eitaa logo
انجمن ادبی آوین
241 دنبال‌کننده
211 عکس
45 ویدیو
4 فایل
حضوری گر همی خواهی از او غایب مشو حافظ مَتیٰ ما تَلْقَ مَنْ تَهْویٰ دَعِ الدُّنْیا وَ اَهْمِلْها 🌱 انجمن ادبی دبیرستان تیزهوشان شهید قدوسی ارتباط با ادمین: @Avin_administrator
مشاهده در ایتا
دانلود
توانگر خود آن لقمه چون می‌خورد‌؟ چو بیند که درویش خون می‌خورد؟ 🌿@adabavin | ادب آوین🪶
غم امروز جان من فرسود غم فردا تن مرا بگداخت کار امروز من چو ساخته نیست کار فردا چگونه خواهم ساخت؟! 🌿@adabavin | ادب آوین🪶
دور باش اما نزدیک من از نزدیک بودن‌های دور می‌ترسم... 🌿@adabavin | ادب آوین🪶
حدیث عشق نداند کسی که در همه عمر به سر نکوفته باشد در سرایی را 🌿@adabavin | ادب آوین🪶
اگر تو روی نپوشی بدین لطافت و حسن دگر نبینی در پارس پارسایی را 🌿@adabavin | ادب آوین🪶
ز ابر دست ساقی جسم خشکم لاله زاری شد که در دل هر چه دارد خاک، از باران شود پیدا 🌿@adabavin | ادب آوین🪶
گرفتم سهل سوز عشق را اول، ندانستم که صد دریای آتش از شراری می‌شود پیدا 🌿@adabavin | ادب آوین🪶
همه عمر برندارم سر از این خمار مستی که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی تو نه مثل آفتابی که حضور و غیبت افتد دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی چه حکایت از فراقت که نداشتم ولیکن تو چو روی باز کردی دَرِ ماجرا ببستی نظری به دوستان کن که هزار بار از آن بِه که تحیّتی نویسی و هدیتی فرستی دل دردمند ما را که اسیر توست یارا به وصالْ مرهمی نِه چو به انتظار خستی نه عجب که قلب دشمن شکنی به روز هَیجا تو که قلب دوستان را به مفارقت شکستی برو ای فقیه دانا به خدای بخش ما را تو و زهد و پارسایی من و عاشقی و مستی دل هوشمند باید که به دلبری سپاری که چو قبله‌ایت باشد بِه از آن که خود پرستی چو زمام بخت و دولت نه به دست جهد باشد چه کنند اگر زبونی نکنند و زیردستی گِله از فراق یاران و جفای روزگاران نه طریق توست سعدی کم خویش گیر و رستی 🌿@adabavin | ادب آوین🪶
هوس هر چند گستاخ است، عذرش صورتی دارد به یوسف می‌توان بخشید تقصیر زلیخا را 🌿@adabavin | ادب آوین🪶
روی اگر پنهان کند سنگین‌دلِ سیمین‌بدن مشک غمازست نتواند نهفتن بوی را 🌿@adabavin | ادب آوین🪶
عالَم اگر ازبهرِ تو می‌آرایند، مَگْرای بدان که عاقلان نگرایند؛ بسیار چو تو روند و بسیار آیند. بربای نصیبِ خویش کِتْ بربایند. 🌿@adabavin | ادب آوین🪶
رخ نگار مرا هر زمان دگر رنگ است به زیر هر خم زلفش هزار نیرنگ است کرشمه‌ای بکند، صدهزار دل ببرد ازین سبب دل عشاق در جهان تنگ است اگر برفت دل از دست، گو: برو، که مرا بجای دل سر زلف نگار در چنگ است از آن گهی که خراباتیی دلم بربود مرا هوای خرابات و باده و چنگ است بدین صفت که منم، از شراب عشق خراب مرا چه جای کرامات و نام یا ننگ است؟ بیار ساقی، از آن می، که ساغر او را ز عکس چهرهٔ تو هر زمان دگر رنگ است بریز خون عراقی و آشتی وا کن که آشتی بهمه حال بهتر از جنگ است 🌿@adabavin | ادب آوین🪶