جوون بود؛ رشید؛ هیکلی؛ چارشونه؛ خوشتیپ؛ فوتبالیست؛ خوشبرخورد بود… دیشب مابین روضه خبر فوتشو شنیدم. غریب فوت کرده بود، بعد از رفتن مادرش این دو سه ماه منزوی بودنش عادی شده بود…شمایل صورت و بدنش بعد از فوت تغییر کرده بود؛ خراب شده بود… برادرش فقط دیدهش موقع شناسایی. سر خاک اجازه نداد خواهرش صورتشو ببینه که درهمه… خواهرش خیلی بیتابه، خیلی… خیلی…. #محرم @admin1f
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
به دخترهای شامی گفته بودم من پدر دارم
عزیزم حیف شد شب آمدی، خوابند دخترها
#حضرت_رقیه
@admin1f
#روضه
تو را در خواب دیدم شانه کردم گیسوانت را
نهان از چشم مردم باز بوسیدم دهانت را
چرا نا باورانه از میان طشت میگریی
مگر تا حال بی معجر ندیدی دخترانت را
#حضرت_رقیه | #قلمشما
@admin1f
کنج خرابه، سوخته موی مرا ببوس
تو محرمانه سرّ مگوی مرا ببوس
مثل لب تو خورده ترک دور چشم من
ساقی من، شکسته سبوی مرا ببوس
یک ماه میشود که نبوسیدهای مرا
قربان روی ماه تو، روی مرا ببوس
زنجیرها گلوی مرا زخم کردهاند
ای مرهم رقیه گلوی مرا ببوس
زهرا تکاند خاک روی چادر مرا
پس چادر بدون رفوی مرا ببوس
بابا! عمو که رفت خداحافظی نکرد
بابا اگر که دیدی، عموی مرا ببوس
I #محرم
@admin1f
چشم انتظار میهمان، زد زیر گریه
بغضش شکست و ناگهان زد زیرگریه
دیگر توان ایستادن هم ندارد
طفلک نشست و بی امان زد زیرگریه
در کوچههای شام، شامش که ندادند
پیچید وقتی بوی نان، زد زیر گریه
دستش که بر زخم لب خشک پدر خورد
افتاد یاد خیزران، زد زیر گریه
انگشتر بابا به یادش مانده بود و
تا دید دست ساربان، زد زیر گریه
خیلی دلش پر درد از بزم شراب است
پنهان ز چشم دیگران زد زیر گریه
میگفت بابا، باز بابا، باز بابا
با هق هق و لکنت زبان زد زیر گریه
با دیدن او حرمله زد زیر خنده
با دیدن شمر و سنان زد زیر گریه
سیلی، غم بازار، نامحرم، اسیری
با گفتنش هم روضهخوان زد زیر گریه
شیرین زبان قافله از دست رفت و
آمد کنارش عمه جان زد زیر گریه
I #محرم
@admin1f
دست بگذار به قلب نگرانم بابا
بلکه آرام شود روح و روانم بابا
چند وقت است صدایم نزدی دختر من؟
چند وقت است نگفتم به تو «جانم بابا»
نه تو هستی نه عمو و نه علی اکبر هست
پس برای چه کسی شعر بخوانم بابا؟
بس که در راه دویدم به خدا خسته شدم
بغلم کن روی پایت بنشانم بابا
حرفهای بدی امروز به من گفت یزید
وای بند آمده از شرم زبانم بابا
زجر ملعون به روی جای لبت سیلی زد
چند شب تلخ شده طعم دهانم بابا
گیسویم سوخته است و کف پام آبله زد
بازویم نیز شکسته به گمانم بابا
سینهات خلوت من بود و خرابش کردند
چه کسی پای نهاده به جهانم بابا؟
حرمله تیر به تو زد؟ به خدا میکشمش
آخرین تیر تو شد قد کمانم بابا
جان من بند به موهای پریشان تو بود
گیسویت سوخت چرا زنده بمانم بابا؟
I #محرم
@admin1f
بسم رب الحسین
برای روضه ارباب حسین کم نزارید…
ولو پنج هزارتومن
توهینه اگه بگم هفتاد برابرش برمیگرده؛ زشته… خجالت داره
حسین، پدر ماست
حق پدریو نمیشه ادا کرد، ولی میشه نوکری کرد براش…
شماره کارت نذورات محرم:
6362141807391793
بانک اینده
مهدی غفوری
بسم الله
🖤
دیگر حسین معنی دنیا نمیدهد
دنیا به استعاره حسینی لقب گرفت…
مارا کسی نشناخت در جولان بیباری
غیر از غمی، دردی، نگاه مردم آزاری
مارا کسی نشناخت وقت مغرب و باید
عادت کنیم انگار با کتمان بدحالی
سفیر