📔 لذت مطالعه (خلاصه کتاب)
🔔 ناقوس ها به صدا در می آیند.(۸۸)
📚 انتشارات عهدمانا
آن روز عصر ، همسر مرحب مشغول تهیهٔ غذای افطار بود. عبدالله و مرحب در اتاقی نشسته بودند . مرحب گفت : « من نگران تو هستم عبدالله ، به شهری وارد شدی که با ضرب شمشیر یاران علی مجبور به ترک آن شدی ، آزادانه در شهر تردّد می کنی و از عاقبت کار خود نمی ترسی ؟ البته نمی دانم به چه قصد و نیتی آمده ای ؛ نیتت هر چه باشد در خانهٔ من به رویت باز است و خوشحالم که میزبان دوست دیرینه ای چون تو هستم ؛ اما توصیه می کنم از تردد در شهر بپرهیزی. ممکن است یاران علی آسیبی به تو برسانند . هر چه باشد ، تو بیعتت با علی را شکسته ای و بر او خروج کرده ای . دوست ندارم آسیبی به تو برسد عبدالله. »
عبدالله لبهای خشکش را گشود و گفت : « در عجبم که تو هنوز علی را نشناخته ای ؛ علی با همهٔ خصومتی که با او دارم ، مردی است که من به مروّت و مردانگی اش اعتراف می کنم . آن روزها که شاهد بودی ما در کوفه علیه او شعار می دادیم و مردم را بر او می شوراندیم ، اما او راه مدارا در پیش گرفت و حتی حقوق ما را از بیت المال قطع نکرد . در حالیکه خلیفهٔ پیشین ، عثمان ، هر صدای اعتراضی را در نطفه خفه می کرد ؛ یادت نیست با ابوذر غفاری چه کرد ؟ امروز اگر عثمان به جای علی خلیفه بود ، من جرأت نمی کردم از ترس مأمورانش از چند فرسخی کوفه عبور کنم. علی خلیفه ای نیست که بر دشمنان خود بشورد ، مگر در میدان جنگ. پس نگران نباش مرحب ، اگر بیم داری که مرا در خانهٔ خود سکنی داده ای ، حاضرم به جای دیگری بروم و تو و خانواده ات را مشوّش نکنم. »
مرحب سرش را تکان داد و گفت : « نه نه ! من بیمی از بابت خود ندارم ؛ نگران تو بودم . و آنچه دربارهٔ علی گفتی کاملاً درست است . پدرم که در زمان رسول الله در قید حیات بود ، از مدارای پیامبر با کفّار و بت پرستان حکایتها می گفت . پیداست که سیرهٔ علی در برخورد با مخالفانش ، همان سیرهٔ نبی اکرم است. اما به من بگو عبدالله ، تو که علی را چنین توصیف می کنی ، چرا از بیعت او خروج کردی ؟ گمان نمی کنی در واقعهٔ صفین حق با علی بوده است ؟ »
↩️ ادامه دارد...
🔵 آسایش؛ نتیجهٔ قناعت
💠 كسی كه به اندازه كفايت زندگی از دنيا بردارد به آسايش دست يابد و آسوده خاطر گردد.
📒 #نهج_البلاغه ، بخشی از حکمت ۳۷۱
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
شرح حکمت ۶۶ بخش ۲ عزت در عین نداری.mp3
3.28M
🌹سلسله جلسات #درسهای_نهج_البلاغه
✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
📒 #حکمت66 2⃣
⭕️ عزّت در عینِ نداری
🎙حجت الاسلام #مهدوی_ارفع
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
🌹شرح #حکمت66 ( 2 )
🔹 عزّت در عین نداری
2⃣ اصل دوم، ادبِ برآوردن حاجات مردم است؛
🔻مولا علی (علیه السلام) در حکمت ۱۰۱ نهج البلاغه میفرمایند:
برآوردن حاجات مردم، به آن مسیر درست خودش قرار نمی گیرد، مگر اینکه سه شرط رعایت شود:
🔸 ۱. شرط اول این است که تو کاری که در حقّ مردم کردی کوچک بشماری، تا خدا خودش این کار را بزرگ کند.
🔸۲. شرط دوم این است که تو کار نیکت در حق مردم را مخفی کنی تا خدا آن را آشکار کند، یا خود آن کار به موقع آشکار بشود.
🔸۳. و سوم اینکه در برآوردن حاجات مردم شتاب کنی، تا گوارا و دلچسب باشد.
🔻بعد از این دو اصل، حضرت در نامه ۳۱ به مولا امام حسن (علیه السلام) مینویسند:
" خضوع در مقابل اغنیا در زمان حاجت و نیاز، بسیار کار زشتی است. "
🔻دربارهٔ بحث حاجت خواستن و درخواست از دیگران، دو راهبرد در نهج البلاغه مطرح شده است:
✳️ 1. یکی سبک کردن حاجات است؛ یعنی انسان به گونه ای زندگی کند که اصلاً نیازی به درخواست و کمک دیگران نداشته باشد؛
🔻حضرت در خطبه ۱۹۳، معروف به خطبه متّقین، درباره پرهیزکاران میفرماید: «حاجاتُهُم خَفیفَة » ؛
" اصلاً آنها حاجت هایشان خیلی سبک است. "
✳️ 2. نکته دیگر یا راهبرد دیگر این است که حالا اگر حاجتی داشتی و واقعاً در تنگنا قرار گرفتی، حاجت خودت و حتی شکایت از اوضاع سخت زندگی ات را به مؤمن ببر؛
🔻در حکمت ۴۳۷ حضرت میفرمایند:
" شکایت به مؤمن، در واقع شکایت به خداست" ؛ (اما یک آسیب هم اینجا هست که در ادامه همین حکمت ۴۳۷ است و آن اینکه انسان شکایت خودش را به دشمن خدا ببرد، از مسائل مالی، معیشتی، مشکلات زندگی، به غیر موحّد و غیر مؤمن شکایت کند) ؛ حضرت در حکمت ۴۳۷ میفرمایند: "شکایت به کافر بردن، در واقع شکایت از دست خداست. "
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
🌸🍃 #روز_نودم 🌸🍃
👇شروع پستهایی که امروز شما ادمین های گرامی باید در کانال هایتان ارسال بفرمایید
ختم نهج البلاغه در ۱۹۲ روز(66).mp3
8.58M
🔈ختم گویای #نهج_البلاغه در ۱۹۲ روز.
🌺 طرح باعلی تامهدی (علیهما السلام)
🔷 سهم روز نودم : نامه ۲۴ تا نامه ۲۰
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم #روز_نودم مطالعه نهج البلاغه نامه ۲۴ تا نامه ۲۰
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #نامه24 : پس از بازگشت از جنگ صفین این وصيت نامه اقتصادی را در ٢٠ جمادی الاول سال ٣٧ هجری نوشت.
1⃣ وصيت اقتصادی نسبت به اموال شخصی
🔻 اين دستوری است كه بنده خدا علی بن ابيطالب، اميرمؤمنان نسبت به اموال شخصی خود برای خشنودی خدا داده است، تا خداوند با آن به بهشتش درآورد و آسوده اش گرداند.(قسمتی از اين نامه است)
همانا سرپرستی اين اموال بر عهده فرزندم حسن بن علی است، آنگونه كه رواست از آن مصرف نمايد و از آن انفاق كند، اگر برای حسن حادثه ای رخ داد و حسين زنده بود، سرپرستی آن را پس از برادرش به عهده گيرد و كار او را تداوم بخشد. پسران فاطمه از اين اموال به همان مقدار سهم دارند كه ديگر پسران علی خواهند داشت، من سرپرستی اموالم را به پسران فاطمه واگذاردم تا خشنودی خدا و نزديك شدن به رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلم) و بزرگ داشت حرمت او و احترام پيوند خويشاوندی پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) را فراهم آورم.
2⃣ ضرورت حفظ اموال
🔻و با كسی كه اين اموال در دست اوست شرط می كنم كه اصل مال را حفظ نموده تنها از ميوه و درآمدش بخورند و انفاق كنند و هرگز نهالهای درخت خرما را نفروشند تا همه اين سرزمين يكپارچه زير درختان خرما بگونه ای قرار گيرد كه راه يافتن در آن دشوار باشد. و زنان غير عقدی من كه با آنها بودم و صاحب فرزند يا حامله می باشند پس از تولد فرزند، فرزند خود را گيرد كه بهره او باشد و اگر فرزندانش بميرد مادر آزاد است، كنيز بودن از او برداشته و آزادی خويش را باز يابد.
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #نامه23 : وصیت امام علیه السلام در لحظه های شهادت در رمضان ٤٠ هجری
🔹پندهای جاودانه
🔻سفارش من برای شما آنكه به خدا شرك نورزيد و سنّت محمد(صلی الله علیه و آله وسلم) را تباه نكنيد، اين دو ستون دين را برپا داريد و اين دو چراغ را روشن نگهداريد، آنگاه سزاوار هيچ سرزنشی نخواهید بود. من ديروز همراهتان بودم و امروز مايه عبرت شما می باشم و فردا از شما جدا می گردم، اگر ماندم خود اختيار خون خويش را دارم و اگر بميرم، مرگ وعده گاه من است، اگر عفو كنم برای من نزديك شدن به خدا و برای شما نيكی و حسنه است، پس عفو كنيد. (آيا دوست نداريد خدا شما را بيامرزد؟) به خدا سوگند، مرگ ناگهان به من روی نياورده كه از آن خشنود نباشم و نشانه های آن را زشت بدانم، بلكه من چونان جوينده آب در شب كه ناگهان آن را بيابد، يا كسی كه گمشده خود را پيدا كند، از مرگ خرسندم كه: (و آنچه نزد خداست برای نيكان بهتر است.) (شبيه اين كلمات در خطبه ها گذشت كه جهت برخی مطالب تازه آن را آورديم.)
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #نامه22 : به ابن عباس فرماندار بصره در سال ٣٦ هجری که گفت پس از سخنان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) هیچ سخنی را همانند این نامه نیافتم.
🔹سفارش به آخرت گرایی
🔻پس از ياد خدا و درود، همانا انسان گاهی خشنود می شود به چيزی كه هرگز از دستش نمی رود و ناراحت می شود برای از دست دادن چيزی كه هرگز به آن نخواهد رسید. ابن عباس! خوشحالی تو از چيزی باشد كه در آخرت برای تو مفيد است و اندوه تو برای از دست دادن چيزی از آخرت باشد، آنچه از دنيا به دست می آوری تو را خشنود نسازد و آنچه در دنيا از دست می دهی زاری كنان تأسف مخور، همت خويش را به دنيای پس از مرگ واگذار.
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #نامه21 : دیگری به زياد بن ابيه در سال ٣٦ هجری
🔹سفارش به ميانه روی
🔻ای زياد! از اسراف بپرهيز و ميانه روی را برگزين، از امروز به فكر فردا باش و از اموال دنيا به اندازه كفاف خويش نگهدار و زيادی را برای روز نيازمنديت در آخرت پيش فرست. آيا اميد داری خداوند پاداش فروتنان را به تو بدهد در حالی كه از متكبران باشی؟ و آيا طمع داری ثواب انفاق كنندگان را دريابی در حالی كه در ناز و نعمت قرار داری؟ و تهيدستان و بيوه زنان را از آن نعمتها محروم می كنی؟ همانا انسان به آنچه پيش فرستاده و نزد خدا ذخيره ساخته، پاداش داده خواهد شد با درود.
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #نامه20 : نامه به زياد بن ابيه
🔹هشدار از خيانت به بيت المال
🔻همانا من براستی به خدا سوگند می خورم، اگر به من گزارش كنند كه در بيت المال خيانت كردی، كم يا زياد چنان بر تو سخت گيرم كه كم بهره شده و در هزينه عيال درمانی و خوار و سرگردان شوی! با درود.
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
گزارش موضوعات مهم نامه ۲۴ تا نامه ۲۰.mp3
4.06M
🔊 گزارش موضوعات مهم نامه ۲۴ تا نامه ۲۰
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
🌹 طرح «باعلی تا مهدی» علیهما السلام
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
📔 لذت مطالعه (خلاصه کتاب)
🔔 ناقوس ها به صدا در می آیند.(۸۹)
📚 انتشارات عهدمانا
عبدالله دستی به محاسن بلندش کشید و گفت : « اگر حق با علی نبود ، من و امثال من هرگز در کنار او به جنگ معاویه نمی رفتیم . اختلاف ما با علی پس از واقعهٔ حکمیّت بود ؛ علی نباید تن به حکمیت می داد ، یا باید پس از آن توبه می کرد که نکرد. »
مرحب پرسید : « فکر نمیکنی تعیین تکلیف از سوی شما برای خلیفهٔ مسلمین کمی دور از عقل باشد ؟ و آیا بهتر نبود برای حفظ وحدت بین پیروان علی ، سکوت می کردید تا معاویه قدرت نگیرد و این همه در بلاد اسلامی آشوب نکند ؟ »
عبدالله پاسخ داد : « نه ! ما باید به تکلیف شرعی خود عمل می کردیم که کردیم. »
مرحب پرسید : « و حالا تکلیفی بر دوش خود احساس نمی کنید ؟ در حالیکه معاویه یکّه تازی هایش را گسترش داده و شام و مصر را از حدود حکومت علی خارج ساخته است. »
عبدالله احساس کرد اگر بحث ادامه یابد ، ممکن است نیت پنهان او فاش شود ، بنابراین پس از لحظه ای سکوت گفت : « تکلیف ما به زمان و مصلحت هایمان بستگی دارد . فعلاً قصد مبارزه با علی را نداریم . من به کوفه آمده ام تا مدتی در این جا باشم و اقوام و دوستانم را زیارت کنم. »
آن شب ، شب نوزدهم ماه رمضان ، عبدالله سحری اش را که خورد ، اسبش را زین کرد ، لباس سفر پوشید ، غلاف شمشیر را به کمر بست و در حالیکه خود را در لباس و عمامهٔ سیاهی پوشانده بود ، راهی مسجد جامع شد. تیغهٔ شمشیرش را تیز کرد و آن را به زهری کُشنده آغشته کرد. امیدوار بود که دوستانش برک و عمرو در چنین شبی به مراد خود رسیده باشند .
نافع بن اشعث ، دوست قدیمی عبدالله مقابل در مسجد با دیدن او ایستاد و با کنایه پرسید: تو اینجا چه میکنی عبدالله؟ نکند تو هم از توّابین شده ای؟؟
↩️ ادامه دارد...
🔵 راه اصلاح دنیا و آخرت
💠 كسی كه ميان خود و خدا را اصلاح كند، خداوند ميان او و مردم را اصلاح خواهد كرد و كسی كه امور آخرت را اصلاح كند، خدا امور دنيای او را اصلاح خواهد كرد و كسی كه از درون جان واعظی دارد، خدا را بر او حافظی است.
📒 #نهج_البلاغه ، حکمت ۸۹
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
شرح حکمت ۶۷ بخش ۱ حیا مذموم.mp3
2.29M
🌹سلسله جلسات #درسهای_نهج_البلاغه
✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
📒 #حکمت67 1⃣
⭕️ حیاء مذموم
🎙حجت الاسلام #مهدوی_ارفع
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
🌹شرح #حکمت67 ( 1 )
🔹 حیاء مذموم
💠 « لَا تَسْتَحِ مِنْ إِعْطَاءِ الْقَلِيلِ فَإِنَّ الْحِرْمَانَ أَقَلُّ مِنْهُ »
🔻امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۶۷ نهج البلاغه می فرمایند :
" از بخشش اندك شرم و حیا مکن، زیرا محروم كردن یا محروم شدن از آن اندک تر یا كمتر است.
✅ موضوع این حکمت حیاء منفی و مذموم است که انسان را محروم می کند.
🔰 در نهج البلاغه شریف، مصادیقی برای حیاء مذموم داریم ؛
1⃣ یکی آنجایی است که انسان در مقابل سؤالی قرار می گیرد ، پاسخ آن را بلد نیست اما حیا می کند که بگوید نمی دانم.
2⃣ و دیگری آنجا که انسان چیزی را که نمی داند خجالت می کشد برود یاد بگیرد؛
🔻 در حکمت ۸۲ این دو مصداق را اینگونه بیان می کند که احدی از شما خجالت نکشد وقتی از او چیزی سؤال کردند که نمی دانست ، بگوید نمی دانم و احدی خجالت نکشد وقتی چیزی را نمی داند که برود بیاموزد .
3⃣ مصداق دیگر حیاء منفی آنجایی است که اتّفاقاً انسان از روی خجالت به کسی که درخواستی کرده می بخشد.
🔻 مولا دربارهٔ " سخا " و " سخاوت " در حکمت ۵۳ می فرماید : " سخاوت آن چیزی است که قبل از درخواست فقیر و سائل پرداخت کنید و الّا آنچه که با درخواست سائل پرداخت می کنید ، یا از روی خجالت و شرم است یا بخاطر ترس از مذمّت شدن. "
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
🌸🍃 #روز_نود_ویکم 🌸🍃
👇شروع پستهایی که امروز شما ادمین های گرامی باید در کانال هایتان ارسال بفرمایید