رفتارهای شماست
که نشون میده چه کسی هستید،
نه تعریف و تمجیدهایی
که از خودتون میکنید!
در دوره زمونه شوآف و خودنمایی
که خیلیا هرکاری رو فقط برای این انجام میدن که بگن ما هم هستیم
بهتره که اگه میخواین از کسی شناختی پیدا کنین، به جای نگاه به حرف ها و صحبت هاش در مورد خودش، عملکرد واقعیش رو در زندگی شخصیش ارزیابی کنین
برخوردش با شما
با دیگران
با آشناها
با غریبه ها
با اتفاقات زندگی
با رویدادهای درونی و بیرونی
و…
و خلاصه اینهاست که نشون میده
یک نفر چه کسیه
وگرنه دیگه اکثراً خوب حرف زدن رو یاد گرفتن
خوب لباس پوشیدن و تیپ زدن رو بلدن
و از ظاهر آدما
خیلی سخت میشه به درونشون پی برد
اما عملکرد واقعی و عملیشون
چیزیه که نمیشه پنهان بشه و بمونه
پس ببینید که یک نفر
چه کاری در دنیای حقیقی انجام میده
چون اون آدم، همون چیزیه که انجام میده!
✨ Nafis
شما شبیه کسانی خواهید شد که
بیشترین رابطه را با آنها دارید.
انسان بطور مداوم در حال تغییر است،
تغییرات اجتناب ناپذیر است،
اما جهت تغییرات قابل کنترل.
دوستانی که با آنها معاشرت دارید
کتابهایی که میخوانید،
فیلمهایی که میبینید
آهنگهایی که گوش میدهید،
محتواهایی که در شبکههای اجتماعی با آنها تعامل برقرار میکنید.
همه در جهت تغییرات شما نقش دارند،
برای کنترل مسیر تغییرات خود،
در انتخاب تعاملات و معاشرتهای خود دقت کنید.
🌸Nafis
بنظرم این صحبت دکتر هلاکویی رو باید با طلا نوشت:
«من از آنچه که هستم و آنچه چه که دارم خجالت نمیکشم! این خانواده ی منه. این هوش منه. این ماشین منه. این خونه منه.
من از هیچ چیز مربوط به خودم شرمنده و خجالت زده نیستم از سنم، قدم، وزنم، پدرم و مادرم و.. خجالت نمیکشم؛ اینها واقعیت زندگی منه!
قراره من خوبِ خودم باشم نه اینکه خوب و بد بودنم رو با متر شما اندازه بگیرم. من به این دنیا نیومدم تا با ملاک های دیگران زندگی کنم.
🌱 Nafis
هر انسانی توی زندگیش؛
بعضیها رو رنجونده
از بعضیها زخم خورده
کارهایی کرده که باعث پشیمونی و حسرتش شده
و بخاطر یسری مسائل در گذشته شرمنده ست
پس این فقط مشکل تو نیست؛
مشکل همه ست
با خودت مهربونتر باش🫂✨
🤍Nafis
🌱
قبل از این که با کسی بحث کنید از خود بپرسید: «آیا این شخص از لحاظ ذهنی به اندازه کافی بالغ است تا مفهوم دیدگاه متفاوت را درک کند؟»
اگر نه دلیلی برای بحث نیست!🫧
Nafis
به ما گفتند باید بازی کنید.
گفتیم با کی؟ گفتند با دنیا.
تا خواستیم بپرسیم بازی چی ؟
سوت اغاز بازی رو زدن,
فقط فهمیدم خدا تو تیم ماست.
بازی شروع شد و دنیا پشت سر هم
به ما گل میزد ولی نمیدونم چرا
هر وقت به نتیجه نگاه میکردم,
امتیازها برابر بود.
تو همین فکر بودم که خدا
زد به پشتم, خندید و گفت:
نگران نباش تو وقت اضافه میبریم
حالا بازی کن! گفتم اخه چطوری ؟
بازم خندید و گفت: خیلی ساده
فقط پاس بده به من، باقیش با من...
Nafis
دانه کوچک بود و کسی او را نمیدید. سالهای سال گذشته بود و او هنوز همان دانه کوچک بود.
دانه دلش میخواست به چشم بیاید، اما نمیدانست چگونه. گاهی سوار باد میشد و از جلوی چشمها میگذشت. گاهی خودش را روی زمینه روشن برگها میانداخت و گاهی فریاد میزد و میگفت
“من هستم، من اینجا هستم، تماشایم کنید .”
اما هیچکس جز پرندههایی که قصد خوردنش را داشتند یا حشرههایی که به چشم آذوقه زمستان به او نگاه میکردند، به او توجهی نمیکرد...
دانه خسته بود از این زندگی؛ از این همه گم بودن و کوچکی خسته بود. یک روز رو به خدا کرد و گفت:
“نه، این رسمش نیست. من به چشم هیچکس نمیآیم. کاشکی کمی بزرگتر، کمی بزرگتر مرا میآفریدی.”
خدا گفت:”اما عزیز کوچکم! تو بزرگی، بزرگتر از آنچه فکر میکنی. حیف که هیچ وقت به خودت فرصت بزرگشدن ندادی. رشد ماجرایی است که تو از خودت دریغ کردهای. راستی یادت باشد تا وقتی که میخواهی به چشم بیایی، دیده نمیشوی. خودت را از چشمها پنهان کن تا دیده شوی.”
دانه کوچک معنی حرفهای خدا را خوب نفهمید، اما رفت زیر خاک و خودش را پنهان کرد.
سالها بعد دانه کوچک، سپیداری بلند و با شکوه بود که هیچکس نمیتوانست ندیدهاش بگیرد. سپیداری که به چشم همه میآمد.
Nafis
مجسم کنید که از خواب برخاستهاید
و از اینکه یکی از افرادی که در خواب دیدهاید به دلخواه شما رفتار نکرده عصبانی هستید؛
در این صورت خواهید گفت که:
"این خوابی بیش نبود."
و سپس
دنبال کار و زندگی خود میروید.
همین سیاست را
در زندگی خود به کار ببرید و
از فلج شدن به وسیله اعمال دیگران بپرهیزید.
#وین_دایر
#بيشتر_بدانيم_بهتر_زندگى_كنيم.
Nafis
ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﭘﻠﯽ ﻋﺒﻮﺭ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﺑﻪ ﺩﺍﺧﻞ ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ ﺧﺮﻭﺷﺎﻥ ﺍﻓﺘﺎﺩﻧﺪ …
ﻫﻤﻪ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ ﺟﻤﻊ ﺷﺪﻧﺪ ﺗﺎ ﺷﺎﯾﺪ ﺑﺘﻮﺍﻧﻨﺪ ﺑﻬﺸﻮﻥ ﮐﻤﮏ ﺭﺳﺎﻧﻨﺪ …
ﻭﻟﯽ ﻭﻗﺘﯽ ﺩﯾﺪﻧﺪ ﺷﺪﺕ ﺁﺏ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺯﻳﺎﺩ ﺍﺳﺖ، ﮐﻪ ﻧﻤﯽ ﺷﻪ ﺑﺮﺍﺷﻮﻥ ﮐﺎﺭﯼ ﮐﺮﺩ …
ﺑﻪ ﺁﻥ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﻣﮑﺎﻥ ﻧﺠﺎﺗﺘﻮﻥ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﻩ ! ﻭ ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﺯﻭﺩﯼ ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﻣﺮﺩ !!!
ﺩﺭ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺁﻥ ﺩﻭ ﻣﺮﺩ ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻑ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻧﺎﺩﯾﺪﻩ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ﻭ ﮐﻮﺷﯿﺪﻧﺪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺑﻴﺎﻳﻨﺪ
ﺍﻣﺎ ﻫﻤﻪ ﺩﺍﺋﻤﺎ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﯽ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺗﻼﺵ ﺗﻮﻥ ﺑﯽ ﻓﺎﯾﺪﻩ ﻫﺴﺖ ﻭ ﺷﻤﺎ ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﻣﺮﺩ !!!
ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺪﺗﯽ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﺩﺳﺖ ﺍﺯ ﺗﻼﺵ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺟﺮﻳﺎﻥ ﺁﺏ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﺑﺮﺩ .
ﺍﻣﺎ ﺷﺨﺺ ﺩﯾﮕﺮ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﺑﺎ ﺣﺪﺍﮐﺜﺮ ﺗﻮﺍﻧﺶ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺁﻣﺪﻥ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺗﻼﺵ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ .…
ﺑﻴﺮﻭﻧﯽ ﻫﺎ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﺯﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺗﻼﺷﺖ ﺑﯽ ﻓﺎﯾﺪﻩ ﻫﺴﺖ …
ﺍﻣﺎ ﺍﻭ ﺑﺎ ﺗﻮﺍﻥ ﺑﯿﺸﺘﺮﯼ ﺗﻼﺵ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﺎﻻ ﺧﺮﻩ ﺍﺯ ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ ﺧﺮﻭﺷﺎﻥ ﺧﺎﺭﺝ ﺷﺪ . ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺁﻣﺪ، ﻣﻌﻠﻮﻡ ﺷﺪ ﮐﻪ ﻣﺮﺩ ﻧﺎ ﺷﻨﻮﺍﺳﺖ .
دﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﺍﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﯾﻦ ﻣﺪﺕ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻩ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺗﺸﻮﯾﻖ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ !
ﻧﺎﺷﻨﻮﺍ ﺑﺎﺵ ﻭﻗﺘﻰ ﻫﻤﻪ ﺍﺯ ﻣﺤﺎﻝ ﺑﻮﺩﻥ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﻳﺖ ﻣﻴﮕﻮﻳﻨﺪ.
Nafis ✨
مردی دچار درد چشم شد و برای درمان پیش یک دامپزشک رفت. دامپزشک هم قدری از دارویی که در چشم خرها می ریخت در چشم مرد ریخت و این باعث شد که مرد کور شود. مرد به نزد قاضی شکایت برد که : "این دامپزشک من را خر فرض کرده و از آنچه که در چشم خرها میریخت در چشم من نیز ریخته و این چنین کور شدم. "
قاضی گفت :" دامپزشک هیچ گناهی ندارد اگر تو خر نبودی با وجود طبیبان توانا برای درمان پیش دامپزشک نمیرفتی. "
ندهد هوشمند روشن رای
به فرومایه کارهای خطیر
بوریا باف اگر چه بافنده است
نبرندش به کارگاه حریر
هدف از این حکایت آن است که فرد عاقل کارهای مهم را نباید به افراد نابلد بدهد و بعد از دیدن خسارت هم ، این گناه خود او است که انتخاب درستی انجام نداده است.
📕 #گلستان
یا مقلب القلوب و الابصار؛
یا مدبر اللیل و النهار؛
یا محول الحول و الاحوال؛
حول حالنا الی احسن الحال »
سال نو مبارک
ان شاءالله که تنتون سالم و سالی پربرکت داشته باشید❤️
💚 روانشناسی 💚
همین که به چیزهایی که دوست داریم فکر کنیم، همین که برای خودمان دلخوشی های کوچک دست و پا کنیم، همین که یادمان نرود روزهای "سخت تر" از امروز را هم پشت سر گذاشته ایم، همین که "خودمان" را از ته دل دوست داشته باشیم، یعنی خوشبخت تر از خیلی ها هستیم، هیچکس مثل خود آدم عاشق خوشبخت شدن آدم نیست.خودمان خودمان را خوشبخت کنیم
Nafis 🌸