ترا به هرگذری هست بیقراردگر
مرابجز تو درین شهر نیست یار دگر
ترا اگر غم من نیست غم مباد ترا
که جز غم تو مرا نیست غمگسار دگر
خوشبخت آن دلی که گناه نکرده را
در پیشگاه لطف تو اقرار کرده است
تنها گناه ما طمع بخشش تو بود
ما را کرامت تو گنه کار کرده است
آن که جانها به سحَر نعرهزنانند از او
وان که ما را غمش از جای ببردهست کجاست...
💔
کجایی...