ترومای من این بود که باید از خودم در مقابل کسانی دفاع میکردم که قرار بود از من مراقبت کنن
آدم وقتی تنهایی از پس یسری اتفاقات برمیاد، دیگه بعدش براش مهم نیست که کی کنارش میمونه و کی از پیشش میره.
سختتر از خود گریه اون گریهایه که نمیاد، همه وجودتو گرفته ولی از چشم بیرون نمیاد، گلوت رو خورده ولی نایی ازش درنمیاد.