eitaa logo
از آگاهی تا خردمندی
141 دنبال‌کننده
428 عکس
67 ویدیو
25 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
سومین نشست فرهنگی اراک با موضوع "تجلیل شهردار دوره دفاع مقدس اراک" حاج آقا مهان‌پور در روز 27 مهر 1397 در منزل تاریخی حاج ابراهیم حسینجانی برگزار گردید. https://t.me/abolfazlabbasibani
۱۵۰.مدیریت و ابزار آن ابوالفضل عباسی بانی-30 مهر97 در حوزه مدیریت سه محور زیر مطرح است: 1.اهداف 2.منابع 3.ابزار 1.اهداف:ماده 1 قانون شوراها می گوید: "پیشبرد سریع برنامه های اجتماعی، اقتصادی،عمرانی،بهداشتی،فرهنگی،آموزشی و سایر امور رفاهی از طریق همکاری مردم" آیا در این شهر بجز مباحث پسماند و عمران و اتوبوس و تاکسیرانی و عوارض و ماده صد مبحث دیگری مدنظر مدیریت شهری بوده؟ هرچند امروز شاهدیم کمیسیون فرهنگی شورای پنجم کارهای ماندگاری از خود بجای نهاده ولی در سایر بخشهای مصرح در اهداف چه کار شاخصی را میتوان نام برد؟! 2.منابع: در اینجا منظور منابع مالی و منابع انسانی است که برای رسیدن به اهداف مورد نیاز بوده و بایستی توسط ساز و کارهای قانونی تامین و مدیریت شود و در این بخش متاسفانه در تمام این سالها جز بودجه دولتی و اخیرا هم بخشی از عوارض مالیات بر ارزش افزوده و اندک درآمد ساخت و ساز، امکان دیگری در جذب سرمایه را شاهد نبوده ایم !! 3.ابزار:در زمینه ابزار مدیریت، چهار رکن ساختار،برنامه‌ریزی،تکنولوژی و رفتار سازمانی که با کنار هم گذاشتن این چهار رکن می‌توان به خوبی کار مدیریت را پیش برد: 1. ساختار: ساختار سازمانی مدیریت شهری و مشخصا شهرداری اراک از چنان گسستِ واگرایانه ای رنج می برد که ابتدا بایستی از دکتر ناصر میرسپاسی پدر علم مدیریت منابع انسانی تقاضا کنیم به درمان روابط حاکم بر منابع انسانی اش بپردازد از پستهای دائما سرپرستی تا هزار و یک مشکل در هم تنیده بنظر حقیر غیرقابل حلِ پرسنلی و زیرآب زنی و تهمت و افترا و بهره وری پایین و .... از سوی افرادی انگشت شمار و متاسفانه قدرتمند تا دهها درد بی درمان دیگر ! 2.برنامه‌ریزی: در این خصوص بارها و بارها گفته ام و بار دگر میگویم و خلاصه اش اینکه مشکل شهرداری حقوق گرفته یا نگرفته همسرِ شهردار نیست ، گلدان ها و 32 دست کت شلوار و مسایلی از این دست نیست بلکه نداشتن برنامه راهبردی و عدم مدیریت درست منابع انسانی است. 3.تکنولوژی : شهر اراک با یک برف معمولی تعطیل و در خود فرو رفت و این نبود مگر "حاکم نبودن مدیریت موثر و پایدار " در مقوله نگهداری و تعمیرات! بدیگر زبان اینکه اگر تجهیزات فرسوده ای ام هست با مبحثی با این نام کاملا بیگانه است. 4. رفتار سازمانی : در این باب چه گویم که ناگفتنم بهتر است/زبان در دهان پاسبان سر است. ** و خلاصه کلام اینکه" چه کند یک مدیر با دوسه کار"؟! https://t.me/abolfazlabbasibani
"امیرِاراک" ابوالفضل عباسی بانی- 2 آبان 1397 ایران دارای چندین مجسمه معروفی است که مهمترینش تندیس "فردوسی بزرگ" ساخته 1338 ،دومین تندیس مهم کشور مربوط به "نادرشاه افشار" پادشاه قدرتمند ایران و سومین مجسمه مهم کشور هم متعلق به امیرِشهید "میرزاتقی خان فراهانی" است که اتفاقا یکی از بهترین آثار استاد زنده یاد ابوالحسن خان صدیقی است که پس از 32 سال از ایتالیا بایران منتقل گردید. از دیگر مجسمه های مهم ساخت استاد صدیقی می توان به مجسمه های بوعلی سینا، خیام، یعقوب لیث صفاری و سعدی اشاره نمود. و اما دومین مجسمه امیرکبیر بنا به پیشنهاد ما در کارگروه فرهنگی شورای شهر، بارتفاع 8/20 بدست استاد وحید مسن آبادی یکی از هنرمندانِ جوان و خوش آتیه اراک در مدت حدود یک سال ساخته و بزودی در اراک نصب خواهد گردید . محل نصب این مجسمه ، ورودی اراک از سمت تهران و میدان امام خمینی تعیین شده که بدلایل زیر مناسب نیست: 1.نام این میدان با نام نامیِ امام خمینی(ره) شناخته می شود و نصب تندیس امیرکبیر در آن چندان سنخیتی ندارد. ۲.فلسفه وجودی مجسمه علاوه بر زیباشناختی و ترویج هنر ، شناخت بیشتر و گرامی داشت صاحب اصلی اثر است(در اینجا امیرکبیر مدنظراست) که اهداف دیگری از جمله جذب گردشگر و زنده نگهداشتن یاد و خاطره بزرگان می باشد که با چنین معیاری ، نصب مجسمه امیرکبیر در اصلی ترین میدان شهرِ اراک، جذابیتی دوچندان آفریده و در کنار اجرای مصوبه پیاده راه- که پیشنهاد دیگر ماست و بزودی اجرایی میشود-در این محوطه، فضایی نوستالژیک به شهروندان اراکی هدیه می شود. ۳.باغ ملی اراک بعنوان اصلی ترین میدان شهر تقریبا در هیچ دوره تاریخی از نماد مناسبی برخوردار نبوده و این مهم موجبات ناراحتی و حتی خشم شهروندان بوده و در گپ و گفتهای گلایه آمیز از وضع نامناسب شهر به عنوان نمونه بآن اشاره می کنند که با نصب این مجسمه فاخر در مرکز شهر حسرت و نیاز 200 ساله مردم به وجد و حالِ خوش مبدل خواهد شد. ۴.نصب تندیس امیر در میدان شهدا و سردیس سایر فرزانگان شهیر و نامدارِ "حوزه تاریخی اراک" در گرداگرد آن علاوه بر آگاهی بخشی از پیشینه درخشان این سرزمین، حس میهن دوستی و عُلقه و تعلق خاطر در شهروندان اراک تقویت شده، همگرایی بیشتری ایجاد خواهد شد. ۵.نظر به رویکرد مدیریت شهری جدید بر حرکت بسمت شهرِ گردشگر پذیر، وجود چنین میدانی با سردیس امیر و تندیس اکثر مفاخر اراک‌بزرگ که در عین حال اکثرمفاخرِ ایران هم محسوب می شود موجب ورود گردشگر به مرکز شهر خواهد شد. بازهم خواهم نوشت. https://t.me/abolfazlabbasibani
خودانتقادی حاکمیت ابوالفضل عباسی بانی-14 آبان 97 معمولا بخش خالی لیوان در جامعه نمود عینی پیدا می کند لذا مردم معمولا و ذاتا تمایل و عادت به دیدن مثبت ها ندارند و از طرفی نقد و انتقاد آسان تر جذابتر و دارای مشتری بیشتری هست لذا مخاطبان نقد (البته باید گفت غر و لند) بیشتر و طرفداران بیشتری ام دارد لذا آنچه می بینیم و می شنویم ایراده و ایراده و ایراده و مثبتها هم فقط و فقط از سوی حاکمیت منعکس میشود لذا یک تناظر ناخواسته بپاخاسته بدین شکل که اکثریت مردم، نقادِ صرفا اشکالات(که شاید 10تا15 درصد بیشتر نیست) و اکثریت حاکمیت هم مدافع صرفِ قوت ها میباشد( که اتفاقا بخش پرِ لیوان هم هست و خیلی ام پر بیراه نیست) لذا بر حاکمیت است تا با تغییر رویکرد، توامان خود نیز در کنار انعکاس نقاط مثبت ، نقاط منفی را هم راسا بیش و پیش از مردم ،مورد نقد و آسیب شناشی قرار داده تا جامعه هم بمرور در کنار نقدها به تحلیل و سپاسِ نقاط مثبت هم عادت کند و با این شیوه هرچند دیر ولی حتما و یقینا امید این گمشده جامعه ایران اندک اندک نمایان خواهد شد. https://t.me/abolfazlabbasibani
جولان بدبینان ابوالفضل عباسی بانی -15آبان 97 متاسفانه بدلیل اینکه مدیران توانمند با کمتر بی مهری ای میدان رو ترک و فضا را به کوتوله ها سپرده و موجبات ایجاد ناامیدی در جامعه را فراهم آورده و این موضوع بیشترین ضربه را به اقتصاد وارد میکند و باعث میشود با بزرگ دیدن مشکلات،ظرفیت ها و داشته های ارزشمند خویش را نبینیم که در اینجا به یکی از غولهای بالنده اقتصادی ایران عزیز اشاره میکنم : شرکت سرمایه‌گذاری تأمین اجتماعی، (شستا)شرکت هلدینگ سرمایه‌گذاری با زیر زمجموعه ای از 8 هلدینگ دارویی ، عمران، حمل و نقل تامین هلدینگ سیمان ،تامین هلدینگ صنایع عمومی ،تامین هلدینگ نفت،گاز، پتروشیمی هلدینگ ،صبا تامین هلدینگ صدر تامین هلدینگ ،صنایع نوین تامین وابسته به تأمین اجتماعی ایران فعال در زمینه مدیریت سرمایه‌گذاری، تجارت و بازرگانی،  مدیریت دارایی و مبادلات سهام شرکت‌ها در سال ۱۳۶۵ در قالب یک شرکت سهامی خاص، با سرمایه اولیه ۲ میلیارد تومان، از دارایی‌های سازمان تأمین اجتماعی ایران تأسیس و در حال حاضر ۱۰ درصد ارزش بورس اوراق بهادار تهران، متعلق به شستا می‌باشد. شستا یک شرکت سرمایه‌گذاری مادر (هلدینگ) است که مجموعه‌ای با بیش از ۱۷۰ شرکت و مؤسسه را اداره می‌کند که برخی از آنها عبارتند از :  کارخانجات داروپخش،  داروسازی اکسیر،داروسازی فارابی،شرکت کشت و دامداری فکا، شرکت داروسازی زهراوی، داروسازی ابوریحان،داروسازی دانا، لابراتوارهای رازک، پارس دارو و شرکت ژلاتین کپسول ایران. مجموع دارایی‌های این شرکت سرمایه‌گذاری در سال ۱۳۹۱ بالغ بر ۳۹ هزار میلیارد تومان و سود سالانه آن نزدیک به ۳۰۰۰ میلیارد تومان بوده  و این درحالی است که سود ۴۰۰ شرکت دیگر که در بورس فعال می‌باشند جمعاً ۱۶۰۰۰ میلیارد ریال بوده است. البته بازدهی واقعی شستا ناشی از سرمایه‌گذاری در شرکت‌ها به‌مراتب بیش از آن میزانی است که به لحاظ مالی و حسابداری نشان داده می‌شود. شستا دارای ۳۰ شرکت زیرمجموعه و ۷ شرکت هلدینگ می‌باشد، که فعالیت‌های گسترده‌ای را در صنایع مختلف در ایران انجام می‌دهند. این فعالیت‌ها شامل ۴۰ درصد کار توزیع دارو، سرمایه‌گذاری ۴۰ درصدی در بازار سیمان، در اختیار گرفتن ۳۰ درصد از بازار قیر، ۱۷ درصد بازار تایر، ۷۰ درصد ترابری ریلی و برخی فعالیت‌های اقتصادی دیگر است. بعضی از مؤسسه‌های وابسته که تمام یا عمده سهام آنها متعلق به شستا است عبارتند از: شرکت تاپیکو،بانک رفاه کارگران،  کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران، شرکت فولاد مبارکه اصفهان، شرکت ملی صنایع مس ایران، دانشگاه علوم قضایی، نفت ایرانول، پتروشیمی جم، شرکت سرمایه‌گذاری خانه‌سازی ایران، خدمات بهداشتی درمانی میلاد سلامت تهران، گروه پزشکی حکمت و مؤسسه‌های دیگر. بیاییم در کنار بدبینی ها و مرغ همسایه را غاز دیدن کمی هم به داشته های خود بیندیشیم! https://t.me/abolfazlabbasibani
درصد پیشرفت ابوالفضل عباسی بانی -22آبان 97 پیرو تحلیل آماری جناب مهندس نادری در خصوص درصد پیشرفت پروژه های شهری مطالب زیر درخور توجه است: 1.پروژه میدان ورزش درصد تکمیل این پروژه با متوسط پیشرفت 3/5 درصد طی 19 ماه پیش از تاجران و درصد پیشرفت 2/31 درصدی 12 ماه پس از آن نشان دهنده درصد تکمیل 94/22 میباشد. 2.پروژه شریعتی درصد تکمیل این پروژه با متوسط پیشرفت 2/52 درصد طی 21 ماه پیش از تاجران و درصد پیشرفت 2/08درصدی 12 ماه پس از آن نشان دهنده درصد تکمیل 77/88می باشد. 3.پروژه علم الهدی درصد تکمیل این پروژه با متوسط پیشرفت 1.59درصد طی 42 ماه پیش از تاجران و درصد پیشرفت 1/79 درصدی 12 ماه پس از آن نشان دهنده درصد تکمیل 88/26می باشد. که بطور متوسط این سه پروژه بزرگ شهری در حدود 87 درصد تکمیل اند و اگر ادامه کار این طرح ها با همین آهنگ پیشرفت نماید در بدبینانه ترین حالت تاریخ مصرف پروژه های شهری 1397 خواهد بود و تمام! لذا از ابتدای سال 98 ماییم و مدیریت شهریِ بدون پروژه های کلان که چاه ویلِ بودجه و نقدینگی بوده اند و از آن پس نیستند و ماییم و مطالباتی چند که خواهم گفت وگفت.... https://t.me/abolfazlabbasibanin
جاده و اسب مهیاست ابوالفضل عباسی بانی-24 آبان 1397 برف و سرما و جاده و یخبندان و تحصیل برای دانش آموزان دهه 60 و پیش از آن البته مصیبت بود و سختی و گرفتاری! و برای ما بچه های روستا مصیبتی عظیم تر ! بایستی ساعت 4/5 صبح بیدار می شدیم و هرآنچه لباس گرم داشتیم برتن می کردیم و در کنار جاده منتظر وانتی،سواری ای ، مینی بوسی چیزی می ماندیم تا یکی از وسایل نقلیه از روستاهای بالاتر باظرفیتی تکمیل سربرسد و یکی دونفر از ماها را در لابلای مسافرین جای دهد و برساندمان به روستای دیگر و ... حال بماند که در مدت سه سال دوره تحصیلیِ مقطع راهنمایی تعداد دانش آموزان کم و کمتر می شد و در نهایت من، نخستین فرد از تیم هم کلاسی های خویش از روستای بان بودم که توانستم از کوران حوادث(سرما و جاده) عبور و وارد دانشگاه شوم و بقیه دوستانم بترتیب از سال اول راهنمایی تا پایان دبیرستان همینطور کم و کمتر شدند که فعلا موضوع این مطلب نیست و بماند بوقتِ دگر. سال 65 اما من هم عملا ترک تحصیل کردم و سرما و سختی های جاده و...برخی شیطنت اطرافیان مثلا از سر دلسوزی مرا مغلوب و عطای تحصیل را برلقایش بخشیدم ! در همین زمانِ ترک تحصیل و همزمان با دهه فجر انقلاب اسلامی ،با دیدن برنامه های ویژه این ایام که در مدارس و توسط دانش آموزان برگزار و در تلویزیون بنمایش در می آمد چنان حس غبن و شکست و جاماندگی در من بوجود آمد بدین معنی که نمی توانستم در آن شرایط خود را سهیم در آن شادیها بدانم و احساس غرور بکنم و این حس نازیبا تجربه ی شیرینی برایم شد و تا اکنون با من است و کمتر درگیر احساسات و شیطنت اطرافیان شاید ختی دوست میشوم. دیروز چهارشنبه 23 آبان 1397 شاید نه نقطه عطف بلکه روزی متفاوت با روزهای دیگر برای مدیریت شهری اراک بود و اگر عظمت بوستان بانوان را در معدل 16 پروژه دیگر تاثیر بدهیم واقعا افتتاح 17 پروژه در چنین شرایطی که علاوه بر کمبود نقدینگی مخالفتهای جدی از طرف کسانی که شرعا، عرفا و قانونا باید در کنار شهردار باشند ولی مقابلش ایستاندند کاری است کارستان . این مخالفت های برخاسته از احساسِ سرما و جاده و دلسوزی!(بدخواهانِ سهم خواهِ ) موجب شده تا برخی از بدنه مدیریت شهری ضمن خودزنی ، طعم شیرینِ مشارکت در این مراسم را نیز از دست داده و مشمول اون ضرب المثل"بچمو میزنُم بوق همسام پاره شه" شوند. اون حس شکست و حس عدم مشارکت یک نوجوان 15 ساله در جشن و سرور میهنش چنان انگیزه ای در من ایجاد نمود که پس از چند ماه یعنی اسفند همان سال با مراجعه به مدرسه و همکاری جناب آقای قلعه نویی که اسمش را هرگز فراموش نمیکنم در کلاسهای مدرسه شرکت و با شرکت در امتحانات متفرقه پای در دبیرستان بگذارم. اکنون امیدوارم این عزیزان هم با اندکی تامل و تفکر، سردی سرما و جاده (بخوانید تلقین بدخواهان) با گرمای تعقل و میهن دوستی پشت سر نهاده و از این پس دست در دست یکدگر بدهند! میهن خویش را کنند آباد. ## این البته هرگز بمعنی طرفداری از شخص تاجران نبوده و همچنان بر انتقاداتم بر این مرد معتقدم که در گروه هست و تکرار نمیکنم. https://t.me/abolfazlabbasibani
5.پنجمین نشست فرهنگیِ "فرزانگان حوزه تمدنیِ اراک" با موضوع "تجلیل از خدمات ارزنده استاد فرزانه حاج ابوالقاسم فدایی " دبیر برجسته تاریخ و جغرافیا و معلمِ معلمان اراک با حضور حدود یکصد نفر از اندیشمندان این حوزه تمدنی و برخی مسئولین استان از جمله مهندس سیدمهدی مقدسی نماینده محترم اراک،علیرضا ایزدی رییس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و جمعی از اندیشمندان و مفاخر این سرزمین امروز جمعه 16 آذر 1397 در منزل قدیمی حاج ابراهیم حسینجانی(سرای فرزانگان اراک) برگزار گردید. در این نشست علاوه بر سخنان فرزندان و نزدیکان استاد فدایی ، شعر خوانی آقایان استاد ابراهیم گلستانی و میرمحمدی و سخنرانی سرکارخانم کارگشا از شاگردان ممتاز استاد فدایی، استاد محمد مددی نویسنده کتاب ارزنده تاریخ عراق، دکتر ابراهیم اصلانی ودکتر اسماعیل نادری از شاگردان استاد فدایی و استاد تاریخ ، نی نوازی استاد ربیعی و آواز استاد مددی و همچنین سید مهدی مقدسی نماینده مجلس و علیرضا ایزدی ریاست سازمان میراث فرهنگی و گردشگری از دیگر بخش های این آیین ارزنده بود. هفتمین مراسم نکوداشت در سرای فرزانگان اراک ویژه دوست خوبم از دیار کریمان "دکتر حسین خوش کیش" موسس دانشگاه صنعتی اراک نخستین دانشگاه پس از انقلاب با رتبه 17 در میان دانشگاههای برتر کشور با شکوه هرچه تمامتر در 13 اردیبهشت برگزار گردید. صحبتهای دکتر نجفی رییس فعلی دانشگاه درباره "صنعتی اراک"چنان غرور و خودباوری به ما منتقل نمود که عِرق و افتخارم به حوزه تمدنی اراک صدچندان شد و حتما درکتابم بخش ویژه ای به این دانشگاه افتخار آمیز اختصاص خواهم داد. نخستین واحد آموزش فنی در اراک در سال ۱۳۴۶ برای ماشین سازی اراک صادر و دانشگاه علم و صنعت ایران شعبه اراک هم براساس سیاست های دانشگاه مرکزی در دهه ۱۳۶۰ به وجود آمد و اولین تلاش گران و مسولان آن در اراک آقایان مهندس خداپرست و مهندس ذهبیون بودند .و اولین محل فعالیت آن هم در اراک در محله راه آهن در یک واحد اجاره ای در نزدیکی بیمارستان امیرکبیر بود بعدها پس از دریافت زمین توسط دانشگاه نسبت به ساختمان سازی و ایجاد رشته های تحصیلی و از جمله نقشه برداری در آن اقدام شد و همزمان دکتر خوش کیش پیگیر ارتقاء سطح دانشگاه شد و به ریاست آن منصوب شدند داده های اصلاحی در مورد دانشگاه صنعتی اراک👆 با این توضیح که یقینا تلاشهای زیادی توسط افراد زیادی در همه ی زمینه ها صورت گرفته و میگیرد ولی معمولا افرادی که موجبات حصول نتیجه و اون ضربه آخر میشود در یادها می ماند و انصافا در نشست دیروز جناب دکتر خوش کیش از این دوبزرگوار یعنی آقایان مهندس ذهبیون و خدا دوست و برخی دیگر نام بردند که بنده بجهت گرفتاری بسیار فرصت متن مطول نداشتم که امیدوارم دانشگاهیان ارجمند برمن ببخشایند و خطای احتمالی را گوشزد کنند. واین نکته فراموش نشود که بنای سرای فرزانگان اراک برتجلیل از بزرگان بالای 80 سال است و اگر قرعه بنام دکتر خوش کیش افتاد این بجهت این بود که خدمات و اقدامات ایشان بجهت غیر بومی بودن مشمول ضریب تاثیر شده و اینکه خواستیم به همگان نشان دهیم اراک و اراکی قدر بزرگان را میداند و رسم میهمان نوازی را میشناسد. https://t.me/abolfazlabbasibani
👇 شلم‌شوربای خصوصی‌سازی ابوالفضل عباسی بانی-۲ دی ۱۳۹۷ کمیسیون اجتماعی مجلس به حذف شرکت‌های پیمانکاریِ تامین نیرو و عقد قرارداد مستقیم دستگاه‌های اجرایی با نیروهای شرکتی رای مثبت داد. پیش از این اما مطابق ‌مواد ۱۳۶ و ۱۴۵ قانون برنامه چهارم، دولت مکلف بوده امور خدماتی خود را از طریق عقد قرارداد با بخش‌های غیردولتی انجام دهد، البته باز پیش از آن هم در سال ۱۳۸۱ و طبق مصوبه هیات وزیران، شرکت‌های پیمانکار خدماتی، متصدی انجام امور خدماتی دستگاه‌های اجرایی شده اما بدلیل برخی تخلفات و از جمله اقدام برخی دستگاه‌های اجرایی در تأمین نیروی کارشناسی خود از این طریق، دولت در سال ۱۳۸۴ هرگونه بکارگیری نیروی انسانی برای انجام وظایف و فعالیت‌های کارشناسی، کمک کارشناسی و تخصصی از طریق این‌گونه شرکت‌ها را بطور تمام‌ یا پاره ‌وقت ممنوع کرد. از سویی دیگر براساس مواد ۴۷ و ۱۷ قانون مدیریت خدمات کشوری، دولت مجاز بانعقاد قرارداد مستقیم با نیروهای خدماتی نیست، اما بموجب مصوبه مردادماه ۱۳۸۷، دستگاه‌های اجرایی را در مواردی موظف بانجام این کار کرده! خوب است بدانیم تعداد کارمندان کشور ژاپن با ۱۴۸ میلیون نفر جمعیت ۳۵۰ هزار نفر ولی ایران 80 میلیونی ۳ میلیون نفر! واین یعنی تردیدی نیست که سیستم دولتی ایران بشدت فربه است و در تمام این ۴ دهه جمهوری اسلامی باین موضوع اذعان داشته و همیشه برآن بوده تا با اتخاذ شیوه‌های مختلفِ رژیمی، اندکی از این فربگی بکاهد و متاسفانه بدلیل طمع بیش از حد دولتها به تصدی‌گری نه تنها موفق نشده بلکه روزبروز فربه‌تر و ناکارآمدتر شده و اتفاقا عمده دلیل مشکلات و بهتر بگویم معضلات اقتصادی مربوط به همین عامل یعنی تصدی‌گری دولتی است که این امر در کنار تعدد قوانین و مقررات و بخشنامه‌های بسیار زیاد و در مواردی متناقض، موجبات اشکالات اساسی در چرخش مناسب سیستم اقتصادی شده و تا تعاملی پایدار و نظام‌مند بین دولت و مجلس در رهایی دولت از این چالش صورت نگیرد همین آش و همین کاسه است. اگر تحقیق جامعی در خصوص قوانین صورت گیرد درخواهیم یافت که اتفاقا اقتصاد ایران در جایی دچار مشکل شده که قوانین تجاری‌اش دچار تجدید نظرات متعدد و گاه‌بگاه شده و موجبات سردرگمی، گیجی و عصبانیت زا برای مدیران و بنگاه‌های بالنده و توانمند و از دیگر سو بستری جذاب برای متخلفان و قانون‌گریزان شده و سوء استفاده‌گران برای بهره‌برداری از روزنه های متعددِ نادیده توسط قانونگذار شده و می‌شود. در خصوص حذف شرکت‌های تامین نیرو هم مگر نه‌اینکه ایجادشان از منظر سبک‌سازی دولتِ حجیم و تصدی‌گر بوده ؟! پس اگر چنین کنیم در واقع دولت و دستگاه‌های اجرایی را بازهم فربه‌تر و ناکارآمدتر نموده‌ایم! البته این بدان معنی نیست که مخالف حذف شرکت‌های تامین نیرو هستم اتفاقا بدلایلی موافق این هستم تا کارگران، این قشر عظیم و مولدِ جامعه به حقوق حقه خود دست یافته و از زیر یوغ استثمارِ برخی از شرکتهای تامین نیرو خارج شوند و این البته نشان دهنده ضعف ساختاری و قانونی دولت است که نتوانسته عامل مفید و موثری در استقرار یک سیستم کارآمد اداری باشد تا ذیل آن سیستمِ کارآمد، امکان بروز تخلف بسمت"صفر" میل کند. کم نیست کارگرِ بینوایی که توسط فرد یا افرادی در شرکتهای پیمانکاری با یک سوم حداقل حقوق بکار گرفته شده و کارت بانکی‌اش نزد شِبه کارفرما یا افراد ذی‌نفوذ دیگر قرار داشته و پس از واریز حقوق، مبلغ مورد توافق(همان یک سوم کمتر یا بیشتر) را دریافت و مابقی توسط لابی مربوطه بقول معروف هاپولی می شود و همین‌طور سایر مزایای متفرقه پرداختی که هیچ‌گاه نصیب برخی کارگران نمی شود حال آنکه شرکتهای مادر بدرستی بوظایف خویش عمل نموده و... لذا بعنوان یک فعال کارگری و نایب رییس جمعیت حامیان کارگران براین باورم که بجای اقدامات سخت نظارتی و پلیس و پاسگاه و دادگاه، بایستی قوانین محکم، اساسی و پایدار تدوین و بصورت سیستمی و بر بستر دولت الکترونیک بکار گرفته شود و راه هرگونه فرارِ قانونی و سوء استفاده مسدود گردد و در این مسیر از کشورهای پیشرفته الگو بگیریم . هرچند نخستین اقدام، ویرایش و قوانین متعدد است تا در اجرای یک فرآیند قانونی مجبور نباشیم استناد کنیم به ماده واحده فلان تبصره فلان قانون جامع سال فلان اصلاحی مجلس یا مجمع یا آیین‌نامه هیئت وزیران یا بخشنامه فلان سازمان و بهمان وزارتخانه و.... خلاصه اینکه یک انقلاب اداری باید در تجمیع و تمرکز قوانین جاری صورت گیرد وگرنه با حذف چندباره شرکتهای تامین نیرو تا مدتها درگیر شمولیت قانون جدید در سازمانهای مختلف دولتی، نیمه دولتی، غیردولتی، عمومی، غیرعمومی و....خواهیم بود و بعد از آن تازه سازمانی، فراخور شرایط جدید مدعی شمولیت یا عدم شمولیت عمومی یا خصوصی و یا حتی دولتی و غیردولتی خواهد بود و پرونده‌های جدید و دیوان عدالت اداری و باز روز از نو روزی از نو
‍ جریمه تشویقی ابوالفضل عباسی بانی- ۵ دیماه ۱۳۹۷ بارها شنیده و خوانده‌ایم که فلان گران‌فروش به فلان مبلغ جریمه شد. یا فلان شرکت بعلت فلان تخلف به فلان میلیارد تومان در حق دولت جریمه شد. امروز هم در اخبار خواندم شرکت اتوبوسرانی طرف قرارداد با دانشگاه علوم و تحقیقات که ده نفر از جوانان این سرزمین اهورایی را در ایستگاه ابدی! پیاده کرد! به‌دلیل نقص فنی همه ماهه جریمه می شده؟! جل الخالق!!! گویی قانون نانوشته‌ای میان متخلفین و طرف‌های قرارداد از سازمان‌ها ،شرکت‌ها و مراکز مختلفِ متخلف وجود دارد و ما نمی‌دانیم؟!! آخه عزیزِ دلِ برادر جریمه در حق دولت که در واقع نوعی تشویق هست!! چه چیزی نصیب مردم می‌شود؟! از اون طرف هم متخلف، با تقبل جریمه‌ای که قطعا درصد بسیار کمتری از رقمِ رفع اشکالِ مورد جریمه است از زیر بار تعهد خارج، و بلافاصله چندین برابر از جیب مردم جبرانش می‌کند و روز از نو روزی از نو!! پس در اینجا یک راه حل بیشتر باقی نمی ماند: 1.جنس گران نخریم. 2.سرویس نامناسب از هرنوعش استفاده نکنیم( *من روزی از روزهای دهه ۸۰ که قرار بود به ماموریت خارج از اراک بروم وقتی شرکت برایم خودرو پراید فرستاد سوار نشدم و نرفتم! به همین راحتی! ) خلاصه زورمان که به‌خودمان می‌رسد آخر این چه فرهنگی است که دایما از کیفیت پراید و پژو فریادمان به هواست ولی بمحض اعلام ثبت نام، دهها هزارنفر به سایت هجوم و پیشاپیش پول کالایی را که نیاز ندارند و به‌زعمشان بی‌کیفیت هم هست را واریز تا آیا باشند یا نباشند سال بعد تحویل بگیرند. در این‌جا گزارش یک کار خوب شرکت کمباین سازی ایران را که در تابستان سال ۹۶ در خصوص الزام شرکت حمل‌ونقل کارکنان خویش انجام داده را جهت چشم و هم چشمی یک کار درست توسط سایر سازمان‌ها و شرکت‌ها و صدالبته "دانشگاه‌ها"،"مهدهای کودک"،"مدارس" و...تقدیم می‌کنم: با عرض سلام ... در راستای ارتقاء سطح کیفی زندگی کاری همکاران و به‌منظور بهبود وضعیت وسایل نقلیه رفت و برگشت، با تلاش همکاران واحد سلامت و رفاه و مساعدت ویژه مدیریت محترم عامل صورت گرفت: از روز شنبه مورخ ۱۳۹۶/۰۴/۱۰ کلیه مینی بوس‌های قدیمی تبدیل به مینی‌بوس جدید خواهد شد. به امید روزهای درخشان و متعالی در خانواده بزرگ کمباین سازی ایران. https://t.me/abolfazlabbasibani
تحصیلات لازم ولی مهارت و تجربه لازمتر ابوالفضل عباسی بانی-9 دیماه 1397 دوره آقازادگی طی و امروز رسیدیم به مسئولیت پذیریِ "ماه دامادها" و در پاسخ اعتراض هم ، مدافعین این قشر بسیار زحمتکش! مدارک و مدارج تحصیلیِ این خانه زادانِ سوگولی را به رخ میکشند که بیا و ببین دامادِ گلمون دکترا دارند و دانشجوی پسادکترا هم هستند!! این واقعیت تلخ را گفتم تا بدون پرداختن به مصیبت دامادگی(هم وزن آقازادگی)بگویم ، تحصیلاتِ صِرف آنهم در دوره دانشگاه زدگی با هزاران واحد مختلف آزاد،شبانه،علمی کاربردی ، غیرانتفاعی، پیام نور و....نه تنها مزیت محسوب نمی شود بلکه سونامی ای شده بر سر حاکمیت بعنوان مطالبه گریِ اشتغال و... از دیگر سو اما سوگلی های این مدرک گرفتگانِ کلاس ننشسته ی بی بهره از حداقل سوادِ حتی در حد دبیرستان! امروزه داعیه مدیریت کلان داشته و متاسفانه شاهدیم بدون طیِ ابتدایی ترین پله های مهارت آموزی، بر عرش می نشینند و فرمان بر فرش می رانند. لذا از آنجایی که لازمه مدیریت سودبخش پس از تحصیلات دانشگاهی ،مهارت آموزی است و تحصیلِ مهارت هم تنها از طریق شاگردیِ استاد برمی آید و هیچ کس از پیش خود چیزی نشد/هیچ آهن خنجر تیزی نشد /هیچ قنادی نشد استاد کار /تا که شاگرد شکر ریزی نشد لذا برکسی پوشیده نیست حتی فارغ التحصیلِ پزشکیِ بانمره ممتاز دانشگاه هاروارد هم هرگز توسط کادرپزشکی همین بیمارستان ولی العصر خودمان (که پیش از این طی نوشته ای گفته ام از بهترین های ایران است) بلافاصله بعنوان معالج و طبابت و...پذیرفته نمیشود. بلکه باید مدتی را بقول معروف کارآموزی و کارورزی ومهارت آموزی نماید و همینطور است ورود دکتر مهندسان تازه فارغ التحصیل به سازمانها و کارخانجات که بی تردید روزها و ماهها و سالهای ابتدایی را زیر دست کارمندان و مدیران باتجربه به مهارت آموزی بگذرانند . چراکه دانش و تحصیل لازمه ورود به فضای کسب و کاراست ولی کفایتِ موفقیت در این فضا یقینا مهارت،آگاهی و آموزش عملی زیردستِ اساتید ِگاها دانشگاه ندیده حاصل می شود و کسبِ مهارت عملیِ 5-6 سالِ نخست لازمه دستیابی به پستِ "مسئول" و "سرپرست" بوده و برای دستیابی به پستهای مدیریتِ "میانی" و "ارشد" در شرکت و سازمانهای متوسط قطعا سابقه بیش از 5سال و برای شرکت و سازمانهای متوسط و بزرگ سابقه مهارت آموزی تجربی بیش از 10 سال لازم است آنهم بصورت سلسله مراتبی .بدین معنی که یک فرد با تحصیلات لیسانس ابتدا بعنوان کارورز وارد سیستم سازمانی شده سپس بعنوان کارشناس،کارشناس مسئول ،مسئول،سرپرست،رییس ،مدیر و...مراتب ارتقا را طی مینماید. در غیر اینصورت ،حتی اگر اهداف حاشیه ای از برخی انتصاب / انتخابات را نادیده بگیریم ،خسارات ناشی از کارنابلدی چنین مدیرانی بمراتب مخرب تر از حواشی ونگرانی هایی است که احزاب و گروهها و جناحها ابراز میکنند و آن عدم پیشروی و عدم تحقق برنامه های اول تا پنجم توسعه است که متاسفانه امروز شاهدش هستیم و هرگز کشوری را نمیتوان یافت که اهداف برنامه نخست محقق نشده ،برنامه دوم و سوم و چهارم و پنجم و امروز هم دنبال اجرای برنامه ششم توسعه اش باشد!!! به یزدان اگر ما خرد داشتیم/کجا این سرانجام بد داشتیم. https://t.me/abolfazlabbasibani
۱۶۰.هشدار به کارکنان محترم شهرداری ابوالفضل عباسی بانی-23 دی ماه 1397 برای تحلیل اتفاق تلخی که این روزها در کرمان رخ داده ابتدا عرض میکنم براساس ماده 1 قانون شوراها وظیفه اصلی مدیریت شهری"پیشبرد سریع برنامه های اجتماعی، اقتصادی ،عمرانی،بهداشتی،فرهنگی،آموزشی و سایر امور رفاهی از طریق همکاری مردم" است . فارغ از پایش و اندازه گیری چگونگی انجام یا عدم انجام این هدف بسیار جامع و فراگیر تردیدی نداریم که کارکنان شریف و زحمتکش شهرداری بویژه در بخشهای پاکبانی و فضای سبز و خدمات شهری از چنان شرایط سخت و طاقت فرسایی بویژه در فصول گرم و سرد سال برخوردارند و سختی های بسیاری متحمل می شوند تا ما شهروندان از شهری تمیز و سرسبز(البته نسبی) برخوردار باشیم و در این میان اگر در مدیریت کلان شهری و تاخیر پروژه ها و کوتاهی های احتمالی نقد و نگاهی هست که هست کوچکترین ربطی به بدنه اجرایی شهرداری نداشته و ندارد و "هر عیب که هست در مدیریت ماست"! شاید چندان توجهی نمیکنیم که بدنه مظلوم و زحمتکش همه سازمانها بویژه شهرداری که پیشانی حاکمیت تلقی شده و عملکرد این سازمان بی تردید بنام نظام نوشته و دستاویزی برای تبلیغ سوء شده و دودش فقط و فقط بچشم عامل اصلی رفته حال آنکه در برخی موارد صرفا ممکن است شوخی یا بی توجهی ای بیش نبوده باشد. با این مقدمه خواستم هشداری به کارکنان مظلوم شهرداری بویژه آنهایی که سروکار مستقیم با شهروندان دارند داده باشم که در برخوردها و علی الخصوص شوخی های خویش باهمکاران یا اطرافیان مواظب برخی شیطنت ها باشید تا خدای ناکرده ملعبه برخی دوستان بانمک! نشویم. بنده هم چون شما فیلم دو نوجوان گل فروش کرمان را در شبکه های اجتماعی دیدم ولی خوشحالی(یا حداقل عدم نگرانیِ) این عزیزان در هنگام خوردن گل ها کمی جای تامل داره که نکند شوخی یا سناریو باشد. پایان سخن ضمن تقبیح و محکومیت هر نوع شهروندآزاری ، توهین ، تهدید و تقبیح دیگران ،مجددا از کارکنان عزیز شهرداری تقاضای رعایت حرمت شغل شریف خویش را نموده و حتی در بدترین شرایط روحی ناشی از زحمات احتمالیِ شهروندان خوددار بوده و در بدترین شرایط احتمالی صحنه مجادله را ترک فرمایید چون پایان چنین ماجراهای عمدتا سیاسی تنها اخراج و بیکاری شماست و تبعات تلخ بعدی برای خانواده ارجمندتون که به این حداقل حقوق بخور و نمیر نیاز مبرم دارند. https://t.me/abolfazlabbasibani