شاعر: سیدضیاءالدین شفیعی . هر که آمد داد و فریادی فراوان کرد و رفت زخم هایش را به نان و سکّه، درمان کرد و رفت هر که آمد چشم های آسمان را سنگ بست تکّه ای از ماه را، در جیب پنهان کرد و رفت در شبی روشن که پروین خوشه خوشه نور بود نعره ی مستی، خیالش را پریشان کرد و رفت دامن ابری ترینِ کوه ها آتش گرفت دشتبان، محصول خود را نذر باران کرد و رفت قحط آدم بود و میل سیب و گندم، عاقبت خاک را غرق تفرعن های انسان کرد و رفت آسمانی مرده، شهری خواب، مردانی مریض مرگبادی تلخ، دل ها را زمستان کرد و رفت... . @aboozarestan

پروین اعتصامی . روزی گذشت پادشهی از گذرگهی فریاد شوق بر سر هر کوی و بام خاست پرسید زان میانه یکی کودک یتیم کاین تابناک چیست که بر تاج پادشاست آن یک جواب داد چه دانیم ما که چیست پیداست آنقدر که متاعی گرانبهاست نزدیک رفت پیرزنی گوژپشت و گفت این اشک دیدهٔ من و خون دل شماست ما را به رخت و چوب شبانی فریفته است این گرگ سالهاست که با گله آشناست آن پارسا که ده خرد و ملک، رهزن است آن پادشا که مال رعیت خورد گداست بر قطرهٔ سرشک یتیمان نظاره کن تا بنگری که روشنی گوهر از کجاست پروین، به کجروان سخن از راستی چه سود کو آنچنان کسی که نرنجد ز حرف راست . @aboozarestan

توئیت 9: . اینکه سال‌هاست رهبری دیدار با مداحان دارند که البته مبارک است؛ اما در ارکان هیات، منبری‌ها و مدیران دیده نمی‌شوند، پیام دارد. هم برای هیات‌ها و هم مخاطبان و هم اهالی منبر قابل توجه برنامه‌ریزان دیدارهای رهبری #مداح_محوری #سلبریتی_بازی @aboozarestan