کشش عشق ز معشوق نمی‌دارد دست شمع بر تربت پروانه دو بالا سوزد... #صائب‌_تبریزی 🌱| @adabi_bnd

«استفاده» #یادگیری 🌱| @adabi_bnd

#شب_نوشت شبحی چند شبی است آفت جانم شده است اول اسـم کسـی ورد زبـانـم شـده است... #بهروز_یاسمی 🌱| @adabi_bnd

هر صبح از درون دلم میکنی طلوع صبحت به خیر پادشه شعرهای من #سودابه_صبا 🌱| @adabi_bnd

می گذارم دل بپوسد کنج سینه بعد تو... احتکار جنس های دست دوم سخت نیست #محسن_حیدری 🌱| @adabi_bnd

#غزل_روز گرچه این تصمیم آخر معنی اش مرگ من است هر چه زحمت دادمت کافی ست، وقت رفتن است می روم اما نگو با هیچ کس از رفتنم اختلاف کوچک ما آرزوی دشمن است تا ابد دلبسته ات هسـتم چرایش را نپرس چشم هایت را ببین خیلی دلیلش روشن است در همین ساعت بمیرم بی نهایت راضی ام مردنم پایان این قصه به نحو احسن است آخرین شعر مرا خواندی، ببخش این جمله ها آخـرین حـد توان یـک زبـان الـکن است #مسلم_محبی 🌱| @adabi_bnd

ز حسرت دهنت، جان من رسید به لب خوشا کسی که دهانش به‌لب‌رسیده‌ٔ توست #اوحدی 🌱| @adabi_bnd

بوسه آن گاه قشنگ است که تمرین نشود بپری، ماچ کنی، جیغ کشد، در بروی... #علیرضا_فیاضی 🌱| @adabi_bnd

#شب_نوشت خیال رفتگان شب تا سحر در جانم آویزد خدایا این شب‌آویزان چه می خواهند از جانم #شهریار 🌱| @adabi_bnd

‏ماهی تنهای تنگم، کاش دست سرنوشت ‏برکه‌ای کوچک به من می‌داد، دریا پیشکش #سجاد_سامانی 🌱| @adabi_bnd

#غزل_روز زلف‌آشفته و خِوی‌کرده و خندان‌لب و مست پیرهن‌چاک و غزل‌خوان و صُراحی در دست نرگسش عَربده‌جوی و لبش افسوس‌کنان نیم شب، دوش به بالین من آمد، بنشست سر فرا گوش من آورد به آوازِ حزین گفت: ای عاشقِ دیرینهٔ من، خوابت هست؟ عاشقی را که چنین بادهٔ شبگیر دهند کافر عشق بُوَد گر نشود باده پرست برو ای زاهد و بر دُردکشان خرده مگیر که ندادند جز این تُحفه به ما روزِ الست آن چه او ریخت به پیمانهٔ ما نوشیدیم اگر از خَمرِ بهشت است وگر بادهٔ مست خندهٔ جامِ می و زلفِ گره‌گیرِ نگار ای بسا توبه که چون توبه حافظ بشکست #حافظ 🌱| @adabi_bnd

#آوای_روز 🎼زلف آشفته 🎧فرامرز اصلانی 🌱| @adabi_bnd