eitaa logo
کانون شعر و ادب پردیس الزهرا(س)
381 دنبال‌کننده
844 عکس
46 ویدیو
29 فایل
جاودان زی،‌ ای زبان دانش و فرزانگی تا به گیتی، نور بخشد آفتاب خاوری ✨🖋️ارتباط با دبیر مجموعه: @A_Jalalipour
مشاهده در ایتا
دانلود
تسویه/ تصفیه «تسویه» به معنی «مساوی کردن، برابر کردن، برابر کردن بستانکاری و بدهکاری، برابر، مساوات و هموار  و هم‌سطح کردن» است. «تصفیه» به معنی «پاک کردن، صاف کردن، عناصر بیگانه را از چیزی بیرون کردن و خالص کردن آن» است. 📖 @adabpardis
کانون شعر و ادب پردیس الزهرا(س) برگزار می‌کند: نشست کتابخوانی و معرفی کتاب معلم الهام بخش 🎙 سخنران: استاد شعبانی ⏰️ زمان: دوشنبه ۸ آبان ساعت ۱۰ الی ۱۲ 📍محل برگزاری: پردیس الزهرا(س) کلاس ۲۲۶ ⚜️همراه با گواهی حضور "ویژه خواهران" 📚 @adabpardis
هزار قناری خاموش در گلوی من عشق را ای کاش زبانِ سخن بود... ✍ شاملو ●هنرمند: مریم لامعی ●نام اثر : در دیارِ عشق، عاشق بی زبان است @adabpardis
میلیون‌ها نفر در آرزوی جاودانگی هستند؛ در حالی‌که نمی‌دانند با عصرِ بارانیِ روز تعطیل خود چه کنند. 📚 @adabpardis
🔴فراخوان عضویت در بسیج دانشجویی پردیس الزهرا استان سمنان🔴 دانشجویان علاقه مند به فعالیت در حوزه های: • جهادی • رسانه • رشدوکادرسازی • فرهنگی • علمی • آموزشی و .... جهت ثبت نام و کسب اطلاعات بیشتر به آیدی زیر پیام دهند @sf_ram
🤔 همه چیز رو ریخت رو دایره! گفته‌اند: ریشه ی این اصطلاح به در روابط نوازندگان و خوانندگان قدیم بر می‌گرده. درمجالس طرب رسم بر این بود که اهل مجلس به مطربان انعام می دادند. در پایان مجلس گروه خنیاگران هر چه انعام گرفته بودند، روی دایره‌ای می ریختند و همه را میان خود تقسیم می کردند. @adabpardis
31.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اسمش محمد سامی بود و هنرمند نقاش ساکن غزه. ۲۴ سالش بود. محمد عاشق نقاشی های گرافیتی و خیابونی هم بود و توی غزه توی این فضا هم کار میکرد. اون در زمانی که صدای جنگ شنیده می‌شد برای تزریق روحیه و کمک به بچه‌های بستری شده، به بیمارستان المعمدانی غزه رفت و توی جنایت دلخراش بمبارون بیمارستان المعمدانی غزه، به شهادت رسید و نتونست به آرزوش که برپایی گالری توی غزه بود برسه. آخرین ویدئویی که از بیمارستان المعمدانی غزه و بازی بچه‌ها توی اینترنت منتشر شد، فیلمی بود که محمد گرفته بود... @adabpardis
کانون شعر و ادب پردیس الزهرا(س)
کانون شعر و ادب پردیس الزهرا(س) برگزار می‌کند: نشست کتابخوانی و معرفی کتاب معلم الهام بخش 🎙 سخنران:
♦️ گزارش نشست کتابخوانی نگاهی بر کتاب معلم الهام بخش با سخنرانی استاد جناب آقای شعبانی و حضور دانشجومعلمان دوست‌دار کتاب و دانایی 🕰️ تاریخ: ۱۴۰۲/۰۸/۰۸ 📖 @adabpardis
🥾 ریگی به کفش داشتن! در قدیم یکی از جاهای پنهان کردن سلاح برای مواقع دفاع از خود و حمله به دشمن ساقه کفش بود. در ساقه‌ی چکمه خنجر و سنگ و ریگ می توانستند پنهان کنند که دیده نشود و موجب بدگمانی نشود ولی در موقع نیاز از آن استفاده می‌کردند. 📝 @adabpardis
اسمش نادیا ماهر الریس بود. مهندس و مخترع ساکن غزه که یه پله برقی برای افراد معلول و ویلچرنشین ساخته بود و به خاطر این کار جایزه هم گرفت، ولی به دلیل محاصره و محرومیت غزه، نتونست که این کار رو ادامه بده و برای تربیت یه نسل مقاوم در غزه، مربی و بعدا مدیر یک مهدکودک شد. نادیا به دلیل این که پدرش تابعیت آمریکا رو داشت، می تونست غزه رو ترک کنه، ولی هیچوقت این کار رو نکرد. اون عقیده داشت غزه وطن اونه. نادیا به همراه فرزندش زینا، در حمله هوایی رژیم صهیونیستی روز 15 اکتبر (23 مهر) در جنوب غزه به شهادت رسید. اون توی آخرین پست فیس بوکش نوشته:« تا زمانی که آویشن و زیتون خاری در گلوی شماست، اینجا خواهیم ماند. محبت و تعلق به وطن و استواری در آن را در رگ های فرزندانمان تقویت و پرورش خواهیم داد». @adabpardis
کانون شعر و ادب پردیس الزهرا(س)
یکی از یادداشت‌های آقای وحید خضاب در جواب این‌که "چرا طوفان الاقصی شروع شد؟" «چون[فلسطینیان] دردی را هر روز می‌چشند که ما نمی‌بینیم، حتی خبرش را نمی‌شنویم. مرگ هر روزه، بی‌خانمانی هر روزه، تحقیر هر روزه، بازداشت هر روزه. توسط چه کسی؟ اشغالگرانی که از سراسر دنیا جمع شده‌اند و زمین و خانه و آب و آبادانی و سرنوشت آنها را از آنها گرفته‌اند.» و این رو به‌یاد بیاریم که «درگیری با صهیونیست‌ها "یکی" از گزینه‌های فلسطینی‌ها نیست، "تنها" گزینهٔ آنهاست.» @adabpardis
زاغ سیاه کسی را چوب زدن! در اصل «چوب زدن به زاغ کسی» بوده. زاج یا زاغ، نمکی معدنی به رنگ های گوناگون است. زاغ سیاه در صنعت رنگرزی مصرف دارد. در گذشته اگر رنگرزی محصول همکارش را بهتر از محصول خود می دید، تلاش می کرد پنهانی چوبی در ظرف زاغ همکارش بزند تا با وارسی آن به ترکیبش پی ببرد. 🐦 ربطی به پرنده‌ی زاغ نداره، اون بیچاره رو چرا باید با چوب زد؟:) @adabpardis
ناجی علی، کاریکاتوریست فلسطینی بود که توی آثارش به فلسطین و مظلومیت فلسطینی‌ها می‌پرداخت. توی آثار ناجی علی، پسری حضور داشت به اسم «حنظله». کودک ده ساله فلسطینی بود که مجبور به ترک فلسطین شده بود، لباسش وصله‌دار بود و توی تصاویر پابرهنه راه می‌رفت و هیچوقت صورتش توی آثار ناجی علی نشون داده نشد. ناجی علی عقیده داشت که حنظله نماد مردم ستم دیده فلسطینه. ✍🏻 @adabpardis
ناجی علی در مورد حنظله گفته بود: حنظله امضای من است. هر کجا می‌روم یا در هر ملاقاتم همه از او می‌پرسند. من در یک گرداب این کودک را متولد کردم و بعد به مردم تقدیمش کردم. اسم او حنظله است و به مردم قول داده تا جز حقیقت نبیند و نگوید. من او را به شکل کودک نازیبایی رسم کردم، موهایش شبیه جوجه‌تیغی است. حنظله چاق نیست، شاد نیست، آرام نیست و هرگز شبیه کودکان نازپرورده هم نمی‌باشد. او پابرهنه است، مانند تمامی کودکان مهاجر به اردوگاه‌ها. او برای من یک نشانه است که مرا از ارتکاب هر اشتباهی باز می‌دارد. دستان او در پشت سرش به هم جفت شده‌اند که شاید نشانی از عدم پذیرش باشد در زمانی که راه‌حل‌ها به شیوه آمریکایی آماده و در اختیار ما هستند.
ناجی علی سال ۱۹۸۷ در لندن به قتل رسید و نتونست از حنظله بیشتر برامون طرح بزنه. اما اثری بیرون اومده اخیرا که حنظله بزرگ شده. حنظله، با همون موهایی که شبیه جوجه تیغیه، با همون رفتاری که پشتش به همه‌ست اما یک مرد بزرگ شده. بزرگ با چفیه و سربند و شکل نیروهای گردان قسام. بچه‌های فلسطین بزرگ شدن... بازگشت حنظله، اثری از صابر شیخ رضایی بود و شاید باورتون نشه که خود کاراکتر حنظله هم سبک مسعود مهرابی بود. 💪🏻 @adabpardis
گویند که در سینه غم عشق نهان کن در پنبه چه‌سان آتش سوزنده بپوشم؟ @adabpardis
وقتی حضرت اَحَد عین بَقاء است، هر جریانی به هر اندازه که مقابلِ بقاء باشد در «فَنا» است. - اصغر طاهرزاده - تمدن‌زایی شیعه، لب‌المیزان، ص۳۹۵ @adabpardis
اسمش یوسف دواس بود. نویسنده و عکاس و شاعر ۲۰ ساله اهل غزه که رشته روانشناسی رو دنبال می‌کرد و نوشته‌ها و تصاویری که از غزه نوشته، توی خیلی از پلتفرم‌ها و خبرگزاری‌ها همچنان موجوده. اون یکی از اعضای هیات تحریریه و نویسندگان «ما عدد نیستیم، we are not numbers» هم بود که یک سایته و داستان‌های غزه و لبنان در جریان نبرد با رژیم صهیونیستی رو بیان می‌کنه و بازوی رسانه‌ای و مردمی مردم فلسطین برای روایت زندگی در غزه در طی این سالها بوده. یوسف آرزو داشت تا هم نویسنده بزرگی بشه و هم بتونه توی روانشناسی، مدرک کارشناسی ارشدش رو بگیره تا بتونه به مردم غزه کمک کنه، ولی در حمله روز ۱۴ اکتبر رژیم صهیونیستی به غزه به همراه تمامی اعضای خانواده‌ش شهید شد. الآن تنها چیزی که از یوسف مونده، نوشته‌ها و عکس‌های اون از غزه است... @adabpardis