eitaa logo
انجمن ادبی آوین
240 دنبال‌کننده
209 عکس
45 ویدیو
4 فایل
حضوری گر همی خواهی از او غایب مشو حافظ مَتیٰ ما تَلْقَ مَنْ تَهْویٰ دَعِ الدُّنْیا وَ اَهْمِلْها 🌱 انجمن ادبی دبیرستان تیزهوشان شهید قدوسی ارتباط با ادمین: @Avin_administrator
مشاهده در ایتا
دانلود
آه، به یک‌بارگی یار کم ما گرفت! چون دل ما تنگ دید خانه دگر جا گرفت بر دل ما گه گهی، داشت خیالی گذر نیز خیالش کنون ترک دل ما گرفت 🌿@adabavin | ادب آوین🪶
از دوست بهر چیز چرا بایدت آزرد؟ کین عیش چنین باشد گه شادی و گه درد گر خوار کند مهتر، خواری نکند عیب چون بازنوازد، شود آن داغ جفا سرد صد نیک به یک بد نتوان کرد فراموش گر خار بر اندیشی خرما نتوان خورد او خشم همی گیرد، تو عذر همی خواه هر روز به نو یار دگر می‌نتوان کرد 🌿@adabavin | ادب آوین🪶
گناه آید به نادانی ز مستان چو عذر آرند ازیشان داد مستان خرد را مِیْ ببندد چشم را خواب گنه را عذر شوید جامه را آب 🌿@adabavin | ادب آوین🪶
ای شده سوختهٔ آتش نفسانی سال‌ها کرده تباهی و هوس‌رانی دزد ایام گرفتست گریبانت بس کن این بی‌خودی و سربگریبانی صبح رحمت نگشاید همه تاریکی یوسف مصر نگردد همه زندانی راه پر خار مغیلان و تو بی موزه سفره بی توشه و شب تیره و بارانی ای به خود دیده چو شدّاد، خدابین شو جز خدا را نسزد رتبت یزدانی تو سلیمان شدن آموزی اگر، دیوان_ نتوانند زدن لاف سلیمانی تا به کی کودنی و مستی و خودرائی؟ تا به کی کودکی و بازی و نادانی؟ دست تقوی بگشا، پای هوی بربند تا ببینند که از کرده پشیمانی 🌿@adabavin | ادب آوین🪶
باز‌ آ باز‌ آ، هر آن چه هستی باز‌ آ گر کافر و گبر و بت‌پرستی باز‌ آ این درگهِ ما، درگهِ نومیدی نیست صد بار اگر توبه شکستی باز‌ آ 🌿@adabavin | ادب آوین🪶
از شرب مدام و لاف مشرب توبه وز عشق بتان سیم غبغب توبه دل در هوس شراب و بر لب توبه زین توبهٔ نادرست یارب توبه 🌿@adabavin | ادب آوین🪶
رفتم بدر خدای خود توبه کنم وز هر گنه و خطای خود توبه کنم تحقیق گناه می‌نمودم دیدم باید ز ثوابهای خود توبه کنم 🌿@adabavin | ادب آوین🪶
زمزمه کنان، در امید ره: «یا رَفیقَ مَنْ لا رَفیقَ لَه» 🌿@adabavin | ادب آوین🪶
دیگر نشوم عاشق،تا عشق تو دارم من از خاطر تو زندم،ای به ز گلستان ها زیبا تر از آن ماهی،خوشبو تر از این گل ها بوی تو بسی جاری،در مصحف قرآن ها داد از غم تنهایی،با ما چه بکردی تو قلبم بدنی بود و چشمت همه پیکان ها ای بیت پر از شادی،ای شعر پر از غم ها شعر تو حزین تر بود ،از شعر زمستان ها آن بیت چه کوچک بود،زودی بگذشت از ما این شعر قصیده طور،شد آتش در جان ها تا درد تو درجان است،جای نگرانی نیست لیکن که همین درد است،راز همه درمان ها آوازه ی عشق من،فرهاد کند نجوا سعدی بسراید آن،گویند به دوران ها گر در طلبت رنجی،مارا برسد شاید چون عشق حرم باشد،سهل است بیابان ها 🌿@adabavin | ادب آوین🪶
سقراط را همی بردند تا بقتل رسانند، همسرش به گریه افتاد. سقراط پرسیدش: ز چه رو همی گریی؟ گفت: از آن که ترا به مظلومی به قتل رسانند گفت: مگر دوست می داشتی من به ظالمی کشته شوم؟ 🌿@adabavin | ادب آوین🪶
🌿@adabavin | ادب آوین🪶
بگفت از دل شدی عاشق بدین‌سان؟ بگفت از دل تو می‌گویی من از جان بگفتا عشق شیرین بر تو چون است؟ بگفت از جان شیرینم فزون است بگفتا هر شبش بینی چو مهتاب؟ بگفت آری چو خواب آید، کجا خواب؟ بگفتا دل ز مهرش کی کنی پاک؟ بگفت آنگه که باشم خفته در خاک بگفتا گر خرامی در سرایش؟ بگفت اندازم این سر زیر پایش بگفتا گر کند چشم تو را ریش؟ بگفت این چشم دیگر دارمش پیش بگفتا گر کسیش آرد فرا چنگ؟ بگفت آهن خورد ور خود بود سنگ بگفتا گر نیابی سوی او راه؟ بگفت از دور شاید دید در ماه بگفتا دوری از مه نیست در خور بگفت آشفته از مه دور بهتر بگفتا گر بخواهد هر چه داری؟ بگفت این از خدا خواهم به زاری بگفتا گر به سر یابیش خوشنود؟ بگفت از گردن این وام افکنم زود بگفت از عشق کارت سخت زار است بگفت از عاشقی خوش‌تر چه کار است؟ بگفتا جان مده بس دل که با اوست بگفتا دشمنند این هر دو بی‌دوست ـ برشی از مناظره خسرو با فرهاد در منظومۀ خسرو و شیرین از 🌿@adabavin | ادب آوین🪶