هدایت شده از مدح و متن اهل بیت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رزق لایحتسب
☑️
|⇦•ای شاهِ مردان ..
تقدیم به ساحت مولی الموحدین آقاجانمان امیرالمومنین علی ابن ابیطالب علیه السلام _ آقا سید مهدی حسینی •✠•
ای شاهِ مردان ، ای شیرانِ یزدان
دورِ سرِ خود ، ما را بگردان
سحرگهان که موذن برآورد آوا
میاید از دلِ قبرم به عشقت ای مولا
صدایِ اشهد ان علی ولی الله ..
مُرده بُودم ، زنده شدم
گریه بُودم ، خنده شدم
نام علی آمد و من
دولتِ پاینده شدم
قرآن علی ، فرقان علی
ایمان علی ، میزان علی
پیدا و پنهانُ بارانُ طوفانُ درمانُ رحمان علی
میدان علی ، احسان علی ..
«ای جان علی ، جانان علی ..»
ای اسم اعظم ، دلبندِ زهرا
نامت دلیلِ لبخنده زهرا
لبخند تو یک ، دنیا می ارزد
با یا علی یَم ، عالم بلرزد
سحرگهان به موذن بگو که ای یارا
به زودی از دلِ کعبه به کوری اعدا
بگویم اشهد ان علی ولی الله ..
ای همه قربانِ نجف
دل شده مهمانِ نجف
کشته مرا آرزویِ دیدنِ ایوانِ نجف
دنیا علی ، عقبا علی
اعلا علی ، والا علی
آقا و مولا و زیبا و غوغا و دریا و معنا و زهرا علی
یحیی علی ، موسی علی ، عیسی علی
«ای جان علی ، جانان علی ..»
علی ای همایِ رحمت تو چه آیتی خدا را
که زما سوا فکندی همه سایۀ هما را
حرف دل❤️
بوقت فکر😔👇👇
خدا نکند کسی بهت بگوید: زیاد برایم دعا کن...
دلت به لرزه می افتد که مگر چه شده انقدر مضطرب و بیتاب شده... بعد اگر شرایطش باشد؛ مشکلش و گرفتاریش را جویا میشوی و در صدد رفع آن برمیایی.
ولی خدا نکند شرایط پرسش نباشد! دیگر دلت تاب نمی آورد...
در خلوت و در خواب و بیداری فکرت، ذکرت با اوست؛ پیش او... که آیا مشکلش حل شد؟! آیا دغدغه اش برطرف شد؟!
خلاصه هرجا میروی و یا می نشینی میگویی: دوستان یک نفر خیلی ملتمس دعاست برایش دعا کنید...
میدانم که نگفته متوجه منظورم شدی...
آری صاحب و مولا و سرور و همه چیز من و تو، پیغام داده که: «أَکْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِیلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِکَ فَرَجُکُم»
کاش آب میشدم و این جمله را نمی شنیدم! کاش از شنیدن این جمله دق میکردم! کاش...
کاش حداقل دعا میکردم... از آن دعاهایی که با #اضطرار است... از آن دعاهایی که همه ی امیدت قطع شده... از همانهایی که همه را بسیج میکنی که آی دوستان فرد مضطری ملتمس دعاست... دعایش کنید...
آه... که باید دق کرد از این غربت؛ از این تنهایی...
💕💕💕
🔰 دعای رفع گرفتاری فقر
✍🏻مردی از یاران پیامبر صلی الله علیه و آله هر روز به دیدار آن حضرت میرسید.
چند روزی نتوانست به نزد رسول خدا (ص) برود٬ وقتی به حضور آن حضرت رسید٬ حضرت از او پرسیدند:
چه چیزی باعث شد ڪه چند روزی دیر نزد ما بیایی؟ مرد پاسخ داد:
بیماری و فقر. حضرت فرمودند: آیا به تو دعایی یاد نداده ام که هرگاه بخوانی بیماری و فقر را از تو زائل کند؟ ...
این دعا را بخوان↯↯↯
🍃 لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ اِلاّ بِاللهِ الْعَلِیِّ الْعَظیمِ تَوَکَّلْتُ عَلَی الْحَیِّ الَّذی لا یموت وَالْحَمْدُلِلّهِ الَّذی لَمْ یَتَّخِذْ صاحِبَةً وَ لا وَلَداً وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ شَریکٌ فِی الْمُلْکِ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ وَلِیٌّ مِنَ الذُّلِّ وَ کَبِّرْهُ تَکْبیراً🍃
🔹 آن شخص به خواندن این دعا مداومت نمود٬ پس از مدتی نزد حضرت آمد و گفت: خداوند بیماری و فقر را از من برد.
📖مشکل گشا، ص24
#من_محمد_را_دوست_دارم
#لبیک_یا_رسول_الله
#پیامبر_رحمت
#اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج💔
💕 مهمترین اسراف ؛
اسراف عمر است ..
نه اسراف آب و نان ..
برترین مثالِ
" ان الله لایحب المسرفین"
اسراف عمر است ..
چون چیزی،گرانبهاتر از
عمر نیست
💕💕💕
⛔️ در خلوت شوخی با نامحرم ممنوع!
✍️ابوبصیر می گوید: در کوفه برای زنی قرآن می خواندم، یک بار در موردی با او شوخی کردم. بعد از مدّتی خدمت امام باقر علیه السلام رسیدم، امام مرا مورد مؤاخذه و سرزنش قرار داد و فرمود:
«کسی که در خلوت مرتکب گناه شود خداوند به او نظر لطف نمی کند، چه سخنی به آن زن گفتی؟؟!! وی می گوید: از شرم و خجلت سر در گریبان افکندم و توبه کردم. امام باقر علیه السلام فرمود: «شوخی با زن نامحرم را تکرار نکن.»
📚بحارالانوار ج۴۶ ص۲۴۷
💕💕💕
#تلنگرانه❌
#شهیداحمدڪاظمے
🍁💛•••
ڪارے ڪنید ڪہ وقتے ڪسے شما را ملاقات میڪند
احساس ڪند
یڪ شــــهید را ملاقات ڪرده است...🌿
#ماملت_شهادتیم
💕💕💕
4_5825632243736906297.mp3
9.32M
|⇦•ای شاهِ مردان ..
تقدیم به ساحت مولی الموحدین آقاجانمان امیرالمومنین علی ابن ابیطالب علیه السلام _ آقا سید مهدی حسینی •✠•
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ
وَإِنلَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ(مائده/۶۷)
فقط حیدر امیرالمومنین است...
این را از #آیه_ولایت فهمیدم
روزی دوستی از ملانصرالدین پرسید
ملا، آیا تا بحال به فکر ازدواج افتادی؟
ملا در جوابش گفت بله، زمانی که جوان بودم به فکر ازدواج افتادم...
دوستش دوباره پرسید خب، چه شد ؟
ملا جواب داد بر خرم سوار شده و به هند سفر کردم ، در آنجا با دختری آشنا شدم که بسیار زیبا بود ولی من او را نخواستم، چون از مغز خالی بود!
بعد به شیراز رفتم: دختری دیدم بسیار تیزهوش و دانا، ولی من او را هم نخواستم، چون زیبا نبود...
ولی آخر به بغداد رفتم و با دختری آشنا شدم که هم بسیار زیبا و همینکه، خیلی دانا و خردمند و تیزهوش بود، ولی با او هم ازدواج نکردم.
دوستش کنجاوانه پرسید دیگر چرا؟
ملا گفت برای اینکه او خودش هم به دنبال چیزی میگشت، که من میگشتم!
😊😉😊😉😊😉😊
💕💕💕