eitaa logo
آدم و حوا 🍎
40.6هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
3هزار ویدیو
0 فایل
خاطره ها و دل نوشته های زیبای شما💕🥰 همسرداری خانه داری زندگی با عشق💕
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ و تغییر مثبت در زندگی 🌹 سلام میخاستم بهتون بگم خیلی خیلی دیر باکانالتون آشنا شدم ، نمیدونید چقدر آه وحسرت و افسوس تو دلم هست ، بعد اینکه از نامزد عقد کرده ام نامزدی مو بهم زدم خیلی چیزا یاد گرفتم . تازه فهمیدم من سیاست زنانه نداشتم . فهمیدم ازته دل همسرم رو دوست داشتم ولی خیلی از حرفها وخواسته هام ، دردهام ووووو رو نتونستم بهش بگم .خیلی ملاحضه اش کردم وسکوت وسکوت❗️ ولی سکوت خیلی کارخوبی نیست . باور میکنید من نتونستم حرفمو بزنم ازترس اینکه به غرورش بربخوره ، ازمن زده شه!!! اصلا نمیدونستم چجوری بگم 😔 تازه فهمیدم که میتونستم حرف هام رو خیلی بهتر و بدون دلخوری و هوشمندانه بزنم ولی با اینکه من برای زندگی ام خیلی تلاش کردم ولی کاااااش با کانالتون زود آشنا میشدم ، اونموقع مطمئنا کار زندگی من به اینجا نمی شید ازتون میخام برا عاقبت بخیری و اینکه درآینده همسر سالم وصالح نصیبم شه . ⚛ به حق و حرمت فاطمه زهرا سلام الله علیها، انشاالله همه دخترهای ایران عزیزمان ازدواج عاقلانه و خوشبختی داشته باشند . آمین یا رب العالمین 🙏 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
11.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
᭄🏡 نکات خونه تکونی که باید بدونی! ◎◎◎◎◎◎◎◎◎◎◎◎◎◎◎ ‌‌ •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
به وقت عروسی سلام چند وقت پیش عروسیم بود از اول هرچیو ک میخاستم انتخاب کردم همه چی بی نقص بود سعی کردم زیادم خرج نکنم💔 اما از فردای عروسی شنیدم که میگفتن میکاپش زشته موهاشو بد درست کردن تاجش کوتاهه🥺 اما من یه چیزه خوب و آبرومند میخاستم که شد همون ولی از نظر بقیه زشت بود اما هرچی فیلم عروسیمو نگاه میکنم میبینم چیزی زشت نیس🥲 چرا انقد عیب گرفتن پس؟ از حسادته آیا؟ بخدا بخاطر همین یه شب همسرم کلی خرج کرده حالا از خیلی چیزا زدم مثل کیک و .... تا پذیرایی از مهمونا بهتر باشه فقط دلم میخاد اونایی که ایراد گرفتن عکسای عروسی خودشونو ببینن🥲 تروخدا انقد ایراد نگیرین اگ عروس ب  سلیقه شما نیست گناه نکرده که دلش خواسته شب عروسیش اون شکلی باشه کلی ذوق داره حداقل این حرفارو نگید خیلی سعی میکنم به یاد نیارم ولی خب ادمایی ک پشتت ازت ایراد گرفتنو هم دیگه نمیشه دوست داشت یا با یه دید خوب بهشون نگاه کرد🙂 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
جشن حنابندان دوستم بود اخر مجلس داشتیم خدافظی میکردیم میومدیم خونه دم در داماد وایستاده بود خواهرم بچه به بغل بهشون گفت ان شاءالله خوشبخت بشید دامادم درجواب گفت انشالله عروسی شما🤣🤣🤣🤣 بعد فهمید چی گفت😐😐 من😂😂 خواهرم😐😐 داماد😰😰 دوستم😂😂😂 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
آدم و حوا 🍎
داستان زندگی 🏹 همون موقع بود که گوشیم زنگ خورد با حالت گیجی جواب دادم، فقط فهمیدم که خالمه ولی اصن
داستان زندگی 🌲 تا اینکه یه روز گوشیم زنگ خورد، زنداییم بود گفت عزیزم میدونم که زندگی سختی داشتی و ۸ سال با کسی زندگی کردی که اذیتت کرده، اما پسر من گزینه مناسبی واسه تو نیست، پسرم چه گناهی کرده که با تو ازدواج کنه، خیلی گزینه های بهتری واسش هستن ولی چشماش نمیبینه یعنی تو نمیذاری که ببینه. هرچند اون بزرگتره ولی تو خیلی ازش پخته تری. بهتره شان خودتو پایین نیاری و زیر پاش نشینی، چون من اگه این ازدواج سر بگیره، تو مراسما شرکت نمیکنم.. دلم نمیخواد با خونواده شما وصلت کنم.. یه عمر زندگیم با شماها درگیر بودم نمیخوام زندگی پسرمم خراب بشه. بهتره حد خودت رو بدونی دخترجان و قطع ارتباط با پسرم از طرف تو باشه. در ضمن پسرم نباید از این تماس چیزی بدونه وگرنه همه رو از چشم تو میبینم... و بدون اینکه بذاره جواب بدم گوشی رو قطع کرد. پر از خشم شدم، اصلا مگه چیزی از زندگی من میدونست که اینطور قضاوتم کرد؟! یکم که آرومتر شدم بهش زنگ زدم و گفتم زندایی جان، من هیچوقت نخواستم بین شما و پسرت قرار بگیرم. من پای کسی ننشستم، بلکه این پسر شما بود که ازم خواستگاری کرد. با اینکه احمد پسر خوبیه اما منم دلم نمیخواد عروس خونواده شما بشم. و بعد از اون به احمد گفتم که از ازدواج منصرف شدم، هر چقدر تلاش کرد که منو از تصمیمم منصرف کنه، موفق نشد. میدونستم دوران سختی رو تجربه میکنه اما بالاخره فراموشم میکرد و من دیگه حوصله یه زندگی پرتنش رو نداشتم، دلم آرامش میخواست و از تصمیمم راضی بودم. الان مهمترین چیز آینده ام بود که بجز خودم کسی نمیتونست درستش کنه. حالا دیگه مقطع پیش دانشگاهی بودم و برای کنکور انسانی آماده میشدم. حسابی وقتم رو با درس خوندن پر کرده بودم. نزدیک کنکور بود و من برای گرفتن بعضی از مدارکم رفتم مدرسه بزرگسالانی که توش درس میخوندم، که یکی از معلما صدام کرد و منو برای برادرش که اونم یه ازدواج ناموفق داشته، خواستگاری کرد. گفت که وقتی اومده دنبالش، منو تو مدرسه دیده و پسر خیلی خوبیه و بنظرش ما دو تا خیلی بهم میایم. بهش گفتم فعلا دلم نمیخواد ازدواج کنم. گفت شما یه بار ببین بعد اگه خواستی بگو نه، همین الان که نمیخوای بله بگی. منم گفتم واقعا دلم نمیخواد به ازدواج فکر کنم. یه ماه دیگه هم کنکوره. چیزی نگفت، گفت باشه عزیزم، الان خانوم رضایی نیستن. یکشنبه بیا مدارکت رو بگیر و من نمیدونستم این یه ترفنده که من دوباره برگردم مدرسه.... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ادامه دارد •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برا مواقعی که چسب برق در دسترس ندارید 👌 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
و از 🌙جهت دفع وطرد اجنه وشياطين از منازل🌙 تلاوت کردن سوره های حمد. فلق.الناس .توحید. الكافرون. آیة الكرسي. هرکدام هفت مرتبه. صافات والجن والرحمان هر كدام يك مرتبه. ⭐️ روى اسفند ساده تلاوت شود وهر روز عصر دود شود⭐️ ⭐️روى چند لیتر آب تلاوت شود وبر دیوارهای منزل پاشیده شود⭐️ ⭐️روی هفت میخ فولاد خوانده شود چهارمیخ در چهار گوشه منزل .دو میخ در ورودی منزل ویک میخ در سقف منزل کوبیده شود⭐️ ⭐️روی سرکه خوانده شود وظرف سرکه سر باز در مکانی از منزل نگهداری شود⭐️ •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
تجربه عروسی: سلام دوستان عزیز عرضم به خدمتتون من دختر خالم عقد بود چند سال و قرار بود ی عروسی خفن بگیره ماهم قرار شد فامیل مامانم بیاد مارو میکاپ شینیون کنه فقط میتونم بهتون بگم تا توی تالار گریه میکردم کلا بعد از تموم شدن کارش رفتم دوش گرفتم، خیلی خاطره بدی بود با اینکه خیلی ذوق داشتم اما اصلا تو رودرواسی پیش فامیل نرید ی آرایشگاه حسابی برید مارو مثل مدل دهه ۶۰ درست کرده بود و کلا گند زده بود به چهره هامون خلاصه مراقب باشید حالتون بد نشه 💔 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
سلام یه عالمه تیله داشتم توی یه سینی استیل بزرگ بود..یه بار همه تو سالن خوابیده بودند ظهر بود من و داداشم تصمیم گرفتیم تیله‌ها رو کنار هم روی میز مبل بچینیم یه عالمه چیدیم کنارهم یهو اومدم یکیشو بذارم دستم خورد به همش همشون سرازیر شدند توی سینی پایین میز تق تق تق من که همونجا دراز کشیدم یعنی من خاب بودم😴🤥 داداش بدبختم بین میز و مبل بود و یه عالمه کتک خورد😢 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ و تغییر مثبت در زندگی 🌹 سلام ب همه اعضای کانال و مدیرخوبش واقعا این کانال زندگی منو کلا تغییر داده خیلی تغییرکردم تو رفتار با همسرم ممنونم ازتون دلبری کردن راه های زیادی داره ب نظر من خدا زن رو مخصوص دلبری کردن افریده و فقط ازعهده مازنا برمیاد اول بایدبدونیم سلیقه همسرمون چیه مثلا من وقتی میخام دلبری کنم همسرم ک ازسرکارمیاد (بعدازاینکه کمی استراحت کرد) بغلش میشنمو کلی بگو بخند همسرم خیلی خوشش میاد و لبخند میشنه رو صورتش هر خاسته ای هم ک داشته باشم همون موقع عنوان میکنم صددرصد انجامش میده وفقط میگه چشم عزیزدلم یا وقتی صداش میکنم ب اخر اسمش حرف " م " رو اضافه میکنم مثلا مجیدم شما هم امتحان کنین 😉 موفق باشین •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
7.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کراکت شکم پر مواد لازم: سیب زمینی🥔 متوسط ۲عدد که با آب.نمک🧂 و زردچوبه میذاریم بپزه ادویه ها(آویشن.فلفل سیاه و پولبیبر) نشاسته ذرت ۲ق.غ پر جعفری پنیرپیتزا ۲ق.غ پنیرپارمسان ۲ق.غ پنیرمدادی که ۲سانتی برش میدیم برای سوخاری: تخم مرغ ۱یا۲عدد🥚 نمک🧂 سیر رنده شده ۱حبه🧄 پرک سوخاری پانکو •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
به وقت عقد عقد خواهرم من ۱۰ سالم بود  و تو خونه عاقد آورده بودیم  موقه خوندن عقد  عمه هام پشت در وایسادن که دختر های فامیل نیان تو و به اصطلاح بختشون بسته نشه من کلی پشت در گریه کردم و به در کوبیدم ولی صدام رو مامانم یا خواهرم نمیشنیدن ولی موقه عقد داداشم ۱۵ سالم بود  دیگه زورم به عمه هام میرسید  حتی رفتم بالای سر داداشم و زن داداشم   قند سابیدم  بعد عقد عمه هام مدام زیر گوشم میگفتن بختت بسته شد  دیگه خاستگار نداری و فلان  آخرم  زودتر از  دختر عمه هام و دختر عموم ازدواج کردم و زندگی خوبی هم دارم •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•