گر ماهِ من برافکند از رخ نقاب را
برقع فروهلد به جمال آفتاب را
گویی دو چشمِ جادویِ عابدفریبِ او
بر چشمِ من به سِحر ببستند خواب را
اوّل نظر ز دست برفتم عنانِ عقل
وان را که عقل رفت چه داند صواب را
گفتم مگر به وصل رهایی بوَد ز عشق
بیحاصل است خوردنِ مستسقی آب را
دعوی درست نیست گر از دستِ نازنین
چون شربتِ شکر نخوری زهرِ ناب را
عشق آدمیّت است گر این ذوق در تو نیست
همشرکتی به خوردن و خفتن دواب را
آتش بیار و خرمنِ آزادگان بسوز
تا پادشه خراج نخواهد خراب را
قوم از شراب مست و ز منظور بینصیب
من مست از او چنان که نخواهم شراب را
سعدی نگفتمت که مرو در کمندِ عشق
تیرِ نظر بیفکنَد افراسیاب را
#سعدی
🌿@adabavin | ادب آوین🪶
برقع: نقاب
مستسقی: کسی که عطشش با خوردن آب هم برطرف نشود
دواب: چهارپایان
#واژهنامه
🌿@adabavin | ادب آوین🪶
"تهدَّمَت واللهِ ارکانُ الهُدی، قُتِل ابنُ عمِّ المصطفی، قُتِل علیٌّ المرتضی"
ارکان هدایت فروریخت، پسر عمّ پیغمبر را کشتند، علی بن ابی طالب را شهید کردند.
شهادت امیرالمومنین بر همگان تسلیت باد 🖤
🌿@adabavin | ادب آوین🪶
علی ای همای رحمت، تو چه آیتی خدا را
که به ماسوا فکندی همه سایه هما را
دل اگر خداشناسی، همه در رخ علی بین
به علی شناختم من به خدا قسم خدا را
به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند
چو علی گرفته باشد سر چشمهٔ بقا را
مگر ای سحاب رحمت تو بباری ارنه دوزخ
به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را
برو ای گدای مسکین در خانه علی زن
که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را
بجز از علی که گوید به پسر که قاتل من
چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا
بجز از علی که آرد پسری ابوالعجائب
که علم کند به عالم شهدای کربلا را
چو به دوست عهد بندد ز میان پاکبازان
چو علی که میتواند که به سر برد وفا را
نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت
متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را
به دو چشم خونفشانم هله ای نسیم رحمت
که ز کوی او غباری به من آر توتیا را
به امید آن که شاید برسد به خاک پایت
چه پیامها سپردم همه سوز دل صبا را
چو تویی قضای گردان به دعای مستمندان
که ز جان ما بگردان ره آفت قضا را
چه زنم چو نای هر دم ز نوای شوق او دم
که لسان غیب خوشتر بنوازد این نوا را
«همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی
به پیام آشنایی بنوازد آشنا را»
ز نوای مرغ یا حق بشنو که در دل شب
غم دل به دوست گفتن چه خوش است شهریارا
#شهریار
🌿@adabavin | ادب آوین🪶
782.1K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بیچارهای که چاره طلب میکند ز خلق
دارد امیدِ میوه، ز شاخ بریدهای
#رهی_معیری
🌿@adabavin | ادب آوین🪶
Mohsen ChavoshiMohsen Chavoshi - Tanhatarin.mp3
زمان:
حجم:
13M
🎼 نفس تو سینهٔ محراب حبسه...
#محسن_چاوشی
🌿@adabavin | ادب آوین🪶
علی را غربتی سیّال سوزاند
حدیث آن در و خلخال سوزاند
عدالت فکر هر روز و شبش بود
علی را شمع بیت المال سوزاند
#عباس_احمدی
🌿@adabavin | ادب آوین🪶
و اگر مرتضیٰ سخن نگفتی
اصحاب طریقت چه کردندی!
▪️و [جُنَیْد] گفت: اگر مرتضی این یک سخن به کرامت نگفتی، اصحاب طریقت چه کردندی و آن سخن آن است که سؤال کردند از مرتضی، رضی اللّه عنه، که «به چه خدای را شناختی؟» گفت:
«بدان که شناسا گردانید مرا به خود که او خداوندی است که شِبه او نتوانَد بود به هیچ صورتی و او را در نتوان یافت به هیچ حِسّی او را قیاس نتوان کرد به هیچ خلقی که او نزدیکی است در دوریِ خویش و دوری است از نزدیکیِ خویش. بالای جمله چیزها است و نتوان گفت که تحتِ او چیزی است و تحتِ جملهٔ چیزها است [و نتوان گفت که بالای او چیست] و او نیست چون چیزی و نیست از چیزی و نیست به چیزی. سبحان آن خدایی که او چنین است و چنین نیست هیچ چیز غیرِ او» و اگر کسی شرحِ این سخن دهد مجلّدی برآید. فَهِمَ مَنْ فَهِمَ.
__
▪️فَهِمَ مَنْ فَهِمَ: معنای عبارت این است که «هرکه فهمید، فهمید» و مفهوم مخالف آن این است که هرکه نفهمد، با او نمیتوان گفت. عبارتی است که در تذکرةالاولیاء نیز تکرار شده است و از جمله در روضة الفریقین ۱۴۴ كه میگوید: «فَهِمَ مَنْ فَهِمِ. بیش ازین تقریر کنم زیان دارد.» و در مصباح الهدایة ۲۷ به صورت «عقَلَ مَنْ عَقَل و جَهِلَ مَنْ جهِل» آمده است.
ذکرِ جُنَیْد بغدادی
تذکرةالاولیاء، جلد اول
به مقدمه، تصحیح و تعلیقات
محمدرضا شفیعی کدکنی
🌿@adabavin | ادب آوین🪶