#مردی_در_آینه
#قسمت_هفتاد_چهار: سلام آقاي ساندرز
با فاصله از آپارتمان ساندرز توقف کردم ... نمي دونستم چطور جلو برم و چي بگم ... مغزم کار نمي کرد ... از زماني که حرف ها و اشک هاي همسرش رو پاي تلفن شنيده بودم حالم جور ديگه اي شده بود ...
همون طور، ساعت ها توي ماشين منتظر ... به پشتي صندلي تکيه داده بودم و از شيشه جلوي ماشين به در ورودي آپارتمان نگاه مي کردم ...
بالاخره پيداش شد ... فکر مي کردم توي خونه باشه ... از تعطيل شدن مدرسه زمان زيادي مي گذشت ... و براي برگشتن به خونه دير وقت بود ... اون هم آدمی مثل ساندرز که در تمام اين مدت، هميشه رفت و آمدهاش به موقع و برنامه ريزي شده بود ...
چراغ ها، زمين اون آسمون بي ستاره رو روشن کرده بود ... خيابون خلوتي بود ... و اون، خيلي آروم توي تاريکي شب به سمت خونه اش برمي گشت ...
دست هاش توي جيبش ... و با چهره اي گرفته ... مثل سرداري که از نبرد سنگيني با شکست و سرافکندگی برمي گشت ... حرف ها و اشک هاي اون روز، برگشت رو براي اون هم سخت کرده بود ...
توي اون تاريکي، من رو از اون فاصله توي ماشن نمي ديد ... چند لحظه از همون جا فقط به چهره اش نگاه کردم ...
به ورودي که رسيد ... روي اولين پله ها جلوي آپارتمان نشست ... سرش رو توي دست هاش گرفت و چهره اش از ديد من مخفي شد ...
چقدر برگشتن و مواجه شدن با آدم هاي خونه براش سخت شده بود ... توي اين مدتي که زير نظر داشتمش هيچ وقت اينطوري نبود ...
هيچ کدوم شون رو درک نمي کردم و نمي فهميدم ... فقط مي دونستم چيزي رو از افراد محترمي گرفتم که واقعا براشون ارزشمند بود ...
از جاش بلند شد که بره تو ... در ماشين رو باز کردم و با شرمندگي رفتم سمتش ... از خودم و کاري که با اونها کرده بودم خجالت مي کشيدم ... هر چند شرمندگي و خجالت کشيدن توي قاموس من نبود ...
مي خواستم اون دبير رياضي رو مثل يه مسأله سخت حل کنم اما خودم توي معادلات ساندرز حل شدم ...
متوجه من شد که به سمتش ميرم ... برگشت سمتم و بهم خيره شد ... چهره اش اون شادي قبل رو نداشت ... و برعکس دفعات قبل، اين بار فقط من بودم که به سمتش مي رفتم ... و اون آرام جلوي پله هاي ورودي ايستاده بود ...
حالا ديگه فاصله کمي بين ما بود ... شايد حدود دو قدم ...
ايستادم و دوباره مکث کردم ... از چشم هاش مي شد ديد، ديدن چهره من براش سخت بود ... لبخند تلخ پر از شرمساري وجودم رو پر کرد ...
- سلام آقاي ساندرز ...
و اين بار، اين من بودم که دستم رو براي فشردن دست اون بلند کردم ... و چشم هاي پر از درد اون بود که متعجب به اين دست نگاه مي کرد ...
چند ثانيه مکث کرد و دستم رو به گرمي فشرد ... شايد نه به اندازه اون گرمايي که قبل مي تونست وجود داشته باشه ...
نفس عميقي کشيدم ... هوايي که بعد از ورود ... به سختي از ريه هام خارج مي شد ... و چشم هايي که از شرم، قدرت نگاه کردن به اون رو نداشت ...
- با من کاري داشتيد؟ ...
سرم رو آوردم بالا ... و نگاهم روي چشم هاش خشک شد ...
- مي خواستم ازتون عذرخواهي کنم ... و اينکه ...
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
|⇦•امینَ اللهِ فی اَرضِه..
#شور زیبا ویژۀ میلاد دُلدُل سوارِ عرب، حضرت امیرالمومنین علی ابن ابیطالب علیه السلام_ حاج ابوذر بیوکافی
امینَ اللهِ فی اَرضِه
میزنه نبض دل با ذکرت هر لحظه
دمی از زندگیم بیتو نمیارزه
آقا قلبم واسه عشقت چه میلرزه
ای عشق بی دردسرم
سایَته بالای سرم
مهربونیت میجوشه از
چشمهی چشمای ترم
قَسیمُ الجَنَّةِ والنّار
تویی خیرالبشر یا حیدر کرار
امیر بی بدل ای کعبهی سیار
نظری مثل مالک ، میثم و عمار
مانوسم عمریه باهات
ایل و تبارمن فدات
میخوام آقا ساده بگم
جون من نذر خاک پات
اسدالله علی مولا
میبرم اسمتو هرجا میشه غوغا
نجفت مرکز پرگار این دنیا
یعنی میگرده عالم دور تو آقا
از بچگی مدیونتم
مدیون آب و نونتم
چه حس و حال خوبیه
وقتی که تو ایوونتم
تویی دارالشّفای ما
شب جمعه حرم ، حال وهوای ما
توی صحن و سرات خالیه جای ما
بده امشب برات کربلای ما
زندگیم نذر روضته
رزق و روزیم از سفرته
همین که صدات میزنم
ارباب واسه من جنته
شاعر : #سیدیاسر_حسینی_
4_5886321196781275208.mp3
4.28M
|⇦•امینَ اللهِ فی اَرضِه..
#شور زیبا ویژۀ میلاد دُلدُل سوارِ عرب، حضرت امیرالمومنین علی ابن ابیطالب علیه السلام_ حاج ابوذر بیوکافی•✾•
┅═┄⊰༻🌼༺⊱┄═┅
#نوجوان_انقلابی هم یعنی #علی(ع)!
آن #۱۳_سالهای که در راهِ #انقلابِ نَبیّ،
پا به پای "وَلیِّ" خُدا ، قدم بر میداشت...
#اولین_بیعت_کننده❤️
نعمتی به نام علی .mp3
4.06M
🔖نعمتی بنام امیرالمومنین امام علی علیه السلام 🔖
#استاد_هاشمی_نژاد
🔻ثواب عظیم شنیدن و دیدن و گفتن ذکر فضائل مولانا امیرالمومنین امام علی علیه السلام
💠داستان دو رکعت نماز خالص💠
#امیرالمومنین امام علی علیه السلام
نیت الهی #امام_علی علیه السلام
98-12-19-SokhanraniHojatoleslam-Alie.mp3
4.44M
🔖منبر کوتاه🔖
#استاد_عالی
💠توصیه #امیرالمومنین امام علی علیه السلام به جوانان 💠
#امام_علی علیه السلام
14-0047-fazaele-e-ali-a(www.rasekhoon.net).mp3
17.77M
🔖منبر کامل 🔖
#استاد_رفیعی
💠فضائل #امیرالمومنین #امام_علی علیه السلام 💠
🕌 حرم حضرت معصومه سلام الله علیها
[۲/۲۴، ۱۶:۴۲] علی کریمی: سلام ودرود خدابرشما باد عزیزان تبریک مجدد حقیر را به مناصبت مولود کعبه حیدر کرار فاتح بدرو حنین جمل خندق خیبر مولا علی ع پذیرا باشید آری امروز عزیزانی که از نعمت پدر محروم هستند با شاخه گلی کنار تربت پاک مطهر پدرشان زانوی ادب میزنند وجای اینکه بوسه بردستان پاک پدر بزنند از تقدیر الهی بوسه بر سنگ مزار بابا میزنند که ثوابش چندین برابر است خداوند عالی اعلا روح همه پدرانی که سر به تیره تراب خاک نهاده اند با مولایمان علی ابن ابیطالب ع محشور همنشین گرداند چند بیت شعر هدیه میکنم به روح همه پدرهای که دیگر بین ما نیستند ان شالله روح پدر عزیزم ذاکر اهل بیت استاد عزیزالله کریمی هم فیض بهری ببرد صلوات
[۲/۲۴، ۱۶:۴۲] علی کریمی: علی کریمی:
کاش بودی ای پدر تا بوسه بر دستت زنم
نیستی روز پدر پس بوسه بر قبرت رنم
نیستی تا صبح عید از خواب بیدارت کم
کاش بودی ای پدر بوسه زرخسارت کنم
عالمی بینم به دیدا ر پدر نائل شدند
زیر سایه پدر کاملا کامل شدند
روز میلاد علی فاتح خیبر بوُد
جای تو خالیست پدر دیدگانم تر بوُد
هر جوان با شاخه گل پیش بابا میرود
عکس تو بر سینه ام از جگر آه میرود
دسته گل آورده ام روی مزارت پر کنم
حیف تو در زیر خاک خاک ها برسرکنم
برتر از حور ملک ماه تابان آمدم
کن سلام من قبول چشم گریان آمدم
آمدم تبریک بگویم ای پدر روز پدر
از نبودت گشت سیه روز پسر
مرد عالم کوه صبر خیز زجا جان پدر
کن حلالم ای پدر روح ریحان پسر
بودی بابا تاج سر خسته گشتی از پسر
رفتی بابا دگر من شکستم از کمر
تا تو بودی در برم افتخاری داشتم
بین مردم ای پدر اعتبا ری داشتم
آه بابا بارها من تو را آزرده ام
تو مرا بخشیده ای من هنوز افسرده ام
روز مرد بابای من گریه زاری کنم
تا بمیرم بهر تو من عزاداری کنم
کاش میبودی پدر خاک پایت میشدم
من غلام حلقه در گوش عصایت میشدم
بر سر دوشت مرا پروریدی ای پدر
من جفا کردم ولی تو که خندیدی پدر
پر کشیدی چون کبوتر از قفس بابای من
نیستی روز پدر ای وای من ای وای من
داغ بابا این کریمی را دگرگون کرده است
جای خالی پدر قلبش پراز خون کرده است
|⇦•سمت و سوی دل..
#سرود زیبا ویژۀ میلاد دُلدُل سوارِ عرب، حضرت امیرالمومنین علی ابن ابیطالب علیه السلام_ حاج محمدرضا طاهری•✾•
سمت و سوی دل، به مسیر نجف
عالم یه طرف، حیدر یه طرف
مولا! تو مسیر اَمن و اَمانی و جان جهانی، یا حیدر!
مولا! تو امیرِ کؤن و مکانی و فخر زمانی، یا حیدر!
شده پا بستِ تو
دل من دستِ تو
دستِ تو، دستِ تو
همه شیدای تو
یه جهان مستِ تو
مستِ تو، مستِ تو
حیدر حیدر ،علی مولا...
حرزِ اسمِ تو، شاملِ همه شد
حرزِ تو ولی، یا فاطمه شد
مولا! تویی هستی و جانِ پیمبر و صاحب محشری، یا حیدر!
مولا تویی صفدر و ساقی کوثر و فاتح خیبر، یا حیدر!
اگه این مجنونت
بشه باز مهمونت
مهمونت، مهمونت
جونشو میذاره
به پای ایوونت
ایوونت، ایوونت
حیدر حیدر ،علی مولا...
بهترین نوا، رو لبایِ منی
بابایِ حسین، بابایِ منی
مولا! زیر سایت عمری نشستم و دل به تو بستم، یا حیدر!
مولا! مگه میشه رَد کنی دستم و ای همه هستم، یا حیدر!
شبایِ میلادت،میرسه اِمدادت
اِمدادت، اِمدادت
اربعینِ امسال، نبریم از یادت
از یادت، از یادت
حیدر حیدر ،علی مولا...
Taheri_Babolharam.mp3
6.74M
|⇦•سمت و سوی دل..
#سرود زیبا ویژۀ میلاد دُلدُل سوارِ عرب، حضرت امیرالمومنین علی ابن ابیطالب علیه السلام_ حاج محمدرضا طاهری•✾•
┅═┄⊰༻🌼༺⊱┄═┅
يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ
وَإِنلَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ(مائده/۶۷)
فقط حیدر امیرالمومنین است...
این را از #آیه_ولایت فهمیدم!