eitaa logo
آدم و حوا 🍎
43.5هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
2.3هزار ویدیو
0 فایل
خاطره ها و دل نوشته های زیبای شما💕🥰 همسرداری خانه داری زندگی با عشق💕
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷🌷🌷 وقتی دو نفر انسان پخته وارد رابطه واقعی میشن و عمیقا بهم علاقمند میشن زیبایی هایی رو تجربه میکنن که هیچوقت حسی شبیهش رو هم نداشتن. اونا باهم هستن ولی در عین حال به شدت مستقلن! انقدر بهم نزدیک هستن که انگار دو نفر اون ها یک نفره، یک روح در دو بدن، ولی در عین حال با قلبشون، برای کنار هم بودنشون، برای هدف و مسیرشون تلاش میکنن؛ با هم هستند ولی به هم محتاج نیستن.. وقتی دو تا انسان پخته عاشق بشن بدون حس مالکیت؛ سیاست، فریب و دروغ به هم کمک میکنن تا آزاد باشن، در کنار هم رشد کند و به اهدافشون یکی یکی برسن! •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
❀° ‌ 🦋°❀° °❀°🦋°❀ ﭘﯿﺮﺯنه ﺍﺯ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻣﯿره ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﭘﯿﺶ ﭘﺴﺮﺵ ﻭ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﻣﯿﮕﯿﺮﻩ ﺷﻬﺮﻭﻧﺪ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎﯾﯽ ﺑﺸﻪ ! ﺍﻣﺎ ﺍﻭﻧﺠﺎ ﻣﯿﮕﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺷﻬﺮﻭﻧﺪ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺑﺸﯽ پنج تا سوال ازت می پرسیم ﻭ ﺍﮔﺮ ﺑﺘﻮﻧﯽ ﺑﻪ ﭼﻬﺎﺭ ﺗﺎﺵ ﭘﺎﺳﺦ ﺻﺤﯿﺢ ﺑﺪﯼ ﻣﯿﺘﻮﻧﯽ ﺷﻬﺮﻭﻧﺪﻣﻮﻥ ﺑﺸﯽ ! ﭘﺴﺮﺵ ﻣﯿﮕﻪ ﻣﺎﺩﺭﺑﺰﺭﮔﻢ ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯿﺶ ﺧﻮﺏ ﻧﯿﺴﺖ ﺷﻤﺎ ﺳﻮﺍﻝ ﺭﻭ ﺑﭙﺮﺳﯿﻦ ﻣﻦ ﺑﺮﺍﺵ ﺗﺮﺟﻤﻪ ﻣﯿﮑﻨﻢ ! ﺍﻭﻧﺎ ﻫﻢ ﻣﯿﮕﻦ ﺑﺎﺷﻪ ﻭ ﺳﻮﺍﻻ ﺭﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯿﮑﻨﻦ ! 1 : ﭘﺎﯾﺘﺨﺖ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﮐﺠﺎﺳﺖ؟ ﭘﺴﺮﺵ ﺗﺮﺟﻤﻪ ﻣﯿﮑﻨﻪ: ﻣﻦ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺗﻮ ﮐﺪﻭﻡ ﺷﻬﺮ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﺑﻮﺩﻡ؟ ﭘﯿﺮﺯﻧﻪ ﻣﯿﮕﻪ :ﻭﺍﺷﻨﮕﺘﻮﻥ ! ﻣﯿﮕﻦ ﺩﺭﺳﺘﻪ ﻭ ﺳﻮﺍﻝ ﺑﻌﺪﯼ ! 2 : ﺭﻭﺯ ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﮐﯽ ﺍﺳﺖ؟ ﭘﺴﺮﺵ ﺗﺮﺟﻤﻪ ﻣﯿﮑﻨﻪ: ﻧﯿﻮﻣﻦ ﺷﺎﭖ ﮐﯽ ﺣﺮﺍﺝ ﻣﯿﮑﻨﻪ ؟ ﭘﯿﺮﺯﻧﻪ ﻣﯿﮕﻪ 4 ﺟﻮﻻﯼ ! ﻣﯿﮕﻦ ﺩﺭﺳﺘﻪ ! 3: ﺍﻣﺴﺎﻝ ﭼﻪ ﮐﺴﯽ ﻧﺎﻣﺰﺩ ﺭﯾﺎﺳﺖ ﺟﻤﻬﻮﺭﯼ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﺑﻮﺩ ﺍﻣﺎ ﺷﮑﺴﺖ ﺧﻮﺭﺩ؟ ﭘﺴﺮﺵ ﺗﺮﺟﻤﻪ ﻣﯿﮑﻨﻪ: ﺍﻭﻥ ﻣﺮﺗﯿﮑﻪ ﻣﻌﺘﺎﺩ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺩﺧﺘﺮﺕ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﮐﺮﺩ ﮐﺠﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺮﻩ؟ ﭘﯿﺮﺯﻧﻪ ﻣﯿﮕﻪ: ﺗﻮﮔﻮﺭ ! ﻃﺮﻑ ﻣﯿﮕﻪ ﻭﺍﻭ ﺷﮕﻔﺖ ﺁﻭﺭﻩ ! 4: ﻫﺸﺖ ﺳﺎﻝ ﭘﯿﺶ ﭼﻪ ﮐﺴﯽ ﺭﯾﯿﺲ ﺟﻤﻬﻮﺭ ﺍﻣﺮﯾﮑﺎ ﺑﻮﺩ؟ ﭘﺴﺮﺵ ﺗﺮﺟﻤﻪ ﻣﯿﮑﻨﻪ : ﺍﺯ ﭼﯿﻪ ﺟﻮﺭﺍﺑﺎﯼ ﭘﺪﺭﺑﺰﺭﮒ ﺑﺪﺕ ﻣﯿﺎﺩ؟ ﭘﯿﺮﺯﻧﻪ ﻣﯿﮕﻪ : ﺑﻮﺵ !! هنر نزد ایرانیان است و بس !! 😂😂😂😂😂🖐 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خودت شمع هفت سین بساز🥰 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
🌷🌷🌷 ❤️حضرت علی علیه السلام فرمودند: 🍁 از دروغ برکنار بـاشيد که با ايمان فــاصلــه دارد، وراستگو در راه نجات وبزرگواری است، امـــا دروغگــو بــر لب پــرتگاه هلاکــت و خــواری اســت ... 🍁حسد نـورزيد که‌ حسد ايمان را چونان آتشــی کــه هيــزم را خـــاکستر کنــد، نـــابـــود مــی ســازد ... 🍁با يکديگر دشمنی و کينه‏‌تـوزی نداشته باشيد کـه نـابود کننده هر چيزی است، 🍁بــدانيـد کـــه آرزوهــــای دور و دراز عقـل را غــافـــل و يــــاد خـــــــدا را بــه فــرامــوشی مــی‏ سپــارد، آرزوهـای نـاروا را دروغ انگاريـد کــه آرزوها فريبنده و صاحبش فريب خورده مـی بــاشــند ... 📙منتخبی از خطبه ۸۵ نهج البلاغه •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✨✨✨🌟🌙✨✨✨  📚 ♥️ 🗯می‌خوام یه اعتراف بکنم! من چند سال پیش دیوانه‌وار عاشق شدم. وقتی که فقط ده سال داشتم،عاشق یه دختر لاغر و قدبلند شدم که عینک ته استکانی می‌زد و پونزده سال از خودم بزرگ‌تر بود، اون هر روز به خونۀ پیرزن همسایه می‌اومد تا ازش پیانو یاد بگیره. ♥️ازقضا زنگ خونۀ پیرزن خراب بود و معشوقۀ دوران کودکی من، مجبور بود زنگ خونۀ ما رو بزنه، منم هر روز با یه دست لباس اتو کشیده می‌رفتم پایین و در رو واسه‌ش باز می‌کردم، اونم می‌گفت: «ممنون عزیزم!» 🗯 لعنتی چقدر تو دل برو می‌گفت عزیزم. پیرزن همسایه چند ماهی بود که داشت آهنگ «دریاچه قو» چایکوفسکی رو بهش یاد می‌داد و اون خوشبختانه این قدر بی‌استعداد بود که نتونه آهنگ رو یاد بگیره، به هر حال تمرین به بی‌استعدادی چربید و اون کم‌کم داشت آهنگ رو یاد می‌گرفت. ♥️اما پشت دیوار، حال و روز من چندان تعریفی نداشت، چون می‌دونستم پیرزن همسایه فقط بلده همین آهنگ دریاچه قو رو یاد بده و بعد از اون دیگه خبری از عزیزم گفتن‌ها و صدای زنگ‌ها نخواهد بود! 🗯واسه همین همۀ هوش و ذکاوتم رو به کار گرفتم و یه روز با سادیسم تمام،یواشکی چند صفحه از نت‌های آهنگ رو کش رفتم و تا جایی که می‌تونستم نت ها رو جابجا کردم و از نو نوشتم و گذاشتم شون سر جاش. اون لحظه صدایی تو گوشم داشت فریاد می‌کشید، فکر کنم روح چایکوفسکی بود. ♥️روز بعد و روزهای بعدش دختره دوباره اومد و شروع کرد به نواختن «دریاچۀ قو». شک ندارم کل قوهای دریاچه داشتن زار می‌زدن، پیرزنه فقط جیغ می‌کشید، روح چایکوفسکی هم تو گور داشت می‌لرزید. 🗯 تنها کسی که این وسط لذت می‌برد، من بودم؛ چون می‌دونستم پیرزنه هوش و حواس درست و حسابی نداره که بفهمه نت‌ها دست‌کاری شدن. ♥️همه‌چی داشت خوب پیش می‌رفت، هر روز صدای زنگ، هر روز «ممنونم عزیزم» و هر روز صدای پیانو بدتر از دیروز! 🗯تا اینکه پیرزنه مُرد، فکر کنم دق کرد! بعد از اون دیگه دختره رو ندیدم؛ ولی بیست سال بعد فهمیدم تو شهرمون کنسرت تک نوازی پیانو گذاشته. ♥️یه سبد گل گرفتم و رفتم کنسرتش، دیگه نه لاغر بود و نه عینکی، همۀ آهنگ ها رو هم با تسلط کامل زد تا اینکه رسید به آهنگ آخر. 🗯 یکهو دیدم همون نت‌های تقلبی من رو گذاشت روی پیانو، این بار علاوه بر روح چایکوفسکی به انضمام روح پیرزنه، تن خودمم داشت می‌لرزید؛ دریاچۀ قو رو به مضحکی هر چه تموم‌تر با نت‌های قلابی من اجرا کرد، وقتی که تموم شد سالن رفت رو هوا! ♥️کل جمعیت ده دقیقه سر پا داشتن تشویقش می‌کردن، از جاش بلند شد و تعظیم کرد و اسم آهنگ رو گفت؛ اما اسم اون آهنگ دریاچه قو نبود! اسمش شده بود «وقتی که یک پسر بچه عاشق می‌‌شود.» 📖قهوه سرد آقای نویسنده ✍ روزبه معین •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زیپ کوله ها و کیف هاتون اگر بسته نمیشه و خراب شده ازاین روش استفاده کنید🥰 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 💎 در مراسم عروسی، پیرمردی در گوشه سالن تنها نشسته بود که داماد جلو آمد و‌ گفت: سلام استاد آیا منو می‌شناسید؟ 🔹معلم بازنشسته جواب داد: خیر عزیزم فقط می‌دانم مهمان دعوتی از طرف داماد هستم. 🔸داماد ضمن معرفی خود گفت: چطور آخه مگه میشه منو فراموش کرده باشید؟! 🔹یادتان هست سال‌ها قبل ساعت گران قیمت یکی از بچه‌ها گم شد و شما فرمودید که باید جیب همه دانش‌آموزان را بگردید و گفتید همه باید رو به دیوار بایستیم و من که ساعت را دزدیده بودم از ترس و خجالت خیلی ناراحت بودم که آبرویم را می‌برید، ولی شما ساعت را از جیبم بیرون آوردید ولی تفتیش جیب بقیه‌ی دانش‌آموزان را تا آخر انجام دادید و تا پایان آن سال و سال‌های بعد در اون مدرسه هیچ کس موضوع دزدی ساعت را به من نسبت نداد و خبردار نشد. 🔸استاد گفت: باز هم شما را نشناختم! ولی واقعه را دقیق یادم هست. چون من موقع تفتیش جیب دانش‌آموزان چشم‌هایم را بسته بودم. 🔻تربیت و حکمت معلمان، دانش‌آموزان را بزرگ می‌نماید! 🔺درود بفرستیم به همه معلم هایی كه با روش درست و آموزش صحيح هم بذر علم و دانش را در دل و جان شاگردان می كارند و هم تخم پاكی و انسانيت و جوانمردی را🙏 (این داستان واقعی است) •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
یه روز بابام میره نونوایی تو صف وایستاده بود دید یه خانومی هی دمپایی بابامو نگاه میکنه ریز ریز میخنده بابا اولش فکر میکنه خانومه مشکلی چیزی داره نگاه میکنه به دمپایی میبینه برعکس هم نپوشیده کلا پیش خودش میگه واقعا کم داره میاد خونه سر سفره که میشینه داشت تعریف میکرد یهو چشش میوفته به ناخن های پاش خواهرم برای هر ناخنش روش شکلک کشیده بود😂🤪😅😀🤣 قیافه بابام🤯🤬 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• سلام روز عقدم قرار نبود جشن بگیریم بعد نامزدم سوپرایزم کرد کل فامیل رو دعوت کرد من با عجله رفتم ارایشگاه بهش گفتم برو دسته گل بخر رفت بعد یساعت زنگ زد گفت چه مدلی میخوای یه درخت گلابی هست اونو بیارم😞😞😂اصلاکل سوپرایز رو با این جمله فنا کرد 😂😂😂 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• رفتیم صحرا جورابمو کشیدم رو شلوارم که کثیف نشه  زمستون بود ،  بعد صحرا رفتیم فروشگاه 🤦 منم با اعتماد بنفس قدم میزدم بین قفسه ها، یه بنده خدایی هم افتاده بود دنبالم فکر کنم میخواست بهم بگه منم هی چشم غره میرفتم و پشت چشم نازک میکردم بدبخت نگفت ، اومدم خونه دیدم واااااای ....🤦🤦🤦🤦🤦🤦 تصور کنید جورابم تا زانو با خطای سفید شلوار بگ و نیم بوت  از سندباد بدتر شده بودم 🤦 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
🌷🌷🌷 آلبر کامو تو کتاب «مرگ خوش» نوشته: بیماری‌ش اینقدر طولانی شد که اطرافیانش به مریضی‌ش عادت کردند و از یاد بردند که اون داره عذاب می‌کشه و یه روزی می‌میره. حقیقت اینه گاهی هر چیزی که مربوط به ماست برای اطرافیانمون تبدیل به عادت می‌شه. درد و رنج‌هامون، بیماری‌هامون، حتی عشق و محبتمون نسبت به آدم‌ها، براشون تبدیل به عادت میشه و دیگه به چشم نمیاد. گاهی حضور دائمی ما، عشقِ بی‌قید و شرط ما باعث میشه حتی دیده نشیم... •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🐦ایده سبزه عید بنفش💜💜 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 ✅ تجربه ۱ ‏دلم میخواد به اطرافیانم بگم آقا اصن من یه وقتایی واقعا نمیدونم چرا حالم بده، لطفا پاپیچ نشین چته چته چته. ‏یه روزایی هست یهو به خودم میام میبینم غمگینم و هرچی فک میکنم یادم نمیاد دلیلش چیبوده و چه فکری به اینجا رسوندتم و لطفا ناراحت نشین ازم. ✅ تجربه ۲ سلام اوایل ازدواجم حسااابی منو جو گرفته بود جوری که عییین کوزت تو خونه مادرشوهرم اینا کار میکردم یبار یادمه اوایل ازدواجم گفتن آشپزخونه مون کثیف شده من سریع پریدم وسط حرفشون گفتم من من میام میشورم🤚😬🙊 آشپزخونه شون هم بزررگ بود یادمه یه دست کامل که شستم عییین دیوونه ها گفتم نه به دلم نیست یه دست دیگه هم میخوام بشورم هر چی گفتن نه خوبه گفتم نه یه دست دیگه میشورم حالا هلاک شده بودم از خستگی هااا فقط جو زده شده بودم😵‍💫 وقتی یادم میاد که چهار دست و پا رو زمین مثل موش آب کشیده آشپزخونه شون و میشستم و خواهر شوهرام هم بالا سرم دست به سینه واستاده بودن از خودم بدم میاد🤦‍♀😒😒 البته اون برا زمان نادونی بود الان دست به سیاه و سفید نمیزنم کلی هم احترامم و دارن خیلی بیشتر از قبل هم دوستم دارن🥰🥰 خانما هیچ وقت اجر وقرب خودتون و زیر سوال نبرین خوبی زیاد میشه وظیفه وظیفه هم میشه زحمت و دردسر برای خودتون •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
❣ 💚 السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا رُکْنَ الْإِیمَانِ... 🌱چه سست خانه ای است ایمان بدون یاد امام حیّ و حاضر! 🌱سلام بر تو و بر بلندای حضور تو که جز بر آن عمارت، ایمان استوار نمی ایستد.
سلام عزیزای دلم❤️😘 ما چون ماشین نداریم خیلی اسنپ میگیریم و یه روز داشتیم میرفتیم مهمونی💄💅👠👛🕶👗 که من یه اسنپ گرفتم راننده دوبار زنگ زد و میگفت نقشه هنگ کرده و ادرس بده و اینجور چیزا . نزدیک دوبارم من زنگ زدم که بپرسم کجا هست چون نزدیک بیست دقیقه ما تو سرما منتظرش بودیم و نقشه ی من که درست بود میدیدم هی خیابونمونو بالا میره کوچه هارو میره میاد اخرش عصبانی شدم گفتم اگه نمیتونی پیدا کنی لغو کنم که اصلا حواسم نبود تلفنو قطع کردم یا نه گوشیمو تو دستم نگه داشتمو همینجوری به مامانم غر میزدم و میگفتم چنان امتیازی بهش بدم مرتیکه ی بی سواد دوبار ادرسم دادم نتونست پیدا کنه و گفتم به پشتیبانی زنگ میزنم و اینجور چیزا که دیدم یارو سر کوچمونه سوار شدیمو ماشین تو سکوت مطلق بود که راننده گفت خانوم میخوای امتیاز بدی ندی به جهنم نده و بیااا بیاا گوشیمو ببین هنگ کرده منم از دنیا بیخبر به گوشیم پیام اومد اومدم گوشیمو یه لحظه چک کنم دیدم ای وایییی من قطع نکردم تلفنو🤦‍♀🤦‍♀🤦‍♀ حالامن همیشه چک میکنم تلفن رو قطع کردم یا نه اما اون لحظه عصبی شدم حواسم نبود هیچی دیگه ابروم رفت •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• ی بار قرار بود با داییم بریم بیرون بعد دخترخالم رفت جلو بشینه داییم بش گفت نه برو عقب بشین منم فک کردم بخاطر من میگه که جلو بشینم🤦🏻‍♀️😂 رفتم با کلی افاده جلو نشستم بعد دیدم رفت سمت خونه خالم نگو بخاطر اینکه خالم بشینه به دخترخالم گفت برو عقب ینی خیلی بد بود😂🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
▫️ﻫﺮ سکوتی ﻧﺸﺎﻥ ﺍﺯ ﺿﻌﻒ ﻧﯿﺴﺖ ... ▫️ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﯾﯽ می‌گفت : یکی ﺍﺯ ﺩﮐﺘﺮﻫﺎﯼ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎه ﻣﺎ ﮐﻪ ﺟﺰو ﺍﺳﺎﺗﯿﺪ خوبی ﻫﻢ ﺑﻮﺩ ، یک ﺳﺎﻋﺖِ ﺩﺧﺘﺮﺍﻧﻪ به ﺩﺳﺘﺶ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻣﺎ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻣﯽﺧﻨﺪﯾﺪیم ... ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺮﺍیمان ﻣﺸﺨﺺ ﺷﺪ آن ﺳﺎﻋﺖِ ﺗﻨﻬﺎ ﺩﺧﺘﺮﺵ ﺑﻮﺩه ﮐﻪ او را از دست ﺩﺍﺩه ﺑﻮﺩ ... ▫️دل‌هایی ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺩﺭﺩ می‌کشند ﺍﻣﺎ ﺩﻡ نمی‌زنند ... ▫️ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺳﮑﻮﺕ ، ﺩﻟﯿﻞ ﺑﺮ ضعف ﺷﺨﺺ ﺩﺭ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩﻧﺶ ﻧﯿﺴﺖ . ▫️ﺧﯿﻠﯽﻫﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺳﮑﻮﺕ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭ می‌کنند ، ﺗﺎ ﺍﺣﺴﺎﺳﺎﺕ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﺟﺮﯾﺤﻪﺩﺍﺭ ﻧﮑﻨﻨﺪ . ▫️ﺧﯿﻠﯽﻫﺎ می‌دانند که ﺣﺮﻑ ﺯﺩﻥ ﺩﺭ ﺑﻌﻀﯽ ﻣﻮﺍﻗﻊ ﻓﺎﯾﺪهﺍﯼ ﻧﺪﺍﺭﺩ . ▫️ﺧﯿﻠﯽﻫﺎ ﻫﻢ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ ﺳﮑﻮﺕ می‌کنند ﺗﺎ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻧﺪﻫﻨﺪ . ▪️ﻳﺎﺩﻣﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﻧﮕﻔﺘﻪﻫﺎ ﺭﺍ می‌توان ﮔﻔﺖ ، ﻭﻟﯽ ﮔﻔﺘﻪﻫﺎ ﺭﺍ نمی‌توان ﭘﺲ ﮔﺮﻓﺖ ... . ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
🌷🌷🌷 خواب‌های انسان نشانگر قدرت مطلق ذهن می‌باشند برای مثال، تصور کنید که من خواب می‌بینم که بیدارم و در آشپزخانه هستم و گرسنه می‌باشم. چیزی می‌خورم و یک لیوان شیر سر می‌کشم. گرسنگی و تشنگیم رفع شده و احساس سیری می‌کنم. علت این حس سیری چیست؟ آیا غذا علتش بوده است؟ اما یادتان نرود که من داشتم خواب می‌دیدم. آیا تغییر فکر نبوده است که حس سیری را در من تولید کرده است؟ از آنجا که من خواب بودم، پس این ذهن منست که فکر کرده است من غذا خورده‌ام. گرسنگی و غذا و شیر همگی پنداشت‌های من در خواب بوده‌اند. همه آنها از یک محتوای ذهنی ساخته شده بودند. وقتی که بیدار شوم می‌فهمم که تجارب من چیزی به جز چند پنداشت نبوده است. کمی تغییر در فکر، حس نامطلوب گرسنگی را در من تغییر داد و آن را به حس خوشایند خوردن غذا و نوشیدن شیر تبدیل کرد. پس می‌بینید که فکر به تنهایی قادر به انجام هر امری می‌باشد.   یک بار با قطار سفر می‌کردم و هوا بسیار گرم بود؛ گویی که از هوا آتش می‌بارید. همه اطرافیان من در رنج بودند، جز من که ذهن خود را از فکر گرما جدا کرده بودم و از درون شادمان بودم و لبخند می‌زدم، زیرا با خود تصمیم گرفته بودم که: "خداوندا، همان الکتریسیته‌ای که در بخاری حرارت تولید می‌کند، در یخچال یخ. پس من چرا نتوانم از همان الکتریسیته برای خنک شدن استفاده کنم؟ " در همان لحظه حس کردم لایه‌ای از یخ مرا در بر گرفت. نگرش فکری خود را تغییر دهید البته باید به خاطر داشت که بی‌توجهی کامل به بدن کار درستی نیست. انسان باید به جای غذای ناسالم از خوراکی‌های مقوی تغذیه کند. و اگر با کسانی زندگی می‌کنید که شما را عصبی می‌کنند، کوشش کنید گهگاهی محیط خود را عوض کنید. اما بهتر از همه اینست که محیط ذهنی خود را تغییر دهید، تا رفتار دیگران شما را آزار ندهد. خودتان را تغییر دهید، تا بتوانید در همه نوع محیطی در آرامش و شادمانی باشید. بخش اعظم این دنیا به سان یک تیمارستان است. بعضی از بیماری حسادت رنج می‌برند، بعضی دیگر دچار خشم و تنفر و شهوت هستند. آنها قربانی عادات و عواطف خود می‌باشند. اما شما می‌توانید خانه خود را فضای آرامش و صلح کنید. به تحلیل و کاوش خود بپردازید. عواطف انسان در جسم و ذهن او منعکس می‌شوند. حسادت و ترس صورت را پریده‌رنگ می‌کنند، و عشق آن را نورانی می‌کند. بیاموزید که آرامش خود را حفظ کنید تا همیشه شادمان باشید. پس یادتان باشد، هر نوع حس منیتی که دارا باشید و سعی به تجلی هر نوع شخصیتی که داشته باشید، باید سعی به خودکاوی سرشت راستین خود کنید و بهترین ویژگی‌هایش را در خود پرورش دهید. یک نفر ممکن است منیت اخلاق‌گرا داشته باشد، دیگری ممکن است منیت وطن پرستانه و یا هنری و یا تجاری و غیره داشته باشد. اگر اخلاقیات آرمان شما هستند، راست کرداری کنید و حُسن نیت خود را به همه نشان دهید. این اخلاق‌گرایی واقعی است. غرور باعث می‌شود که شخص پارسا نما به قضاوت اشخاص ضعیف‌تر از خود بپردازد. اخلاقی بودن واقعی شامل حس همدردی و درک دیگران است، حتی وقتی که از روی نادانی مرتکب کردار خطا می‌شوند. کسانی که شخصیتشان تحت تأثیر مادیات است، بیهوده رنج بسیار متحمل می‌شوند. این افراد باید خویشتن داری را در خود پرورش دهند؛ در غیر اینصورت مثل چیزهای متحرکی هستند که- باید روزی چند بار سیگار بکشند و یا باید غذاهای خاص خود را بخورند، اگر حتی یک بار ناهار نخورند سردرد می‌گیرند و حتماً باید در رختخواب خاصی بخوابند. استفاده از وسایل آسایش زندگی اشکالی ندارد، اما نباید برده و اسیر آنها شد. اگر گرایش شخصیتی شما چیزی میان روشنفکری و مادی‌گرایی است، این باز بهتر است. اما اگر سعی نکنید فطرت خود را به طور متعادل رشد دهید، یعنی هم روشنفکرانه باشید و هم مادی و معنوی، به شادمانی نخواهید رسید. باید وجدان و حس شهودی شما تصمیم گیرنده باشند.   پاراماهانسا یوگاناندا •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
࿐⃕ ایده دیزاین تنگ ماهی بای هفت سین ◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠ •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
سلام بر مهربانو جان و همه ی دوستان پسر من وقتی خیلی کوچیک بود خیلی حاضر جواب و خواستنی بود و هر کامه ای که میدونست که هیچی نمی‌دونست یه دونه می‌ساخت یه روز که منو شوهرم و پسر کوچولوم رفته بودیم بازار بغل باباش بود که گفت من پالوخته میخوام هر چی نگاه کردم تو دید هیچی خوردنی ندیدم گفتم چی😳😳😳😳 دوباره گفت پالوخته گفتم کو 👀👀👀گفتم نمیدونم یه کم خرید کردیم رفتیم پایین تر دوباره تکرار کرد گفتم خب کو پالوخته گفت من که نمیدونم کو یه دفعه دوزاریم افتاد به شوهرم گفتم بو کن ببین بوی چی میاد یه کم که بود کردیم دیدیم بوی باقالی پخته میاد بالاخره رفتیم یه کم پالوخته خریدیم خوشحال و خندان خورد 😍😍😍😍 امیدوارم همیشه لبخند روی لباتون •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ تجربه و تغییر مثبت در زندگی🌹 من 27سالمه و اقامون32. راستش هفت ساله ازدواج کردیم. من 6سال خانوم غری بودم! 😐 میکردم و الکی گیر میدادم! بنده خدا اقامون افسرده شده بود. الان هفت ماهه داریم طعم واقعی زندگی رو میچشیم. خیلی از کانالتون یاد گرفتم😊 دیروز شوهرم از سرکار اومد، دیدم اخماش تو همه😒 قبلا گیر میدادم و دعوا میشد. اما دیروز، بلند با هزار ادا گفتم: 🌸 در وا شد و گل اومد ,,, علی اقا خوش اومد. 🌸 وای! شوهرم از این رو به اون رو شد. محکم بغلم کرد. گفت: ای جان! کی سرودی اینو؟😂 تا فرداش حسابی شارژ بود و خوش اخلاق. خلاصه میخوام بگم تا اخم میکنن، شما اخم نکن. بعضی وقتا خسته میشن. ما باید ارامش بهشون بدیم. با ارزوی خوشبختی واسه همه اجیام. 😍 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
پسر جوانی بیمار شد. اشتهای او کور شد و از خوردن هر چیزی معده‌اش او را معذور داشت حکیم به او عسل تجویز کرد. جوان می‌ترسید باز از خوردن عسل دچار دل‌پیچه شود لذا نمی‌خورد. حکیم گفت: بخور و نترس که من کنار تو هستم. جوان خورد و بدون هیچ دردی معده‌اش عسل را پذیرفت. حکیم گفت: می‌دانی چرا عسل را  معده تو قبول کرد و پس نزد و زود هضم شد؟ جوان گفت: نمی‌دانم. حکیم گفت: عسل تنها خوراکی در جهان طبیعت است که قبل از هضم کردن تو، یک‌بار در معده زنبور هضم شده است. پس بدان که عسل غذای معده توست و سخن غذای روح توست. و اگر می‌خواهی حرف تو را بپذیرند و پس نزنند و زود هضم شود، سعی کن قبل سخن گفتن، سخنان خود را مانند زنبور که عسل را در معده‌اش هضم می‌کند، تو نیز در مغزت سبک سنگین و هضم کن سپس بر زبان بیاور! •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
࿐⃕📎•° سیر هفت‌سینتو اینجور دیزاین کن 𓂃˒𓂃˒𓂃˒𓂃˒𓂃˒𓂃˒𓂃˒𓂃˒𓂃˒ •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هات چاکلت فرانسوی☕️ مواد لازم : شیر ۲ لیوان پودر کاکائو ۱ ق غ شکلات تلخ ½ لیوان نشاسته ذرت ۱ ق غ شکر ۱ ق غ مارشملو •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
سلام امشب همه فامیل دور هم جمع بودیم بعد دخترم از هرمدل کیک و شیرینی برمیداشت یه گاز میزد بعدمیداد به من منم میذاشتم تو بشقابم ،دختر داییم باخنده و شوخی گفت ببینین فلانی چه زرنگه دخترش هی برمیداره میزاره پیشش تا بعدا ببره خونه 🤣🤣🤣 بعد منم همونی که دخترم همون لحظه داده بود بهم برداشتم پرت کردم طرفش گفتم بیا بخورش 🤪 اونم سریع انداخت دهنشوخورد😂😵‍💫 بعد دخترم یکی دیگه برداشت یه گاز زد دستشو دراز کرد طرفش گفت بیا بخورش 😝 چون دخترم کوچیکه دوساله نیمشه خیلی بامزه و خنده دار گفت یهو همه جمع ترکیدیم 🤣🤣😂 ان شاءالله همیشه همه به شادی دور هم جمع بشیم❤ •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• سلام من اومدم بریم سر سوتی خودمون دوستان عزیز :من حدود یک ماه پیش رفته بودم تهران واسه کاری بعدش هم همراه دخترم رفتیم بازار بزرگ خرید داشت (فروشگاه اینترنتی داره) بعد از خرید گفتیم یه نگاهی هم به مغازه های پاساژ رضا بزنیم(اولین بارم بود) بعد برگردیم. البته اینم بگم که علاوه بر ماسک و شیلد، الکل هم داشتیم که یه وقت دعوامون نکنید بگید همینا رعایت نمی کنن 😅😅😅خلاصه ما داشتیم توی پاساز مغازه گردی میکردیم 🚶‍♀🚶‍♀👬👭👫👫🧍‍♂🧍🧍‍♀🏃‍♂اینم شلوغی پاساژ. بعد رسیدیم به یه راهروی طولانی و پر از جمعیت که دو طرفش مغازه بود و داشتیم با ترس و لرز (از کرونا) خودمون رو از بین مردم عبور می دادیم، یهو رسیدیم جایی دیدم یه خانم میانسال و یه دختر خوشتیپ دارن از روبرو میان 👭آغا ما هی اومدیم از کنار اینا رد شیم هی اینا کنار نمی رفتن بعد توی یه حرکت شجاعانه من گفتم ببخشید خانم اجازه می دین ما رد شیم 😅😅بعد یهو دخترم دستمو کشید و گفت ماااماااننن!!!! و منو دنبال خودش کشید در این هین سرم هم خورد به شیشه ی آینه ی تهه راهرو 😂😂😂😜😜😜بله درست متوجه شدید من آینه رو ندیده بودم و داشتم به خودم می گفتم خانم لطفا راه بدین ما بریم 😜😂😂😂تازه هی با خودم می گفتم چه جالب این خانم مدل لباس پوشیدنش چقدر شبیه منه 😍😍😜😂😅 تازه بعدش دخترم حرص می خورد از کارم اما من از خنده ویترین مغازه ها رو گاز میزدم. بش میگفتم عجب سوتی شکار کردم باب کانال سوتیاس😂😂😂😂😅😅😍😍😍😝😝و دخترم میگفت بنازم به کانال تون که واقعا اعتماد به نفس تون رو بالا برده که خودتون سوتی میدین خودتون هم کیف می کنید 😂😂😂😂 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 سلام خدمت ادمین محترم و خانمای گل کانال😊 من دومین باره تجربه ام میفرستم ☺️ ما یه عروسی دعوت بودیم و من خیلی دلم لباس جدید میخواست 😜 و نمیخواستم لباسای قبلما بپوشم همسری هم سختش بود لباس بخره برام 😐 منم یه فکری به ذهنم رسید .یه روز بهش پیام دادم و بعد کلی قربون صدقه و شیطنت گفتم : من برام مهم نیست که لباس چی بپوشم تو عروسی ، ولی در شان تو نیست که همسرت لباسی را که چند جا پوشیده را دوباره اینجا هم بپوشه ... باالاخره من همسر آقا محمد هستم الکی نیست که ☺️😍 بازم هر طور شما صلاح میدونی سرورم . خلاصه آقامون کلی خوشش اومد 😉 از استیکرایی که فرستاد فهمیدم ☺️ و اون موقع هیچی نگفت ، منم اصلا دیگه در این مورد حرفی نزدم . چند روز بعد خودش گفت بریم برات لباس بخریم منم اول 😳بعدم 😍💃شدم و خلاصه رفتیم برام لباسی را که دلم میخواست را خریدیم ☺️ خانمای گل شمام هاتونو با و از آقاتون درخواست کنید 😍💞 💎 اگه میخوای نتیجه دلخواه بگیری برای درخواست های مالی ، شغلی ، همکاری ، عاطفی و ... ، هنر بیان کمکت میکنه •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ تجربه و تغییر مثبت در زندگی🌹 سلام وقتتون بخیر من تو هجده سالگی عقد کردم ولی کم کم متوجه رفتارهای نابهنجار همسرم شدم. تعادل نداشت. یه لحظه ابراز علاقه شدید میکرد و یه لحظه دعوای آنچنانی. موقع بحث، تهدید میکرد که میکنه. حتی تو فضای مجازی، چت😞 داشت. مشکلاتمون یکی دوتا نبود؛ از حوصله خارجه گفتنش ولی بازم سعی کردم رابطمون رو درست کنم. مشاوره رفتیم دوتایی. ولی نشد که نشد! طوری شد که از خدا طلب مرگ 😞میکردم. تصمیم به گرفتم؛ اونم بین قوم و خویشی که دختر مطلقه رو دست خورده میدونن و دیگه سراغش نمیرن😤 ولی به خدام اعتماد کردم.😊 بعد از کلی کشمکش و پول دادن به آقاپسر ؛ رضایتشون رو برای طلاق گرفتیم و تو 20 سالگی مطلقه شدم.😒 یه زندگی جدید رو شروع کردم. به رسیده بودم. درس خوندم و بعد یه سال؛ یه آقاپسر هفت پشت غریبه😲 اومد خواستگاریم و خداروشکر قبول کردم. الان زندگیم طوریه که حس میکنم خوشبخت ترین آدم روی زمین منم.😍 خیلی خیلی خیلی دوستم داره. منم همینطور. تازه پشتیبانم بود تا درسم رو بخونم و الان منم معلم زبان انگلیسی ام ☺️ الانم هردومون بی صبرانه منتظر دنیا اومدن دخترمون هستیم.😍 ❇️ نکته ای که میخوام بگم اینه که هیچوقت ناامید نشو. برای خودت یه آینده روشن رو کن و تلاش کن تا بهش برسی. با آرزوی خوشبختی برای همه شما 🥰 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
♨️♨️♨️♨️♨️♨️ 💢دانستنی های جالب 🔻میدونستی که هر چروک حاصل شده روی پیشانی تقریبا حاصل 20000 هزار اخمه!؟ 🔻میدونستی که اگر روزانه 3 میلیارد و 500 میلیون تومن درآمد داشته باشید، 283 سال طول می‌کشد تا به ثروت فعلی بیل گیتس برسید؟ میدونستی که یکی از حدس های نیوتن این بود که جهان در سال 2060 به پایان خواهد رسید؟ 🔻میدونستی که هر فرد حداقل دوبار تو زندگیش سرطان گرفته اما سیستم ایمنی بدنش سرطان رو شکست داده؟ 🔻میدونستی که 30 تا 40 دقیقه دویدن به مدت پنج روز در هفته می تواند پیری سلولی را تا 9 سال کاهش دهد؟ 🔻میدونستی که تو کشور ایسلند انقد تعداد خانم ها از آقایون بیشتره که اگه مهاجران بیان و با خانمای این کشور ازدواج کنن حقوق ماهانه میگیرن؟ 🔻میدونستی که اون آدمایی که وسواس فکری دارن و سر یه موضوعی خیلی زیادی فکر میکنن، توی دوستی‌ها و رفاقت‌هاشون موفقتر و بهترن؟ 🔻میدونستی که زهر عقرب به عنوان خطرناك ترين مخدر در خاورميانه در حال گسترش است. عقرب مرده يا سوزانده شده مستقيم يا به صورت پودر با حشيش و تنباكو استعمال مى شود. زهر عقرب نئشگى بسيار شديدى دارد؟ 🔻میدونستی که مغز با رسیدن به سن 35 سالگی، شروع به کاهش می کند و در سن 90 سالگی، "ماده خاکستری" ما به طور کامل حدود 14٪ از حجم خود را از دست داده است 🔻میدونستی که پیاز باعث کاهش کلسترول، کاهش احتمال سکته مغزی و کاهش احتمال ابتلا به انواع مختلف سرطان می شود؟ 🔻میدونستی که اگه بد خواب هستی ، گل اسطوخودوس آرام بخش و خواب آوره؟ 🔻میدونستی که لیمو باعث افزایش تمرکز می شود. بنابراین نوشیدن یک فنجان چای با لیمو در حین کار با کامپیوتر می تواند تعداد خطاها را تا بیش از 50 درصد کاهش دهد؟ 🔻میدونستی که در ایستگاه های راه اهن انگلستان ، تابلو های « بوسیدن ممنوع » همه جا دیده میشه. بوسید در این مکان ها ممنوعه چون ممکنه باعث تاخیر مسافر ها بشه. 🔻میدونستی که اون پشه‌هایی که خون ما را می‌خورند در واقع ماده هستند ( چون به پروتئین حاصل برای ساختن سلول تخم نیاز دارن ) و پشه‌ های نر نازنین گیاه خوار هستند و خوردن عصاره گیاهان و میوه‌ها براشون کافی است؟ 🔻میدونستی که رابطه جنسی سردرد رو کاهش میده؟ •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•