ضمن عرض تبریک به منتخب انتخابات؛ مهمترین خواسته ملت ایران از رئیس جمهور محترم منتخب چیست؟
با خداوند خودتان عهد کنید...، کسان و کارگزاران خود را از کسانی قرار ندهید که ذرّهای با انقلاب زاویه دارند. آن کسی که با انقلاب، با امام راحل، با نظام اسلامی ذرّهای زاویه داشته باشد، او به درد شما نمیخورد؛ او همکار خوبی برای شما نخواهد بود. آن کسی که دلبستهی آمریکا باشد و تصوّر کند که بدون لطف آمریکا نمیشود قدم از قدم برداشت در کشور، او برای شما همکار خوبی نخواهد بود، او از ظرفیّتهای کشور استفاده نخواهد کرد، او خوب مدیریّت نخواهد کرد؛ آن کسی که راهبرد دین و شریعت را مورد بیاعتنائی قرار بدهد، برای شما همکار خوبی نخواهد بود. کسی را انتخاب کنید که اهل دین، اهل شریعت، اهل انقلاب، اهل اعتقاد کامل به نظام باشد.( مقام معظم رهبری ۵تیرماه۱۴۰۳)
کانال ابوفاضل را دنبال کنید: 👇
https://eitaa.com/joinchat/1399849069C2a979026d4
هدایت شده از KHAMENEI.IR
📢 پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی به مناسبت انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم
🔹️حضرت آیتالله خامنهای در پیامی با سپاسگزاری از همه نامزدها و فعالان عرصهی انتخابات بر استفاده رئیسجمهور منتخب از ظرفیتهای فراوان کشور برای آسایش مردم و پیشرفت کشور، در ادامهی راه شهید رئیسی تأکید کردند.
✏️ متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به شرح زیر است:
✏️ بسم الله الرّحمن الرّحیم
والحمد لله ربّ العالمین والصلاة والسلام علی سیدنا محمدٍ و آله الطاهرین سیما بقیّة الله روحی فداه.
خدای عزیز و رحیم را سپاس که با اراده و توفیق او ملت بزرگ ایران توانست پس از مصیبت سنگین فقدان رئیس جمهور شهید، در مدت کوتاه قانونی، صحنهی انتخابات ریاست جمهوری را سامان دهد و در دو جمعهی پیاپی، انتخاباتی آزاد و شفاف برگزار کند و از میان چند نامزد، با اکثریت آراء رئیس جمهور کشور را برگزیند.
✏️ مسئولان محترم برگزاری انتخابات، با شتاب لازم و امانت کامل، وظائف خود را انجام دادند، و مردم عزیز، با احساس مسئولیت به میدان آمدند و صحنهئی گرم و پرشور آفریدند و صندوقهای انتخاباتی را در دو مرحله با بیش از ۵۵ میلیون رأی انباشتند.
✏️ این حرکت بزرگ در رویاروئی با غوغای دستسازِ تحریم انتخابات، که دشمنان ملت ایران برای القای ناامیدی و بُنبست به راه انداخته بودند، کاری درخشان و فراموش نشدنی است و همهی نامزدهای محترم و همهی کسانی که برای پیروزیِ هر یک از آنان، هفتهها تلاش شبانهروزی کردند در افتخار و ثواب آن شریکند.
✏️ اکنون ملت ایران رئیس جمهور خود را انتخاب کرده است. اینجانب با تبریک به ملت و به رئیس جمهور منتخب و به همهی فعالان این صحنهی حساس مخصوصاً جوانان پرشور ستادهای انتخاباتی نامزدها، همگان را به همکاری و نیکاندیشی برای پیشرفت و عزت روزافزون کشور توصیه میکنم. شایسته است رفتارهای رقابتی دوران انتخابات به هنجارهای رفاقتی تبدیل شود و هر کس در حدّ توان خود برای آبادانی مادی و معنوی کشور تلاش کند.
✏️ به جناب آقای دکتر پزشکیان رئیس جمهور منتخب نیز توصیه میکنم با توکل به خداوند رحمان به افقهای بلند و روشن چشم بدوزند و در ادامهی راه شهید رئیسی از ظرفیتهای فراوان کشور بویژه منابع انسانیِ جوان و انقلابی و مؤمن، برای آسایش مردم و پیشرفت کشور بیشترین بهره را ببرند.
✏️ بار دیگر جبههی سپاس بر درگاه حضرت حق میگذارم و به حضرت بقیة الله اعظم روحی فداه درود و سلام میفرستم و یاد شهیدان والامقام و امام بزرگوار شهیدان را گرامی میدارم و از همهی نامزدهای محترم و فعالان عرصهی انتخابات که در این برههی حساس نقشآفرینی کردند، و نیز رسانهی ملی و حافظان امنیت کشور و دستگاههای اجرای انتخابات سپاسگزاری میکنم.
سیّدعلی خامنهای
۱۴۰۳/۴/۱۶
💻 farsi.khamenei.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آزادی جامعه در انتخاب برای رشد اجتماعی.
نکتهای از استاد شهید مرتضی مطهری (ره)
کانال ابوفاضل را دنبال کنید: 👇
https://eitaa.com/joinchat/1399849069C2a979026d4
عَنْ عَلِيٍّ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ كَانَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ: يَا عَلِيُّ لَقَدْ أَذْهَلَنِي هَذَانِ اَلْغُلاَمَانِ يَعْنِي اَلْحَسَنَ وَ اَلْحُسَيْنَ عَلَيْهِمَا اَلسَّلاَمُ أَنْ أُحِبَّ بَعْدَهُمَا أَحَداً أَبَداً إِنَّ رَبِّي أَمَرَنِي أَنْ أُحِبَّهُمَا وَ أُحِبَّ مَنْ يُحِبُّهُمَا. ( کامل الزيارات ج ۱، ص ۵۰)
- امام علی علیهالسلام از رسول خدا(ص) شنیدم که میگفت: محبت این دو پسر (حسن و حسین) چندان مرا شیفته کرده است که محبت دیگران را فراموش کرده ام.پروردگارم، مرا به دوستی آنان و مهر هر که به ایشان علاقه مند است فرمان داده است.
...................................
کانال ابوفاضل را دنبال کنید: 👇
https://eitaa.com/joinchat/1399849069C2a979026d4
حدیث:
عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ مَسْعُودٍ قَالَ قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ: مَنْ كَانَ يُحِبُّنِي فَلْيُحِبَّ اِبْنَيَّ هَذَيْنِ فَإِنَّ اَللَّهَ أَمَرَنِي بِحُبِّهِمَا. (کامل الزيارات ج ۱، ص ۵۱)
از عبد اللّٰه بن مسعود نقل شده که گفت: از رسول خدا (صلّى اللّٰه عليه و آله و سلّم) شنيدم كه مىفرمودند: كسى كه مرا دوست دارد بايد اين دو كودك (امام حسن و امام حسين) را هم دوست داشته باشد چرا که خداوند، من را به دوست داشتن اين دو، امر فرموده است.
کانال ابوفاضل را دنبال کنید: 👇
https://eitaa.com/joinchat/1399849069C2a979026d4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نسخه کامل ایرانیان قهرمان! دل شیر، برای ایران!
کانال ابوفاضل را دنبال کنید: 👇
https://eitaa.com/joinchat/1399849069C2a979026d4
34.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ان حرمتنی از حرم / کجا را دارم برم؟
کانال ابوفاضل را دنبال کنید: 👇
https://eitaa.com/joinchat/1399849069C2a979026d4
داستان منافع ملی، داستان پند آموز سیاسی:
پرسیدم شما برای حزب چه کار میکردید؟
گفت: مشورت میدادم. ولی یک کمیته مالی هم درست کردم و برای انتخابات پول جمع میکردم.
گفتم: اگر محرمانه نیست، چقدر پول جمع کردید؟
گفت من خودم @1.200.000 فرانک دادم و از دوستانم هم پول گرفتم، جمعاً 43.000.000 فرانک به حزب دادم.
پرسیدم: چند درصد به پیروزی امید دارید؟
گفت: صددرصد!
گفتم: حزب سوسیالیست چندین دهه است که برنده انتخابات نشده.
گفت: درسته اما فرانسوا میتران هم رقیب سرسختی است...
دو شب بعد، فرانسوا میتران برنده انتخابات و رییس جمهور منتخب فرانسه اعلام شد. سوسیالیستها، کمونیستها و کلاً چپیها به خیابانها ریخته بودند و شادی میکردند. شادی عظیم؛ میدان باستیل غلغله بود. رگباری شدید و رعد و برقی بینظیر پاریس را در بر گرفته بود.
من برای تماشا رفته بودم. خیس آب بودم که به پای آسانسور رسیدم.
موسیو "پیر دِسپاکس" با چشمی اشکبار پای آسانسور بود.
گفت برو لباست را عوض کن و به آپارتمان من بیا.
همین کار را کردم.
پیرمرد مثل اینکه جوانی را از دست داده باشد، بخاطر شکست حزبش گریه میکرد. میگفت: منافع ملیما در خطر است.
او میگفت: در ظرف چند ماه، سرمایهها از فرانسه فرار خواهند کرد.
سرمایهدارها سرمایههایشان را از کشور خارج میکنند و اقتصاد فرانسه مختل میشود.
من ۳۵ سال داشتم و او ۸۵ سال.
سال ۱۳۶۱ بود و من خودم نگران وضعیت کشورم.
صحبت را عوض کردم و حال بچهها و نوههایش را پرسیدم.
چند ماهی گذشت و فرانسوا میتران در کاخ الیزه بود.
عراق به ایران حمله کرده بود.
یکی از نتایج این جنگ، گرانی قیمت نفت بود.
نفت از بشکهای ۷دلار به بیش از ۳۰دلار رسیده بود.
فرانسوا میتران در تلویزیون به عنوان رییس جمهور با مردم صحبت کرد.
گفت: به علت گرانی نفت، فرانسه با مشکلات اقتصادی روبرو خواهد شد.
او گفت: من نه دستور میدهم و نه بخشنامه میکنم، فقط پیشنهاد میدهم...
پیشنهادش چه بود؟
قانون فرانسه اجازه میداد که درجه حرارت ساختمانها در زمستان ۲۱ درجه باشد.
میتران گفت: اگر به جای ۲۱+ درجه، شوفاژها را روی ۱۸+ درجه تنظیم کنید، حدود سه میلیارد فرانک صرفهجویی انرژی خواهیم داشت.
چندروز بعد، رفتم از موسیو دسپاکس خبری بگیرم.
زمستان بود و سرما.
موسیو در آپارتمانش را باز کرد.
دیدم پالتویی پوشیده و کلاهی بر سر گذاشته است؛ داخل آپارتمان موسیو دسپاکس شدم؛ هوا سرد بود.
پرسیدم: پس چرا اینقدر لباس پوشیدهاید و کلاه به سر دارید؟
گفت: رییس جمهور چندروز قبل پیشنهاد داد که درجه حرارت را از ۲۱+ به ۱۸+ کاهش دهیم.
گفتم: شما که با فرانسوا میتران مخالف بودید؛ از پیروزی او ناراحت شدید؛ آنقدر ناراحت شدید که گریه میکردید!
گفت: "موسیو پاپلی" از روزیکه او رییسجمهور شده، رییسجمهور همه فرانسه و همه ملت فرانسه است! من از نظر حزبی با او مخالفم، ولی او رئیسجمهور من است! من حرف او را به عنوان رییسجمهور کشورم قبول دارم. ما برای منافع ملی فرانسه، همه باید با او همکاری کنیم.
همه حزبما هم با او همکاری دارند.
البته ما در مجالس با حزب سوسیالیست مخالفت میکنیم، ولی هر کجا پای منافع ملی باشد، همه یکی هستیم. در کارهای روزمره هم، او رییسجمهور ماست.
من در گوشهای از اتاق موسیو دسپاکس نشسته بودم، در فکر فرو رفتم و سردم هم شده بود، دیدم که دماسنج آپارتمان درست بالای سر شوفاژ است؛ شوفاژ آن طرف اتاق بود.
گفتم: موسیو دسپاکس، دماسنج بالای شوفاژ است، وقتی درجه حرارت بالای شوفاژ، ۱۸+درجه باشد، این گوشه اتاق حتماً ۱۵+درجه است؛ پس باید جای دماسنج را عوض کنید! لااقل آن را به دیوار وسط اتاق بگذارید!
موسیو دسپاکس فکری کرد و گفت: منکه خود را گول نمیزنم! پارسال هم دماسنج بالای سر شوفاژ بود. پارسال اتاق را با همین دماسنج ۲۱+درجه تنظیم کردم و امسال با حرف رییس جمهور با ۱۸+درجه.
جای دماسنج را هم عوض نمیکنم!
من در حیرت بودم؛ مردی ۸۵ سالهای که 1.200.000فرانک برای شکست فرانسوا میتران داده بود، حالا خود را در پالتو پیچیده بود تا حرف همین فرانسوا میتران را به عنوان رییسجمهور عملی کند!
مردی که ماهیانه دههاهزار فرانک در مزرعه و سهام درآمد داشت، میخواست ماهیانه 60فرانک در فاکتور شوفاژخانه صرفهجویی کند تا منافع ملیاش حفظ شود!
شاید من بهترین درس دکترایم را در پاریس در اتاق موسیو دِسپاکس گرفتم، نه از دانشگاه سوربن!
رییس جمهور منتخب، ولو از حزب مخالف، رییس جمهور همه ملت و کشور ماست.
✍(از کتاب خاطرات دکتر پاپلی یزدی- جغرافیدان)
کانال ابوفاضل را دنبال کنید: 👇
https://eitaa.com/joinchat/1399849069C2a979026d4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه آرزوی قشنگی!!!
.
کانال ابوفاضل را دنبال کنید: 👇
https://eitaa.com/joinchat/1399849069C2a979026d4
همسر دانا کیه؟
تا حدود ساعت هشت صبح. محمد وقتی چشم باز کرد، دید صفیه سفره انداخته و پنیر و خیار و خرما آماده کرده. چایی را هم دم کرده بود و در حال شکستن تخم مرغ بود که دید محمد بیدار شده. با لبخند گفت: «صبح بخیر عزیزم.»
محمد هم دلش غش رفت. از این همه محبت و صبحانه مَشتی و صبح بخیری که خانمش به او گفت. بلند شد و دست و صورتش را شست و نشست سر سفره.
صفیه همه چیز را مرتب کرده بود. مشخص بود که حداقل یکی دو ساعت زودتر از محمد بلند شده و همه جا را مرتب کرده و صبحانه هم درست کرده. محمد کاملترین صبحانه عمرش را تا آن روز خورد و خدا را شکر کرد. صفیه برایش چایی ریخت و یک نبات خوش رنگ هم داخلش انداخت و گذاشت جلوی محمد. سپس از روبروی محمد بلند شد و آمد کنار محمد نشست.
محمد ذوق کرد و گفت: «دستت درد نکنه. خیلی چسبید. خیلی هم همه جا مرتب شده. خیلی زحمت کشیدی.»
صفیه دست محمد را گرفت و در دستانش فشرد و گفت: «نوش جان. محمد ما باید خودمون برای خیلی چیزا آماده کنیم. زندگی پستی و بلندی خیلی داره.»
محمد خیلی عادی گفت: «آره. درسته. خدا برامون خوش بخواد.»
صفیه گفت: «انشاءالله. همه چی رو با هم میسازیم و با هم درست میکنیم. خیالت راحت.»
محمد گفت: «خیالم راحته. شک ندارم با دختر مهربون و عاقلی ازدواج کردم.»
صفیه گفت: «مطلبی هست که باید همین حالا بهت بگم. اصلا هم مهم نیست و نیاز نیست خودت ناراحت کنی. باشه؟»
محمد یک لحظه جا خورد. با تعجب گفت: «منو نترسون! چی شده؟»
صفیه همان طور که دست محمد در دستش بود گفت: «نگران نشو اما دیشب موتورمون رو دزد برد.»
محمد جا خورد! موتوری که هنوز تو آب بندی بود و وامش حداقل تا یک سال دیگه باید پرداخت میشد را دزد برده بود! محمد گفت: «دیشب؟»
صفیه گفت: «میگن قبل از اذان صبح بوده. از دیوار خونه مادرم رفتند بالا و در را آروم باز کردند و موتور را بردند. محمد جان اصلا خودت ناراحت نکنیا. همه چی درست میشه.»
محمد که فکرش مشغول شده بود گفت: «اگرم میخواستم عصبی بشم و خیلی ناراحت بشم، با این کاری که تو کردی و با اینکه خبر داشتی، اما گذاشتی بخوابم و بعدش چنین صبحانه ای و چنین مرتب کردنی و چنین برخوردی، اگه بخوامم دیگه روم نمیشه بی قراری کنم.»
صفیه گفت: «الهی قربونت برم. مال دنیاست. اشکال نداره. حیفه که بخواد زندگیمون با تلخی شروع بشه. مادرم و داداشام خونه مادرم هستند و گفتند هر وقت تونستی بری اونجا تا برین کلانتری. الان هم چاییت بخور. چند لحظه هم پیشم باش. بعدش برو و تا ناهار درست میکنم برگرد.»
ادامه دارد...
#دلنوشته_های_یک_طلبه
@Mohamadrezahadadpour
کانال ابوفاضل را دنبال کنید: 👇
https://eitaa.com/joinchat/1399849069C2a979026d4
اگر میخواهی در درجات بهشت همراه امام رضا ع باشی...
امام رضا علیهالسلام فرمود:
يَا اِبْنَ شَبِيبٍ إِنْ سَرَّكَ أَنْ تَكُونَ مَعَنَا فِي اَلدَّرَجَاتِ اَلْعُلَى مِنَ اَلْجِنَانِ فَاحْزَنْ لِحُزْنِنَا وَ اِفْرَحْ لِفَرَحِنَا وَ عَلَيْكَ بِوَلاَيَتِنَا فَلَوْ أَنَّ رَجُلاً تَوَلَّى حَجَراً لَحَشَرَهُ اَللَّهُ مَعَهُ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ .
اگر خواهى با ما در درجات بلند بهشت باشى براى حزن ما محزون باش و و براى شادى ما شاد باش و ملازم ولايت ما باش؛ اگر مردى سنگى را دوست دارد؛ خدا روز قيامت با همان سنگ، محشورش میكند.
کانال ابوفاضل را دنبال کنید: 👇
https://eitaa.com/joinchat/1399849069C2a979026d4
هدایت شده از KHAMENEI.IR
35.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 ببینید | فیلم کامل سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین علی علیزاده در اولین شب مراسم عزاداری حضرت اباعبدالله الحسین (علیهالسلام) با حضور رهبر انقلاب در حسینیه امام خمینی (ره). ۱۴۰۳/۴/۲۲
🏴 #بعثت_خون
💻 Farsi.khamenei.ir
اقدام تحسین برانگیز بیت مقام معظم رهبری در میدان دادن به روحانیت جوان جهت سخنرانی در مراسم عزاداری محرم الحرام.
https://eitaa.com/joinchat/1399849069C2a979026d4
روضه تاسوعا
🖤یک نکته مهم و تقریبا مغفولِ اکثریت در روضه حضرت ابالفضل العباس علیهالسلام این است که امام حسین علیهالسلام با چه حالی بالا سر برادرش آمد؛ وقتی که حضرت عباس ( ع ) در نزدیکی نهر علقمه بر زمین افتاده بود؟
متن زیر را از کتاب لهوف برایتان نقل میکنم:
در آن هنگام (یعنی زمانی که حضرت عباس ( ع ) به سمت آب رفته بود) فردی تیری به جانب سیّدالشّهدا علیه السلام رها کرد که آن تیر به شدت در زیر چانه شریف آن حضرت فرو نشست.😭 پس تیر را به سختی و دشواری بیرون در آورد و هر دو دست مبارک را در زیر چانه مجروح نگه داشت و چون پر از خون گردید، آن را به سوی آسمان پاشید😭 و این مناجات را با
خدای خود زمزمه نمود که: بارالها! من به سوی تو از آنچه اینان از ظلم و ستم نسبت به فرزند دختر پیغمبرت به جا میآورند شکایت میآورم.
🖤بعد از این حالت است که میآید کنار بدن برادرش ابالفضل العباس و دست به کمر میگیرد و می فرماید: الان انکسر ظهری؛ کمرم شکست.😭
کانال ابوفاضل را دنبال کنید: 👇
https://eitaa.com/joinchat/1399849069C2a979026d4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خداوندا علمدارم نیامد!🖤
وقتی واقعیت وارونه میشود!
اگر روزنامهها بودند!
روایت رسانه ۱۴۰۰ سال پیش از واقعه کربلا!!!
کانال ابوفاضل را دنبال کنید: 👇
https://eitaa.com/joinchat/1399849069C2a979026d4