✴️ ما الآن مبتلای به جنگیم. یک دستهای در همین قضیه هم دارند اشکالتراشی میکنند، نه یک اشخاصی باشند که حالا تاثیری داشته باشند، اما هستند. هستند اشخاصی که میگویند که بیایید #صلح بکنیم، بیایید یک #سازشی بکنیم. ما از #تاریخ باید این امور را یاد بگیریم؛
✴️ به حضرت امیر تحمیل کردند، #مقدسین تحمیل کردند، آنهایی که جبههشان داغ داشت و اضر مردماند بر مسلمین، آنها تحمیل کردند به حضرت امیر حکمیت را و تحمیل کردند آنکه حَکَم باید بشود، بعد که حضرت امیر با فشار اینها نتوانست، میخواستند بکشندش اگر نکند؛ برای اینکه آنها [پیشنهاد] کرده بودند که چه باید چه بشود؛ «حَکَم قرار بدهید، قرآن است، قرآن است این». این ابتلا را حضرت امیر داشت،
✴️الآن نظیر او را ما داریم. اینکه میگویند، این ور و آن ور میافتند که بگذارید یک حکمیتی پیدا بشود، بیایند حکم، حکم پیدا بشود که کارها را انجام بدهد، تشخیص بدهد که کی چی است، دنیا نمیداند که کی متجاوز است؟! ما از آن قضیه باید #عبرت بگیریم و زیر بار حکمیت [نرویم]. ما در این هفت سالی که بوده است فهمیدیم که این حکمها کیها هستند و اینهایی که میخواهند صلح ایجاد کنند کیها هستند.
✴️ قصه امام حسن و قضیه صلح، این هم #صلح_تحمیلی بود؛ برای اینکه امام حسن، دوستان خودش، یعنی آن اشخاص #خائنی که دور او جمع شده بودند، او را جوری کردند که #نتوانست خلافش بکند، صلح کرد؛ صلح تحمیلی بود. ❗️این صلحی هم که حالا به ما میخواهند بگویند، این است.❗️
✴️ بعد از اینکه صلح کردند، به حسب روایت، به حسب نقل، معاویه به منبر رفت و گفت که تمام حرفهایی که گفتم، من قرار دادم، زیر پایم؛ مثل پاره کردن این مردیکه آن قراردادها را. آن صلح تحمیلی که در عصر امام حسن واقع شد، آن حکمیت تحمیلی که در زمان امیر المومنین واقع شد و هر دویش به دست اشخاص حیلهگر درست شد،
✴️ این ما را هدایت میکند به اینکه نه زیر بار صلح تحمیلی برویم و نه زیر بار حکمیت تحمیلی. ما باید خودمان به حسب رای خودمان، به حسب رای ملتمان، آن طوری که الآن همه ملت دارند میگویند، ما باید این جنگ را ادامه بدهیم تا وقتی که ان شاء الله پیروزی حاصل بشود و نزدیک است ان شاء الله، منتها اگر بخواهد ملت ما نزدیکتر بشود این پیروزی، زیاد نزدیک بشود- که به صلاح ملت ماست و به صلاح ملت عراق است و به صلاح منطقه است- باید مجهز بشود، باید در این برهه زمان به تمام معنا مجهز بشود برای جبههها.
✴️آقایان گفتند که در بسیاری از جاها در کشور یک چیزهایی هست که ابزاری است برای جهاد سازندگی، برای جبهه، و زیادی است آنجا. من عرض میکنم که اگر یک ابزاری در یک جایی زیادی است و تشخیص دادند فرمانداران، استانداران و ائمه جمعه تشخیص دادند که این در اینجا دیگر اضافه است، زیادی است، لازم نیست اینجا، لازم است که برای جبهه برود. اگر بخواهید که کشورتان آباد بشود، کشورتان اسلامی بشود و زود بشود، طولانی نشود، باید مجهز بشوید و با همه قوا مجهز بشوید تا اینکه #کلک_این_مرد_را_بکنید.
🔸امام خمینی (ره)؛ 02 شهریور 1365
🔸جلد ۲۰ صحیفه امام خمینی (ره)، از صفحه ۱۱۱ تا صفحه ۱۲۱
۱ مهر ۱۳۹۹
۱ مهر ۱۳۹۹
⭕️ #حدیث_روز
🔸امام علی(ع):
🔹بدانيد كه در قرآن خواندنى كه با تدبّر همراه نباشد، خيرى نيست؛ بدانيد كه در عبادتى كه با فهم و انديشه توأم نباشد، خيرى نيست. ( بحارالأنوار: ج۴ ، ص۲۱۱ ، ح۹۲ )
عاشقان اهل بیت علیه السلام
۱ مهر ۱۳۹۹
☰☰☰☰☰☰☰☰☰
🔸رهبر معظم انقلاب:
بعضیها در فضای فتنه، این جمله «کن فی الفتنة کابن اللّبون لاظهر فیرکب ولا ضرع فیحلب» (در فتنه همانند شتر دوساله ای باش که نه میتوانند سوارش شوند و نه شیری ازش بدوشند) را بد میفهمند و خیال میکنند معنایش این است که وقتی فتنه شد و اوضاع مشتبه شد، بکش کنار.
حرف نزدن، خودش کمک به فتنه است. در فتنه همه بایستی روشنگری کنند.
⚊⚊⚊⚊⚊⚊⚊⚊⚊
🔸راز مظلومیت ولی امر جامعه ی اسلامی
هیچکس به اندازه ی ولی امر جامعه ی اسلامی مظلوم نیست.
چون معمولا مردم محدودیت های او را خوب درک نمیکنند و از طرفی دشمنانش محدودیتهای او را خوب میفهمند و او را تحت فشار قرار می دهند و او نیز هرگز نمی تواند همه ی واقعیت ها رابیان کند.
در عین حال باید به وظیفه ای که درست تشخیص میدهد عمل کند
استاد پناهیان
⚊⚊⚊⚊⚊⚊⚊⚊⚊
🔸خلاصه تمام کسانی که ادعای انقلابی بودن و ادعای ولایی بودن دارن وروزه ی سکوت گرفتن و از جان و مال و آبروی خود برای روشنگری مسائل مربوطه خرج نمیکنند و نکردن و نخواهند کرد و با استدلال محافظه کاری و... به داخل این امتحان جهادی و دفاع از ولایت و امامت و نائب برحق امام دوازدهم نیامدن و نمیان !
👈حواسشان باشد در قیامت باید پاسخگو باشند!!
✍️نائب امام زمان (عج) حضرت ایت الله خامنه ای خودشان فرمودند محافظه کاری قتلگاه انقلاب هست
⚊⚊⚊⚊⚊⚊⚊⚊⚊
✍️از فتنه های آخرالزمان احساس کراهت نکنید
منافقان در آن رسوا می شوند...
✍️ دشمنان برای ایران برنامه دارند، اما ایران شیعه خانه امام زمان (عج)، است و هرگز شکست نخواهد خورد.
عاشقان اهل بیت علیه السلام
۱ مهر ۱۳۹۹
👤 رهبر معظم انقلاب: قصور بزرگی در به تصوير كشيدن دوران دفاع مقدس اتفاق افتاده است
📝 شما مىبینید که این حضرات کُرهاىها - من از کار اینها خوشم مىآید - تاریخ ندارند؛ لذا میگویند «افسانهى جومونگ»، افسانهى فلان. یعنى از اوّل حساب را تصفیه میکنند؛ [میگویند] افسانه است، واقعیّت نیست.
🔻 یکچیزى در مىآورند، یک تاریخ براى گذشتهى خودشان درست میکنند، که وقتى یک جوان کُرهاى به این فداکارىها و به این شجاعتها و به این کارهاى عجیب غریبِ سینمایى نگاه میکند، خب احساس هیجان میکند، احساس هویّت میکند، احساس افتخار میکند.
🔻 ما اینها را در واقعیّت زندگى خودمان داریم، اتّفاق افتاده، پیش آمده؛ چرا از اینها استفاده نمیکنیم؟ بهنظر من یک قصور بزرگى - نمیگوییم تقصیر؛ لااقل قصور بزرگى - اتّفاق افتاده است، باید جبران بشود.
🔻 بهنظر من ما پنجاهسال دیگر هم بایستى دربارهى دفاع مقدّس بنویسیم، بگوییم، توصیف کنیم، تشریح کنیم، انواع و اقسام هنرها را به خدمت بگیریم، براى اینکه این حادثهى عظیم را تبیینکنیم. / نسرا لرستان
#تحریف_دفاع_مقدس
#هفته_دفاع_مقدس
۱ مهر ۱۳۹۹
۱ مهر ۱۳۹۹
Ali Akbar Ghelich - Jazireye Majnoon.mp3
8.76M
❤️جزیرۀ مجنون با صدای علی اکبر #قلیچ
🥰هفتۀ دفاع مقدس🥰
✋خود من بدرقه ت کردم عزیزم!
🥾خودم بندای پوتینتو بستم
💔همونجا فهمیدم شهید میشی
🙃که ظرف آب افتاد از تو دستم...
۱ مهر ۱۳۹۹
#خانه_ای_با_عطر_ریحان
روایتی داستانی از خاطرات شهید روحانی مدافع حرم؛ محمدهادی ذوالفقاری
قیمت کتاب : ۲۲۰۰۰ تومان
🔺جهت سفارش کتاب :
@esmaeeil_313
🔺شماره تماس :
۰۹۱۶۰۰۱۲۰۸۲
۱ مهر ۱۳۹۹
✨﷽✨
🔴کدام گناه بالاتر است: ترک نماز یا شهوت رانی ؟
✍از امام صادق(ع) سوالکردند بعضی از گناهان جنسی که از سر لذت انجام میشود، حکمش اعدام است ولی به او کافر نمیگویید، ولی طرف نماز نمیخواند به او کافر میگوید، حضرت فرمود:«او تحت فشار شهوت گناه کرده ولی کسی که نماز نمیخواند، به خدا تکبر کرده است. این خیلی بدتر است! ؛ ... سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع وَ سُئِلَ مَا بَالُ الزَّانِي لَا تُسَمِّيهِ كَافِراً وَ تَارِكُ الصَّلَاةِ قَدْ تُسَمِّيهِ كَافِراً ...»
📚علل الشرائع، ج2، ص339
اینکه میبینید یک آدم شراب خوار و دارای رفتارهای بسیار زننده، یک دفعه آدم خوبی میشود برای این است که گناهانی که با انگیزههای لذت بری، این قدر فرد را خراب نمیکند که دیگر قابل برگشت نباشد، اما شما به این سادگی نمیتوانید پیدا کنید، کسی متکبر باشد بعداً خوب شود.
ما به شدت در معرض تکبر هستیم، برای همین دین به ما میگوید:«روزی 5 مرتبه نماز بخوان.» چرا که نماز، فلسفه اصلیاش تکبرزدایی است: فَرَضَ اللَّهُ الصَّلَاةَ تَنْزِيهاً عَنِ الْكِبْرِ
📚نهج البلاغه،حکمت252
۱ مهر ۱۳۹۹
۱ مهر ۱۳۹۹
کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
#قسمت چهل و دوم داستان دنباله دار تمام زندگی من: مهمانی شام حسابی تعجب کردم ... - پسر من رو؟ ...
📚 #داستان_دنباله_دار_واقعی
💌 #تمام_زندگی_من
📝 #به_قلم_شهید_مدافع_حرم_سید_طاها_ایمانی
قسمت #چهل_و_سوم
.
بی صدا ایستادم یه گوشه ... نمازش که تموم شد، بلند شد و رو به من گفت ...
- برای قبول دعوتم، اینقدر هم عجله لازم نبود ...
و خندید ...
با شنیدن این جمله، تازه به خودم اومدم ... زبانم درست نمی چرخید ...
- شما مسلمان هستید آقای هیتروش؟ ... پس چرا اون روز که گفتم مسیحی هستید، چیزی نگفتید ...
همون طور که سجاده اش رو جمع می کرد و توی کاور میذاشت با خنده گفت ...
- خوب اون زمان هنوز مسلمان نشده بودم ... هر چند الان هم نمیشه گفت خیلی مسلمانم ... هنوز به خوندن نماز عادت نکردم ... علی الخصوص نماز صبح ... مدام خواب می مونم ... تازه اگر چیزی از قلم نیوفته و غلط نخونم ...
اون با خنده از نماز خوندن های غلط و عجیبش می گفت ... و من هنوز توی شوک بودم ... چنان یخ کرده بودم که کف دستم مور مور و سوزن سوزن می شد ...
- خدایا! حالا باید چه کار کنم؟ ...
- خانم کوتزینگه ... مهمانی تولدی که براتون گرفتم رو قبول می کنید؟ ... من واقعا علاقه مندم با پسر شما و خانواده تون آشنا بشم ...
توی افکار خودم غرق شده بودم که صدام کرد ... مبهوت برگشتم سمتش و نگاهش کردم ...
- حال شما خوبه؟ ...
به خودم اومدم ...
- بابت این جواب متاسفم اما فکر نمی کنم دیگه بتونم برای کسی همسر خوبی باشم ...
.
۱ مهر ۱۳۹۹
📚 #داستان_دنباله_دار_واقعی
💌 #تمام_زندگی_من
📝 #به_قلم_شهید_مدافع_حرم_سید_طاها_ایمانی
#قسمت چهل_و_چهارم
مرد کوچک
- اشکالی نداره ... من چیز زیادی از اسلام و شیوه زندگی یه مسلمان بلد نیستم ... شما می تونید استاد من باشید ... هنوز نواقص زیادی دارم ولی آدم صبوری هستم ... حتی اگر پاسخ شما برای همیشه منفی باشه ... لازم نیست نگران من باشید ... من به انتخاب شما احترام می گذارم ...
دستم روی دستگیره خشک شده بود ... سکوت عمیقی بین ما حاکم شد ... و بعد از چند لحظه، از اونجا اومدم بیرون...
تمام روز فکرم رو به خودش مشغول کرده بود ... ناخواسته تصاویر و حرف ها از جلوی چشمم عبور می کرد ... سرم رو گذاشتم روی میز ...
- خدایا! من با این بنده تو چه کار کنم؟ ...
شب، پدر و مادرم برام جشن کوچکی گرفته بودن ... می خواستیم جشن رو شروع کنیم که پدرم مخالفت کرد ... منتظر کسی بود ...
زنگ در به صدا در اومد ... در رو که باز کردم یه شوک دیگه بهم وارد شد ...
- آقای هیتروش، شما اینجا چه کار می کنید؟ ...
خندید ...
- برای عرض تبریک و احترام با پدرتون تماس گرفتم ... ایشون هم برای امشب، دعوتم کرد ...
و بدون اینکه منتظر بشه تا برای ورود بفرمایید بگم، اومد تو...
با لبخند به پدر و مادرم سلام کرد ... و خیلی محترمانه با پدرم دست داد ... چشمش که به آرتا افتاد با اشتیاق رفت سمتش و دستش رو برای دست دادن بلند کرد ...
- سلام مرد کوچک ... من لروی هستم ...
اون شب به شدت پدر و مادرم و آرتا رو تحت تاثیر قرار داده بود ...
۱ مهر ۱۳۹۹