دخترم از خونه مادربزرگش بلال آورده میگه مامان بیا این حلاله! گفتم چی؟!!! میگه شیر حلال😂😂
یکی از همکارا امروز اومد با جعبه شیرینی به مناسبت به دنیا اومدن بچه دومش تو سن ۲۶ سالگی
منم تو سن ۳۲ سالگی دارم نگاه میکنم ببینم کی انفالو کرده بلاکش کنم
نیم ساعته دو تا تحصیلکرده نمیفهمن وقتی
از یه مبلغی ۲۰٪ کم بشه بعد بهش ۲۰٪ اضاف بشه همون عدد اول نمیشه ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اپوزیسیون:
مردم ما رو باور نمیکنن؛
نوار کاست آقای خمینی رو باور میکردن
اما ما رو با این همه رسانه باور نمیکنن : )
پن: خب خیلی واضحه، چون دروغ میگید!
#امپراتوری_دروغ
پسرخالهم بعد از سالها اومده ایران، توی صحبتها از شنیدن «تومن» گیج شده :))))
نون ۱۰ تومن
اجاره ماهی ۸ تومن
فروش خونه ۵ تومن
گفته این «تومن» که میگین بالاخره یعنی چقدر؟ :))
داعشیها محاصرهاش کردن
تا تیر داشت مقاومت کرد و جنگید،
تیرش که تموم شد، داعشیها نیت کرده بودن زنده بگیرنش
همون موقع حاج قاسم هم توی منطقه بود
خلاصه اینقدری این بچه رو زدن تا دیگه بدنش هم کم آورد و اسیر شد.
ولی یک لحظه هم سرشو از ترس پایین نیاورد...
تشنه بود آب جلوش می ریختن روی زمین
فهمیدن حاج قاسم توی منطقه اس
برای خراب کردن روحیه حاج قاسم بیسیم رضا اسماعیلی رو گرفتن جلو دهن رضا و چاقو رو گذاشتن زیر گردنش
کم کم برا این که زجر کشش کنن آروم آروم شروع کردن به بریدن سرش و بهش می گفتن به حضرت زینب فحش بده پشت بیسیم
اینقدر یواش یواش بریدن که ۴۵ دقیقه طول کشید...
ولی از اولش تا لحظه ای که صدای خر خر گلو آمد این پسر فقط چند تا کلمه گفت: اصلا من آمدم جون بدم برای دختر مظلوم علی...
اصلا من آمدم فدا بشم برای حضرت زینب...
اصلا من آمدم سرم رو بدم...
یا علی یا زهرا...
میگن حاج قاسم عین این ۴۵ دقیقه رو گریه می کرد. !
بعدم سر رضا رو گذاشتن جعبه و فرستادن برای حاج قاسم... !!
امنیت ما اتفاقی نیست عزیزان، چقدر سرها و خون ها دادیم تا توانستیم به این آرامش برسیم ...!!
شهید مدافع حرم تیپ فاطمیون؛
«شهیدرضااسماعیلی»
#امنیت_اتفاقی_نیست
به یاد شهدا🕊