eitaa logo
خرابات
356 دنبال‌کننده
76 عکس
10 ویدیو
0 فایل
روزی؛ امروز، خرابات payamenashenas.ir/Safir
مشاهده در ایتا
دانلود
AUD-20200919-WA0004.mp3
5.41M
حلالم کن حسین @admin1f
خودم را خوب، سنجیدم؛ بدون تو نمی‌ارزید @admin1f
بعد از سپیده بود که دروازه باز شد اما به کاخ قافله وقت اذان رسید @admin1f
مارا بخر به خاطر این چند قطره اشک کاری به غیرِ گریه بلد نیستیم"حسین" @admin1f
بُگذار سر به سینۀ من تا بگویمت اندوه چیست، عشق کدام است، غم کجاست @admin1f
زندگی بی‌معنی بود؛ حسین معنای زندگی ما شد... @admin1f
‌‌‌گاهی مرا نگاه كنی، رد شوی بس است آنان كه بی كسند به يک در زدن خوشند @admin1f
هفت پشتم در هراس روز محشر غصه داشت یاحسینی گفتم و خیرش به اجدادم رسید @admin1f
چون درک کرده حالت یک ناامید را خیلی به رفع حاجت مردم مصمم است @admin1f
نگفتی دختر داری؛ رفتی... @admin1f
گوشوارم را بگیر انگشترش را پس بده آه، تنها دلخوشی دخترش را پس بده @admin1f
موی بابا را رها کن، گیسوی من را بکش هر چه می خواهی بزن اما سرش را پس بده @admin1f
به دخترهای شامی گفته بودم من پدر دارم عزیزم حیف شد شب آمدی، خوابند دخترها @admin1f
روی پا آمده ای دیدن دختر مثلا تو بیا باش پسر من به تو مادر مثلا مثل شب های مدینه تو زمسجد برگرد منتظر باش که من باز کنم در مثلا فکر کن موی سرم شانه شده سوخته نیست نزده هیچ کسی دست به معجر مثلا من زبانم به دهانت نهم از سوز عطش تشنه تر از منی و من علی اکبر مثلا یعنی بابا یادمه علی اکبرو بغل کردی لب ها رو به لب های علی رسوندی بکنم روی زمین با کف دستم قبری تو مرا دفن کنی من علی اصغر مثلا دست داری مثلا غسل بده جسم مرا عمه اسما مثلا من تن مادر مثلا تا رسیدی به رخ نیلی و بازوی کبود دست بردار ز غسلم بشو حیدر مثلا مثلا خوابمو تو راهی میدان هستی به رخم بوسه بزن بوسه ی آخر مثلا میشوم من تن بی سر به زمین میفتم همچو بسمل بزنم جای تو پر پر مثلا مثلا کنج خرابه، ته گودال و من خواهر تو بزنم بوسه به حنجر مثلا @admin1f
صورتم یک مختصر نیلوفری شد عمّه جان این چنین بر دیدنش آیم بگو آیا بد است؟ @admin1f
بابا شما چیزی نپرس از گوشواره من هم از انگشتر نمی گیرم سراغی @admin1f
خیال میکنم انگشتر تو پیش عموست تو هم خیال کن آنجاست زیورم مثلا @admin1f
دیروز دخترکی کنج ویرانه کج نشست میخواست تا ادای مرا دربیاورد | @admin1f
یا صاحب‌ الزمان
هر چه مصیبت بود از آنجا شروع شد وقتی که فهمیدند بابایی ندارد @admin1f
ز خانه ها همه بوی طعام می‌آمد ولی به جان تو بابا گرسنه خوابیدم @admin1f
من دوست دارم این را، این زخم را که اینجاست ردی که بر رُخم هست، جای عقیق باباست | @admin1f
تو را در خواب دیدم شانه کردم گیسوانت را نهان از چشم مردم باز بوسیدم دهانت را چرا نا باورانه از میان طشت میگریی مگر تا حال بی معجر ندیدی دخترانت را | @admin1f
سخت است مجنون دور از لیلا بی‌افتد دختر که بابایی‌ست بی بابا بی‌افتد @admin1f
کنج این حجره ام و یاد رقیه هستم یاد آن کنج خرابه دل من سوخت حسین @admin1f