eitaa logo
ابروز☫
2.6هزار دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
972 ویدیو
27 فایل
رسانه فرهنگی خبری اَبروز 📣 ابروز، قدیمی ترین نام سکونتگاه ابوزیدآباد رسانه رسمی،پیگیر،سریع و مردمی اطلاع رسانی اخبارشهرابوزیدآبادهمراه باتولیدمحتوا🎥 ارتباط‌ با ادمین📱 @admin_abrooz ارتباط با ما بصورت ناشناس👇 https://daigo.ir/secret/390578266
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺🌹زندگي نامه شهید مرتضی توکلی🌹🌺 بامداد بيست و يكم خرداد ماه 1339 مهر تابان بر اهل خانه به گونه اي ديگر، مهربانانه تر لبخند زد. نگاه عميق شيخ علي اكبر –پدر مرتضي- از سراب قنات كه در وسط خانه جاري بود همراه با نشاط و شادماني آغاز شد و تا اتاق مادر و نوزاد، امتداد يافت. سالها بعد، در اوايل بهمن 62 كمي قبل از حادثه شهادت، مرتضي-كه جواني 23 ساله شده بود.- به چشم خويش گذر عمر را در آن جويبار نگريست و آن را چون اشك زمين بر زمينيانِ غافل احساس كرد. او خود، غافل نبود و مي گفت: «بالاخره يك روز بايد از اين دنيا رفت. پس بهترين رفتن، شهادت است....بايد وقت را غنيمت شمرد.» شهادت در چشم او رفتن نبود؛ از دست دادن شمرده نمي شد، بلكه اغتنام فرصت بود، كسب كردن بود و چه كسب خوبي! شهيد مرتضي توكلي با خدا معامله كرد. جان را داد و خشنودي معشوقش را و اصلاً خود معشوق را يافت و اين قربت بود نه غربت، نزديك شدن بود نه دوري، وصال بود نه فراق. مرتضي، همه و همه ي اين ها را در دهم اسفند 1362در آن لحظه شكوهمند در جزيره مجنون، به دست آورده. مجنون اشك ريزان، پرپر شدن شهداي بسياري را ديده بود و بر خاك افتادن علمداران كربلاي ايران را به گونه ليلي نگريسته بود. اما عَلََم هرگز نيفتاد؛ برپاي ماند و تا جوانان غيور، قرآني و ايماني هستند؛ مي ماند. شهيد توكلي هم از علمداران قرآني كربلاي ايران بود. او در كودكي نزد پدر بزرگوارش- كه خود مربي قرآن و ذاكر اهل بيت عصمت و طهارت بود- قرآن و عترت را آميخته با وجودش فراگرفت و بسان الگوي جاودانه اش علي اكبر امام حسين عليه السلام در وادي دين دست و سر داد. تركش هاي خمپاره در گرماگرم عمليات خيبر پيام آور وصال بودند و سر و دست او را كه يكي مملو از روياي حق بود و ديگري در خدمت بي نظير خلق، از او گرفتند و به درگاه معشوق لايزال هديه كردند. شهيد مرتضي، تحصيل مدرسه اي را تا ششم قديم در ابوزيدآباد خواند كه پس از آن نه ديگر مدرسه اي بود و نه توان مالي كافي. لاجرم به خدمت خانواده و پدر در كشاورزي همت گمارد. پس از چندي به توصيه خانواده نزد يكي از معماران روستا رفت و طي مدت 3 سال بنايي آموخت و با خوش رفتاري به همشهريانش خدمت كرد. وي همواره پركار بود و كم مزد مي گرفت. در سال 1360 عازم خدمت مقدس سربازي شد و پس از پایان خدمت 24 ماهه سربازي، ازدواج كرد. در سال 1362 از طرف بسيج كاشان به جبهه اعزام شد. آن روزها مرتضي جوش و خروش ديگري داشت. گويي از روزمرگي به ستوه آمده بود و در وجود خويش ياراي دنيا انديشي را نمي ديد. آنات جنگ و جهاد را رصد مي كرد و گاهي كه آجر روي آجر مي نهاد، ديواره حيات دنيوي را سست و لرزان و ناراست مي ديد و سرانجام يك روز گفت: «بايد بروم...» آن روزها حس غريبي داشت. حسي كه يك مرغ مهاجر دارد و دايم مثل بيدلان عاشق اين سو و آن سو مي رفت. به سمت نور، به سمت كوه و شكوه، به سمت اوج ها و موج ها، به سوي نداها و صداها. مگر كدام صداي روح آشنايي او را به خويش خوانده بود كه ماندن را برنمي تافت؟ مگر كدام رنگين كمان معرفت به غمزه، دل شيدايي او را شيفته خود ساخته بود؟ آري همان كه كربلاييان حسين عليه السلام را، همان كه بدريان را، احديان را و همان كه خيبريان را و مرتضي هم خيبري شده بود و حقيقت خيبر ما همان حقيقت خيبر اسلام محمد (ص) بود. و سرانجام در عمليات خيبر در جزيره مجنون به لقاي محبوب ابدي و ليلي گمگشته خود شتافت و خوشا به چنين حالي و چه حال خوشي! حالي كه در برخي جمله هاي نامه هايش هويداست. يك بار شوخ طبعانه نوشت: «چون وقت نبود خَل و خول نوشتم! ببخشيد.» آري بزرگ مرداني كه به وصال حقيقي مي رسند در قفس زمان و مكان نمي گنجند؛ فرا زماني مي شوند و فرا مكاني، فرا سويي. شهيد مرتضاي عزيز، روزها، ساعات و دقايق پايان عمر را – همان لحظاتي كه ثانيه شماري مي كرد تا بدان ها برسد.- خوب مي شناخت و خوب احساس مي كرد. او بوي خدا را مي شنيد و هرچه به دهم اسفند 62 نزديك تر مي شد اين رايحه را بيشتر و بهتر مي فهميد و حتي قبل از عزيمت؛ عكس و قاب حجله اش را هم خود تدارك ديده بود و به عكاس شباهنگ كاشان گفته بود: «براي دريافت عكس نخواهم بود.» و قبض آن را در خانه پدر گذاشته بود. شگفتا كه ما از راه ماندگان غافل، دنيا را نهايت آمال خود مي شمريم. دريغا بر قدر ناشناسي هامان كه چه زود ايثار اين مردان خدايي را فراموش مي كنيم و بر سر هيچ بر طبل تفرقه مي كوبيم! بدا به حالمان اگر درّ درخشان معرفت شهدا را از صدف درونمان دور بيفكنيم. كجاييد اي شهيدان خدايي بلاجويان دشت كربلايي كجاييد اي بلاجويان عاشق پرنده تر ز مرغان هوايي. 🌷گنجینه شهدای ابوزیدآباد و بخش کویرات🌷 اولین و بزرگترین رسـانه خبرے را همراهی کنید.🌹👇 ➖➖➖➖➖➖ 🌐 رسانه فرهنگی خبری 🆔@abrooz_media
🌺🌹زندگي نامه شهید محمود آکار🌹🌺 شب هاي پاييزي سال 1340 دلگير نبودند و محمدآقا در انتظاري وصف ناپذير به سر مي برد و به همسرش لبخندزنان مي نگريست. خورشيد دوم مهر، درخشان تر از هميشه به نظر مي رسيد و چشم آن ها به روي فرزند صالحي روشن مي شد كه محمودش ناميدند. كودكيِ محمود با همه ی شيرين كاري هايش داشت سپري مي شد اما در همان ايام، اوقات خوش والدينش با ردّ پايي كه از بيماري محمود ديدند به تلخي كشيد؛ محمود دچار صرع شده بود و غش هاي گاه و بي گاهش موجد خطوط تازه اي بر پيشاني پدر و غم عميقي در قلب مادر بود. سرانجام دعاهاي مداوم ايشان به اجابت پيوست و محمود بهبود يافت. شهيد آكار تا پايان ابتدايي به درس و سوادآموزي در مدرسه عنصري پرداخت اما نياز خانواده، او را به ياريگري آنان در دامداري و كشاورزي كشاند. صداقت، متانت و اخلاقش همه را شيفته خود مي ساخت و نظم و برنامه اش همه را مجذوب مي كرد. سال 1359 تا 1361 خدمت سربازي را در كردستان و خوزستان به اتمام رساند اما عطش خدمت و دفاع از مرز و بوم و دين و ناموس هرگز فروكش نكرد. همان نيمه شبان كه ظلمت در گوش زمينيان لالايي مستانه سر مي داد؛ آن شب هاي پر از ظلم و جور اهريمنان؛ شب هاي لبريز از ميِ تيرگي ها و خون و آتش كه من و ما در پرده خودانديشي و راحت طلبي آرميده بوديم؛ مردان آسمانی چون شهيد آكار جام جانشان را بر كف نهاده به سرزمين حماسيِ بي واژه قدم مي گذاشتند. چند ماهي بيشتر از ازدواج او نگذشته بود و در حالي كه فرزند او آغوش گرم پدر را نچشيده بود، جبهه هاي جنوب شاهد رزم آوري شهيد آكار بود. در عمليات والفجر 1 و خيبر جانفشاني ها كرد و سرانجام در تاريخ 11/12/1362 مقارن با مرحله دوم خيبر، مجروح شد و چون امكان بازگرداندن بدن پاكش به خاك وطن نبود؛ مفقودالجسد شد و به فاتح خيبر مولي الموحدين اميرالمومنين علي (عليه السلام) پيوست. او كه مي گفت: «شهادت باختن نيست بلكه يك انتخاب است.» بهترين راه را برگزيد و چون هماره دغدغه آينده انقلاب و اسلام را داشت؛ در وصيتش نوشت: ‌«اي دانش آموزان! ببينيد چه خون هايي در اين انقلاب ريخته مي شود. شما با درس خواندنتان پاسدار اين خون ها هستيد....دست از ياري رهبر انقلاب و حكومت جمهوري اسلامي برنداشته و خاري در چشم ضد انقلاب باشيد.....اي معلمين عزيز! بياييد با درس هاي خود خنجري فولادي بسازيد...» سرانجام پيكر پاك اين شهيد والامقام به همراه شهيد محمدعلي دلاكيان در تاريخ 11/5/1374 به وطن بازگشت و به 12 سال هجران پدر، مادر، همسر و يگانه دخترش خاتمه بخشيد. غمش در نهان خانه دل نشيند به نازي كه ليلي به محمل نشيند به دنبال محمل چنان زار گريَم كه از گريه ام ناقه در گل نشيند به پا گر خلد خاري آسان برآرم چه سازم به خاري كه در دل نشيند. 🌷گنجینه شهدای ابوزیدآباد و بخش کویرات🌷 اولین و بزرگترین رسـانه خبرے را همراهی کنید.🌹👇 ➖➖➖➖➖➖ 🌐 رسانه فرهنگی خبری 🆔@abrooz_media
🌹🌺زندگی نامه شهید ناصر سلطانی🌹🌺 ناصر سلطاني در دوم مهرماه 1338 در ابوزیدآباد چشم به جهان گشود. تا پايان ابتدايي را در دبستان عنصري گذراند و سپس به مدت چندسالی در تهران مشغول آموزش خیاطی شد. خدمت سربازی او با ماه هاي انقلاب مردم ايران در 1357 مصادف شد. در اين روزها بود كه به دستور امام خميني (ره) از پادگان چهل دختر فرار نموده و در مسیر راه توسط ماموران مزدور دستگیر و ناچارا خدمت را به اتمام رساند. در سال هاي آغازين پيروزي انقلاب، با راه اندازي دكان خياطي به كسب روزي حلال اهتمام ورزيده و مقدمات امر خير ازدواج ايشان فراهم شد. با تاسيس انجمن اسلامي در ابوزيدآباد به عضويت فعال انجمن درآمد. ارتباط او با پايگاه بسيج شهيد مصطفي خميني (ره) و نيز حضور در دعاي توسل و كميل همزمان با سالهاي نخست جنگ تحميلي نيز چشمگير بود. راستگویی، خوش برخورد و دوست داشتنی بودن و با ادب بودن، از ويژگي های بارز شهيد ناصر بود. در مجموع سه مرتبه به عنوان امدادگر در جبهه هاي نبرد حق عليه باطل حاضر شد. در روزهايي كه از جبهه براي ديدار خانواده مي آمد نيز شور شهادت در روح و روانش با حضور در مراسم تشييع پيكر شهدا و بازديد از خانواده شهيدان به اوج مي رسيد. او داغي از برادر شهيدش -عباس- كه سال 61 در عمليات رمضان و در منطقه شلمچه پيكرش مفقود شده بود، در دل داشت. رابطه دوستانه او با شهيد سيد يوسف سيديان نيز مثال زدني بود. اين دو يار شفيق در آخرين اعزام با يكديگر همراه شده و سرانجام شهيد ناصر سلطاني در عمليات خيبر به تاريخ 10/12/1362 و در جزيره مجنون، تنها شش روز پس از شهادت رفيق صميمي خود، به آرزوي ديرينه اش رسيد. از شهيد سلطاني قبل از شهادت، يك فرزند خردسال دختر به يادگار مانده بود و دومين فرزند دختر ايشان نيز چند ماه بعد از شهادت ايشان متولد شد. قبر اين شهيد بزرگوار در گلزار شهداي امامزاده عبدالله (ع) ابوزيدآباد واقع شده است. سرانجام پس از 12 سال، پيكر تازه تفحص شده برادر شهيدش-عباس سلطاني- نيز در كنار ايشان آرام گرفت. 🌷گنجینه شهدای ابوزیدآباد و بخش کویرات🌷 اولین و بزرگترین رسـانه خبرے را همراهی کنید.🌹👇 ➖➖➖➖➖➖ 🌐 رسانه فرهنگی خبری 🆔@abrooz_media
🇮🇷اطلاعیه تاریخی مراسم هفتم شهیدان سلطانی و توکلی🇮🇷 🔶 مجموعه اسناد استاد عباس ظفرمند اولین و بزرگترین رسـانه خبرے را همراهی کنید.🌹👇 ➖➖➖➖➖➖ 🌐 رسانه فرهنگی خبری 🆔@abrooz_media
📿جدول اوقات شرعی ماه مبارک رمضان در شهر ابوزیدآباد ⏳شروع ماه رمضان: یکشنبه ١٢ اسفند ١٤٠٣ | ٠٢ مارس ٢٠٢٥ 🌱تعداد روز های ماه رمضان امسال: ٢٩ روز 🗒تاریخ عید فطر: مشرو ط به روئیت هلال ماه شوال و طبق تقویم ١١ فروردین ١٤٠٤ | ٣١ مارس ٢٠٢٥ (اول شوال ١٤٤٦) اولین و بزرگترین رسـانه خبرے ابوزیدآباد را همراهی کنید.🌹👇 ➖➖➖➖➖➖ 🌐 رسانه فرهنگی خبری اَبروز 🆔@abrooz_media
13.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 عضو ستاد استهلال: هلال رمضان؛ امشب با ابزار هم قابل رویت نیست 🔹احتمال ضعیفی وجود دارد که در شرایط ویژه‌ای امشب هلال ماه در بخش‌های غربی و جنوب غربیِ ایران دیده شود که رصدگران امشب این احتمال ضعیف را آزمایش می‌کنند. اولین و بزرگترین رسـانه خبرے را همراهی کنید.🌹👇 ➖➖➖➖➖➖ 🌐 رسانه فرهنگی خبری 🆔@abrooz_media
🔻استیضاح وزیر اقتصاد در دستور کار روز یکشنبه مجلس سخنگوی هیئت رئیسه مجلس: 🔹️ نشست صبح یکشنبه ۱۲ اسفند ماه مجلس با دستور کار بررسی طرح استیضاح عبدالناصر همتی، وزیر امور اقتصادی و دارایی برگزار می‌شود. 🔹در صورت نیاز در نوبت عصر نیز جلسه برای تعیین تکلیف موضوع ادامه خواهد داشت. اولین و بزرگترین رسـانه خبرے را همراهی کنید.🌹👇 ➖➖➖➖➖➖ 🌐 رسانه فرهنگی خبری 🆔@abrooz_media
برگزاری کارگاه دانش افزایی و مرور قوانین فوتسال در شهرستان آران و بیدگل کارگاه دانش افزایی و مرور قوانین فوتسال در شهرستان آران و بیدگل، با حضور داوران و نمایندگان باشگاه های شرکت کننده در مسابقات فوتسال جام رمضان، توسط کمیته ی داوران شهرستان آران و بیدگل برگزار شد. این کارگاه آموزشی، به دلیل نزدیکی به آغاز سری مسابقات فوتسال جام رمضان این شهرستان، به منطور حساسیت این رقابت ها، آشنایی بیشتر و مرور قوانین از سوی داوران و نمایندگان باشگاه ها، برای رفع اشکال، بهبود روند مسابقات و رفع ابهام و سوء تفاهم های احتمالی، با تدریس جناب آقای ماشاءالله مهدیه، مسئول آموزش کمیته ی داوران شهرستان، در سالن اجتماعات اداره ی تربیت بدنی شهرستان آران وبیدگل برگزار شد. در این جلسه که با حضور داوران ، نمایندگان باشگاه های شرکت کننده ، پیشکسوتان داوری شهرستان، اعضای کمیته ی داوران، و به درخواست باشگاه های شرکت کننده در این مسابقات انجام گردید، به بررسی قوانین مورد سوال و ابهام و قوانین به روز شده و تغییر یافته پرداخته شد. رقابت ھای فوتسال جام رمضان شهرستان آران وبیدگل، در ردہ ی بزرگسالان با حضور ۲۴ تیم و در رده ی پیشکسوتان با حضور ۱۲ تیم از سراسر شهرستان و منطقه ی شمال استان اصفهان، از روز پنج‌شنبه ۱۴۰۳/۱۲/۰۹ آغاز، و تا پایان ماه مبارک رمضان، در سالن های ورزشی شهدای فرهنگی و شهدای ورزشکار شهر آران و بیدگل برگزار خواهد شد. 📷✍ خبرنگار جوان: محمّدحسین امینےمہر اولین و بزرگترین رسـانه خبرے ابوزیدآباد را همراهی کنید.🌹👇 ➖➖➖➖➖➖ 🌐 رسانه فرهنگی خبری اَبروز 🆔@abrooz_media