eitaa logo
⌟ دختران‌آسمٰاݩ ⌜
1.2هزار دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
419 ویدیو
316 فایل
یھ‌محفل‌شگف‌آور💌 ـ ــ ـ ♡' : گالری‌تصاویر‌‌دخترونھ‌یِ‌باحجآب🌱 ∞↻ منبعِ‌دلنوشته‌هاے‌آرامش‌بخش🌻 ∞↻ بویِ‌بابونھ‌و‌ریحون‌میدھد🌿 ∞↻ حوالیِ‌دخترانگی‌ھایم(; 💛 ∞↻ منبع عکس های رنگی و مذهبی گونہ🍊
مشاهده در ایتا
دانلود
|بـهـنامِ خالقِ خلـّاق|
و ـهَمانا {عِـشق🌻} وجودِ نامیرایی استـــ🌿^^ @adinezohour
|🏴🥀🍃| ای‌آنکه‌‌قبرت‌بی‌چراغ‌و‌سایبان‌است‌روضه نمی‌خواهی؛‌مزارت‌روضه‌خوان است گلدسته‌ات‌سنگی‌ست،‌روی‌تربت‌توگنبد نداری...گنبد‌تو آسمان‌است... (ع) @adinezohour
خوبیش‌اینہ‌توی‌ایــن‌دنیا هرچــی نداریــم؛ چایی تازه‌دَم داریــم:)☕️🌱 🦋 ------♡:♡---- @adinezohour
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
😍 برشی از خواب باران: گذشته برایش زمان و مکان نبود که پشت سر جا مانده باشد و زیر گردوغبار فراموشی، محو و ناپدید شود. گذشته تمام خاطرات و احساساتی بود که وجودش را پر کرده بود، مثل آینه ای که تصویرها را در خود منعکس می کرد، همه جا مقابلش بود و مدام در ذهنش تکثیر می شد. نمی توانست از آن فرار کند. نمی توانست آن قسمت از زندگی اش را بکند و دور بریزد و انگار که هرگز نبوده، به جریان سیال و بی دغدغه زندگی بپیوندد. برای یک لحظه دلش هوای آغوش گرم مادرش را کرد. دلش می خواست حالا مادرش آنجا بود تا سر روی شانه اش بگذارد و یک دل سیر گریه کند. دست های زبر و کارکرده اش را توی دست بگیرد و به سر و صورت بکشد. اما مادرش مرده بود و این آرزویی محال بود. باید با این واقعیت کنار می آمد. نمی توانست انتظار معجزه داشته باشد. خاک سرد بود و خاک های انباشته شده روی مزار، مصیبت دیده را دل کن و صبور می کرد. اما هما هنوز مزاری ندیده بود که خاکش او را سرد کند، هنوز خاکی ندیده بود که سرمایش او را دل کن کند. هنوز داغ مادرش تازه بود، مثل روز اول... . @adinezohour