eitaa logo
🍃🌸ادبستان دخترانه توحید 🌸🍃
496 دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
1.1هزار ویدیو
22 فایل
﷽ "دبستانی تحول خواه، تربیتی بر پایه عزم و ادب" 📌 آدرس: میدان قدس ابتدای خیابان لاله کوچه شهید روحانی ، کوچه شهید مومنیان، پلاک اول شماره تماس : ☎️ 03134453060 📱 09130253925 🌐 tohidsch.ir @adabestantohidd🖇
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌸ادبستان دخترانه توحید 🌸🍃
🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴 🔴 #اطلاعیه_فوری_کلاسهای_تابستانه با سلام، عرض ادب و احترام 🌸🍃 خانواده های محترم اد
🛑 باتوجه به تاکید شورای ادبستان توحید بر حفظ سلامت کامل متربیان عزیز ، کلاسهای تابستانه در دوشنبه و چهارشنبه هفته جاری برگزار . ازاین روبا توجه به تاثیر پذیری دخترخانم های عزیزمون از مربیان خود درصورت ادامه کار در فضای مجازی فرداشنبه ۴/۲۸ حضورهمه ی عزیزان الزامی است. همکاری خانواده ها مزید امتنان است.👌😊🌹🍃 ☔️ @adabestantohidd
خانواده های محترم درهفته ی جاری کادر به صورت مجازی پاسخگوی شما هستند. 🌹🌹🌹 پل ارتباطی ما با شما 👇🌸👇 ☎️ 09130253925 📲 @tohiddsc ☔️ @adabestantohidd
🔸نماز جماعت تربیت کننده🔸 نماز ها را می‌خواندم. نمی‌دانم از کی؟ قبل از مدرسه یا بعد از آن. اما این بار که حدود ده - یازده سال داشتم، حس عجیبی مرا ترغیب به نماز جماعت با پدر می‌کرد. بدون ترغیب و تشویقِ هیچ کس، پدر برای نماز صبح که بیدارم کرد وضو گرفتم و به ایشان اقتدا کردم. نماز که تمام شد، نیم نگاهی به من انداخت. گفت: «علی بابا، کی به تو گفته به من اقتدا کنی؟!» گفتم: «هیچ کس، خودم تصمیم گرفتم». گفت: «چرا مثل قبل، فرادا نخواندی؟» گفتم: «برای آنکه شما زیباتر از من نماز می‌خوانید و خدا عبادت شما را بیشتر می پسندد» گویی انتظار چنین پاسخی را نداشت، چشمش برقی زد و گفت: «بیا». سرم را بوسید و به سینه اش چسباند و گفت: «هر دو پاسخت مرا خوشحال کرد. اول آنکه تصمیم گرفتی، و دوم آنکه برای تصمیمت داشتی. حالا من به تو بگم، همه نمازها را تا آنجا که ممکن باشد، با تو خواهم خواند». شاید سالی از این صبح گذشته بود و نوعاً برای نماز صبح این جماعت مهیا می‌ شد. ظهرها بعضاً در دفتر یا جای دیگر و گاه گداری هم برای نماز عشاء. بگذریم. یک روز صبح که شب را دیر هنگام به خواب رفته بودم برای نماز صبح صدایم کردند. بیدار شدم. ایشان پس از آنکه مرا صدا کردند، تکبیر نماز را گفتند و وارد نماز شدند. تا به رکوع برسند، صدایشان را می‌شنیدم. صدا را در رکوع کمی بلند کردند که من به نماز برسم. یک «یا الله» بلند گفتم و به خواب رفتم. در عالم خواب وضو گرفتم، به نماز پدر اقتدا کردم و ... نمی‌دانم چقدر وقت در خواب بودم، شاید نیم ساعت کمتر یا بیشتر با صدای لرزان پدر که هنوز در رکوع بود و سبحان الله می گفت از خواب بیدار شدم. وقتی هشیار شدم، به سرعت وضو گرفته نگرفته اقتدا کردم. وقتی از رکوع بزحمت برخواستند و بسختی کمر راست کردند معلوم بود فشار زیادی را متحمل شدند. نماز تمام شد، دستشان را بوسیدم و گفتم: «چرا اینقدر منتظر من شدید؟» گفتند: «من به تو قول داده بودم تا امکانش باشد نماز هایم را با تو می‌خوانم. لذت همراهی تو در نماز، از زحمت رکوع طولانی بیشتر است باباجان ...» بدون آنکه مستقیماً اشاره ای کرده باشند، با تمام وجود احساس کردم ارزش نماز و جماعت را، و مهرش به فرزند خردش که می‌خواهد متعبد بار بیاید ... (خاطره دکتر علی حائری از پدر.) ☔️ @adabestantohidd
خانواده های عزیز ادبستانی سلام✋ درباره ی فعالیت در لطف بفرمائید از ورود مستقیم و تاثیر گذار در روند فعالیت بچه ها جدا پرهیز کنید و تنها به موارد ضروری اکتفا فرمائید. قبلا ازلطف وافر شما در یاری کادرآموزشی ادبستان توحید برای به ثمرنشستن اهدافمان سپاسگذاریم.🙏 🌹🌹🌹 پل ارتباطی ما با شما 👇🌸👇 ☎️ 09130253925 📲 @tohiddsc ☔️ @adabestantohidd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚜❇⚜❇⚜❇⚜❇⚜❇⚜❇ گزیده ای ازفعالیت های غرفه های 👇👇👇 🌹🌹🌹 پل ارتباطی ما با شما ☎️ 09130253925 📲 @tohiddsc ☔️ @adabestantohidd