سابقا در بحث تحولات قفقاز تاکید کردم که ترکیه رقیب استراتژیک ایران در منطقه است. برنامه های ترانزیتی و کریدوری ترکیه تماما برای انزوای ژئوپولتیکی ایران تنظیم می شود. بحث کاملا فنی است اختلاف استراتژیک می تواند به شکلی مدیریت شود که به تهدید منافع في ما بین منتهی نشود،موضوعی که ترک ها آن را رعایت نکرده اند. طرح کریدوری عرب مد که هندی ها پیگیر آن هستند قرار است دالان جدید ترانزیتی از شرق آسیا به بنادر فلسطین اشغالی از طریق امارات_عربستان_اردن برسد و از طریق رفح از مصر سر در بیاورد. سناریوی پنهان کمپین های سیاسی این روزها کریدور ایده آل هندی ها و اسرائیل برای رسیدن به بنادر یونان و اتصال به دروازه های اروپا است که عملا دریای سرخ و کانال سوئز را در بلند مدت از حیز انتفاع خواهد انداخت. هندی ها همچنان به بندر چابهار و کریدور شمال_جنوب برای رسیدن به بازار روسیه و آسیای مرکزی و قفقاز به عنوان یک فرصت نگاه می کنند تا رضایت ایران در تعارض منافع با عرب مد و تنش های احتمالی در تنگه هرمز را به شکلی مهار کنند. عرب مد بدون تردید تهدید جدی برای ابتکار یک کمربند و یک جاده چینی ها است. بخش دیگر ماجرا که از دیدها پنهان ماند تعارض منافع ترکیه و مسیر کریدور میانی و ترانس خزر آن ها با کریدور عرب مد است که ظاهرا با اتصال کریدور زمینی سریع السیر از دهوک در شمال عراق تا گذرگاه های مرزی با عربستان که از قرار معلوم به کریدور زمینی عرب مد و رسیدن به یونان متصل می شود قابل حل است. این فرضیه امکانی ماجراست با نزدیک شدن آتن به تل آویو برای همسان سازی منافع مشترک بخصوص منابع انرژی کشف شده در مدیترانه ترکیه مذاکرات فشرده ای را با یونان برای حل و فصل اختلافات مرزی و مالکیت بر سر جزایر شروع کرده است بندر ام القصر عراق و قطار سریع السیر ۱۲۰۰ کیلومتری بصرة به دهوک و اتصال به خطوط ریلی ترکیه و اروپا کارت دیگر ترکیه برای کریدور خلیج فارس_اروپا و شرق به غرب برای اتصال به آسیای شرقی و چین خواهد بود. این یعنی ترکیه تهدید استراتژیک منافع ترانزیتی ایران است که باید به آن توجه شود. عراقی ها ۱۷ میلیارد دلار برای توسعه بندر فاو و ام القصر هزینه می‌کنند عراقی ها برای رسیدن به مدیترانه از سوریه نیز در صدد ترمیم زیرساخت های ریلی تا دیواره مرزهای سوریه هستند و همین اختلافات استراتژیک شرایط را پیچیده کرده است. افتتاح سی کیلومتری شلمچه_بصره که از قرار معلوم نقطه عطف اتصال ریلی به عراق_سوریه است تا کریدور شرق به غرب تا مدیترانه را تکمیل کنند مهم ترین ابتکار ایران در جنگ کریدو ها در عراق و سوریه است موضوعی که منجر می شود عراق و سوریه از طریق خطوط ریلی مستقیم به آسیای مرکزی و قفقاز و چین وروسیه متصل شوند. سعودی ها و کشورهای عربی نیز می توانند از طریق کویت و بصره عراق به این شبکه ریلی سراسری وصل شوند و خود را به بازار بزرگ آسیای مرکزی_جنوبی_چین_روسیه و قفقاز برسانند این نکاتی که عرض کردم لایه های پنهان رفتارهای سیاسی قدرت های منطقه است که به خاطر همین، به هیچ عنوان سیاست های خود نسبت به اسرائیل را تغییر نخواهند داد و عملا انسداد شریان های اقتصادی بر علیه اسرائیل یک شوخی است ابوقاسم

همه کشورهای عربی و اسلامی بجز ایران و محور مقاومت سر یک سفره نشسته اند و هر کدام به مثابه شغال به نوعی سهم خود را گرفته است تا نسبت به تحولات فلسطین و ظلم آشکار به مردم غزه سکوت کند

رهبری انقلاب اسلامی:دشمن ابزار کار دارد،دشمن را ضعیف و ناتوان فرض نکنیم دشمن را ضعیف و بیچاره نشمریم دشمن را بشناسیم ،توانایی های او را بدانیم و بشناسیم اما از دشمن نباید ترسید ابوقاسم

عدم بلوغ سیاسی و فضای تخریبی حاکم بر انتخابات باعث شد انتخابات عرصه کلی گویی شود و به راحتی نشود درباره افراد و شخص ها صحبت کرد. معتقدم جوانان نخبه و افراد عدالتخواه تحول گرا می توانند جای تفکرات پوسیده و تکراری را بگیرند حقیقتا از اینکه بخواهم لیست ایده آلی را معرفی کنم از حملات تیم های سایبری منتسب به برخی افراد میترسم این ها بویی از اخلاق نبرده اند باید دید شرایط چگونه پیش می رود،متناسب با آن تصمیم می گیرم ابوقاسم

علی رغم اینکه تحلیل انتخاباتی خاصی ارائه نداده ام اما کاملا می دانم چه اتفاقاتی در حال وقوع هست عرصه کلی انتخابات بسیار حساس پیش می رود. شورای ائتلاف همچنان ابتکار عمل را در دست دارد و انشقاق جار از شورای مرکزی کاملا منتفی شده است. با وجود مذاکرات فشرده شورای ائتلاف و پایداری اما همچنان می توان گفت اگر شورای ائتلاف از سبد رای خود اطمینان داشته باشد ممکن است از پایداری عبور کند جریان پایداری در میانه شریان_شورای ائتلاف مانده است و باید تاریخی ترین تصمیم در سپهر سیاسی خود را بگیرد اگر با شورای ائتلاف به توافق برسند عملا از معیارهای گفتمانی و اصیل خود دور شده اند موضوعی که در انتخابات مجلس سابق اتفاق افتاد و توجیه آن ها لولوی ساخته شده شورای ائتلاف از رقیب نسبتا ضعیف اصلاحات بود،درحالی‌که در شرایط کنونی توجیه مشابه وجود ندارد. ائتلاف پایداری با شورای ائتلاف به هر شکلی که باشد و با هر تقسیم بندی که شکل بگیرد پیامدهای قطعی نظیر انشقاق و فاصله بخشی از بدنه نخبگان و پایگاه اجتماعی این جریان خواهد داشت موضوعی که باید عمیقا به آن توجه کنند اگر با شریان ائتلاف کنند و تعدادی از کرسی های مجلس را بدست بگیرند(در این شرایط می توانند هشت کرسی بدست بیاورند)می توان گفت معادله سیاسی جدیدی در تهران شکل خواهد گرفت و وزنه سیاسی آن ها بکلی وزانت شورای ائتلاف را تحت تاثیر خود قرار خواهد داد. پایداری بخوبی می داند اگر از جایگاه اصیل و آرمانی خود فاصله بگیرد و نتواند بر اساس اصول و مبانی خود کنش گری کند مطمئنا شریان جایگاه گفتمانی آن ها را خواهد گرفت و انشقاق ها به این جهت سرازیر خواهد شد ابوقاسم

شرایطی که در قفقاز شکل گرفته پیامد های مهمی در بلند مدت بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران خواهد گذاشت این حقیقتی است که نمی توانیم از آن فرار کنیم. قبل از اینکه انتظار داشته باشیم در تحولات قفقاز، چرا ارمنستان خود را به ایران نزدیک نکرد باید ماهیت بازی ایران در قفقاز را آسیب شناسی کنیم که چگونه شد که ایروان در روابط خود با تهران با احتیاط پیش می رود. صحبت های اخیر نخست وزیر ارمنستان مبنی بر اینکه روابط با ایران باعث تنش می شود راهبرد یکجانبه ایروان نیست بلکه متاثر از رفتار نامشخص ایران در منطقه قفقاز بوده است. ما در قفقاز بازی مشخصی نداریم و ابتکار مشخصی هم برای تعریف امنیت ملی و جلوگیری از گسترش جغرافیای امنیتی و اطلاعاتی اسرائیل در مرزهای شمالی کشور نداریم بدون داشتن ابتکار میدانی خط و نشان های سیاسی نمی توانند تعیین کننده باشند همان طور که تا الان تعیین کننده نبوده است ترکیه و آذربایجان غلبه روانی خود در قفقاز را تثبیت کرده اند و این موضوع نیز با حمایت ضمنی روس ها همراه شده است. کشورهای آسیای مرکزی و همچنین پاکستان ،برای اتصال به کریدور میانی و رسیدن به اروپا از طریق ترکیه از کریدور زنگزور و توسعه ترانس خزر حمایت کرده اند اجماع منطقه ای خطرناک در قفقاز نتیجه چیست؟این اجماع که نتیجه ای جز انزوای ما نخواهد داشت برآیند چه سیاستی است؟حتی ارمنستان هم از ترسیم روابط راهبردی با تهران چشم پوشی می کند و رضایت ضمنی خود مبنی بر راه اندازی کریدور ریلی از باکو به نخجوان از خاک ارمنستان را اعلام کرده است؟؟؟ خوب است عزیزان وزارت اطلاعات به پرونده قفقاز ورود کنند و نسبت به افراد با نگاه های قبیله ای و پان ترکیسم که ۲۵ سال است فقط و فقط به رژیم باکو امتیاز سیاسی و اقتصادی می دهند حساسیت به خرج دهد تنگ شدن عرصه در قفقاز ما را متحمل ضررهای امنیتی و اقتصادی،سیاسی و حتی تجزیه خواهد کرد کما اینکه بازی دوگانه به این سمت و سو پیش می رود،منطق آقایان بی سواد این بود که فعال کردن پلن های خاک خورده ما را متحمل ضرر می کند این در حالی است که قدرت نرم ترکیه و باکو شرایط پیچیده تری را پیش کشیدند. می گویند راهبرد رژیم صهیونیستی در قفقاز تمرکز زدایی از اولویت های منطقه ای ایران در مساله فلسطین است. درحالیکه قبل از آنکه شرایط به الان برسد بایست پلن های خاک خورده را نسبت به باکو فعال می کردید تا عرصه برای جولان دادن اسرائیل فراهم نشود. سیاست های غلط این افراد با ذهن های فرسوده عملا زمینه گسترش جغرافیای امنیتی و اطلاعاتی اسرائیل در قفقاز را تثبیت و آن را به نقطه عملیاتی سازی رسانده اند و الان می گویند اسرائیل می خواهد تمرکز ما از فلسطین را تغییر دهد حذف مسیر ایران از کریدور میانی به اروپا امنیت تجاری و اقتصادی ما را با تهدید روبه رو می کند. روند تحولات قفقاز منجر به تقویت احزاب و جریان های ناسیونالیست در جمهوری آذربایجان و ترکیه شده است و آثار خود را در شمال کشور نیز خواهد گذاشت خب پس شما دقیقا کدام تهدید را مهار کرده اید؟؟بجز اینکه بگویید مسیر جایگزین زنگزور را از خاک ایران بخواهید بکشید و عملا خودتان با دست خودتان کریدور میانی را به ترکیه و باکو بدهید چکار کردید؟؟ موضوعی که با واکنش ارمنستان روبه رو شد که اگر قرار است این کریدور کشیده شود خب ما از زنگزور حمایت می کنیم تا حداقل از منافع آن بهره مند شویم بنظر می رسد عزیزان وزارت اطلاعات باید به صورت جدی به موضوع ورود کنند و از رفتار ذی نفعان قبیله ای که لابی الهام علی‌اف در تهران هستند جلوگیری کنند ابوقاسم

فقدان فهم منظومه ای متغیرها و معادلات منطقه ای و فرا قاره ای منجر به تصمیم گیری های جزیره ای کوچک و محدود که پشتوانه تحلیلی با شعاع جهانی نداشته است مشکل اساسی حلقه های میانی کشور است که آسیب های آن دارد خود را نشان می دهد ابوقاسم

اخیرا برخی از سربازان روس که مناطق جدیدی از خاک اوکراین را تصرف کرده اند تصاویری از شهید حاج قاسم سلیمانی را در قالب پارچه های از قبل آماده شده در دست گرفته اند این کار با هر انگیزه و از طرف هر نیرویی که می خواهد باشد(چه روس،چه ایرانی) به ضرر منافع ملی است این تصویر من را یاد شیطنت روس ها در نشر اخبار کمک تسلیحاتی و پهپادی به روسیه در جنگ اوکراین و هزینه سازی برای ایران انداخته است. مساله تاسف برانگیز این است که برخی رسانه ها بدون توجه به پیامدهای این قبیل کارها،با ژست افتخار و حس غرور آفرینی اقدام به نشر این تصویر می کنند ما برای افتخار و احترام به حاج قاسم عزیز انگیزه های زیادی داریم اما این قبیل تصاویر اساسا شیطنت های رسانه ای روس ها است که باید فکری برای آن کرد ابوقاسم

🔴راهبردهای ایالات‌متحده برای تقابل با روسیه، چین و ایران در اوراسیا👇 اندیشکده هادسون در ایالات‌متحده امریکا با انتشار مقاله ای تحت عنوان "آمریکا به یک حمله دیپلماتیک در سراسر اوراسیا نیاز دارد"، به بررسی ۱۰ راهبرد استراتژیک برای تقابل با مسکو و تحکیم نفوذ واشنگتن در اوراسیا بویژه در آسیای مرکزی پرداخته است. در این مقاله آمده است : ضعف‌های روسیه در اوکراین و کاهش نفوذ مسکو در اوراسیا، فرصتی را برای پیشبرد منافع ملی واشنگتن فراهم کرده است. برای استفاده از این فرصت، واشنگتن باید یک حمله دیپلماتیک در سراسر منطقه برای به حداکثر رساندن نفوذ ایالات متحده، ایجاد روابط دوجانبه و چندجانبه جدید و احیا یا بهبود روابط موجود انجام دهد: 1. احیای تعامل ایالات متحده با سازمان دموکراسی و توسعه اقتصادی-گوآم (گرجستان، اوکراین، آذربایجان و مولداوی)؛ 2. تعامل با سازمان کشورهای ترک: اعضای سازمان کشورهای ترک در کنار هم، بخش مهمی از اقتصاد جهان و غنی از منابع طبیعی از جمله نفت، گاز و مواد معدنی خاکی کمیاب هستند.  برخی از مهم ترین مسیرها و مقاصد ترانزیتی - تجاری جهان، مانند تنگه ترکیه، کریدور میانی و شکاف گنجه، در قلمرو کشورهای عضو OTS هستند. ایالات متحده باید روابط خود را با OTS به عنوان یک اقدام اعتمادساز برای روابط ایالات متحده و ترکیه که نیاز به بهبود دارد، تقویت کند. در ابتدا، واشنگتن باید جاه‌طلبی و انتظارات خود از تعامل ایالات متحده با OTS را تعدیل کند. مقامات مربوطه ایالات متحده باید با همتایان OTS خود ملاقات کنند تا راه را برای نشست US-OTS در سطح وزیر خارجه هموار کنند و در نهایت، این می تواند به نشست سران US-OTS منجر شود. 3.تبدیل پلتفرم C5+1(کشورهای آسیای مرکزی+امریکا) به C5+2 با اضافه کردن آذربایجان: اندیشکده هادسون، سومین راهبردی را که ایالات‌متحده باید اتخاد کند، توسعه پلتفرم C5+1 دانسته است که واشنگتن باید با اضافه کردن رسمی آذربایجان به این جمع، پلتفرم C5+1 را به C5+2 تبدیل کند. آذربایجان دروازه آسیای مرکزی برای جامعه ترانس آتلانتیک است و بسیاری از پیوندهای اقتصادی، فرهنگی و ترانزیتی را با این منطقه از طریق آذربایجان می تواند به اشتراک گذارد. 4. واشنگتن باید واقعیت جدید ژئوپلیتیکی در قطب شمال را بپذیرد و یک قالب جدید "متفقین قطب شمال" برای همکاری طراحی کند. 5. افزایش تعامل با جبهه مقاومت ملی افغانستان(NRF): نگارنده در مقاله اندیشکده هادسون می نویسد: پس از خروج ایالات متحده از افغانستان در اوت ۲۰۲۱ و تسلط طالبان به این کشور، افغانستان بار دیگر به پناهگاه تروریست‌ها تبدیل شده است و بیش از ده‌ها گروه مختلف تروریستی آزادانه در افغانستان فعالیت می کنند که بیشتر آنها از مهمان‌نوازی و حمایت طالبان برخوردارند. تنها نیروی مخالف مسلح واقعی و غیر افراطی علیه حکومت طالبان، (NRF) و احمد مسعود است که به موازات مبارزات مسلحانه، یک تلاش دیپلماتیک را در وین رهبری کرده و پیش می برند تا جنبش‌های مختلف ضد طالبان را همسو کنند. دولت ایالات‌متحده باید همکاری و تماس با اعضای NRF را افزایش دهد تا درباره این گروه، اهداف و نیازهای آن اطلاعات بیشتری کسب کند. فرماندهی مرکزی ایالات متحده همچنین می تواند یک افسر رابط را برای NRF مستقر در خارج از سفارت ایالات متحده در دوشنبه-تاجیکستان تعیین کند. 6. فشار برای احداث خط لوله ترانس خزر: ایالات متحده در دهه 1990 نقش کلیدی در قفقاز جنوبی و مناطق خزر ایفا کرد و از پروژه‌های خط لوله بزرگی مانند باکو-تفلیس-جیهان حمایت کرد. در این شرایط باید ترانس خزر در نقطه تمرکز باشد. این امر مستلزم افزایش تعامل دیپلماتیک با آذربایجان و ترکمنستان به عنوان بخشی از تلاش هماهنگ بین ایالات متحده، اتحادیه اروپا و ترکیه است. با گذشت زمان، این گروه باید امکان گنجاندن میادین گازی قزاقستان با استفاده از اتصالات داخلی را نیز بررسی کند. در این بخش آمده است: با سیگنال‌های مثبت از عشق آباد و باکو و کاهش نفوذ روسیه و ایران در منطقه، اکنون زمان فشار ایالات متحده برای ایجاد خط لوله ترانس خزر فرا رسیده است. 7. احیای مشارکت ایالات متحده در طرح سه دریا؛ 8. توجه به پتانسیل کریدور میانی برای امنیت اقتصادی و انرژی منطقه و تمرکز برای توسعه زیرساخت‌های آن: با تحریم‌های بین المللی روسیه و ایران، بسیاری از کشورهای منطقه به دنبال مسیرهای تجاری و ترانزیتی بهتر بین اروپا و آسیا هستند. تنها یک گزینه مناسب برای تجارت شرق و غرب برای دور زدن روسیه و ایران وجود دارد؛ کریدور میانی. مسیر حمل و نقلی دیگری نیز وجود دارد که می تواند تجارت و ارتباطات منطقه ای را تقویت کند؛ (کریدور زنگزور.) ابوقاسم

همانطور که روسیه و ایران رفتارهای تنش‌زای خود را تشدید می کنند، کریدور میانی اهمیت بیشتری پیدا می کند.  همانطور که ایالات متحده در دهه 1990 از پروژه‌های منطقه‌ای مانند خط لوله باکو-تفلیس-جیهان حمایت سیاسی کرد، اکنون نیز باید از احداث زیرساخت های جدید ترانزیتی و انرژی منطقه‌ای در امتداد کریدور میانی حمایت کند. ایالات متحده همچنین باید از خطوط ترانزیتی که ارمنستان را به منطقه متصل می کند، حمایت سیاسی کند. اگر صلح واقعی وجود داشته باشد و ایده خط لوله ترانس خزر محقق شود، دولت های منطقه می توانند برای ایجاد خط لوله گاز ترکمنستان - آذربایجان - ارمنستان - نخجوان - ترکیه (TAANAT) تلاش کنند. 9.گسترش نفوذ نرم و تقویت توان اطلاعاتی؛ 10. اصرار به گفتگوی مستمر و افزایش حضور همه‌جانبه در اوراسیا (بویژه آسیای‌مرکزی)