🍲تهیه سوپ جو و نخود🍲
😋
سبزی سوپ دو فنجان
جو (غلیظ شده)یک فنجان
هویج بزرگ (خرد شده)دو عدد
ساقه کرفس (خرد شده)دو عدد
آب گوجه فرنگی۴۰۰ گرم
کدو سبز (خرد شده)یک عدد
نخود۴۰۰ گرم
جعفری یک فنجان
پیاز (خرد شده)یک عدد
پودر سیریک قاشق چایخوری
شکریک قاشق چایخوری
نمک یک قاشق چای خوری
فلفل سیاه نصف قاشق چایخوری
جعفری خشک یک قاشق چایخوری
پودر کاری یک قاشق چایخوری
پاپریکایک قاشق چایخوری
سس تمبر هندی یک قاشق چایخوری
🍲🍲
ابتدا سبزی سوپ را خرد کنید و به یک قابلمه نسبتا بزرگ منتقل کنید. نخود را هم از شب قبل خیس کنید تا باعث نفخ نشود.
جو، هویج، کرفس، آب گوجهفرنگی، کدو سبز، نخود و پیاز خرد شده را اضافه کنید.
حالا تمام چاشنیها و ادویهها را اضافه کنید. قابلمه را روی حرارت قرار دهید تا به جوش آید. سپس حرارت را کم کنید و اجازه دهید تا سوپ به مدت تقریبا ۹۰ دقیقه بپزد. اگر میخواهید غلظت سوپ بیشتر یا کمتر شود، مقدار جو اضافه شده را کمتر یا بیشتر کنید.
بعد از حدود یک ساعت و نیم، سوپ جو و نخود شما آماده است. آن را داخل ظرف مناسب سرو کرده با مقداری جعفری تازه یا خامه تزیینش کنید. نوش جان!
┏━━━•🍃•💞•🍂•━━━┓
┗━━━•🍂•💞•🍃•━━━┛
راه ورود غذاهای دریایی به قلبمون معمولاً سخت و دشوار، اما شدنیه!کافیه چاشنی غذا رو درست انتخاب کنیم.
این دفعه قراره « پنیر بلوچیز» رو بهعنوان چاشنی خوشمزگی این سالاد دریایی استفاده کنیم. این پنیر رو امتحان کردید؟
• چی لازم داریم؟ 🥗
- ۴ عدد ساقهی پیازچه
- یک حبه سیر کوبیده شده
- روغن زیتون به مقدار لازم
- رنده پوست لیمو ترش یک عدد
- ۳۰۰ گرم میگوی کوچک پاکشده
- یک عدد آووکادو مکعبی خردشده
- ۲ قاشق غذاخوری آب لیموترش تازه
- ۱۵۰ گرم پنیر بلوچیز، مکعبی خردشده
- یک قاشق غذاخوری گشنیز ریز خردشده
- ۲ عدد فلفل قرمز تند کوچک ریز خردشده
• چهطوری درست کنیم؟👨🏻🍳👩🏻🍳
🧀🦐 اول پیازچه، سیر و فلفل قرمز رو در مقداری روغن زیتون تفت میدیم و بعد، میگو رو بهاش اضافه میکنیم و به تفتدادن ادامه میدیم.
🧀🦐 نصف پنیرهای بلوچیز رو بههمراه آب و رنده پوست لیموترش به مخلوطمون اضافه میکنیم و تفت میدیم. مخلوط را از تابه خارج و در ظرف مورد نظرمون میریزیم.
🧀🦐 پنیرهای باقیمونده رو اضافه و سالاد رو همراه آووکادو و گشنیز سرو میکنیم.
نوش جان! ❤️
┏━━━•🍃•💞•🍂•━━━┓
┗━━━•🍂•💞•🍃•━━━┛
زن اگرپرنده آفریده می شد، حتما "طاووس"بود.
اگرچها.ر پا بود، حتما "آهو"بود.
اگرحشره بود، حتما "پروانه"بود.
او انسان آفریده شد، تا خواهر و مادر باشد و عشق...
زن چنان بزرگ است که اشرف موجودات خداست.
تا حدی که یک گل، او را راضی می کند،
و یک کلمه، او را به کشتن می دهد.
پس ای مرد، مواظب باش،
زن ازسمت چـــپ، نزدیک به قلبت ساخته شده، تا او را درقلبت جا دهی.
شگفت انگیز است!
زن درکودکی درهای برکت را به روی پدرش می گشاید،
درجوانی دین شوهرش را کامل می کند،
و هنگامی که مادرمی شود، بهشت زیر پای اوست.
قدرش را بدانیم...
💝"تقدیم به تمام خانمای گروه ❤️
هدایت شده از 🦋🌿 خریدوفروش ھمہ چیزازهمه جا🦋
خنده واقعا بهترین دارو است👇
خنده برای قلب، رگهای خونی، کاهش هورمونهای استرس زا، گردش خون و عملکرد صحیح فعالیتهای بدن بسیار مفید است و اثرات مثبت و محکمی را بر سلامت روان و تحکیم روابط فامیلی به جای میگذارد و احساسات منفی از قبیل؛ افسردگی و عصبانیت را از بین میبرد.
خنده باعث کاهش سطح هورمونهای استرس میشود. این هورمونها که در هنگام استرس و خشم ترشح شده باعث سرکوب سیستم ایمنی بدن، افزایش پلاکتهای خون و افزایش فشار خون میشوند.
خنده یکی از راههای درمانی است که ضمن اکسیژن رسانی به تک تک سلولهای بدن و کاهش استرس های روزانه، موجب افزایش اعتماد به نفس، خوشبینی، برونگرایی، امیدواری به آینده و ایجاد شهامت در فرد میشود.
پیرمردی در دامنه کوه های دمشق هیزم جمع می کرد ودر بازار می فروخت تا ضروریات خویش را رفع کند
یک روز حضرت سلیمان (ع) پیر مرد را درحالت جمع آوری هیزم دید دلش برایش بسیار سوخت
تصمیم گرفت زندگی پیرمرد را تغییر دهد یک نگین قیمتی به پیرمرد داد که بفروشد تا در زندگی اش بهبود یابد
پیرمرد ازحضرت سلیمان (ع) تشکری کرد وبسوی خانه روان شد
و نگین قیمتی را به همسرش نشان داد همسرش بسیار خوشحال شد ونگین را در نمکدانی گذاشت یک ساعت بعد بکلی فراموشش شد که نگین را کجا گذاشته بود
زن همسایه نمک نیاز داشت به خانع آنها رفت و زن نمکدان را به او داد
اما زن همسایه که چشمش به نگین افتاد نگین را پیش خود مخفی کرد.
پیر مرد بسیار مایوس شد و از دست همسرش بسیار ناراحت و عصبانی
وخانم پیرمرد هم گریه میکرد که چرا نگین را گم کردم
چند روز بعد پیرمرد به طرف کوه رفت درآنجا با حضرت سلیمان (ع) روبرو شد جریان گم شدن نگین به حضرت سلیمان (ع) را گفت . حضرت
سلیمان (ع) یک نگین دیگری به او داد و گفت احتیاط کن که این را هم گم نکنی
پیرمرد ازحضرت سلیمان (ع) تشکری کرد و خوشحال بسوی خانه روان شد در مسیر را ه نگین را ازجیب خود بیرون کشید و بالای سنگ گذاشت و خودش چند قدم دور نشست تانگین را خوب ببیند ولذت ببرد
دراین وقت ناگهان پرنده ای نگین را در نوکش گرفت وپرید
پیرمرد هرچه که دوید وهیاهو کرد فایده نداشت
پیرمرد چند روز از خانه بیرون نرفت همسرش گفت برای خوراک چیزی نداریم تا کی در خانه مینشینی
پیرمرد دوباره به طرف کوه رفت هیزم را جمع آوری کرد که صدای حضرت سلیمان (ع) را شنید دید که حضرت سلیمان (ع) ایستاده است وبه حیرت بسوی او می نگرد
پیر مرد باز قصه نگین را تعریف کرد که پرنده آن را ربود. حضرت سلیمان (ع) برایش گفت میدانم که تو به من دروغ نمی گویی این نگین را از هر دو نگین قبلی گرانبهاتر است بگیر و مراقب باش که این را گم نکنی
و حتما بفروش که در حالت زندگیت تغییری آید
پیر مرد وعده کرد که به قیمت خوب میفروشد پشتاره خود را گرفت بسوی خانه حرکت کرد خانه پیر مرد کنار دریا بود
هنگامی به لب دریا رسید خواست که کمی نفس بگیرد ونگین را از جیب خود کشید که در آب بشوید نگین از دستش خطا رفت به دریا افتاد
هرچه که کوشش کرد و شنا کرد. چیزی بدستش نیآمد .
با ناراحتی و عجز تمام به خانه برگشت از ترس سلیمان (ع) به کوه نمی رفت
همسرش به او اطمینان داد صاحب نگین هر کسی که است ترا بسیار دوست دارد اگر دوباره اورا دیدی تمام قصه برایش بگو من مطمئن هستم به تو چیزی نمیگوید
پیرمرد با ترس به طرف کوه رفت هیزم را جمع آوری کرد به طرف خانه روان شد که تخت حضرت سلیمان (ع) را دید پشتاره را به زمین گذاشت دویدو گریخت .
حضرت سلیمان (ع) میخواست مانعش شود که فرستاده خدا جبریل امین آمد که ای سلیمان خداوند میگوید که تو کی هستی که حالت بنده مرا تغییر میدهی ومرا فراموش کرده ای ! سلیمان (ع) باسرعت به سجده رفت واز اشتباه خود مغفرت خواست
خداوند بواسطه جبرییل به حضرت سلیمان گفت که تو حال بنده مرا نتوانستی تغییر دهی حال ببین که من چطور تغییر میدهم
پیرمرد که به سرعت بسوی قریه روان بود با ماهی گیری روبرو شد
ماهی گیر به او گفت ای پیر مرد من امروز بسیار ماهی گرفتم بیا چند ماهی به تو بدهم
پیرمرد ماهی ها را گرفت وبرایش دعای خیر کرد وبه خانه رفت
همسر ش شکم ماهی ها را پاره کرد که در شکم یکی از ماهی ها نگین را یافت وبه شوهرش مژده داد
شوهرش با خوشحالی به او گفت توماهی را نمک بزن من به کوه میروم تا هیزم بیاورم
هنگامیکه زن پیرمرد نام نمک را شنید نگین اول به یادش آمد که در نمکدانی گذاشته بود سریع به خانه همسایه رفت وقتی که زن همسایه زن پیرمرد را دید ملتمسانه عذر خواهی کرد گفت نگینت را بگیرمن خطا کردم خواهش میکنم به شوهرم چیزی نگویی چون شخص پاک نفس است اگر خبردار شود من را از خانه بیرون خواهد کرد.
پیرمرد در جنگل بالای درختی رفت که شاخه خشک را قطع کند
چشمش به نگین قیمتی درآشیانه پرنده خورد .
نگین را گرفت به خانه آمد زنش ماهی ها را پخت و شکم سیر ماهی ها را خوردند
فردا پیرمرد به بازار رفت هر سه نگین را به قیمت گزاف فروخت .حضرت سلیمان (ع) تمام جریان را به چشم دید و یقین یافت که بنده حالت بنده را نمیتواند تغییر دهد تاکه خداوند نخواهد
به خداوند یقین و باور داشته باشید.
🌼مَنْ یتَوَکلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ
☘و هر کس بر خدا توکل کند پس او برایش کافی است؛ در حقیقت خدا کارش را (به انجام) می رساند.(طلاق آیه3)
🌹حق غنّی است، برو پیش غنی
🌹نزد مخلوق بجزحيراني
🍃راه نجات از شیطان🍃
هنگامی كه #شیطان به #خداوند گفت...
من از چهار طرف جلو، پشت، راست و چپ انسان را #گرفتار و #گمراه میكنم...
📚اعراف آیه 17
🔵👈 #فرشتگان پرسیدند...شیطان از چهار سمت بر #انسان مسلّط است پس چگونه انسان نجات می یابد، خداوند فرمود؛
🔷 راه بالا و پایین باز است... راه بالا #نیایش و راه پایین #سجده و بر #خاک افتادن است.
🔵👈بنابراین كسی كه دستی به سوی خدا بلند كند یا سری بر آستان او بساید می تواند #شیطان را طرد كند...
💝آیت الله جوادی آملی.مراحل اخلاق در قرآن، ج 11، ص 108
#نکات_اخلاقی
💜💥اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ
💚⭐️وآلِ مُحَمَّدٍ
♥️🌙وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
#مذاهب_عارفان
🔰
📢 مراقب باشیم پست ترین نباشیم.
🌸👇باهم ببینیم:
🌐💠⚜⚜💠🌐
🌴 آیه 10 سوره تحریم 🌴
🕋 ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ كَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَ امْرَأَتَ لُوطٍ كانَتا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبادِنا صالِحَيْنِ فَخانَتاهُما فَلَمْ يُغْنِيا عَنْهُما مِنَ اللَّهِ شَيْئاً وَ قِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ
⚡️ترجمه:
خداوند براى كسانىكه كفر ورزيدند، همسر نوح و همسر لوط را مثال زده است كه اين دو زن، همسر و از خانواده دو بنده صالح از بندگان ما بودند، ولى به آن دو خيانت كردند.
پس در برابر كيفر خداوند، براى آن دو زن هيچ كارى از آن دو پيامبر ساخته نبود و به آنان گفته شد: به آتش وارد شويد با وارد شوندگان.
➖➖🚥➖➖🚥➖➖
💢💢 خداوند برای کفر که میخواهد مثال بیاورد، طبیعتا باید از پست ترین شان مثالی بیاورد!
⭕️⭕️ همان نمک نشناسی که منسوب به خانواده نور و رسالت است ولی به این سفره خیانت کرده و قدر ندانستند!
⭕️⭕️ چون از افرادی که منسوب به اولیا و اهل بیت علیهم السلام هستند، چند برابر دیگران انتظار میرود! ودر صورت انحراف و اشتباه، چند برابر جریمه و عذاب میشوند!
⚠️⚠️ پس مراقب باشیم ما که منسوب به حسین علیه السلام و اهل بیت هستیم، با غفلت مان نمکدان نشکنیم و پست ترین ها نشویم.
🌐💠⚜⚜💠🌐
✨💝📖💝✨
⭕️ زنی که برای مومنینِ عالم الگو شد
✍ خدا تو سوره تحریم آیه ۱۱، یه زن نمونه رو برای مؤمنین مثال میزنه.
📢 میگه آی زن و مردی که ایمان آوردید، این زن رو الگوی خودتون قرار بدید:
📖 ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِي عِندَكَ بَيْتًا فِي الْجَنَّةِ و َنَجِّنِي مِن فِرْعَوْنَ و َعَمَلِهِ وَ نَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ. (تحریم/11)
👈 ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﺮﺍﻯ اهل ایمان، همسر فرعون را بعنوان الگو مثال زده است، ﺩﺭ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﻛﻪ ﺑﻪ ﭘﻴﺸﮕﺎﻩ ﺧﺪﺍ ﻋﺮﺿﻪ ﺩﺍﺷﺖ: "ای ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﻣﻦ! ﺑﺮﺍی من ﺩﺭ بهشت، در ﺟﻮﺍﺭِ خودت، خانهای ﺑﻨﺎ ﻛﻦ، ﻭ ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﻓﺮﻋﻮﻥ ﻭ ﻛﺎﺭﻫﺎﻳﺶ ﺭﻫﺎﻳﻰ ﺑﺨﺶ، ﻭ ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻗﻮم ﻇﺎﻟﻢ ﻧﺠﺎﺕ بده".
واقعاً این زن نمونه است.️☺️😊
آدم تو خونه فرعون 👑 باشه،
تو بهترین قصر 🏛🏛 زندگی کنه،
همه جور امکانات👘👒👢👠👜🎒، نوکر و خادم👳، قدرت💪، پول💰💵 و... داشته باشه،
به لحاظ مادّی هیچی کم نداشته باشه...
☝️ اونوقت بخاطرِ حفظِ اعتقاداتش بگه: خدایا!! من و از این وضعیت نجات بده، میخوام دینم حفظ بشه.
🔹 نه اینکه با شوهرش جرّ و بحثش شده باشه، از زندگیاش سیر شده باشه بگه خدایا منو خلاصم کن، نه،
👈 بخاطرِ حفظِ دینش اینطوری دعا کرده.
☝️ فقط حرف هم نمیزد، پای حرفش وایساد،
و آخر سر هم بدست فرعون شهید شد.
🔹 اونایی که میگن آقا، محیط خیلی تاثیر داره، ما تو محیطی زندگی میکنیم که نمیتونیم دینمون رو حفظ کنیم، این آیه جواب میده:
👈 بله، محیط خیلی تاثیر داره، امّا نه اونقدر که شما بهونه داشته باشید دینتون رو حفظ نکنید.
این آیه نشون میده که:
👈 ﻓﺸﺎﺭ ﻣﺤﻴﻂ ﻭ ﺟﺎﻣﻌﻪ، ﻭﺍﺑﺴﺘﮕﻰِ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻯ، ﺗﺮﺱ ﺍﺯ ﺁﻭﺍﺭﮔﻰ، و... هیچکدوم ﺩﻟﻴﻞِ ﺑﻰﺩﻳﻨﻰ نمیشه.
🗣 ﺣﺮﻑ ﺍﻭّﻝ ﺭو ﺍﺭﺍﺩﻩ آدم میزنه، ﻧﻪ ﭼﻴﺰ دیگه.
🚫 بنابراین نمیشه با این توجیه که جامعه فاسد و آلوده است، گناه کنیم، بعد هم بگیم که همه چیز تقصیر جامعه است.
#اصطلاحات_غلط
☝️ ﻫﻤﺴﺮ ﻓﺮﻋﻮﻥ ﺛﺎﺑﺖ ﻛﺮﺩ ﺑﺴﻴﺎﺭﻯ ﺍﺯ ﺷﻌﺎﺭﻫﺎﻳﻰ ﻛﻪ ماها میدیم و جزء فرهنگمون شده، غلطه ﻭ ﺑﺎﻳﺪ ﻋﻮﺽ بشه:
میگن:
❌ ﺧﻮﺍﻫﻰ ﻧﺸﻮﻯ ﺭﺳﻮﺍ، همرنگ ﺟﻤﺎﻋﺖ ﺷﻮ.
✅ ﺍﻣّﺎ آسیه ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ همرنگ ﺟﻤﺎﻋﺖ نمیشم، ﻭ ﺭﺳﻮﺍ ﻫﻢ نمیشم.
میگن:
❌ یه ﺩﺳﺖ ﺻﺪﺍ ﻧﺪﺍﺭه.
✅ ﺍﻣّﺎ ﺍﻭ ﺛﺎﺑﺖ ﻛﺮﺩ ﻛﻪ: حتّی ﻳﻚ ﻧﻔﺮ آدم هم ﻣﻰﺗﻮنه ﻣﻮﺝ ﺍﻳﺠﺎﺩ کنه.
میگن:
❌ ﺑﺎ یه ﮔﻞ ﺑﻬﺎﺭ نمیشه.
✅ ﺍﻣّﺎ ﺍﻭ نشون داد: ﺍﮔﺮ ﺧﺪﺍ ﺑﺨﻮﺍد، ﺑﺎ یه ﮔﻞ هم ﺑﻬﺎﺭ میشه.