواعد بازی رو تنظیم میکنه که تصور نکنی دقیقا در کدام نقطه از درگیری قرار داری.
در جنگ روایت ها، دشمن اجازه نمیده تحلیل و محاسبه درستی از اوضاع پیرامون داشته باشی، یا بهتره بگم در جنگ روایت ها دشمن خودش اوضاع رو تحلیل میکنه
به عبارت دیگه، در جنگ روایت ها دشمن منافع خودش رو توی انتخاب ها و گزینه های پیش روی شما پیش بینی و تنظیم کرده و برای هر یک از انتخاب های شما برنامه داره
و نهایتا به این نقطه می‌رسیم که اصلا مساله جنگ روایت ها نیست بلکه تغییر ذهنیت ها و تصورات است و چالش اساسی استعمار فکری است نه جنگ روایت ها.
در جایی که تصمیمات از جانب افکار استعماری ساخته میشه و شکل میگیره و کلمات و واژگان رو بدون اینکه از بازی ذهنی ایجاد شده آگاه باشه اختیار کنه نیازی به جنگ روایت ها نیست
ابوقاسم