eitaa logo
آدم و حوا 🍎
43.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
2.3هزار ویدیو
0 فایل
خاطره ها و دل نوشته های زیبای شما💕🥰 همسرداری خانه داری زندگی با عشق💕
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ و تغییر مثبت در زندگی🌹 سلام و درود من ۲۷ سالمه. یه پسر ۳ ساله دارم، از بچگی از پدر و مادر ندیدم. پدرم مرد زحمتکش و آرومیه. من از بچگی کارهای خونه رو و انجام میدادم و مجردیمو باختم فقط بخاطر اینکه مادرم مشکل اعصاب داشت و نمیکرد. دوستان خیلی سخته آدم مادر داشته باشه و له له بزنه واسه آغوشش. من دوست داشتم سرمو رو پاش بذارم و نوازشم کنه. ✴️ اینا رو میگم که بدونین وقتی مادر میشی یعنی قلب خونه تویی. یعنی بخندی، شوهر و بچه میخندن. وقتی کسل، ناراحت و عصبی باشی؛ حتی روی اسباب و اثاث خونه هم تاثیر میذاره. به بچه ها تون بورزید. بی دریغ کنید. قدر شوهرتان رو بدانید. به این فکر کنید اگه نباشه چی میشه ؟؟؟؟ به خواهرهای عضو کانال میگم که هر رفتار ناپسندی از دیگران میبینید، شما برعکسش رو تو زندگی پیاده کنید. من به خودم اجازه دوستی با جنس مخالف ندادم و از خدا خواستم. خدا هم به من همسری چون فرشته داد و به جمله بعد از هر سختی آسانیست، ایمان آوردم. ✍ زن اگر بخواهد خانه رو گلستان میکند. مرد از دامن زن به معراج می رسد. فقط باید خواست. •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
پارسال ک گروه درسی تشکیل دادن تو شاد، یکی از دوستامون اسمش مریم بود اسمشو نوشته بود مری کماندو هی معلما ب این گیر میدادن که اسمت و درست کن اینم درست میکرد ولی بعد کلاس باز می‌نوشت مری کماندو ی بار سر کلاس  حضوری معلم ورزشمون برگشت گفت مری کماندو کیه چرا قد و وزنش و نفرستاده😂 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• یه دختر خاله دارم چند سال از خودم کوچیک تره اسمشم مریمه یه بار رفته بودیم مشهد، داشتیم کنار آب سرد کن آب می‌خوردیم بعد اومدیم نشستیم، من دنبال گوشیم بودم که یهو یادم اومد گذاشتمش کنار آب سرد کن.. وای تا مرز سکته رفتم بلند شدم بدونه کفش مث خر دویدم، دختر خالمم با گوشیش هی به گوشی من زنگ میزد که یهو یه یکی از خدام ها جواب داد بعد که رفتیم گوشیو بگیریم گفت مری کماندو؟؟ وای هم میخندیدیم هم خجالت می‌کشیدیم آخه اسم دختر خالم رو مری کماندو سیو کرده بودم😂😂 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ و تغییر مثبت در زندگی🌹 من ۲۱سالمه و عشق همیشگیم ۳۱. ما تو خانواده ای بزرگ شدیم که همه چیز و عیب میدونستن از کلاس گیتار تا ارایش و اصلاح و این حرفا... من تا مجردی دست ب صورتم نزدم و چادری و باحجاب بودم. تو ادب و پاکی زبون زد بودم. اقایی تا منو دید خوشش اومد و همیشه میگه خداروشکر که دختر پاکی مثل تو رو پیدا کردم. اقایی اهل مشروب، پارتی، رفیق بازی و قلیون بود. طوری که بعد کار، خونه نمیومد و میرفت با رفیقاش! من تو عقد متوجه شدم و یه بارم مست بود و من با پدرش حرف زدم. دیدم فایده نداره و وابسته به خواهرشه. خواهرشم اهل این کاراس. ✅ منم بهش کردم. وابسته م شد. گذاشتم و با نداریش ساختم. حتی عروسی نگرفتیم و من گفتم بریم مشهد. پابوس اقا! اونجا عهد بستیم باهم باشیم و دور همه چیو خط بکشه. الان روز به روز بهتر میشه و خداروشکر سمت چیزی نمیره. حتی چن باری خواهرش وسوسش کرد و بهش نه گفت. دیگه حتی بادوستاشم جایی نمیره و شبا قبل ازخواب میگه شکرت بابت همچین خانومی! 😍 ترو خدا مواظب دختراتون باشین ن زیاد سخت بگیرن. نه ازادشون بزارین. هیچی بهتر از عفت نیست. سختگیری خیلی جاها بدرد میخوره. •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ و تغییر مثبت در زندگی🌹 ❤️سلام دوستای گلم❤️ خواستم براتون از زندگی خودم و عشق جان بگم: من قبلا واسه همسری یه خانوم غر غرو ‌بودم. زود جوش کم صبر. 😑 👈🏼یه روز همسری رفته بودن بیرون قول داد که سر ِفلان ساعت برگردن ولی خب بخاطر یه مشکلات، دیرتر به خونه برگشتن. 👀 (منم این دفعه خواستم ایده های خوب کانالتون استفاده کنم) کردم.❣ رفتم گذاشتم. کردم 😅و لباس خوب پوشیدم و خلاصه کلی به خودم رسیدم. وقتی اومد خونه چشماش چهارتا شد و شروع کرد به قربون صدقه رفتن🙈😋و... اون شب رو هم بی دعوا و ناراحتی، خدارو شکر گذروندیم. 😻🌹 ✍ با و ، تلخی ها را شیرین کنید. •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
داستان زندگی گفتم خدایا چیکار کنم؟ یقین داشتم که حتما معتاد شده... از این زندگی کوفتی خسته شده بودم، گفتم میرم درو میزنم رو در رو شم با حمید که نتونه کتمان کنه درو با ترس زدم، اون مرتیکه درو باز کرد و گفت امرتون؟ گفتم عیال حمیدم بگو بیاد کارش دارم.. یه ربع بعد حمید اومد گفت تو اینجا چیکار میکنی؟! گفتم پس ساختمونی که روش کار میکنی اینجاست آره؟؟ میای اینجا عیاشی پس بگو بیشتر حقوقت براچی میره.. بی غیرت تو بچه داری، دلت برا امیرمون بسوزه یقمو گرفت و گفت به خودم مربوطه، خسته شدم بس که قیافه تورو دیدم، جوونم ولم کن بزار عشق و حالمو بکنم، زندگیمو از هفده سالگی گرفتی.. میدونی من الان تازه وقت زن گرفتنمه نه توی اون سن... این دفعه چندم بود که حمید حسرت زود زن گرفتنشو میخورد و بعدم به من سرکوفت میزد که تو باعث شدی.. بیشتر به دیوار چسبوندمو گفت حالا چی میگی؟ یا گورتو گم کن برو خونه بابات یا بتمرگ سر زندگیتو زر اضافیم نزن.. انقد گلومو فشار داد که کم کم داشتم خفه میشدم، کبود شدم تا ولم کرد و هولم داد گفت دیگم نبینم بیای دنبالم، دیروزم فهمیدم اومدی سر ساختمون پی من و چیزی بهت نگفتم، گورتو گم کن سرفه کردم و خودمو عقب کشیدم به این فکر کردم اگه بیشتر وایسم و منو بکشه سرنوشت امیرم چی میشه؟ برای همین سریع از کوچه خارج شدم. قاعدتا در بدترین شرایط باید خونه بابام میبودم و تیکه و متلک میشنیدم که دختره ترشیده شدم، ولی الان صورتم کبود شده بود و در حال برگشت به خونه ی خودم بودم.. رفتم امیرو از زری گرفتم، چیزی به زری نگفتم دلم نمیخواست کسی برام دلسوزی کنه اما تصمیممو گرفته بودم، صبر آدما بالاخره یک روزی تموم میشه... حمید اون شب همونجا موند، و من تا صبح بیدار بودم، حمید با این حقوقی که میاورد سر سفره فقط خرج سیگار و خورد و خوراک خودشو میداد و عملا این منه بیچاره بودم که خرج خورد و خوراک خودمو امیرو میدادم.. فردا باید کارو یکسره میکردم، اتفاقا رفتارای حمیدو کنار هم چیدم و شک نداشتم که اعتیاد هم داره و منه احمق نفهمیدم....!! دل و زدم به دریا، فردا پشت یه دیوار قایم شدم، با همون دوستش از سرکار برگشتن خونه ی دوستش.. سریع رفتم سر کوچه و یه سکه انداختم توی تلفن، چندباری با خودم تمرین کردم که چی بگم.. صدو ده رو گرفتم، نفسمو توی سینه حبس کردم و حرفایی که صدبار توی آینه به خودم زده بودم رو پشت سرهم گفتم، الو صدو ده؟ اینجا خونه فساده، فساد اخلاقی، توش معتاد میارن، عرق میارن، و خلاصه هر کثافتی که فکر کنید، ما همسایه هاشونیم و امنیت جانی و مالی و ناموسی نداریم.... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ادامه دارد •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ و تغییر مثبت در زندگی🌹 ۱۹ سالم بود که با پسری بطور سنتی ازدواج کردم. هیچ آشنایی از قبل نداشتم. خانواده گفتن مرد خوبیه. منم گفتم چشم😔 ولی غافل از همه جا که من قربانیم. 🙁 آقا پسر عاشق یکی دیگه بود و خانواده مخالف بودن. برای اینکه عشق اونو 👈مثلا👉 فراموش کنه، براش آستین بالا زدن ولی آقا دلش پیش من نبود... بعد دوماه از عقد فهمیدم. ولی ایکاش قبل کمی میکردم. کمی باهاش در ارتباط بودم تا میشناختمش و شاید قبل عقد متوجه سردی برخوردش میشدم. و هزاران ایکاش دیگر 😔 دست آخر جدا شدم و من موندم و یه دنیا حسرت. 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 قبل هر تصمیمی چند ماه نامزد باشین🍀 رفت و آمد کنید🍀 باهم به مسافرت برین🍀 ⭐ چ دختر، چ پسر، فرقی نداره اگه توی قلبتون ب کسی علاقه مند هستین باهاش ازدواج کنید. نه اینکه دلتون جای دیگس بعدش با خانواده میرین خواستگاری جای دیگه... •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
دخترم ۲۲ آقا من با یکی از خواستگاران که از پسرای فامیلم بود حرف میزدیم بعدش فهمیدم اخلاقمون ب هم نمیخوره و تموم کردم وقتی تموم کردم😄 جان تو زیاد واسشون مهم نبود اصن پسره که هیچ 😐ولی من چقدر حالم خراب بود و بزور خودمو جمع کردم 🤦‍♀🤣خلاصه که بعد چند ماه من جواب آزمونم اومد و زد و کارمند شدم قبلش مامانش هی میگف فک نکنم قبول شی و.... 😒😂 آقا یهو اینا هی می اومدن ک دخترتونو بدین ب ما.. ریش سفید می‌فرستادن😁😁 پسره میومد گریه میکرد میگفت بزار حرف بزنیم😂😂 مامانش گریه میکرد الان هر جا میشینن میگن دخترشون با پسر ما رابطه داشته 😂😂🤦‍♀ ولی دلم خنک شد سوزوندمشون خسیس های گدا رو😂😂 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
🔴هر آدمی داره به جا یا نابجا.. با دلیل یا بدون دلیل.. ▪️یکی از دماغش خوشش نمیاد، ▫️یکی حرف زدن در مورد خانوادش رو دوست نداره ▪️یکی از تحصیلات پایینش خجالت زده ست ▫️یکی رو وزنش حساسه ▪️دیگری ترجیح میده بحث مادی نکنه و ... 🔺✔️وظیفه ماست که حساسیت های شریکمان باشیم، و نه تنها بحث در مورد آنها را پیش نکشیم که حتی اگر در مهمانیها و بین دوستان و آشنایان حرفی در این مورد زده می شود، جریان بحث را کنیم ❌سر این حساسیت ها هیچ شوخی با هم نداریم. حق نداریم به بهانه دست بگذاریم روی حساسیت های شریکمان! •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
🌺🌼🌺🌼🌺🌼 دعوا کن ، ولی با کاغذت ! اگر از کسی ناراحتی یک کاغذ بردار و یک مداد هر چه خواستی به او بگویی روی کاغذ بنویس خواستی هم داد بکشی ، تنها سایز کلماتت را بزرگ کن نه صدایت را . آرام که شدی برگرد و کاغذت را نگاه کن. آنوقت خودت قضاوت کن . حالا میتوانی تمام خشم نوشته هایت را با پاک کن عزیزت پاک کنی . دلی را هم نشکانده ای و وجدانت را هم نیازرده ای ... خرجش همان مداد و پاک کن بود ، نه بغض و پشیمانی .... گاهی میتوان از کوره خشم پخته تر بیرون آمد... •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
سلام دخترم 😂 چن سال پیش  یه روز تابستون با پسر خالم(اونم تقریبا هم سن منه) رفته بودیم خونه مامانبزرگم  همه تو اتاق خواب بودن پسر خالم‌ گفت بیا باهم کرسی درست کنیم(وسطططط تابستون😂)منم گفتم باشهه، خلاصه رفتیم یه صندلی آوردیم زیرش یه لیوان پلاستیکی گذاشتیم و توش شمع روشن کردیم😂😂بعدم رو صندلی پتو انداختیم😂💔 یهو گفتم بیا بریم دوستم که طبقه بالاییمونه رو صدا کنیم که با هم بازی کنیم ، خلاصه ما رفتیم دنبال دوستم ولی خونه نبودن و برگشتیم... چشمتون روز بد نبینه دیدیم لیوانه و پتو باهم آتیش گرفتن:/ هیچی دیگه رفتیم آب آوردیمو هر جوری بود خاموشش کردیم(هنوز همه خواب بودن)😂 بعدش دیدیم یه تیکه از فرشم سوخته😂 پسر خاله نامرد منم نامردی نکرد و لباساشو عوض کرد و رفت خونشون🫠😂 من موندم و یه فرش سوخته.. منم که ترسیده بودم رفتم پیش مامانم خوابیدم😂 بیدار که شدم دیدم خالم اومده همه دارن راجب سوختگی حرف میزنن و میگن این چیه😂😂منم اصلاااا گردن نگرفتم و همه رو انداختم گردن پسر خالم🤣 ولی خب دیگه خودتون تصور کنیددد چه بلااایی سر ما دوتا بچه اوردن😂😂😂 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
یه اعتراف از زمان بچگیم یه پسرخاله دارم ۳سال از من کوچیکتره وقتی حدودا ۵_۶سالم بود هروقت باهم دعوامون میشد ی قیچی برمیداشتم بدون این که کسی ببینه موهاشو قیچی میکردم بعدش میدوییدم سمت سرویس بهداشتی اونم گریه کنان میرفت پیش همه میگفت من این کارو کردم منم که قیافه ب شدت مظلومی دارم خودمو میزدم ب اون راه میگفتم من دسشویی بودم بیچاره مث صگ کتک میخورد:)))) •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
♦️هرگاه امیدهایت همگی به یاس مبدل شد بر درب مسجدی بایستید و رو به قبله بگویید🔻 💠یا مُن عِلمُهُ لا یَحتاجُ اِلی مِثال وَ یا مَن جُودُهُ لا یَحتاجُ اِلی سُوَالِ اِنَّ العَرَبَ اِذا وَقَفوُا علی اَبوابِهِمِ اَجابُوا وَ اَنتَ یا سَیِّدي رَبُّ العَرَبِ وَ العَجَمِ وَ اَنا واقِفٍ علی بابِ بیتٍ مِن بُیُوتِکَ اَغِثني یا مُغیث اِغِثتی یا مُغیثُ اَغِثنی یا مُغیث لِهذا رَجَوت💠 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ و تغییر مثبت در زندگی🌹 من 26 و سرورم 36 سالن. 7ساله ازدواج کردیم و یه پسر دارم. من زمانیکه بودم، متوجه یه سری از رفتارهای مشکوک شدم. دیدم خیلی سرد شده و اصلا طرف من نمیاد. بچم که دنیا اومد، سرد تر شد. تا بعد مدتی فهمیدم داره بهم میکنه. اونم با فامیل شون. چشمتون روز بد نبینه! این خانوم و شوهر من گیر افتادن دست پلیس و بردن شون زندان. منم درخواست دادم. شوهرم هر روز زنگ میزد معذرت میخوام واینا. تا تونست منو راضی کنه. شکر! زندگیم خیلی بهتر از گذشته است. خانوما! من الان خیلی با سیاستم. الان خیلی به خودم میرسم. میکنم. به پوستم میرسم. میکنم و میام. البته قبلا هم اینجوری بودم ولی بخاطر بچه یکم کم شده بود. البته من گرم مزاجم و اگر شوهرم خیانت کرد مشکل ا از خودش بود چون هیچ وقت براش کم نذاشتم. 😉 خانوما! بدونیم این تنها مردها نیستن که خیانت میکنند. زن ها هم خیانت میکنند. خیانت به خانوادشون، خیانت به همسرشون، خیانت به همجنسشون و... ای وای! •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
سلام دوستان من وقتے کلاس اول رو میخوندم یه بار یکے از همکلاسیم یه تراش خریده بود خیلے پُز میداد 🙄 میگفت تراش من انقدر خوبه انگشت هم میتونه بتراشه ،به بچه ها میگفت دستتون رو بیارین نشون بدم هیشکے هم دستشو نمے آورد نمیدونم من با خودم چے فکر کردم که دستمو بردم جلو و اون یه دور تراشید و یه ذره از ناخنم کنده شد😐🤣 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
📛این کارها ازدواج خوبت رو میکنه 👈وقتی همسرت مشغول حرف زدنه، بین حرفش و حرفش رو قطع کنی!! 👈هی بهش بگی: من که به تو گفته بودم...!! 👈هرگز تسلیم نشی و نیای! مگر اینکه همسرت بپذیره اشتباه کرده.. •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
🌺🌼🌺🌼🌺🌼 ✳️ خواسته های یک از همسرش 1_ قدرمو بدون از ته دل دوستم داشته باش. 2_بهم باش از ته دل 3_ بهم بزار زییییاد 4_هیچ موقع بهم 5_ باش 6_سر هیچ چیزی 7_خانمم تو دعوا ها 8_ همیشه سر و باش اینطوری دیونه ات میشم. 9_فقط با من بخند و شوخی کن، . 10_لباس سنگین بپوش. 11_ لطفا یه چیزی بهت میگم کن. حتما اونطور صلاح میدونم. نزار هر دفعه تکرارش کنم یکم که فکر کنید می بینید زیاد هم سخت نیست، اینطوری هم مردتون عاشقتون میمونه و از چشمش نمی افتین، هم خودتون دارین و هر روز جنگ اعصاب ندارین و در ضمن اعتماد به نفستون هم بالا میره، امتحان کنید. •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✳️ و تغییر مثبت در زندگی🌹 باسلام و تشکر از دوستانی که از این کانال به بهترشدن زندگی دیگران کمک میکنند. 😘 من دختریم 24ساله. 3 سال منتظر موندم برای پسری که خیلی دوستش داشتم. بالاخره شرایطش جور شد، مشکلات مالیش حل شد و اومد خواستگاری. 😍😍😍 همه چیز داشت خوب پیش می رفت ولی متأسفانه سر ، خانواده ها به توافق نرسیدن و آرزوهای چندساله من برباد رفت. 😢😢😢 در موارد مشابه از خانواده ها خواهش میکنم چشم و هم چشمی رو کنار بزارن. مهریه سنگین هیچ دختری رو خوشبخت نکرده! لطفا حق تصمیم گیری به فرزندانتون بدین. لطفا لجبازی رو کنار بگذارید و به خوشبختی واقعی فرزندانتون فکرکنید. 🙏🙏🙏 من متأسفانه نتونستم خانوادمو متقاعد کنم. اینو میدونم زمانی که ازدواج کنم با این تفکرزندگی خواهم کردکه با اون پسر خوشبختتر میشدم. من نمیتونم گذشته رو فراموش کنم. 😞 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نو کردن کفش😀 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۶تا ترفند کاربردی و خفن👌🏻🥰✨ ‌‌ •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
آقا من بینیمو عمل کردم بودم  بعد خانوم همسایه روبروییمون اومد  دم در که از مامانم  حال منو بپرسه ، از قضا از خرید هم بر میگشت و چند دونه کنسرو (تن ماهی و لوبیا و ...) هم تو نایلون دستش بود ، وقتی مامانم درو باز کرد و یکم اون زنه حال منو پرسید  مامانم گفت واااای چرا زحمت کشیدین و پلاستیکو ازش گرفت   زنه هاج و واج نگاه میکزد که چی شده ، نگو مامانم فک کرده بود این کمپوت آورده برا من 😂😂😂😂😂😂 زنه گفت اینا برای ناهارمونه 😳😳 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• سلام خاطره ی من مال چند سال پیشه که شوهر خالم از شهرستان اومده بود خونمون کلی هم سوغاتی🎁 آورده بود بعد مامان اومد مثلا تشکر کنه برگشت گفت وای دستت درد نکنه اینهمه سوغاتو بار خر میکردی نمی آورد تو چه جوری آوردی😳😳🤣🤣🤣🤣 حالا ما☺️😂😂😂 مامانم🥴🥴🥴🥴 شوهرخالم🤨🤨🤨 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
✔️❌اگر همسرتون براتون خرید هررررر کادویی... مهم نیست چی باشه "نزنید تو ذوقش"... به هر دلیلی... اگر کادو کم بود اگر زشت بود اگر باب سلیقه ی شما نبود اگر تکراری بود اگر پول حروم کن بود و هر دیگه ای که داشت... ✔️❌مواظب باشید نزنید تو ذوقش •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• ❌جلوی خانواده همسرتون یا هر کس دیگه ای دائما خودتون رو نقد نکنین یا از سوتی ها یا اشتباهات خودتون نگین ❌مثلا یه موقع نشینین تعریف کنین که " دیروز رفتم فلان لباس رو خریدم اومدم خونه دیدم لک داشت ... همیشه میرم تو مغازه جوگیر میشم و ... " شخصیت خودتون رو پایین نیارین" •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
⚠️ بی احترامی به خانواده ی همسر،یکی از آفات محبت است و باعث می شود محبت های قبلی به چشم نیاید و طرف دیگر محبت ها را نبیند و فقط قسمت خالی لیوان دیده شود. خواهرِ من و خواهرِتو،یا مادر من و مادر تو و... ممنوع ⛔️ ✅با کمی گذشت و ایثار و با محبت و احترام به خانواده ی همسر حل خواهد شد. گاهی وقت ها محبت واقعی به همسر، محبت و احترام به خانواده ی همسر است. ✅🔷عقایدتان را برای خودتان نگه دارید ❣️بنا به تیپ شخصیتی تان ممکن است خاموش ماندن و اظهار نظر نکردن برای شما سخت یا آسان باشد، اما در هر حال نهایت تلاشتان را بکنید و در مواقعی که با نظرات خانواده ی همسرتان در مسائل نه چندان مهم مخالف هستید، اظهار مخالفت نکنید.اما در مسائلی که با اصول مسلمانی ناسازگار است بهتر است اظهار نظر کنید و با سیاست و ادب، از اصطکاک بین خودتان و خانواده ی همسر جلو گیری کنید. •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
🔴دعای وفاداری ، دعایی برای زن دوم نگرفتن همسر 🔴 فردی که نمیخواهد شوهرش همسر دوم اختیار کند و میخواهد که زندگی اش از دوام و استحکام بهتری برخوردار باشد، و مهر و محبت شوهرش هم نسبت به او بیشتر شود. اگر دعای شریفه ی زیر را با گلاب و زعفران در سه برگه نوشته، اولی را به همسر بنوشاند. برگه دوم را داخل بالش او بگذارد و برگه سوم را با خود همراه داشته باشد ،ان شاء الله به خواست خود خواهد رسید...👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1319240024C241ce5aee0 انقدر قویه این دعا که یک روزه اثرشو میبینید😳👆
⚪️✨بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ 🌸✨الهے بهترین آغازها آنست ڪه ⚪️✨با تڪیہ برنام و حضورتو باشد 🌸✨با توڪل بہ اسم اعظمت ⚪️✨آغاز می‌ڪنیم روزمان را 🌸✨الــــــهــــــے ... ⚪️✨هر جا ڪہ تو باشی 🌸✨نــگــاہ هـــا مـهــربــان ⚪️✨ڪـلامـهـا مـحـبـت آمـیـز 🌸✨رفتارها سرشار ازمهر میشوند ⚪️✨الــهـــے تـــو بـــاش تـــا 🌸✨همہ چیز سامان یابد🤲 ⚪️✨الـــهـــے بـــہ امــیـــد تــــو 🕊🕊🌾🌸🌾🕊🕊
✔️❌اگر همسرتون براتون خرید هررررر کادویی... مهم نیست چی باشه "نزنید تو ذوقش"... به هر دلیلی... اگر کادو کم بود اگر زشت بود اگر باب سلیقه ی شما نبود اگر تکراری بود اگر پول حروم کن بود و هر دیگه ای که داشت... ✔️❌مواظب باشید نزنید تو ذوقش •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• ❌جلوی خانواده همسرتون یا هر کس دیگه ای دائما خودتون رو نقد نکنین یا از سوتی ها یا اشتباهات خودتون نگین ❌مثلا یه موقع نشینین تعریف کنین که " دیروز رفتم فلان لباس رو خریدم اومدم خونه دیدم لک داشت ... همیشه میرم تو مغازه جوگیر میشم و ... " شخصیت خودتون رو پایین نیارین" •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•