eitaa logo
انجمن ادبی آوین
241 دنبال‌کننده
211 عکس
45 ویدیو
4 فایل
حضوری گر همی خواهی از او غایب مشو حافظ مَتیٰ ما تَلْقَ مَنْ تَهْویٰ دَعِ الدُّنْیا وَ اَهْمِلْها 🌱 انجمن ادبی دبیرستان تیزهوشان شهید قدوسی ارتباط با ادمین: @Avin_administrator
مشاهده در ایتا
دانلود
نخواهی که باشد دلت دردمند دل دردمندان برآور ز بند 🌿@adabavin | ادب آوین🪶
سعدیا دی رفت و فردا همچنان موجود نیست در میان این و آن فرصت شمار امروز را 🌿@adabavin | ادب آوین🪶
ساقی که هیچ‌کس ز می‌اش ناامید نیست در شیشه ریخت زهر چو نوبت به ما رسید 🌿@adabavin | ادب آوین🪶
Homayoun Shajarian :: Teh-Music.com ::16 Havaa.mp3
زمان: حجم: 12.3M
🎼 باز حوا گذاشت سیبش را روی بار گناه آدم و رفت... 🌿@adabavin | ادب آوین🪶
فَيالَيْتَ ما بَيني و بَين أحْبَتي مِن البُعد ِما بَيني و بَيْنَ الْمَصائِب . پس ای کاش فاصله ای که میان من و معشوقم بود، میان من و مشکلاتم قرار داشت. 🌿@adabavin | ادب آوین🪶
رود راهی شد به دریا، کوه با اندوه گفت: می روی اما بدان دریا ز من پایین تر است 🌿@adabavin | ادب آوین🪶
Alireza_Ghorbani_-_Bi_Gonah_(320).mp3
زمان: حجم: 9.7M
🎼 آمده ام تو به داد دلم برسی... 🌿@adabavin | ادب آوین🪶
🌍 هفت کشور نمی‌کنند امروز بی مقالات سعدی انجمنی ✍🏼 ۱ اردیبهشت، بزرگداشت سعدی گرامی باد 🌿@adabavin | ادب آوین🪶
چنان به موی تو آشفته‌ام به بوی تو مست که نیستم خبر از هر چه در دو عالم هست دگر به روی کسم دیده بر نمی‌باشد خلیل من همه بت‌های آزری بشکست مجال خواب نمی‌باشدم ز دست خیال درِ سرای نشاید بر آشنایان بست در قفس طلبد هر کجا گرفتاری‌ست من از کمند تو تا زنده‌ام نخواهم جست غلام دولت آنم که پای‌بند یکی‌ست به جانبی متعلق شد از هزار برست مطیع امر توام گر دلم بخواهی سوخت اسیر حکم توام گر تنم بخواهی خست نماز شام قیامت به هوش باز آید کسی که خورده بود مِی ز بامداد الست نگاه من به تو و دیگران به خود مشغول معاشران ز مِی و عارفان ز ساقی مست اگر تو سرو خرامان ز پای ننشینی چه فتنه‌ها که بخیزد میان اهل نشست برادران و بزرگان نصیحتم مکنید که اختیار من از دست رفت و تیر از شست حذر کنید ز باران دیدهٔ سعدی که قطره سیل شود چون به یکدگر پیوست خوش است نام تو بردن ولی دریغ بود در این سخن که بخواهند برد دست به دست 🌿@adabavin | ادب آوین🪶
شبی یاد دارم که یاری عزیز از در در آمد؛ چنان بیخود از جای برجستم که چراغم به آستین کشته شد. سَرَیٰ طَیْفُ مَنْ یَجْلُو بِطَلْعَتِهِ الدُّجیٰ شگفت آمد از بختم که این دولت از کجا؟ بنشست و عتاب آغاز کرد که: مرا در حال بدیدی چراغ بکشتی، به چه معنی؟ گفتم: به دو معنی: یکی آن که گمان بردم که آفتاب برآمد و دیگر آنکه این بیتم به خاطر بود: چون گرانی به پیشِ شمع آید خیزش اندر میان جمع بِکُش ور شکرخنده‌ایست شیرین‌لب آستینش بگیر و شمع بکش 🌿@adabavin | ادب آوین🪶
یکی را از علما پرسیدند که: یکی با ماهروییست در خلوت نشسته و درها بسته و رقیبان خفته و نفس طالب و شهوت غالب، چنان که عرب گوید: اَلتَّمْرُ یانِعٌ وَ النّٰاطورُ غَیْرُ مانِعٍ؛ هیچ باشد که به قوّتِ پرهیزگاری از او به سلامت بماند؟ گفت: اگر از مهرویان به سلامت بماند از بدگویان نماند. و اِنْ سَلِمَ اْلإنسانُ مِنْ سُوءِ نَفْسِهِ فَمِنْ سُوءِ ظَنِّ الْمُدَّعی لَیْسَ یَسْلَمُ شاید پسِ کار خویشتن بنشستن لیکن نتوان زبانِ مردم بستن 🌿@adabavin | ادب آوین🪶
دل هر که صید کردی نکشد سر از کمندت نه دگر امید دارد که رها شود ز بندت به خدا که پرده از روی چو آتشت برافکن که به اتفاق بینی دل عالمی سپندت نه چمن شکوفه‌ای رست چو روی دلستانت نه صبا صنوبری یافت چو قامت بلندت گرت آرزوی آنست که خون خلق ریزی چه کند که شیر گردن ننهد چو گوسفندت تو امیر ملک حسنی به حقیقت ای دریغا اگر التفات بودی به فقیر مستمندت نه تو را بگفتم ای دل که سر وفا ندارد؟ به طمع ز دست رفتی و به پای درفکندت تو نه مرد عشق بودی خود از این حساب سعدی که نه قوت گریزست و نه طاقت گزندت 🌿@adabavin | ادب آوین🪶