🍁
🦋🌿لقماﻥ ﺣﮑﯿﻢ، ﻧﯿﻤﻪ ﺷﺐ ﺑﺮﺍﯼ ﻧﻤﺎﺯ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪ...
ﺍﺭﺑﺎﺑﺶ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﺯﺩ، ﮐﻪ ﺑﺮﺧﯿﺰ تا ﺍﺯ ﻗﺎﻓﻠﻪ ﺟﺎ ﻧﻤﺎﻧﯽ...
ﺍﺭﺑﺎﺏ ﺧﻮﺍﺏ ﺭﺍ ﺗﺮﺟﯿﺢ ﺩﺍﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ ﺑﺨﻮﺍﺏ ﻏﻼﻡ!
ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﮐﺮﯾﻢ ﺍﺳﺖ!
ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻧﻤﺎﺯ ﺻﺒﺢ ﺷﺪ؛
ﻟﻘﻤﺎﻥ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺍﺭﺑﺎﺏ ﺭﺍ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﮐﺮﺩ ﺗﺎ ﺍﺯ ﻗﺎﻓﻠﻪ ﻧﻤﺎﺯﮔﺰﺍﺭﺍﻥ ﺑﺎﺯ ﻧﻤﺎﻧﺪ.
ﻭﻟﯽ ﺍﺭﺑﺎﺏ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﻫﻤﺎﻥ ﭘﺎﺳﺦ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻟﻘﻤﺎﻥ ﺩﺍﺩ!
ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﺩﺍﺷﺖ ﻃﻠﻮﻉ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﻟﻘﻤﺎﻥ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﺳﺮﺍﻍ ﺍﺭﺑﺎﺏ ﺁﻣﺪ
ﮐﻪ ﺍﯼ ﺑﯿﺨﺒﺮ! ﺍﺯ ﮐﺎﺭﻭﺍﻥ ﻧﻤﺎﺯﮔﺮﺍﻥ ﺟﺎﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﯼ!
ﺑﺮﺧﯿﺰ ﮐﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﻫﺴﺘﯽ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺳﺠﻮﺩ ﻭ ﺗﺴﺒﯿﺢ ﺍﻧﺪ، ﻭﻟﯽ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﺏ ﻏﻔﻠﺖ ﺭﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ!
ﻭ ﺍﺭﺑﺎﺏ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ ﮐﻪ ﺩﻝ ﺑﺎﯾﺪ ﺻﺎﻑ ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﻪ ﻋﻤﻞ ﻧﯿﺴﺖ!
ﺧﺪﺍ ﮐﺮﯾﻢ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻧﯿﺎﺯﯼ ﺑﻪ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﻣﺎ ﻧﺪﺍﺭﺩ...
ﺭﻭﺯ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺍﺭﺑﺎﺏ ﮐﯿﺴﻪ ﺍﯼ ﮔﻨﺪﻡ ﺑﻪ ﻟﻘﻤﺎﻥ ﺩﺍﺩ ﺗﺎ ﺑﮑﺎﺭﺩ.
ﻭ ﻟﻘﻤﺎﻥ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻔﺮﻭﺧﺖ ﻭ ﻣﺸﺘﯽ ﺗﺨﻢ ﻋﻠﻒ ﻫﺮﺯ ﺑﺮ ﺯﻣﯿﻦ ﭘﺎﺷﯿﺪ!
ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺩﺭﻭ ﺍﺭﺑﺎﺏ ﺩﯾﺪ ﺩﺭ ﺑﺎﻍ ﺟﺰ ﻋﻠﻒ ﻧﯿﺴﺖ...
ﻋﻠﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻟﻘﻤﺎﻥ ﺟﻮﯾﺎ ﺷﺪ،
ﻟﻘﻤﺎﻥ ﮔﻔﺖ ﺍﯼ ﺍﺭﺑﺎﺏ ﺍﺯ ﻋﻤﻞ ﺷﻤﺎ ﭼﻨﺎﻥ ﮔﻤﺎﻥ ﮐﺮﺩﻡ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻧﯿﺖ ﺻﺎﻑ ﺑﺎﺷﺪ،
ﻋﻤﻞ ﭼﻨﺪﺍﻥ ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ!
ﻟﺬﺍ ﻣﻦ ﮔﻨﺪﻡ ﮔﺮﺍﻧﺒﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺯﻣﯿﻦ ﻧﭙﺎﺷﯿﺪﻡ،
ﺑﻠﮑﻪ ﺗﺨﻢ ﻋﻠﻒ ﻫﺮﺯ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻧﯿﺖ ﮔﻨﺪﻡ ﺑﺬﺭ ﮐﺮﺩﻡ!!!!
ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺧﻮﺩ ﮔﻔﺘﯽ ﻧﯿﺖ ﻭ ﺩﻝ ﺑﺎﯾﺪ ﺻﺎﻑ ﺑﺎﺷﺪ...
ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﮐﺮﯾﻢ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﻪ ﻋﻤﻞ ﻣﺎ ﻧﯿﺎﺯ ندارد!
#حکایت
#لقمان
📚 @adabpardis
علف باید به دهن بزی شیرین بیاد🐐
اصطلاح «علف به دهن بزی باید شیرین بیاد» کنایه از آن است که هر کس سلیقهای دارد و چیزی که در نظر کسی بیارزش جلوه میکند، شاید مورد پسند و علاقهی دیگری باشد.
ریشه این مثل مشخص نیست اما به نظر میآید به ویژگی خاصی که بزها دارند، اشاره میکند.
بز جانور پر طاقتی است که اگر چه در بازار دارای قیمت پایین تری نسبت به گوسفند است ولی یک توانايی خاص دارد که باعث شده مورد توجه دامداران قرار بگیرد ، در واقع بزها میتوانند هر چیز غیر معمولی از پوست درخت تا شاخه های خشک و تیغدار را به آسانی بخورند، در حالی که گوسفندان چنین قابلیتی را ندارند، در نتیجه همین امر باعث میشود که در زمان خشکسالی و کمبود علوفه بزها برخلاف دیگر دامها به حیات خود ادامه دهند و همچنان منبع درآمدی برای صاحبان خود باشند، پس درست است که علفی که بز میخورد شاید چندان خوش طعم نباشد ولی باعث ادامه پیدا کردن زندگی جانور میشود.
#ﺿﺮﺏ_ﺍﻟﻤﺜﻞ
📚 @adabpardis
🌾🔥🌾🔥🌾🔥🌾🔥🌾
#داستان_آموزنده📔📔
روزے مرد دانایی داشت از ڪوچه اے میگذشت شنید ڪه استادے به شاگردهایش میگوید: من در سه مورد مخالفم.❌
🔻یک اینڪه مے گوید خدا دیده نمیشود. پس اگر دیده نمے شود وجود هم ندارد.
🔻دوم مے گوید: خدا شیطان را در آتش جهنم مے سوزاند در حالے ڪه شیطان خود از جنس آتش است و آتش تاثیرے در او ندارد.
🔻سوم هم مے گوید : انسان ڪارهایش را از روے اختیار انجام مے دهد در حالے ڪه چنین نیست و از روے اجبار انجام مے دهد.
✍🏻 مرد دانا وقتی شنید فورا ڪلوخے دست گرفت و به طرف او پرتاب ڪرد. اتفاقا ڪلوخ به وسط پیشانے استاد خورد. استاد و شاگردان در پے او افتادند و او را به نزد خلیفه آوردند.
✍🏻 خلیفه گفت : ماجرا چیست؟
استاد گفت : داشتم به دانش آموزان درس مے دادم ڪه این مرد با ڪلوخ به سرم زد. و الان درد مے ڪند. مرد دانا پرسید : آیا تو درد را مے بینے؟ گفت : نه مرد دانا گفت : پس دردے وجود ندارد. ثانیا مگر تو از جنس خاک نیستے و این ڪلوخ هم از جنس خاک پس در تو تاثیرے ندارد. ثالثا : مگر نمے گویے انسانها از خود اختیار ندارند ؟ پس من مجبور بودم و سزاوار مجازات نیستم.
#داستان
📚 @adabpardis
آثار برگزیده و شایسته تقدیر چهلویکمین جایزه کتاب سال و سیویکمین جایزه جهانی کتاب سال جمهوری اسلامی ایران (قسمت اول) 👇👇👇👇
✅موضوع ادبیات/ گروه داستان بلند و رمان
۲ اثر زیر به صورت مشترک انتخاب شدند:
«بیروط»، نوشته ابراهیم اکبریدیزگاه، تهران: نشر صاد، ۱۴۰۱، ۳۷۲ ص.
«غمسوزی»، نوشته اعظم عظیمی، تهران: شهرستان ادب، ۱۴۰۱، ۳۱۹ص.
✅موضوع ادبیات/ گروه شعر کلاسیک
«دلبستگی»، سروده حسین دهلوی، تهران: سوره مهر، ۱۴۰۱
✅موضوع ادبیات/ گروه شعر نو
«خدا خیرت دهد ای زیبارو، شعرها و طرحهای محمدباقر کلاهیاهری»؛ تهران: مهرودل، ۱۴۰۱، ۱۳۷ص.
✅موضوع ادبیات/ گروه شعر محاوره
«محاورات»، سروده امیرعلی سلیمانی، تهران: نزدیکتر، ۱۴۵ ص، ۱۴۰۱.
✅موضوع تاریخ و جغرافیا/ گروه مستندنگاری
«من اعتراف میکنم: زندگی و زمانه وحید افراخته»، نوشته محمد رحمانی، تهران: انتشارات ایران، ۱۴۰۱، ۹۶۰ص.
✅موضوع کودک و نوجوان/ گروه شعر نوجوان
«بعضی از پرندهها شاعرند»، سروده اسماعیل اللهدادی؛تهران: گویا، ۱۴۰۱، ۷۲ص.
7.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#فیلم_انگیزشی👇👇
📹 چرا کتاب بخونیم؟ از زبان جان ماکسول!
✅ داستان پدرش و چگونگی تربیت فرزند کتابخوان🌱
@adabpardis
📌کتاب دوئل
✍کتاب دوئل یکی از مشهورترین آثار آنتون چخوف است که روایتگر روابط انسانى و تقابل جامعهى اشراف شوروى و طبقهى روشنفکر آن زمان است که منجر به کشمکش درونى شخصیت اصلى و تضاد اعتقادى شخصیتها مىشود.
👁رمان دوئل (Duel) تصویر تقریبا حقیقی آشفتگی روحی روسها در پایان قرن گذشته است و انسان را به تامل در روابط انسانها وا میدارد. در پس این جهان، نویسنده در پی یافتن حقیقت است؛ حقیقتی که گویا هرگز کامل نمیشود.
📖❔در کتاب دوئل، لایوسکی (یکی از شخصیتهای اصلی رمان) با زنی به نام نادیژوا فیودورونا آشنا میشود و او را از شوهرش میرباید و به قفقاز میبرد. عشقی دروغین که بعد دو سال دل لایوسکی را میزند و لایوسکی منتظرِ فرار از این شهری که ساحل گرم و شرجیاش غیر قابل تحمل است.
#معرفی_کتاب
#دوئل
@adabpardis🌱
یکی قطره باران ز ابری چکید
خجل شد چو پهنای دریا بدید
که جایی که دریاست من کیستم؟
گر او هست حقا که من نیستم
چو خود را به چشم حقارت بدید
صدف در کنارش به جان پرورید
سپهرش به جایی رسانید کار
که شد نامور لؤلؤ شاهوار
بلندی از آن یافت کاو پست شد
درِ نیستی کوفت تا هست شد
تواضع کند هوشمند گزین
نهد شاخ پر میوه سر بر زمین
#سعدی
#بوستان_باب_چهارم
@adabpardis💙☔️